KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

۵۷ دانشجوی خواجه نصیر در غار بورنیک !

 ۵۷ دانشجوی خواجه نصیر در غار بورنیک !

 

سرپرست : نیما عنایتی

کمک سرپرست ها:احسان دارابی - علی رضا مرادیان -محمد سلامت-بهنام قاضی نوری- سینا حامیان - سالار ملک زاده - میثم کمالی نژاد - سامان ایجی - نوید ایزدی - مهشید صادقی - لادن کریمی

 

تعداد افراد : ۵۷ نفر

طبق قراری که روز دوشنبه، 23/7/86 ساعت 18، یعنی همان زمان جلسات همیشگی انجمن کوهنوردی، توسط آقای نیما عنایتی، سرپرست برنامه ی غار بورنیک، گذاشته شده بود، اکثر افرادی که ثبت نام کرده بودند تقریبا" تا ساعت 6:30 بامداد روز جمه 27/7/86 خود را به محل قرار، یعنی درب شمالی دانشکده ی برق ، رسانده بودند بنا به آخرین تماسی که با راننده (آقای شریفی) گرفته شده بود، گفته بودند که تا 5 دقیقه ی دیگر در محل خواهند بود. 5 دقیقه ای که گفته شد، هیچ وقت نرسید و  راننده تلفن همراهش را خاموش کرده بود.سرپرست و تعدادی از کمک سرپرست ها به تکاپو برای یافتن چند ماشین جایگزین افتادند.پس از گذشت20 دقیقه سه راننده مینی بوس قبول کردند که تیم را همراهی کنند که دو نفر از آنها 15 دقیقه بعد تماس گرفتند و با گفتن اینکه تصادف کرده اند(!) انصراف دادند. سرانجام پس از گذشت یک ساعت، دو مینی بوس برای بردن اعضا تا ترمینال شرق، در محل فراهم شد. در ترمینال شرق، دو مینی بوس دیگر پس از انجام مراحل لازم، آماده برای همراهی ما شدند. نهایتا" در ساعت 8:30 توسط سه مینی بوس حرکت از جاده ی فیروزکوه آغاز شدو ماراتن یافتن وسیله ی نقلیه پایان یافت!. تأخیر بوجود آماده کاملا" پیش بینی نشده بود و لذا تا پایان برنامه همراه ما بود.
در مسیر چند بار به دلایل مختلف از جمله گازوئیل گرفتن مینی بوس ها و نیز خرید هایی که اعضاء گروه لازم داشتند، توقف داشتیم تا اینکه در ساعت 12 به روستای هرانده واقع در 12 کیلومتری شهرستان فیروزکوه، رسیدیم و به سرعت از ماشین ها پیاده شده و آماده ی حرکت شدیم.
جناب آقای حمید کیوانی، بنیان گذار انجمن کوهنوردی دانشگاه خواجه نصیر، که افتخار داده بودند راهنمای این برنامه باشند، به عنوان جلودار شروع به حرکت کردند . پس از گذشت دقایقی گروه در محل مناسبی جمع شد و نکاتی مربوط به کوهنوردی  که جناب آقای کیوانی به آن ها اشاره کردند، را شنیدند. در ساعت 12:30 در مکانی با صفا برای استراحت توقفی 10 دقیقه ای داشتیم و همنوردان آماده شدند که به طور جدی و با حفظ صف به مسیر ادامه دهند. در قسمتی از مسیر رودخانه ای در سمت چپ ما جریان داشت که فضا را دلچسب تر می کرد. ساعت 13:10 بود و مقداری در شیب کوه بالا رفته بودیم که نکاتی پیرامون گام برداری در کوه توسط آقای بهنام قاضی نوری گفته شد و اعضاء گروه نفسی تازه کردند. دقایقی بعد گروه کوهنوردی دانشگاه صنعتی امیر کبیر را دیدیم که از کارآموزی غارنوردی که در غار بورنیک برگزار شده بود باز می گشتند و در میان آن ها خانم اسماء ماپار عضو سابق گروه کوهنوردی خواجه نصیر را دیدیم. راه را ادامه دادیم تا اینکه ساعت 13:50 به دهانه ی غار بورنیک رسیدیم.
به تصمیم سرپرست برنامه، 15 دقیقه را صرف استراحت و خوردن کردیم. آموزش های لازم و بسیار مفیدی در رابطه با غار و غارنوردی توسط آقای حمید کیوانی و دوستان کمک سرپرست از جمله آقایان احسان دارابی و محمد سلامت داده شد و پس از گروه بندی، که اعضا را به ده گروه جداگانه تقسیم کرد، ساعت 14:25 حرکت را به داخل غار آغاز کردیم.این گروه بندی ها از قبل و با در نظر گرفتن معیار های مختلفی توسط سرپرست و آقای قاضی نوری صورت گرفته بود وسرپرست هر گروه و ترتیب قرارگیری این گروهها مشخص شده بود.یک بیسیم همراه جلودار و بیسیم دیگر نزد سرپرست بود،که در دو سوم انتهایی صف حرکت می کرد.
پس از عبور از پله های ابتدای غار در مسیری با سنگهای بزرگ و نسبتا لغزنده و با شیب زیاد  به حرکت ادامه دادیم اما پس گذشت مدتی به دالان های وقعا" تنگی رسیدیم که حتی یک نفر  با مشکلات فراوانی می توانست از آن عبور کند.دمای داخل غار حدودا 6 درجه سانتیگراد بود. نهایتا" ساعت 15:45 به تالار نسبتا" بزرگی رسیدیم.گروه های جلو منتظر ماندند تا اینکه سایر گروه ها نیز به آن ها ملحق شوند و در تالار گرد هم جمع آمدیم.
سکوت و تاریکی مطلق را در هیچ جایی جز در غار ها نمی توان تجربه کرد. تجربه ای حقیقتا" شیرین و قابل تأمل که تمامی اعضاء گروه آن را با جان و دل لمس کردیم. جای شما خالی.
پس از استراحت در تالار مسیر بازگشت را در پیش گرفتیم و ساعت 17 مجددا" در دهانه ی غار جمع شدیم و دقایقی را هرچند کم را به صرف نهار پرداختیم ( آقای سرپرست حتی نگذاشت ما نیمرویمان راتمام کنیم!). ساعت 17:30 حرکت خود را به سمت مینی بوس ها شروع کردیم که در راه نکاتی در مورد فرود و گام برداری در حین کم کردن ارتفاع توسط آقای کیوانی داده شد.
ساعتی بود که هوا دیگر کاملا" تاریک شده بود و چراغ قوه هایمان را روشن کرده بودیم که در جمعی صمیمی به دور یکدیگر گرد آمدیم و زمانی را به شنیدن نظرات دوستان گذراندیم. ساعت 19:15 به مینی بوس ها رسیدیم و فورا" سوار بر آن ها به سوی تهران شتافتیم. ساعت 22:15 زیر پل سید خندان، از مینی بوس ها پیاده شدیم و به سوی خانه هایمان روانه شدیم، چرا که هیچ کجا خانه ی خود آدم نمی شود.
با در نظر گرفتن تمامی مسائلی که پیش آمد،از نظر اینجانب این برنامه در نوع خود کم نظیر بود.

نویسنده گزارش : سینا حامیان http://www.kntuclimbing.blogfa.com/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد