واین منم در سال جدید ؛
باز
ساده می ترسم از حرمت سلامهاتان، می گذرم از
کنارتان ،ساعتهاتان کوک است ،پنجره هاتان باز است ،چراغهاتان روشن
،بازارهاتان گرم ؛ پول می دهید و آرزو می خرید
و پرندگان ، در
قفس برایتان از بهار می خوانند
و من آنقدر سردم است که هنوز فرق
لباس تابستان و زمستانتان را نفهمیده. چه برسد به باقی حرف هایتان ..ماهی های سفره هفت سین امسال بیدارند و خوب می دانم که اگر فردا 5 صبح بیدار شوم همانقدر با اصرار بیدارند که دیوارهای این اتاق در آغوش سنگهایش خواب.
عیدت مبارک !
سال خوبی داشته باشی