دایی جان، نوشیدن شهد شیرین شهادت گوارای وجودت.
بیانیه سازمان بسیج مهندسین در خصوص عروج شهادت گونه مهندس بسیجی منوچهر یوسفیان، مسئول بسیج مهندسین استان آذربایجان غربی
ادامه مطلب ...
پاییز گئدیر، سونرا بوران قار گلیر، سوفرالارا حالوا، قارپیز، نار گلیر،
چیلله گئجه ائل اوبانی شاد ائدیب، بیزیم یوردا ائله بیل باهار گلیر..
چیلله گئجه نیز موتلو اولسون.
payiz gedir sonra boran qar gəlir. sufralara halva, qarpız, nar gəlir
çillə gecə el obanı şad edib. bizim yurda elə bil bahar gəlir
çillə gecəz qutlu olsun
حسینه یئرله ر آغلار گؤیله ر آغلار
بتول و مصطفی پیغمبر آغلار
حسینون
نوحه سین دلریش یازاندا
موسلمان
سهلدیر که کافر آغلار
ادامه مطلب ...
۱۷ می روز ملی نروژ
The Norwegian National (Constitution) Day
Den norske nasjonaldagen
این جشن با «آب «نیز در پیوند است و در برخی نقاط، پریدن از روی نهر یا آوردن آب از چشمه توسط دختران و شکستن کوزه های آب دیده شده است.
در بیشتر نقاط آذربایجان، صبح روز چهارشنبه اکثر مردم صبحگاه و با طلوع آفتاب به سمت چشمه و یا رودخانه می روند و دختران کوزه ها را از آب پر می کنند.
ادامه مطلب ...
یکی از مراسمات مهم این روز، روشن کردن آتش و پریدن از روی آن می باشد.
بعد از غروب آفتاب، آتشها روشن می شوند و همه سعی می کنند از روی ان بپرند. زمان روشن کردن آتش از" اوزه رلیک" (اسپند) که از بازار خریده شده می سوزانند و اعتقادی وجود دارد که پریدن از روی آتش موجب خوشبختی و گشایش بخت می شود.
موقع پریدن از روی آتش چنین نغمه هایی خوانده می شود:
آتیل – باتیل چرشنبه
بختیم آچیل چرشنبه
شال ساللاماق:
یکی از رسومات جالب توجه در چهارشنبه آخر سال انداختن شال از سوراخهای پشت بام خانه ها می باشد. معمولاً در این شب جوانان و بخصوص تازه دامادها شالهایی به رنگ قرمز را از سوراخهای پشت بامها که برای تهویه درست شده اند به داخل خانه ها می اندازند و صاحب خانه نیز جورابی، پیراهنی و … به آن می بندد. تازه دامادها نیز می گویند که نامزدم را به شال ببندید، اطرافیان عروس نیز می گویند که نمی شود و در عوض جوراب، آجیل و… به شال می بندند.
فال گوش ایستادن:
در چهارشنبه آخر سال از طرف خانواده داماد به خانه تازه عروس هدایایی با عنوان «چرشنبه لیک» (هدیه روز چهارشنبه) فرستاده می شود. در میان این هدایا می توان سبزه عید، چند شاخه گل سرخ، تعدادی ماهی قرمز، آجیل، لباس، چادری و... مشاهده کرد. همچنین سفره هفت سین، آینه، شانه و سرمه نیز همراه آن به خانه عروس می فرستند. «چرشنبه بازاری» (خرید روز چهارشنبه) نیز آداب مخصوص به خود را دارد. بیشتر مردم به بازار می روند و «چرشنبه لیک» می خرند. چرشنبه لیک عبارت است از آینه، شانه، جارو، آجیل و...
همکلاسی های عزیز، توصیه می کنم، حتماً ابن داستان افسانه وار آذربایجانی را مطالعه فرمایید.
ادامه مطلب ...ترجمه شعر، شبیه راه رفتن روی طنابِ بندبازی است. باید آنقدر شاعر باشی که در شاعرِ اصلی تجسد یابی و آنقدر مترجم که در کار شاعر قبلی خللی ایجاد نکنی. گاهی در این کار چنان غوطه ور می شوی که دل زمان را می شکافی و به دیدار شاعر می شتابی، ولو در عالم خیال! گم راهِ مرز رؤیا و واقعیت.
اگر آنقدر اهل واقعیت باشی که بتوانی زندگی را بشکافی و آنقدر رؤیایی که بتوانی آنرا ببافی، هنر کرده ای و اگر بتوانی مخاطبت را در این بافت و شکافت همراه کنی، شاهکار! جائی که بسیاری از آثار ادبی در آن می لنگد!
مرز رؤیا و واقعیت بسته به موئی است، اما مرز آدم هایی که به صرفِ دلیل ساده ی روی آوری به منطق و واقعیت از موهبت خیال پردازی رویگردان می شوند، عمیق.
اما در این کش و قوس، خواننده، آواره ی رؤیا و واقعیت میماند. فضای داستان او را آن چنان سرگشته و مجذوب نمی کند که شیفته و حیرت زده در آن مستغرق شود. بناچار دست راوی را می گیرد و به همراه وی رهسپار می شود. همین ناباوری، نابارورش می گذارد!
تبریز شهر اولین ها!!
تبریز به شهر اولینها معروف است. اولین چاپخانه، اولین خیابانی که در ایران دارای برق شد، اولین پستخانه و اولین خط انتقال پست و ...
شعری بسیار زیبا به ترکی ایستانبول (با ترجمه فارسی)
که متن یکی از خوانده های Ebru Gündeş هستش.
ادامه مطلب ...اسامی ترکی فصلها:
ائوده بیر ایل آه چکرم خبر یوخ
ائودن چیخام، من اویانا، یارگلیر
تای- توشلاریم، چوله چیخا، گون چیخار،
من چیخاندا یاغیش گئتسه، قار گلیر
یازیغ قوزوم! آجلیغا دوز، داریخما،
بوگون- صاباح باهار گلیر، بار گلیر
بیزه گله- گلمیه، بیر کال اییده،
قونشوموزا هیوا گلیر، نار گلیر
آذربایجان منیم دیلیم
دوغرانسادا دیلیم دیلیم
تورکون دیلی اولن دییر
باشکا دیله چونن دییل
آنا دیلیم اولسه منده اوللم
آنا دیلیم اولن دییل
باشکا دیله دونن دییر.
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر روی آن کلیک نمایید.
کوراوغلو (به ترکی آذربایجانی: Koroğlu)
قهرمان حماسی میان اهالی آذربایجان است که با قیامش بر ضد فئودالیسم و شیوه ارباب و رعیتی نامی ماندگار در میان مردم آذربایجان و بسیاری از کشورهای جهان از خود به جا گذاشت. | ![]() |
آذربایجان قیزییام *** گؤی لرین اولدوزویام *** اؤلکه مه قوربان اولوم *** توپراغینین دوزویام
پیرو پست مارال مبینی در مورد شاعر نامی ایران پروین اعتصامی، شرح زندگی این شاعر نامی ارسال می گردد.
ادامه مطلب ...قابل توجه همه!، مخصوصا بچه های گل فناوری اطلاعات- تجارت الکترونیک!!
در دانشگاه استنفورد، استاد در حال شرح دادن مفهوم بازاریابی به دانشجویان خود بود:
۱) شما در یک مهمانی، یک دختر بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوشتون میاد،
بلافاصله میرین پیشش و می گین:
«من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن»،
به این میگن بازاریابی مستقیم
خب تو این گیر و دار امتحانات، گاهی طنز هم بخونین بدک نیست!
دو تا طنز بسیار جالب داریم، بخونید و حتما نظر بدین.
1- قبل از ازدواج و بعد از ازدواج!
2- مادر شوهر زیرک!!!
ادامه مطلب ...پشت پرده 90 دوشنبه شب
عادل بالاخره جوش آورد و گفت اصلا نمی خواهم برنامه روی آنتن برود !
ادامه مطلب ...بدینوسیله به اطلاع می رساند که تاریخ ثبت نام مقدماتی نیمسال اول سال تحصیلی 88- 78 روزهای یکشنبه و دوشنبه 12/3/87 و 13/3/87 می باشد:
ادامه مطلب ...از سوی رئیس سازمان نظام وظیفه عمومی نیروی انتظامی
ضوابط جدید انتقال دانشجو و تغییر رشته همراه با معافیت تحصیلی اعلام شد
قابل توجه دانشجویان پسر الکترونیکی:
دوباره می تونیم کنکور بدیم!!!
ادامه مطلب ...به اطلاع می رساند امتحان میان ترم از تمام مطالب فصول اول و دوم وسوم می باشد.
قابل توجه کلیه دانشجویان الکترونیکی |
آزمایش یک واکسن جدید
سازمان بهداشت جهانی برای آزمایش یک واکسن خطرناک وجدید احتیاج یه داوطلب داشت. از میان مراجعین فقط سه نفر واجد شرایط اعلام شدند:
یک آلمانی ،یک فرانسوی و یک ایرانی قرار شد با تک تک آنان مصاحبه شود برای انتخاب نهایی مصاحبه از آلمانی پرسید: برای اینکار چقدر پول میخواهید؟
او گفت من صد هزار دلار، این را میدهم به زنم که اگر از این واکسن مردم یا فلج شدم، زنم بی پول نماند.
مصاحبه گر او را مرخص کرد وهمین سوال را از فرانسوی نمود.
او گفت من دویست هزار دلار میگیرم، صدهزار تا برای زنم و صد هزار تا برای معشوقه ام.
وفتی او هم رفت، ایرانی گفت من سیصد هزار دلار می خواهم.
صد هزار برای خودم
صد هزار تا هم حق حساب شما
صد هزار تاش هم میدیم به آلمانی که واکسن را بهش بزنیم !!!
ایرانی ها باهوش ترن !
سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟
یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم. همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بلیط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است.
بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند. وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند. یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم.
سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط، لطفا