KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

در دانشگاه تمدن‌ساز باید دیدگاه‌های مختلف امکان مطرح شدن داشته ب

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی:
در دانشگاه تمدن‌ساز باید دیدگاه‌های مختلف امکان مطرح شدن داشته باشند


خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
سرویس: سیاسی

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی با بیان این مطلب که دانشگاه تمدن‌ساز دانشگاهی است که دیدگاه‌های مختلف توان و امکان بحث و مطرح شدن و به بحث گذاشته شدن را داشته باشند، اظهار کرد: همانطور که علمای دینی نیز گفته‌اند، آن چیزی که عقل به آن حکم کند و در خدمت بشر باشد، دینی است.

کوروش جعفری در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: ما در یک دوره‌ی تاریخی پدیده‌ای به نام تمدن اسلامی داشته‌ایم و در این زمینه نخست باید ببینیم که منظور و مفهوم از آن تمدن اسلامی چه بوده است.

وی افزود: در مرحله‌ی اول این سوال پیش می‌آید که آیا این که گفته می‌شود تمدن اسلامی، منظور این است که همه‌ی کسانی که در ایجاد آن تمدن نقش داشته‌اند مسلمان بوده‌ و در حول و حوش علوم اسلامی و مفاهیم قرآنی و تفسیر و فقه صحبت می‌کرده‌اند؟

جعفری تصریح کرد: بدیهی است، کسانی که تاریخ تمدن اسلامی را خوانده باشند می‌دانند که این‌چنین نیست و اطلاق تمدن اسلامی به آن دستاوردهای اسلامی به این خاطر بود که در حوزه‌ و حیطه‌ای آن کارها صورت گرفت که امپراطوری یا خلافت اسلامی بوده است.

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی گفت: در آن دوران صرفا در رابطه با مسائل اسلامی سخن نگفته‌اند چراکه ما در عرصه‌ی پزشکی کسانی را داشتیم که مسلمان نبوده‌اند و دین یهودی یا ادیان دیگرداشته‌اندمانند جورجیس‌ابن‌بختیشوع که در عرصه‌ی علم پزشکی فعالیت داشته و برخی دانشمندان دیگر هم‌چون رازی که او هم بنا به گفته‌ی برخی، عقاید دیگری داشته است.

جعفری یادآور شد: دوره‌هایی وجود داشته که گرایشات فرقه‌ای خاصی حاکم می‌شده اما چنانچه در مکتب امام صادق(ع) می‌بینیم همگان حتی کسانی که خداوند را باور نداشتند در کلاس‌های درس ایشان شرکت‌ می‌کردند و به بحث آزاد می‌پرداختند.

وی افزود: به طور ضرورت این نیست که علوم در آیه و حدیث منعکس شده باشند و فقط و فقط در متون دینی علم را بجوییم و آن‌چه در این متون آمده را علم بنامیم؛ بنابراین ویژگی دینی نبودن این است که در صورت این‌که علم در خدمت بشر نباشد غیردینی می‌شود.

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، تصریح کرد: به عنوان مثال انرژی هسته‌ای وقتی برای کشتن مردم هیروشیما به کار می‌رود غیرانسانی است و از این رو غیردینی می‌شود اما همین دانش هسته‌ای اگر درصدد رفع مشکلات بشر و در خدمت انسان‌ها باشد این علم دینی می‌شود.

وی افزود: با توجه به این مقدمات می‌توان در تصور و ترسیم دانشگاه تمدن‌ساز اسلامی گفت این دانشگاه دانشگاهی است که دیدگاههای مختلف توان بحث و مطرح شدن و به بحث گذاشته شدن را داشته باشند چنان‌چه استاد مطهری نیز می‌گفت حتی یک کمونیست هم می‌تواند در دانشگاه نظرات و عقاید خود را بیان کند.

جعفری با بیان این‌که علم حد و حدودی نداشته و یک چیز عام است، افزود: باید توجه شود که علم مختص یک حوزه‌ی جغرافیایی خاص نیست بلکه پدیده‌ای عام است برای تمام انسان‌ها که با تبادل و تضارب اندیشه و افکار، رشد نیز پیدا می‌کند.

وی خاطرنشان کرد: اما در بحث علم، جهت‌گیری آن و این‌که چگونه از آن استفاده می‌شود و اینکه آیا در خدمت بشر است باید یررسی شود و اگر در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص باشد، این می‌تواند برای علم و اندیشه مضر باشد.

انتهای پیام

کد خبر: 8610-01475

حرکات رادیکالی مانع آزاداندیشی می‌شود

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده‌ فنی دانشگاه تهران:
- حرکات رادیکالی مانع آزاداندیشی می‌شود
- محدودیت آزاداندیشی رادیکالیسم ایجاد می‌کند


خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
سرویس: سیاسی

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران اظهار کرد: اگر آزاداندیشی را محدود کنیم، افراد به سمتی می‌روند که درخواست‌ها و عقاید خودشان را از جاهای دیگر بیان کنند و این خودبه‌خود ایجاد رادیکالیسم می‌کند.

محمدی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با بیان اینکه آزاداندیشی در مفهوم دانشگاهی و در بین جامعه‌ی دانشجویی تفاوت‌های کلیدی با مفهوم آن در جامعه و بین اقشار مردم دارد، گفت: در تمام دنیا در دانشگاه‌ها تا جای امکان آزاداندیشی از سوی مسوولان دانشگاهی پیگیری می‌شود و کسانی که فعالیت‌های مختلف علمی دارند آزادانه به کار خود ادامه می‌دهند.

وی افزود: در جامعه‌ی ایران به دلیل این‌که دموکراسی به طور دوره‌ای رشد می‌کند و ما یک گذار تاریخی را طی می‌کنیم، اتفاقات خاصی در دانشگاه‌ها؛ همچون ایجاد تشکل‌های دانشجویی افتاده است که برای خود اینها باید تعریف جدیدی بشود.

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران، افزود: در کشورهای دیگر دنیا بنابر اینکه آزادی آکادمیک جزء اصول است، فعالیت‌های دانشجویی از طریق کانون‌های مختلف پیگیری می‌شود و در کشورهایی مثل فرانسه و انگلستان در هر دانشگاه حدود 200 تا 300 کانون وجود دارد که روی موضوعات مختلف کار می‌کنند. به عنوان مثال افرادی به مسایل سیاسی می‌پردازند و اشخاصی به موضوعات فرهنگی و ... توجه دارند به این معنی که بخش عمده‌ای از کانون‌هایی که در دانشگاه وجود دارد بخش عمده‌ای از سلیقه‌ها را پوشش می‌دهند.

به عقیده‌ی محمدی اما در ایران به علت‌های گوناگون ما چنین چیزی را شاهد نیستیم یعنی تشکل‌های دانشجویی در ایران تنها مامنی هستند که می‌توانند فعالیت‌های دانشجویی را در قالب فعالیت‌های سیاسی جدی پاسخ دهند.

وی با بیان این مطلب که تشکل‌های دانشجویی تشکل‌هایی هستند که باید در چارچوب‌ها کار کنند، گفت: بحث آزاداندیشی و اینکه بتوانند رسالت اصلی خودشان را انجام دهند در اینجا اهمیت پیدا می‌کند.

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران، خاطر نشان کرد: مفهوم آزاداندیشی در ایران شاید با مفهوم آزادی آکادمیک که در کشورهای دیگر وجود دارد تفاوت‌های عمده‌ای داشته باشد. ما باید در چارچوب‌هایی که در ایران مشخص شده این مفهوم را بررسی کنیم که این چارچوب در دانشگاه‌های کشور ما همان تشکل‌های دانشجویی هستند.

محمدی افزود: این تشکل‌ها از ابتدای انقلاب تاکنون در دو قالب ناقد درون‌گفتمانی یعنی نقد کردن گفتمان حاضر و واسط میان‌قشری یعنی بین اقشار مختلف جامعه‌ی ایران پیوندی را ایجاد کرده‌اند که فضای جامعه را به حکومت انتقال دهند یا اینکه اتفاقاتی که در جامعه می‌افتد را برای مردم معنا کنند تا بتوانند به گذار دموکراتیک ایران کمک بیشتری بکنند.

وی تصریح کرد: این دو رسالتی که بر جنبش دانشجویی و تشکل‌ها بوده خود به خود کارکرد آزاداندیشی در دانشگاه‌ها را هم تعریف کرده است. این در حالی است که این دو رسالت بسیار مهم در دنیا تقریبا بر عهده‌ی احزاب یا گروه‌های مدنی است اما در کشور ما دانشگاه این وظایف را انجام داده و در این میان بحث آزاداندیشی بسیار اهمیت پیدا می‌کند؛ چرا که اگر فضا طوری نباشد که بتوان آزادانه فکر و فعالیت کرد هر دو رسالت با مشکل جدی مواجه می‌شوند.

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران، با بیان این مطلب که از همین رو آزادی آکادمیک در ایران خیلی به آزادی‌های دانشجویی منوط شده است، گفت: در کشورهای دیگر آزاداندیشی در دانشگاه‌ها همان آزادی آکادمیک است یعنی اینکه کسی در مقام یک دانشجو یا استاد ابراز عقیده کند و فعالیت‌هایش را انجام دهد و این چندان ربطی به تشکل‌های دانشجویی پیدا نمی‌کند.

وی اظهار عقیده کرد: در ایران مشکلات در بحث اساتید به ویژه در رشته‌های علوم انسانی وجود دارد و اساتید ما نمی‌توانند خیلی عقایدشان را ابراز کنند چرا که ما چارچوب‌های در حال گذار زیادی داریم.

محمدی با بیان این مطلب که مفهوم آزاداندیشی در دانشگاه‌ها مفهوم پیچیده‌ای به نظر می‌رسد و یک مفهوم چند وجهی است، خاطر نشان کرد: این مفهوم با مفهوم تشکیلات دانشجویی، آزادی آکادمیک و دانشگاه ارتباط دارد.

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران، با بیان اینکه در کشور ما چارچوب‌های در حال گذار حاکمند، خاطرنشان کرد: حدود و مرزها در این هنگام خاکستری‌اند و به خوبی نمی‌توان تشخیص داد اما مفهوم آزاداندیشی نیز به طور قطع مثل دیگر مفاهیم در دنیا مرز دارد اما آنچه که بتواند آن را محدود کند شاید عدالت و انصاف باشد. یعنی اگر کسی فعالیت و نقدی می‌کند در کنار این فضای آزاد عدالت و انصاف را در نظر بگیرد این بهترین حد است.

وی تصریح کرد: البته در تمام دنیا حدود و مرزهای قانونی تدارک دیده شده است و قوانینی وجود دارد که مرزهای آزاداندیشی را مشخص می‌کند.

به گفته‌ی محمدی در ایران این مرزها هم عرفی هستند و هم قانونی و عرف این است که همیشه آزاداندیشی با مفهوم فراتری مثل عدالت و انصاف محدود بشود و حدود قانونی نیز در قوانین به چشم می‌خورد.

به عقیده‌ی دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران، در بخش‌هایی نیاز به تجدیدنظر در این قوانین وجود دارد. به عنوان مثال نشریات دانشجویی در دانشگاه‌ها باید بتوانند ابراز عقیده کنند و همچنین در رابطه با اساتید دانشگاه‌ها باید تجدیدنظر شود.

وی افزود: ما جایی را به نام دانشگاه تعریف کردیم که رسالتش نقد و بیان است و بعد چارچوب‌هایی را رویش گذاشته‌ایم که این رسالت را کنترل کند اما من فکر می‌کنم که بهترین چارچوب عدالت و انصاف است و چارچوب‌های دیگری نیز وجود دارد که ممکن است سلیقه‌ای هم باشد.

محمدی با بیان اینکه اگر جامعه‌ای به سمت مردم‌سالاری دینی می‌رود برای خیلی‌ها قابل باور نیست، گفت: به همین خاطر در عرصه‌های گوناگون و تفکرات سلایق مختلف در مقابل آن قرار گرفته‌اند.

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران، با بیان این عقیده که به علت تجمیع در نخواستن دموکراسی در کنار معنویت و اسلام در طول تاریخ 30 ساله‌ی انقلاب تلاش شده تا سنگ‌اندازی‌هایی شود، گفت: این در حالی است که امام خمینی(ره) و شهید بهشتی و همه‌ی بزرگان از کسانی بودند که به آزاداندیشی عقیده‌ی واقعی داشتند و ابتدای انقلاب می‌گفتند که حتی بگذاریم کمونیست‌ها هم حرف خودشان را بزنند.

وی اظهار عقیده کرد: احساس می‌شود در پی اتفاقاتی که پس از انقلاب اسلامی افتاده است همان‌طور که خیلی از مفاهیم خلط شده و وجه‌المصالحه‌ی منافع سیاسی برخی از گروه‌ها قرار گرفته مفهوم آزاداندیشی هم در دانشگاه‌ها کم کم از رسالتش خارج شده و دلیلش هم این بوده که عده‌ای نمی‌خواستند آزاداندیشی را ببینند و امیدوارم وقتی مشاهده کنند که جامعه‌ی اسلامی و دانشگاه‌ها هر روز با استفاده از ابزارهای خود پوینده‌تر می‌شوند از این نظرات خود دست بردارند.

محمدی با بیان این مطلب که بی‌شک حرکات رادیکال باعث تهییج جلوگیری از آزاداندیشی می‌شود، به سخنرانی خاتمی در دانشگاه تهران اشاره کرد و گفت: او به خاطره‌ای از دانشگاه اصفهان در پیش از انقلاب اشاره کرد و گفت وقتی جلوی انجمن‌های اسلامی گرفته شد حرکت‌های تند و رادیکال آغاز شد.

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران، تاکید کرد: اگر آزاداندیشی را محدود کنیم افراد به سمت این می‌روند که درخواست‌ها و عقاید خودشان را از جاهای دیگر بیان کنند و این خود به خود ایجاد رادیکالیسم می‌کند که این هیچ هدیه‌ای جز برخورد و خشونت ندارد.

وی تاکید کرد: هم دانشجویان و هم مسوولان باید به یک درک متقابل برسند تا بتوانند فضای رادیکال را کنترل کنند.

انتهای پیام

کد خبر: 8609-13913

حسنی نیا، استاد دانشکده علوم اقتصادی، در آستانه اخراج

حسنی نیا، استاد دانشکده علوم اقتصادی، در آستانه اخراج 


فرهاد حسنی نیا، یکی از اساتید دانشکده علوم اقتصادی، در آستانه اخراج از این دانشگاه قرار دارد.

 

فرهاد حسنی نیا، عضو هیئت علمی و رییس گروه حسابداری این دانشگاه، در هفته های اخیر به حراست این دانشکده و متعاقب ان به حراست وزارت علوم احضار شده و این نهادها به وی اعلام کرده اند به دلیل مطرح کردن بحث های سیاسی در کلاس درس از ادامه تدریس وی جلوگیری به عمل خواهد آمد.

 

حراست به این استاد دانشگاه اعلام کرده است نوار ضبط شده ای از سخنان وی در کلاس درس در اختیار دارد و به استناد همین نوار ضبط شده وی اخراج خواهد شد.

 

انتخابات هشتم و برنامه‌ی اصلاح‌ طلبان

انتخابات هشتم و برنامه‌ی اصلاح‌ طلبان


این روزها و به مناسبت بحث های مرتبط با انتخابات پیش روی مجلس هشتم بحث «برنامه» و اینکه «اصلاح طلبان» باید برای حضور فعال در این انتخابات «برنامه» داشته باشند بسیار مطرح است و در این عرصه برخی رقبای اصلاح طلبان و به ویژه چهره های شاخص محافظه کار، دولت خاتمی و مجلس ششم و به طور کلی جناح اصلاح طلب را به نداشتن «برنامه» برای اداره کشور در دوران مسوولیت متهم می کنند تا از این رهگذر نمدی بر کلاه بی برنامگی خود ببافند و متاسفانه گهگاه مشاهده می شود که برخی دوستان اصلاح طلب کم حوصله ما نیز همین اتهام را تکرار می کنند،

حال آنکه از قضای روزگار اصلاح طلبان از همان ابتدای حضور خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری هفتم نگاه «برنامه»یی به اداره کشور داشتند و بر این پایه به ارائه شش برنامه مکتوب طی دوران مسوولیت خود در دولت و مجلس پرداختند اما اینکه محتوای این «برنامه» ها چه بود و امکان اجرایی یافت و آیا ساخت قدرت در ایران اجازه اجرایی شدن «برنامه» جناح پیروز در انتخابات را می دهد و آیا... سوالاتی است که فرصت دیگری را می طلبد. حال شرح برنامه های اصلاح طلبان؛1- آقای خاتمی به عنوان نامزد اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری هفتم یک «برنامه» مکتوب دوازده ماده یی را ارائه داد و برای اولین بار صحنه رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری در ایران پس از انقلاب را به یک صحنه رقابت «برنامه» یی تبدیل کرد، به گونه یی که رقیب اصلی ایشان آقای ناطق نوری نیز مبادرت به ارائه «برنامه» کرد و یکی از ویژگی های متمایز و برجسته این انتخابات همین رخداد بود که موجبات حضور فعال و پرشور مردم را در انتخابات رقم زد و حماسه دوم خرداد 76 را آفرید.2- پس از انتخاب آقای خاتمی و تشکیل دولت هفتم یکی از اولین اقدامات این دولت تهیه یک «برنامه» عملیاتی برای اجرایی کردن «برنامه» انتخاباتی آقای خاتمی بود. بر این پایه دو گزارش مقدماتی توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی، سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی تهیه شد. در ابتدای سال 77 آقای خاتمی با دعوت از بیش از 30 نفر از اقتصاددانان و صاحب نظران که دربرگیرنده چهره های شاخص و معروف همه جناح های فکری و سیاسی موجود در کشور بود، این دو گزارش را به معرض بحث و تبادل نظر گذاشت و پس از طی چندین جلسه جمع بندی مباحث به صورت «برنامه» یی ذیل عنوان «طرح ساماندهی اقتصادی کشور» تدوین شد و در شهریور ماه 77 توسط سازمان برنامه و بودجه انتشار یافت و به این وسیله دولت خاتمی «برنامه» خود را برای اداره کشور اعلام کرد.3- در پی این اقدام و روشن شدن جهت گیری های سیاستی و اجرایی دولت خاتمی، تدوین «برنامه سوم توسعه» در سازمان برنامه و بودجه و دولت پیگیری و نهایی شد و در سال 78 لایحه «برنامه سوم توسعه» از سوی دولت اصلاح طلب به مجلس پنجم با اکثریت محافظه کار تقدیم شد و این لایحه با تغییرات اندکی در این مجلس به تصویب رسید، به گونه یی که می توان گفت «قانون برنامه سوم توسعه» به نوعی بازتاب اجماع فکری و سیاستی دو جناح اصلی و فعال در عرصه سیاسی برای اداره کشور بود و به جرات می توان گفت این قانون «برنامه» که با استفاده از تجربیات داخلی و جهانی تهیه و تدوین شده بود، یکی از بهترین «برنامه»های توسعه کشور بوده است. نتایج حاصله از اجرای این قانون طی سال های 79 الی 83 نیز شاهدی محکم بر این مدعاست.4- جبهه مشارکت که در انتخابات مجلس ششم حضور فعال یافت و اکثر نامزدهایش مورد اعتماد مردم قرار گرفت برای حضور در این عرصه یک «برنامه» مکتوب با سرفصل های مشخص ارائه داد و مواردی را که باید در قوه مقننه پیگیری و تبدیل به قانون می کرد به صورت ریز و موضوعی عرضه داشت.خوشبختانه و به رغم همه مسائل و مشکلاتی که در مواجهه با مجلس ششم پیش آمد طبق گزارش عملکرد تهیه شده نزدیک به 90 درصد این «برنامه» در مجلس ششم عملیاتی و محقق شد و در واقع اصلاح طلبان در مجلس به وعده های انتخاباتی و «برنامه» خود در حد بالایی عمل کردند.5- آقای خاتمی به عنوان نامزد اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری هشتم بار دیگر «برنامه»یی را به عنوان «گام دوم» ارائه داد. در این «برنامه» ضمن ارائه گزارش عملکرد دوره اول دولت خاتمی به محورهای سیاستی که ایشان در صورت انتخاب مجدد در دولت پیگیری خواهند کرد، پرداخته شده بود.6- تهیه و تدوین اسناد «چشم انداز توسعه بیست ساله» و «سیاست های کلی نظام» و «برنامه چهارم توسعه» آخرین کار «برنامه »یی اصلاح طلبان در دولت خاتمی و مجلس ششم بود که باید آن را حاصل همه تجربیات نظری و عملی آنان در سال های پس از انقلاب و در دوران اصلاحات برشمرد.خلاصه آنکه «برنامه چهارم توسعه» مصوب مجلس ششم را در واقع باید «برنامه » اصلاح طلبان برای اداره کشور دانست و به نظر این نویسنده به رغم تغییراتی که مجلس هفتم در این «برنامه» به عمل آورد و برخی مواد کلیدی آن را حذف کرد اما همچنان بهترین و راهگشا ترین «برنامه» برای اداره کشور در شرایط کنونی است و آنچه تاسف بار است اینکه مجلس هفتم و دولت نهم با عدول از اجرای همه جانبه این «برنامه »، به رغم برخورداری کشور از درآمد بالا و افسانه یی نفت از سال 84 به این طرف، موجبات خروج چرخ اقتصاد کشور را از مسیر طی شده در دوران اصلاحات و «برنامه سوم توسعه» به وجود آوردند که ارزیابی و داوری در مورد نتایج و پیامدهای حاصله زمان می طلبد.حال وضعیت «اصلاح طلبان» با چنین توش و انبانی از «برنامه» را مقایسه کنید با وضعیت جناح حاکم که به دلیل یکپارچگی فکری و سیاسی هیچ گونه مانع و رادعی برای اجرای «برنامه» ندارند اما مشکل اصلی شان نداشتن هرگونه «برنامه »یی است. آقای احمدی نژاد تنها نامزدی بود که در انتخابات نهم ریاست جمهوری «برنامه» مکتوب نداد و تا امروز که نزدیک به دو سال از عمر دولت نهم می گذرد نیز هیچ «برنامه » مدون و مکتوبی برای اداره کشور ارائه نداده است و در رابطه با اجرای «قانون برنامه چهارم توسعه» و اسناد بالادستی آن از جمله «برنامه چشم انداز توسعه بیست ساله» نیز نظر و دیدگاه خود را به صورت شفاف و روشن بیان نداشته است و متاسفانه هزینه سنگین این بی برنامگی بر همه ملت و کشور بار می شود. «اصلاح طلبان و برنامه» همزادند چرا که انجام هرگونه اصلاحی مستلزم داشتن «هدف» و «برنامه» است و به نظرم نقدی که بر «اصلاح طلبان» وارد است این نیست که «برنامه» نداشتند بلکه این بود که به دلیل ساخت قدرت و شرایط و موانع نتوانستند «برنامه »های خود را اجرا کنند و به نتیجه رسانند که تحلیل این موضوع مقال دیگری را می طلبد. «برنامه چهارم توسعه» مصوب مجلس ششم «برنامه اصلاح طلبان» برای اداره کشور است و در مورد «برنامه» برای مجلس هشتم نیز باید بسترسازی های حقوقی و نهادی اجرای این «برنامه» مورد توجه و تاکید اصلاح طلبان قرار گیرد .

 

 نوشتاری از: علی مزروعی

مزروعی: دولت نهم

مزروعی: دولت نهم "برنامه" ندارد 


امروز:علی مزروعی؛ عضو دفتر سیاسی جبهه مشارکت ایران اسلامی و عضو تحریریه عصرنو ، طی سخنانی در جمع هواداران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با عنوان «بررسی عملکرد اقتصادی دولت نهم» ، به بررسی و نقد عملکرد اقتصادی این دولت پرداخت .
وی در ابتدای سخنان خود با اشاره به فعالیتهای تبلیغاتی و انتخاباتی کاندیداهای انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری در سال 84 گفت : در میان کاندیداهای این دوره از انتخابات، تنها کسی که حتی صفحه ای به عنوان «برنامه اقتصادی» ارائه نداد، آقای احمدی نژاد بود و امروز با گذشت دو سال از تشکیل دولت نهم هم او بر این بی برنامه ای اصرار دارد و تاکنون مطلبی تحت این عنوان از سوی دولت ایشان ارائه نشده است .
مزروعی با اشاره به اینکه برنامه چهارم توسعه به لحاظ قانونی و حقوقی درمجلس ششم تصویب و در مجلس هفتم با اصلاحاتی نهایی شد، گفت : دولت نهم به طور آشکار و نهان اعلام میکند که برنامه چهارم توسعه قابل اجرا نیست و تعهدی هم نسبت به اجرای آن نشان نمیدهد.
این عضو دفتر سیاسی جبهه مشارکت ایران اسلامی، ادامه داد : در این دو سال نمیتوان گفت که دولت نهم در چارچوب یک برنامه حرکت کرده است و این سخن ما به عنوان جناح مخالف دولت نیست بلکه موضوعی است که آقای باهنر به عنوان یک چهره شاخص از جناح راست با دکترای اقتصاد مطرح میکند . آقای خوش چهره هم که در انتخابات از تندترین مدافعان احمدی نژاد بود ، امروز تندترین انتقادها را به عملکرد اقتصادی دولت نهم دارد. آقای توکلی هم به صراحت اذعان میکند که نه تنها دولت نهم قطب نمای اقتصادی ندارد بلکه مجلس هفتم هم قطب نمای اقتصادی ندارد !
وی اضافه کرد: در واقع جناح حاکم به صراحت اعلام میکند که هیچ برنامه اقتصادی برای اداره کشور ندارد.
مزروعی با طرح این موضوع که « می پرسند آیا اصلاح طلبان در هشت سال دولت خود برنامه اقتصادی داشتند؟»، گفت: آری و به عقیده من، آنچه اتفاق افتاده، این است که چرخ اقتصاد ایران که در سایه روند کاری دولت خاتمی و اجرای قانون برنامه سوم توسعه در حال قرار گرفتن بر روی مسیر درست و انتخاب جهت صحیح بود ، اما در دولت نهم این چرخ از جاده و مسیر خارج شده و به بیراهه میرود.
وی اضافه کرد: متاسفانه اتفاقی که در این دو سال افتاده، برای اقتصاد کشور بسیار خسارتبار است.
مزروعی با تاکید بر اینکه اقتصاددانان برای ارزیابی یک دولت به شاخصهای کلان اقتصادی توجه میکنند، گفت : مجموعه اتفاقاتی که در عرض یک سال در یک کشور رخ میدهد ، شاخصهایی را از خود به جا می گذارد که میتوان با تکیه بر آنها نسبت به عملکرد اقتصادی دولتها به ارزیابی و داوری پرداخت .
وی با بیان اینکه «مهمترین شاخصی که در اقتصاد به عنوان میزان رشد یک کشور و پیشرفت آن محسوب میشود، شاخص تولید ناخالص ملی است ؛ یعنی مجموعه ی ارزش افزوده ای که در اقتصاد یک کشور در طول یک سال به دست میآید.»، افزود: در دوره خاتمی و دولت اصلاحات، شاخص تولید ناخالص ملی نسبت به گذشته دارای یک پیشرفت نسبی بود و با توجه به منابعی که در دولت خاتمی در اقتصاد کشور به کار گرفته شد، رشد متوسط تولید ناخالص ملی در طول پنج سال برنامه سوم توسعه 55/5 درصد بوده است .
وی با تاکید بر اینکه شاخص تولید ناخالص ملی به میزان داده ها و منابعی بستگی دارد که به اقتصاد تزریق میشود، گفت: در ایران مهمترین منبعی که به اقتصاد تزریق میشود، بودجه و میزان ارز مصرفی در اقتصاد است .
این تحلیلگرمسایل اقتصادی تاکید کرد: رابطه مستقیم بین رشد تولید ناخالص ملی و میزان ارز مصرفی در اقتصاد ایران وجود دارد.
وی ادامه داد: در سال 77 که اولین سال استقرار دولت خاتمی بود، قیمت نفت بشدت کاهش یافت و درآمد نفت به کمترین میزان خود در طول 50 سال گذشته رسید(9/9 میلیارد دلار)، از سویی این سال سر آغازخشک سالی ای بود که تا سه سال بعد هم ادامه یافت و بر رشد ارزش افزوده بخش کشاورزی به شدت تاثیرگذار بود.
مزروعی با اشاره به اینکه در همین سال کشورهای آسیای جنوب شرقی هم با بحران مالی مواجه شدند که این هم تاثیر منفی بر روی اقتصاد ایران داشت ، گفت : با وجود همه اینها خاتمی به دلیل پشتوانه مردمی که داشت ، وعلیرغم کاهش شدید درآمد ارزی و مشکلات حادث ، کشور را بدون هرگونه تنشی در این سال اداره کرد.
عضو جبهه مشارکت با اشاره به اینکه رشد اقتصادی کشور در سال 78 به دلیل این مسایل از 6/3 درصد به 7/1 درصد کاهش یافت ، گفت: همین مشکلات و تجربیات، یک راه حل بنیادی را برای اقتصاد ایران می طلبید که به اتکای آن در تدوین برنامه سوم توسعه ماده ای قرار داده شد مبنی بر اینکه دولت موظف است بخش محدودی از درآمد نفتی را استفاده کند و مازاد آن باید در «حساب ذخیره ارزی » پس انداز شود .
وی اضافه کرد: این یکی از مهمترین تصمیماتی بود که در دولت خاتمی برای اصلاح ساختار اقتصاد کشور گرفته شد و طبق آن در سال 79 ،که سال آغاز اجرای قانون برنامه سوم بود ، با وجود درآمد ارزی 22 میلیارد دلاری ، حدود 6 میلیارد دلار به «حساب ذخیره ارزی » واریز شد.
مزروعی ادامه داد: مجموعه درآمد نفت که در طول هشت سال دولت خاتمی در اختیار دولت قرار گرفت ، 5/172 میلیارد دلار بود که نزدیک به 15 میلیارد دلار آن هم به دولت نهم درمانده «حساب ذخیره ارزی» تحویل داده شد.
وی اضافه کرد: در واقع خاتمی با رقمی حدود 160 میلیارد دلار در طول هشت سال دولت اصلاحات ، نرخ رشد متوسط اقتصادی کشور را به 5/4 درصد رساند ؛ حال آنکه در دو سال گذشته یعنی در سالهای 84 و 85 درآمد حاصل از فروش نفت و گاز ، قریب به111 میلیارد دلار بوده است و نرخ رشد اقتصادی ما عدد 35/5 درصد را نشان میدهد .
مزروعی با اشاره به اینکه آماری که در این جلسه ارائه میدهد ، آمار رسمی بانک مرکزی است ، گفت : این ارقام نشان میدهد که خاتمی در طول 5 سال اجرای قانون برنامه سوم (83-79) ، با هزینه 130 میلیارد دلار ، به نرخ 46/5 درصد رشد اقتصادی رسیده اما در دولت نهم با هزینه بیش از 120 میلیارد دلار در طول دو سال، همین میزان رشد حاصل نشده است و رقم رشد به 35/5 درصد بالغ شده است .
وی ادامه داد: اگر امسال درآمد ارزی ما به 60 میلیارد دلار برسد در حالت کاملاً خوشبینانه نرخ رشد اقتصادی 5/5 یا 6 درصد خواهد شد .
مزروعی اضافه کرد : در حالی در طول 3 سال با 170 میلیارد دلار درآمد ارزی، رشد اقتصادی کشور حد اکثر به 6 درصد میرسد که منابع خرج شده در اقتصاد ایران برابر با کل منابع هزینه شده در طول هشت سال دولت خاتمی است و این یعنی به هدر رفتن و تلف شدن منابع اقتصادی کشور !
وی تاکید کرد: دولت نهم درآمد فراوان و افسانه ای به دستش رسیده و در خرج کردن آن هیچ ملاحظه ای ندارد و آنچه فاجعه بارتر است این است که دولت نهم درآمد نفت را از چرخه "تولید" وارد "اقتصاد" نمی کند بلکه از چرخه "مصرف" به "اقتصاد" کشور تزریق میکند.
مزروعی در توضیح این مطلب گفت: برای تزریق ارز به اقتصاد ایران دو مسیر وجود دارد؛ یکی از طریق مصرف و دیگری از راه تولید.
وی ادامه داد: تزریق ارز به اقتصاد از راه مصرف یعنی تبدیل دلار به ریال و صرف آن در هزینه های جاری دولت که در بازار تقاضا ایجاد میکند.
مزروعی با اشاره به اینکه راه تامین تقاضاها در این حالت، افزایش واردات است، گفت: این اتفاق در دولت نهم رخ داده و دولت برای کنترل سطح عمومی قیمتها، در سال 84 علاوه بر دیگر کالاهای مصرفی بیش از 5/1 میلیارد دلار میوه وارد کشور کرده که در طول 28 سال پس از پیروزی انقلاب بی سابقه است .
وی با اشاره به اینکه «واردات کالا تنها برای کالاهای با قابلیت وارداتی امکان پذیر است»، گفت: در این میان تکلیف زمین و مسکن نامشخص میماند و اینجاست که بیماری هلندی بروز میکند.
مزروعی ادامه داد: نقدینگی که در اقتصاد پمپاژ شده، آثار سریع خود را در بخش کالاهای غیرقابل مبادله و واردکردن نشان میدهد و قیمت کالاهایی مثل مسکن و زمین به صورت سرسام آور افزایش مییابد.
وی همچنین تصریح کرد: از طرفی واردات زیاد کالاهای مصرفی مثل میوه و... هم به معنای انتقال امکانات اشتغال به خارج از کشور است .
مزروعی، بزرگترین اقدام اصلاحی دولت خاتمی را تمهید «حساب ذخیره ارزی» دانست و گفت: با این کار دولت اصلاحات به دنبال این بود که مازاد درآمد نفت را در حسابی ذخیره کند و دولت به بخشهای مختلف خصوصی وام ارزی (نه ریالی) میداد و آنها موظف بودند تولید را افزایش دهند.
وی افزود: به این ترتیب ارز به ریال تبدیل نمی شد و تقاضا ایجاد نمی کرد بلکه به چرخه تولید وارد میشد تا رشد سرمایه گذاری و اشتغال را در کشور رقم بزند.
عضو دفتر سیاسی مشارکت افزود : رشد متوسط سرمایه گذاری در دوره پنج ساله برنامه سوم ، بالاترین نرخ رشد را در طول 28 سال گذشته نشان میدهد و رشد متوسط سرمایه گذاری و رشد بخش صنعت به میزان 11 درصد در سال افزایش یافت ؛ در حالیکه این میزان در سال 84 به 5/4 درصد و در سال 85 آنقدر کاهش یافته که آمار بانک مرکزی مقابل این عنوان را خالی گذاشته است و بر سر تعیین نرخ رشد آن هنوز دعوا وجود دارد.
مزروعی با اشاره به اینکه میزان نقدینگی کشور در پایان سال 83 ، 68 هزار و 500 میلیارد تومان بوده است، گفت : در پایان شهریورماه 86 ، این میزان به 145 هزار میلیارد توامان افزایش یافته و در واقع بیش از 2 برابر شده است.
وی در ادامه گفت: این سیلاب سنگینی است که در حال جمع شدن است و آثار منفی خود را در اقتصاد کشور به زودی نشان خواهد داد.
مزروعی خاطرنشان کرد: نرخ تورم سال 84 ،که پیامد عملکرد دولت خاتمی در آن موجود بود ،1/12 درصد اعلام شد و در دولت احمدی نژاد با وجود مانورهای تبلیغاتی وی مبنی بر کاهش نرخ تورم، اکنون نرخ تورم به 8/16 درصد رسیده و قطعاً تا پایان سال 86 به 20 درصد خواهد رسید.
مزروعی هشدار داد: اگر مسیر رشد نقدینگی کنترل نشود در سال 87 با یک جریان تورم شدید مواجه میشویم.
مزروعی با تاکید بر اینکه اقتصاد یک علم است، گفت: میزان رشد نقدینگی با تورم همبستگی دارد،و هر قدر نرخ تورم افزایش یابد، توزیع درآمدها هم به نفع طبقات ثروتمند رقم میخورد و در شرایط تورمی این صاحبان زمین و سرمایه ودارایی ثابت هستند که سود میکنند.
وی افزود: همچنین فشارهای ناشی از افزایش تورم بیش از همه به دهکهای پایینی جامعه وارد میشود. بطور مثال آمارها نشان میدهد که خانوارهای ایرانی نزدیک به 30 درصد درآمد خود را صرف تامین مسکن میکنند اما این آمار، متوسط جامعه را نشان میدهد و در دهکهای مختلف جامعه در مورد هزینه تامین مسکن تفاوت محسوسی دارد .
مزروعی اضافه کرد: این میزان در طبقات درآمدی بالا به حدود 15 درصد میرسد ولی در طبقات درآمدی پایین گاهی از مرز 45 و 50 درصد هم در سبد هزینه خانوارها می گذرد .
وی با اشاره به اینکه «دولت نهم با وعده رسیدگی به محرومین» روی کار آمد ، تصریح کرد: آنچه در این دو سال به لحاظ اقتصادی رخ داد، تماماً به ضرر طبقات محروم جامعه بوده است و قدرت خرید مردم ، به ویژه حقوق و دستمزد بگیران ثابت را به شدت کاهش داده است.
مزروعی با اشاره به اینکه مهمترین ادعای دولت در سال 84 و 85 این بود که ما میخواهیم سرمایه گذاری و کار عمرانی را افزایش دهیم ، گفت: شاخص نسبت سرمایه گذاری به تولید، این موضوع را نشان میدهد که هر جامعه و کشوری چه میزان از درآمد خود را به سرمایه گذاری تخصیص میدهد . در دولت خاتمی شاخص نسبت سرمایه گذاری به تولید از 24 درصد در سال 76 به 7/28 درصد در سال 83 رسیده است ، اما در دولت آقای احمدی نژاد با وجود افزایش چشمگیر رقم بودجه در سال 85 و 10 میلیارد دلاری که در سال 84 به بودجه داشت ، این شاخص تنها به 29 درصد رسیده است که نشان میدهد در دولت نهم علیرغم ادعاها و وعده ها، اتفاق خاصی در این عرصه نیفتاده است.
وی درباره میزان واردات نیز طی مقایسه ای، اظهار داشت: در دوره خاتمی نیز میزان واردات روند افزایشی داشت اما در دو سال 84 و 85 یک روند شدت گرفته است .
مزروعی با تاکید بر اینکه ترکیب کالاهای وارداتی مهمتر از رقم واردات است، گفت: مهم این است هزینه ای که انجام شده در چه زمینه ای بوده است ، و افزود : سهم کالاهای سرمایه ای وارداتی در دولت خاتمی یک روند افزایشی داشته و سهم واردات کالاهای مصرفی در حد 14 درصد ثابت مانده بود و واردات کالاهای واسطه ای هم کاهش یافت اما دردو سال 84 و 85 سهم کالاهای سرمایه ای در اقلام وارداتی به شدت کاهش یافته و سهم کالاهای واسطه ای افزایش یافته است ، همچنین واردات کالاهای مصرفی هم از 14 درصد به 18 درصد و 2/19 درصد رسیده است.
وی تصریح کرد: گویا درآمد بالای نفت باعث شده که دولت ترجیح دهد کالاهای مصرفی را وارد کرده و سرمایه گذاری کاهش یابد و سرمایه گذاری خارجی هم به کل کاهش یافته است.
این تحلیلگر مسایل اقتصادی، درباره نرخ رشد نقدینگی در یک مقایسه تطبیقی بین دولت خاتمی و دولت نهم گفت: هرچند که در دولت اصلاحات هم این نرخ رشد داشته اما در دولت جدید به شدت افزایش یافته است و براساس این رخداد ، متوسط نرخ رشد تورم که از 5/25 درصد در دو دولت هاشمی رفسنجانی به 15 درصد در دولت اصلاحات کاهش یافته بود امسال نرخ تورم در دولت نهم به 20 درصد خواهد رسید.
وی همچنین به کاهش روند فعالیتهای بورس در سه سال اخیر اشاره کرد و با توجه به کاهش وام دهی به بخش خصوصی از «حساب ذخیره ارزی»، گفت: اینها همه در حالی است که در شهریور سال84 ، سیدمحمد خاتمی 15حدود میلیارد دلار در «حساب ذخیره ارزی» به دولت جدید تحویل داد ولی آنچه اکنون در این حساب مانده رقمی حدود 9 میلیارد دلار است !

در ادامه این نشست مزروعی به سوالات کتبی و شفاهی حاضران پاسخ گفت .
وی در پاسخ به اظهارات یکی از حاضران مبنی بر ضرورتهای آسیب شناسی اقتصاد در دولت اصلاحات به جای نقد عملکرد اقتصادی دولت نهم، گفت: قطعا این کار باید انجام گیرد اما این نقد که برنامه اقتصادی دولت اصلاحات برگرفته از توصیه برخی نهادهای بین المللی مثل صندوق بین المللی پول بوده است نادرست می باشد چرا که اقتصاد یک علم است . متاسفانه موضوعی درکشور باب شده تحت این عنوان که چرا به حرف صندوق بین المللی پول گوش دادید بدون اینکه مستند به یک بحث علمی و کار شناسی باشد . علم؛ شرق، غرب، شمال و جنوب ندارد . در صندوق بین المللی پول یک سری اقتصاددان هستند که اقتصاد کشورها را تحلیل میکنند و به آنها توصیه هایی دارند.
مزروعی با اشاره به اینکه آقای توکلی رئیس مرکز پژوهش های مجلس هفتم از مخالفان سرسخت صندوق بین المللی پول است، گفت: امروز همین آقایان به این نتیجه رسیده اند که باید یارانه حامل های انرژی حذف شود و یک گزارش مفصل مرکز پژوهش ها ی مجلس به این موضوع اختصاص دارد در حالیکه اصولگراها تاکنون مخالف توصیه های بانک جهانی و توصیه های صندوق بین المللی بودند اما این گزارش در محتوا عین گزارش و توصیه های صندوق بین المللی پول و بانک جهانی است .
وی با تاکید بر اینکه بهترین گزارشی که می توان از اقتصاد ایران داشت ،گزارش بانک جهانی است، گفت: بهترین راه اصلاح ساختار اقتصاد بیمار ایران آزادسازی قیمت حامل های انرژی و حذف یارانه های آن و اعطای یارانه مستقیم به اقشار فقیر و کم درآمد است.
مزروعی با تاکید بر اینکه احمدتوکلی طراح قانون تثبیت قیمتها در مجلس هفتم بود، گفت: وی با این استدلال که این کار فشار را بر اقشار کم درآمد کاهش میدهد و تورم را کم میکند، این اقدام را کرد ولی غافل از اینکه تورم کار چندانی به یارانه ها ندارد . تورم در افزایش نقدینگی ریشه دارد . اگر دولت انضباط پولی نداشته باشد به صدها کالای دیگر هم یارانه بدهد، تورم کار خودش را میکند.
وی با اشاره به تصویب قانونی در مجلس هفتم (توسعه حمل و نقل عمومی و مدیریت مصرف سوخت) مبنی بر حذف همه یارانه ها از حاملهای انرژی ظرف 5 سال آینده، گفت: این توصیه ای بود که بانک جهانی در سال 82 داشت و در قانون برنامه چهارم توسعه هم آمده بود ولی آقایان فکر میکنند هرچه بانک جهانی و... بگوید باطل و توطئه است .
مزروعی اضافه کرد: وزارت اقتصاد دولت نهم، سال گذشته یک کار تحقیقاتی انجام داد و یارانه حامل های انرژی را در اقتصاد کشور محاسبه کرد، گزارش این تحقیق که در رسانه ها انتشار یافت نشان میداد که تنها در سال 85 ، معادل 3/42 میلیارد دلار در این بخش هزینه شده است و این رقم معادل هزینه ارزی بودجه دولت در در همین سال می شود و معنایش این است که این ثروت ملی دود میشود و به هوا میرود. امسال این میزان به حدود 50 میلیارد دلار بالغ می شود و به نظرم هیچ کشوری در دنیا با سرمایه اش این کار را نمیکند .
مزروعی با اشاره به اینکه دولت اصلاحات خود عملکرد خود را نقد کرده است، گفت: خاتمی به صراحت اعلام کرد که یکی از کارهایی که ما نتوانستیم انجام دهیم، همین بحث هدفمند کردن یارانه حامل های انرژی بود.
وی تاکید کرد: بطور مثال ما 70 میلیون لیتر بنزین در روز مصرف میکنیم . سهم هر ایرانی از این بنزین یک لیتر در روز است . سوال این است که آیا هر ایرانی از این یک لیتر استفاده میکند؟ پاسخ این است که خیر. براساس تحقیقات صورت گرفته 70 درصد بنزین مصرفی به 20 درصد از افراد درآمد بالای جامعه میرسد و 30 درصد باقی مانده را 80 درصد بقیه مصرف میکنند .
مزروعی اضافه کرد: اگر قیمت واقعی بنزین که 600 تومان است را به صورت ماهیانه به فقیر و غنی بپردازیم، تحولی اساسی در زندگی افراد فقیر جامعه ایجاد می‌شود.
وی یارانه‌ حامل های انرژی را هدردادن منابع کشور خواند و اضافه کرد: یارانه‌ حامل های انرژی درست ضد عدالت اجتماعی هستند و اشکال اساسی اقتصاد ایران را شکل می‌دهد.
مزروعی با اشاره به اینکه این مشکل ساختاری اقتصاد ایران است و ربطی به گرایش‌های سیاسی دولت‌ها ندارد ، گفت : ما با مشکلات ساختاری در بحث یارانه‌ حامل های انرژی و خصوصی‌سازی روبرو هستیم و اگر درباره آنها تصمیم نگیریم، هر دولتی هم بیاید وضع همین گونه خواهد بود.
این فعال سیاسی ادامه داد: البته در برنامه سوم و چهارم برای حل این مشکل فکری شده بود و جهت‌گیری دولت اصلاحات همین بود اما دولت نهم این قطار را از ریل خارج کرد و در طول این دوسال با قیمت بالای نفت، یک فرصت طلایی دیگر از دست رفت.
وی با اشاره به اینکه مجلس ششم هر سال به طور متوسط به اندازه تورم مبلغی روی قیمت بنزین و دیگر حامل های انرژی می‌آورد تا این سنت آزاد سازی قیمت حامل های انرژی را جا بیندازد، گفت: ولی مجلس هفتم با تصویب قانون تثبیت قیمت‌ها این روند را متوقف کرد. ما در مجلس ششم برای هدفمند کردن یارانه‌ها دولت را مجبور کردیم لایحه‌ای ارائه دهد،‌این لایحه در سازمان مدیریت و برنامه ریزی هم تهیه شد و در جلسه سران سه قوه هم با آن موافقت شد ولی پس از آن یکی از سران قوا با آن مخالفت کرده و طرح از دستور کار خارج می شود.
مزروعی تاکید کرد: اگر دولت نهم در مجلس هفتم همان شیوه قبلی را در افزایش قیمت بنزین و دیگر حامل های انرژی را ادامه می‌داد و هر سال به اندازه نرخ تورم به قیمت اضافه می‌کردند دیگر این همه بحث و جنجال بر سر موضوع سهمیه‌بندی بنزین و دیگر حامل های انرژی نداشتیم.
وی همچنین با اشاره به تثبیت قیمت برق و گاز در مجلس هفتم و دولت نهم گفت: البته در بودجه سال 86 همه این قیمت‌ها افزایش یافته بدون اینکه به اطلاع مردم برسانند.
وی با اشاره به اینکه برای تولید برق در کشور باید سالانه نزدیک به 3 هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری کنیم و بین 7 تا 10 درصد افزایش تولید داشته باشیم گفت: وزارت نیرو اینها را از 2 منبع ( بودجه عمومی و منابع داخلی)تامین می کند ولی در سال گذشته به دلیل تثبیت قیمت برق، وزارت نیرو سرمایه‌گذاری کرده ولی 2500 میلیارد تومان به پیمانکارش بدهکار است و با بحران مواجه شده است البته دولت قبول کرده بخشی از این بدهی را به صورت دلاری از حساب ذخیره ارزی بپردازد که باعث تقاضا هم نشود.
مزروعی ادامه داد: ما دوره‌ای را تجربه کرده بودیم و به این نتیجه رسیده بودیم که اقتصاد یک علم است. اما آقایان به صورت صفر کیلومتر آمده‌اند و حرف‌هایی غیرعلمی می‌زنند و حالا بعد از 3 سال هدر رفتن منابع وفرصت ها رفتار همه‌شان تغییر کرده است چرا که تا دیروز از بیرون گود حرف می‌زدند ولی امروز در میانه گود متوجه می‌شوند که یک شبه و بدون کارشناسی نمی‌توان تصمیم گرفت و کشور را اداره کرد .
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «دولت چه انتقادی از نظام بانکی دارد که اینقدر در بخش بانک‌ها تغییر ایجاد می‌کند» گفت: برداشت دولت اشتباه است چرا که براین باور است که علت محرومیت این است که پول در اختیار مردم نیست برای همین طرح بنگاه‌های زودبازده را مطرح کردند. اما بانک‌داران سابق که افراد باتجربه‌ای بودند زیر بار این اشتباه نرفتند و برای همین عوض شدند. الان کار به جایی رسیده که در همین 2، 3 هفته اخیر آقای مظاهری رئیس جدید بانک مرکزی گفته معوقه‌های بانک‌ها الان 12بالغ بر هزار میلیارد تومان است که البته رقم واقعی حدود 20 هزار میلیارد تومان است.
وی افزود : بانک‌ها به صورت دستوری وام ‌هایشان را داده‌اند ولی حالا برنمی‌گردد. اغلب بانک‌های مابه لحاط حسابداری ورشکسته هستند چرا که وام می‌دهند ولی برنمی‌گردد. بطور مشخص بانک کشاورزی یک بانک ورشکسته است.
مزروعی افزود: آقای مظاهری گفته من در خزانه را بسته‌ وسه قفله کرده ام و بانک مرکزی به بانک‌ها بخشنامه کرده که: 1- حق ندارید از منابع بانک مرکزی استفاده کنید. 2- حق ندارید وام بدهید تا وضعیت منابع‌تان معلوم شود چرا که تنها با وام‌دادن نمی توان مشکل تولید و سرمایه‌گذاری را در کشورحل کرد.
وی جامعه ایران را جامعه رانتی خواند و گفت: 52 درصد وام‌ها یی که تاکنون داده شده به تولید نرسیده و اغلب برای خرید زمین صرف شده است. فسادی که در این دو سال در اثر همین روند وام‌دهی‌ها ایجاد شده قابل قیاس با هیچ دوره‌ای نیست.
مزروعی در پاسخ به این سوال که در صورت پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس هشتم، برنامه چه خواهد بود؟ گفت: بنظرم برنامه چهارم توسعه با یک بازنگری به روز شده، بهترین برنامه برای اداره کشور به لحاظ اقتصادی و اجتماعی است و ما اجرای آن را در دستور کار قرار خواهیم داد.
وی ادامه داد: اما درعین حال به نظر می رسد در ایران با این ساختار شاید هیچ برنامه‌ای عملی نباشد. چرا که برنامه‌ای اجرایی است که همه روی آن توافق داشته باشند.


   پایان خبر

سلامتی: همه تلاش جبهه اصلاحات متقاعد کردن افراد شناخته شده است

سلامتی: همه تلاش جبهه اصلاحات متقاعد کردن افراد شناخته شده برای کاندیداتوری است


رییس کمیته احزاب و تشکل‌های ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان گفت: باید تلاش کرد تا کسانی که مقبولیت فکر، ایده و نظر در جامعه دارند و می‌توانند در سامان دادن به کارها و پیشرفت کار نظام سودمند واقع شوند به عرصه انتخابات وارد شده و کاندیدا شوند تابتوانیم مجلسی مقتدر و وزین داشته باشیم.

محمد سلامتی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) اظهار کرد: با توجه به این که امام(ره) تاکید داشتند براین‌که مجلس در راس امور است، اهمیت جایگاه مجلس را می‌توان به روشنی دانست؛ چراکه در مجلس تصمیمات جدی گرفته می‌شود و سرنوشت جامعه رقم می‌خورد و اراده ملت برای جهت دادن به جامعه و اقدام در زمینه‌های مختلف در مجلس نمود پیدا می‌کند و به همین نسبت کسانی که در مجلس حضور به هم می‌رسانند باید کسانی باشند که از نظر فکری نظردهی وجه و شخصیت مورد قبول مردم باشند؛ بنابراین باید کسانی در عرصه انتخابات حضور پیدا کنند که وجهه بالایی داشته باشند.

وی افزود: گاهی متاسفانه به دلیل شیوه‌هایی که اعمال می‌شود و محدودیت‌ها و برخوردهایی که جناح مقابل اعمال کرده‌اند مجلس جایگاه واقعی خود را به عنوان راس امور از دست می‌دهد و این موجب می‌شود نخبگان و شخصیت‌ها رغبتی به حضور در انتخابات نداشته باشند و این ضرری است، که به جامعه وارد می‌شود.

رییس کمیته احزاب و تشکل‌های ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان درباره فعالیت‌های ستاد در این زمینه گفت: جبهه اصلاحات تمام تلاشش این است که اشخاص برجسته و شناخته شده در عرصه انتخابات حضور پیدا کنند؛ بنابراین با برخی از این شخصیت‌ها که صلاحیت والایی نیز دارند وارد مذاکره شده و در حال متقاعد کردن این افراد است.

سلامتی ادامه داد: آقای خاتمی چون درسطحی قرار دارند که خیلی‌ها نظر ایشان را می‌پذیرند و حرف ایشان را زمین نمی‌گذارند، خیلی می‌توانند در این زمینه موثر باشند، خصوصا در جهت ترغیب شخصیت‌ها برای حضور در عرصه انتخابات.

وی حضور چهره‌های شناخته شده در انتخابات را یکی از زمینه‌های افزایش مشارکت مردمی در انتخابات خواند و خاطرنشان کرد: طبیعی است وقتی اشخاص قابل احترام و مقبول جامعه در عرصه انتخابات حاضر شوند، به همان نسبت هم مردم رغبت بیشتری به مشارکت پیدا می‌کنند و به صورت جدی‌تری در پای صندوق‌ها حاضر می‌شوند.


   پایان خبر

 

شورای هماهنگی جبهه‌ اصلاحات ارائه کرد:نتایج آخرین نظرسنجی‌ها

در جلسه شورای هماهنگی جبهه‌ اصلاحات ارائه شد:
گزارشی از آخرین نتایج نظرسنجی‌های انتخاباتی


خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
سرویس: سیاسی

جلسه‌ی شورای هماهنگی جبهه‌ی اصلاحات یکشنبه‌شب برگزار شد.

«علی‌محمد حاضری» رییس دوره‌ای شورای هماهنگی جبهه‌ی اصلاحات درباره این جلسه به خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: در این جلسه درباره دو محور بحث شد. محور اول گزارشی از آخرین نتایج نظرسنجی‌ها بود که بر اساس آن به نظر می‌رسد علی‌رغم فقدان تریبون‌ و رسانه برای اصلاح‌طلبان، موضع آنان بیشتر مورد اقبال قرار گرفته است.

وی ابراز عقیده کرد که به نظر می‌رسد عملکرد دولت و مجلس بهترین تبلیغ برای اصلاح‌طلبان بوده است.

حاضری افزود: محور دوم این که با توجه به شرایط خطیر کشور و ضرورت‌های سال اتحاد ملی، انتخابات مجلس باید نماد اتحاد ملی و نشان‌دادن اعتماد مردم به نظام باشد؛ از این رو برخی عملکردهای نامطلوب می‌تواند به شدت به این امر آسیب بزند؛ بنابراین به دوستداران حقیقی نظام توصیه می‌کنیم در این زمینه دقت بیشتری داشته باشند؛ چرا که استحکام مبانی نظام از طریق برگزاری انتخابات سالم و قانونمند و با مشارکت مردمی به دست می‌آید و هرگونه اخلال در این امر و طرح موضوعاتی که شائبه‌ی عمل سلیقه‌ای به جای قانون را در اذهان وارد کند، خلاف عقل سلیم است.

رییس دوه‌ای شورای هماهنگی جبهه‌ی اصلاحات در پایان گفت: ما معتقدیم خوب است مسوولان محترم به ویژه هیأت نظارت شورای نگهبان صریحا اعلام کنند در بررسی صلاحیت‌ها به همان مراجع و مستندات قانونی چهارگانه متکی خواهند بود و از این طریق بر قانونمندی و سلامت انتخابات تأکید کنند.

انتهای پیام

کد خبر: 8610-05088

در جلسه مجمع زنان اصلاح‌طلب مطرح شد:ابراز تاسف از ترور بوتو

در جلسه مجمع زنان اصلاح‌طلب مطرح شد:
ـ ابراز تاسف از ترور بی‌نظیر بوتو
ـ سفر استانی به خوزستان و مازندران
ـ نشست سراسری مسوولین مجامع استانی


خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
سرویس: سیاسی

در جلسه‌ شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاح‌طلب، ضمن ارایه گزارش کمیته‌ها و مروری بر برنامه‌ سفر قم و دیدار با مراجع عظام، برنامه آتی مجمع ـ که نشست سراسری مسوولین مجامع استانی در تهران است ـ مورد بررسی قرار گرفت.

فخرالسادات محتشمی‌پور سخنگوی مجمع زنان اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ابراز تاسف شدید شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاح‌طلب را نسبت به ترور بی‌نظیر بوتو را اعلام کرد و گفت: خانم بوتو به عنوان یک زن سیاستمدار و مسلمان توانست با حفظ هویت ملی خود، چهره‌ قدرتمند موثری در عرصه‌ سیاست به نمایش بگذارد، آن هم در زمانی که در جوامع غربی هنوز زنان به آن سطح از حضور در قدرت و تصمیم‌گیری نرسیده بودند. در عین حال پایگاه مردمی وی گذشته از شخصیت پدرش در سطح منطقه به عنوان یک زن توانمند قابل توجه است.

وی اظهار کرد: شورای هماهنگی مجمع نگرانی از گسترش بنیادگرایی و خطراتی که در سطح منطقه خصوصا برای زنان ایجاد می‌شود، مطرح شد و این نشان‌دهنده‌ آن است که فعالیت‌هایی صورت می‌گیرد که نواندیشی دینی، اسلام روز و پاسخگوی نیازهای نسل امروز چهره‌ای عطوف و رئوف را به جامعه جهانی نشان ندهد.

وی با اشاره به بخش دیگری از این جلسه خاطرنشان کرد: در افتتاحیه نشست سراسری مسوولین مجامع استانی ـ که نشستی نیم‌روزه است ـ سخنرانانی از ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان حضور خواهند داشت، زنان عضو ستادهای ائتلاف استانی در آن شرکت می‌کنند و برنامه‌های ستاد در سراسر کشور و وضعیت زنان کاندیدا را در استان‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد.

وی ادامه داد: در جلسه‌ شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاح‌طلب، گزارش کمیته‌ استان‌های مجمع مبنی بر این‌که در همه‌ استان‌ها، مجمع زنان اصلاح‌طلب شکل گرفته است، ارائه شد؛ در 18 استان شوراهای هماهنگی فعالیت می‌کند و مشغول شناسایی کاندیداها و معرفی آن‌ها هستند. در عین حال عمدتا روسای این مجامع استانی، عضو حق رای‌دار ستادهای ائتلاف اصلاح‌طلبان استان خود نیز هستند.

محتشمی‌پور ادامه داد: در جلسه شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاح‌طلب هم‌چنین برنامه‌ سفرهای استانی مورد بررسی قرار گرفت؛ پنج‌شنبه این هفته به استان خوزستان و 16 دی ماه به استان مازندران سفر خواهیم کرد. هم‌چنین قرار شد تا قبل از زمان ثبت نام با تمامی مجامع زنان اصلاح‌طلب استان‌ها پیرامون برنامه ترغیب زنان به ثبت‌نام گفت‌وگو شود که امیدواریم در این فرصت کوتاه، زنانی که در خود توان و شایستگی حضور در مجلس را می‌بینند، با اعتماد به نفس کامل وارد عرصه‌ انتخابات شوند.

سخنگوی مجمع زنان اصلاح‌طلب با اشاره به ارائه گزارشی از سوی "کمیته موقت صلح" درجلسه‌ شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاح‌طلب درباره " فعالیت‌های این کمیته تا امروز از جمله ملاقات با مراجع، علما، شخصیت‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، احزاب و ارتباطاتی که این کمیته با بخش‌های مختلف جامعه‌ مدنی داشته‌اند"خاطرنشان کرد: هم‌چنین درخواست کمیته‌ صلح از مجمع زنان اصلاح‌طلب برای همکاری مورد استقبال قرار گرفت؛ چراکه با توجه به شرایطی که امروز با آن مواجهیم، ضرورت پرداختن به مساله صلح، مورد تاکید است و قرار شد که این موضوع در دستور کار مجمع زنان اصلاح‌طلب نیز ـ که روز چهارشنبه بعد از ظهر جلسه‌ای خواهند داشت ـ قرار گیرد تا در دو زمینه؛ برگزاری نشست صلح ـ که به زودی برگزار می‌شود ـ و نیز سمینار علمی صلح از قابلیت‌های مجمع، استفاده شود.

انتهای پیام

مشروح دیدار مجمع زنان اصلاح‏‌طلب با آیت‌الله منتظرى

توافق همه جریان‌های فعال زنان برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز

کد خبر: 8610-04636

مشروح دیدار مجمع زنان اصلاح‏‌طلب با آیت‌الله منتظرى

مشروح دیدار مجمع زنان اصلاح‏‌طلب با آیت‌الله منتظرى


سایت دفتر آیت‌الله منتظری: مجمع زنان اصلاح‏طلب در آستانه عید غدیر خم در قم با حضرت آیت اللّه العظمى منتظرى دیدار کردند.در آغاز این دیدار خانم دکتر زهرا شجاعى به نمایندگى از مجمع طى سخنانى به فعالیت زنان ایران اسلامى در عرصه‏هاى سیاسى،اجتماعى و مدیریتى اشاره کرد. وى ضمن اشاره به انتخابات پیش‏ رو و بیان دغدغه ‏خاطر بانوان در این رابطه خواستار رهنمود از سوى فقیه‏ عالیقدر شد. پس از آن حضرت آیت اللّه العظمى منتظرى در چند محور به ایراد سخن پرداختند.

سخنان خانم دکتر زهرا شجاعى
بسم اللّه الرحمن الرحیم
ضمن تقدیر و تشکر از حضرتعالى و تبریک عید غدیر خم و آرزوى سلامتى براى جنابعالى، جمع حاضر ترکیبى است از زنان ‏اصلاح‏طلب که در عرصه‏هاى مختلف سیاسى و اجتماعى اعم از نمایندگى مجلس، معاونت رئیس جمهورى و دیگر عرصه‏ها بوده و فعال ‏هستند. خوشحالیم که به برکت انقلاب اسلامى زمینه حضور زنان در حوزه‏هاى علمى، سیاسى و اجتماعى فراهم شده است.

در قبل از انقلاب تنها 25 درصد زنان ما باسواد بودند که در حال حاضر 81 درصد آنها از نعمت سواد برخوردارند. حضور در دانشگاهها ضد ارزش ‏بود. ولى در حال حاضر 64 درصد ورودى دانشگاهها را دختران تشکیل مى‏دهند. در این زمینه در سالهاى گذشته محدودیتى نبود ولى ‏متأسفانه در سال گذشته طرحى با عنوان سهمیه‏بندى جنسیتى تصویب شد که در برخى رشته‏ها زنان محروم شدند و تنها 40 درصد حق به‏ آنها داده شد. به نظر ما این ظلم و بى‏عدالتى نسبت به آنهاست. در حوزه مدیریتى و سیاسى همچنان تفکر مردسالارى حاکم است و به آنها اجازه ورود به عرصه‏هایى این چنینى داده نمى‏شود. با اینکه زنان و دختران در مبارزات زمان انقلاب نقش مهمى داشتند. پس از انقلاب با شکل‏گیرى مجلس خبرگان با تلاش زیاد تنها یک خانم توانست به این مجلس راه یابد. و در مجالس بعدى تا به ‏حال از وجود آنها استفاده ‏نشده است.

در مجلس شوراى اسلامى هم در دوره اول 4 خانم و سپس 7 و در حال حاضر 13 خانم در مجلس حضور دارند. این در حالى است که‏ در مجلس زمان طاغوت - آخرین مجلس - 20 زن حضور داشتند. در مجلس فعلى درصد حضور زنان 4/4 درصد است حال آن که میزان ‏حضور زنان در مجالس دنیا اعم از آمریکا، اروپا، آفریقا و حتى کشورهاى همسایه 15 درصد است. حال آن که زنان ما همراه با سلامت ‏اخلاقى و تلاش در مشارکت امر خانواده و تربیت فرزند دوشادوش همسران خود، از توانمندى‏هاى بسیارى برخوردارند و پس از انقلاب ‏توانستند با طرح مدلى جدید وارد عرصه‏ها شوند. ولى متأسفانه در انتخابات مختلف ردّ صلاحیت از این قشر مهم جامعه بسیار است به‏گونه‏اى که حیثیت و آبروى آنها با ردّ صلاحیت مورد خدشه واقع شده است.

اگر انتخابات آینده هم این‏گونه باشد حتماً بر مشروعیت و مقبولیت تأثیر خواهد گذاشت و ما از این جهت بیش از همه نگران اصل نظام هستیم تا حقوق زنان. ما در تلاش هستیم که با رایزنى با احزاب ‏و گروههاى ذى‏نفوذ به این مهم توجه شده و زمینه براى مشارکت حداکثرى زنان فراهم شود. متأسفانه در مجلس فعلى طرح‏هایى به تصویب ‏رسیده است که ناشى از حضور کم‏رنگ خانم‏هاست که با عدم شناخت و دفاع از سوى زنان صورت گرفته است. امیدوارم با رفع برخى ‏ابهامات و با تلاش و نفوذ امثال حضرتعالى مسائل حل شود و خانم‏ها بتوانند با حضور بیشتر در لیست کاندیداها زمینه حضور بیشتر را فراهم کنند.

پس از پایان سخنان خانم شجاعى یکى دیگر از بانوان حاضر خواستار آن شد که با توجه به این که حکومت ما بر اساس فقه شکل گرفته‏است و قوانین از مباحث فقهى بیرون کشیده مى‏شود، جنابعالى و دفتر شما بر روى قوانین موضوعه در حوزه زنان تحقیق کرده و شاهد پیشرفت درباره قوانین مثل ارث و دیه پیرامون زنان باشیم؛ که بتواند در مجالس آینده مورد توجه و مثمرثمر باشد و براساس فتاواى جنابعالى ‏قوانین در رابطه با حقوق زنان شکل گیرد.

پس از اظهارنظر حاضرین فقیه عالیقدر فرمودند:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
من هم به نوبه خود فرارسیدن عید بزرگ و سعید غدیر خم را به شما زنان که احساس وظیفه کرده‏اید و نسبت به مسائل ‏کشور و انقلاب حساس بوده و بى تفاوت نیستید تبریک مى ‏گویم. من در اینجا به چند نکته مهم اشاره مى‏کنم:

نکته اول اینکه: همان‏گونه که مى‏دانید امر به معروف و نهى ‏از منکر یک واجب شرعى است که از نص صریح قرآن استفاده‏ مى‏شود. من بارها عرض کرده‏ام هنگامى که در باب واجبات در قرآن خطابى آمده است خطاب به مردان است. مثلاً مى‏فرماید: (اقیموا الصلاة) یا (اتوا الزکاة) و موارد دیگر که مى ‏گوییم از باب اشتراک در تکلیف شامل زنان هم مى‏شود. اما درباره امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر در سوره توبه هم مردان و هم زنان هرکدام را جداگانه ذکر کرده است و مى‏فرماید: (والمؤمنون والمؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر). در بدو امر خداوند به دلیل این‏که کسى اشکال نکند که شما چه‏کاره‏اید که در امور ما دخالت مى‏کنید مؤمنان - اعم از زن و مرد را - ولىّ یکدیگر قرار داده ‏است. ولایت در اینجا به معنى دوستى نیست بلکه یک نحو ولایتى، خدا که ولىّ و خالق همگى است به آمر و ناهى داده ‏است. البته این ولایت به قول فلاسفه مقول به تشکیک است یعنى نوعى و حصّه‏اى از ولایت. پس هر یک طبق این آیه درباره ‏امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر نسبت به یکدیگر صاحب اختیارند و اجازه تصرف دارند.

مطلب دیگر اینکه امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر با عمومیت آن درباره مردان و زنان، مربوط به مسایل جزئى فقط نیست که‏ مثلاً یک خانمى چند تار مویش بیرون آمده به او تذکر داده شود. بلکه شامل تمام مسائل اجتماعى و سیاسى جامعه است.چنانچه از تعلیل حضرت امیرعلیه السلام در وصیت پایان عمرشان به دست مى‏آید آنجا که مى‏فرماید: "لا تترکوا الامر بالمعروف ‏و النهى عن المنکر، فیولّى علیکم شرارکم ثم تدعون فلا یستجاب لکم"، یعنى اگر شما امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر را ترک کردید طبعاً بدها و اشرار بر شما مسلط مى‏شوند. آن وقت هرچه دعا کنید دعایتان مستجاب نمى‏شود. چون از راهش وارد نشدید، بى‏تفاوت نسبت به سرنوشت جامعه بودید و آن وقت نتیجه طبیعى آن تسلط اشرار بر جامعه خواهد بود. نتیجه این که این ‏واجب شرعى عام است و مخصوص قشر خاص نیست و شما زنان گرامى هم وظیفه دارید اگر حتى منِ آخوند پایم را کج ‏گذاشتم به من انتقاد کنید و تذکر دهید و اگر این وظیفه را انجام ندادید گناه کرده‏اید. و به‏ویژه درباره حاکمیت و مسئولان ‏همگى وظیفه داریم که بى‏تفاوت نباشیم و در برابر اشکالات سکوت روا نیست.

نکته دوم این که: درباره انتخابات به صراحت مى‏گویم متأسفانه انتخابات وضعیت خیلى بدى پیدا کرده است و گناه آن گردن آقایان‏ شوراى نگهبان است. چون شوراى نگهبان خود را بر خلاف قانون قیّم جامعه مى‏دانند. اخیراً هم یکى از آقایان گفته‏اند: اصل ‏بر برائت نیست. در مقام نقد این اظهارنظر استناد کردن به اصل 37 قانون اساسى که مربوط به قضاوت است درست نیست. اما من به عنوان کسى که رئیس مجلس خبرگان قانون اساسى بودم، مرحوم شهید بهشتى هم نایب رئیس بودند، وظیفه دارم به‏ آقایان تذکر بدهم که فلسفه وجودى تصویب اصل 99 این نیست که آقایان آن را به استصوابى تفسیر کرده‏اند. در مجلس‏خبرگان قانون اساسى بحث شد که براى این‏که گذشته تکرار نشود و از دخالت حکومت در امر انتخابات جلوگیرى شود، بنا شد گروهى از افراد نخبه و خبره جامعه - که تشخیص داده شد شوراى نگهبان که هم از مجتهدین مى‏باشند و هم‏منصوب‏امام- بر این مهم نظارت داشته باشند.

من یادم هست مثلاً در شهر نجف‏آباد به مردم تحمیل شد که آقاى محمود محمود باید نماینده شود. براى عدم تکرار این دخالت‏ها از سوى استاندار، فرماندار یا بخشدار اصل 99 تأسیس شد تا آزادى انتخاب‏ مردم تضمین شود. متأسفانه آقایان به‏گونه‏اى عمل مى‏کنند که خود را صاحب اختیار مردم مى‏دانند و به خود حق مى‏دهند که ‏بگویند در فلان شهر فلانى نباشد و فلانى باشد!!

درست است که اگر خواسته شود کسى به عنوان فرماندار یا استاندار منصوب شود باید حتماً تحقیق نمایند که فرد صالحى باشد اما در امر انتخابات شوراى نگهبان چنین حقى ندارد. و اصلاً در حیطه وظایف شوراى نگهبان نیست تا بیاید و به اصل برائت تمسک نماید یا تمسک ننماید. این که در صلاحیت‏ها اصل بر برائت هست یا نیست جایى است که بحث صلاحیت‏ها کار و وظیفه شما باشد. حال آن که از اول و در قانون اساسى چنین‏ وظیفه و کارى به شما محول نشده است. گزارشاتى مى‏رسد که از همین الآن آقایان گفته‏اند فلانى و فلانى را نمى‏گذاریم‏ پایشان به مجلس برسد. بحث صلاحیت‏ها هم طبق قانون مشخص شده و وزارت کشور باید به آن رسیدگى کند آن هم بدون ‏اغراض و مطامع سیاسى.

عمل شوراى نگهبان و نظارت استصوابى یعنى چند میلیون شهروند در فلان شهر یا استان عقل جمعى‏شان نمى‏رسد ولى 6 نفر عقل منفصل مردم هستند و آنها نسبت به کاندیداها و توان آنان از مردم مطلع‏ترند!! عمل آقایان یعنى تشخیص جامعه‏ هیچ و رأى و نظر چند نفر همه چیز! به‏ویژه این که آقایان از روى جهات سیاسى برخى اعمال نظرات را دارند. شماها تلاش‏کنید آقایان هم در شوراى نگهبان تجدیدنظر کنند و زمینه انتخابات آزاد را براى حضور مردم فراهم کنند. در آغاز انقلاب‏ شعار مردم این بود "استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى".

نکته سوم این‏که: در سخنان برخى خانم‏ها بود که برخى قوانین و فتاوا براى حقوق زنان تغییر و اصلاح شود. اصل تحقیق و تتبّع امر خوبى ‏است و باید به آن اهتمام داشت اما در برخى موارد چون ارث نمى‏توان اجتهاد در مقابل نص صریح قرآن کرد. وانگهى در باب ‏ارث، این‏که مردان دو برابر زنها ارث مى‏برند حکمتى وجود دارد که به آن باید توجه داشت، برخى تبعیض‏ها روى حساب ‏است و خلاف عدل نیست. معمولاً حدود سى سال یک بار ثروت عمومى از نسلى به نسل دیگر منتقل مى‏شود، ثروت باید دست کسى باشد که مولّد است و تولید مى‏کند. در جوامع نوعاً مردها علاوه بر این که تولید کننده هستند، مخارجى چون ‏مسکن، نفقه زن، خرج فرزندان، جهیزیه، مهریه به عهده آنهاست.

زن‏ها معمولاً گرفتار حمل و زایمان و خانه‏دارى و تربیت ‏اولاد مى‏باشند و کمتر مى‏توانند خود را گرفتار تولید و تکثیر ثروت و کارهاى سنگین نمایند. در قبال مولّد بودن مرد و مخارجى که به عهده وى از سوى شرع گذاشته شده است دو سهم مى‏برد و زن که مولّد نیست و مخارج خانه و خانواده به‏عهده وى نیست یک سهم مى‏برد. این یک سهم را خداوند از باب تفضل و مخارجى که مخصوص زن است قرار داده است. پس خداوند ظلمى در حق خانم‏ها نکرده است. این مطالب و مطالبى از این قبیل محل خود را مى‏طلبد، و در این مختصر نمى‏توان تمام زوایاى بحث را با توجه به تخصصى بودن آن و با عنایت به مبانى توضیح داد.
امیدوارم خداوند به شما در انجام وظایف خود توفیق و سلامت عنایت فرماید. ان‏شاء اللّه موفق و مؤید باشید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

توافق همه جریان‌های فعال زنان برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز

"بهارستان هشتم" ائتلاف اصلاح طلبان آغاز به کار کرد

"بهارستان هشتم" ائتلاف اصلاح طلبان آغاز به کار کرد


خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
سرویس: سیاسی

سایت خبری ستاد ائتلاف اصلاح طلبان با عنوان بهارستان هشتم آغاز به کار کرد.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) کسری نوری مسوولیت این سایت خبری را بر عهده دارد.

بهارستان هشتم به منظور انعکاس اخبار انتخاباتی اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس هشتم از سوی ستاد ائتلاف اصلاح‌اطلبان راه‌اندازی شده است.

www.baharestan8.com

انتهای پیام

کد خبر: 8610-05145

    رییس ستاد ائتلاف خبر داد: خوزستان؛ آماده استقبال از خاتمی

    رییس ستاد ائتلاف خبر داد: خوزستان؛ آماده استقبال از خاتمی


    نوروز: «غلامرضا شریعتی» رییس ستاد انتخاباتی ائتلاف اصلاح‌طلبان خوزستان در گفت‌وگو با خبرنگار نوروز، از آمادگی فعالان سیاسی، شخصیت‌های مؤثر، چهره‌های فرهنگی و اقشار مختلف مردم این استان برای استقبال پرشور از «سید محمد خاتمی» خبر داد. خاتمی قرار است در ادامه سفرهای خود به استان‌ها و شهرستان‌های مختلف کشور این هفته راهی خوزستان ‌شود.

    پیش از این، دکتر مهدی بخشنده مسئول هماهنگی سفر آقای خاتمی به استان خوزستان در این‌باره اعلام کرده بود: با دعوت هیات‌امنای بنیاد خوزستان‌شناسی و به منظور شرکت و سخنرانی در کنگره بزرگداشت علامه وحید بهبهانی و همچنین با توجه به عوت گسترده اقشار مختلف مردم استان خوزستان و به‌ویژه احزاب و فعالین سیاسی اصلاح‌طلب استان،‌ نخبگان،‌ اساتید،‌ علما و روحانیون، ‌جناب آقای خاتمی روزهای 15 و16 و 17 دی‌ماه میهمان مردم خونگرم استان خوزستان خواهند بود.

    در این زمینه، رییس ستاد انتخاباتی ائتلاف اصلاح‌طلبان خوزستان نیز با اشاره به سفر قریب‌الوقوع خاتمی به این استان، سفرهای ایشان را مصداق عملی شعار «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» خواند و افزود: آقای خاتمی به علت صداقت گفتار، یکدلی و یکرنگی که با مردم داشت و به معنای واقعی کلمه قدرت و نیروی خود را مرهون آرای تک تک مردمی می دانست که در انتخابات شرکت کرده‌اند و خصوصا کسانی که به ایشان رای داده‌اند، تلاش بر آن است که ارتباط صمیمانه و نزدیک و مستقیم ایشان با مردم قطع نشود.

    وی ادامه داد: ایشان نیز بر اساس وظیفه و دینی را هم که احساس می‌کند در قبال مردم دارند، در تلاشند که ارتباطشان را با مردم در حد بضاعت و توانشان حفظ کنند. ایشان یک شخصیت بین‌المللی و فراجناحی است که مورد وثوق و تایید مقام معظم رهبری و سایر مراجع و شخصیت‌های نظام نیز قرار دارند.

    معاون سابق امنیتی- سیاسی استاندار سابق خوزستان در ادامه با اشاره به فضای این استان در آستانه سفر خاتمی گفت: استقبال مردم استان خوزستان که هم شخصیت ایشان را درک کرده‌اند هم جدای از روشن‌بینی و آزاد اندیشی، وابستگی ایشان به خاندان اهل بیت در نظر اکثریت اقوام و مردم خوزستان اهمیت و جایگاهشان را دو چندان نموده، پرشور، گرم و صمیمانه خواهد بود.

    تحلیل شرایط کنونی کشور
    رییس ستاد انتخاباتی ائتلاف اصلاح‌طلبان استان خوزستان در ادامه گفت‌وگوی خود با خبرنگار نوروز به ارزیابی فضای کنونی کشور و عملکرد دولت احمدی‌نژاد پرداخت و گفت: دست‌اندازی و دخالت‌های دولت در سازکارهای بازار و اقتصاد آزاد آثار منفی رابه دنبال داشته است. به نحوی که احساس می‌شود شرایط برای فعالیت بخش خصوصی سخت‌تر شده است.

    غلامرضا شریعتی گفت: وضعیت امروز ایران از چند منظر قابل بررسی است. تحولات اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و آزادیهای مدنی. از نظر سیاسی و حقوق مدنی شهروندان، با اعمال فشار بر نخبگان کشور و برخورد و حذف آنها مواجه هستیم. همچنین فشارهای روز افزون بر دانشجویان و تشکلهای دانشجویی ، نگاه بدبینانه به سازمان های غیر دولتی و ایجاد تنگنا برای فعالیت آنها را باید به محدودیت هایی که برای رسانه ها و مطبوعات ایجاد شده اضافه کرد.

    این فعال سیاسی معتقد است دولت نهم از نظر اقتصادی نیز نتوانسته کارنامه قابل قبولی را ارائه کند: دست‌اندازی و دخالت‌های دولت در سازکارهای بازار و اقتصاد آزاد آثار منفی رابه دنبال داشته است. به نحوی که احساس می شود شرایط برای فعالیت بخش خصوصی سخت تر شده است. واردات بی رویه و بدون برنامه‌ریزی مشخص نیز لطمات جبران ناپذیری را به تولیدکنندگان و سرمایه گذاران داخلی وارد و در کاهش قیمت ها نیز تاثیری نداشته است.

    وی می افزاید: اجرای سیاست های غیر کارشناسی و عدم پیروی دولت از الگوی اقتصادی مشخص و پایدار و به تعبیر یکی از تئوریسین‌های اصولگرا با دولت بی‌برنامه‌ای مواجهه هستیم. در حالی که دولت نهم با وعده بهبود شرایط اقتصادی و معیشتی مردم زمام امور را بدست گرفت هم اکنون افزایش بی سابقه نقدینگی و تورم ناشی از آن، فشار روز افزونی را به مردم و خصوصن دهک های پایین جامعه وارد نموده است.

    شریعتی در مورد عملکرد مجلس هفتم نیز معتقد است که باید دوبازه زمانی جداگانه را مورد بررسی قرار داد: «در یک مقطع که همزمان بود با دولت سید محمد خاتمی و دربازه زمانی که با دولت نهم همزمان شد. در زمان دولت آقای خاتمی تلاش شد که به مجلس هفتم اختیارات زیادی داده شود و مجلس هفتم از تمام ظرفیت‌های قانونی خود استفاده نمود و طرح‌هایی را به تصویب رساند که مبنای عقلی و کارشناسی نداشت.بخشی از مشکلات اخیر اقتصادی نیز ناشی از تصمیمات پوپولیستی بود که مجلس به تصویب رساند. مصوباتی که بیش از آنکه در جهت بهبود شرایط باشد در راستای ایجاد زمینه مناسب برای تسلط بر قوه مجریه و موفقیت در انتخابات ریاست جمهوری نهم ارزیابی می‌شد.

    وی به عنوان مثال به طرح جنجالی تثبیت قیمت ها اشاره می‌کند: این طرح که از آن به عنوان افتخارات مجلس هفتم یاد می شد اما در همان زمان نیز اکثریت کارشناسان پیش بینی نمودند که نه تنها موجب شکل گیری رانت های اقتصادی می شود بلکه روند توسعه را در بسیاری از زمینه ها مختل خواهد کرد. در حالی که رییس مجلس هفتم آن مصوبه را عیدی مجلس به مردم خواند دوسال بعد مجبور شدند برای جبران کمبودها و عدم تغییر قیمت ها، افزایش چند برابر را اعمال کنند. حتی می توان مدعی شد که شرایط به وجود آمده در مورد سهمیه بندی بنزین، ناشی از همان سیاست غلط به اصطلاح تثبیت قیمت ها بود. به واقع مجلس هفتم در زمان دولت سید محمد خاتمی سعی نمود اصلاحات اقتصادی را با مشکل روبرو کند.

    وی می افزاید در زمان دولت احمدی‌نژاد مجلس هفتم شرایط کاملا متفاوتی را تجربه کرد: « در مقطع زمانی دوم، مجلس نه تنها از ظرفیت های پیشین خود بهره نبرد بلکه کمتر از نیمی از قدرت قانونی خود را نیر اعمال ننمود. مجلس هفتم در این دوره مجلسی ساکت ، ساکن و تسلیم در مقابل خواسته‌های غیر کارشناسی و مصوبات عوام پسند دولت بود. مجلسی مطیع که تمامی پیشنهاد های متمم بودجه سال 85 و در برابر خواسته های غیر قانونی دولت سکوت کرد و یا تمکین نمود. مجلسی که دولت به مصوبات آن بهای چندانی نمی داد و در اجرای آنها گزینشی عمل می نمود و مجلس در این میان نظارت کامل بر دولت را در خود نمی دید.»

    شریعتی اما مجلس را نیز در وضعیت موجود جامعه مقصر قلمداد می کند: اگر سیاست های غیر کارشناسی دولت ، مردم را با تورم و گرانی و مشکلات روز افزون روبرو نمود ، مجلسی که در برابر این سیاست ها سکوت کرد و با رای به این سیاست ها بر آن صحه گذاشت اگر بیشتر از دولت مقصر نباشد ، کمتر از آن نیست.

    این فعال سیاسی با استناد به عملکرد مجلس هفتم و دولت نهم، شکست اصولگرایان را در انتخابات مجلس هشتم قریب‌الوقوع می داند: اگر فضای آزاد و رقابتی بر انتخابات حاکم باشد و در بحث صلاحیت‌ها منصفانه و قانونی اقدام شود و به مردم اجازه دهیم انتخابی آزادانه داشته باشند من فکر می کنم که اکثریت نمایندگان مجلس هفتم از رای لازم برای حضور در مجلس هشتم برخوردار نخواهند بود.

    وی همچنین معتقد است اگر امکان برگزاری انتخاباتی آزاد و قانونی فراهم گردد و در مورد رد صلاحیت‌ها بر اساس قانون و نه تفاسیر فرای آن رفتار شود مجلسی با اکثریت اصلاح‌طلبان تشکیل خواهد شد: «با توجه به عملکرد هشت ساله دولت اصلاحات و مجلس ششم و مقایسه آن با عملکرد مجلس هفتم و دولت آقای احمدی نژاد بنظر می رسد رفرمیست ها در وضعیت بسیار بهتری قرار دارند. بسیاری از آمار و ارقام و نظرسنجی های موجود نیز به افزایش نارضایتی عمومی از عملکرد مجلس و دولت فعلی نسبت به سیاست های دولت و مجلس اصلاحات در جنبه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی حکایت دارد. اما همه اینها منوط به آنست که انتخاباتی آزاد ، منصفانه و عادلانه برگزار گردد و تجربه تلخ مجلس هفتم بار دیگر تکرار نشود».

    هشدار انتخاباتی به جناح بازار: گرانی شب عید به نفع اصلاح‌طلبان

    هشدار انتخاباتی به جناح بازار: گرانی شب عید به نفع اصلاح‌طلبان می‌شود!


    نوروز: «حسن غفوری‌فرد» عضو ارشد مؤتلفه اسلامی نسبت به برگزاری انتخابات مجلس هشتم در آستانه شب عید نوروز و بالا رفتن نرخ تورم و گرانی‌ها به فعالان جناح حاکم و به‌ویژه جناح بازار هشدار داد.

    وی که صبح روز دوشنبه در جلسه هفتگی جامعه انجمن‌های اسلامی اصناف و بازار سخن می‌گفت، با اشاره به مساله تورم و گرانی در کشور گفت: باید برای رفع این مساله چاره‌ای اندیشید و سریعا این مساله را حل کرد؛ چراکه چنین روندی ممکن است در نتیجه انتخابات تاثیر منفی بگذارد.

    وی افزود: با توجه به این‌که زمان انتخابات نیمه دوم اسفندماه یعنی اوج تورم و گرانی است، دولت و مجلس باید برای حل این مساله تلاش کنند.

    غفوری‌فرد در عین حال نسبت به تبعات پیروزی اصلاح‌طلبان هم به همفکران خود هشدار داد: شرایط در حال حاضر به صورتی است که جناح دوم خرداد تاکید کرده که قصد دارد در صورت سر کار آمدن به هیچ فردی از جناح اصولگرا میدان ندهد. جناح دوم خرداد در صورت سر کار آمدن به ساختار شکنی کاملی روی خواهند آورد؛ مساله رفراندوم و تغییر قانون اساسی و هم‌چنین حذف ولایت فقیه و رابطه با آمریکا را مطرح خواهند کرد.

     

    ممانعت فرمانداری اهوازازبرگزاری مراسم جبهه‌مشارکت علیرغم توافقات

    ممانعت فرمانداری اهواز از برگزاری مراسم جبهه‌مشارکت؛ علیرغم توافقات قبلی


    نوروز: برای دومین بار در چند هفته اخیر، از برگزاری مراسمی توسط جبهه مشارکت منطقه اهواز ممانعت به عمل آمد.

    به گزارش خبرنگار نوروز، در حالی که برنامه‌ای که به مناسب شب یلدا توسط کمیته دانش‌آموزی شاخه جوانان جبهه مشارکت اهواز تدارک دیده شده بود با دخالت نیروی انتظامی برگزار نشد، روز شنبه 8 دی ماه نیز از برگزاری مراسم جشن غدیر این تشکل اصلاح‌طلب جلوگیری به عمل آمد.

    این جشن که قرار بود در محل تالار شهرداری اهواز با حضور دانش آموزان و خانواده‌های آنها برگزار شود با مخالفت نجفی، شهردار تازه انتخاب شده اهواز روبرو شد.فرمانداری اهواز نیز برخلاف توافقات قبلی و اعلام موافقت با اجرای این برنامه از ارسال مجوز جشن غدیر به شهرداری خودداری به عمل آورد تا موجبات نارضایتی صدها تن از مدعوین حاضر در محل تالار را فراهم آورد.

     

    توکلی؛ انصراف از مجلس و حضور در انتخابات ریاست جمهوری

    فردا خبر داد؛ توکلی؛ انصراف از مجلس و حضور در انتخابات ریاست جمهوری


    احمد توکلی نماینده مردم تهران در مجلس هفتم، ازشرکت در انتخابات مجلس آینده کناره گیری کرد.
    توکلی به زودی در مصاحبه ای با خبرنگاران، دلایل انصراف خود از انتخابات مجلس هشتم را اعلام خواهد کرد.
    توکلی مصمم است در انتخابات ریاست جمهوری آینده شرکت کند.
    گفتنی ست، توکلی تا به حال دو بار ، نام خود را به عنوان کاندیدا در انتخابات ریاست جمهوری طرح کرده که یک بار آن در دوره اخیر به نفع قالیباف کناره گیری کرد و در دو دوره پیشین، در مقابل سید محمد خاتمی شکست خورد.

       پایان خبر

     

    تاکید هاشمی رفسنجانی بر فعالیت روحانیون در چارچوب احزاب

    تاکید هاشمی رفسنجانی بر فعالیت روحانیون در چارچوب احزاب


    نوروز: آقای هاشمی رفسنجانی، رییس مجلس خبرگان رهبری، بر فعالیت روحانیون در چارچوب احزاب تاکید کرد.

    وی روز دوشنبه در دیدار شاخه روحانیون حزب اعتمادملی توجه به احزاب را «راهی برای تمرین مردمسالاری واقعی» خواند و گفت: روحانیت نمی‌تواند از این شیوه رویگردان باشد ، چون می‌تواند با تلفیق شیوه سنتی تبلیغات شفاهی با شیوه تبلیغات نوین امروزی، در راه رشد آگاهی مردم تلاش نماید.

    هاشمی کناره‌گیری روحانیت از مسائل ‌سیاسی را توجیه ناپذیر خواند و گفت: هر مقدار که حضور روحانیت تضعیف شود، به ضرر نظام خواهد بود.

    وی ورود روحانیون به کارهای حزبی را یک امتیاز دانست و گفت: درباره اهمیت حزب در نظام همین بس که اگر حزب جمهوری اسلامی در سال‌های اول پیروزی انقلاب نبود، انقلاب در اداره قوای مختلف دچار مشکل می‌شد.

     

    دادگاه مرتضی نبوی، 23 دی ماه برگزار می‌شود

    دادگاه مرتضی نبوی، 23 دی ماه برگزار می‌شود


    خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
    سرویس: فقه و حقوق - حقوق سیاسی

    جلسه‌ی رسیدگی به اتهامات مرتضی نبوی، مدیرمسوول روزنامه‌ی «رسالت» 23 دی ماه در شعبه‌ی 1083 دادگاه عمومی تهران با حضور هیات منصفه‌ی مطبوعات برگزار می‌شود.

    به گزارش خبرنگار حقوقی ایسنا، با شکایت چند وزارتخانه، سازمان ثبت احوال کشور، معاون وقت سیاسی امنیتی استانداری سمنان، مدیرعامل شرکت تولیدی موتور گیربکس و اکسل سایپا، جبهه مشارکت ایران اسلامی، خبرگزاری جمهوری اسلامی، شرکت سهامی آب منطقه‌ای سیستان و بلوچستان، آموزش و پرورش استان سمنان، دفتر حقوقی و حمایت قضایی کارکنان وزارت آموزش و پرورش، پرونده‌ای در سال 80 برای مرتضی نبوی در دادگاه تشکیل شد.

    اتهامات مدیرمسوول روزنامه‌ی رسالت در این پرونده، نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی، انتشار مطالب خلاف واقع، افترا، توهین و اضرار به غیر عنوان شده است و قاضی حسینیان 23 دی ماه را برای رسیدگی به این پرونده تعیین کرده است.

    انتهای پیام

    کد خبر: 8610-05236

    فرزند 19 ساله بوتو، جانشین وی شد

    فرزند 19 ساله بوتو، جانشین وی شد؛انتقام ترور مادرم را از طریق دموکراسی می گیرم


    انتخاب : مقامات بلندپایه حزب مردم اعلام کردند: "بلاول علی زرداری" پسر 19 ساله خانم "بی نظیر بوتو" به عنوان رهبر حزب مردم پاکستان تعیین شد. یکی از مقامات حزبی در این شهر جنوبی که مقامات ارشد حزب مردم پاکستان در انجا تشکیل جلسه داده بودند گفت تصمیم گرفته شد که بلاول علی زرداری فرزند بی نظیر بوتو به ریاست حزب را بر عهده داشته باشد.
    گفتنی است، امروز 30‬دسامبر برابر با نهم دیماه ، پسر خانم بوتو، در یک گردهمایی با حضور اعضای سرشناس حزب مردم، وصیتنامه وی را قرائت کرد.
    در این وصیتنامه، وضعیت آینده حزب مردم و رهبر آینده آن مشخص شد.
    انتخابات پارلمانی پاکستان براساس برنامه قبلی، قرار است درتاریخ هشتم ماه ژانویه سال نو میلادی (هفته آینده) برگزار شود.

    حزب مردم پاکستان همچنین قرار است در مورد شرکت در انتخابات پارلمانی کشور یا تحریم آن، تصمیم‌گیری کند.
    مقامات حزبی که خواستند معرفی نشوند همچنین گفتند اکثریت اعضا طرفدار شرکت در انتخابات عمومی هشتم ژانویه هستند ولی هنوز درباره شرکت در این انتخابات تصمیمی گرفته نشده است.
    تعهد پسر بوتو به گرفتن انتقام ترور مادرش از طریق دموکراسی
    بیلاوال زرداری، پسر بی نظیر بوتو و رهبر جدید حزب مردم پاکستان روز یکشنبه متعهد شد از دموکراسی برای انتقام ترور مادرش استفاده می کند.
    بیلاوال نوزده ساله گفت:" مادرم همیشه می گفت دموکراسی بهترین راه انتقام است."
    وی همچنین افزود ، مبارزات تاریخی و بلند مدت حزب مردم برای برقراری دموکراسی اکنون که وی رییس این حزب شده است با نیروی تازه ای ادامه
    می یابد.

       پایان خبر

    کارنامه دولت‌های خاتمی واحمدی‌نژاد در دفاع از منافع ایران در خزر

    امین‌زاده تشریح کرد:
    کارنامه دولت‌های خاتمی و احمدی‌نژاد در دفاع از منافع ایران در خزر


    نوروز: دکتر «محسن امین‌زاده» معاون وزارت امور خارجه در دولت خاتمی در تازه‌ترین مقاله خود که در ادامه سلسله مقالات مقایسه عملکرد دولت‌های خاتمی و احمدی‌نژاد در عرصه سیاست خارجی منتشر شده، به مقایسه کارنامه دو دولت در حوزه دفاع از منافع ملی ایران در دریای خزر پرداخته است. مقاله امین‌زاده همزمان با اظهارات تازه «منوچهر متکی» وزیر امور خارجه منتشر می‌شود که روز یکشنبه در جمع خبرنگاران مدعی شد که سهم ایران از خزر هیچ‌‌گاه 50 درصد نبوده است.

    امین‌زاده در بخشی از مقاله تفصیلی خود به اقدامات آقای خاتمی و دولت وی در اجلاس عشق آباد که اولین اجلاس کشورهای حاشیه خزر در سال‌های اخیر محسوب می‌شود، پرداخته و می‌نویسد: هواپیما در فرودگاه مهرآباد منتظر آقای خاتمی رئیس‌جمهور ایران و هیات همراه ایشان بود تا آنان را برای شرکت در اولین اجلاس سران خزر به عشق آباد پایتخت ترکمنستان ببرد. اما خبر مهمی همه چیز را دچار اختلال کرد. سفارت ایران اطلاع داد که دولت ترکمنستان در اقدامی عجیب سالن اجلاس را با نقشه‌هایی از دریایی خزر تزیین کرده که در آنها با خطوطی فرضی دریای خزر تقسیم شده و به صورت ضمنی سهم کمتر از 12 درصد (جنوب خط ادعایی حسینقلی - آستارا) را برای ایران نشان می‌دهد.

    امین‌زاده می‌افزاید: موضوع بسیار حساس و نشان‌دهنده مشی دولت میزبان در تحمیل ضمنی بعضی ادعاهای واهی به خصوص به ایران طی اجلاس بود. موضوع با رئیس‌جمهور مطرح شد و براساس نظر ایشان به دولت ترکمنستان اعلام شد که اگر این نقشه‌ها از سالن اجلاس خارج نشود و هرگونه اقدام مشابهی منتفی نشود، ایران در اجلاس خزر شرکت نخواهد کرد. با توجه به عدم واکنش قابل قبول دولت ترکمنستان، به دستور رئیس‌جمهور هواپیمای حامل هیات ایرانی به سرپرستی من، معاون وقت وزارت خارجه عازم عشق آباد شد تا مقامات ترکمنستان را توجیه کند که اگر قصد برگزاری اجلاس دارند، باید رفتارشان را تغییر دهند. همکاران وزارت خارجه همزمان به دولت ترکمنستان اطلاع دادند که هواپیمای هیات ایرانی بدون رئیس‌جمهور و حتی وزیر خارجه به سوی عشق آباد پرواز کرده است.

    وی در ادامه می‌نویسد: پرواز هواپیمای بدون رئیس‌جمهور از سوی رئیس‌جمهور ترکمنستان بسیار جدی تلقی شد و لذا به دستور ایشان مقامات ترکمنستان در حضور مسوولان سفارت ایران نقشه‌های سالن اجلاس را پاره کرده و به دور انداختند. رئیس جمهور ایران با دو ساعت تاخیر عازم عشق آباد شد اما پیش از آن عملاً با این موضع تند مشخص کرده بود که بر سر منافع ملی جدی است و هیچ نوع فرصت‌طلبی را تحمل نخواهد کرد. به رغم این آغاز تلخ که عملاً برای خنثی کردن ترفندهای مشکل آفرین ضروری بود، اولین اجلاس خزر بسیار ثمربخش بود و بیش از حد انتظار زمینه حرکت‌های جدیدی را برای احقاق حقوق ایران در خزر ایجاد کرد.

    در بخشی دیگر از مقاله امین‌زاده به اجلاس اخیر کشورهای حاشیه خزر در تهران و عملکرد دولت احمدی‌نژاد در چارچوب آن اشاره شده و آمده است: هرچه از جنجال‌های حاشیه سفر رئیس جمهور روسیه به تهران بیشتر فاصله گرفته شده احساس نگرانی درباره کم‌توجهی نسبت به مصالح ملی کشور در بحث رژیم حقوقی دریای خزر در این اجلاس افزایش یافته است.

    معاون سابق وزارت امور خارجه می‌افزاید: به نظر می‌رسد تشکیل اجلاس سران خزر بیش از آنکه کاربرد استراتژیک داشته باشد، نتیجه علایق تاکتیکی متفاوت روسیه و ایران برای برگزاری چنین نشستی بوده است. ظاهراً روسیه که بیش از ایران مبتکر برگزاری اجلاس در این زمان بوده، بیش از هر چیز متوجه اختلافاتش با آمریکا بوده و قصد داشته که با سفر رئیس جمهور روسیه به ایران یک اقدام تهدیدآمیز انجام دهد و به امریکا نشان دهد که اگر در رابطه با استقرار سپر دفاع موشکی در اروپا تجدید نظر نکند، ممکن است به ایران نزدیکتر شود. ضمناً چون قرار نبوده که تهدید روسیه در مرحله اول آنقدر حاد باشد که مثلاً به یک سفر کاملاً دوجانبه رئیس‌جمهور روسیه به ایران بینجامد، اجلاس خزر محمل مناسبی بوده است. برای ایران هم در شرایطی که برای انجام سفرهای دوجانبه در سطح رهبران کشورها خیلی مشکل وجود دارد و تحریم‌ها فشار به کشور وارد می کند، سفر همزمان 4 رئیس جمهور و به خصوص اولین سفر رئیس جمهور روسیه، آنقدر ارزش تاکتیکی دارد که همه را هیجان‌زده کرده و سایر مسائل از جمله مسائل ایران در خزر را تحت‌الشعاع قرار دهد.

    امین‌زاده نوشته است: صرف نظر از این بده بستان که برای روسیه بیشتر از حد انتظار مفید بود و امریکایی‌ها را تا حدی منفعل کرد و برای ایران هم در تبلیغات داخلی و خارجی فرصت‌هایی فراهم کرد و در سطح بین‌المللی در مورد همکاری غیرمشروط روسیه با امریکا برای اعمال فشار بیشتر به ایران در کوتاه مدت تردیدهایی ایجاد کرد، صاحب نظران حقوقی و سیاسی معتقدند که ایران در سند نهایی اجلاس خزر روی مسائل امنیتی، زیست محیطی و حتی تروریسم تاکید زیادی کرده و در واقع همه توقعات روسیه از چنین بیانیه‌ای را به طور کامل برآورده کرده است ولی در کنار آن مسائلی را نادیده گرفته یا بر سر آنها کوتاه آمده که به دلیل رویه شدن در اجلاس تهران، کار حقوقی ایران را در احقاق حقوقش در زیر بستر دریا مشکل تر خواهد کرد.

     

    نقد نشست خزر در تهران

    نقد نشست خزر در تهران


    الهه کولایی
    دریای مازندران که بزرگترین دریاچه جهان است، در مرزهای شمالی ایران در پی استقلال کشورهای ساحلی آن به دنبال فروپاشی اتحاد شوروی ، شاهد فراز و نشیب بسیاری در روابط کشورهای ساحلی بوده است. این دریاچه که دارای یک نظام محیط زیستی استنائی است، آبزیان و جانداران گوناگون بسیاری را در خود جای داده است. ولی آنچه موجب اهمیت این دریاچه شد ، منابع انرژی (نفت و گاز ) آن است ، که در سال های اخیر زمینه را برای شکل گیری رقابت های گسترده فراهم کرده که یادآور بازی بزرگ ( رقابت روس و انگلیس در قرن 19 ، و آغاز قرن 20 ) است . مساله نحوه بهره برداری از منابع انرژی ارتباط نزدیکی با خطوط انتقال آن از این منطقه پیدا کرده است. این مساله خود در طول 16 سال گذشته زمینه را برای درگیری ها و رقابت های گسترده در پیرامون این دریاچه فراهم کرده ، که حاکم شدن طالبان در افغانستان ، جنگ در چچن ، و سرکوب خونین اکراد( پ ک ک) تنها شواهدی از شدت وگستره آن بوده است.

    با اقدام دولت آذربایجان برای انعقاد قراداد با کنسرسیومی از شرکت های اروپایی – امریکایی – ترک – روس در پاییز 1373 این رقابت ها وارد مرحله جدیدی شد. ایران و روسیه همواره بر ضرورت پایبندی به قرادادهای 1921 و 1940 در مورد این دریاچه تاکید داشتند. در این قرارداد ها بهره برداری مشترک دو کشور که برخی انرا " حاکمیت مشاع " تعریف کرده اند، پذیرفته شده بود. همه کشورهای بازمانده از شوروی در سالهای 1370و1373 پایبندی خود را به این توافق ها اعلام کردند. ولی آذربایجان و قزاقستان بر اساس نیازهای داخلی خود بهر ه برداری یک جانبه از نفت را در این دریاچه آغاز کردند. در پی آن بر خلاف اعتراض اولیه روسیه ، وقتی رهبری کرملین متوجه بی تاثیری مخالفت خود شد ، به سیاست جدی تقسیم روی آورد.

    روسیه در سالهای 1377و 1380 به ترتیب با قزاقستان و آذربایجان در مورد تعیین مرزهای آبی خود دراین دریاچه و تقسیم منابع زیر بستر دریاچه ،به توافق دست یافت. از آن به بعد روسیه سیاست مشاع در سطح در و تقسیم در زیر بستر را هدف قرارداد که " رژیم حقوقی دوگا نه " برای این دریاچه خوانده شده است . البته این سیاست پاسخی به نیازهای روسیه بود. روسیه مایل به تقسیم سطح آب نیست ، زیرا ناوگان نظامی آن برتری این کشور را تضمین کرده است. ولی در مورد زیر بستر این دریاچه ، با دو کشور یاد شده به توافق دست یافت ، این کاملا بر خلاف جهت گیری های سابق روسیه بوده است. برخلاف اعتراض ج.ا. ایران این سه کشور بیش از 64 درصد دریاچه را میان خود تقسیم کرده و عملا برای تقسیم 20+20 برای ایران و ترکمنستان شرایط را غیر ممکن ساخته اند.

    ج.ا.ایران از یکسو بر قرادادهای 1921و 1940 و از سوی دیگر به تقسیم 20 درصد دریاچه تاکید کرده ( ظاهرا عدالت یعنی تقسیم برابر درمیان کشورهای ساحلی) . در حالیکه بر اساس مدل های موجود تقسیم دریاچه های داخلی در میان کشورهای جهان ، آن ها مذاکرات را از میزان سواحل خود برای کسب منافع بیشتر آغاز می کنند....

    به این ترتیب روسیه ، با تغییر رویکردخود ایران را تنها گذاشت و در پی تامین منافع خود تقسیم دریاچه (زیر بستر ) را دنبال کرد. نشست عشق آباد که در سال 1380 برگزار شد،در شرایطی بود که دولت امریکا ایران را محور شیطانی خوانده بود. در نخستین گردهمایی رهبران کشورهای ساحلی دریای مازندران ، رهبران کشورهای سابق شوروی با توجه به شرایط ایران در پی تحمیل دیدگاه های خود بودند ،که اقای خاتمی در این نشست از منافع کشور قدمی عقب نشینی نکرد، زیرا مجلس پرسشگر و فعالی را در پشت سر داشت که می دانست در صورت هرگونه مماشات پاسخگوی آن نخواهد بود. پیگیری های مجلس ششم در مورد حقوق ایران در این دریاچه، ثبت و ضبط شده است . حاصل نشست عشق آباد حتی یک جمله مشترک نبود که به صورت بیانیه سران صادر شود، زیرا کشور های ساحلی ایران را در موضع ضعف می دانستند. در حالیکه دولت و مجلس مصرانه در پی حفظ حقوق ایران بودند.

    این نکته بسیار قابل تامل است که چرا تا پیش از آن ، امکان برگزاری نشست سران کشورهای ساحلی ، علیرغم پیگیری های بسیار فراهم نشد ه بود؟ در نشست عشق آباد ایران مصرانه بر ضرورت پایبندی کشور های ساحلی به قراردادهای 1921و 1940 تاکید کرد ، زیرا خود این کشورها نیز پیش از آن قانونی بودن" رژیم حقوقی دریای مازندران" بر این اساس را مورد تاکید قرار داده بودند. به ویژه روسیه در سال 1373 در اعتراض به رفتار دولت آذربایجان ، یاداشت اعتراض به سفارت انگلیس در باکو فرستاد و آن را به عنوان سند به سازمان ملل متحد نیز ارائه کرد. در نشست عشق آباد تخصیص مرز موهوم آستارا - حسینقلی به ایران ( حدود 11 درصد ) مورد نظر بود ، که آقای خاتمی در برابر آن کوچکترین انعطافی نشان نداد. برخی این نشست را شکست خورده می دانند ، زیرا بی حاصل بود و هیچ بیانیه ای از ان انتشار نیافت. ولی چه توفیقی مهمتر از آن که جمهوری اسلامی ایران در این نشست کوچکترین عقب نشینی از منافع خود را نپذیرفت.....

    نشست تهران
    نشست سران کشورهای ساحلی در تهران در شرایطی برگزار شد که شورای امنیت دو قطعنامه علیه ایران تصویب کرده بود ، و دولت روسیه به رهبری ولادیمیر پوتین در مورد استقرار سپر دفاعی موشکی امریکا در چک و لهستان به شدت خشمگین بود. همچنین روسیه بهر ه مند از در آمدها ی عظیم نفت و گاز ایفای نقش یک قدرت جهانی را هدف قرار داده است. این نشست در شرایطی برگزار شد که قراردادهای تقسیم دریاچه ( منابع زیر بستر) در میان روسیه – قزاقستان نهایی شده ودر میان روسیه – آذربایجان مسیر نهایی شدن را طی می کند. حضور پوتین در تهران در حد خود بسیار مهم ارزیابی شد.

    او به خوبی از این شرایط آگاهی داشته ، سفر را پذیرفت. نشست تهران با تاکید بر دوموضوع " عدم حمله به کشورهای ساحلی از طریق خاک یکی دیگر از کشورهای ساحلی " و " عدم تردد کشتی های دارای پرچم بیگانگان در دریاچه مازندران ( که منظور کاملا روشن است) یک بیانیه 25 ماده ای انتشار یافت.با اینکه انتظاری رفت در نشست رهبران کشورهای ساحلی این دریاچه ،مذاکره کنندگان ایرانی بار دیگر بر ضرورت پایبندی به قرادادهای ذ1921 و 1940 را ،که خود این کشورها در مراحل گوناگون آن را مطرح کرده بودند، تاکید کنند، ولی در این بیانیه اشاره ای به این مساله نشده است.

    این گونه بر آورد می شود که در پاسخ به نکات مورد اشاره ،که هدف اصلی مذاکره کنندگان ایرانی بوده ، در شرایط عدم نظارت و توجه دقیق مجلس شورای اسلامی ، تحول قابل توجهی در جهت گیری های ج.ا. ایران نسبت به رژیم حقوقی دریای مازندران شکل گرفته باشد. برخلاف رویکرد 16 سال گذشته ،در مورد ضرورت پایبندی کشور های ساحلی به قراردادهای 1921و 1940 پس از نشست تهران باید دید چگونه و بر چه اساسی می توان از حقوق حقه ایران در منافع و منابع این دریاچه پاسداری کرد. این سئوالی است که مذاکره کنندگان مسایل دریای مازندران باید پاسخ آن را نه تنها امروز به مردم ایران ، بلکه به نسل های آینده ارائه کنند. هشیاری و واقع گرایی ضرورت داشتن توان پاسخگویی به مردم و تاریخ کشور ما است .گفته شده پس از نشست تهران نور سلطان نظربایف رئیس جمهوری قزاقستان، پیوستن قراردادهای 1921و1940 به تاریخ را اعلام کرده.

    منوچهر متکی سهم ایران از دریای خزر را 3/11 درصد اعلام کرد

    منوچهر متکی سهم ایران از دریای خزر را 3/11 درصد اعلام کرد؛ اعتراض به سخنان وزیر خارجه درباره خزر 


    اعتماد-مریم مهدوی اصل: تازه ترین اظهارات منوچهر متکی وزیر خارجه درباره سهم ایران از دریای خزر واکنش اعتراض آمیز کارشناسان سیاسی و حقوقی را به دنبال داشته است.در شرایطی که بسیاری از کارشناسان حقوقی و سیاسی تاکید می کنند ایران می بایستی در تعیین رژیم حقوقی دریای خزر به قراردادهای دوجانبه خود با شوروی پیشین استناد کند و مبنا را تقسیم پنجاه، پنجاه این دریا قرار دهد تا نهایتاً به سهم واقعی و عادلانه خویش در این دریا برسد، اما متکی وزیر خارجه روز گذشته در اظهارنظری غیرمنتظره و شگفت انگیز گفت؛ سهم ایران از این دریا هیچ گاه 50 درصد نبوده است و این رقم نه منطقی است و نه قراردادی درباره آن وجود داشته است.به گزارش ایرنا، «منوچهر متکی» روز یکشنبه در حاشیه جشن عید غدیر در وزارت امور خارجه در گفت وگو با خبرنگاران، برخی اخبار و اظهارات مبنی بر اینکه ایران نیمی از سهم دریای خزر را در گذشته در اختیار داشته است، رد کرد.رئیس دستگاه دیپلماسی ایران، این اظهارات را از سوی دشمنان ملت ایران و کسانی دانست که از نقش ایران در مناسبات منطقه ناراحت هستند.وی خاطرنشان کرد؛ بهره برداری ایران از دریای خزر هرگز از

    3/11 درصد فراتر نرفته است.متکی به تدوین رژیم حقوقی دریای خزر اشاره کرد و گفت؛ تدوین رژیم حقوقی این دریا در دستور کار ایران، ترکمنستان و آذربایجان است و سهم هر یک از این کشورها براساس اصل انصاف و تعیین مرزهای زیربستر برای بهره برداری از منابع این دریا صورت می گیرد.وزیر خارجه سهم قزاقستان از دریای خزر را 24 درصد عنوان کرد و گفت؛ سهم روسیه نیز زیر 20 درصد است و کشورهای ترکمنستان و آذربایجان نیز کمتر از 20 درصد سهم دارند.اما اظهارات منوچهر متکی با ابراز شگفتی و در عین حال انتقاد کارشناسان سیاسی و حقوقی مواجه شد چرا که از دید کارشناسان حقوقی در این زمینه قراردادهایی بین ایران و شوروی سابق وجود دارد که بر سهم مساوی دو کشور در بهره برداری از دریای خزر تاکید دارد و در عین حال کارشناسان سیاسی هم بیان چنین مواضعی را باعث تضعیف موضع ایران در قبال مذاکرات آتی تعیین رژیم حقوقی خزر و گستاخ شدن کشورهای جدید التاسیس این منطقه می دانند.در این راستا بهمن کشاورز حقوقدان در خصوص جنبه های حقوقی رژیم حقوقی دریای خزر گفت؛ «اینجانب به جنبه های سیاسی قضیه مطلقاً کاری ندارم و بدیهی است اهل سیاست در این مورد اظهارنظر کرده اند و خواهند کرد، آنچه بنده به عنوان یک حقوق خوان و آماتور در امور حقوق بین الملل می توانم بگویم، این است که با توجه به اینکه در گذشته کشورهای ساحلی دریای مازندران صرفاً شوروی سابق و ایران بوده اند و با توجه به اینکه در قراردادهای مختلفی که مورد اشاره واقع شده است؛ سخنی از سهام هیچ یک از طرفین به میان نیامده، به قیاس آنچه در حقوق مدنی جاری و قابل استناد است باید گفت که اصل بر تنصیف (نصف کردن) است.»وی در ادامه تشریح کرد؛ «در توضیح این مطلب باید گفت اگر مثلاً قرار باشد مالی بین عده یی تقسیم شود و سهام هر یک مشخص نباشد اصل بر این است که سهام ایشان مساوی است.»وی افزود؛«ماده 853 قانون مدنی می گوید؛ «اگر موصی لهم (کسانی که به نفع آنان وصیت شده) متعدد و محصور باشند، موصی به (آنچه که مورد وصیت واقع شده) بین آنها بالسویه تقسیم می شود...» این قاعده در تمام مواردی که شرکت افراد یا اشخاص در مالی مسلم اما سهام آنان غیرمشخص باشد قابل اعمال و اجرا است.»



    کشاورز با استناد به این ماده قانونی در ادامه تاکید کرد؛ «این مطلب و مثال را تیمسار امیر دکتر سعید ملک زاده در کنفرانس رژیم حقوقی دریای مازندران که در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در سال 1382 برگزار شد، بیان فرمودند. البته ادله و مستندات دیگری نیز ابراز داشتند که تفصیل آن را از خود ایشان باید خواست، اما در مورد عدم استفاده از حق و اثر آن نسبت به بقا یا سقوط حق باید گفت؛ عدم استفاده از حق پس از استقرار آن باعث سقوط آن نمی شود و اعراض صاحب حق از حق باید با کاشف خارجی احراز شود. به عبارت دیگر وقتی تعلق حق یا مالی - به طور مفروض یا مشاع - به کسی محقق و مسلم شد، اصل بر این است که او صاحب حق است. مگر اینکه صریحاً اعلام کند که از حق خود اعراض کرده است یا آن حق را به دیگری منتقل کند یا به نحوی از انحای قانونی این حق ساقط شود.»وی سپس در مورد موضوع سهم ایران از رژیم حقوقی دریای خزر تصریح کرد؛ «در مورد موضوع مورد بحث چنین مواردی را ندیده و نشنیده و نخوانده ایم. بلکه ظاهراً ایران همواره به حفظ حقوق خود در دریای مازندران اصرار می ورزیده است و این حقوق جز در مورد حق داشتن ناوگان جنگی با شوروی سابق مساوی بوده است.»این کارشناس مسائل حقوقی در ادامه اظهارداشت؛ «ماحصل اینکه شوروی سابق به چند کشور تقسیم شده و به تعبیری وراث متعدد پیدا کرده است، آنچه بین آن وراث باید تقسیم شود، اموال شوروی سابق است نه اموال شریک الملک او. به این ترتیب به نظر می رسد درخصوص میزان سهم ایران از منابع مختلف موجود در دریای مازندران اعم از حقوق مربوط به ماهیگیری و کشتیرانی و امثال آن و حقوق مربوط به منابع زیرکف دریا، تامل بیشتر روا داشته شود.»وی در خاتمه یادآوری کرد؛ «به گمان بنده بحث هایی از این نوع مباحث فنی و تخصصی و علمی و نظری است و بنابراین نباید به آنها جنبه سیاسی داد.»

    سهم 3/11 درصدی ایران متن تاریخی ندارد

    دکتر الهه کولایی استاد روابط بین الملل دانشگاه و نماینده مجلس ششم که متخصص در حوزه خزر در روسیه است، با اشاره به مباحث سیاسی - تاریخی انعقاد قراردادهای 1921 و 1940 بین ایران و شوروی سابق اظهار داشت؛ «من اطلاع ندارم عدد 3/11 درصد را از کجا آورده اند و در کدام متن تاریخی درخصوص روابط ایران و شوروی به این عدد اشاره شده است. اما می دانم که در دوران اتحاد جماهیر شوروی دو کشور ایران و شوروی براساس قراردادهای 1921 و 1940 توافق کرده بودند که در این دریاچه به گونه یی منافع خود را دنبال کنند که حقوق برابر دو کشور مورد توجه قرار گیرد.»

    وی در ادامه تاکید کرد؛ «البته لازم به یادآوری است که قرارداد 1921 که در پایان دوران انقلاب اکتبر و دوران استقرار رژیم جدید کمونیستی در روسیه منعقد شده بود و قرارداد 1940 که در آستانه دوران آغازین جنگ جهانی دوم منعقد شد؛ هر دو بیانگر تمایل اتحاد جماهیر شوروی به کسب اعتماد و رضایت ایران و جلوگیری از نفوذ قدرت های خارجی در این منطقه بوده است. در هر دو قرارداد که تا پایان اتحاد جماهیر شوروی، روابط دو کشور در این حوزه را تعریف می کرد، دریاچه مازندران فقط به عنوان یک دریاچه داخلی که ایران و اتحاد جماهیر شوروی باید از آن بهره برداری کنند، شناخته شده بود.» وی افزود؛ «در طول این سال ها هیچ گاه در هیچ مرجع و منبعی ذکری از درصد سهم ایران در این دریاچه نرفته بود. تنها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مساله بهره برداری کشورهای ساحلی از این دریاچه و نحوه بهره برداری آنها از منابع و منافع این دریاچه مورد توجه قرار گرفت و بر همین اساس رقبای ایران در این دریاچه سعی کردند سهم ایران را به حداقل آن یعنی کرانه های ساحلی کشور ما تقلیل دهند.»

    کولایی در ادامه بیان کرد؛ «در طول سال های گذشته همواره مسوولان کشور بر اعتبار و قانونی بودن توافق های 1921 و 1940 پافشاری کرده اند و حتی در اجلاس عشق آباد که آقای خاتمی در آن شرکت کرده بود و جرج بوش نیز پیش از آن ایران را بخشی از محور شرارت خوانده بود، رئیس جمهوری وقت ایران حاضر نشد قدمی از منافع حقه جمهوری اسلامی ایران عقب بنشیند و قراردادهای تاریخی و قانونی 1921 و 1940 را در تعیین حقوق کشورهای ساحلی نادیده بینگارد.»

    استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به واقعه تاریخی دیگری در مورد سرزمین روسیه و اعتراض این کشور به سازمان ملل متحد به تشریح این مساله پرداخت و گفت؛ «ولی متاسفانه شاهد هستیم در ماه های اخیر مساله قانونی بودن قراردادهای 1921 و 1940 که کشورهای ساحلی در دو مقطع قانونی بودن آن را مورد شناسایی قرار داده اند و حتی در سال 1373 دولت روسیه در پاسخ به اقدام دولت انگلستان برای قرارداد باکو یادداشت اعتراض خود را حتی به سازمان ملل متحد ارسال کرد و این دو قرارداد را مورد تاکید قرار داد، ولی برخلاف توافق های پیشین ما امروز شاهد هستیم روسیه با آذربایجان و قزاقستان مرزهای ساحلی خود و منابع زیربستر خود را تا حدودی روشن کرده و از ایران خواسته اند با آذربایجان و ترکمنستان درخصوص تقسیم حدود خود به توافق برسد. در حالی که قراردادهای 1921 و 1940 برای پیگیری حقوق ایران در این دریاچه شرایط را کاملاً روشن کرده و بدون تردید حاصل مفاد این دو قرارداد، ارقام مورد اشاره نیست بلکه رقم مربوط به منافع ایران در این دریاچه در پشت میزها باید روشن بشود. آن هم با بهره گیری از همه توانایی ها و اهرم های قدرت ملی که کشور ما به لطف خداوند با توجه به ویژگی های جغرافیایی و ظرفیت های سیاسی - اقتصادی و جنبه های گوناگون قدرت ملی از آن برخوردار است.»

    همچنین کاظم جلالی مخبر کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز با تاکید بر مفاد قرارداد 1921 و 1940 تاکید کرد؛ «بر اساس قرارداد 1921 و 1940، دریای خزر بین ایران و شوروی به شکل مشاع بوده است و استفاده مشترک از دریای خزر برای دو طرف وجود داشته است و اگرچه متاسفانه در نوع استفاده برابر از دریای خزر، شوروی ها با استفاده از عنصر قدرت به شکل نابرابر و غیرعادلانه با ایران برخورد می کردند، اما برخورد ناعادلانه آنها ایجاد حق برای شوروی ها نکرده است.» وی در ادامه افزود؛ «البته پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بحث تدوین رژیم حقوقی دریای خزر مطرح شده و جمهوری اسلامی ایران برای تدوین رژیم حقوقی روی دو قرارداد 1921 و 1940 همواره تاکید داشته است.»

    وی تاکید کرد؛ «آنچه مسلم است، حق جمهوری اسلامی ایران فراتر از 3/11 درصد است و جمهوری اسلامی ایران در وهله نخست روی استفاده مشاع از روی بستر و زیربستر دریای خزر تاکید کرده است. اما از زمانی که بحث تقسیم خزر مطرح شده است جمهوری اسلامی ایران حداقل سهم خود را از دریای خزر 20 درصد می داند.» جلالی در ادامه اظهار داشت؛ «به نظر می رسد که دستگاه دیپلماسی ما باید به سمت دست یافتن به حداقل 20 درصد از سهم ایران در دریای خزر تلاش جدی کند. اگرچه بر بحث دریای خزر بحث های غیرکارشناسی انجام می شود، اما در پاسخگویی به این مقولات غیرکارشناسی نباید دستگاه دیپلماسی ما با شتابزدگی پاسخ بدهد، چرا که پاسخ های شتابزده می تواند در مذاکرات به عنوان اسناد علیه جمهوری اسلامی ایران عمل کند.»

    دکتر داریوش قنبری نماینده ایلام و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هم با تعجب آور خواندن صحبت های اخیر متکی درخصوص سهم 3/11 درصدی رژیم حقوقی دریای خزر گفت؛ «در ارتباط با این گونه صحبت ها عرض می کنم که من توجه آقای متکی را به قرارداد 1921 جلب می کنم که ایشان یک بار دیگر این قرارداد را مطالعه کنند و ببینند که سهم ایران به چه شکلی تعیین شده است.» وی تاکید کرد؛ «من واقعاً تعجب می کنم که آقای متکی به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران چطور به خودشان این اجازه را می دهند که سهم ایران را کمتر از آنچه در قراردادهای بین المللی بین ایران و شوروی سابق تنظیم شده تعیین می کنند.» وی تصریح کرد؛ «در قرارداد 1921 به صراحت آورده شده که استفاده از آب های سرحدی بین ایران و شوروی به صورت مشترک و برابر است. وقتی صحبت از استفاده مشترک و برابر است؛ استفاده برابر و مشترک به معنای تعیین سهم 50 - 50 برای دو کشور است. وگرنه هیچ عقل سالمی نمی تواند این را بپذیرد که کمتر از 50 درصد به عنوان استفاده مشترک و برابر تلقی شود. وقتی که صحبت از استفاده مشترک و برابر است، تعیین تکلیف شده است. این جریان و دریای خزر هم به عنوان یکی از آب های سرحدی بین دو کشور ایران و شوروی سابق تکلیفش مشخص است. یعنی بر اساس این قرارداد اگر قرار است سهم ایران با شوروی سابق باشد، همان 50 درصد است. حالا اینکه در یک مقطعی شوروی سابق فروپاشیده و از دل این کشور چهار کشور دیگر متولد شده اند که در همسایگی ما قرار گرفته اند این به معنی نادیده گرفتن مفاد قرارداد 1921 نیست.»

    وی تاکید کرد؛ «کشوری که فروپاشیده بایستی تاوان فروپاشی اش را بدهد و بایستی از سهم آن کشور به کشورهای تازه تولد یافته داده شود، نه کشوری که بر اساس آن قرارداد قبلی سرجای خودش بوده و تغییری در مرزهای آن و در تمامیت ارضی اش ایجاد نشده است.» این نماینده مجلس در ادامه تبیین کرد؛ «بنابراین ما بر اساس قرارداد 1921 سهم کشورهای دیگری غیر از روسیه را فعلاً نمی توانیم به رسمیت بشناسیم، چون قرارداد قبلی ایران و شوروی سابق بوده و به هنگام فروپاشی شوروی سابق هم اعلام شده که تعهدات شوروی سابق در ارتباط با مسائل بین المللی و به اصطلاح حقوق بین الملل از طرف روسیه اجرا می شود. بنابراین با توجه به اعلامی که بعد از فروپاشی شوروی صورت گرفته است، تقسیم دریا بایستی بین ایران و روسیه باشد و کشورهای دیگری که تازه تولد یافته هستند بایستی سهم خودشان را از 50 درصد روسیه بگیرند.» وی در ادامه افزود؛ «بنابراین من فکر می کنم که با توجه به قرارداد 1921 و همین طور با توجه به پذیرش تعهدات شوروی سابق از جانب روسیه، ایران و روسیه بایستی 50 درصد سهم خودشان را از این دریا مشخص کنند و آن وقت روسیه از 50 درصد سهم خودش سهم کشورهایی که حاصل فروپاشی شوروی سابق هستند، به آنها بدهند و تاوان این فروپاشی نباید به پای ایران ثبت شود.»

    قنبری در ادامه تصریح کرد؛ «به هر حال استفاده از بستر دریای خزر یک درایت خاص می خواهد و مسوولان اجرایی کشور ما هم بایستی مواظب گفته های خودشان باشند. اینکه مسوولان اجرایی کشور به راحتی بیایند سهم کشور ما را از آنچه حقش است نادیده بگیرند یا کمتر ارزیابی کنند، این خطای نابخشودنی است و ملت ایران این را نخواهد پذیرفت. کسانی که صاحب تخصص هستند در ارتباط با مباحث دریای خزر به این نکته واقف هستند که الان بسیاری از آثار منفی مسائل زیست محیطی این دریا برای ایران است.»

    وی سپس با اشاره به معضلات دیگری که به ایران تحمیل می شود در ادامه اظهار داشت؛ «از طرف دیگر با توجه به اینکه عمق آب دریای خزر هم بیشتر در مجاورت سواحل ایرانی قرار گرفته است، اگر سهمی کمتر از 50 درصد به ایران داده شود، در واقع به معنای چشم پوشی از دریای خزر و منابع موجود در بستر این دریاست. متاسفانه ایران تا به حال نه تنها استفاده یی از دریای خزر نبرده بلکه زیان های زیادی هم از ناحیه این همسایگان متوجه این دریا شده است. الان علاوه بر مسائل زیست محیطی، بالا آمدن آب دریا هم مشکلی است که سواحل شمالی کشور ما را تهدید می کند و این در حالی است که ما از منابع نفت ایران هیچ گونه استفاده یی نمی کنیم. در حالی که جمهوری آذربایجان بیش از 400 هزار بشکه نفت از این دریا استحصال می کند.»وی تاکید کرد؛ «نفتی که از این دریا استحصال می شود به نظر من بایستی به شکل مشترک سودش برای همه همسایگان باشد. چون همان طوری که در قرارداد 1921 آمده، استفاده از دریای خزر به شکل برابر و مشترک است بین ایران و روسیه و در اینجا هنگامی که صحبت از استفاده مشترک و برابر است به معنای تمامی منابع مثل نفت است که استخراج می شود.»این نماینده مجلس در ادامه تصریح کرد؛ «متاسفانه ایران در ارتباط با استحصال نفت این دریا هم سکوت غیرقابل توجیهی دارد و مسوولان وزارت امور خارجه ایران بایستی در راستای استفاده مشترک از این دریا اقدامات بیشتری را انجام بدهند.»وی تاکید کرد؛ «وظیفه مسوولان وزارت امور خارجه حرکت در راستای منافع ملی است نه در جهت خلاف آن و هرگونه صحبت یا عملی که منافع ملی ایران را نادیده بگیرد به خصوص اگر از ناحیه وزارت امور خارجه باشد از جانب ملت ایران غیرقابل قبول و غیرقانونی است.»وی در خاتمه اعلام کرد؛ «البته این مطلب را در مجلس پیگیری می کنیم که ببینیم چرا چنین اظهارنظری از سوی وزارت امور خارجه در مورد دریای خزر صورت گرفته است.»

       پایان خبر

    واکنش سایت خاتمی به انحلال مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها

    واکنش سایت خاتمی به انحلال مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها: هدف احمدی‌نژاد چیست؟


    نوروز: به دنبال اقدام تازه احمدی‌نژاد در انحلال مرکز گفت‌‌وگوی تمدن‌ها و انتقال آن به مؤسسه‌ای با عنوان «مرکز مطالعات جهانی‌شدن»، سایت خبری بنیاد باران که زیر نظر «سید محمد خاتمی» اداره می‌شود، در گزارشی ضمن ارائه سوابق مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها از احمدی‌نژاد پرسید: هدف وی از این اقدام چیست؟

    به گزارش خبرنگار نوروز، اقدام احمدی‌نژاد در انحلال مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها با فاصله زمانی اندکی پس از حملات اخیر نزدیکان وی به سیاست‌های تنش‌زدایانه خاتمی صورت می‌گیرد. مدتی پیش، «غلامحسین الهام» سخنگوی دولت طرح شعار گفت‌وگوی تمدن‌ها را «اقدامی انفعالی» و «نشانه گردن نهادن به نظام سلطه جهانی» توصیف کرده بود و پس از آن هم، «محمد علی رامین» از مشاوران تندرو احمدی‌نژاد و واضع ایده نفی هولوکاست با انتقاد از مواضع دیپلماتیک دولت خاتمی، حتی از محکوم کردن 11 سپتامبر توسط وی انتقاد کرده بود.

    در این حال، سایت «باران» وابسته به آقای خاتمی در گزارشی نوشت: روز گذشته طی حکمی از سوی رئیس جمهور «مرکز گفت‌و گوی تمدن‌ها» با همه امکانات و نیروی انسانی در «مرکز ملی مطالعات جهانی شدن» ادغام شد که این مرکز «مستقیماً زیر نظر رئیس‌جمهور فعالیت خواهد کرد.» احمدی‌نژاد ضمن ادغام این مرکز اسفندیار رحیم مشایی رئیس سازمان میراث فرهنگی که معاونت احمدی‌نژاد را نیز بر عهده دارد به ریاست مرکز ملی مطالعات جهانی منصوب کرد و به این ترتیب از این پس مرکز گفت وگوی تمدن‌ها زیر نظر احمدی نژاد و توسط معاون او اداره خواهد شد.

    سایت باران یادآور شد: مرکز گفت‌و گوی تمدن‌ها در پی پیشنهاد سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور سابق شکل گرفته بود. خاتمی در اولین سفر خود به امریکا و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل پیشنهاد «گفت وگوی تمدن ها» را مقابل «برخورد تمدن ها» مطرح کرد. پیشنهادی که با استقبال گسترده در خارج از کشور روبه رو شد و استقبال از پیشنهاد رئیس جمهور سابق نه تنها هجمه سیاسی علیه ایران را تعدیل کرد و مراودات سیاسی گسترده با دیگر کشورها را به دنبال داشت بلکه سال 2001 میلادی با عنوان «گفت وگوی تمدن ها» نامگذاری شد.

    این گزارش می‌افزاید: در پی استقبال جهانی از این طرح خاتمی مرکزی دولتی را در داخل کشور به این نام تاسیس کرد تا پیگیر مصوبات باشد. جواد فریدزاده نیز به عنوان اولین رئیس مرکز بین المللی گفت وگوی تمدن ها منصوب شد.فریدزاده بعد از مدتی جای خود را به عطاءالله مهاجرانی داد. ریاست وی نیز دیری نپایید و در پی استعفای او، محمود بروجردی به عنوان سرپرست جدید این مرکز منصوب شد.

    باران یادآور می‌شود: در ماه‌های پایانی ریاست جمهوری خاتمی شورایعالی اداری این مرکز را به وزارت امور خارجه ملحق کرد. سیدمحمد خاتمی نیز ترجیح داد ادامه طرح خود را در یک نهاد خصوصی دنبال کند و «NGO»یی را به همین منظور تاسیس کرد. اما به رغم مصوبه‌ای که در جلسه 9/8/83 در شورایعالی اداری به تصویب رسید و تنها وزارت امور خارجه را به ادغام مرکز گفت وگوی تمدن ها مجاز کرده بود اما احمدی‌نژاد ترجیح داد این مصوبه را نادیده بگیرد و بنا به صلاحدید خود مرکز بین‌المللی گفت وگوی تمدن‌ها را در مرکز مطالعات جهانی شدن ادغام کند.

    سایت وابسته به خاتمی با انتقاد از اقدام احمدی‌نژاد می‌نویسد: مرکز مطالعات جهانی شدن مرکزی تازه تاسیس است که اطلاعی از حوزه فعالیت و نحوه عملکردش ارائه نشده است و مشخص نیست با توجه به اینکه ایران تاکنون موضعی در خصوص جهانی شدن نداشته است، این مرکز چه هدفی را پیش روی خود تعریف کرده است. وی همه دولتش را به همکاری با این سازمان ملزم کرده، اما معلوم نکرده است هدفش از تاسیس سازمانی در راستای حمایت از جهانی شدن چیست؟

    توافق همه جریان‌های فعال زنان برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز

    «فریده ماشینی» رییس کمیسیون زنان مشارکت در کنفرانس خبری تاکید کرد:
    توافق همه جریان‌های فعال زنان برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز


    نوروز: کنفرانس مطبوعاتی «فخرالسادات محتشمی پور» رییس شاخه زنان و«فریده ماشینی» رییس کمیسیون زنان جبهه مشارکت ایران اسلامی، به منظور ارائه گزارشی از اهداف، برنامه‌ها و اقدامات این حزب در زمینه مسائل زنان روز دوشنبه در محل دفتر مرکزی این حزب برگزار شد.

    به گزارش خبرنگار نوروز، در ابتدای این نشست «فریده ماشینی» رییس کمیسیون زنان جبهه مشارکت در مورد اهداف شکل‌گیری این کمیسیون گفت: این کمیسیون با هدف حساس‌سازی جبهه مشارکت نسبت به جنسیت و داشتن کنش‌ها و واکنش‌های مناسب در زمینه مسایل زنان تشکیل شد.

    وی افزود: از جمله اقدامات این کمیسیون برگزاری نشست‌های علمی و تخصصی در حوزه زنان است که مهمترین آن برگزاری نشست‌هایی در خصوص سهمیه‌بندی جنسیتی زنان در دانشگاه‌ها، افزایش مشارکت سیاسی زنان، لایحه حمایت از خانواده است و کمیسیون سعی کرده که در کلیه موارد به صورت فعال و به موقع با صدور بیانیه‌ها، واکنش نشان دهد. هم چنین برگزاری جلسات هم‌اندیشی و مباحث آموزشی و نیز همکاری و برگزاری نشست‌های هم‌اندیشی زنان از جمله فعالیت‌های کمیسیون زنان جبهه مشارکت در این حوزه است.

    ماشینی تصویب سهمیه 30 درصدی برای زنان در حزب، افزایش تعداد زنان در ارکان مختلف حزب از جمله در سمت رؤسای مناطق استان‌ها وپیگیری سهمیه 30 درصدی زنان در انتخابات را از جمله دستاوردهای کمیسیون زنان جبهه مشارکت دانست.

    بر اساس این گزارش در ادامه، فخرالسادات محتشمی‌پور رییس شاخه زنان جبهه مشارکت با بیان اینکه «افزایش مشارکت سیاسی زنان هدف اصلی شکل‌گیری شاخه زنان است»، در تشریح سایراهداف این شاخه گفت: برنامه‌ریزی مناسب جهت جذب زنان و سازمان‌دهی و افزایش مشارکت آنان در ارکان و فعالیت‌های جبهه مشارکت، آموزش و توانمندسازی زنان در رده‌های مختلف عضویت، برقراری ارتباط با گروه‌های مختلف زنان و پیشنهاد به هیات اجرایی در جهت ایجاد و تقویت عدالت جنسیتی در حزب و پیگیری تحقق آن از جمله اهداف شاخه زنان است.

    محتشمی‌پور تصریح کرد: زنان اکنون در ارکان مختلف حزب فعال هستند از جمله معاون سیاسی دبیرکل و سه نفر از روسای مناطق از 28 منطقه‌‌ای که جبهه مشارکت در استان‌ها حوزه دارد، زن هستند. سه نفر از روسای کمیته‌ها و شاخه‌های هیات‌های اجرایی و یکی از معاونین هیات اجرایی نیز زن هستند و ما سعی کردیم که جریان‌سازی جنسیتی را در جبهه مشارکت داشته باشیم.

    محتشمی‌پور در مورد ترکیب شاخه زنان جبهه مشارکت، گفت: این شاخه زیرنظر هیات اجرایی و توسط شورایی مرکب از 7 الی 11 نفر اداره می‌شود و دارای گروه‌هایی همچون گروه مطالعات و برنامه‌ریزی که مجموعه فعالیت شاخه زنان را پردازش و تنظیم می‌کند و در بخش مطالعات با محور اصلی زن و توسعه گزارشی از پژوهش‌های انجام شده مانند مشارکت سیاسی و اقتصادی زنان و نیز اشتغال آنان را ارزیابی می‌کند و نیز گروه آموزش، گروه ارتباطات که ارتباط با احزاب، NGOها و اقشار نهادهای اجتماعی را بر عهده دارد، گروه اطلاع رسانی که ارتباط با رسانه‌ها را بر عهده دارد و نیز گروه مناطق که با شاخه‌های زنان در مناطق مختلف کشور ارتباط برقرار کرده و این شاخه‌ها متناسب با شرایط بومی شهر خود می‌توانند فعالیت‌های خود را داشته باشند.

    وی ادامه داد: در بخش آموزش که برای ما بسیار اهمیت دارد، ما به آموزش تشکیلاتی و نیز آموزش‌هایی برای توانمندسازی زنان با تاکید بر مشارکت سیاسی آنان پرداختیم و نیز در بخش ارتباطات سعی کردیم یکی از نقدهایی را که همواره به جبهه مشارکت و نیز سایر احزاب در خصوص ارتباط با سایر گروه‌های اجتماعی وتوده‌ها مطرح است را برطرف کنیم که با تشکیل شاخه‌هایی مربوط به اقشار مختلف و تشکیل گروه ارتباطات درصدد رفع این نقایص بربیاییم. ما با همه گروه‌های زنان حرف داریم، اما با توجه به این‌که تا پایان سال جبهه مشارکت برنامه‌های خود را متناسب با فضای انتخابات پیش می‌برد، سعی می‌کنیم رویکردمان برای حضور اصلاح‌طلبان در عرصه سیاست انتخاباتی باشد.

    محتشمی‌پور برنامه‌های در دست اقدام شاخه زنان را برگزاری جشنواره وبلاگ نویسی زن و مشارکت عنوان کرد و گفت: این جشنواره با محوریت زنان و مشارکت فرهنگی ، اجتماعی، زنان و موانع حضور در جامعه مجازی، زنان توانمند، زنان تاثیرگذار، زنان و مشارکت سیاسی ، اقتصادی، چرا به زنان رای می‌دهیم؟، زنان مشارکت مدار، زنان فرد محور، زنان و مدیریت، زن و صلح برگزار می‌شود که علاقمندان برای شرکت دراین جشنواره باید به نشانی وبلاگ shayestegi.persianblog.com مراجعه کنند.

    رییس شاخه زنان جبهه مشارکت برگزاری نشست خانواده برابر را از برنامه‌های دیگر این شاخه عنوان کرد و گفت: این همایش که با حضور اسلام شناسان، روانشناسان و جامعه شناسان 15 دی ماه به مناسبت روز خانواده برگزار می‌شود، پیش درآمدی برای سمینار خانواده برابر که در سال آینده برگزار خواهد شد، است.

    وی با بیان اینکه «فعالیت‌های شاخه زنان در حال حاضر با توجه به نزدیکی زمان انتخابات معطوف به بحث انتخابات شده است و اعمال سهمیه‌بندی 30 در صدی را در انتخابات هم پیگیری می‌کنیم»، گفت:نماینده مشارکت در ستاد ائتلاف سهمیه 30 درصدی را دنبال می‌کند .آن چیزی که برای ما مهم است این است که حضور در عرصه های اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی را وظیفه و تکلیف خود می‌دانیم، آن‌چه در عرصه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تکلیف ماست این است که زمینه مشارکت زنان را فراهم کنیم و از زنان و مردانی که می‌توانند در این زمینه حمایت کنند، استقبال می‌کنیم.

    محتشمی‌پوردر ادامه در پاسخ به پرسشی مبنی بر این‌که « سهمیه 30 درصدی برای زنان تا چه حد در لیست انتخاباتی ائتلاف اصلاح طلبان اعمال می شود؟»، گفت: تلاش ما بر این است که سایر احزاب را به اهمیت حقوق زنان، افزایش کمی آنان در پارلمان و در نهایت ورود زنان و مردان توانمند به مجلس آگاه کنیم تا بتوانند از حقوق زنان دفاع کنند. ما تجربه خوبی در مجلس ششم داشتیم. بنابراین ضرورت حضور زنانی که حساسیت مسایل زنان را در جامعه درک کنند برای ما محرز است و در تلاش هستیم که سهمیه 30 درصدی را محقق کنیم آنچه مساله ماست شناسایی و ترغیب زنان به شرکت و ثبت نام در انتخابات است.

    وی افزود:البته تاکنون هیچ‌گونه بحث جدی در این مورد در ستاد مطرح نشده و این بحث موکول به ثبت نام نامزدها در انتخابات شده است.

    فریده ماشینی نیز در پاسخ به پرسشی در مورد فعالیت‌های کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز و فعالیت کمیسیون زنان در رابطه با این قوانین، گفت: یکی از دغدغه‌های کمیسیون زنان همین است و فعالیت زیادی در این زمینه انجام داده. ما در گفت‌وگوها و نشست‌های مختلف بر این خواست مشترک یعنی تغییر قوانین تبعیض‌آمیز تاکید داشتیم. نشست‌های تخصصی را برای بررسی ابعاد مختلف این مساله تشکیل داده‌ایم. همچنین در بحث نواندیشی دینی نسبت به حقوق زنان فعالیت می‌کنیم؛ چرا که یکی از شروط تغییر در قوانین تبعیض‌آمیز بررسی فقهی و حقوقی قوانین زنان است. یکی از جلسات دفتر سیاسی جبهه مشارکت به بررسی این موضوع اختصاص یافته است و تاکید شده که نمایندگانی که از طرف ما می خواهند وارد مجلس شوند باید برنامه‌هایی را برای تغیر این قوانین داشته باشند .

    وی در مورد مهمترین موانع پیش رو برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز، گفت: مشکلات زیادی وجود دارد که قابل توجه است، پس از تلاش‌های زیاد در زمینه تغییر قوانین تبعیض‌آمیز با لایحه تحکیم خانواده مواجه می‌شویم که در جهت تبعیض‌آمیزتر کردن حقوق زنان است و نیز سهمیه‌بندی جنسیتی در دانشگاه‌ها، تاکنون دایما این مساله درباره زنان فعال ایرانی مطرح بوده که نمی‌دانستند چه می‌خواهند اما امروز این مشکل وجود ندارد و توانسته‌اند به توافق برسند مبنی بر این‌که چه می‌خواهند وهمه زنان در مورد اهمیت تغییر قوانین به توافق رسیده اند.

    ماشینی همچنین در پاسخ به پرسش دیگر در مورد چگونگی تغییر این قوانین با توجه به اینکه منشا بسیاری از آنها شریعت است، گفت: بسیاری از قوانین امروز منشا شریعت ندارد و به صورت سلیقه‌ای تصویب می‌شود. در آنهایی که منشا فقهی داشته ما با توجه به اینکه به اجتهاد پویا و احکام ثانویه پایبند هستیم. معتقدیم می‌‌توان تغییراتی داد، همچنانکه شاهد تغییراتی در قانون بوده‌ایم. مثلا زمانی که دیه بین زن و مرد مطرح می‌شود مبنای فقهی دارد اما دیه مسلمان و غیر مسلمان تغییر می‌کند در حالی که آن هم مبانی شرعی دارد و یا بحثی که در باره تبرج مطرح شد که بسیاری از علما به آن اعتراض کردند. بنابراین، به نظر من در بیشتر موارد بحث‌ها سیاسی است نه فقهی و امکان تغییر در بسیاری از قوانین وجود دارد، همین که برخی مباحث مانند ارث بردن زن در مجلس مطرح می‌شود، یعنی غیرقابل تغییر نیست.

    محتشمی‌پور در پاسخ به سؤالی مبنی تفکیک میان زنان اصلاح‌طلب و اصولگرا گفت: ما چنین تفکیکی نداریم. ممکن است درعقاید سیاسی بین زنان اصلاح‌طلب و محافظه‌کار مرزبندی وجود داشته باشد، اما ما در اصول ـ چه اصول اعتقادی و چه مشکلات زنان ـ با هم مشترک هستیم. ما در جایی مشکل با هم پیدا می‌کنیم که یا دیگران دخالت می‌کنند و یا عقاید سیاسی مطرح می‌شود.

    وی افزود: ما هیچ‌گاه یک سره سنت را نفی نکردیم. کما اینکه هیچ گاه مدرنیزم را صدرصد قبول نکردیم؛ بنابراین در جایگاهی قرار داریم که بهترین‌ها را از گذشته و شرایط موجود می‌گیریم و آن را پردازش می‌کنیم.
    ما توسعه درون‌زا را توصیه کردیم و مرزبندی ما تنها با کسانی است که سنت را به عنوان یک حربه قرار می‌دهند و آن را با دین مخلوط کرده و دست آویز قرار می‌دهند. اگر زنانی هم با این روش حرکت کنند با آنها مرزبندی داریم.

    محتشمی‌پور گفت: در حال حاضردو گروه از زنان وجود دارند گروهی که نسبت به حقوق خود آگاهی دارند و گروهی که هنوز به این آگاهی نرسیده اند، وظیفه زنان آگاه این است که قشر دیگر زنانی را که اگاهی کمتری دارند، آگاه کنند. در عین حال معتقدیم حق گرفتنی است؛ بنابراین وظیفه داریم که جایگاه زن را در جامعه ایران به زنان بشناسانیم.

    وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر «برنامه شاخه زنان جبهه مشارکت برای ارتباط با اقشار مختلف زنان در آستانه انتخابات»، گفت: در یکی دو ماه پایانی مجلس هفتم می‌بینیم که عده‌ای تنها از خواب بیدار شده‌اند و چون در آستانه انتخابات هستیم می‌خواهند با زنانی که نسبت به لایحه خانواده معتقد بوده‌اند، گفت‌وگو کنند که البته دیر است. یکی از سختی‌های شاخه زنان این است که در آستانه انتخابات شروع به کار کرد اما به طور کلی برای ارتباط با اقشار مختلف زنان برنامه‌های دراز مدتی دارد؛ از جمله با تشکیل واحدهای تخصصی زنان در گروه ارتباطات و نیز از طریق شاخه فرهنگیان، جوانان، دانشجویان و اصناف و ایثارگران نیز سعی می‌کند با این اقشار زنان ارتباط داشته باشد. هم‌چنین درباره گروه زنان خانه‌دار چون با تشکل و سازمان‌دهی کمتری مواجه هستیم، کارمان کمی مشکل است. اما برنامه‌ریزی داریم، البته منظور از زنان خانه‌دار با توجه به اینکه مرزبندی مشخصی وجود ندارد، منظورمان بار ارزشی این موضوع نیست؛ چراکه حتی زنان تحصیل کرده‌ای هم هستند که شاغل نیستند، بنابراین می‌توانیم در فضای مجازی با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم و مهم این است که ما این ضرورت را رد کردیم.

    بر اساس این گزارش در پایان این نشست، فریده ماشینی گفت: شاید عده‌ای فکر کنند بحث مشارکت سیاسی زنان برای کسب قدرت است اما ما در درجه اول به این موضوع به عنوان حقی نگاه می‌کنیم که زنان نیز باید از آن بهره‌مند شوند و نکته بعدی این است که بتوانیم در عرصه سیاسی موضوع زنان را به عنوان موضوع اولویت‌دار مطرح کنیم، در انتخابات مجلس نیز دغدغه ما این است که کسانی وارد مجلس شوند که بتوانند به گونه‌ای عمل کنند که گروه‌های مختلف اجتماعی از جمله زنان از آن منتفع شوند.

    وی افزود: هدف نهایی ما این نیست که تنها چند زن به عنوان نماینده وارد مجلس شوند بلکه هدف ما این است که نمایندگان مسایل زنان را مورد توجه قرار دهند و مشارکت سیاسی زنان و آگاهی بخشی به آنان را در صدر اولویت های‌مان قرار دهند.

     

    مادر دختر زندانی کمپین دست به دامن ائمه شد

    مادر دختر زندانی کمپین دست به دامن ائمه شد


    مراسم دعاخوانی و پختن آش نذری برای آزادی «مریم حسین‌خواه» و «جلوه جواهری»، از فعالان کمپین یک میلیون امضا که بیش از یک ماه است که بازداشت شده‌اند، در روز عید غدیر برگزار شد.

    به گزارش سایت کانون زنان ایران، «گوهر بیات» مادر جلوه جواهری که بانی برگزاری این مراسم و پختن آش نذری برای دخترش و نیز مریم حسین‌خواه در مورد برگزاری این مراسم گفت: هرچه به دادگاه و دادستانی مراجعه کردم به خواسته‌ام توجهی نشد حالا دست به دامن حضرت زهرا و ائمه شده‌ام و دعا می‌کنم زندانیانی که بی‌گناه ه دربند شده‌اند هرچه زودتر آزاد شوند.

    وی افزود:همیشه از این راه جواب گرفته‌ام و این بارهم با این نذر به حرف دلم و اعتقاداتم گوش داده‌ام و می‌دانم که جواب می‌گیرم.

    «سوسن طهماسبی» فعال جنبش زنان ایران نیز در این مراسم گفت: دو برادر جلوه جواهری در جنگ شهید شده‌اند و پدر مریم حسین‌خواه برای دفاع از کشور در جبهه‌ها جنگیده و جانباز است. اگر مسئولان نمی‌خواهند به حرف فرزندان چنین خانواده‌هایی گوش بدهند، پس به حرف‌های چه کسانی می‌خواهند گوش دهند؟ این بار کسانی را دربند میله‌های زندان اسیر کرده‌اند که خود و خانواده‌هایشان در دفاع از این کشورهزینه داده‌اند.

    گفتنی است بیش از یک ماه است که مریم حسین‌خواه، روزنامه‌نگار و جلوه جواهری، وب‌نگار و فعال حقوق زنان در بند عمومی زندان زنان به سر می‌برند. آنها به جرم تشویش اذهان عمومی و انتشار مطلب در سایتهای مدافع حقوق زنان زندانی شده‌اند.

     

    اعتماد ملی: قطعی گاز در کشور شدت می‌گیرد

    اعتماد ملی: قطعی گاز در کشور شدت می‌گیرد


    اعتماد ملی در تیتر نخست خود با اشاره به شدت‌گرفتن قطعی گاز در کشور، نوشته است: مصرف گاز خانگی کشور رشد 17 درصدی را در روزهای ابتدایی دی ماه تجربه می‌کند، این در حالی است که وضعیت تامین گاز روی دور بحران قرار دارد و برودت هوا قطعی گاز را برای برخی مناطق کشور به ارمغان آورد که براساس آن گاز شهرهای شاهرود، دامغان، مهدی‌شهر و شهمیرزاد در استان سمنان و نیز بخشی از مناطق استان مازندران قطع شد تا با افزایش برودت هوا نگرانی‌ها از بحران گازی کشور روند رو به رشدی را در پیش بگیرد و برای دومین سال پیاپی بحران گازی را در کشور رقم بزند.

       پایان خبر

    جشن شب چله مجله چلچراغ

    جشن شب چله مجله چلچراغ

     

     

     
     
     
     








     



















    عکس‌ها از حنیف شعاعی

    خاتمی: امیدوارم روزهای روشن‌تر برسد

    تجمع و اعتصاب غذای دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

    تجمع و اعتصاب غذای نمادین دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان در اعتراض به مشکلات صنفی، با عکس 


    خبرنامه امیرکبیر: جمع کثیری از دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان در اعتراض به مشکلات صنفی و رفاهی، به خصوص کیفیت پایین غذای سلف سرویس دانشگاه، روز گذشته در دو نوبت دست به تحصن، تجمع و اعتصاب غذا زدند.

     

    در سال تحصیلی فعلی تجمعات اعتراض آمیز دانشجویان در دانشگاه مختلف بسیار زودتر از سال های گذشته، اواسط مهرماه، آغاز شد. همچنین بر خلاف سال های گذشته علیرغم این که دانشگاه ها هم اکنون در آستانه امتحانات پایان ترم قرار دارند، تجمعات دانشجویی در برخی دانشگاه های کشور همچنان ادامه دارد.

     

    گفتنی است امسال به طور بی سابقه ای به مناسبت بزرگداشت روز دانشجو بیش از ۳۰ تجمع و تریبون آزاد در دانشگاه های مختلف برگزار شد. در حالی که نزدیک به یک هفته از اعتصاب غذای نامحدود، تحصن و اعتراضات همه روزه دانشجویان دانشگاه اصفهان می گذرد، اعتراضات دانشجویی هم اکنون به دانشگاه صنعتی اصفهان نیز سرایت کرده است.

     

    به گزارش خبرنامه امیرکبیر ظهر روز شنبه، ۸ دی ماه، دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان در اقدامی خودجوش در اعتراض به مشکلات صنفی دست به اعتصاب غذای نمادین زدند و سینی های غذای خود را روی زمین چیدند. صف طولانی سینی های غذای دانشجویان تا بیرون سلف، صحن دانشگاه، ادامه داشت.

     

    این حرکت اعتراضی دانشجویان، واکنش مسئولین سلف سرویس دانشگاه را به همراه داشت و مسئولین سلف بلافاصله اقدام به جمع آوری سینی های غذای دانشجویان، که به نشانه اعتراض روی زمین چیده شده بود، کردند.

     

    این اقدام در پی عدم پاسخگویی و بی توجهی مسئولان به اعتراض های پراکنده دانشجویان در روزهای قبل صورت گرفت. دانشجویان پس از امتناع از صرف غذا در صحن دانشگاه صنعتی اصفهان تجمع کردند. این تجمع پس از ساعتی خاتمه یافت.

     

    در پی بی توجهی مسئولین دانشگاه، دانشجویان موقع صرف شام نیز دست به اقدامی مشابه زدند و بار دیگر از صرف غذا خودداری کرده و سینی های غذای خود را روی زمین گذاشتند. در نوبت دوم تجمع دانشجویان پر تعدادتر از قبل بود.

     

    دانشجویان تجمع کننده در حالی که شعار می دادند به سمت کوی اساتید حرکت کردند. دانشجویان سپس با تجمع مقابل درب کوی اساتید و سر دادن شعارهایی، اعتراض خود را اعلام نموده و خواستار پاسخگویی مسئولان شدند.

     

    پس از گذشت ساعتی دانشجویان متفرق شدند و تهدید کردند در صورت عدم توجه مسئولین دانشگاه به خواسته های ایشان، آن ها بار دیگر تجمعات اعتراض آمیز خود را طی روزهای آینده ادامه خواهند داد.

     

    توضیح ضروری این که دانشگاه «اصفهان» و دانشگاه «صنعتی اصفهان» دو دانشگاه کاملا مجزا از یکدیگر هستند و اعتصاب غذا و تحصن دانشجویان دانشگاه «اصفهان» که از یک هفته پیش آغاز شد، ارتباطی به تجمع و اعتصاب غذای نمادین دانشجویان دانشگاه «صنعتی اصفهان» ندارد.

    sesf۱.JPG

     

    sesf۲.JPG

     

    sesf۳.JPG

     

    sesf۴.JPG

     

    sesf۵.JPG

     

    sesf۶.JPG

     

    sesf۷.JPG

     

    sesf۸.JPG

     

    sesf۹.JPG

     

    sesf۱۰.JPG

    ارسلان صادقی پس از۶روز اعتصاب غذا در دانشگاه اصفهان در بیمارستان

    ارسلان صادقی پس از ۶ روز اعتصاب غذا در دانشگاه اصفهان در بیمارستان بستری شد 


    خبرنامه امیرکبیر: در حالی اعتصاب غذا و تحصن جمعی از دانشجویان دانشگاه اصفهان وارد ششمین روز خود شد که از این دانشگاه خبر می رسد ارسلان صادقی، یکی از دانشجویان شرکت کننده در این اعتصاب غذا، بعد از ۱۲۶ ساعت از اعتصاب به دلیل شرایط وخیم جسمانی راهی بیمارستان شد.

     

    به گزارش خبرنامه امیرکبیر ساعت ۹:۴۰ شب گذشته پس از رو به وخامت گذاشتن حال این دانشجو از سوی دانشجویان درخواست حضور پزشک در محل اعتصاب غذا شد که مسئولین دانشگاه به این درخواست ترتیب اثر ندادند ولی آمبولانس برای انتقال ارسلان صادقی به بیمارستان در محل تحصن دانشجویان حاضر شد.

     

    گزارشات رسیده حکایت از آن دارد که مسئولین بیمارستان بنا به درخواست مامورین حراست دانشگاه اصفهان از مرخص نمودن دانشجوی مراجعه کننده خودداری کرده و دستور به بستری شدن وی داده اند. مسئولین بیمارستان علت بستری را «خونریزی داخلی» و «عفونت روده» ذکر کرده اند.

     

    sadeghi.JPG

     

    گزارش رادیو فردا از ششمین روز اعتصاب غذای دانشجویان دانشگاه اصفهان به شرح زیر است:

     

    اعتصاب غذای دانشجویان اصفهان به روز ششم رسید

     

    اعتصاب غذای شماری از دانشجویان دانشگاه اصفهان، روز شنبه، وارد ششمین روز خود شد. علت این اقدام دانشجویان اعتراض به احکام انضباطی صادره برای تعدادی از دوستان و همکلاسان آنها اعلام شده است که در تجمعات دانشجویی شرکت کرده بودند. دانشجویان اعتصاب کننده می گویند با فشار زیادی از سوی مقامات دانشگاه روبرو هستند تا اعتصاب غذای خود را بشکنند.

     

    علیرضا داودی، نماینده دانشجویان اعتصاب کننده، که خود نیز شش روز است در اعتصاب غذا به سر می برد، گفت: «با این که دانشجویان دانشگاه اصفهان در ششمین روز اعتصاب غذای خود به سر می برند، هیچ کدام از مسئولان دانشگاه در جمع اعتصاب کنندگان حاضر نشده و اهمیتی به سلامت جسمی آنها نداده اند.»

     

    هم اکنون شش تن از دانشجویان دانشگاه اصفهان در اعتصاب غذا به سر می برند و به گفته منابع دانشجویی بقیه اعتصاب کنندگان به دلیل فشارهای مسئولان دانشگاه و تماس تلفنی با خانواده هایشان مجبور به شکستن اعتصاب غذای خود شده اند.

     

    علیرضا داودی افزود: «مسئولان دانشگاه اصفهان به خانواده های دانشجویان تلفن می کنند و می گویند اگر فرزندان آنها شرکت در تجمعات را پایان ندهند، آنها را بازداشت می کنند. حتی به برخی از خانواده ها گفته اند برای فرزندانشان قرار بازداشت صادر شده است. تعدادی از اعتصاب غذا کنندگان هم به دلیل فشارهای خانواده هایشان اعتصاب خود را شکسته اند.»

     

    نماینده دانشجویان اعتصاب کننده در ادامه گفت: «تعداد دانشجویانی که از روز اول در اعتصاب غذا بودند بیشتر بود. اکنون این تعداد به شش نفر رسیده است. مثلا دیروز (جمعه) به دلیل تماس های تلفنی و تهدید مادر یکی از دانشجویان که بیماری قلبی هم دارد، ایشان راهی بیمارستان شد و فشار او به ۲۰ رسید. او در مرز حمله قلبی بود. ما از دوست خود خواستیم اعتصاب غذای خود را بشکند تا ناراحتی مادرش تخفیف یابد.»

     

    این دانشجوی دانشگاه اصفهان با اشاره به تهدید های مسوولان دانشگاه افزود: «دانشجویان اصولا و غالبا بالای ۱۸ سال سن دارند و افراد عاقل و بالغ محسوب می شوند و نیاز به قیم ندارند. تماس های مسوولان دانشجویان با خانواده های آنها و تهدید و ارعاب آنها فراقانونی است.»

     

    با این حال علاوه بر این شش دانشجوی اعتصاب کننده، دانشجویان دیگری از دانشگاه اصفهان ابراز تمایل کرده اند که در اعتصاب غذا شرکت کنند. علیرضا داودی گفت به دلیل خطرناک بودن اعتصاب غذا و احتمال وخیم شدن وضعیت جسمی اعتصاب کنندگان، دانشجویان اعتصاب کننده از اعتصاب غذای تعداد بیشتری از دانشجویان ممانعت کرده اند.

     

    این دانشجو همچنین گفت تعداد زیادی از خانواده ها به رغم تهدید مسئولین دانشگاه، از این اعتصاب غذا حمایت کرده و آنها را به ادامه اعتصاب غذا و رسیدن به خواسته هایشان تشویق کرده اند. به گفته علیرضا داودی هم اکنون اعتصاب کنندگان دچار ضعف هستند اما همچنان قصد دارند به اعتصاب غذای خود ادامه دهند. آنها می گویند تا به خواسته هایشان رسیدگی نشود، در اعتصاب غذا باقی خواهند ماند.

     

    نماینده دانشجویان اعتصاب کننده افزود: «جمعه شب حدود ششصد تن از دانشجویان پسر در حمایت از دانشجویان اعتصاب کننده تحصنی برگزار کردند. همچنین صد تن از دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان که درهای خوابگاه ها بر روی آنها بسته شده بود، پشت نرده های خوابگاه جمع شده و با دانشجویان اعتصاب کننده اعلام همبستگی کردند.»

     

    دانشجویان دانشگاه اصفهان روز ششم اعتصاب غذا را در سالن تلویزیون خوابگاه باهنر دانشگاه اصفهان گذراندند. نماینده دانشجویان اعتصاب کننده گفت چون سرپناهی برای اعتصاب کنندگان وجود نداشته، محل اعتصاب دانشجویان در این شش روز تغییر یافته است.

     

    دانشجویان معترض و اعتصاب کننده دانشگاه اصفهان خواستار عذرخواهی رسمی و کتبی کمیته انضباطی به خاطر احضار دانشجویان به دلیل شرکت در تجمعات اخیر در دانشگاه اصفهان هستند. آنها همچنین خواستار آن هستند که انتخابات شورای صنفی دانشگاه اصفهان انجام شود.

     

    دانشجویان دانشگاه اصفهان در اطلاعیه ای اعلام کرده اند که «فراخواندن دانشجویان معترض به خاطر راهپیمایی و شرکت در تجمع های مسالمت آمیز با خواست های روشن و شفاف به کمیته انضباطی نشان از دانشجو ستیزی و برخوردهای فراقانونی» دارد.

     

    اعتصاب دانشجویان دانشگاه اصفهان «اعتصاب تر» است وعلیرضا داودی، نماینده دانشجویان اعتصاب کننده دانشگاه اصفهان گفت دانشجویان تنها آب و روزی دو لیوان چای می خورند.

     

    علیرضا داودی، نماینده دانشجویان اعتصاب کننده دانشگاه اصفهان در ادامه گفت دانشجویان دانشگاه های دیگر ایران نیز از اعتصاب غذای دانشجویان اصفهان حمایت کرده اند و افزود: «دانشجویان کردستان، دانشجویان امیر کبیر، صنعتی شریف، شیراز و بابلسر از دانشجویان اصفهان حمایت کرده و قرار است بیانیه هایی در این باره صادر کنند.»

     

    همچنین این دانشجویان خواستار برگزاری انتخابات انجمن اسلامی دانشجویان بدون دخالت مسوولین دانشگاه و بدون هیچ قید و شرطی هستند و اعلام کرده اند خواستار تشکیل صنف نشریات دانشجویی، لغو هر گونه حکم انضباطی به دلیل شرکت و یا ارتباط با تجمع های اخیر دانشجویی و عذر خواهی رسمی و کتبی مسئولین دانشگاه اصفهان به خاطر تماس های تلفنی غیر قانونی با خانواده های دانشجویان به خاطر شرکت در تجمع هستند.

    رکورد بی سابقه دستگیری دانشجویان

    رکورد بی سابقه دستگیری دانشجویان: اعتراف گیری در زندان، تحصن در دانشگاه 


    با ادامه اعتصاب غذای دانشجویان دانشگاه اصفهان، آزاد نشدن دانشجویان پلی تکنیک و دانشجویان طیف چپ، و ‏همچنین گسترش شایعات در مورد شکنجه آنان در بند ۲۰۹ اوین، فضای دانشگاهی کشور روزهای پر اضطرابی را می ‏گذراند.‏

    در حالیکه به گفته نماینده کمیسیون امنیت مجلس قرار بود هر چه زودتر دانشجویان موسوم به طیف چپ آزاد شوند، وی ‏در ملاقات مجدد با خانواده این دانشجویان به آنان توصیه کرد کاری نکنند که در “اتهامات” فرزندان شان “شریک” ‏شوند.‏

     

    به گزارش کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق، محمدی نماینده کمیسیون امنیت مجلس “روز سه شنبه با حضور در ‏جمع خانواده دانشجویان، بر خلاف هفته های گذشته هیچ گونه قولی مبنی بر آزادی آنان نداد و تنها اشاره کرد که تلاش ‏دارد برای بعضی خانواده ها قرار ملاقات ترتیب دهد”. ‏

     

    این نماینده مجلس همچنین خانواده ها را تهدید کرد که “کاری نکنند تا در اتهامات فرزندانشان شریک شوند.” مادر یکی ‏از دانشجویان زندانی می گوید: “این تهدید به دلیل پیگیری خانواده ها و مصاحبه با رسانه های خارج از کشور صورت ‏گرفته است.” ‏

     

    از زندانی بودن این دانشجویان که به دنبال برگزاری مراسم ۱۶ آذر دستگیر شدند، ۲۴ روز می گذرد اما هنوز برخی ‏از آنان حتی با خانواده خود تماس تلفنی هم نداشته اند. نماینده کمیسیون امنیت مجلس در این ارتباط به خانواده ها گفته ‏است: “بعضی از بازداشت شدگان با ضد انقلاب در ارتباط بوده اند و با وجود اینکه ارتباطشان برای وزارت اطلاعات ‏محرز است، اما تاکنون حاضر به اعتراف نشده اند.” ‏

     

    سخنی که شایعات مربوط به اعمال شکنجه برای اعتراف گیری از این دانشجویان را دامن زده است. در همین ارتباط ‏گروهی با نام “دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب ایران” با صدور بیانیه ای ضمن تشریح این شکنجه ها، خبر از ‏دربند بودن بیش از ۳۰ نفر از دانشجویان طیف چپ داده است.در این بیانیه از جمله آمده است: “بند ۲۰۹ زندان اوین به ‏جولانگاه وزارت اطلاعات و بند ٣۲۵ زندان اوین به جولانگاه اطلاعات سپاه پاسداران تبدیل شده است. فعالان ‏کارگری، فعالان دانشجویی، فعالان سیاسی و اجتماعی بنا به قرعه یا بنا به تقسیم کار این دو نهاد امنیتی بدون هیچ گونه ‏حکم قضایی در خیابان، محل کار، منزل و اخیراً دانشگاه به صورت ناگهانی مورد حمله ی افراد لباس شخصی قرار ‏گرفته و بعد از زدن دستبند و چشم بند به یکی از این دو بند خودمختار منتقل می شوند…”‏

     

    در ادامه این بیانیه می خوانیم: “بسیاری از دانشجویان آزدیخواه و برابری طلب در روزهای دوازدهم و سیزدهم آذر، ‏قبل و بعد از برگزاری اعتراض دانشجویی به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه تهران ربوده و بازداشت شدند. دستگیر ‏شدگان دوازدهم آذر از کسانی هستند که دست اندرکاران فراخوان دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب برای ‏برگزاری این اعتراض دانشجویی بوده اند و بازداشت شدگان سیزدهم آذر شرکت کنندگان و حامیان دانشجویان بازداشتی ‏بوده اند. گروه اول عموماً در منزل و یا محل کار مورد حمله ی نیروهای ناشناس و لباس شخصی قرار گرفته اند و ‏گروه دوم در اقدام جنون آسای نیروهای امنیتی رژیم در داخل دانشگاه و یا خیابانهای اطراف دانشگاه ربوده و بازداشت ‏شده اند. نکته ی اضطراب آور در این میان این است که در حالی که منزل تعدادی از نیروهای سرشناس جنبش چپ ‏دانشجویی مورد تفتیش نیروهای امنیتی ای قرار گرفته است که حکم وزارت اطلاعات و دادسرای انقلاب را در دست ‏داشته اند اما بعد از گذشت سه هفته همچنان رژیم از تایید بازداشت آنها خودداری می کند و هیچ اطلاعی از وضعیت ‏آنها در دست نیست”. ‏

    سعید حبیبی، بهروز کریمی زاده، مجید اشرف نژاد، یاسر پیرحیاتی، پیمان پیران و مهدی گرایلو از جمله این دانشجویان ‏هستند که نه تنها هیچ تماسی با خانواده های خود نداشته اند، بلکه مقامات قضایی از ارائه ی هرگونه اطلاعی در مورد ‏آنها خودداری می کنند و اصولا منکر بازداشت آنها هستند. ‏

    شنیده ها حاکی از آن است که این دانشجویان به بند ۲ ـ الف که تحت نظر اطلاعات سپاه پاسداران اداره می شود، انتقال ‏یافته اند.‏

     

    ‎‎تحصن در دانشگاه اصفهان‎‎

     

    همزمان چند تن از دانشجویان دانشگاه اصفهان نیز در اعتراض به وضعیت این دانشگاه از روز دوشنبه، ۳ دی ماه ۸۶، ‏دست به اعتصاب غذا زده و در صحن دانشگاه متحصن شده اند.این دانشجویان دیروز در حالی وارد ششمین روز ‏اعتصاب غذای خود شدند که حال بعضی از انها وخیم گزارش شده و خانواده های انان نیز با مشکلات فراوانی روبه رو ‏شده اند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر “دانشجویان دانشگاه اصفهان در ترم جاری در چند نوبت تجمعات اعتراض آمیزی ‏در حمایت از دانشجویان در بند دانشگاه امیرکبیر و همچنین به منظور پیگیری مطالبات خود برگزار کرده اند. از زمان ‏انتصاب رامشت به سمت ریاست دانشگاه اصفهان توسط دولت احمدی نژاد، انجمن اسلامی دانشجویان و شورای صنفی، ‏دو نهاد دانشجویی، تعطیل شده است.همچنین در پی فعالیت های خودجوش دانشجویان در ترم جاری، مدیریت دانشگاه ‏چندین نفر از فعالین دانشجویی را به کمیته انضباطی احضار کرده بود. رامشت، رئیس دانشگاه اصفهان، یکی از ‏تندروترین روسای انتصابی در دانشگاه هاست.”‏

     

    به نوشته این سایت دانشجویی، اصلی ترین خواسته های دانشجویان متحصن “تشکیل دوباره انجمن اسلامی، شورای ‏صنفی، تشکیل صنف نشریات دانشجویی، لغو احضارها و احکام کمیته انضباطی و…” است.‏

     

    به گزارش خبرنامه امیرکبیر همچنین “مسئولین دانشگاه اصفهان از زمان آغاز تحصن دانشجویان در روز دوشنبه، ‏مرتبا با منازل این دانشجویان تماس می گیرند و خانواده های آن ها را تهدید می کنند. در پی این مسئله خانواده چند نفر ‏از دانشجویان دچار حمله عصبی شده و به بیمارستان منتقل شده اند. چند نفر از دانشجویان هم به همین علت مجبور به ‏ترک این تحصن شده اند”.‏

     

    ‎‎جلوگیری از آزاد شدن پلی تکنیکی ها‏‎‎

     

    از سوی دیگر برغم تودیع وثیقه، هنوز احسان منصوری، مجید توکلی و احمد قصابان، سه دانشجوی دربند امیرکبیر در ‏زندان هستند و نیروهایی فراقانونی مانع آزادی آنها شده اند. محمد علی دادخواه، وکیل این دانشجویان در همین ارتباط به ‏ایسنا گفته است: “با توجه به اینکه دادگاه عمومی قرار بازداشت موقت را شکسته و آن را به وثیقه تبدیل کرده و ‏خانواده‌های دانشجویان نیز وثیقه را تودیع کرده‌اند، نگهداری آنها در زندان برخلاف قانون و نوعی تضییع حقوق آنان ‏است”. ‏

     

    به گفته آقای دادخواه “همه کسانی که در این زمینه تعلل می کنند باید از نظر قانونی پاسخگو باشند.”‏

     

    با گسترش این فضای ضد دانشگاهی، روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت با صدور اطلاعیه ای ضمن اعتراض به ‏دستگیری گسترده دانشجویان، از تشکیل کمیته ای برای پیگیری آزادی دانشجویان در بند خبر داد. در این اطلاعیه با ‏اشاره به دستگیری بیش از ۱۰۰ دانشجو در کمتر از ۹ ماه آمده است: “شدت برخوردها با دانشجویان از سوی نهادهای ‏امنیتی حکایت از تلاش دولتمردان برای ساکت کردن صدای منتقدان به هر نحو ممکن است و بی شک این نحوه ‏برخورد لزوم اتحاد و حمایت بیشتر نیروهای تحول خواه برای دفاع از حقوق انسانی آحاد جامعه فارغ از هر اختلاف ‏عقیده ای را یادآور می شود. بر این اساس و بنا به اعتقاد راستین خود که همانا دفاع از حقوق انسانی و شهروندی اقشار ‏مختلف جامعه فارغ از عقایدشان است، برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان طیف چپ و همچنین هموطنان ‏دانشجوی کردمان را محکوم و اعلام می نماییم در جهت تلاش برای آزادی این عزیزان و سایر دانشجویان دربند- فارغ ‏از هر گونه اختلاف عقیده ای- کمیته ای را جهت پیگیری آزادی دانشجویان دربند تشکیل داده ایم و تمام تلاش خود را ‏جهت آزادی این عزیزان مبذول خواهیم داشت. از تمام نیروهای تحول خواه نیز می خواهیم تلاش خود را در راه دفاع ‏از ازادی این دانشجویان به کار بندند و معتقدیم اقدام گروه های مختلف در این راه محکی برای میزان پایبندی انها به ‏حمایت از حقوق بشر و آزادی عقیده است”.

     

    آرش معتمد

    روزآنلاین

    تجمع خانوادهای دانشجویان دربند در مقابل زندان اوین

    تجمع خانوادهای دانشجویان دربند در مقابل زندان اوین / مصاحبه با سلطانی، وکیل تعدادی از دانشجویان بازداشت شده طیف چپ 


    صبح دیروز، شنبه ۸ دی ماه، خانواده بسیاری از دانشجویان بازداشتی برای پیگیری وضعیت فرزندان خود از ساعت ۸:۳۰ تا ۱۱:۳۰ جلوی زندان اوین تجمع کردند. خانواده ها با استناد به قول رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس دال بر امکان ملاقات با دانشجویان در بند به مناسبت عید غدیر خواهان ملاقات با فرزندانشان گردیدند.

     

    پس از گذشت مدتی از تجمع خانواده ها، یکی از مسئولین بند ۲۰۹ که خود را انهاری معرفی می کرد، ملاقات کردند. خانواده دانشجویان با شنیدن اظهارات انهاری و نیز با توجه به این که ۲۸ روز از بازداشت فرزندانشان گذشته و تاکنون خانواده ها هیچ خبری از فرزندان خود بدست نیاورده اند، بسیار عصبانی شدند و درگیری های لفظی بین آن ها و انهاری بوجود آمد.

     

    درنهایت شخص دیگری که خود را جانشین مدیر زندان و ناصر معرفی می کرد؛ در میان خانواده ها حاضر شد و با آن ها صحبت کرد. وی در جواب اعتراضات خانواده ها گفت که تا از دادگاه اجازه ملاقات داده نشود هیچ گونه ملاقاتی ترتیب داده نمی شود. همچنین در این تلاش ها به خانواده ها گفته شد که برای پیگیری بیشتر به سالاری کیا معاون قاضی مرتضوی مراجعه کنند.

     

     

    مصاحبه با عبدالفتاح سلطانی

     

    آقای عبدالفتاح سلطانی شما وکالت تعدادی از داشجویان دستگیر شده را به عهده دارید. آیا تا به حال موفق شده‌اید وکالت نامه‌های خود را به امضای موکلان برسانید؟

     

    خیر. ما علیرغم اینکه به معاونت امنیت و بازپرس مربوطه مراجعه کردیم و درخواست کتبی هم دادیم هنوز اجازه ملاقات با آنها و یا تنظیم وکالت نامه را به ما نداده‌اند.

     

    شما وکالت چند دانشجوی بازداشتی را به عهده دارید؟ اسامی آنها چیست؟

    من و یکی از همکارانم قرار است وکالت شش نفررا به عهده بگیریم. اما به درخواست خانواده‌ها نمی توانم فعلا اسامی آنها را بگویم.

     

    آخرین خبری که از وضعیت موکلان خود دارید چیست؟

    این یکی از نگرانی‌های فعالان حقوق بشر درایران است. در مواردی که الان موضوع بحث ما هستند و هم در مواردی در گذشته، متهمین وقتی دستگیر می‌شوند یک یا دو ماه و گاه بیشتر از آن، یک وضعیت بلاتکلیف دارند. یعنی نه خانواده‌ها می‌دانند که چه مقامی اینها را دستگیر کرده و نه می‌دانند در چه شرایطی هستند و نه امکان ملاقات به وکیل و یا خانواده‌ها داده می شود. در مورد برخی دستگیرشدگان ما حتی نمی‌دانیم که در اختیار زندان هستند یا خیر. در باره تعداد کمی از دستگیر شدگان از زندان سوال شده و زندان درباره آنها اظهار بی اطلاعی می کند. لذا معتقد هستیم دستگیری این دانشجویان، نگهداری آنها در جای نامشخص و نامعلوم و عدم اجازه ملاقات با وکیل و خانواده از موارد نقض آشکار حقوق بشر است.

    ما از مسئولان می خواهیم با عده‌ای جوان که جز برگزاری سالگرد یک حادثه تاریخی و ابراز نظر آرام و غیر خشونت آمیز کار دیگری نکرده‌اند، چنین نکنند. چنین برخوردی با اینها از انسانیت بدور است.

     

    آیا تا به حال هیچ ارگانی مسئولیت بازداشت‌ها را به عهده گرفته‌است؟

    در مورد تعداد زیادی پاسخ مثبت است. معاونت امنیت دادسرای تهران گفته است که تعداد زیادی از دستگیرشدگان در اختیار آنها هستند.

     

    آیا شما به عنوان وکیل عده‌ای از دستگیر شدگان، توانسته‌اید با مسولان این ارگان در تماس بوده و با آنها صحبت کنید؟

    مراجعه داشتیم. ما را به یکی از بازپرس‌ها محول کردند. ایشان گفته‌اند که در حال تحقیقات هستند. ما برای تنظیم وکالت نامه تقاضا دادیم ولی گفتند که فعلا اجازه ملاقات نیست و از طریق خانواده‌ها با ما تماس می‌گیرند.

     

    نام این بازپرس چیست؟

    معمولا بازپرس شعبه دوم معاونت امنیت به آن می گویند.

     

    چه ارتباطی به قاضی حداد دارد؟

    قاضی حداد در راس تشکیلات است. این تشکیلات در دادگاه انقلاب مستقر است. نام آن معاونت امنیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران است. طی هشتاد - نود سالی که دادگستری و دادسرا داشتیم چنین معاونتی برای دادسرای تهران تعریف نشده بود. اخیرا یکی دو سال است این معاونت شکل گرفته. مسئولیت آن به عهده آقای حسن زارع دهنوی معروف به قاضی حداد است. البته این هم از شگفتی‌های روزگار است که قاضی برای خودش اسم مستعار انتخاب می کند.

    به هر حال این معاونت چند بازپرس و دادیار دارد و اینها پرونده‌های سیاسی را که معروف به پرونده‌های امنیتی هستند، رسیدگی می کنند.

     

    آیا دادگستری به لحاظ قانونی حق داشته چنین معاونتی را بدون تصویب قانون تعریف کند؟

    ببینید. در این امر اختلاف نظر وجود دارد. برخی معتقدند چون قانون گفته است که دادستان می تواند به تعداد لازم برای خودش معاون داشته باشد، ایجاد معاونت جدید در آن تعریف می گنجد. ولی از دید بنده چنین نیست و بعضی از حقوقدانان دیگر نیز معتقدند باید تشکیلات دادسرا توسط قانونی که مجلس تصویب می کند تعریف شود و از آنجا که طی ده‌ها سال گذشته چنین معاونتی وجود نداشته اصولا نباید چنین معاونتی ایجاد شود. به ویژه که در اصل ۱۶۸ قانون اساسی تاکید شده که متهمان سیاسی باید در دادگاه‌های علنی و با حضور هیئت منصفه محاکمه بشوند. متهمینی که در این دادگاه ها محاکمه می شوند باید در دادسرایی مورد تحقیق قرار بگیرند که در دادسرای عمومی باشد و نه در یک دادسرای ویژه با شرایط ویژه.

    از نظر بنده به لحاظ قانونی در این امر جای بحث و اشکال است اما متاسفانه عده‌ای حاضر نیستند تمکین کنند به قانون و با یک توجیه به ظاهر قانونی هر کاری را که مایل باشند انجام می‌دهند.

     

    آیا شما از ملاقات خانواده‌ها با آقای محمدی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس اطلاع دارید؟

    من در جریان هستم که خانواده‌ها به کمیسیون امنیت ملی مجلس رفتند و در آنجا با نمایندگانی ملاقات داشتند.

     

    من در گزارشی خواندم که آقای دکتر محمود محمدی، نماینده آباده و رئیس کمیته روابط خارجی کمسیون امنیت ملی جمهوری اسلامی به خانواده‌ها گفته که همه دستگیرشدگان مجرم هستند. نظر شما در این رابطه چیست؟

    من این جمله را نشنیده‌ام و نمی دانم که آیا کسی این جمله را گفته یا نگفته. اما نکته این است که اگر همه دستگیرشدگان گناهی مرتکب شده باشند، که نشده‌اند، تا زمانی که از سوی یک مرجع دارای صلاحیت محکوم نشده باشند به آنها می گویند متهم. متهم با مجرم فرق دارد نماینده مجلس باید بداند که در مرحله تحقیقات حق نداریم به هیچ انسانی واژه مجرم را اطلاق کنیم.

     

    آیا می توان ادعا کرد که روند دستگیری دانشجویان از ابتدا تا به حال زیرپا گذاشتن قانون توسط آمران وعاملان این دستگیری‌ها را در بر می گیرد؟

     

    من معتقدم یک جریان تندرو و افراطی در دستگاه قضایی وجود دارد که متاسفانه اغلب پرونده‌های سیاسی را این جریان پیگیری می کند و در عمل دیده شده که هر جا خارج از این جریان پرونده مورد دادرسی قرار گرفته برخورد مطلوبی به آن شده است. نمونه آن پرونده‌ای است که خود من داشتم. علیرغم اینکه به پنج سال حبس و پنج سال محکومیت قضایی محکوم شدم در دادگاه تجدید نظر از کلیه اتهامات برائت حاصل کردم. آقای مددی نمونه دیگری است که اخیرا اتفاق افتاد.

    آن جریان افراطی که مد نظر من است متاسفانه دست به بازداشت‌های خود سرانه میزند. قوانین را مراعات نمی‌کند. هر کسی سخنی گفته باشد که با سلیقه آن جریان افراطی مطابق نباشد با اتهامات واهی دستگیر شده و به زندان برده می شود. من معتقدم قضات صادقی در دستگاه قضایی وجود دارند که با این برخوردهای غیرقانونی مخالف هستند ولی متاسفانه قدرت دست آنها نیست. قدرت دست همان عده قلیل افراطی است که آنها متاسفانه به هیچ ضابطه‌ای پایبند نیستند.

     

    گام بعدی شما برای دانشجویان چیست؟ چه اقدامی در نظر دارید؟

    ما سعی می کنیم به دادسرا مراجعه داشته باشیم. مکرر مراجعه خواهیم کرد. ما اینقدر به این در بسته می کوبیم تا باز بشود و بتوانیم با موکلان خود ملاقات داشته باشیم

     

    آوای دانشگاه و مهرگان

    نشریه دانشجویی “خانه متروک” سه ماه توقیف شد

    نشریه دانشجویی “خانه متروک” سه ماه توقیف شد 


    خبرنامه امیرکبیر: نشریه دانشجویی خانه متروک در دانشگاه علم و صنعت، در جلسه کمیته ناظر بر نشریات به سه ماه توقیف و توبیخ کتبی مدیرمسئول آن محکوم شد. خانه متروک به دلیل شکایت شش تن از مدیران ستادی دانشگاه که نام آن ها حتی به مدیر مسئول این نشریه نیز اعلام نشده است، به کمیته ناظر فراخوانده شد.

     

    در شماره ۴۰ نشریه خانه متروک که مقارن با تریبون آزاد شورای صنفی به چاپ رسید، در یک مطلب مدیران مختلفی از جمله رییس حراست و دبیر کمیته انضباطی مورد سوال قرار گرفته بودند. نشریه خانه متروک که به دنبال توقیف نشریه “صبح” در تابستان امسال، منتشر می گردد، در این ترم موفق به انتشار به ۵۰ شماره شد.

     

    گفتنی است جلسه کمیته ناظر بر نشریات بدون حضور چلداوی، ریاست کمیته که از سمت معاونت دانشجویی استعفا داده است، برگزار گردید. این چندمین بار است که کمیته ناظر بر نشریات انتهای ترم را با توجه به ساکت تر شدن دانشگاه، برای برخورد با نشریات بر می گزیند.

     

    بررسی فعالیت‌های آزادی‌خواهانه ایرانیان در گفت و گو باسحابی

    بررسی فعالیت‌های آزادی‌خواهانه ایرانیان در گفت و گو باسحابی 


    عبدالرضا تاجیک: گفت و گویی کوتاه زمینه ساز طرح دو دیدگاه متفاوت در خصوص چگونگی فعالیت های آزادی خواهانه ایرانیان وطن دوست شد. مهندس عزت الله سحابی در گفت و گو با خبرنگار روزنامه اعتماد بر این نکته تأکید کرده بود که "یک مبارز با تجربه ملی به سادگی دچار سرخوردگی نمی شود." او در این گفت و گو انگشت بر شور و حرارت، جوان بودن و کمی تجربه فعالان جریان اصلاح طلب گذاشته بود. انتقادی که با واکنش برخی فعالانی مواجه شد که برای فعالیت های آزادی خواهانه خود به خارج از کشور مهاجرت کرده بودند. اینک او با پاسخ به سؤالات مطرح شده، در بسط و تبیین دیدگاه های خود تلاش کرده است.

    - به نظر شما ترک صحنه آزادی‌خواهان در داخل و رفتن به خارج چه تبعاتی می‌تواند داشته باشد؟ آیا فکر می‌کنید ترک ایران به منزله دور افتادن از جنبش ملی و مبارزه ملی است؟ به عبارت دیگر آیا فعالیت‌های آزادی‌خواهانه و وطن‌دوستانه افراد به اینکه در داخل یا خارج از کشور باشند، مربوط و معطوف است؟

    انجام تکلیف ملی و اجتماعی و پیگیری حقوق یک ملت با زندگی در داخل یا خارج از کشور تفاوتی اصولی و ارزشی ندارد مگر به لحاظ عملیاتی.

    طبیعی است وقتی همه راه‌های فعالیت‌های آزادی‌خواهانه و تلاش برای دموکراسی در داخل با هر سطح و شکلی مسدود می‌شود و نمی‌توان در داخل به تلاش برای پیشبرد حقوق حقه و صددرصد قانونی مردم مگر با تحمل هزینه‌های سنگین ادامه داد و از سوی دیگر امکان مبادله فکر و پیام میان مردم و فعالان هم وجود ندارد، هیچ ایرادی به اینکه به جایگاه امن هجرت شود، وجود ندارد.

    همان‌گونه که جنبش‌ها و نهضت‌های بزرگ تاریخ حتی نهضت‌های انبیا هم در هجرت موفق به پی‌ریزی جامعه و تمدن نوین و تربیت انسان‌های تراز نوین شدند. بنابراین بحث بر سر حقانیت یا بطلان هجرت نیست بلکه بحث بر سر کارآمدی و ثمرات عملیاتی شدن یک جنبش در خارج است. این در حالی است که میزان کارآمدی به میزان جذب و بسیج مردم برای فعالیت‌های سیاسی یا اجتماعی است. در این مورد هم رکن و هسته یک جنبش ملی که به علت مقاومت جناح حاکم، کارش به ایستادگی کشیده شده است در درون کشور است.

    - بر چه اساسی این نظر را ارائه می‌دهید؟

    به این دلیل که فشارها، تعدیات، جهالت‌ها، نامردمی‌ها و فسادها به طور مستقیم بیشتر در داخل تجربه می‌شوند. در داخل کسب اطلاعات مستقیم است و در همین جا است که از عارف و روشنفکر گرفته تا توده مردم طعم سختی‌ها و فضای بسته را می‌چشند.

    - اما این در حالی است که برخی از فعالان سیاسی با مهاجرت خود به خارج از کشور زمینه آگاه سازی افکار عمومی را فراهم کرده اند.

    مسوولان جمهوری اسلامی نشان داده‌اند که برای اعتماد کشورها و ملت‌های جهان نسبت به خود اهمیتی قائل نیستند و قید بدنامی یا شهرت به انحصارطلبی، استبداد و نقض حقوق بشر را زده‌اند و در برابر جو جهانی، حالت بی‌اعتنایی را برای خود انتخاب کرده‌اند چنانچه نسبت به نامه سیصد چهره فرهنگی که آقای گنجی زحمت امضا گرفتن از آنها را کشیده‌اند همین موضع را اتخاذ کردند.

    - یعنی شما توصیه‌ و گاه اعمال فشار حاکمیت به معترضان خود به ویژه آنها که پتانسیل چهره شدن دارند، مبنی بر اینکه به خارج از کشور مهاجرت کنند را در این راستا ارزیابی می‌کنید؟

    بله. آنها فکر می‌کنند اگر چنین چهره‌هایی در داخل بمانند احتمال جذب مردم و تکوین نطفه ایستادگی وجود دارد. در حالی که اگر آنها به خارج بروند حتی اگر هم به اقدامات جدی در مقابله با نظام دست بزنند به علت آنکه از نظر مردم داخلی دور هستند به حکم آنکه «از دل برود هر آنکه از دیده برفت»، موجبات تکوین و تکامل نطفه‌های ایستادگی درونی را نمی‌توانند فراهم کنند. به خصوص اگر برخی از مهاجران به طور علنی همکاری و کسب حمایت و قدرت را از دولت یا قدرت خارجی پیشه کنند. در این صورت است که مردم در داخل نمی‌خواهند از تلاش‌های قانونی و پایبندی‌های ملی و وطنی تجاوز کرده و به دنبال آن‌گونه مهاجران بروند. بنابراین مبارزه در خارج از این جهت هم موجب عدم بسیج مردم در داخل می‌شود.

    - بر این اساس شما برای کار در داخل کشور جایگاه متن و برای خارج از کشور جایگاه حاشیه‌یی قائل هستید؟

    این نگاه نه به خاطر اهمیت خاص برای امثال خود ما که در داخل زندگی می‌کنیم، بلکه از این جهت که در درون کشور است که هم تعدیات، بی‌قانونی‌ها و فشارها به طور مستقیم احساس می‌شود و هم مسائل و ملاحظات امنیتی و تاکتیکی که به طور روزمره مطرح هستند و نیاز به چاره‌اندیشی دارند، موضوعیت می‌یابد. بنابراین به طور طبیعی این حاشیه است که باید خود را با متن وفق دهد تا وظیفه تقسیم کار اجتماعی به نحو احسن انجام شود.

    - اما دیدگاه‌های دیگری‌ نیز در سطح فعالان سیاسی ایران به خصوص در خارج از کشور وجود دارد. همانگونه که سازمان سوسیالیست‌های ایران در نشریه متعلق به خود با اشاره به مصاحبه شما با روزنامه اعتماد، این مصاحبه را فرصتی دانسته‌ است که دو پلت‌فورم با دو نگاه متفاوت به ارزش‌های ملی و دموکراتیک و همچنین اجرا و اعمال قوانین حقوق بشر در ایران مطرح و در برابر یکدیگر قرار بگیرند. در این نشریه آمده است که «ورود به این گفت‌وگو دقت و ظرافت‌های خاص خود را دارد که اگر به آنها توجه نشود باعث تقویت دیدگاهی خواهد شد که مخالفان نظر خود را الزاماً جزء مدافعان سیاست‌های استبدادی و ناقض حقوق بشر و بالاخره جزء نیروهایی ارزیابی می‌کنند که از کاروان پیشرفت جهانی عقب مانده است. نظر آقای علی افشاری بیان‌کننده دیدگاهی است که می‌خواهد ثابت کند که پیشرفت، تکنولوژی و اقتصاد جهانی شده ایجاب می‌کند که نیروهای سیاسی تحول‌خواه، چشم‌های خود را بشویند و ارزش‌های ملی و دموکراتیک و شیوه‌های تحقق آنها را از نو مورد ارزیابی و کالبدشکافی قرار دهند.»

    در این مورد نوعی مغالطه یا خلط مبحث وجود دارد. به این معنی که بین مفهوم جهانی شدن و جهانی‌سازی خلط شده است. جهانی شدن مفهومی است که از دو یا سه دهه قبل از پایان قرن بیستم در جهان آغاز شده و به سبب گسترش و در واقع انقلاب در ارتباطات همه جهانیان به سوی نوعی هماهنگی و وحدت اطلاعاتی‌ و فرهنگی می‌روند. اما جهانی کردن یا نظم نوین جهانی، همان فرآیندی است که پس از فروپاشی شوروی سابق و رویکرد چین به سوی اقتصاد بازار شکل گرفت. زمانی که دولت ایالات متحده به ریاست جرج بوش پدر اعلام کرد، جهان امروز به سوی نظم نوین رفته است معنای آن صلح و دموکراسی تحت رهبری ایالات متحده امریکا بود. این در حالی است که رهبران قبل و بعد از جرج بوش پدر نیز اعلام کرده‌اند حیطه امنیت ملی امریکا، خلیج‌فارس را که مرکز بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان است هم دربر می‌گیرد. بنابراین از نظر رهبران امریکا اعم از دموکرات، جمهوریخواه و نئوکان‌ها این منافع ملی امریکاست که در سراسر جهان به ویژه بر خلیج‌فارس سایه انداخته است. به هر حال باید از این محل حراست و هر مانعی از سر راه آن برداشته شود. پس جهانی کردن به معنای غلبه و سیطره منافع ملی ایالات متحده امریکاست و این با جهانی شدن تفاوت ماهوی دارد. در جهانی شدن سلطه و برتری و سرکردگی خاص از پیش تعیین شده‌ ای وجود ندارد، میدان رقابت آزاد در سطح جهان در سطح جهان است.

    هویت تاریخی ملت‌ها در قالب منافع اقتصادی و سیاسی امروزشان تبلور می‌یابد. بنابراین هر ملتی ولو آنکه به لحاظ فرهنگی و ارزش‌های جهانی شده امروزی تسلیم یا در واقع عادت کرده باشد، منافع اقتصادی و سیاسی آن خدشه‌یی نمی‌پذیرد و ملت‌ها می‌توانند در چارچوب منافع ملی خود در کاروان پیشرفت و ترقی بشریت مشارکت کنند و خود نیز پله‌های ترقی و تعالی مادی و معنوی و اقتدار و امنیت ملی خود را تجربه کنند.

    بنابراین چشمان را از چه چیز باید شست؟ از استقلال و تمامیت ارضی‌مان یا از هویت تاریخی‌مان که سابقه تمدن سه یا چهار هزار ساله دارد؟ ذخایر طبیعی و ذخایر انسانی و معنوی یا از حق پیشرفت و ترقی آزاد و مستقلمان؟

    - در ارتباطات بین‌المللی همواره چشم ما به این است که در مراودات و بده‌بستان‌ها چیزی مادی و ملموس برای خود به‌دست بیاوریم تا مایه توسعه و رشدمان شود و در شرایطی که ایالات متحده دامنه منافع ملی خود را به هزاران کیلومتر دورتر از سرزمین خود یعنی خلیج‌فارس گسترانده است آیا ما حق نداریم از منافع خودمان دفاع کنیم؟

    منافع ملی تغییر ماهیت نمی‌دهند اگرچه ممکن است بر حسب شرایط و متقضیات زمانه شکل تعقیب و پی‌گیری آن تغییر کند.

    بنابراین باید بدانیم که در کنار حقوق بشر و مردم‌سالاری که ما طالب آن هستیم و با حاکمیت داخلی اختلاف داریم، مسوولیت حفظ و حراست از منافع و مصالح و امنیت و تمامیت ارضی کشور را هم برعهده داریم.

    - با توجه به تعریضی که آقای اکبر گنجی پس از مصاحبه شما با روزنامه اعتماد، داشتند من این سوال را مطرح می‌کنم، آیا جریان مردم‌سالاری حق دارد با موسسات و مقام‌های خارجی یا محافل عمومی بین‌المللی مانند سازمان ملل و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل تماس بگیرد و ناله ملت خود را به اطلاع آنها رسانده و از آنها کمک قانونی بخواهد یا آنکه اینگونه تماس‌ها تنها حق حاکمان است که به چیزی جز اعمال اقتدار و سلطه انحصاری خود نمی‌اندیشند.

    بدیهی است که حق هر جریان ملی این است که برای استیفای حقوق طبیعی و قانونی مردم خود تلاش کند و ناله و فریاد ملت خود را به جهانیان برساند و از آنها در حدود قانونی و غیر مداخله‌جویانه کمک بخواهد. البته در این مورد رعایت نکاتی برای رعایت خلوص و عدم وابستگی جریان، ضروری است.

    اول آنکه جنبش در وجود یک فرد یا شخصیت خلاصه نمی‌شود مگر آنکه از طرف مرکزیت جریان آزادی‌خواهی به فرد یا افرادی ماموریت داده شود تا با فلان سازمان رسمی جهانی یا یک حزب یا جمعیت غیر بدنام خارجی تماس گرفته و پیام جریان آزادی‌خواهی را به آنان برساند و پاسخ یا پیام آنها را هم به جریان آزادیخواه در داخل کشور گزارش دهد.

    دوم آنکه حق فوق مستلزم این است که فرد یا افرادی که از سوی مرکزیت جریان آزادیخواه برای مذاکره و تماس ماموریت می‌یابند نسبت به هویت و سوابق طرف مذاکره‌کننده اطمینان پیدا کنند.

    چرا که وقتی تماس و روابط میان دو دولت رسمی و قانونی و عضو جامعه ملل که در چارچوب نظام روابط بین‌الملل به رسمیت شناخته شده‌اند، مطرح می‌شود، در آغاز تماس نسبت به معرفی افراد مذاکره‌کننده طرف مقابل دقت بسیار صورت می‌گیرد. بنابراین در این مورد هم که از طرف یک جریان آزادی‌خواه با مقام‌های خصوصی یا عمومی جهانی یا یک کشور قرار ملاقات و مذاکره گذاشته می‌شود، با توجه به اینکه این حرکت ملی نه در داخل کشور از طرف حاکمیت به رسمیت شناخته شده و نه در صحنه بین‌المللی حقوق خاصی برای آن قائلند، آیا بی‌قید و بی‌ضابطه با هر گروه یا نمایندگان دولتی می‌توان تماس گرفت؟ بنابراین به دنبال شناسایی هویت و سابقه افراد مذاکره‌کننده، نسبت به سمت، سوابق و جایگاه آنها اقدام جدی به عمل آمده و تمام مذاکرات و جزئیات ثبت و ضبط شده برای مرکزیت جریان آزادیخواه ارسال شده تا معلوم شود در مذاکرات چه داده و چه گرفته شده است. بدین‌ترتیب، هم راه هرگونه سوءتفاهم و سوءتعبیر بسته می‌شود و هم مقام های داخلی نتوانند اتهام و بهانه خیانت و وطن‌فروشی یا معامله بر سر وطن را نسبت به آزادی‌خواهان زحمتکش وارد سازند. از طرف دیگر امکان وارد کردن خدشه و تردید توسط گروه‌های رقیب نیز کاهش می‌یابد.

    بدین ترتیب یک حرکت ملی می‌تواند به‌رغم مخالفت‌ها و فشارهای داخلی به پیش‌رود و اگر توانایی آن را ندارد که مسوولان داخلی را به تمکین نسبت به حقوق ملت وادارد، لااقل خود حرکت ملی با دستیابی به یک انسجام درونی، ارزش و اعتبار ملی و جهانی خود را تثبیت کرده و رشد دهد تا لحظه‌های تقدیر فرا رسد. مانند جنبش استقلال‌طلبی هندی‌ها در هندوستان در زمان استعمار انگلستان که از چنین ویژگی‌ها و هشیاری‌هایی برخوردار بود.

    - در نشریه‌یی سخن از این رفته است که یکی از آقایان فعال و حاضر در خارج از کشور در کمیته‌یی به نام روابط خارجی (سنا یا کنگره) حاضر شده و گفت‌وگو کرده است. اعضای این کمیته، یک نفر رئیس سابق سیا و دیگری رئیس سابق اف‌بی‌آی و سومی از موسسه رو بوده‌اند که آن موسسه نیز از موسسه‌های وابسته به دولت امریکا بوده است. آن افرادی که با این کمیته تماس گرفته‌اند چقدر اطمینان به حسن‌نیت این کمیته با چنین ترکیبی داشته و دارند که صرف نظر از مسائل و اتهام‌هایی که چنین نهادهایی نسبت به جمهوری اسلامی دارند، مطامع و مقاصدی نسبت به استقلال و منافع و مصالح ملی ما ندارد.

    حرکت آزادی‌خواهی مردم ایران نه می‌خواهد و نه می‌تواند از مصالح و منافع ملی ایران جدا باشد و نسبت به آن مسوولیتی نداشته باشد که در غیر این صورت جایگاه و اعتبار خود را نزد اکثریت مردم ایران از دست خواهد داد و این در حالی است که همه موجودیت و اعتبار یک جنبش به میزان اعتبار و جایگاه آن نزد توده مردم است.

    - اما این سوال مطرح است که چرا فعالیت‌های آزادی‌خواهانه مردم ایران که قریب به ربع قرن است در داخل و خارج از کشور جریان دارد، هنوز گامی موثر برنداشته است؟

    این عدم پیشرفت از یک سو مربوط به جبهه انحصار داخلی است که حاضر نیست حتی یک بار یک قدم به سوی تمکین نسبت به حقوق ملت، مندرج در مبانی انقلاب و مصرح در قانون اساسی اول و حتی دوم بردارد.

    و از سوی دیگر به افراد و نیروهای مدافع دموکراسی و حقوق ملت برمی‌گردد که هنوز نتوانسته‌اند به تدوین و تنظیم اهداف فوری و درازمدت یا حداقلی و حداکثری یا تنظیم روابط و مناسبات و تقسیم کار و وظایف دست یابند.

    این در حالی است که هیچ حرکت سیاسی یا اجتماعی را نمی‌توان واقعاً موجود و بالفعل خواند مگر آنکه به تدوین اصول، مرام و ضوابط و مقررات و به نوعی تقسیم کار و مسوولیت‌ها بپردازد. در غیراین صورت فقط جوشش احساسات یا ظهور آرمان‌ها خواهد بود که ممکن است با گذشت زمان فروکاسته یا تبدیل به ضد خود شود.

    - بحث‌ها و گله‌گذاری‌هایی درخصوص چگونگی تلاش برای تثبیت حرکت‌های مردم‌سالاری میان فعالان و تلاشگران ایرانی رخ داده است. در این میان مهندس سحابی نیز مورد نقد و اعتراض قرار گرفته و می‌گیرد.

    اشکالی ندارد. یک نفر آنقدر مهم نیست که در سرنوشت یا راهبرد یک جنبش ملی و سراسری این اندازه موثر باشد. صرف نظر از اینکه در این مدت مرتکب اشتباهی شده باشم یا نه آیا بهتر نیست که پس از ربع قرن به طرح و تدوین ضوابط و قانونمندی‌هایی بپردازیم که برای یک جنبش ملی جنبه اصولی و ارزشی دارد، آنگاه براساس همان ضوابط هر کس قصور یا اشتباهی داشته باشد در رفع و جبران آن از او بخواهیم که اقدام کند؟

    - در مصاحبه کوتاهی که شما با روزنامه اعتماد انجام داده اید اشاره ای نیز به فعالیت ها و اقدامات آقای گنجی داشته اید.

    برخی افراد از این سخنان اینطور برداشت کرده اند که شما نسبت به اقدامات و تحرکات فعلی آقای گنجی انتقاد دارید. بر این اساس آیا شما معتقدید که ایشان از اصول خود عدول کرده اند؟

    خیر. منظور من این نبوده است که آقای گنجی از اصول خود عدول کرده اند. بدیهی بوده و هست که یکی از اصول قطعی ایشان همان مبارزه ملی و استقلال طلبانه است. بر این اساس من هرگز نظر نداشته و ندارم که آقای گنجی برای حمله نظامی امریکا به ایران، تبلیغ می کند.

    - پس انتقاد شما در کجا قرار می‌گیرد؟

    نظر من در آن گفت و گوی کوتاه این بود که آقای گنجی در سال 1378 بعد از پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس ششم به قدری خوشحال و هیجان زده بودند که در میزگردی که در تاریخ 21 اسفند 1378 در حسینیه ارشاد برگزار شد،اعلام کردند که ما در مجلس ششم خیلی کارها انجام خواهیم داد. حتی گفته شد که برخی از اصول قانون اساسی اصلاح خواهد شد. من نسبت به این سخنان یا وعده ها حرف داشتم. بنابراین حرفم در گفت و گو با روزنامه اعتماد این بود که در پیروزی اولیه و موقت معمولاً افراد جوان، خیلی زود هیجان زده می شوند و وعده هایی می دهند که حاکی از عدم توجه به موانع پیش رو است. در حالیکه افراد سرد و گرم چشیده می دانستند که موانع وجود دارد. چنانچه جناح راست در برابر خواست مردم عقب ننشست. این در حالی بود که در پایان همان سال آقای حجاریان ترور شد و در اوایل اردیبهشت 1379 مطبوعات به صورت فله ای توقیف شدند و بقیه حوادث و بحران هایی که اتفاق افتاد. در هرصورت من به آقای گنجی علاقه مندم و از زحماتی که کشیده و صدماتی که تا کنون تحمل کرده اند تقدیر می کنم، به خصوص بعد از دیدگاه ایشان در تاریخ 27 آبان 1386 پیرامون کمک مالی محافل و مقام های خارجی. بنابراین اگر سوء تفاهمی پس از گفت و گوی اینجانب با روزنامه اعتماد پیش آمده باشد، پوزش می خواهم. اما امیدوارم آقای گنجی، توصیه برادر پیر خود را بپذیرد و سعی کند با دوستان قدیم و هم رزمان خودشان در جنبش دوم خرداد یا جبهه مشارکت حرکت کنند. چراکه حرکت جمعی حتی اگر کندتر و پرفراز نشیب تر باشد، آثار درازمدت تری برای ملت و مبارزان راه ملت دارد.

       پایان خبر

    خاتمی 15 دی‌ماه راهی خوزستان می‌شود

    خاتمی 15 دی‌ماه راهی خوزستان می‌شود


    نوروز: آقای خاتمی، رییس‌جمهوری پیشین ایران، در ادامه سفرهای خود به استان‌ها و شهرستان‌های مختلف کشور این هفته راهی خوزستان می‌شود.

    دکتر مهدی بخشنده مسئول هماهنگی سفر آقای خاتمی به استان خوزستان در این‌باره به خبرنگار نوروز اعلام کرد: با دعوت هیات‌امنای بنیاد خوزستان‌شناسی و به منظور شرکت و سخنرانی در کنگره بزرگداشت علامه وحید بهبهانی و همچنین با توجه به عوت گسترده اقشار مختلف مردم استان خوزستان و به‌ویژه احزاب و فعالین سیاسی اصلاح‌طلب استان،‌ نخبگان،‌ اساتید،‌ علما و روحانیون، ‌جناب آقای خاتمی روزهای 15 و16 و 17 دی‌ماه میهمان مردم خونگرم استان خوزستان خواهند بود.

    وی افزود: جناب آقای خاتمی علاوه بر شرکت در کنگره آیت‌الله وحید بهبهانی، یک سخنرانی عمومی در جمع مردم استان و نشست‌هایی با احزاب و گروههای اصلاح طلب، نخبگان استان، تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی خواهند داشت.

    بخشنده با بیان اینکه «جمعی از علما و شخصیت‌های ملی آقای خاتمی را در سفر همراهی خواهند کرد»، گفت: آیت‌الله توسلی و آیت‌الله موسوی بجنوردی نیز در این کنگره سخنرانی خواهند داشت.

    به گفته مسئول هماهنگی سفر آقای خاتمی به استان خوزستان، «همزمان با اعلام سفر جناب آقای خاتمی به استان خوزستان در چند روز گذشته موج حرکت‌های خودجوش مردمی و نیز شرکت فعال کلیه گروه‌های سیاسی اصلاح‌طلب به منظور استقبال گسترده از ایشان به چشم می‌خورد».

    وی در پایان گفت: ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان در استان خوزستان برنامه‌های وسیعی را به منظور استقبال شایسته از آقای خاتمی در دست اقدام دارد و انشاءالله ریز برنامه‌های سفر ایشان در روزهای آینده اعلام خواهد شد.

    خاتمی در دیدار با اهالی هنر

    خاتمی در دیدار با اهالی هنر: متاسفم که فقط عدل علی را در آذوقه بردن شبانه به خانه‌ محرومان می بینیم


    امروز:حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی که به مناسبت عید غدیر خم در جمع هنرمندان در خانه‌ی هنرمندان ایران حاضر شده بود با تبریک این عید خجسته و گرامی‌داشت یاد و خاطره‌ی تمامی درگذشتگان عرصه‌ی هنر به خصوص شاعر معاصر قیصر امین‌پور یادآور شد: در ادبیات و معانی بیان معمولا می‌گویند اسمی که به مصدر توصیف شود نهایت مبالغه در موردش به کار رفته است. من در اینجا می‌خواهم علی (ع) را به سه صفت توصیف کنم علی حق است، علی صبر است و علی عدل است.

    به گزارش سایت امروز به نقل ازروابط عمومیموسسه بارانوی در ادامه اظهاراتش با استناد به فرمایشات پیامبر گرامی اسلام در مورد حضرت علی (ع) که فرموده‌اند حق با علی است و علی با حق است، اضافه کرد: حق می‌چرخد آنجا که علی است و علی می‌چرخد آنجا که حق است.

    رییس موسسه‌ی بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، همچنین خاطر نشان کرد علی (ع) خود حق است و حق را باید با او شناخت.

    خاتمی در ادامه‌ی اظهاراتش با اشاره به یکی از فرمایشات حضرت علی (ع) مبنی بر اینکه حق را با قدر و اندازه معیار مردم نمی‌سنجند، اضافه کرد: اینکه افرادی را معیار حق قرار دهیم از سوی علی (ع) رد شده و ایشان می‌فرمایند حق را بشناسید و آن وقت می‌توانید اهل حق را بشناسید.

    وی اضافه کرد: این تعریف حق بر جوامع گرفتار و استبدادزده ارزش دارد و استبدادگران ظاهرپرست که توهمات خود را عین حق می‌دانند و هر چه سازگار با آن نبود را نفی و دفن می‌کنند و تاب شنیدن سخنی که مخالف توهمات آنهاست را ندارند نمی‌توانند با این تعریف سازگار باشند.

    رییس موسسه‌ی بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، تصریح کرد: بنابراین در این جوامع استبدادزده که مستبدان خود را حق مطلق تصور می‌کنند و می‌گویند همه چیز باید با آنها سنجیده شود و در غیر این صورت همه را محکوم کرده و جامعه را به سمت چاپلوسی هدایت می‌کنند باید حق را شناخت تا از آن طریق بتوان اهل حق را شناخت.

    خاتمی در ادامه به بازخوانی دیگر صفت مولا علی (ع) که صبر ایشان را در بر می‌گیرد پرداخت و گفت: علی (ع) عین صبر و شکیبایی است. شکیبایی مظهر جوهر انسانی است. انسان با آگاهی و اراده انسان است و جز آن باید وی را مجبور کرد تا آنچه را که می‌خواهد انجام دهد یا آنچه را که نمی‌خواهد انجام ندهد.

    وی که در اظهاراتش تقوا را نوعی روزه توصیف می‌کرد صبر را نیز به واسطه‌ی آنکه در انسان نوعی بازدارندگی نسبت به آنچه که تمایل به انجام آن دارد ایجاد می‌کند از این دست برشمرد و گفت: صبر یعنی تحمل آنچه که ناگوار است. در زندگی انسان مصیبت‌های بزرگی پیش می‌آید و خداوند فرموده‌اند که بندگان را با این مصیبت‌ها می‌سنجم، اما در مورد برخی از این مصیبت‌ها صبر مشکل و در مورد برخی دیگر از آنها مشکل‌تر است.

    رییس موسسه‌ی بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها تصریح کرد: اگر انسان عقیده‌ای داشته باشد و این عقیده متوجه سرنوشت جمع باشد و انسان درمان این درد را بداند اما نتواند آن درمان را به خاطر مشکلات بزرگ‌تری که ممکن است پیش بیاورد پیاده کند تحمل این درد بسیار مشکل خواهد بود.

    خاتمی اضافه کرد: در این حالت چنانچه فرد احساس کند اقدام کردن برای این کار جامعه و خود آن فرد را با مشکل مواجه می‌کند یا باید دست به اقدام بزند و مشکلات بزرگ‌تر را بپذیرد و یا باید تحمل کند و صبر پیشه سازد.

    وی اضافه کرد: این درد گاهی به خاطر عدم رشد و ارتقاء جامعه است که خود نمی‌تواند درمان را بیابد یا موانع گوناگون دیگری در راه آن وجود دارد که اگر اقدام شود مشکلاتی به وجود می‌آورد. بنابراین صبر در این مرحله کار دشواری است.

    رییس موسسه‌ی بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، در ادامه با استناد به یکی از فرمایشات امام علی (ع) مبنی بر اینکه صبر کردم در حالی که خار در چشم و استخوان در گلو بودم به طرح این سوال پرداخت که این خار و استخوان چه بود که علی به عنوان شایسته‌ترین فرد برای رهبری جامعه به مدت 25 سال از عرصه‌ی حکومت کنار رفت.

    خاتمی در مورد پاسخ به سوالش اظهار داشت:« علی (ع) حق بود و بر این اعتقاد بود که هیچ نظام و حکمی جز با رضایت مردم نباید تحقق یابد؛ لذا از آنجا که مردم نخواستند صبر کرد و نه تنها صبر کرد بلکه حتی سعی کرد با حکومت‌ها تا جایی که ممکن است همراهی داشته باشد. او صبر و همراهی کرد و بعد از آنکه بر سر کار آمد نیز به خاطر ناآگاهی و سستی مردم باز هم صبر پیشه کرد.»

    وی در ادامه‌ی اظهاراتش به رفتار دیوجانوس فیلسوف مشهور یونانی که با چراغ گرد شهر می‌گشت و انسان جست‌وجو می‌کرد اشاره کرد و از آن به عنوان درد مشترک همه‌ی انسان‌های بزرگ از جمله مولوی نام برد و گفت: امیرالمومنین نیز هنگامی که روی کار آمدند به دلیل سستی و عدم رشدیافتگی جامعه رنج بردند اما صبر کردند.

    رییس موسسه‌ی بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، در ادامه به عدل حضرت علی (ع) پرداخت و اظهار داشت: متاسفم که فقط عدل علی را در آن می‌شناسیم که او شبانه آذوقه برمی‌داشت و در خانه‌ی محرومان می‌رفت. این بعد از شخصیت علی (ع) مهم است اما جفاست که عدل علی (ع) را به این بشناسیم و با صدقه در جهت رفع فقر برآییم.

    خاتمی با تاکید بر اینکه کل جامعه را صدقه‌گیر کردن عدل نیست، گفت: نباید سرمایه‌هایی که باید صرف غنی کردن بخش‌های مختلف جامعه شود را اینطور صرف کرد.

    وی در ادامه به یکی از فرمایشات دیگر حضرت علی (ع) که بعد از رسیدن به حکومت در پاسخ به درخواست معامله و کنار آمدن با معاویه حاضر نشدند پیروزی و موفقیت را با کنار آمدن با فردی ستمگر به دست آورند؛ گفت: این روح سیاست علی (ع) است. حالا این روح سیاست را با روح سیاست گذشته و حال مقایسه کنید.

    رییس موسسه‌ی بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها که سیاست علی (ع) را سیاستی که حاضر نشد هیچ چیز را قربانی موفقیت و پیروزی خود کند معرفی می‌کرد، یادآور شد: مهم این نیست که چهار سال، چند ماه یا 400 سال حکومت کنیم. مهم این است که حکومت ما چه ماهیتی داشته باشد.

    خاتمی در ادامه به جایگاه حق انسان از دیدگاه علی(ع) پرداخت و گفت: علی (ع) مهمترین حق انسان را آزادی و آزادگی انسان می‌داند و شگفت‌انگیز است آنچه که در مردم می‌گوید و تاکیدی که بر حق مردم دارد بزرگ‌ترین عامل برای آگاهی آنها از این حق می‌شود.

    وی اضافه کرد: هیچکس در طول تاریخ مردم را اینطور با آزادی و آزادگی و آزادی حق بیان آشنا نکرد و چه بسا که قدرتمندان از این امر پرهیز داشتند.

    رییس موسسه‌ی بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، در ادامه به دیگر فرمایش حضرت علی (ع) مبنی بر اینکه اگر خواست مردم نبود آخر کار همان می‌کردم که بعد از رحلت پیامبر(ص) انجام دادم، اظهار داشت: عدالت، مردم‌سالاری و حاکمیت در سرنوشت چیزی نیست که قدرت‌ها آن را لطف کنند و بدهند که البته نمی‌خواهند، مردم باید بخواهند. علی (ع) چنان عدالتی داشت که این مفاهیم را تعریف کرد و عاقبت قربانی حق‌طلبی خود شد.

    خاتمی در پایان تصریح کرد که دنیای امروز ما بیش از هر زمانی به عدالت علی (ع) نیاز دارد.

    در ادامه این مراسم، احمد مسجد جامعی وزیر سابق وزارت ارشاد گفت: با وجود آنکه امام علی(ع) به لحاظ زمانی و مکانی به ایران تعلق نداشته ولی به علت خصلت و ارزشهایی که ذهن ایرانیان را دائما به خود مشغول کرده پیوسته الگوی ما بوده است.

    وی افزود: در ایران قدیم خاندانهای بزرگ پهلوانی همیشه با دیو و دد درگیر بودند که این پهلوانان صرفا مرزبانی مرزهای ایران را نمی کردند بلکه مرزبان نظام فکری و ارزشی ایران هم بودند.

    مسجد جامعی با تاکید بر همنشینی نمادهای ملی، عرفانی و دینی در تاریخ ایران گفت: این نمادهای به هم پیوسته جوهره ارادت ایرانیان را به امام علی و اهل بیت (ع) نشان می دهد.

    در این مراسم اسماعیل امینی، مصطفی رحماندوست و سید عباس سجادی شعرخوانی کردند و علاءالدین قاسمی به مولودی خوانی پرداخت. همچنین شهرام ناظری همراه با هادی منتظری (نوازنده کمانچه) و مسعود حبیبی (نوازنده دف) به اجرای موسیقی پرداختند. شهرام ناظری نیز به پاس سالها تلاش در عرصه موسیقی تندیس سیمرغ نشان اثر قدرت الله عاقلی را از دست عزت الله انتظامی دریافت کرد.

    در این مراسم گردآفرید حبیبی زاد به نقالی در مدح امیرالمومنین پرداخت و علی اکبر شیرخدا و گروهی از دف نوازان کردستان و کرنا نوازان گیلان نیز به اجرای برنامه پرداختند.

    این جشن با همکاری خانه هنرمندان ایران ، موزه ملی قرآن کریم و موسسه بین المللی گفت و گوی فرهنگ ها و تمدن ها برپا شد.

       پایان خبر

    دکتررضا خاتمی:اگرانتخابات مجلس هفتم بخواهد تکرار شود، ما نیستیم

    دکتررضا خاتمی در گفت‌وگو با روزنامه «سرمایه»:
    اگرانتخابات مجلس هفتم بخواهد تکرار شود، ما نیستیم


    روزنامه سرمایه - امیرعباس نخعی: محمدرضا خاتمی را که تجربه مدیر مسوولی روزنامه «مشارکت» یکی از روزنامه‌های پرتیراژ دوره اصلاحات را بر عهده داشت در دفتر کوچک ماهنامه فکری - ایدئولوژیک «آئین» ملاقات کردم. دو کارمند اداری که در آن ساعت در دفتر ماهنامه حضور داشتند جایگزین ده‌ها نیروی تحریریه و فنی روزنامه مشارکت آن زمان هستند.محمدرضا خاتمی که دکترای خود را در طب و دوره تخصص کلیه و مجاری ادراری گذرانده است این روزها وقت بیشتری را با بیماران خود طی می‌کند، اگر چه مسایل سیاسی را همچنان به جد پیگیری می‌کند. محمدرضا خاتمی که در مجلس ششم با استفاده از فضای سیاسی آن دوره و محبوبیت سیدمحمد خاتمی، رییس‌جمهوری وقت همراه با سایر اصلاح‌طلبان و در فهرست واحد وارد مجلس شد به سرعت توانست جایگاه مستقل خود را در عرصه سیاسی کشور باز کند.پس از شکست‌های پی در پی اصلاح‌طلبان در انتخابات شوراها و مجلس هفتم وی قصد داشت از دبیرکلی جبهه مشارکت کناره‌گیری کند که با حمایت سایر اعضا به خصوص اعضای مشارکت در شهرستان‌ها به عنوان دبیرکلی خود درجبهه مشارکت کار خود را ادامه داد. پس از روی کار آمدن احمدی‌نژاد به عنوان رییس دولت نهم و تغییر فضای سیاسی کشور سرانجام در نهمین کنگره مشارکت محمدرضا خاتمی که در سخت‌ترین و پرتلاطم‌ترین دوره اصلاحات دبیرکلی حزب را برعهده داشت جای خود را به محسن میردامادی داد.خاتمی این روزها همچون بسیاری از اصلاح‌طلبان در تلاش است تا با پیروزی ائتلاف اصلاح‌طلبان در عرصه انتخابات آتی ناکامی‌های گذشته را جبران کند.اگر چه در این راه آن طور که به نظر می‌رسد عملکرد پراشتباه رقیب در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی بیش از برنامه‌های خود اصلاح‌طلبان به آن‌ها یاری رسانده است.

    اگر اشتباه نکنم چند وقت پیش مصاحبه‌ای از شما خواندم که اشاره‌ای داشتید به این مساله که برخی اصلاح‌طلبان حرکاتی در مجلس ششم انجام دادند که به نوعی «تندروی» بوده و از واژه «جوان بودن» هم استفاده کرده بودید. آیا خودتان در حال حاضر این تعریف را اصلاح می‌کنید یا فکر می‌کنید این گونه بوده است؟
    من گفتم «تندروی»، «کندروی» یا «میانه‌روی» واژه‌هایی نسبی هستند و مفهوم آن برمی‌گردد به کسی که آن حرف را می‌زند. من معتقد نیستم کارهایی که در مجلس ششم یا کلا در جریان اصلاحات انجام گرفت در واقع نسبت به نیازهای جامعه شاید عقب‌تر هم بود اما آن چیزی که من گفتم این بود که ما در یک جمعی بودیم که ظرفیت‌های آن جمع ناهمگن بود. افرادی در جریان اصلاح‌طلبی بودند و هستند که نسبت به پدیده‌های مختلف سیاسی - اجتماعی دیدگاه یکسانی نداشتند و این تفاوت دیدگاه سبب می‌شد که ایجاد همگرایی بین آن‌ها مشکل باشد. ما باید این ظرفیت‌ها را در نظر می‌گرفتیم و اگر کسانی بودند و هستند که به هر دلیل توانایی حرکت‌های متناسب با نیاز جامعه را ندارند، کاری نکنیم که این حرکت دوشقه یا چندشقه شود.

    بسیاری از افراد بودند که وقتی با آن‌ها صحبت می‌کردیم، می‌دیدیم که در ایده، آرمان، حرف، صحبت و ... خیلی از ما تندترند اما وقتی وارد میدان عمل می‌شوند، به شدت محافظه‌کارانه عمل می‌کردند و ما این مساله را درست محاسبه نکرده‌بودیم. خلاصه این که ما سازوکار درست محاسبه ظرفیت‌های درون جریان اصلاحات را نداشتیم، نه تنها ما که دیگران هم نداشتند، و این امر سبب شده بود که گاهی حرکت‌ها همدیگر را خنثی کند و کسی که توانایی و ظرفیتش کم بود به کندرو معروف شده اما کسی که توانایی و ظرفیت بالایی داشت و حرکت را پیش می‌برد، به تندرو موسوم شده است.

    به نظر شما اصلا «تندروی» در فضای سیاسی ایران، مفهوم دارد یا در واقع تبدیل شده به چماقی برای خارج کردن رقیب از عرصه؟
    نمی‌شود گفت مفهومی ندارد اما آن چیزی که امروز به نام تندروی، مطرح شده و عمده هیزمش هم از طرف جناح راست و در حقیقت محافظه‌کار آورده شده و در این تنور دمیده می‌شود، برای حفظ وضع موجودی است که فقط منافع عده‌ای خاص را تامین می‌کند ولی به هرحال تندروی وجود دارد و می‌تواند وجود داشته باشد.

    پس شما تلاشتان این است که حرکت‌هایتان را با خواسته‌های واقعی جامعه تنظیم کنید یا شقه نشدن جریاناتی که...
    به هرحال هر جریان سیاسی مثل ارگانیسم زنده باید به بلوغ برسد. من معتقدم جریان اصلاح‌طلبی در دوران نوجوانی یا جوانی خودش قرار دارد و هنوز راهی طولانی دارد برای این که بداند دقیقا چه اتفاقی در کشور می‌افتد و چگونه باید خواسته‌ها و نیازهای مردم را - که می‌داند چیست- با برنامه‌ها و طرح‌های خود هماهنگ کند. رسیدن به بلوغ نیازمند زمان است درست مثل این که از نوجوانی که به لحاظ جثه توانایی خاصی دارد، بخواهیم کاری بزرگ‌تر از ظرفیت خود انجام دهد. گاهی اوقات در جریان اصلاحات این اتفاق افتاده که خارج از ظرفیت‌های خود، عده‌ای- حالا یا ما یا دیگران- خواسته‌اند کاری انجام بدهند; من این را تندروی نمی‌دانم. ممکن است آرمانگرایی باشد اما به هرحال در این حرکت‌ها به نوعی ندیدن ظرفیت‌های موجود جامعه هست. به عقیده من هر حرکتی در ایران اگر بخواهد موفق شود، باید آرمان‌های والایی داشته باشد اما سرعت و نوع حرکتش را با ظرفیت‌های اجتماعی و سیاسی کشور منطبق کند. بخشی از این ظرفیت‌ها به محدودیت‌های قانونی برمی‌گردد و بخشی دیگر مربوط به ظرفیت‌های مردم و جامعه ایرانی است.

    این ظرفیت‌ها پیشروانه‌تر است یا نه؟
    نه ظرفیت‌ها متفاوت است. به نظر من اگر ما توان این را داشته باشیم که این ظرفیت‌ها را به حالت به روز برسانیم، این ظرفیت‌ها پیشروانه‌تر است اما مجموعه امکاناتی که در اختیار اصلاح‌طلبان است باعث می‌شود که نتوانند این ظرفیت‌ها را صورت عینی ببخشند و به صورت عملی آن‌ها را محقق کنند. پتانسیل‌ها خیلی بالاست اما اگر این پتانسیل‌ها بخواهند به حالت بالفعل دربیایند یکسری برنامه‌ها و اقداماتی می‌خواهد که نیازمند زمان است.

    معنی‌اش در واقع این است که خواسته‌های مردم و اکثریت جامعه از احزاب در مقایسه با محدودیت‌های قانونی فعلی جلوتر است؟
    من همه احزاب را نمی‌دانم ولی حداقل حزب خودمان را می‌گویم که ما واقعا خواسته‌های مردم را دنبال می‌کنیم و می‌دانیم خواسته‌های مردم چیست.

    می‌توانید جوابگو هم باشید؟
    مهم این است که اگر بخواهد این خواسته‌ها عملی شود نیازمند یکسری امکانات است. من مثالی غیرسیاسی می‌زنم; مردم ما دوست دارند که در صحنه ورزش در دنیا بدرخشند و جایگاه‌های خوبی کسب کنند، اگر توجه کنیم ظرفیت‌هایش به صورت بالقوه در کشور ما وجود دارد اما چگونه این امکانات بالقوه را بالفعل کنیم، نیازمند برنامه‌های خاص خود است که باید مرحله به مرحله پیش برود.

    ضمن این‌که من هم قبول دارم که به هر حال اصلاح‌طلبان در برخی جاها از همه ظرفیت‌های خودشان استفاده نکردند یعنی بیش‌تر از این می‌توانستند کار کنند، اما اگر کلان نگاه کنیم، باید این را در ذهنمان بپذیریم که در عمل کردن به خواسته‌ها ممکن است این گونه تلقی شود که شما در مسیر درست حرکت نمی‌کنید و اگر از دور به این حرکت نگاه کنیم، می‌بینیم که پله پله به آن هدف نهایی نزدیک‌تر می‌شود.

    این اشاره‌ای که کردید مشکلی است که ممکن است همه احزاب در دنیا با آن مواجه باشند؛ یعنی مردم خواسته‌هایی داشته باشند که این خواسته‌ها برای بالفعل شدن مشکلاتی داشته باشند. اما بعضی از مشکلات در جامعه ما هست که به نظر می‌رسد به این پتانسیل‌ها ربطی ندارد; مثلا در همان حیطه ورزش که مثال زدید خیلی از خانم‌ها خواستار این هستند که به استادیوم بروند. این‌گونه مشکلات را چطور ارزیابی می‌کنید؟
    البته من یک بحث کلی بکنم. نه، ما خیلی خواسته‌های متراکمی داریم. ما یک عقب‌افتادگی چند صدساله داریم و حالا که فضا کمی باز است می‌خواهیم همه ‌آن‌ها را یکجا داشته باشیم. مثالی بزنم; شما انتخابات کشورهای پیشرفته را نگاه کنید. وقتی فردی نامزد می‌شود انبوهی از آرمان‌ها و شعارها را مطرح نمی‌کند، دو،سه شعاری که برای مردم هم قابل فهم باشد مطرح می‌کند، مثلا می‌گوید در مورد بیمه‌ها این کار را می‌کنم یا نرخ رشد اقتصادی را از _3/5 به 5/5 درصد می‌رسانم یا تولید ناخالص را این میزان بالا می‌برم و ... چهار، پنج شعار ملموس و قابل حصول می‌دهد اما در ایران احزاب، گروه‌ها، شخصیت‌ها (راست، چپ، محافظه‌کار و اصلاح‌طلب هم نداریم) وقتی می‌آیند، آرمانشهری را به مردم ارایه می‌دهند که در این آرمانشهر همه خواسته‌های متراکم چند صد ساله مردم نهفته است. هم خود آن‌ها می‌دانند که این خواسته‌ها را نمی‌توانند محقق کنند و هم مردم می‌دانند که این خواسته‌ها محقق نمی‌شوند، اما این شعارها هم برای مردم و هم برای احزاب مهم است. برای این‌که می‌دانند آن هدف دوردستی که در نظر گرفته‌اند چیست و کم‌کم مردم یاد می‌گیرند که از احزاب، گروه‌ها و منتخبین خود بخواهند که قدم به قدم پیش بروند. نه این‌که همه خواسته‌ها و آرمان‌هایی که اعلام‌کرده‌اند در طول چهار سال یا هشت سال تحقق ببخشند.

    این حالت کلی است اما در جزییات که وارد شویم آن وقت قصه متفاوت می‌شود یعنی برمی‌گردد به توانایی احزاب که بتوانند در جزییات برنامه داشته باشند یا نه.

    شما مثال زدید در مورد رفتن خانم‌ها به استادیوم‌ها. تردیدی نیست که اصلاح‌طلبان به لحاظ کلی و اصولی با این امر موافق‌اند و در دوره‌های مختلف تلاش‌هایی کرده‌اند که این امر تحقق پیدا کند اما باید دید این ظرفیت‌های مثبت و منفی درون جامعه ما چیست؟
    بخشی از این ظرفیت‌ها دینی و بخشی فرهنگی است که هم می‌تواند مقوم این خواسته باشد و هم مانع آن. در نظر گرفتن این ظرفیت‌ها مهم است، شما ببینید آقای رییس‌جمهوری (احمدی‌نژاد) اعلام کرد که خانم‌ها بروند استادیوم، باوجودی که ایشان به لحاظ حمایتی که از مجموعه حاکمیت و پشتوانه‌های حاکمیت درون جامعه مثل حوزه‌های علمیه و جاهای دیگر می‌شود چیزی کم ندارند و حمایتی که از ایشان می‌شود، بی‌سابقه است ولی آیا توانستند این کار را پیش ببرند؟ نتوانستند. برای این‌که ظرفیت‌های نهفته‌ای در جامعه ما وجود دارد که اثرگذاری خود را در جامعه ما دارد و وقتی وارد این میدان می‌شود و با این پدیده مخالفت می‌کنند، چاره‌ای جز عقب‌نشینی ندارید. آقای رییس‌جمهوری هم در این مساله عقب‌نشینی کردند. خب دو حالت وجود دارد یکی این‌که ما به این نتیجه رسیدیم که با در نظر گرفتن این عوامل شعاری بدهیم که امکان تحقق‌اش بیش‌تر از عدم تحقق آن باشد یعنی حداقل 15 درصد امکان تحقق داشته باشد اما اگر امکان تحقق آن مثل پنج یا 10 درصد باشد، دادن این شعار جز این‌که مردم را دچار یاس و ناامیدی می‌کند حاصلی نخواهد داشت.

    بنابراین این امور را اگر ملاحظه کنید متوجه می‌شوید حتی آن کارهایی که به نظر ساده می‌رسند به دلیل وضعیت فرهنگی- اجتماعی و مراجع مختلف اجتماعی که ما در کشور داریم عملی کردن آن‌ها به سادگی امکان‌پذیر نیست.

    آیا حزب مشارکت به طور اخص و اصلاح‌طلبان به طور اعم تعریف جدیدی که از خود ارایه می‌دهند منطبق کردن خودشان با خواسته‌ها یا نفوذهای نیرومندی است که در جامعه وجود دارد؟
    خیر. پیدا کردن راه‌هایی است که به طور مسالمت‌آمیز این مخالفت‌ها را به حداقل برساند به گونه‌ای که بتوان با کم‌ترین هزینه برنامه‌‌ها را پیش برد و در عین حال دست نکشیدن از اصول است که من در مصاحبه‌های مختلفم آن را واقع‌گرایی اطلاق کرده‌ام.

    ما بارها گفته‌ایم که مساله ‌اصلی ما در عرصه و سپهر سیاست در ایران، دموکراسی است. ما می‌خواهیم یک کشور دموکراتیک به معنای واقعی کلمه داشته باشیم با همه لوازم و مقتضیاتی که دموکراسی باید داشته باشد.

    و کمبودهایی هم هست که باید تکمیل شود.
    بله، در مسیر این دموکراسی و آزادی موانعی وجود دارد که لزوما هم موانع سیاسی رقیب نیست. یکسری موانع فرهنگی است، یکسری موانع اجتماعی و حتی موانع تمدنی است. فرض کنید برای رسیدن به دموکراسی نیازمند فرهنگی هستیم که بایاد از مدارس شروع شود یعنی دموکراسی باید آموزش داده شود. برای این‌ها باید فکرکرد، چاره‌اندیشید و برنامه داشت بنابراین چیزی که هست برخلاف مسایلی که دیگران تبلیغ می‌کردند و ما از اول هم اعتقاد نداشتیم ولی گاهی اوقات خودمان هم در این مسیر افتادیم که خیلی خب، اصلاحات آمده، مجلس و دولت را دارد و در این هشت سال باید به نقطه مطمئنه‌ای رسیده و کار تمام شده باشد، بعد بگوییم خب هشت سال بودید، چند روزنامه بسته شد، چند روزنامه باز شد، چند فیلم توقیف شد، چند نفر را گرفتند چند دانشجو را به زندان انداختند... پس به هیچ دستاوردی نرسیده‌ایم. نه، این را ما به ‌صورت یک روند نسبتا طولانی‌مدت در نظر می‌گیریم که البته مثل اروپا و آمریکا نیست که در طول یک سده بخواهیم طی‌اش کنیم. الان با امکانات ارتباطی، سطح دانش و مسایلی که وجود دارد می‌شود این مسیر را در زمان‌های کوتاه‌تری پیمود ولی بر هر حال زمان لازم خودش را می‌خواهد. این برنامه اصلی ماست. اصول را فراموش نکرده‌ایم دنبال آن هستیم ولی فکر می‌کنیم نمی‌توانیم بی‌توجه به موانعی که بر سر راه وجود دارد و همچنین ظرفیت‌های داخل جامعه، هر جور که خودمان می‌خواهیم پیش‌برویم.

    اشاره کردید به این که ظرفیت همه گروه‌های اصلاح‌طلب در رسیدن به اهدافی که دارند، یکسان نیست. به یکسری از چالش‌ها هم اشاره کردید که به هر حال یا اجتماعی است یا تمدنی و بعضی هم از رقیب، سایر گروه‌های اصلاح‌طلب این وسط چه می‌شوند؟
    من واقعیتی را شاید برای بار اول می‌گویم و آن این‌که بعضی از جریان‌های اصلاح‌طلب و شخصیت‌های درون آن‌ها اصلاً دموکراسی را قبول ندارند. این یک نکته، عده دیگری هم ممکن است قبول داشته باشند اما به لوازم و مقتضیات دموکراسی پایبند نیستند. بر فرض این‌که دموکراسی یکی از پروژه‌هایی است که اصلاحات دنبال می‌کند. عده دیگری هم هستند که توان پیمودن راه را ندارند. به هر حال برای پیمودن این مسیر باید هزینه‌هایی پرداخت شود و عده‌ای توانش را ندارند.

    عده‌ای فکر می‌کنند که فرضا اگر شورای نگهبان عده‌ای را ردصلاحیت نکرد یا ما لابی کردیم ردصلاحیت‌ها برگشت، خب بس است، دیگر کاری نداریم. به هر حال جریان کشور راست و چپ دارد و دوتایشان همیشه سمتی در مجلس دارند; اما دگراندیشی و دگراندیشان در افکار این‌ها هیچ جایگاهی ندارند. اصلاً مطرح نیست. یعنی دموکراسی را به عنوان رقابت نسبتا آزاد بین جریان‌های شناخته شده داخل حکومت معنا می‌کنند نه حتی داخل نظام. بنابراین من معتقد نیستم که اصلاحات مبهم است بلکه معتقدم اصلاحات نحله‌های مختلف دارد.

    چرا این نحله‌های مختلف در جریان اصلاحات یکبار برای همیشه تکلیف خودشان را با یکدیگر روشن نمی‌کنند؟ بزرگ‌ترین ضربه هم معمولا از طرف همین‌ها بوده است.
    مساله اصلی این است که [باز هم در این مساله وارد آیت‌شناسی اصلاحات می‌شویم] به هر حال چه بخواهیم بپذیریم و چه نخواهیم، یکسری شخصیت‌های کاریزما وجود دارند که در جریان اصلاحات نقش عمده و محوری بازی می‌کنند، هنوز اصلاحات به‌عنوان یک جریان سیال فکری که یک بخشی را هماهنگ کند مثل یک حزب، سازمان، انجمن و این‌گونه اثرگذار باشد درنیامده است، بنابراین آن شخصیت‌هایی هم که هستند اکثریتشان خیلی بنیادین راجع به اصلاحات فکر نکرده‌اند و این‌که از اصلاحات چه می‌خواهند. ما برای این کار نیازمندیم که جریان‌های اصلاحات را تقویت کنیم و به پیش ببریم. وقتی ما حزبی داریم به نام حزب مشارکت و حزب اعتمادملی آن وقت است که می‌توانند آن تفکر اصلاحی را که باور دارند، درون برنامه خودشان به صورت هرمی گسترش دهند و به صورت یک جریان حرکت کنند نه به صورت یک فرد. آن وقت است که این کار می‌تواند انجام بگیرد.

    الان من حداقل درون حزب مشارکت، می‌دانم که تا حدودی این کار با آموزش‌ها و سازماندهی‌های موجود صورت می‌گیرد و به همین دلیل هم هست که ما درون حزب مشارکت روزبه‌روز منسجم‌تر می‌شویم، یعنی اگر روز اول ما به لحاظ اقتصادی، اختلاف زیادی داشتیم و در مسایل سیاسی و فرهنگی اشتراکاتمان زیاد بود، امروز می‌بینیم به لحاظ اقتصادی هم دیدگاه‌هایمان خیلی به هم نزدیک شده است یعنی می‌دانیم ما وقتی در «مشارکت» می‌گوییم «جریان اقتصادی اصلاحات» چه می‌خواهیم; اکثریتمان این را می‌دانیم.

    این درون مشارکت هست و دیده می‌شود ولی بین سایر احزاب اصلاح‌طلب چه؟
    وقتی این گسترش پیدا کرد، شما اگر در کنارتان یک جریان دیگر هم باشد که به هر حال جوانه‌هایش زده شده است، آن وقت این دو جریان می‌توانند با هم تعامل کنند.

    به هر حال در اصلاحات همه برای خود مدعی‌اند و دارای فکر، اندیشه، تئوری‌پردازند و نظریه‌پرداز و به قول آقای سعید حجاریان «این‌ها لشگر ژنرال‌ها» هستند در درون جریان اصلاحات. باید پشتوانه‌های توده‌ای‌اش را به لحاظ فکری قوی‌تر کنیم، آن وقت می‌توانیم امیدوار باشیم جریان اصلاحات، جریانی باشد که بتواند تفاوت‌های درون خود را به تدریج حل کند.

    ولی احساس می‌شود که برخی از جریان‌های اصلاح‌طلب، الان بنا به هر دلیلی که هست، نوک پیکان حمله‌شان بیش‌تر به درون جریان اصلاحات هست تا به خارج.
    این چیزی نیست جز قدرت‌طلبی و اگر ما در این میدان جواب دادن وارد شویم یعنی در جنگ قدرت‌طلبی وارد شده‌ایم که بردش مال نیروهای مخالف اصلاحات و دموکراسی است. من به نظرم اصلا لزومی ندارد در این میدان‌ها وارد شد.اگر شما توجه خودتان را از این موضوع به جریان‌های فرعی معطوف کنید یعنی بزرگ‌ترین اشتباه استراتژیک سیاسی خودتان را مرتکب شده‌اید.

    شما به هوش سیاسی مردم اعتقاد دارید؟
    بله.

    زمانی وقتی آقای خاتمی بین مردم و جمعیت حاضر می‌شد مردم علیه برخی از جریان‌های رقیب شعار می‌دادند. در سفر اخیر آقای خاتمی به مشهد، مردم شعار می‌دادند که به نظر من خیلی قابل توجه است و جای بحث دارد: «خاتمی، هاشمی، اتحاد اتحاد» پس محور سومی که قرار بود در این ائتلاف باشد کجاست؟
    نمی‌دانم،‌ما آسیب‌شناسی اصلاحات می‌کنیم ولی وقتی می‌خواهیم وارد مصادیق شویم اجازه دهید ما وارد نشویم چون به هر حال گرفتاری است.

    فکر نمی‌کنید که ضربه‌اش بیش‌تر باشد؟ من می‌توانم از روی این بحث بگذرم ولی افکار عمومی سکوت را حس می‌کند.
    سکوت که هست، مردم بیش‌تر ماهیت‌ها را می‌شناسند یعنی اگر کسی به مشارکت حمله می‌کند و حمله‌اش هم مشخص است که از چه موضعی است وقتی مشارکت در برابر آن سکوت می‌کند هیچ وقت من ندیده‌ام که به ضعف مشارکت تعبیر شود، بلکه به بی‌منطق بودن یا قدرت‌طلبی کسانی تعبیر می‌شود که زورشان ناسزا گفتن به مشارکت است اما اگر مشارکت وارد این میدان و معرکه شود، ضرری که به بار می‌آید بسیار بسیار بیش‌تر از ضرری است که الان سکوت می‌کنیم.

    مشارکت قطعا با تمام توان خود را برای انتخابات آماده می‌کند.
    ما با تمام توان می‌آییم اما تمام توانمان را در خدمت ائتلاف گذاشته‌ایم.

    و اگر جریان ائتلاف، از مساله همیشگی رد صلاحیت‌ها آسیب ببیند؟
    ما اصولا در جریان انتخابات شرکت می‌کنیم، انتخاباتی هم که در ایران برگزار می‌شود یکی از همان به اصطلاح واقع‌نگری‌هاست، مثلا انتخابات سوییس یا فرانسه یا انگلیس نیست. ما در نرم‌هایی که به هر حال در جمهوری اسلامی جا افتاده یک انتظاری از برگزاری انتخابات داریم; یعنی به هر حال یک درصدی را شورای نگهبان بی‌هیچ دلیل و منطق قانونی رد صلاحیت می‌کند، یکسری تخلفات و تقلبات در جریان انتخابات می‌‌شود. ما به هر حال یک درصدی از این‌ها را پذیرفته‌ایم، این به معنای این نیست که اگر ما در انتخابات شرکت می‌کنیم مهر تایید کامل به پای آن انتخابات می‌زنیم.ولی وقتی شرکت می‌کنیم، عواقب و مسوولیت‌هایش را هم می‌پذیریم و به آن پایبند هستیم این موضوع اگر در این حد باشد ما مشکلی نداریم اما اگر جریان به نوعی مثل انتخابات هفتم شود...

    به سمت حذف برود؟
    نه حذف اصلا مهم نیست. بهتر است این گونه بگوییم که در انتخابات هیچ‌گونه رقابتی معنا نداشته باشد. شما می‌بینید در انتخابات مجلس چه اتفاقی افتاد; اتفاقی افتاد که 190 کرسی از قبل معلوم بود که مال چه کسی است. این را من نمی‌گویم. این را رییس مجلس وقت و بزرگان سیاسی که در جاهای دیگر هستند ادعا کرده‌اند که این انتخابات نیست. در این شرایط ما نه این قدر کم عقلیم که توان و پول خود و نیروی‌مان را صرف کنیم و فقط این تنور را داغ کنیم که یک نمایش انتخاباتی برگزار شود و نه این توان را داریم.

    یعنی من می‌توانم تیتر بزنم اگر انتخابات رقابتی نباشد، شرکت نمی‌کنیم؟
    نه، من نمی‌گویم شرکت نمی‌کنیم. ما در آن انتخابات به عنوان یک حزب فعالی که سینه بزند برای فهرست و نامزد نخواهیم بود حال نمی‌دانم چگونه می‌خواهید تیتر بزنید.

    و جریان ائتلاف اگر تصمیم به شرکت بگیرد بالطبع شما تابع جریان ائتلاف خواهید بود.
    هنوز سازوکارهای درون ائتلاف به طور صددرصد مشخص نشده است که فرض کنید مثلا در جایی در فهرست اختلاف بود، ما چگونه به توافق برسیم من این را می‌توانم بگویم که اگر انتخابات مجلس هفتم بخواهد تکرار شود، ما نیستیم.مشارکت نیست.

    آیا حزب مشارکت برای ورود به مجلس و بعد از آن برنامه مدونی دارد یا دل به کمک‌های آقای احمدی‌نژاد خوش کرده است؟
    برنامه تبلیغاتی یا برنامه اداره کشور؟

    برنامه مدون برای اداره کشور.
    مشارکت در چهار سالی که دوستان ما در مجلس بودند یا در هشت سالی که در بخش‌های مختلف دولت بودند، خوشبختانه تقریبا به یک برنامه منسجم و مدونی رسیده است. این حاصل آن دورانی است که اهداف و چارچوب‌های حرکت و راهی که باید طی شود مشخص است اما خود مشارکت اگر اکثریت را اصلاح‌طلبان داشتند برنامه خاصی برای مجلس نخواهد داشت، ما هر برنامه‌ای داشته باشیم اولویت‌هایمان را به ائتلاف ارایه می‌کنیم.

    یعنی جریان ائتلاف برای بعد از مجلس هم برنامه خواهد داشت.
    بله. حتما این هست یعنی هم برنامه خواهد داشت و هم ارتباطش را با نمایندگان حفظ خواهد کرد.

    الان نگرانی‌های شما در چه حوزه‌هایی است؟
    در همه حوزه‌ها. سیاست خارجی، اقتصادی، تزلزل‌های اجتماعی و فرهنگی داخل کشور، همه این‌ها مشکلاتی است که وجود دارد. الان در کشور ما حتی خلاقیت‌های فردی در حوزه هنر و فرهنگ و حوزه‌های دیگر، همه رو به افول می‌رود.

    یعنی شما تحلیل آقای هاشمی را راجع به این که «شرایط کشور ویژه است» قبول دارید؟
    بله. حتما، شرایط کشور از ویژه هم ویژه‌تر است. حال متاسفانه یا خوشبختانه نفت 100 دلاری پوششی شده که همه مشکلات را می‌پوشاند. ظاهرا این گونه است ولی کسانی که به مسایل کشور عمیق نگاه می‌کنند، رخنه‌های بزرگی در پایه‌های کشور می‌بینند که هر لحظه ممکن است یکی از این پایه‌ها فرو ریخته و آثار سوء و جبران ناپذیری برای کشور داشته باشد. بنابراین همه اصلاح‌طلبان در مجلس هشتم این اعتقاد را دارند که موضوعاتی مثل «اولویت‌های حزب مشارکت برای اقتصاد» یا «اولویت‌های کارگزاران در سازندگی کشور» الان مطرح نیست بلکه مهم این است که اقتصادی که ویران می‌شود را جایی متوقف کنند بعد در مورد نحوه ساختن آن به توافق برسند.

    حزب مشارکت در اوایل شکل‌گیری دولت نهم، نشست‌هایی با حزب موتلفه داشت، آیا نگرانی‌های مشترکی هم وجود داشت؟
    من جای دیگری هم گفته‌ام که بعضی‌ها خوششان نیامد. با کمال تاسف در کشور ما اکثر نیروهای سیاسی، شجاعت اظهارنظرهای واقعی خودشان را ندارند. حال ملاحظه چه کسی و کجا را می‌کنند، بماند.

    این شجاعت را ندارند. ما تقریبا با هر کس و هر جریانی (حال منظور موتلفه نیست) راست، چپ، محافظه‌کار، اصلاح‌طلب، لیبرال، مذهبی نشست خصوصی داشته‌ایم. دیده‌ایم که دغدغه‌های مشترکمان بیش از اختلامان است اما نمی‌دانم چه اتفاقی می‌افتد. ما در خودمان این شجاعت را می‌بینیم که دغدغه‌ها را عنوان کنیم یعنی همان گونه که با آن‌ها در اتاق‌هایشان می‌نشینیم و می‌گوییم این دغدغه‌های ماست، بیانیه دهیم و اعلام مواضع کنیم البته هزینه‌اش را هم می‌پردازیم اما خیلی از دوستانی که ما می‌بینیم دغدغه‌های دیگری مثل دغدغه‌های ما یا شبیه ما دارند.اما وقتی در معرض افکار عمومی قرار می‌گیرند، یا سکوت می‌کنند یا به گونه‌ای دیگر حرف می‌زنند.

    پس یعنی صحبت‌های درون اتاق بسته با بیرونش متفاوت است؟
    خیلی متفاوت است.

    در رابطه با هزینه‌های انتخابات و تبلیغات هم برنامه‌ریزی شده است؟
    ضعف کلی اصلاحات و به خصوص مشارکت منابع مالی است. ما در مورد این که این منابع را از کجا تامین کنیم بدون فکر نیستیم اما از الان می‌دانیم که در این باره با مشکلات جدی روبه رو خواهیم بود و به همین دلیل دنبال راه‌هایی هستیم که به جای استفاده از پول و امکانات غیرانسانی، بیش‌تر از امکانات انسانی‌مان بهره ببریم که بتوانیم خودمان رابه مردم برسانیم.

    شاید به عنوان آخرین سوال فکر می‌کنید این فضایی که به آن اشاره کرده‌اید این شرایط و اجازه را می‌دهد که بتوانیم یک انتخابات غیررقابتی داشته باشیم؟
    از آقایانی که مصدر کار هستند هر کاری برمی‌آید. اما عقل و منطق چه می‌گوید؟ عقل و منطق می‌گوید وقتی شما یک هجوم بیرونی دارید، اجماع جهانی علیه خودتان دارید، قدرت‌های بزرگ روی شما زوم کرده و چنگ و دندان نشان می‌دهند و دنبال بهانه هستند که در جایی به شما ضربه بزنند، دراین شرایط شما تکیه‌تان باید به نیروهای داخلی باشد و اینجاست که وحدت ملی و در حقیقت نشاط، پویایی و چندصدایی در داخل معنا می‌دهد. شرط این کار هم این است که ضمن این که اجازه می‌دهید این چند صدایی در داخل کشور باشد، اجازه دهید این صداهای مختلف خود را در معرض آرای مردم هم بگذارند، من می‌گویم از این آقایان هر چیزی برمی‌آید.

    و ظاهرا شما دغدغه‌ها و حساسیت‌هایتان را روی مسایل سیاسی همچنان حفظ کرده‌اید.
    بله ما به هر حال فکر می‌کنیم که مشکل اصلی کشور را باید در محل‌های سیاسی جست‌وجو کرد. کما این که الان هم می‌بینید آقای رییس‌جمهور اگر چه شعارهای اقتصادی خیلی قشنگی داده‌اند ولی همه رفتارها، حرکت‌ها و شعارهایشان سیاسی است و غیر از آن چیزی نیست. یعنی هیچ حرکت زیربنایی اقتصادی انجام نمی‌شود. حتی این سفرهایشان که خوب هم هست انجام دهند، یک پز سیاسی تبلیغاتی برای انتخابات است. این کاملا مشخص است اما این را باید تاکید کنم که حتی اگر ما روی مواضع سیاسی‌مان اصرار داریم، به این دلیل است که احساس می‌کنیم با این خط‌مشی سیاسی، اقتصاد کشور بهتر اداره می‌شود و با این خط‌مشی سیاسی است که توسعه و رونق اقتصادی، رقابت اقتصادی، سرمایه‌گذاری و پیشرفت حاصل می‌شود. بنابراین هدف اصلی ما آبادانی کشور، رفاه و بهبود معیشت مردم است. بنابراین فکر می‌کنیم در درازمدت و حتی در میان‌مدت هیچ جریان سیاسی موفق نخواهد شد مگر این که برای معیشت مردم برنامه داشته باشد و ما داشته‌ایم، حتی در دوران مجلس ششم هم داشته‌ایم.

    من می‌خواستم بگویم که آن قدر گفته شد و تلقین شد. چون بیش‌تر برنامه‌های اقتصادی را مجلس ششم داشت.
    بله هم مجلس ششم و هم دولت اصلاحات، بزرگ‌ترین نتیجه‌اش هم یک عدد است. رشد 3/7 درصدی آن هم در زمانی که نفت قیمت متوسط‌ اش 22 دلار بود (زمانی 10 دلار و زمانی 28 دلار) ما توانستیم کشور را به رشد 3/7 درصدی برسانیم.

    شنیده‌ایم که از یزد اسمتان را برای انتخابات داده‌اند؟
    من بارها گفته‌ام که تابع حزب هستم.

     

    گزارشی از بحث‌های انتخاباتی در نشست رؤسای مناطق مشارکت

    گزارشی از بحث‌های انتخاباتی در نشست رؤسای مناطق مشارکت 


    نوروز: نشست فصلی رؤسای مناطق جبهه مشارکت ایران اسلامی روز پنج‌شنبه در محل دفتر مرکزی این حزب برگزار شد. در این نشست، گرچه برخی مسایل تشکیلاتی و تحلیل‌های کوتاهی در حوزه مسایل داخلی و خارجی هم ارائه شد، اما عمده بحث‌های سخنرانان درباره مسایل انتخاباتی و برنامه‌ها و فعالیت‌های ائتلاف اصلاح‌طلبان (به طور عام) و جبهه مشارکت (به شکل خاص) متمرکز بود.

    به گزارش خبرنگار نوروز، عمده‌ترین مباحث انتخاباتی از سوی «سید صفدر حسینی» عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت که در ستاد انتخاباتی ائتلاف اصلاح‌طلبان ریاست کمیته امور استانها را برعهده دارد و نیز «شمس‌الدین وهابی» رییس دفتر دائمی انتخابات جبهه مشارکت و «محمد حسین شریف‌زادگان» عضو شورای مرکزی و کمیسیون برنامه این حزب ارائه شد.

    اظهارات دو معاون دبیرکل
    در ابتدای جلسه اما، این «حسین کاشفی» معاون امور مناطق جبهه مشارکت بود که جلسه را آغاز کرد. وی با اشاره به برگزاری منظم نشست‌های فصلی رؤسای مناطق در سال جاری، اهمیت این نشست و جلسات آتی تا مقطع انتخابات مجلس را برای هماهنگی بیشتر تحلیلی و تشکیلاتی مورد تاکید قرار داد و ابراز امیدواری کرد که دفاتر جبهه مشارکت در مناطق مختلف کشور بتوانند با ایفای نقش خود در چارچوب فعالیت‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان، توفیق این جریان در انتخابات مجلس هشتم را افزایش دهند.

    «آذر منصوری» معاون سیاسی دبیرکل جبهه مشارکت نیز در این نشست گزارشی از مباحث مطرح در جلسات دفتر سیاسی جبهه مشارکت در سه ماهه گذشته ارائه کرد. به گفته منصوری، گزارش سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا، مسایل لبنان، گزارش دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از فعالیت‌های ایران، موارد نقض حقوق بشر و برخورد با دانشجویان، دراویش و روزنامه‌نگاران، دخالت نیروهای نظامی در انتخابات، برنامه اقتصادی دولت، حضور احمدی‌نژاد در نشست شورای همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس، مصاحبه احمدی‌نژاد با شبکه یک سیما، اظهارات جنتی درباره ردصلاحیت‌ها، بررسی اقدامات دفتر دائمی انتخابات برای تدوین شعار انتخاباتی و اقدامات دولت در جهت تضعیف احزاب از مسایلی است که در جلسات دفتر سیاسی جبهه مشارکت مورد بررسی قرار گرفت که بخشی صرفا در حد بحث بود و بخشی هم منجر به صدور بیانیه و یا موضع‌گیری در قالب خبر دفتر سیاسی شد.

    معاون سیاسی دبیرکل مشارکت در عین‌حال در این جلسه از رؤسای مناطق این حزب در استان‌ها خواست تا مسایل مربوط به سیاست داخلی را به مرکز منتقل کنند تا امکان بحث درباره آن در جلسات دفتر سیاسی به وجود آید و عملا تعامل دفتر سیاسی با مناطق حزبی افزایش یابد.

    حساس کردن جامعه به انتخابات
    «شمس‌الدین وهابی» رییس دفتر دائمی انتخابات جبهه مشارکت نیز در این نشست، با اشاره به بررسی‌هایی که این دفتر از بعد تحلیل فضای اجتماعی و موقعیت اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی مجلس انجام داده است، گفت: یکی از نتایج مهم این بررسی‌ها آن بود که سطح آگاهی‌های سیاسی در جامعه ایران به‌طور کلی کم و در عوض، مشارکت انتخاباتی بالاست. از سوی دیگر، طبقه متوسط که حامیان بالقوه اصلاح‌طلبان محسوب می‌شوند، از آگاهی سیاسی بالایی برخوردارند، اما درصد مشارکت آنها در انتخابات پایین است.

    وی افزود: با توجه به این واقعیت، درمی‌یابیم که عملکرد ضعیف دولت و مجلس و نارضایتی موجود از آنها به‌ویژه در نزد طبقه متوسط و بالای جامعه، الزاما پیروزی اصلاح‌طلبان را در پی ندارد. بلکه مساله اصلی که همه تلاش‌ها باید در این جهت متمرکز شود، آن است که این طبقه نسبت به تبعات خطرناک ادامه حاکمیت یکدست و به‌ویژه اهمیت و کارکرد انتخابات مجلس در رفع این تهدید، توجیه شود و همچون سال‌های 76 تا 80 به شکل گسترده در عرصه انتخابات حاضر و به حمایت از اصلاح‌طلبان بپردازد تا هم میزان مشارکت این طبقه افزایش یابد و هم، آنان به تبلیغ و ترویج ضرورت پیروزی اصلاح‌طلبان در نزد سایر طبقات اجتماعی و به‌ویژه محرومان و طبقات پایین جامعه اقدام کنند.

    وهابی همچنین گزارشی از بررسی‌های دفتر دائمی انتخابات جبهه مشارکت برای تدوین و پیشنهاد شعار انتخاباتی جبهه مشارکت برای ارائه به ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان ارائه کرد و بر این مساله پای فشرد که رویکرد این شعار باید در حوزه‌های اجتماعی و اقتصادی باشد.

    ضرورت تحرک سراسری اصلاح‌طلبان
    «سید صفدر حسینی» عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت که در ستاد انتخاباتی ائتلاف اصلاح‌طلبان ریاست کمیته امور استانها را برعهده دارد، سخنران بعدی این نشست بود. حسینی در این نشست با ارائه گزارشی از چگونگی تهیه فهرست اصلاح‌طلبان در شهرستانها، بر ادامه رایزنی‌ها و مذاکرات برای وارد شدن چهره‌های باتجربه، خوشنام و صاحب موقعیت به انتخابات و قرار گرفتن آنها در فهرست اصلاح‌طلبان تاکید کرد.

    وی در ادامه به اقداماتی پرداخت که توجه به آنها از سوی فعالان اصلاح‌طلب استانها و به‌ویژه مناطق جبهه مشارکت، می‌تواند در بهبود فضای انتخاباتی و نزدیک ساختن وضعیت موجود به وضعیتی نزدیک‌تر به انتخاباتی آزاد، سالم و منصفانه مؤثر باشد.

    مسؤول کمیته امور استان‌های ستاد انتخاباتی ائتلاف اصلاح‌طلبان گفت: شناسایی، آموزش و فعال کردن تیم‌های نظارتی برای حضور بر سر صندوق‌های اخذ رأی، از اصلی‌ترین اقداماتی است که هرچه زودتر باید آغاز شود. چراکه با توجه به یکدست بودن ناظران و مجریان انتخابات مجلس هشتم و شواهد و قرائنی که از تلاش برای «هدایت نتایج انتخابات» دیده می‌شود، لازم است افراد آموزش‌دیده و پرانرژی از سوی اصلاح‌طلبان بر سر صندوق‌ها حاضر باشند و با بررسی و گزارش دقیق تخلفات احتمالی، مانع از انحراف در مسیر انتخابات شوند.

    حسینی «دیدار و مذاکره با مقامات مسؤول و چهره‌های مؤثر در استان‌ها» را دستورکار دیگر فعالان اصلاح‌طلب ذکر کرد و گفت: هر چند مقامات مسؤول استان‌ها از جناح مخالف هستند، اما تجربه نشان داده که تعامل، گفت‌وگو، رایزنی و حتی اعتراض به عملکرد آنها می‌تواند نقش مهمی در بهبود فضای سیاسی-اجتماعی استان‌ها برای جریانات منتقد و به‌ویژه اصلاح‌طلبان داشته باشد.

    وی افزود: اصلاح‌‌طلبان و به‌ویژه جبهه مشارکت، بعنوان گسترده‌ترین تشکیلات حزبی جناح اصلاح‌طلب، باید عملکرد نهادهای اجماعی همچون صداوسیما، هیات‌های نظارت و اجرایی انتخابات، فرمانداران، استانداران، نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی، ائمه جمعه و ادارات دولتی را رصد کنند و در صورت تخلفات احتمالی، به اشکال مختلف از نامه به مقامات مسؤول گرفته تا اعتراض رسمی و علنی در مطبوعات و رسانه‌های ملی و محلی این اقدامات را افشا و از تداوم و سازمان‌مند شدن آن، ممانعت کنند.

    عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با بیان اینکه «چنین اقداماتی نیروهای اصلاح‌طلب و هواداران اصلاحات را فعال و باانگیزه می‌کند و به میدان می‌آورد»، گفت: فعال شدن اصلاح‌طلبان در سراسر کشور، حتی از نتایج انتخابات هم مهمتر است. چراکه چنین تحرکی نشان خواهد داد که اصلاح‌‌طلبان بعنوان تفکری روشن در میان نیروهای انقلاب، توان آن را دارند که انحراف از قانون را افشا کنند و جریان حاکم را به چالش بکشند؛ مساله‌ای که هم انگیزه هوارداران اصلاحات را افزایش می‌دهد و هم هزینه ردصلاحیت‌ها و تخلفات احتمالی در انتخابات را بالا می‌برد.

    مسؤول کمیته امور استان‌های ستاد انتخاباتی ائتلاف اصلاح‌طلبان در پایان سخنان خود با اعلام این خبر که «کمیته‌های برنامه و تبلیغات ستاد از هفته آینده در جلساتی مشترک شعار انتخاباتی را تعیین خواهند کرد»، گفت: از آنجا که اصلی‌ترین دغدغه کنونی مردم، مسایل اجتماعی و اقتصادی است؛ در عین حال، شعار تعیین‌شده باید آدرس‌دهنده و نمادی از تفکر و برنامه اصلاحی باشد که البته دفاتر جبهه مشارکت در مناطق هم، می‌توانند پیشنهادهای خود را به دفتر دائمی انتخاباتی حزب ارائه کنند تا از این طریق، در اختیار ستاد ائتلاف قرار گیرد.

    ضرورت و کلیات برنامه انتخاباتی
    «محمدحسین شریف‌زادگان» عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت که در کمیته برنامه‌ریزی دفتر دائمی انتخابات این حزب نیز عضویت دارد، سخنران بعدی این نشست بود که در سخنانش به ضرورت ارائه برنامه انتخاباتی از سوی اصلاح‌طلبان پرداخت و کلیاتی را از برنامه تدوین‌شده برشمرد.

    وی با بیان اینکه «بعضا گفته می‌شود مردم در انتخابات به برنامه‌ها توجهی ندارند و صرفا به چهره‌ها رای می‌دهند؛ پس دلیل ارائه برنامه انتخاباتی چیست؟»، گفت: این سؤالی جدی است. اما اگر به کارکردهای یک برنامه انتخاباتی توجه کنیم، ضرورت ارائه آن محسوس‌تر می‌شود.

    شریف‌زادگان در تشریح کارکردهای برنامه انتخاباتی اصلاح‌طلبان گفت: اولین دلیل این مساله، توقعی است که جامعه از اصلاح‌طلبان بعنوان یک جریان شناخته‌شده سیاسی که به مدت 8 سال مسؤولیت اداره کشور را برعهده داشت، دارند. جامعه توقع دارد بداند که چنین جریانی، با آن همه تجربه و درگیری با موانع و مشکلات در دوره مسؤولیت خود، اینک چه راهی را برای اداره کشور سراغ دارد و آیا اصولا با طرح و برنامه مشخصی به صحنه آمده‌اند، یا نه؟

    وی افزود: دومین کارکرد برنامه، شناخت اهداف و سیاست‌های حزب و ائتلاف برای خود اصلاح‌طلبان است. چرا که اگر برنامه و رویکرد مشخصی وجود نداشته باشد، رویکرد انتخاباتی و به‌ویژه تعیین شعار انتخاباتی فاقد پشتوانه لازم خواهد بود.

    عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت سومین کارکرد برنامه انتخاباتی را «میثاق مشترک» نامید و گفت: یک برنامه انتخاباتی باعث می‌شود تا نیروهایی که به نام اصلاح‌طلب وارد مجلس می‌شوند، نسبت به اجرا و پیگیری یک برنامه مشخص احساس تعهد کنند. همانطور که در مجلس ششم، حزب مشارکت یک برنامه انتخاباتی ارائه کرد و پس از دوران چهارساله هم، گزارشی از میزان پیگیری و تحقق آن برنامه‌ها را به مردم ارائه کرد.

    شریف‌زادگان در ادامه با اشاره به بررسی‌های انجام‌شده از سوی جبهه مشارکت برای شناسایی حساسیت‌ها و مطالبات اقشار مختلف جامعه گفت: مسایل سیاسی، خدمات اجتماعی، مسایل صنفی، تورم و حقوق و دستمزد اصلی‌ترین حساسیت‌های جامعه است که متناسب با جایگاه و موقعیت هر یک، یک یا دو مورد از این مطالبات بیشتر مورد تاکید قرار می‌گیرد.

    وی در عین‌حال تاکید کرد: جبهه‌مشارکت بعنوان یک حزب سیاسی اصلاح‌طلب، به «توسعه همه‌حانبه» معتقد است و از این رو، بر ضرورت پیگیری همه این موارد تاکید دارد. از این رو، ما همچنان معتقدیم که توسعه سیاسی اولویت جدی کشور است و طرح مسایل اقتصادی و اجتماعی، به این معنا نیست که از شعار خود برگشته‌ایم.

    شریف‌زادگان در پایان گفت که برنامه انتخاباتی جبهه‌مشارکت در شش سرفصل «راهبردها و سیاست‌های اقتصادی»، «راهبردهای اجتماعی»، «مسایل علمی و فرهنگی»، «راهبردهای سیاسی و روابط خارجی»، «مباحث اداری و مدیریتی» و «حوزه‌های امنیتی، دفاعی و امور قضایی» تدوین و به ستاد اصلاح‌طلبان پیشنهاد شده است.

    گفتنی است در این نشست رؤسای مناطق جبهه مشارکت نیز گزارشی از آخرین وضعیت استان‌ها، فضای انتخاباتی و رایزنی‌ها و اقدامات انجام شده در سطوح مختلف برای موفقیت اصلاح‌طلبان و نیز وضعیت ائتلاف در هر استان ارائه کردند. همچنین، «عباس کوشا» عضو کمیته مناطق و شورای مرکزی جبهه مشارکت نیز اقدامات انجام‌شده برای هماهنگی میان میان حزب با مرکزیت را برشمرد.

    در جلسه بعداز ظهر نشست فصلی جبهه مشارکت نیز، «سید مصطفی تاج‌زاده» تحلیلی از فضای کنونی کشور ارائه داد که گزارش سخنان وی نیز بزودی در «نوروز» منتشر می‌شود.

     

    موسوی‌لاری: اصلاح‌طلبان آن‌چه بود را به مردم می‌گفتند

    موسوی‌لاری: اصلاح‌طلبان آن‌چه بود را به مردم می‌گفتند 


    رییس ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان نسبت به برخی عملکردهای غیرکارشناسانه و برنامه‌ستیز، انتقاد و بر ضرورت برنامه‌ریزی‌ها در راستای اجرایی شدن برنامه چهارم توسعه و سند چشم‌انداز 20ساله تاکید کرد.

    به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالواحد موسوی لاری طی سخنانی در جمع خبرنگاران در بندرعباس افزود: متاسفانه برخی ندانم‌کاری‌ها و عدم توجه به نگاه کارشناسی باعث فشار آمدن به اقشار کم درآمد و گرانی و تورم کمرشکن شده است.

    وی با مقایسه درآمد نفت نسبت به دو سال گذشته خاطرنشان کرد: در این رابطه باید بشینیم و بگوییم که این پول کجاها هزینه شده است.

    وی هم‌چنین به حساسیت " چهره‌های ریشه‌دار انقلاب نسبت به وضعیت کشور" اشاره کرد.

    وزیر سابق کشور هم‌چنین با اشاره به سهمیه‌بندی بنزین گفت: ساماندهی مصرف انرژی یکی از مقولاتی بود که همه کارشناسان با آن اذعان داشتند ـ که باید از مصرف بی‌رویه جلوگیری شود، حتی از دولت‌های قبل از دولت خاتمی این مساله وجود داشت ـ اما معتقدم در این راه با استفاده از روش کارشناسانه کمترین شک به جامعه وارد می‌شد.

    رییس ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان گفت: مهمترین مزیت جریان اصلاحات این بود که با شاخص‌های اقتصادی و آماری بازی نمی‌کردند و آن‌چه که بود به مردم می‌گفتند.

    موسوی‌لاری افزود: همه مردم روی این مساله اذعان دارند که اصلاح‌طلبان خصوصا آقای خاتمی با مردم روراست بود.

    وی با تاکید بر لزوم فراهم شدن زمینه انتخابات آزاد در کشور گفت: امیدوارم مدیران از گذشته عبرت گرفته باشند و برای رای مردم احترام قائل شوند تا مردم در یک انتخابات آزاد بر مدار قانون دست به انتخاب بزنند.

    وی با اشاره به برنامه‌های اصلاح طلبان برای مجلس هشتم گفت: یکی از نواقص‌مان در گذشته این بود که مردم کمتر می‌دانستند جبهه‌ها و گروه‌هایی که وارد عرصه انتخابات می‌شدند، در چه مسیری می‌خواهند گام بردارند و برنامه مدونی وجود نداشت تا در آینده قابل استناد باشد. به همین علت کمیته تدوین برنامه مجلس هشتم کار تدوین برنامه را نهایی کرده که پس از تایید شورای سیاست‌گذاری در اختیار رسانه‌ها قرار خواهد گرفت.

    رییس ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان همچنین مهمترین برنامه اصلاح‌طلبان برای حضور موفق در انتخابات را استفاده از افراد و چهره‌های مورد قبول در جامعه، پرهیز از شعارهای بی‌پشتوانه، واقع‌نگری و توجه به واقعیت‌ها در صحبت با مردم عنوان کرد.

    این عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز درباره علت عدم موفقیت اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری نیز به عدم ارائه کاندیدای واحد اشاره کرد و گفت: متاسفانه در جریان انتخابات ریاست جمهوری تخریب‌های سازمان یافته فضای انتخابات را فضای نامناسب کرده بود.

    وی تاکید کرد: در صورتی که در انتخابات مجلس هشتم اصلاح‌طلبان ائتلاف نداشته باشند، حتما رقیب برنده خواهد شد.

    موسوی‌لاری اضافه کرد: از نظر هدف و راهبرد و تاکتیک‌ها ائتلاف اصلاح‌طلبان شکل گرفته است.

    وی در عین حال درباره اهداف سفر سیدمحمد خاتمی به استان‌ها در آستانه انتخابات گفت: این سفرها با دعوت مقامات محلی و برای بیان دیدگاه‌ها و دیدار با مردم صورت می‌گیرد و چون کاندیدای مجلس نمی‌باشند پس به خاطر جلب رای به استان‌ها سفر نمی‌کنند.



       پایان خبر

     

    رییس ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان در گفت‌وگو با ایسنا

    رییس ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان در گفت‌وگو با ایسنا:
    انتخاب نهایی ستاد پس از ثبت‌نام‌ها انجام می‌شود
    حذف نامزدهای اعتماد ملی از فهرست ستاد را تکذیب می‌کنم


    خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
    سرویس: سیاسی

    رییس ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان با رد و تکذیب برخی اخبار مبنی بر حذف کاندیداهای پیشنهادی مهدی کروبی و حزب اعتماد ملی از فهرست انتخاباتی این ستاد گفت: ما از همه‌ی نیروهایی که دارای شاخص‌های مد نظر باشند بدون وابستگی به گروه‌ها و احزاب حمایت می‌کنیم.

    حجت‌الاسلام سیدعبدالواحد موسوی لاری در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با بیان این‌که این نوع اقدامات نه اولین کار برخی رقیبان است و نه آخرین کارشان خواهد بود، گفت: برخی که تا کنون سوژه‌های دیگری را دنبال می‌کردند، امروز بر روی این سوژه دست گذاشته‌اند.

    موسوی لاری با تاکید بر این‌که به هیچ عنوان چنین گزینشی در ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان وجود ندارد، گفت: ما از همه‌ی نیروهایی که دارای شاخص‌های مد نظر ما باشند بدون وابستگی به گروه‌ها و احزاب حمایت می‌کنیم؛ ضمن این‌که هنوز اصلا وارد تعیین مصادیق نشده‌ایم و بعد از مرحله‌ی ثبت‌نام‌ها این کار را آغاز می‌کنیم.

    این عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز با بیان این‌که در این مرحله از همه‌ی احزاب خواسته‌ایم کاندیداهای پیشنهادی خود را برای ثبت‌نام تشویق کنند، گفت: تمام احزاب عضو ائتلاف، لیست‌هایی را تهیه و آن‌ها را به ستاد ائتلاف ارایه کرده‌اند. این لیست‌ها شامل همه‌ی چهره‌هایی می‌شود که از نظر آن حزب برای حضور در انتخابات مناسب هستند.

    رییس ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان ادامه داد: ما از همه‌ی احزاب خواسته‌ایم در این مرحله به ما کمک و به همه‌ی کسانی که در لیست‌های پیشنهادی‌شان هستند بگویند برای ثبت‌نام اقدام کنند تا بتوانیم یک لیست مناسب را از بین لیست‌های ارایه شده در تهران و استان‌ها فراهم کنیم؛ از این رو این کار یعنی تشویق کاندیداها برای ثبت نام توسط خود احزاب و البته ما انجام می‌شود.

    موسوی لاری در پایان گفت‌وگوی خود با ایسنا تاکید کرد که انتخاب نهایی ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان فعلا صورت نمی‌گیرد و پس مرحله‌ی ثبت‌نام‌ها این کار نهایی خواهد شد.

    انتهای پیام

    کد خبر: 8610-04588

    دیدار مجمع زنان اصلاح‌طلبان با آیت‌الله منتظری

    دیدار مجمع زنان اصلاح‌طلبان با آیت‌الله منتظری


    همبستگی گزارشی از دیدار مجمع زنان اصلاح‌طلب با آیت‌الله منتظری را به چاپ رسانده است. آیت‌الله منتظری در این جلسه گفته است: [با اشاره به موضوع انتخابات آینده] درباره انتخابات به صراحت می‌گویم، متاسفانه انتخابات وضیعت خیلی بدی پیدا کرده است و گناه آن گردن شورای نگهبان است، چون شورای نگهبان خود را برخلاف قانون، قیم جامعه می‌دانند. اخیراً هم یکی از آقایان گفته‌اند؛ اصل بر برائت نیست، در مقام نقد این اظهارنظر استناد کردن به اصل 37 قانون اساسی که مربوط به قضاوت است، درست نیست. اما من به‌عنوان کسی که رییس مجلس خبرگان قانون اساسی بودم، مرحوم شهید بهشتی هم نایب رئیس بودند، وظیفه دارم به آقایان تذکر بدهم که فلسفه وجودی تصویب اصل 99 این نیست که آقایان را به استصوابی تفسیر کرده‌ا ند.... متاسفانه آقایان به گونه‌ای عمل می‌کنند که خود را صاحب اختیار مردم می‌دانند و به خود حق می‌دهند که بگویند در فلان شهر فلانی نباشد و فلانی باشد! درست است که اگر خواسته شود کسی به عنوان فرماندار یا استاندار منصوب شود، باید حتماً تحقیق نمایند که فرد صالحی باشد، اما در امر انتخابات شورای نگهبان چنین حقی ندارد و اصلاً در حیطه وظایف شورای نگهبان نیست تا بیاید و به اصل برائت تمسک نماید یا تمسک ننماید. اینکه در صلاحیت‌ها اصل بر برائت است یا نیست، جایی است که بحث صلاحیت‌ها کار و وظیفه شما باشد. حال آن‌که از اول و در قانون اساسی چنین وظیفه و کاری به شما محول نشده است. گزارشاتی می‌رسد که از همین الان آقایان گفته‌اند فلانی و فلانی را نمی‌گذاریم پایشان به مجلس برسد. بحث صلاحیت‌ها هم طبق قانون مشخص شده و وزارت کشور باید به آن رسیدگی کند آن هم بدون اغراض و مطامع سیاسی... عمل شورای نگهبان و نظارت استصوابی یعنی چند میلیون شهروند در فلان شهر یا استان عقل جمعی‌شان نمی‌رسد ولی 6 نفر عقل منفصل مردم هستند و آنها نسبت به کاندیداها و توان آنان از مردم مطلع‌ترند! عمل آقایان یعنی تشخیص جامعه هیچ، و رأی و نظر چند نفر همه چیز! بویژه اینکه آقایان از روی جهات سیاسی برخی اعمال نظرات را دارند، شماها تلاش کنید آقایان هم در شورای نگهبان تجدیدنظر کنند و زمینه انتخابات آزاد را برای حضور مردم فراهم کنند.

       پایان خبر

    دعوت مجدداز آیت الله توسلی برای حضور در انتخابات خبرگان

    دعوت مجدداز آیت الله توسلی برای حضور در انتخابات خبرگان


    اعضای کمیته تهران مجمع نیروهای خط امام (ره) با حضور در دفتر آیت الله توسلی از وی جهت شرکت در انتخابات میان دوره یی مجلس خبرگان دعوت کردند.به گزارش ایسنا در این دیدار اعضای کمیته ضمن ابراز احترام به حضور سایر کاندیداها تاکید داشتند در صورت موافقت آیت الله توسلی در حد توان ، تلاش خویش را در جهت گرم تر کردن تنور انتخابات و رفع موانع حضور وی به کار بندند.

       پایان خبر

     

     

    واکنش «کیهان» به انتقادات خاتمی

    واکنش «کیهان» به انتقادات خاتمی: همه کارشناسان گواهی می‌دهند که ما صادقیم!


    نوروز: روزنامه «کیهان» در شماره روز یکشنبه خود به اظهارات اخیر آقای خاتمی در کرمان که با انتقاد از اعطای جایزه «منتقد برتر دولت» به حسین شریعتمداری، مدیرمسؤول کیهان، وی را «مداح دولت و توهین‌کننده به دیگران» نامیده بود، واکنش نشان داد.

    این روزنامه نوشت: «سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور سابق کشورمان از اعطای جایزه منتقد منصف به مدیرمسئول روزنامه کیهان انتقاد کرده ، بدون آنکه بگوید کیهان به چه کسی اهانت کرده یا چه تعاریف عجیبی از دولت کرده. ظاهراً آقای خاتمی هم توقع دارد که کیهان همسو با جریان روزنامه‌های زنجیره‌ای، حرکت کرده و غیرمنصفانه چشم بر نقاط قوت دولت ببندد و صرفا نقاط ضعف دولت را بزرگ‌نمایی کند».

    کیهان بدون اشاره به اسامی «کارشناسان» افزود: به گواه همه کارشناسان کیهان در مقاطع مختلف صادقانه و دلسوزانه نقاط ضعف همه دولت ها را متذکر شده و در برابر نقاط قوت آنان نیز زبان حمایت گشوده است. دغدغه کیهان در تمامی این دوران حفظ چارچوب‌های ارزشی و اصول و موازین انقلاب و نظام و دفاع از حقوق مردم بوده است.

    این روزنامه در پایان «خبر ویژه» خود یادآور شد: در دولت اصلاحات، هنگامی که طرفداران آقای خاتمی ایشان را به گورباچف تشبیه کردند و یا او را سلطان حسین صفوی نامیدند و یا ایشان را به حضور بر سر میز شراب در ضیافت رئیس جمهور فرانسه متهم کردند و در دهها مورد دیگر- که شرح آن به درازا می کشد- فقط کیهان به حمایت از ایشان پرداخت و البته از انتقاد نسبت به بسیاری از ناهنجاری های دولت اصلاحات نیز کوتاهی نکرد.

     

    شرط دبیرکل جامعه زینب برای جبهه متحد اصولگرایی

    شرط دبیرکل جامعه زینب برای جبهه متحد اصولگرایی


    دبیرکل جامعه‌ زینب(س) گفت: از تعداد 30 نفر کاندیداهای فهرست جبهه متحد اصولگرایان در استان تهران حدود 20 نفر مشخص شده‌اند.

    مریم بهروزی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) خاطرنشان کرد: از لیست کلی جبهه‌ متحد اصولگرایان در استان تهران تاکنون حدود 20 نفر مشخص شده‌اند که از این تعداد 6 نفر خانم هستند.

    وی افزود: 5 نفر از این 6 نفر خانم‌های مورد نظر جبهه‌ پیروان خط امام و رهبری با لیست احزاب و اقشار زنان اصولگرا مشترک بودند.

    وی در ادامه‌ این گفت‌وگو با بیان این‌که " قرار گرفتن تعداد 8 نفر خانم در لیست نهایی جبهه‌ متحد اصولگرایان از مطالبه‌های اصلی شورای احزاب زنان اصولگرا بوده است" اظهار کرد: اگرچه تا جایی که من اطلاع پیدا کرده‌ام در لیست 6+5، پنج نفر خانم از کاندیداهای مورد نظر احزاب زنان اصولگرا حضور دارند ولی اگر تعداد نهایی خانم‌ها کمتر از 8 نفر باشد من اولین کسی هستم که کاندیدا نخواهم شد.

    وی تاکید کرد: چنین اقدامی از سوی من به منزله‌ اعتراض و یا به دست آوردن بهانه‌ای برای کاندیدا شدن نیست، بلکه از این طریق هم دست جبهه متحد باز خواهد شد و هم دیگر کاندیداهای خانم شانس بیشتری برای ورود به مجلس پیدا خواهند کرد.

    دبیرکل جامعه زینب(س) خاطرنشان کرد: اگر شرایطی پیش بیاید که کاندیدا نشوم شخص من از جامعه‌ زینب(س) و احزاب زنان اصولگرا درخواست می‌کنم تا در انتخابات حضور فعال داشته باشند و تلاش کنند تا لیست جبهه‌ متحد اصولگرایان موفق شده و افراد مورد نظرشان به مجلس راه پیدا کنند.

       پایان خبر

     

    ولایتی: اصولگرایان از افراطی‌گری و سهم‌خواهی پرهیز کنند

    ولایتی:
    * نقدپذیری مسوولان نهادینه شود
    * اصولگرایان از افراطی‌گری و سهم‌خواهی پرهیز کنند
    * باید تعامل‌مان را با برخی کشورهای 1 + 5 تداوم دهیم


    خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
    سرویس: سیاسی

    دکتر علی‌اکبر ولایتی، گفت: تشکیل جبهه‌ی متحد اصولگرایی، گام بزرگی برای نیل به موفقیت و تداوم خدمت به مردم است.

    به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مشاور امور بین‌الملل مقام معظم رهبری، در دیدار اعضای شورای دانشجویی و جوانان جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، افزود: وحدت اصولگرایان، در خصوص انتخاب پیش‌رو کار بزرگی است. ما بایستی این مقوله را از حالت «کاربردی» و «مقطعی» عمق بخشیده و وحدت را مبنایی و به صورت موضوعی ضروری به صورت مستمر دنبال کنیم.

    وی اضافه کرد: وحدت اصولگرایان در انتخابات مجلس مقدمه است، آنچه از اهمیت بالاتری برخوردار است، تداوم انسجام، هماهنگی و حرکت تشکیلاتی و با برنامه‌ی اصولگرایان در درون مجلس است که اگر این موضوع در بررسی نامزدها و ارایه‌ی لیست مدنظر قرار گیرد و نمایندگان هماهنگ و منسجم وارد مجلس شوند، شاهد مجلسی مقتدرتر و کارآمدتر خواهیم بود.

    ولایتی تاکید کرد: پرهیز از افراطی‌گری و تندروی، اجتناب از مواضع رادیکالی علیه رقیب سیاسی، خودداری از بالا بردن هزینه‌های نظام در اتخاذ پاره‌ای از مواضع نسبت به اشخاص، جریان‌ها، نهادها، مراقبت جدی از ارایه‌ی تصویری نامناسب از اصولگرایی که تحول در آن نادیده گرفته می‌شود، پرهیز از سهم‌خواهی و قدرت‌طلبی و بالاخره دوری و اجتناب از فردمحوری و استبداد رای، از جمله بایدها و نبایدها و خطوط قرمز اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم باید باشد.

    وی به بررسی و نقد مجالس ششم و هفتم پرداخت و با بیان این‌که مجلس هفتم مخصوصا در ماه‌های پایانی از انسجام و همگرایی لازم برای پاسخ‌گویی به مطالبات مردم برخوردار نیست، گفت: بایستی با آسیب‌شناسی این موضوع در فرصت باقی مانده با تعامل سازنده با سایر قوا، همچون دو سال اول، گام‌های اساسی برای حل مشکلات مردم بردارد.

    وی افزود: نمایندگان مجلس شورای اسلامی برابر با سوگند نمایندگی، خود را مکلف به پاسداری از ارزش‌های اصیل اسلامی و مورد احترام مردم می‌داند و برخلاف مجلس ششم که در ساختارشکنی و هنجارشکنی، حریم شیعه، مراجع، روحانیت و ... را بارها و بارها نادیده گرفت، اما مجلس هفتم، کارنامه‌ی خوبی در پاسداری از نظام اسلامی و ارزش‌های آن از خود ارایه کرد.

    مشاور مقام معظم رهبری، با اشاره به تحولات هسته‌ای کشورمان، گفت: به نظر می‌رسد، کاخ سفید همه منابع خود را برای حفظ پرونده ایران در شورای امنیت و ایجاد فشارهای بیشتر علیه کشورمان بسیج کرده باشد.

    وی افزود: چشم‌انداز مساله‌ی هسته‌یی بسیار پیچیده‌تر از گذشته است و حساسیت‌ها و سیاست‌های آمریکا برای اختلال در روند هسته‌ای کشورمان، نشان می‌دهد بایستی تلاش مضاعفی برای خروج از چالش هسته‌ای صورت گیرد.

    وی اضافه کرد: ‌آمریکا و انگلیس خواستار فشار بیشتر شورای امنیت در الزام ایران در تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای هستند؛ لیکن ما بایستی با تاکید بر حقوق اساسی کشورمان، در دست‌یابی به فن‌آوری‌های نوین مانند فن‌آوری هسته‌ای، همچنان تعامل خود را با برخی کشورهای 1 + 5، همچون روسیه، چین و فرانسه تداوم دهیم.

    ولایتی با اشاره به عملکرد دولت نهم، گفت: بر این باورم که نقد از دولت نهم تا جایی ممکن و قابل پذیرش است که منجر به تضعیف و تخریب دولت و رییس جمهور نشود. بر همین اساس ضرورت دارد بر نهادینه شدن فرهنگ نقد، نقدپذیری مسوولان و هدایت انتقادها به سمتی که منافع ملی حفظ شود، تاکید نماییم.

    وی افزود: دولت نهم خود را بی‌نیاز از نظرات کارشناسان و نخبگان نمی‌داند و لذا بایستی همچنان رویکرد افزایش کار کارشناسی و توجه به نخبگان مورد توجه باشد.

    وی در خصوص نامزدی خود و دیگران در انتخابات مجلس هشتم، گفت: تاکنون در این خصوص تصمیم نگرفته‌ام، اعضای مرکزی جبهه‌ی متحد نیز معیارها و ضوابطی را برای افراد مورد نظر لیست اصولگرایان تعیین کرده‌اند که فارغ از سهم‌خواهی است و لذا اگر به درستی انجام گیرد، افراد شایسته‌ای از سوی اصولگرایان نامزد انتخابات خواهند شد.

    انتهای پیام

    کد خبر: 8610-04222

    دومین بیانیه انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان

    دومین بیانیه انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان:
    به زودی اخبار مسرت‌بخشی از گام‌های بلند برداشته شده اعلام می‌شود


    خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
    سرویس: سیاسی

    دومین بیانیه انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان با تاکید بر " حقوق اساسی ملت، آزادی و کرامت انسانی، راهبرد اساسی برای پاسخگویی به مطالبات مردم، پیروزی‌های سیاست خارجی و پیشرفت‌های هسته‌یی، مهار تورم و گرانی، ارتقاء امنیت اجتماعی و مسایل فرهنگی نظام" صادر شد.

    به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) در متن این بیانیه خطاب به " مردم بزرگ و آگاه ایران " آمده است:

    تاریخ پرافتخار ایران یکی از حساس‌ترین و خطیرترین روزهای خود را می‌گذراند. ملت بزرگ ایران در کنار دیگر ملت‌های مسلمان در حج ابراهیمی امسال نمایشی از اقتدار و انسجام اسلامی امت محمدی (ص) را به تصویر کشید.

    گفتمان انقلاب اسلامی، نام و یاد امام خمینی(ره) و رهبری مقام معظم رهبری در تعمیق اسلام‌گرایی در منطقه و جهان هر روز درخشش ویژه‌ای دارد. اکنون در سالروز گرامیداشت روز غدیر، روز وحدت و یگانگی مسلمین و روز بازگشت به مجد و عظمت اسلام نکاتی را در زیر یادآور می‌شویم:

    1- توفیقات دولت نهم در عرصه بین‌المللی که نتیجه مقاومت و ایستادگی ملت ایران و رهنمودهای مقام معظم رهبری است، چشم ناظران جهانی را خیره کرده است. شکست‌های پی‌درپی نشست 1+5 علیه ایران و عدم توفیق آمریکا در بسیج جامعه جهانی علیه ملت ایران در مورد موضوع هسته‌یی جزء خبرهای اول رسانه‌های جمعی جهان است.

    نگاهی به فراز و فرودهای اخبار مربوط به موضوع هسته‌یی ایران که در مقاطعی بن‌بستی غیرقابل گریز و پرمخاطره را به تصویر می‌کشاند، به لطف خدای بزرگ و به برکت استقامت ملت بزرگ ایران و تدبیر و هوشمندی مسوولان تاکنون به نفع ملت ایران پیش رفته است و اصولگرایان خشنودند که این پیشرفت در زمان تصدی آن‌ها در مجلس شورای اسلامی و دولت بیش از گذشته نمایان شده است.

    راه‌اندازی مجدد UCF اصفهان، راه‌اندازی غنی‌سازی نطنز، دستیابی به اورانیوم غنی شده چهار درصد، نصب و راه‌اندازی 3000 سانتریفیوژ، حل بخش عمده‌ای از مسایل مورد نظر آژانس به ویژه سانتریفیوژ P1 و P2 و بالاخره تحویل اولین محموله سوخت نیروگاه بوشهر از مهمترین دستاوردهای این دوره است.

    قطعا روزی موضوع هسته‌یی به طور مستند وقایع‌نگاری خواهد شد و آنگاه معلوم می‌شود چه جریاناتی به راحتی حاضر به دست شستن از حق ملت ایران بودند و یا با فرصت‌طلبی و استقبال از تهدیدات و بزرگ‌نمایی آن‌ها درصدد حمایت از اجانب و نادیده گرفتن استقلال کشور بودند.

    اصولگرایان با پایداری خود ثابت کردند دست شستن از حقوق ملت به ویژه در مورد موضوع هسته‌یی افتخار نیست بلکه همگامی با ملت برای استیفای حقوق آن‌ها افتخارآفرین است.

    اصولگرایان ضمن تاکید و جدیت در پیگیری مطالبه قانونی و مشروع ملت ایران برای دستیابی به فن‌آوری هسته‌یی و همچنین دفاع از استقلال کشور، تدبیر و دیپلماسی فعال را فراموش نکرده و این مطالبه را نه ساده‌لوحانه و نه تندروانه پیگیری کرده و می‌کنند.

    جبهه متحد اصولگرایان ضمن حمایت قاطع از سیاست‌های کلان هسته‌یی کشور که زیر نظر رهبر فرزانه انقلاب دنبال می‌شود و توجه به نقش انکارناپذیر رییس‌جمهور و مجلس شورای اسلامی معتقد است موضوع هسته‌یی کشورمان قدم‌های پایانی حقوقی را نیز با تدبیر و اقتدار برخواهد داشت.

    تردیدی نیست جایگاه بین‌المللی ایران ارتقای چشمگیر پیدا کرده است. گسترش مناسبات با کشورهای آمریکای لاتین، ناگزیر شدن آمریکا به انجام مذاکرات مستقیم با ایران در موضوع عراق، برگزاری نشست سران کشورهای همسایه دریای خزر در ایران و سفر پوتین به کشورمان، دعوت از رییس‌جمهور ایران برای شرکت در نشست شورای همکاری خلیج فارس نیز از جمله نشانه‌های ارتقای این جایگاه است.

    مجموعه این توفیقات در بخش هسته‌یی و در صحنه روابط بین‌الملل منجر به کاهش تهدیدات شده و اگر چه نباید هوشمندی و مراقبت مستمر را از نظر دور داشت ولی به نظر می‌رسد افقی روشن پیش روی ملت بزرگ ایران اسلامی باز شده است. افقی که عده‌ای تعمدا یا از سر غفلت آن را نادیده می‌گیرند.

    2- حل مشکلات معیشتی مردم و بهبود شرایط زندگی برای آحاد ملت ایران یکی از مهمترین دغدغه‌های اصولگرایان بوده و هست.

    موضوع گفتمان خدمت در میان اصولگرایان به همین دلیل شکل گرفت که نباید لحظه‌ای از خدمت به مردم و به ویژه محرومان و مستضعفان غفلت کرد.

    آسیب‌شناسی اقتصاد ایران و به ویژه بیماری مزمن اقتصادی کشور یعنی تورم و گرانی در دستور کار دولت‌های پیشین و دولت نهم همواره خودنمایی می‌کرده است.

    رییس‌جمهور محترم اخیرا در نطق 110 دقیقه‌ای تلویزیونی خود صادقانه مشکلات را با مردم در میان گذاشت و راه‌حل‌های دراز مدت و کوتاه مدت دولت را بیان کرد.

    ما معتقدیم راه‌حل‌های دقیق، منطقی و علمی برای برون رفت از مشکلات اقتصادی وجود دارد. این راه‌حل‌ها در نشست‌های کارشناسی دولت و مجلس و احزاب اصولگرا شناسایی شده است و به زودی آثار کارآیی و کارآمدی خود را در تعامل دولت و مجلس نشان خواهد داد.

    اقدامات پیشگیرانه دولت و مجلس جلوی شتاب و سرعت تورم را گرفته و انشاءالله به زودی به سمت مهار آن گام‌های عملی برداشته خواهد شد.

    ما معتقدیم بزرگنمایی مشکلات اقتصادی کشور و وارد کردن آن به رقابت‌های سیاسی نه مشکل مردم را حل می‌کند و نه مشکل مقبولیت احزابی که بخواهند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند. دولت و مجلس نیز با پرهیز از فرافکنی مسوولیت حسن و قبح تصمیمات خود را شجاعانه بپذیرند و صادقانه و صمیمانه مشکلات را با مردم در میان بگذراند و البته از تشریک مساعی نخبگان و مردم استقبال کنند.

    خوشبختانه دولت با توزیع سهام عدالت، مصوبه مهم مجلس در مورد لایحه خدمات کشوری، کاهش هزینه‌های جاری دولت، اصلاح ترکیب بودجه، کاهش سود تسهیلات بانکی،تصمیمات مربوط به تولید مسکن به ویِژه حذف قیمت زمین از مسکن توانسته تا حدودی بار تورم و گرانی را از دوش طبقات محروم بردارد و ما این را یک گام مثبت و روبه جلو می‌دانیم.

    3- طرح ارتقاء امنیت اجتماعی و مبارزه همه جانبه با ناهنجاری‌ها و تبهکاری‌های اجتماعی، ‌نبرد واقعی با سوداگران مرگ، اراذل و اوباش از اقدامات مناسب در سامان حکومت خوب است،توجه و درخواست مردم نشان می‌دهد استمرار و تداوم طرح ارتقاء امنیت اجتماعی یک ضرورت است.

    ما معتقدیم این رویکرد باز تعریف احیاء امر به معروف و نهی از منکر از زاویه نقش و کارکرد نظام، فوق‌العاده اهمیت دارد و با رفع نواقص و اصلاح شیوه ها همچنان باید تا محو آثار سوء اخلاقی واجتماعی تداوم یابد. البته تردیدی نیست که با قاطعیت باید جلوی برخی افراطی‌گری‌هاواشتباهات در تشخیص مصادیق از طریق آموزش ماموران و استفاده از نظرات کارشناسان امور اجتماعی، جامعه شناسی و دینی گرفته شود و اصولگرایان با هر نوع افراط و تفریط در این عرصه مخالفند.

    4- نگاه به مسایل فرهنگی کشور از زاویه مهندسی فرهنگ عمومی و نقشه جامع علمی کشور و بازتعریف وظایف نهادهای دولتی، عمومی و خصوصی در ارتقاء فرهنگ عمومی تصویری روشن و شفاف را در چشم‌انداز برنامه بیست ساله ارایه می‌دهد.

    اصولگرایان به طور جدی با دغدغه تقویت فرهنگ دینی به میدان آمده‌اند. شورای عالی انقلاب فرهنگی و حوزه و دانشگاه به عنوان دو نهاد بنیادین و روحانیون و نیز اساتید و دانشجویان به عنوان مخاطبین اصلی ساماندهی امور فرهنگی کشور باید به وظایف کلیدی خود عمل کنند و رهنمودهای مقام معظم رهبری را در این مورد جامه عمل بپوشاند.

    5- جبهه متحد اصولگرایان در هفته‌های اخیر با همراهی و حمایت جامعه مدرسین حوزه علمی قم و جامعه روحانیت مبارز با هدف هم‌افزایی توان‌ها، گام‌های بلندی برداشته است و به زودی اخبار مسرت‌بخش آن اعلام می‌شود. سازوکار حقوقی جبهه متحد اصولگرایان در سراسر کشور عملیاتی شده و نتایج دل‌گرم‌کننده‌ای را نمایان ساخته است. در نشست‌های اولیه موفق شده‌ایم حداقل در مورد نیمی از نمایندگان در مراکز استان‌ها و شهرستان‌ها به سمت وحدت و همگرایی برویم و به زودی با روشن شدن مصادیق دیگر پیش‌بینی می‌شود این روند استمرار یابد. این جبهه با جمع‌آوری فهرست‌های مورد نظر همه اصولگرایان و مشورت با نخبگان و معتمدین مردم می‌کوشد ضمن شناخت ظرفیت‌ها و سلایق موجود به برآیندی منطقی، کارآمد، فراگیر و منطبق با معیارهای اصولگرایی دست یابد.

    جبهه متحد اصولگرایان باب گفت‌وگو را در درون و برون بازنگاه داشته است و حاضر است در هر سطحی که متضمن رعایت منفعت مردم و مصالح ملی باشد گفت‌وگوها را ادامه دهد.

    ما معتقدیم، برای سلامت انتخابات باید حریم نهادهای قانونی نظام محفوظ بماند. احزاب و گروه‌ها نباید اجازه دهند افراطیون با حمله به نهادهای قانونی نظام به ویژه نهادهای ناظر و مجری انتخابات سلامت و آزاد بودن انتخابات را به خطر اندازند. می‌توان به یک مفهوم حداقلی از اخلاق انتخاباتی توافق و زمینه مشارکت وسیع مردم در انتخابات آینده را فراهم کرد. باید با هوشمندی از مداخله بیگانگان در سطح رقابت احزاب و گروه‌هابرای تخریب فضای انتخاباتی و یا تقویت گروه‌ها و دستجات مخالف نظام از طریق کمکهای مالی و... جلوگیری کرد و با درایت از استقلال کشور پاسداری نمود.

    جبهه متحد اصولگرایان پیروزی اخلاقی در انتخابات را مهمتر از پیروزی سیاسی در آن می‌انگارد و نفس رقابت آزاد و رعایت قانون را مهمتر از نتایج انتخابات می‌داند.

    ما بر حقوق اساسی ملت، آزادی و کرامت انسان‌ها و رویکرد عدالتخواهانه به منظور پیشرفت همه جانبه کشور تاکید و از رقبای خود دعوت می‌کنیم با پذیرش چنین رویکردی یک انتخابات پرشکوه را که نهایتا رای ملت میزان باشد را سامان دهند.

    انتهای پیام

    کد خبر: 8610-04572

    انتقاد مجدد سخنگوی احمدی ن‍ژاد از طرح امنیت اجتماعی

    انتقاد مجدد سخنگوی احمدی ن‍ژاد از طرح امنیت اجتماعی در آستانه انتخابات مجلس


    غلامحسین الهام سخنگوی دولت در سرمقاله امروز روزنامه ایران به طرح ارتقای امنیت اجتماعی انتقاداتی وارد کرد.

    به گزارش «فردا»، سخنگوی دولت احمدی نژاد در یادداشتی با عنوان "محبت بیامد، مجریمت ببرد، منتشره در روزنامه ایران ارگان مطبوعاتی دولت با اشاره به قانون مجازات اسلامى پیرامون "زنانى که بدون حجاب شرعى در انظار عمومى ظاهر شوند" نوشت: اگر نیروى انتظامى در مقام اعمال این حکم قانون جزایى باشد، طبیعى است که ضابط دادگسترى است و باید طبق ضوابط و معیارهاى آن و تحت نظر مقامات قضایى عمل نماید.

    وزیر دادگستری در ادامه با اشاره به عدم لزوم اجازه ضابطان برای فعالیت های خود از سوی دولت افزود: سیاست کیفرى و قضایى در اختیار قوه قضاییه بوده و طبیعى است که این قوه سیاست هاى مناسب خود را در این بخش باید پى بگیرد. ارزیابى ثمرات و رفع نواقص و اشکال هاى آن با اصلاح قانون یا ساختار یا رفتار نیز از همین طریق دنبال مى شود؛ لذا چنانکه قبلاً اعلام شد، دولت به معناى رئیس جمهور یا هیأت وزیران فارغ از این مسئولیت است.

    نکته مهم دیگر آن است که اگر طرح جامعى تدارک شده که اعم از بخش قضایى است و سیاست تربیتى، اصلاحى و بازدارندگى را دنبال مى کند که مداخله همه بخش ها را لازم دارد و به نحوى اتخاذ همه ظرفیت ها و استعدادهاى فرهنگى، اجتماعى، براى اصلاح یک رفتار فرهنگى است، باید به دولت نیز ارائه شود که چنین نشده است.

    وی در ادامه افزوده است: رئیس جمهور، چندین بار از طریق وزیر کشور از نیروى انتظامى خواسته است که طرح خود را در این خصوص ارائه کنند و هنوز هم انتظار برنامه جامع این نیرو را در این خصوص دارد، اگر نیروى انتظامى خود را متولى طرح جامع مى داند دولت آماده دریافت و بررسى طرح است چون تاکنون چنین برنامه جامعى ارائه نشده است.

    غلامحسین الهام همچنین در این یادداشت مدعی شده است: با فاصله زمانى دو سال از انقلاب اسلامى، بى هیچ بخشنامه دولتى، مردم ایران همگان حجاب و پوشش اسلامى را برگزیدند. با انقلاب فرهنگى و پس از بازگشایى دانشگاه ها، چهره دانشگاه ها به طور طبیعى تغییر کرد و پوشش اسلامى فراگیر شد آن هم با غلبه چادر. بى پشتوانه دستور ادارى و تحکم حکومتى.

    الهام همچنین با اشاره ضمنی به فیلم منتسب به خاتمی که در آن وی با یک خانم غیر ایرانی دست داده است، از صدا و سیما انتقاد کرد و نوشت : نمى توان یک پوشش را در کوچه و خیابان «جرم» دانست و در صدا و سیما، آن را الگوى پوشش مترقى و روز، تعریف کرد. یکى را به خاطر این پوشش به تذکر و اخطار و بند کشید و دیگرى را با همین سلک و ... تشویق و تمجید کرد. یکى را فحشا دانست و دیگرى را هنر! نمى شود، «دست دادن» (مصافحه) مردان با زنان و دختران از یک سو موجه باشد و با لبخند اهل دین و نظر مواجه شود و در جاى دیگر نگاه کردن گناه و قابل تعزیر!

    الهام البته بدون اشاره به حضور برخی از دولتمردان دولت نهم در مجالس رقص در کشورهای خارجی ادامه داد: (نمی شود) در خیابان نوع خاصى از پوشش تبرج باشد و در مراسم دیگر «رقصیدن» مباح! «حلال» و «حرام» الهى تعارف بردار نیست!

    وی ضمن توصیه به اینکه امور فرهنگى و اخلاقى و خصوصاً دینى را نباید وجه المصالحه اهداف و اغراض سیاسى و حزبى نمود. ادامه داد: رفتار انتظامى یا قضایى صرف یک مشکل یا معضل فرهنگى را حل نمى کند. رفتار قضایى یا انتظامى به عنوان آخرین راه و در حداقل لازم باید مورد استفاده قرار گیرد.

    الهام در پایان یادداشت خود می نویسد: غیرت دینى و حمیت فرهنگى برادر عزیزم جناب احمدى مقدم را مى ستایم ولى بگویم که جامعه ایرانى اسلامى ما سرشار از این غیرت است. بنده نیز مسلمانم. حجاب را از احکام مسلم دین حنیف مى دانم؛ هم قلباً باور دارم، هم عقلاً آثار آن را در سلامت و تهذیب و ارتقا و کمال جامعه مؤثر یافته ام و ادامه میدهد: فکر مى کنم بخشى از مشکل خود ما هستیم. اگر جناب احمدى مقدم عزیز، باور دارد که مسأله فرهنگى ابعادى فراانتظامى و امنیتى دارد و خود را متولى حل مشکل مى داند طرح جامع خود را به دولت ارائه دهد و اگر تصور آن دارد که نیازى به ارائه طرح به دولت نیست چرا انتظار دارد دولت را به روش هایى بکشاند که نمى دانیم به کجا مى انجامد و چه بسا برخى نگرانى هاى ناشى از آن نیز محسوس است.

       پایان خبر

    در سال 2007 روی داد؛بی سابقه ترین رشد قیمت نفت

    در سال 2007 روی داد؛بی سابقه ترین رشد قیمت نفت


    اعتماد: نفت سال 2007 را با فراز و نشیب های فراوانی سپری کرد که نه برای تولیدکنندگان و نه برای مصرف کنندگان چندان خوشایند نبود. در ماه های ابتدایی این سال قیمت نفت در سطح بشکه یی60 دلار قرار گرفت تا کارشناسان با سرسختی بیشتر به پیش بینی آینده قیمت نفت بپردازند. قیمت نفت تا پایان سال به 90 دلار می رسد. این پیش بینی جدید کارشناسان در آغازین ماه های 2007 بود. قیمت نفت در ماه های ابتدایی با نوسانات اندک روبه رو شد اگرچه برخی عوامل سیاسی و ناامنی در منطقه خلیج فارس گاه بازار را با نوسانات زیادی روبه رو می ساخت اما نمودار قیمت نفت وست تگزاس اینترمدییت در هفتمین ماه میلادی (جولای) به سمت بالا حرکت کرد و به رقم بیش از 75 دلار رسید. در روزهای آخر این ماه قیمت نفت به مرز 80 دلار رسید تا تحلیلگران دست به پیش بینی های جدید بزنید. «نفت تا پایان سال جاری به بیش از 100 دلار می رسد.» جمله یی که بارها از زبان تحلیلگران داخلی و بین المللی شنیده شد (اگرچه قیمت نفت در مقطعی هرچند کوتاه به 100 دلار رسید اما با این رقم در بازار مبادله صورت نگرفت). این پیش بینی جدید اهالی انرژی برای نفت بود که پیش از این تنها مختص خوش بینان بازار بود. کمبود ذخایر نفت در امریکا، توفان های موسمی در خلیج مکزیک، تقاضای مازاد در بازار و جنگ قدرت بین یورو و دلار و البته نزدیک شدن به فصل سرما دلایل اصلی افزایش قیمت نفت از سوی کارشناسان بین المللی در هفتمین ماه میلادی بود. قیمت نفت اوپک نیز در ماه جولای خود را به رقم بیش از 72 دلار رساند. در ماه آگوست اما قیمت نفت کاهش یافت، اگرچه این کاهش تداوم پیدا نکرد. در نیمه سپتامبر قیمت طلای سیاه به مرز 85 دلار رسید تا اینکه در ماه اکتبر و نوامبر قیمت نفت صعودی شد و از مرز 90 دلار آغاز شد و در 13 نوامبر به رقم بی سابقه 99 دلار و 32 سنت رسید و شگفتی ساز شد تا تحلیل جدید کارشناسان به سمت 120 دلار حرکت کند، البته برای سال 2008. پس از ثبت رکورد قیمت طلای نه چندان خوش رنگ دیدنی سقوط کرد. به گونه یی که حتی زیر 90 دلار برای وست تگزاس اینترمدییت ثبت شد. در آخرین روزهای سال 2007 قیمت نفت وست تگزاس اینترمدییت به مرز 95 دلار و قیمت نفت اوپک به بیش از 90 دلار رسید تا پرونده قیمت نفت در سال 2007 با این رقم ها بسته شود. اگرچه پیش بینی ها برای سال آتی ادامه دارد و این پیش بینی های بدمزه قیمت نفت را از سطح کنونی بسیار بالاتر نشان می دهد. شاید آنها در میانه راه دست به تحلیلی جدید بزنند.

    تاثیر افزایش درآمدهای نفتی از مباحث بحث برانگیز اقتصاد سیاسی است که در ایران می توان این تاثیر را به نحوه هزینه کرد دولت، ساختار اقتصادی و رفتار دولت در داخل کشور مشاهده کرد. متاسفانه تاریخ نشان داده هر گاه درآمد نفتی کشور افزایش یافته واردات به پیشواز دلارهای نفتی آمده و آنها را می بلعد بدون آنکه صرف تولید و کارهای زیربنایی در کشور شود. در این صورت دولت هر روز فربه تر شده و شهروندان احساس می کنند با افزایش قیمت نفت با دولت مقتدری روبه رو هستند که به خاطر پر شدن خزانه اش هر چه زودتر باید مشکلات را از بین ببرد و یک شبه رفاه اجتماعی را افزایش دهد. در این فضا مردم خانه نشین و بخش های تولیدی که افراد باید در آن مشغول به کارهای تولیدی باشند از بین رفته و مردم تنها نظاره گر دولت هستند. همان چیزی که متاسفانه در دولت کنونی به لطف صعود بهای نفت شاهدیم بیکاری افزایش یافته اگرچه بسیاری آن را کتمان می کنند و سعی در پذیرش واقعیت ملموس ندارند و سعی می کنند اقتصاد را ترکیبی از دولت و ملت معرفی کنند اما مشکل اینجاست که بخش مردمی اقتصاد آنها نیز توسط نهادهایی اداره می شد که ماهیتی تمام دولتی دارد. برای همین وقتی اتفاقی برای نفت رخ می دهد تحلیلگران اقتصادی می گویند شادمانی برای همه کوچک خواهد شد هم برای اقتصادهایی که نفت می خرند هم برای کشورهایی که نفت می فروشند و از طریق دلارهای نفتی ارتزاق می کنند. افزایش قیمت نفت به خصوص در سال اخیر نهاد دولت را در کشورهای نفتی به سرمایه داری ملی تبدیل کرده است، نوعی از حکمرانی اقتصادی که به دلیل استفاده از درآمدهای نفتی گویی فراموش کرده است که دولت های مدرن باید پاسخگوی رفتار و عملکرد اجرایی خود باشند. به راستی چه کسی پاسخگو است؟ آیا باید از قیمت بالای نفت خرسند بود یا خشمگین؟

       پایان خبر

    شل قرارداد نفتی خود با ایران را تا یک سال به تعویق انداخت

    شل قرارداد نفتی خود با ایران را تا یک سال به تعویق انداخت


    بزرگترین شرکت نفتی اروپا که از یک سو با افزایش هزینه سرمایه گذاری در ایران روبه رو است و از سوی دیگر مخالفت سیاسی امریکا را لحاظ می کند، قرارداد نفتی خود را با ایران تا یک سال دیگر به تعویق انداخت.

    به گزارش دیلی تلگراف شرکت انگلیسی - هلندی شل اعلام کرده است که حداقل تا یک سال آینده تصمیم ندارد سرمایه گذاری 10 میلیارد دلاری خود را در پروژه عظیم پارس جنوبی نهایی کند.شرکت شل و شرکت اسپانیایی رپسول در ماه ژانویه توافق تجاری مقدماتی مشترکی را برای توسعه دو فاز از میادین گازی پارس جنوبی ایران امضا کردند ولی بعد از یک مدت شش ماهه، مدیر اجرایی شرکت شل گفت؛ تا یک سال دیگر قرارداد خود با ایران را نهایی نکرده ایم.یک منبع مطلع در این شرکت گفت؛ در حال حاضر کارکنان شرکت شل می گویند که این شرکت تا 12 ماه آینده تصمیم خاصی نمی گیرد. سخنگوی شرکت شل گفته است ما تصمیم خود را برای سرمایه گذاری در ایران تا یک سال دیگر به تعویق انداخته ایم، زیرا کاهش ارزش دلار هزینه های ما را بالا برده و ملاحظات سیاسی نیز مد نظر این شرکت است.

       پایان خبر

    نگهداری سه دانشجوی دربند پلی تکنیک پس از تودیع وثیقه،خلاف قانون

    محمدعلی دادخواه: نگهداری سه دانشجوی دربند پلی تکنیک پس از تودیع وثیقه، خلاف قانون است 


    وکیل مدافع احسان منصوری، مجید توکلی و احمد قصابان با بیان این که خانواده‌های موکلانش وثیقه‌های صادره را تودیع کرده‌اند، نگهداری این دانشجویان را پس از تودیع وثیقه بر خلاف قانون عنوان کرد.

    محمدعلی دادخواه اظهار داشت: با توجه به این‌که دادگاه عمومی قرار بازداشت موقت را شکسته و آن را به وثیقه تبدیل کرده و خانواده‌های دانشجویان نیز وثیقه را تودیع کرده‌اند، نگهداری آنها در زندان برخلاف قانون و نوعی تضییع حقوق آنان است.

     

    وی با بیان اینکه آنها باید برابر قانون بلافاصله پس از تودیع وثیقه از زندان آزاد شوند، افزود: همه کسانی که در این زمینه تعلل کنند از نظر قانونی باید پاسخگو باشند.

    دادخواه خاطرنشان کرد: دادگاه انقلاب فارغ از رسیدگی در مورد این پرونده است و دادگاهی که اشتغال به پرونده دارد، رسیدگی کرده و برابر ماده ۸ آیین دادرسی مدنی نمی‌توان حکم دادگاه را تغییر داد یا از اجرای آن جلوگیری کرد.

    وی اظهار امیدواری کرد که رییس دادگستری استان تهران به اجرای شکستن قرار که منجر به برائت دانشجویان شده است، دستور دهد.

    بیانیه انجمن اسلامی دانشگاه خرمشهرپیرامون حکم۶ماه تعلیق این انجم

    بیانیه انجمن اسلامی دانشگاه خرمشهر پیرامون حکم ۶ ماه تعلیق این انجمن 


    در پی برگزاری مناظره سیاسی به مناسبت روز دانشجو در تاریخ ۱۴/۹/۱۳۸۶ از سوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خرمشهر که با حضور آقایان عبدالله مومنی و مجتبی ابراهیمی صورت پذیرفت، متأسفانه شاهد هجمه ناجوانمردانه و غیر اخلاقی رسانه های حامی دولت مهرورز به این برنامه و انتساب برخی سخنان کذب و دور از واقعیت به یکی از سخنرانان حاضر بودیم. متعاقب این جریان، فشار های محافل قدرت بر مسؤلین دانشگاه خرمشهر که خود مدت ها منتظر بهانه ای برای ساکت نمودن انجمن اسلامی بودند، سبب صدور حکم تعلیق ۶ ماه انجمن اسلامی دانشجویان از انجام کلیه فعالیت ها گردید. لذا در این زمینه انجمن اسلامی دانشجویان نکات ذیل را به اطلاع عموم می رساند.

     

    ۱- در حکم صادره همانند احضاریه ای که در تاریخ ۲۱ /۹/۱۳۸۶ صادر شد به صورت کلی اشاره به تخلفات انجمن اسلامی شده است بدون آن که مصادیق این تخلفات به صورت موردی ازسوی هیئت نظارت روشن شود؛ اکنون مشخص نیست انجمن اسلامی در برابر چه چه مواردی متهم است و باید از خود دفاع نماید.

     

    ۲- آنچه که در جلسه رسیدگی به تخلفات انجمن اسلامی دانشجویان در حضور اعضای هیئت منصفه و از سوی هیئت نظارت به عنوان اتهام مطرح شد «عدم اعلام برائت انجمن اسلامی» از ۸ مورد از صحبت های یکی از مدعوین برنامه بود و نه پاسخگویی در قبال مفاد آن سخنان؛ اما در طول جلسه و پس از آنان اعضای هیئت نظارت هیچگاه مشخص نکرده اند که طبق کدام بند و تبصره قانونی چنین الزامی را برای تشکل برگزار کننده متصور هستند و به دلیل عدم رعایت این الزام انجمن اسلامی را مستحق مجازات دانسته اند.

    در این مورد انجمن اسلامی بر این باور است که به وظیفه خود در قبال این برنامه که همانا ایجاد فضا و بستری عادلانه برای تضارب آرا و نظرات متفاوت است عمل نموده و خارج از آن هیچگونه مسؤلیت قانونی برای این تشکل جهت موضعگیری و اعلام تأیید و یا رد سخنان مدعوین وجود نداشته و ندارد.

    معاون دانشجویی دانشگاه علم و صنعت استعفا داد

    معاون دانشجویی دانشگاه علم و صنعت استعفا داد 


    معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه علم و صنعت ایران با صدور بیانیه ای از مسئولیت خود کناره گیری کرد.

     

    دکتر احمد چلداوی در این بیانیه تاکید کرده است: فضای دانشگاه ما باید فضایی علمی و فرهنگی باشد، پرداختن به علم، فن، هنر و سیاست همگی زمانی در مسیر وظیفه ما است که بر اعتدال استوار باشد و هر یک از آنها در جایگاه خود قرار گیرد.

     

    وی سیاست زدگی را عین جهل و جانبداری متعصبانه دانسته و آورده است : متاسفانه سالها دانشگاه ما ناخواسته صحنه تاخت و تاز جناحهای سیاسی بود و از مسیر اصلی اش که تولید علم و اندیشه بود، باز ماند.

     

    دانشیار دانشکده مهندسی برق دانشگاه علم و صنعت ایران با تاکید بر ضرورت حرکت فضای دانشگاه به سمت تعادل خاطرنشان کرده است : در تمام مدتی که در دانشگاه بودم هرگز در برابر دو طیف تمامیت خواه در دانشگاه که هر کدام دانشگاه را به تمامی ملک طلق خود می دانستند، تسلیم نشدم ؛ یکی طیف متعصبین جاهل و دیگری التقاطیون لیبرالی.

     

    وی در ادامه آورده است : در این راه هم با افرادی که با نگاهی تنگ و به دور از سیره بزرگان دین و با درخواست محدودیتهای فراقانونی، خلاف پویایی صحیح دانشجویان سخن می گفتند، مخالفت کردم و هم با آنان که با اباحه گری و ترویج فرهنگ بی قیدی، هدفمندی و رسالت دانشجویان و جایگاه اخلاقی و ارزشی استاد و دانشجو و نظم دانشگاه را تضعیف شده می خواستند، مخالفت ورزیدم.

     

    معاون دانشجویی مستعفی دانشگاه علم و صنعت ایران پرهیز از تداخل و شفاف بودن وظایف و مسئولیت پذیری هر فرد در حیطه وظایف خویش را لازمه هماهنگی مسئولان یک مجموعه در برخورد با مسائل دانسته و تصریح کرده است : متاسفانه ساختار سنتی مدیریت کلان فرهنگی در دانشگاههای کشور و بالتبع در دانشگاه ما دارای مشکلات متعددی است. در این ساختار یک هیئت تصمیم گیرنده اصلی است و مدیران دیگر اگرچه در تصمیم گیری نقشی ندارند مسئول و پاسخگوی این تصمیمات هستند.

     

    دکتر چلداوی در بخش دیگر این نامه با بیان اینکه “ساختار کلان مدیریت فرهنگی و دانشجویی در دانشگاه ما که بنده آن را پاسخگویی بدون اختیارات کافی می نامم، ناکارآمد است”، آورده است : نظر به اینکه عدم هماهنگی در ساختار کلان تصمیم گیری فرهنگی، فرصت کار و سازندگی را از مدیران می گیرد، بنده رسما استعفای خود را مدتها پیش تقدیم ریاست محترم دانشگاه نمودم.

    اعضای دانشجویی کمیته مرکزی ناظر برنشریات افزایش یافت

    آیین‌نامه جدیدنشریات دانشجویی ابلاغ شد:
    اعضای دانشجویی کمیته مرکزی ناظر برنشریات افزایش یافت
    دانشگاه‌ها موظف به حمایت مالی و تعیین مکان برای توزیع نشریات شدند


    خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
    سرویس: صنفی - فرهنگی

    قائم مقام معاونت فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با اعلام خبر ابلاغ آیین نامه جدید نشریات دانشجویی از معرفی مراجع صلاحیت‌دار در خصوص نظارت و حمایت از نشریات دانشجویی، افزایش تعداد اعضای دانشجویی کمیته مرکزی ناظر بر نشریات، الزام دانشگاهها برای حمایت‌ مالی از نشریات دانشجویی، جدی‌تر شدن قوانین مربوط به کادر تحریریه نشریات دانشجویی و ضرورت تعیین محلی مشخص برای توزیع نشریات دانشگاهی خبر داد.

    دکتر خواجه سروی در گفت‌وگو با خبرنگار صنفی آموزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با اشاره به ابلاغ آیین نامه جدید نشریات دانشجویی، اظهار کرد: این آیین نامه از گذشته سند بالادستی شورای عالی انقلاب فرهنگی را داشته است، با این حال در آیین نامه جدید اشکالات اجرایی آیین نامه قبلی با هدف تسهیل فعالیت نشریات دانشجویی برطرف شد.

    وی با اشاره به فعالیت کمیته ناظر بر نشریات دانشجویی در دانشگاه‌ها، اظهار کرد: این کمیته اولین مرجع صلاحیت‌دار در خصوص نظارت و حمایت از نشریات دانشجویی است. پس از آن، شورای فرهنگی دانشگاه به عنوان مرجع تجدیدنظر بر احکام مرتبط با نشریات دانشجویی عمل می‌کند و در نهایت شورای مرکزی نظارت بر نشریات دانشجویی در ستاد وزارت علوم مرجع رسیدگی بر پرونده‌های مرتبط با نشریات دانشجویی دانشگاه‌ها محسوب می‌شود.

    افزایش تعداد اعضای دانشجویی کمیته مرکزی ناظر بر نشریات

    وی با اشاره به نکات اصلاح شده در آیین‌نامه جدید، تصریح کرد: در دستورالعمل اجرایی قبلی، ‌مدیر کل امور فرهنگی وزارت علوم از ترکیب اعضای شورای مرکزی ناظر بر نشریات حذف شده بود که این مساله در آیین نامه جدید اصلاح شده است و مدیر کل امور فرهنگی به اعضای این شورا اضافه شد.

    به گفته وی این مساله یکی از اصلاحات ضروری بوده است چرا که مدیر کل امور فر هنگی وزارتخانه با بدنه دانشجویی ارتباط تنگاتنگی دارد.

    وی افزود: همچنین بر اساس آیین نامه جدید، دو عضو دانشجویی شورای مرکزی ناظر بر نشریات که یکی قطعی و دیگری علی البدل بودند، در آیین نامه جدید به دو عضو قطعی و یک عضو علی البدل تبدیل شدند.

    انتشار نشریه منوط به دریافت گواهینامه آموزش شد

    دکتر خواجه سروی با بیان اینکه بر اساس آیین نامه قبلی دانشگاه‌ها خود را موظف به حمایت‌ مالی از نشریات دانشجویی نمی‌دانستند، خاطر نشان کرد: در آیین نامه جدید دانشگاه‌ها موظف شدند تا هر ساله مبلغی را از بودجه فرهنگی دانشگاه به نشریات دانشجویی اختصاص دهند.

    به گفته وی همچنین بر اساس آیین نامه جدید، انتشار اولین شماره نشریه منوط به ارایه گواهینامه آموزش از سوی کادر تحریریه شده است. بر این اساس کمیته ناظر بر نشریات دانشگاه موظف به ارایه آموزش به اعضای تحریریه نشریات شده است و طی آن انتشار اولین شماره نشریه مذکور به ارایه گواهینامه آموزش منوط شده است. همچنین به اعضای نشریات فعلی دانشجویی نیز 8 ماه فرصت داده شده است تا خود را با آیین نامه جدید تطبیق دهند.

    دکتر خواجه سروی ادامه داد: بر اساس آیین نامه جدید وزارتخانه‌های علوم، بهداشت و دانشگاه آزاد اسلامی از این پس هر ساله ملزم به برگزاری جشنواره سراسری نشریات دانشجویی هستند و همچنین علاوه بر آن دانشگاه‌ها نیز مجازند جشنواره‌های ملی نشریات دانشجویی را مستقلا برگزار کنند.

    وی افزود: همچنین از این پس نشریات دانشجویی حائز رتبه‌های اول تا سوم در جشنواره سراسری و کشوری نشریات دانشجویی، باید تا یکسال مورد حمایت‌های مادی و معنوی دانشگاه مربوطه قرار بگیرند.

    جدیتر شدن قوانین مربوط به کادر تحریریه نشریات دانشجویی

    درصورت تخلف صلاحیت اعضای تحریریه نشریه مجددا بررسی می‌شود

    وی جدیتر شدن قوانین مربوط به کادر تحریریه نشریات دانشجویی را از دیگر اصلاحات آیین نامه جدید عنوان کرد و گفت: ‌بر این اساس اقداماتی صورت خواهد گرفت تا افراد دارای امتیاز انتشار نشریه خود را ملزم به انتشار منظم نشریه بدانند. به عبارت دیگر ترتیب و توالی انتشار نشریه در آیین نامه اجرایی جدیتر گرفته شده و کمیته ناظر نیز به ترتیب انتشار نشریه نظارت خواهد داشت و طی آن در صورت تخلف صلاحیت اعضای تحریریه نشریه را مجددا بررسی می‌کند.

    وی افزود: در صورتیکه نشریه‌ای بیش از سه نوبت منتشر نشود، کمیته ناظر بر نشریات موظف به بررسی نشریه خواهد بود و در این راستا حتی زمان حدودی مشخصی برای انتشار گاهنامه‌ها باید تعیین شود.

    دکتر خواجه سروی با اشاره به سایر بخش‌های این آیین نامه، خاطر نشان کرد: بر اساس این آیین نامه دانشگاه‌ها موظفند حتما محلی را برای توزیع نشریات دانشگاهی در محل دانشگاه تعیین کنند تا کلیه متقاضیان از این محل نسبت به دریافت نشریات اقدام کنند.

    کمیته‌های ناظر بر نشریات دانشگاهی باید ماهی یک‌بار تشکیل جلسه دهند

    وی با بیان اینکه جلسات کمیته‌های ناظر بر نشریات دانشگاهی در گذشته تنها در زمان وجود مساله یا شکایتی برگزار می‌شد،‌گفت: بر اساس آیین نامه جدید کمیته ناظر بر نشریات دانشگاه‌ها موظف شدند تا حداقل ماهی یکبار برای رفع مشکلات و مسائل اجرایی نشریات تشکیل جلسه بدهند. همچنین در صورت وجود مساله‌ای خاص می‌توانند نسبت به تشکیل جلسات فوق العاده اقدام کنند که این مساله در آیین نامه قبلی نبوده است.

    قائم مقام معاونت فرهنگی وزارت علوم در خاتمه با اشاره به سایر تغییرات در آیین نامه جدید، خاطر نشان کرد:‌ بر این اساس کمیته‌های ناظر بر نشریات دانشگاه‌ها موظف شدند تا دو ماه یکبار عملکرد نشریات دانشگاه خود را به شورای مرکزی ناظر بر نشریات ستاد وزارت علوم ارایه کنند تا طی آن مشخص شود که کم کاری یا پرکاری از چه بخشی است.

    انتهای پیام

    کد خبر: 8609-06040