KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

کاهش خدمت سربازی

مدت خدمت سربازی کاهش یافت

مهر: مدیر مشمولین ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد : با توجه به استقبال گسترده و چشمگیر جوانان جهت اعزام به خدمت سربازی، به مناسبت سالروز دوازده فروردین تجلی اراده یک ملت جهت تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، مدت خدمت سربازی کاهش یافته است.

 سردار سرتیپ 2 پاسدار موسی کمالی مدیر مشمولین ستاد کل نیروهای مسلح گفت : حسب پیشنهاد ستاد کل نیروهای مسلح و موافقت مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا، به مدت 2 سال و از تاریخ 1/1/87 تا 1/1/89 مدت خدمت دوره سربازی در مناطق عملیاتی 17 ماه، محروم و بد آب و هوا 18 ماه و سایر مناطق کشور 20 ماه تعیین گردید.

وی در ادامه اظهار داشت: مبنای تعیین مناطق محروم و بد آب و هوای کشور مصوبه هیئت وزیران است .

مدیر مشمولین ستاد کل نیروهای مسلح گفت: امیدواریم که جوانان عزیز، این آینده سازان میهن اسلامی در چارچوب مقررات همچون سال های گذشته با حضور فعال و پر نشاط در انجام خدمت دوره ضرورت افتخار آفرین باشند. 

بحث و گفتگو

سلام

چندی است که در این وبلگ بحثی پیرامون گفته‌های جدید جناب آقای دکتر سروش درگرفته که باید گفت هم فوایدی داره و هم مضراتی

فایده اش ایجاد فضای گفت و گو بحث منطقی پیرامون اعتقادات اصیله

و ضرر اش اینه که عمده کسانی که در بحث وارد میشن و بحث میکنن متاسفانه خیلی مطالعه لازمو نداشتن.

البته تا حدی طبیعیه

نظام آموزشی ما طوری طراحی شده که دانشجوی رشته فنی مهندسی نه توان و نه فرصت و بدتر از همه علاقه مطالعه و حتی ورود به علوم انسانی داشته باشه

ما اگه خدابخواهد ان‌شاء الله در نظر داریم در یک فضای گفتمانی و پارادیمی و بدون هیچ‌گونه تعصب بیجا این بحث به طور جدی و منطقی ادامه بدیم.

از همه دوستانی که نظرات مختلفی دارن خواهش می‌کنم

نظرشون رو اعلام کنن.


بسیار خوب ضمن تشکر از همه‌ی دوستانی که زحمت کشیدن و نظراتشون رو اعلام کردن از همه‌ی دوستان خواهش می‌کنیم که یک بحث علمی و منطقی رو حاشیه‌ساز نفرمایند و به بحث‌های شخصی نپردازن.

ضمنا با توجه به سابقه بسیج داشنجویی دانشگاه در برگزاری جلسات مناظره و هم‌چنین دعوت از انجمن اسلامی دانشجویان به مناظره پیرامون حجاب ـ که با عدم استقبال طرف مقابل مواجه شد- بنده همین‌جا به نمایندگی از کانون دیدمان و اندیشه بسیج دانشجویی دانشگاه آمادگی برای میزبانی جلسات حضوری بحث و گفتگو پیرامون مباحث حوزه‌ی اندیشه رو اعلام می‌کنم دوستانی که تمایل دارن میتونن تماس بگیرن.

 

تخت جمشید

123

تخت جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال ب512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرسپولیس خوانده اند ساخته شده است .

ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند . پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار دیگری را بنام تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تالار صد ستون را ریخت . اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان دیگری را آغاز کرد که ناتمام ماند . این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند .

معماری هخامنشی ، هنری است از نوع تلفیق و ابداع که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . هخامنشیان با ساختن این ابنیة عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند.

اسناد تخت جمشید و کارگران مزد بگیر
در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد .
بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد . از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است . از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت .
زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرهای زیبا ، اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینة یک یا چند نفر است .
کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند .

گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند . اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شدعبارت از : گندم و گوشت

 

اسکندر مقدونی در یورش خود به ایران در سال 331 قبل از میلاد، آنرا به آتش کشید.
تاریخنگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی میدانند ولی برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن بدست خشایار شاه علت واقعی این آتش سوزی مهیب میدانند.

تصویری از عظمت کاخها
ازآنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده تنها می توان تصویر بسیار مبهمی از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد. با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخها در آن آمده باشد و اندکی بهره از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این کاخها پی برد.

نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در اواخر دهه1310خورشیدی کشف شد.

چیزی که در نگاه اول در تخت جمشید نظر بیننده را به خود جلب می کند، کتیبه ها و سنگ نبشته های گذر خشایارشاه است که به زبان عیلامی و دیگر زبانهای باستانی تحریر شده است. از این گذر به مجموعه کاخهای آپادانا می رسیم، جائی که در آن پادشاهان بار میدادند و مراسم و جشنهای دولتی در آن برگذار می شد.

مقادیر عمده ای طلا و جواهرات در این کاخها وجود داشته که بدیهی است در جریان تهاجم اسکندر به غارت رفته باشد.
تعداد محدودی از این جواهرات در موزه ملی ایران نگهداری می شود. بزرگترین کاخ در مجموعه تخت جمشید کاخ مشهور به "صد ستون" است که احتمالا یکی از بزرگترین آثار معماری دوره هخامنشیان بوده و داریوش اول از آن به عنوان سالن بارعام خود استفاده می کرده است.
تخت جمشید در 57 کیلومتری شیراز در جاده اصفهان و شیراز واقع شده است.

وضعیت دانشجویان در سال ۸۶ و رویکرد آنان در سال ۸۷

دیدار با خانواده های ۳ دانشجوی زندانی پلی تکنیک به مناسبت تحویل سال نو

ده ها نفر از دانشجویان در مشهد و شیراز به مناسبت حلول سال نو با خانواده سه دانشجوی در بند، احمد قصابان، مجید توکلی و احسان منصوری دیدار کردند...

 

eid۸۷-۱.JPG

 

eid۸۷-۲.JPG


علی نیکونسبتی: فشار بر دانشجویان در سال ۸۶ بی‌سابقه بود

سال ۱۳۸۶ برای دانشجویان، سال احضار، بازداشت، حبس‌های طولانی‌مدت و احکام سنگین انضباطی بود. بسیاری از ناظران سیاسی، فشارهای وارده بر دانشجویان در این سال را بیش از دوران انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۵۹ ذکر می‌کنند.

علی نیکونسبتی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت نیز معتقد است در سال ۸۶ یک هجوم گسترده علیه دانشجویان صورت گرفت. هرچند از نظر او این فشار، فعالیت دانشجویان را بیشتر کرده‌است...


سعید فیض الله زاده، دانشجوی دانشگاه علامه، آزاد شد

دانشجوی زندانی سعید فیض الله زاده عضو انجمن اسلامی دانشکده ادبیات دانشگاه علامه که در تاریخ ۱۴/۱۲/۸۶ در مقابل درب دانشگاه بازداشت و از آن تاریخ با قرار بازداشت به سالن ۱ اندرزگاه ۷ زندان اوین و سپس به بازداتشگاه ۲۰۹ منتقل گشته بود، روز چهارشنبه با تودیع قرار وثیقه ۸۰ میلیون تومانی تا زمان برگزاری دادگاه و رسیدگی به اتهامات از زندان آزاد گردید.

سال ۸۶ و رویکرد دولت نهم از دیدگاه محمد صدر و محسن میردامادی

 آثار سوء ناشی از برنامه های دولت نهم در سیاست، اقتصاد و فرهنگ در گفت‌وگو با محمد صدر

چنانچه آقای احمدی نژاد با همان ادبیات خاص و غیر دیپلماتیک راه خود را ادامه دهد نمی‌تواند احترام برای کشور و برای رییس جمهوری ایران در سطح بین المللی باقی بگذارد و در عین حال با ادامه‌ی این روند و صدور احتمالی قطع نامه‌ی سوم به ضربه خوردن موقعیت ما در سطح جهان بیشتر کمک خواهد کرد چراکه طبیعتا با تصویب هر قطع‌نامه یک درجه از موقعیت بین المللی ایران کاسته خواهد شد و همه‌ی کشورهای دنیا در همکاری با ایران نیز بیشتر جانب احتیاط را پیش خواهند گرفت...



 میردامادی: دولت فعلی بیش از آنکه کار کند، سر و صدا می‌کند

 

به نظر می رسد که دولت کنونی ایران، خود را کاملا مستغنی از دنیا می‌بیند و در مواردی با بکاربستن ادبیات تهاجمی و تحریک‌آمیز، موضعی تهاجمی و تقابلی اتخاذ می‌کند. آثار سوء این سیاست تنها دامن گیر برقراری و حفظ رابطه با کشورهای غربی و اروپایی و ایجاد نگرانی در این حوزه نشده، و حتی روابط ایران با کشورهای منطقه را نیز تحت تاثیر قرار داده است. این کشورها در حال حاضر نگاهی توام با بی اعتمادی نسبت به ایران دارند...


ادامه مطلب ...

دیدار جمعی از علمای اهل سنت عراق با آیت الله سیستانی

جمعی از علمای اهل سنت عراق امروز پس از دیدار با آیت الله سیستانی در نجف اشرف ، مقابله با سازمان القاعده را از همه علمای مسلمانان خواستار شدند و از رسانه ها خواستند پیام وحدت و برادری مسلمانان عراق را منعکس کنند.
به گزارش واحد مرکزی خبر از نجف اشرف / شیخ الملا رئیس علمای جنوب عراق درباره دیدار با آیت الله سیستانی گفت از رسانه ها می خواهیم به همه علمای جهان اسلام خبر دهند که آیت الله سیستانی از صمیم قلب خود برای هزارمین بار گفت من خدمتگزار همه عراقی ها هستم و ما از همین جا اعلام می کنیم مراجع تقلید نجف اشرف و مرجع بزرگ شیعیان عراق بر حرمت خون همه مردم عراق به ویژه خون سنی های عراق تاکید می کند و از از برادران شیعی و سنی می خواهد از یکدیگر حمایت کنند.
وی افزود ما از همین جا از علمای جهان اسلام می خواهیم همه خشونت هایی که علیه عراقی ها صورت می گیرد را محکوم کنند و به صراحت مردم را از جنایت های القاعده در عراق آگاه کنند. این پیام ایت الله سیستانی به همه علمای اسلام است.
از سوی دیگر سید صدر الدین قبانچی درباره دیدار علمای اهل سنت با آیت الله سیستانی گفت ایشان تاکید کردند من خدمتگزار همه عراقی ها هستم و آنها را دوست می دارم و میان سنی ، شیعی ، کرد و مسیحی تفاوتی قائل نیستم.
وی افزود علمای سنی که از کردستان ، بصره ، ناصریه و فلوجه به دفتر آیت الله سیستانی آمده بودند از این دیدار که نخستین همایش ملی علمای سنی و شیعی به شمار می رود ، ابراز خشنودی کردند.
القبانچی با اشاره به ابراز خشنودی آیت الله سیستانی از بازگشت وحدت و آرامش به عراق ، تاکید کرد آیت الله سیستانی چیزی فراتر از وحدت از ملت عراق انتظار دارد و خواهان حمایت شیعیان و سنی ها از یکدیگر هستند.
امام جمعه نجف اشرف سپس خاطر نشان کرد آیت الله سیستانی به شیخ عبدالغفور سامرائی رئیس سازمان اوقاف اهل سنت سلام رساند.
در این میان شیخ محمود الفلاحی نماینده رئیس اوقاف اهل سنت عراق نیز پس از این دیدار گفت عجیب نیست که نجف اشرف آغازگر دعوت به وحدت میان طیف های مختلف ملت عراق باشد زیرا همه علمای شیعی که در نجف اشرف با آنها دیدار کردیم برضرورت اتحاد برای برون رفت از بحران تاکید داشتند.
شایان ذکر است یک هیات ده نفره از علمای اهل سنت عراق برای شرکت در نخستین نشست ملی علمای مذهبی عراق که عصر امروز در ساختمان مجلس اعلای اسلامی در نجف اشرف برگزار خواهد شد ، به این شهر آمده اند.
شیخ محمد العکلاوی رئیس علمای اهل سنت کردستان عراق تاکید کرد نشست ملی علمای مذهبی به منظور اجرای وحدت و مرهم نهادن بر زخم های ملت عراق صورت می گیرد.
وی بر اهمیت نقش علما در کشور تاکید و خاطر نشان کرد نقش علما می تواند نقشه سیاسی کشور را تغییر دهد.
العکلاوی ابراز امیدواری کرد اظهارات دلنشین آیت الله سیستانی در میان همه مردم عراق فراگیر شود و به وحدت کلمه آنها منتهی شود.

برگرفته از سایت مرجع و فقیه فرزانه حضرت آیة الله العظمی سیستانی

 

قرار حضوری

به نام خداوند قرآن

قبول من میام بحث کنم ولی به یه شروطی

۱ منتجبی نیاد به  پیامبر (ص) و دیگر معصومین توهین کنه و از بکار بردن الفاظ رکیک کاملا خود داری کنه

۲ منتجبی از بکار بردن شعار های نژاد پرستانه کاملا خود داری کنه

۳ من از همان ابتدا گفتم من وابسته به هیچ حزب یا گروهی نیستم پویا قول بده که نیاد آنجا در رابطه با انتخابات یا اصلاح طلب و اصول گرا صحبت کنه من بارها گفتم اسلام جمعیتی بالای ۱ میلیارد نفر داره که منحصرا به ایران نیست و فکر کنند دارن با یه مسلمان هندی بحث می کنند

در رابطه با تاریخ باید بگم تا 13 که می خوام برم مهمونی اگر 14-15 در ساعتهای 4-5 بعد از ظهر این قرار باشه من می تونم بیام

قوانین وبلاگ فقط جنبه سوری دارد

توهین به دانشجویان دیگر ممنوع است اما نقد و بررسی متون آنها مجاز است

این یکی از بندهای قوانین وبلاگ هست

خب فردی مانند محمد دزفولی در عنوان تاپیکش می بینید که دقیقا به من بی احترامی کرده

من اصلا نمی خواستم توی بحث شرکت کنم ودیدید بعد از آن موضوع دیگه تو بحث شرکت نکردم ولی یکی خیلی قد قد می کنه آمدم تا جواب آن را بدم

من از متون خودت دست تو را رو کردم ولی چون تو مدرکی نداری دوباره دست بر مظلوم جلوه دادن خود کردی تو نوشته های من را دست کاری که من به همه نشون دادم

ببین تو چهره تو برای همه آشکار شد و هنوز برا تو زود که بخوای با من کل کنی می دونم که بقض راه گلوت را بسته می دونم که با حرص تمام دست به انتشار آن موضوع دادی روحیت را حفظ کن عزیزم خودت را کنترل کن

تند نرو چون کارت سوختت تمام میشه حتی دوستات دارند بهت نیشخند می زنند

همه من را می شناسند می دانند تو حتی از اسم من فرار می کنی چه برسه که جرات کنی این کلمات را رودروی من بزنی

هر وقت آمدی تهران بیا ببینم رو در رو منم جرات می کنی قدقد که نه جیک جیک کنی

من نمی گم که از همه سرم ولی سرور تو هستم

پس زیاد به من نپیچ چون یه حرفی بت می زنم که اون بغض نه تنها نره پایین بلکه مجبور بشی زار زار گریه کنی

حمید ببین این آقا چند بار قوانین وبلاگ را زیرپا گذاشت ولی چون تو باهاش دوستی این آقا را بن نمی کنی

پس حمید برو در باره اینترنت تحقیق کن تو هر فرومی با اولین زیرپا گذاشتن قوانین یوزر ها بن میشن ولی این آقا در این کار استمرار می کنه چون می دونه که تو همچین کاری نمی کنی

من وبلاگ همکلاسی را اصلا جای امنی برای مطلب دادن یا نظر دادن نمی دانم چون یه احساس سرکاری بهم دست داده که الان شاهد این موضوع هستیم

سال جدید

 

 

عمر جدید سال شروع شده و بارانی از شکوفه های تازه به فردا رسیده در کنار پنچره نشسته است امروز می خواهم به موازات سایه ها پرواز کنم و از بالای درخت های تازه شبنم زده بگذرم .

 

 دفعه ی پیش که تو را دیدم به دنبال کاغذی برای ترسیم خط های نامتقارن می گشتی و حالا  من به دنبال تونلی در کوه می گردم تا شمع هایی که با خود آورده ام را روشن کنم .

جایی برای نگرانی نیست تا روسریت را درست کنی برگشته ام و آن موقع باد روسریت را برده است.

 

 

اتحادیه اروپا تولید فیلم ضد اسلامی در هلند را محکوم کرد

اسلوونی که ریاست فعلی اتحادیه اروپا را به عهده دارد، تهیه فیلمی علیه دین مبین اسلام را توسط یک نماینده پارلمان هلند محکوم کرد و دامن زدن به نفرت را تنها دستاورد چنین اقداماتی خواند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه از پرودو پری کرانیو در اسلوونی، ریاست اتحادیه اروپا در بیانیه ای که روز جمعه منتشر کرد، افزود که این اتحادیه و اعضای آن به ضرورت اصل آزادی بیان اعتقاد دارند، اما این آزادی باید در عین احترام به دین و سایر باورها و کنوانسیون‌ها اعمال شود.

اتحادیه اروپا در بیانیه خود اضافه کرد: ما معتقدیم اقداماتی همچون تولید فیلم یاد شده هیچ هدف دیگری را به غیر از دامن زدن به تنفر محقق نمی‌سازد.

اتحادیه اروپا خاطرنشان کرد که تعمیق تفاهم دوجانبه و ایجاد احترام متقابل تنها از طریق تبادل علنی و شفاف آرا و نظرات در عین حمایت از آزادی بیان و نه با تمسک به خشونت محقق می‌شود.

یک قانونگذار هلندی اخیرا بدون توجه به اعتراضات و انتقادهای مطروحه فیلمی را علیه اسلام تولید کرد و بر روی اینترنت قرار داد.

برگرفته از ایرنا

 

ادامه پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی

رهبر معظم انقلاب اسلامی سال 1378 را سال «نوآوری و شکوفایی» نامیدند

گروه سیاسی: رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سال 1387، امسال را سال «نوآوری و شکوفایی» نامیدند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سال 1387، امسال را سال «نوآوری و شکوفایی» نامیدند و تصریح کردند: امسال باید فضای نوآوری، کشور را فرابگیرد و همه مسئولان خود را موظف بدانند با بهره‌گیری از امکانات مادی و معنوی، کارهای نو و ابتکاری و راه‌های میان‌بر را در سایه مدیریت صحیح، تدبیر درست و حکمت در فعالیت کشور وارد کنند تا کام مردم از ثمره این تلاش‌ها شیرین شود.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به عید سه‌گانه در طلیعه بهار امسال، میلاد نبی مکرم اسلام (ص) و حضرت امام صادق (ع) و عید نوروز را به آحاد ملت ایران و همه ملت‌هایی که عید نوروز را گرامی می‌دارند، تبریک گفتند و با اشاره به چشم‌اندازها و امیدهای بسیار روشن در سال 1387، افزودند: امسال نظام مقدس جمهوری اسلامی سی سالگی خود را که در راه دفاع از استقلال و عزت ملی و حرکت به سمت اعتلای علمی و عملی گذشت، پشت سر می‌گذارد که همه این تلاش‌ها در تاریخ ملت ایران برجسته و ماندگار خواهد ماند.

ایشان با اشاره به آغاز فعالیت مجلسی تازه نفس در سال جاری و همچنین فعالیت دولتی خدمتگزار، پرتلاش و خستگی‌ناپذیر، همکاری و برنامه‌ریزی این دو قوه را زمینه‌ساز انجام کارهای بزرگ دانستند و تأکید کردند: ما نمی‌توانیم آرام و معمولی حرکت کنیم، بلکه باید با تلاشی مضاعف، جدی‌تر و با نهایت شتاب اما حساب شده، منظم و منضبط به جلو برویم و در عرصه داخلی و همچنین عرصه پیچیده بین‌المللی از تمام ظرفیت‌ها برای دستیابی به پیشرفت‌های بزرگ استفاده کنیم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، با تأکید بر اینکه برنامه‌ریزی مدبرانه، شجاعانه و عزت‌مدارانه در عرصه سیاست خارجی و موفقیت در این عرصه در توفیقات داخل کشور نیز تأثیرگذار است خاطرنشان کردند: علاج ملت ایران در کسب اقتدار است و امروز خوشبختانه مسئولان کشور عزت ملی را کاملاً در نظر دارند و در مقابل زورگویی و زورگیری دشمن ایستاده‌اند.

ایشان همکاری کامل دولت و ملت و اتکاء به خداوند را زمینه‌ساز پیشروی در عرصه قدرت‌یابی ملت ایران و اقتدار روزافزون کشور به ویژه اقتدار معنوی و روحی برشمردند و تصریح کردند: یکی از دو انتظار من در سال 1387، نوآوری در بخش‌های مختلف و دستگاه‌های گوناگون اجتماعی، اقتصادی و خدماتی کشور از جمله در دیپلماسی، حرکت به سمت علم و تحقیق، گسترش فرهنگ مطلوب در ارائه خدمات به همه قشرها به خصوص قشرهای محروم، و در آبادانی کشور است.

 حضرت‌آیة الله خامنه‌ای:
امسال نظام مقدس جمهوری اسلامی سی سالگی خود را که در راه دفاع از استقلال و عزت ملی و حرکت به سمت اعتلای علمی و عملی گذشت، پشت سر می‌گذارد که همه این تلاش‌ها در تاریخ ملت ایران برجسته و ماندگار خواهد ماند

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: انتظار دوم در سال جاری این است که فعالیت‌هایی که در سال‌های گذشته انجام شده و کارهایی که دولت در سال‌های اخیر انجام داده، به نتیجه و شکوفایی برسند و کام مردم از نتیجه این فعالیت‌ها و تلاش‌ها شیرین شود بنابراین امسال را سال نوآوری و شکوفایی می‌نامم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنان خود، سال 86 را سالی مهم، پرحادثه و عزت‌آفرین برای ملت ایران دانستند و خاطرنشان کردند: در آغاز سال 86، ماجرای دستگیری ملوان‌های متجاوز بیگانه و سپس عفو و آزادی آنان، چهره‌ای مقتدر و عین حال بردبار و پرگذشت از ملت ایران به جهانیان ارائه کرد و در پایان این سال نیز حضور پرشکوه و با عظمت مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی، بار دیگر چهره پرصلابت و همراه با اقتدار ملت ایران و عزم جدی آنان برای درست اداره کردن کشور را نشان داد.

رهبر انقلاب اسلامی کارهای با ارزش مسئولان اعم از دولت، مجلس و بخش‌های گوناگون و همچنین کارهای بزرگ آحاد ملت به ویژه فعالیت‌های علمی مجموعه‌های دانشجویی و کاوشگر را از دیگر نقاط مثبت در سال 86 و زمینه‌ساز پیشرفت کشور برشمردند و افزودند: در کنار این پیشرفت‌ها، ضایعات، فقدان‌ها و ناکامی‌هایی هم وجود داشت که آخرین آن حادثه تأسف‌بار فقدان عزیزان دانشجو در یک سانحه دلخراش بود اما به هر حال زندگی آمیخته از شادی‌ها و غم‌ها، شیرینی‌ها و تلخی‌ها است و مهم این است که یک ملت بتواند در میانه این حوادث گوناگون هدف خود را در نظر داشته باشد و به سوی آن هدف گام‌های بلند بردارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان اظهار امیدواری کردند: ملت سرافراز ایران، سال جدید را با بهره‌گیری از نوآوری‌ها و شکوفایی‌ها، به بهترین وجه با عزت، موفقیت، کامیابی، شادابی و با توان بیشتر به پایان برساند.

برگرفته از خبرگزاری قرآنی ایران

 

النگ دره؛ زیباترین پارک شمال کشور

ssdsa
پارک جنگلی النگ دره در دامنه جنگل های انبوه شمالی با پوشش گیاهی ویژه و وجود رودخانه و چشمه های بسیار دیدنی، چشم انداز طبیعی ویژه ای به آن بخشیده است.
پارک جنگلی النگ دره در دامنه جنگل های انبوه شمالی با پوشش گیاهی ویژه و وجود رودخانه و چشمه های بسیار دیدنی، چشم انداز طبیعی ویژه ای به آن بخشیده است. این پارک می تواند یکی از مناطق جذاب گردشگری در استان گلستان باشد.
پارک جنگلی النگ دره به مساحت ۱۸۵ هکتار و در ۵ کیلومتری جنوب غربی شهر گرگان در مسیر جاده ناهارخوران قرار گرفته است. این منطقه در فصل های بهار و تابستان بویژه در روزهای گرم و آفتابی سرشار از افراد و خانواده های شهری و روستایی است که از هوای گرم و شرجی شهر گرگان، روستاها و شهرهای اطراف به این منطقه پناه می برند تا ساعاتی را در فضایی مطبوع سپری کنند.
▪ چشمه افرایی النگ دره
پارک جنگلی النگ دره، با داشتن آب و هوای کوهستانی،دارای تابستان معتدل و زمستان سرد و برفی است. آب و هوای این منطقه حداقل ۱۰ درجه خنک تر از نقاط شهری و پرجمعیت است. پارک جنگلی النگ دره، در دامنه جنگل های انبوه شمالی قرار دارد که از پوشش درختان جنگلی برخوردار است. مهم ترین انواع درختان این پارک جنگلی را انجیلی و ممرز، توسکا، لرگ، افرا، بلوط، بید، شیردار و خردمندی تشکیل می دهد.
آب مورد نیاز پارک از چشمه افرایی و زیبایی که در اطراف پارک واقع شده تأمین می شود. رودخانه «قلاشی» از قسمت جنوب پارک تا شمال امتداد داشته و تقریباً از وسط آن می گذرد. در نزدیکی این رودخانه، ۳چشمه آب با کیفیت بسیار بالا قرار دارد که چشم انداز طبیعی منحصر به فردی ایجاد کرده است.
▪ النگ دره، نمونه گردشگری کشور
به گفته مسئولان، سرمایه گذاری در طرح های توسعه گردشگری پس از تصویب پارک جنگلی النگ دره به عنوان یکی از ۷ منطقه نمونه گردشگری کشور، آغاز شده و تاکنون ۲ شرکت خصوصی با بازدید از پارک وامکانات زیرساختی آن آمادگی خود را برای عقد قرارداد با اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری اعلام کرده اند.
به گفته کارشناسان میراث فرهنگی و گردشگری استان گلستان، ۱۴۷ هکتار از پارک جنگلی النگ دره در قراردادهای ۱۰ تا ۳۰ ساله برای اجرای طرح های گردشگری به بخش خصوصی واگذار می شود.
▪ النگ دره، پارک شاخص شمال
حداقل نیاز سرمایه گذاری در این پارک جنگلی حدود ۷۰ میلیارد تومان برآورد شده است که تا پایان امسال عملیات ساخت تأسیسات گردشگری پارک النگ دره آغاز می شود. پارک جنگلی النگ دره براساس آخرین مصوبه هیأت دولت جزو مناطق هفت گانه نمونه گردشگری کشور در استان گلستان اعلام شده است.امکانات موجود در پارک النگ دره شامل برق رسانی، سرویس های بهداشتی، جاده آسفالته، نمازخانه، پارک کودک، زمین ورزش، ساختمان های نگهبانی، منطقه کمپینگ و پیک نیک است.پارک جنگلی النگ دره، از سوی دفتر جنگلکاری و پارک های جنگلی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور، به عنوان پارک جنگلی شاخص شمال کشور انتخاب و معرفی شد.به گفته مسئولان، این انتخاب به خاطر رعایت مسائل فنی ومدیریت خوب پارک صورت گرفته است و امسال برای نگهداری، مراقبت و تجهیز این پارک، ۵۵۰ میلیون ریال هزینه می شود.پارک جنگلی النگ دره، تحت مدیریت منابع طبیعی استان گلستان ، همه روزه مورد بازدید شهروندان و مسافران قرار می گیرد.

زمانی که milw0rm هک میشود!!!

به گزارش آژانس خبری پرشین هک وب سایت milw0rm یکی از سایتهای ارایه دهنده اکسپلویت برای هکرها میباشد به آدرس اینترنتی http://milw0rm.com مورد حمله و هک قرار گرفت.

این سایت به هکرها این امکان را میدهد که جدیدترین باگها و راههای نفوذ به سایتها و سرور ها را در این سایت ثبت و به عموم معرفی کنند.

این وب سایت توسط گروهی به نام Cyber-Terrorist دیفیس شده است.

آدرس هک شده:

http://irc.milw0rm.com

لینک اثبات :

http://www.zone-h.org/component/opti...160/id,6796016

لازم به ذکر است این گروه هکری که از کشور عربستان میباشد قبلا نیز در فعالیتهای خود فروم سایت جهانی زونی اچ را مورد نفوذ قرار داده بود.

اینم لینک خبر
http://persianhack.com/show.aspx?id=1410
__________________

                                                     www.microtext.blogfa.com

راه اینجاست......!

                                  هوالحق

شگردهای شیاطین جامعه امروز مابسیار شبیه عصر امام حسین

(ع) است؛اگر ما در مقابل دین و احکام آن بی اعتنا باشیم؛آینده

 ما؛فرجام مردم کوفه خواهد بود.باید از تاریخ عبرت گرفت؛آنچه

 موجب حادثه کربلا شد؛سست شدن مبانی فکری و اعتقادی

 مسلمانان آن عصر و زمانه بود.راه صحیح ؛همان راهی است که

امام حسین(ع) پیش روی ما گذاشت.

 

 

تقویت روح غیرت و حساسیت دینی؛مبارزه با تساهل و تسامح به

 عنوان مقدمه فرهنگ بی دینی؛مبارزه با فرد گرایی و تک روی؛و

تشکیل هیأت های مذهبی برای مقابله با دشمنانی که کیان؛نظام

 و دین ما را هدف گرفته اند؛لازم است.

اما در این میان دل نبستن به دنیا برای تقویت روحیه جهاد و

نهراسیدن از مرگ و شهادت طلبی؛شرط نخست برای مقابله با

 دشمنان اسلام و انقلاب است.

                                              آیت الله مصباح یزدی

 

من  حقی را که از آن دفاع می کنم به آن ایمان دارم و اعتراض

من از روی جهل نبوده و اکنون نیز از موضع قبلی خود کنار 

 نکشیده ام اما در این زمینه بحث کارشناسی نمی کنم چون علم

کافی در این زمینه را باید کسب کنم.

اما فکر می کنم آیت الله سبحانی و آیت الله همدانی جواب های

 لازم و کافی را در این زمینه(دکتر سروش) اظهار داشته اند.

 

تحدی

بسم رب الکریم


سایت افشا در قسمتی از تارنمای خودش مدعی شده توانسته سوره ای مانند قرآن بیاورد. این سایت اشاره می کند به آیه ۲۳ سوره بقره ، ابتدا ببینم خداوند در آیه ۲۳ سوره بقره چه فرموده:

وَ إِن کُنتُمْ فىِ رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلىَ‏ عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَ ادْعُواْ شُهَدَاءَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ صَدِقِینَ

و اگر راجع به این چیزى یعنى قرآنى که ما بر بنده خود نازل کرده‏ایم شک دارید پس یک سوره‏اى نظیر آن بیآورید و گواهان خود را غیر از خدا دعوت کنید، اگر راست میگوئید.

سایت افشا توانسته آیه ای بهتر و انسانی تر از قرآن بیاورد و آن این است:

یا ایها العاقلون لا تقتلوا الذین یلونکم من المخالفین ولیجدوا فیکم رحمة و الانسانیه واعلموا ان الله مع العادلین

ای خردمندان، کسانی از مخالفان که در نزد شمایند را نکشید! تا در شما ترحم و انسانیت را بیابند. و بدانید که خداوند با عدالت پیشگان است!

این آیه را در مقابل آیه ۱۲۳ سوره توبه آوردند آیه ۱۲۳ سوره توبه می فرماید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِینَ یَلُونَکُم مِّنَ الْکُفَّارِ وَلِیَجِدُواْ فِیکُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ

ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزدیک شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!

حال نوشته فوق را نقد می کنیم.

اگر به آیه ۲۳ سوره بقره دقت کنید خداوند در آن می گوید سوره ای یا آیه ای مثل قرآن بیاورید نه اینکه دو کلمه را در قرآن عوض کنید و بگویید مثل آنرا آوردم. اینکه کسی دو کلمه را جابه جا کند و مدعی شود که مثل قرآن را آورده درست نیست. شما به شعرهای مولوی دقت کنید. برای مثال این شعر

بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند.

حال به نظر شما اگر کسی بگوید:

بشنو از من چون حکایت می کنم از گرانی ها شکایت می کنم!

مولوی می شود!؟ یا اینکه توانسته شعری هم رده شعر مولوی بیاورد!؟ همانطور که می دانید جدیداً در پیامکها اشعار و سخنانی را بر وزن اشعار حافظ یا مولوی می آورند آیا این اشعار هم رده اشعار مولوی یا حافظ است! فصاحت و بلاغت دارد! یا یک شعر از من درآوردی جهت مزاح است؟!بنابراین اینگونه عوض کردن معانی آیات را آوردن مثل قرآن نمی گویند. ممکن است بگویند قرآن که غیر از عربی نیست. چگونه متنی رابیاوریم که مثل قرآن نباشد؟! در جواب می گوییم قرآن بغیر از عربی نیست ولی تمام عربی هم نیست. برای مثال مثنوی معنوی، الفاظی بغیر از فارسی نیست ولی همه فارسی هم نیست یعنی کسی مانند حافظ هم می تواند اشعاری هم مرتبه مولوی بیاورد . کلام قرآن هم همین است که اگر شما می توانید کلامی مثل کلام قرآن بیاورید. که به اعتراف تمام عرب قرآن کلامی دارای فصاحت و بلاغت است و آوردن شبه آن محال است.

از طرفی دیگر به این آیه که سایت افشا آنرا بیان کرده اشکال منطقی هم وارد است. آیه ۱۲۳ سوره توبه در مورد کافر حربی ست. کافر حربی کسی است که شمشیر برداشته و بر علیه مسلمانان قیام کرده حال اینکه برای مثال می گویند کسانی از مخالفان که در نزد شمایند را نکشید! تا در شما ترحم و انسانیت را بیابند غیر منطقی است، برای اینکه شما در کدام جنگ دیدید که سربازان به دشمن تا دندان مسلح در حال حمله ترحم کنند! اگر ترحم کنند کشته می شوند!

قرآن مسئله را خیلی بالاتر بیان کرده و آن اینکه در هنگام جنگ با کفار با تمام قوا بجنگید اما بعد از جنگ و در اسارت به آنها ترحم کنید و حتی بعد از مدتی و بعد از ربیت آنها را آزاد کنید. این است برنامه تربیتی و والای اسلامی.

و اما در جای دیگر سایت افشا مدعی شده کسانی آیاتی از قرآن آورده بودند که با دقت به بعضی از آنها کاملاً مشهود است که بلاغت قرآنی را ندارد و کلامی دعا مانند است و همچنین بقیه سوره ها غالباً از آیات قرآنی استفاده شده اینگونه که الفاظی در وزن و حتی عین کلمات آیات قرانی را با اندک تغییری به نام سوره یا آیه جدید معرفی کردند برای مثال این :

قل یا ایها المسلمون انکم لفی ضلال بعید!

بگو ای کسانی که اسلام آوردید همانا شما از حقیقت دورید!

که بسیار شبیه به این آیاتی است که در قرآن در اولش قل وجود دارد مثل ۲۶ آل عمران و ۲۷ انعام یا ۱۰۵ توبه و..... و بعد از آن هم از یا ایها الذین مسلمون استفاده کردند همانطور که خداوند در بسیاری از آیات از یا ایها الذین آمنو استفاده می کند مانند ۱۰۴ بقره ۱۵۳ بقره و.... و همچنین در آخر آیه از کلمه لفی ضلال بعید استفاده می کند همانطور که خداوند در آخر در آیه ۳ سوره ابرهیم فرموده : اولئک لفی ضلال بعید

کاملاً مشهود است این آیات همه بر وزن بشنو از من چون حکایت می کنم است!! و بار ندارد و می توان به آن یک کپی رایت ناشیانه گفت . ناشیانه از آن جهت که نه منطق در آیاتش است و نه محل تعقل و حکم.

 

قرآن کلام خداست نه محمد (ص)

چندی پیش از این، فردی موسوم به عبدالکریم سروش _ شخصیتی که دین پژوهان و حتی غیر دین پژوهان نیز این روزه کم و بیش با کتابهایش آشنایند _ در مصاحبه ای با یک نشریه، ادعاهای موهنی را مطرح نموده بود. این که قرآن کلام خدا نیست، بلکه وحی خدا از کلام محمّد است، و فراز و فرود آیات نیز نشانه ی شیرین و دشوار احوالات فردی پیامبر است؛ و این کلام خدا نیست که خود ادعا میکند کلام خداست، بلکه کلام محمّد است، کلامی نه مصون از اشتباه، بلکه پیامبر به زبان مردم خویش با آنها سخن گفته است و میتوانسته اشتباه کرده باشد؛ او پیامبر بوده است نه دانشمند یا مورخ(!):

اما پیامبر به نحوی دیگر نیز آفریننده‌ی وحی است. آن‌چه او از خدا دریافت می‌کند، مضمون وحی است. اما این مضمون را نمی‌توان به همان شکل به مردم عرضه کرد؛ چون بالاتر از فهم آن‌ها و حتی ورای کلمات است. این وحی بی‌صورت است و وظیفه‌ی شخص پیامبر این است که به این مضمون بی‌صورت، صورتی ببخشد تا آن را در دسترس همگان قرار دهد. پیامبر، باز هم مانند یک شاعر، این الهام را به زبانی که خود می‌داند، و به سبکی که خود به آن اشراف دارد، و با تصاویر و دانشی که خود در اختیار دارد، منتقل می‌کند.

شخصیت او نیز نقش مهم در شکل دادن به این متن ایفا می‌کند. تاریخ زندگی خود او: پدرش، مادرش، کودکی‌اش و حتی احوالات روحی‌اش [در آن نقش دارند]. اگر قرآن را بخوانید، حس می‌کنید که پیامبر گاهی اوقات شاد است و طربناک و بسیار فصیح در حالی که گاهی اوقات پرملال است و در بیان سخنان خویش بسیار عادی و معمولی است. تمام این‌ها اثر خود را در متن قرآن باقی گذاشته‌اند. این، آن جبنه‌ی کاملاً بشری وحی است.

(لینک به برگردان فارسی)

بعد از خواندن آن مصاحبه، درگیر این بودم که چنین فردی، یعنی عبدالکریم حاج فرج دباغ که او را با دفاعیاتش در برابر مارکسیست­ها میشناختیم، چطور شد که کارش کشید به قبض و بسط تئوریک شریعت و آمد و آمد تا رسید به بسط تجربه‌ی نبوی … . تا این که چندی پیش تصادفاً به آیاتی از قرآن برخوردم که سرنوشت فردی ­_ ولید ابن مغیره _ را ترسیم میکرد که به شدت شبیه دکتر قصه­ی ما _ یعنی دکتر سروش _ بود.

قصدم از نگارش این سطور، جواب دادن به ادعاهای یک طرفه و غیر علمی جناب سروش نیست؛ بلکه تذکریست به خودم و هم فکران که چگونه میتوان گمراه شد(!) که گمراه نشویم، و به شیفتگان آن حضرت _ جناب سروش _ که چگونه میتوان دنباله رو شیطان شد(!) که نشوند. ما أکثَرَ العِبَر و أقلَّ الاعتبار!

سورة المدثر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏

یَأَیهَُّا الْمُدَّثِّرُ(۱) قُمْ فَأَنذِرْ(۲) وَ رَبَّکَ فَکَبرِّْ(۳) وَ ثِیَابَکَ فَطَهِّرْ(۴) وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ(۵) وَ لَا تَمْنُن تَسْتَکْثرُِ(۶) وَ لِرَبِّکَ فَاصْبرِْ(۷) فَإِذَا نُقِرَ فىِ النَّاقُورِ(۸) فَذَلِکَ یَوْمَئذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ(۹) عَلىَ الْکَفِرِینَ غَیرُْ یَسِیرٍ(۱۰) ذَرْنىِ وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِیدًا(۱۱) وَ جَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَّمْدُودًا(۱۲) وَ بَنِینَ شهُُودًا(۱۳) وَ مَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِیدًا(۱۴) ثمُ‏َّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ(۱۵) کلاََّ  إِنَّهُ کاَنَ لاَِیَتِنَا عَنِیدًا(۱۶) سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا(۱۷) إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ(۱۸) فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ(۱۹) ثمُ‏َّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ(۲۰) ثمُ‏َّ نَظَرَ(۲۱) ثمُ‏َّ عَبَسَ وَ بَسَرَ(۲۲) ثمُ‏َّ أَدْبَرَ وَ اسْتَکْبرََ(۲۳) فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سحِْرٌ یُؤْثَرُ(۲۴) إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ(۲۵) سَأُصْلِیهِ سَقَرَ(۲۶) وَ مَا أَدْرَئکَ مَا سَقَرُ(۲۷) لَا تُبْقِى وَ لَا تَذَرُ(۲۸) لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ(۲۹)

و این هم خلاصه ای از تفسیر آیات ۱۸ تا ۲۶ این سوره ی مبارکه از تفسیر مبارک المیزان (جلد ۲۰، اواخر صفحه ی ۱۳۵)

“إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ“.

«تفکیر» که مصدر«فکر» است به معناى اندیشیدن است، و «تقدیر» که مصدر«قدر» است به معناى اندازه‏گیرى و سنجیدن است، و «تقدیر از روى تفکیر» به معناى آن است که چند معنا و چند وصف را در ذهن بچینى، یعنى آنها را در ذهن جابجا کنى، یکى را بگذارى و دیگرى را بردارى تا از ردیف شدن آنها غرض مطلوب خود را نتیجه بگیرى، ولید بن مغیره هم در این اندیشه بود که چیزى بگوید که با آن گفته، دعوت اسلام را باطل کند، و مردم معاند مثل خودش آن گفته را بپسندند، پیش خود فکر کرد آیا بگوید این قرآن شعر است، یا بگوید کهانت و جادوگرى است؟ آیا بگوید هذیان ناشى از جنون است، یا بگوید ازاسطوره‏ها و افسانه‏هاى قدیمى است؟ بعد از آنکه همه فکرهایش را کرد اینطور اندازه‏گیرى کرد که بگوید: قرآن سحرى از کلام بشر است، چون بین زن و شوهر و پدر و فرزند جدایى مى‏اندازد.

“فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ“

این جمله_ به طورى که از سیاق بر مى‏آید_ نفرینى است بر او، نظیر جمله”قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ” ۱ و جمله”ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ” تکرار همان نفرین و تاکید آن است.

“ثُمَّ نَظَرَ ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَکْبَرَ فَقالَ إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ“

این آیات حال ولید را که بعد از تفکیر و تقدیر به خود گرفته بود ممثل مى‏سازد، و با لطیف‏ترین و در عین حال رساترین تمثیلى مجسم مى‏کند، چون معناى اینکه فرموده “ثُمَّ نَظَرَ” _ به طورى که از سیاق استفاده مى‏شود_ این است که: وى بعد از تفکیر و تقدیر مثل کسى نظر کرد که مى‏خواهد درباره امرى که از او نظریه خواسته باشند، نظریه بدهد.

“ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ“

فعل “عبس” از ماده عبوس است که به معناى تقطیب چهره است، در مجمع البیان مى‏گوید: عبوس کردن چهره و تقطیب و تکلیح آن در معنا نظیر همند، و جامع همه، ترش کردن رو، و گرفتگى صورت است در مقابل طلاقت و بشاشت که به معناى گشاده‏رویى است. و فعل”بسر” از مصدر”بسور” است، که به معناى بى‏میلى و کراهت نمایان از چهره است. پس معناى جمله این است که ولید بعد از نظر کردن، چهره خود را گرفت و اظهار کراهت نمود ۲.

“ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَکْبَرَ“

«ادبار از هر چیزى» به معناى اعراض از آن است، و «استکبار» به معناى امتناع ورزیدن از در کبر و طغیان است، و این دو یعنى ادبار و استکبار از احوالات روحى و درونى است، و اگر آن را فرع و نتیجه تمثیل بر نظر و عبوس و بسور که از احوالات ظاهر و محسوس آدمى است گرفته، از این جهت است که اثر ادبار و استکبار ولید در ظاهر حالش هم اثر گذاشته، و آن اثر را قرآن کریم نقل کرده که گفت: “إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ …“، و به همین جهت این جمله را با فاى تفریع و نتیجه‏گیرى عطف کرده، فرمود: “ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَکْبَرَ فَقالَ إِنْ هذا …” و گرنه مى‏توانست این را هم با کلمه “ثم” عطف کند.

“فَقالَ إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ“

یعنى در نتیجه ادبار و استکبار، باطن خود را اینطور اظهار کرد که “ان هذا” نیست این_ یعنى قرآن_ “إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ“، مگر سحرى که از قدیم روایت شده و هم اکنون نیز دانایان آن به نادانان تعلیم مى‏دهند.

“إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ“

یعنى این قرآن آن طور که محمد (ص) ادعا مى‏کند کلام خدا نیست، بلکه کلام بشر است. بعضى ۳ گفته‏اند: این آیه به منزله تاکید آیه قبلى است، هر چند دو معناى مختلف دارند، ولى مقصود از هر دو این است که قرآن کلام خدا نیست و چون هر دو یک معنا را مى‏رساندند، جمله دوم را با واو به جمله اول عطف نکرد.

“سَأُصْلِیهِ سَقَرَ وَ ما أَدْراکَ ما سَقَرُ“

یعنى به زودى او را داخل سقر مى‏کنم، و” سقر” در عرف قرآن یکى از نامهاى جهنم و یا درکه‏اى از درکات آن است، و جمله” سَأُصْلِیهِ سَقَرَ” یا بیان” سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً” است، و یا بدل از آن است و جمله” وَ ما أَدْراکَ ما سَقَرُ” به این منظور آورده شده که بفهماند سقر بسیار مهم و هراس‏آور است.

__________________________________________________

۱.         خدا ایشان را هلاک و نابود کند، چگونه دروغ مى‏گویند؟! سوره توبه، آیه ۳۰.

۲.         مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۳۸۶.

۳.         تفسیر کشاف، ج ۴، ص ۶۵۰.

 روشنفکر

 

تحدی

                          بسم الله الرحمن الرحیم

((و إن کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فأتوا بسورة من مثله و

 ادعوا شهداءکم من دون الله إن کنتم صادقین))/آیه ۲۳ سوره

بقره 

((و اگر در شکی هستید بدانچه فرستادیم بربنده ی خود پس بیارید

 سوره ای همانند آن و بخوانید گواهان خویش را جز خدا اگر هستید

 راستگویان))

البته باید بگویم که توضیح در این باب از حیطه علومی که ما تا کنون

 آموختیم خارج است و توضیح درباره آن بر عهده افرادی است که در

 حوزه های علمیه نزد استادان حاذق  علم آموزی  کرده اند

پس از همه دوستانی که خیر خواهانه قصد دفاع دارند

خواهشمندم بحث در این باب را به متخصصین در این زمینه بسپاریم

چون عبارتی معروف با این مضمون وجود دارد که اگر می خواهی

 کسی یا چیزی را خراب کنی از آن بد دفاع کن!

انشاءالله در صورت تمایل دوستان جلسه ای حضوری تشکیل

 خواهیم داد و در این باب از مطلعین در این زمینه کمک خواهیم

 گرفت.

در ضمن در پاسخ به دوستی که می خواهند برای افرادی بنا بر

 سیاسی بودنشان!مشکل ایجاد کنند باید بگویم که دین ما آقدر

 وسیع و گسترده و نامحدود هست که همه ی افراد بتوانن به

 پاسخ سوالاتشان دست پیدا کنند و نیازی به مجادله و مشکل

 آفرینی نیست!!!!!

آخرین پیام

بعد از ۳ روز درخواست من مبنی بر آیه ای مثل قرآن شاهد بودیم جز قصه و خاطره و تخیلات چیزه دیگری نشنیدم من هنوز بر این حرف ایمان دارم

ولی شما جواب نمی دهید و گویا این کار تا ابد ادامه پیدا خواهد کرد

من خودم دیگه ادامه نمی دهم چون حال حوصله خاطره ندارم  خود دوستان شاهد ند که شما جواب ندادید

اذا خاطبهم جاهلوا قالو سلاما

من با اطاعت از این آیه ی قرآن دیگر صلاح نمی دونم وقتم را تلف کنم

و من بارها  گفتم  برای من اصلا مهم نیست که چه دینی دارید فقط یاد بگیرید احترام بزارید

جواب علی منتجی

امروز دیدم یکی سوال علی منتجی را پخش کرده و جواب من را نزاشته

حالا من جوابش را می زارم

ببین اینا را جایی نگو بت می خندند
چرا نگو؟
خب ببین عزیزم شما میشه بگی چقدر از عربی بارت هست؟
اولا داری یه حرفی می زنی که در رابطه اش اصلا مطالعه نداری این اولین جواب
دومین جواب خدمتت عارضم که این چیزایی که شما فرمودید اصلا و ابدا معنایی نداره و ساخته زبان شماست
وقتی می گوییم مثل خودکار یعنی اینکه برو یه خودکار مثل این بیار یعنی رنگ انداره و ..
من که نمی بینم تو این کلمات شما مثل الم باشد
این کلمات شما کاملا بی معنی است در حالی که الم یک رمزی است میان خدا و رسولش

حالا خودتون قضاوت کنید این کلمات درهم آیا آیه ای مثل قرآن است یا مانند پر کردن یه فیلد اینترنتی است که به صورت اتقاقی انشگتان او بر روی کیبرد قرار گرفته

امید وارم دوستان بی انصافی نکنند من زیرش جواب دادم ولی این دانشجو گویا قصد بر ایجاد تنش دارد

عمره دانشجویی ، دانشجوی الکترونیکی!

 

عمره دانشجویی

 

    فریما تیموری بیات، دانشجوی محترم مهندسی فناوری اطلاعات، ۱۲ فروردین عازم زیارت خانه  خدا خواهد شد و ۲۷ فروردین باز خواهد گشت .

 

    امیدوارم از این سفر، نهایت استفاده را ببرند !

 

نهاد نمایندگی ولی فقیه در KNTU

 

درخواستی از دانشجویان محترم عضو وبلاگ همکلاسی

با سلام خدمت شما دانشجویان گرامی
ضمن تبریک به مناسبت فرا رسیدن سال نو ، همانگونه که سال نو شده است بیایید ما هم زین پس از درون و برون نو شویم، نه از برون به تنهایی.
بیایید تا تصمیمی مصمم در تحول روحی خویش بگیریم.
این امری مسلم است که به علت متفاوت بودن دیدگاههای افراد و طرز تفکرات متفاوت در مباحثه با یکدیگر به مشکلاتی بخورد کنیم، بهتر آن است که بجای اینکه در مباحثات به یکدیگر توهین کنیم ، برای دیدگاههایمان دلایل عقلانی بیاوریم.
من بیش از این اوقات شریف شما که واقعاً هر چه می شود انسان در این دوران می شود را نمی گیرم.

به امید فردایی روشن و جامعه ای روشن در کنار حکومت حضرت صاحب الزمان مهدی موعود (عج)

سال خوبی داشته باشید
پاکروان

آزادی بیان از نظر آقای دزفولی

بله فردی که می گفت به سروش گیر ندید آزادی بیان به او این حق را می دهد که درباره قرآن نظر بدهد

در جواب علی تهرانی عزیز
در مورد شماره ۴ می خوانیم

۴- برادرم بزرگانی مانند آیت الله حعفر سبحانی که قطعا هم با دیانت و با سواد می باشند آنقدر که تو نقد کرده ای او را نقد و خورد نکرده اند

دوباره شاهد هستیم به نظر آقای دزفولی این آزادی بیان یک امری است که فقط در زمانی محقق می شود که به نفع ایشان باشد

خودتون قضاوت کنید

دوگانگی در هر پست  تا چقدر

انگشت نما شدن تا کی

خب این دوستانمان انگار خودشان از این تابلو بازیها خوششان می آید با هم می خوانیم:

دزفولی معتقد به این است که نباید جلوی سروش نظر داد چون تحصیلاتش بالاتر از اوست

پس این دوستمون دیگه نباید بیاد تو اینترنت چون در اینترنت افرادی هستند که بیشتر از او می دانند

ویا این دوستمون دیگر نباید بیاد تو خیابون چون آرنلد زورش از او بیشتر است

و ...

حال به موضوع جدیدی بر می خوریم که واقعا سرکار گذاشتن ما را مشخص می کند و وبلاگ همکلاسی یک مکان برای سرگرم کردن دانشجویان مجازی است

چرا؟

اولا دوست عزیز نظر دهی در حوزه ی فلسفه و معرفت پاک با نظر دادن در حوزه ی علوم ریاضیات و فنی کاملا متفاوت است مثل این می ماند که شما بگویی چون من معتقدم که کمتر از پزشکی در طب اطلاع دارم پس در مورد کامپیوتر هم نباید نظری بدهم چون اطلاعاتم کم است و مدرکی ندارم!!!

خب تو میای جواب خودت را می دی ؟

چه با مزه همه دیدن که تو اول همچین حرفی زدی بعد من آمدم جواب دادم حالا می گیری جمله اولش را پاک می کنی که این تابلو بازیت به نام من تمام بشه

نه عزیز بچه های اینجا اونی نیستند که تو فکر می کنی همه دیدن تو همچین حرفی نوشتی

فکر نکن چون خودت این طوری فریب کسی همچون سروش را خوردی دیگر بچه ها هم اینگونه هستند نه اینجا دانشگاه است برو یه جا دیگه از این تابلو بازیها در بیار شاید آنجا ۲ نفر مثل خودت دورت جمع شدند و دلت خوش باشه که ۲ تا مرید داری

برات متاسفام که در هر پست مجبور به تغییر ۱۸۰ درجه ای هستی

بازهم تکرار می کنم هر چقدر جلوتر بریم شما مجبورید بیشتر تابلو بشید و نتیجش انگشت نما شدن است

معذرت خواهی از پویا

من از پویا و محمد مهدی دزفولی بخاطر اینکه آیپیش با آیپی محمد مهدی دزفولی یکی بود و من فکر کردم با ۲نام نظر داده عذر خواهی می کنم

چه بسا که عذر خواهی من موجب رهایی شما از انگشت نما شدنتان نمی شود ولی عذر خواهی کردم چون اشتباه کردم نه اینکه بیام قصه بگم

به امید آنکه این دو دوستمون بتوانند جای سابق خودشان را برسند و بیشتر از این انگشت نمای همکلاسی هاشون نشوند

 

یک تشکر درست و حسابی

                         بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر همگی

گفتم تا دیر نشده یک تشکر درست و حسابی از بعضی از

دوستانی که در این جریان(دکتر سروش)بودن بکنم چون از

 اونجایی که آدم از یک دقیقه بعدش هم خبر نداره شاید دیگه

 فرصت نشه!!!!!!!

خیلی ممنون که نهایتا تمام تقصیرات را گردن من انداختید ...

تمام توهین ها را به حساب من گذاشتید...

هر کسی این وسط ناراحت شد به من اعتراض کرد...

و نهایتا هم منتظر جواب من نموندید...

واقعا متأسفم که هر کی هر چی دلش می خواهد میاد توی

قسمت نظرات می گه و هر توهینی دوست داره می کنه.

و اکثر این افراد بی ادب حتی جرأت ندارن اسمشون رو بذارن!

خیلی ممنون که هر چی راجع به من شنیدید باور کردید و

 اشتباهات همه را به حساب من گذاشتید.

واقعا عجب دنیای پستی است!

خیلی ممنون دوستان خیلی خیلی ممنون

واقعا نمی دونم چطوری تشکر کنم!!!!

اصلا به من چه ربطی داره دنبال هر کسی دوست دارید برید

حرف هر کس رو دوست دارید باور کنید.

من فقط می خواستم به وظیفم عمل کنم و واقعیاتی رو که

می دونستم پنهان نکنم.

در پایان از تمام کسانی که به هر علتی از دست من

ناراحت شدن عذرخواهی می کنم و امیدوارم منو ببخشند.

                                                خدانگهدار همگی

 

 

 

" جمعه " روز انتظار

امام مهدى (عج) امیدى براى همه بن بست‏ها


اى مرد همیشه جوان!

کدام روز سپید از پشت کوه‏هاى روز مى‏آیى؟

کدام صبح صادق، خورشید را به کوچه‏هاى تنگ کاهگلى مى‏آورى؟

کدام روز فرشتگان نام تو را بر مأذنه‏ها فریاد مى‏کنند؟

کدام روز عیسى مسیح‏(علیه السلام )از هفت آسمان فرود مى‏آید و به قامت‏بلند تو اقتدا مى‏کند؟

کدام روز شاعران به جاى شعر، نیایش مى‏خوانند؟

کدام روز بوى گرم نان، سفره‏هاى کوچک مستضعفان را پر مى‏کند؟

کدام روز فلسفه چشم‏هاى تو تدریس مى‏شود؟

آخر اى آفتاب روشن اطمینان!

نام تو آواز پر جبرئیل است، در گوش هوش زمان

هزار سال است که هر غروب دلتنگ آدینه

به سمت ظهور تو نماز مى‏گذاریم

آیا صبح نزدیک نیست؟

توهین به وبلاگ همکلاسی

به نام خدا

در پست اول خودتون قضاوت کنید پیرامون این موضوع شاهد بودید که صحنه هایی از پشت پرده را بر ملا کردم و دوگانگی این حرف این افراد را بیان کردم

حال به پرده برداری از چندی دیگر می پردازیم

آنها معترض به این هستند که چرا علمای ایران به سروش گیر دادند من به آنها گفتم بحث سر دولت ایران نیست بحث سر اسلام است

حال در جایی دیگر یکی از افتخارات سروش را تایید فلان عالم می دانند که در پست زیر می توانید ببینیدعبدالکریم سروش کیست؟

آیا شما که افتخار می کنید سروش همچین مدارکی دارد همان کسی که او را بزرگ می دانید وقبولش دارید که سروش را تائید کرده حالا او سروش را لایق همچین چیزی نمی داند و او را تکفیر می کند

دوگانگی کاملا مشهود است

البته دوستان ما می آیند و مانند پست های قبلی نظرات درهمی می دهند که جز انگشت نما شدن آنها چیز دیگری ندارد

ویا خود را مدعی آزادی بیان می دانند در حالیکه به من می گویند حرف نزن چون سواد تو کمتر از سروش است

آزادی بیان به زبان این دوستان فقط زمانی کاربرد دارد که به نفع آنان باشد!!

یکی از آنان خود مدعی شده من حرفی برای گفتن ندارم چون دکتر سروش از او بیشتر می داند

پس این دوستمون دیگه نباید بیاد تو اینترنت چون در اینترنت افرادی هستند که بیشتر از او می دانند

ویا این دوستمون دیگر نباید بیاد تو خیابون چون آرنلد زورش از او بیشتر است

و ...

بی تو ای آرام دل در دل قراری نیست،نیست

                               هوالمحبوب

 

سلام بر پاک ترین و آسمانی ترین عشق!

 

 

بی تو ای آرام دل در دل قراری نیست،نیست

 

              روز و شب ما را به غیر ناله کاری نیست،نیست

 

فصل های عمر سردمن زمستان است و بس

 

              درمیان روزهایم ، نوبهاری نیست،نیست

 

بر سر راهی که رفتی می نویسم روی خاک

 

          هیچ دردی چون غم چشم انتظاری نیست،نیست

 

در کناره سفره ی تو ریزه خواری میکنم

 

          ورنه هرگز در مرامم ریزه خواری نیست ، نیست

 

معصیت دارایی عمر مرا تاراج کرد

 

         این گدا دیگر همانکه دوست داری نیست،نیست...

                                                احسان محسنی فر

 

تولد همکلاسی

 

Hosted image

 

امروز ۸ فروردین ، تولد مهدی دزفولی

 

 عزیز هست.....امیدوارم سالیان سال

 

 موفق و پیروز باشه و تولد ۱۲۰

 

سالگیشو جشن بگیریم....

 

 

تسلیت

به نام او....

دیروز متوجه شدم که متاسفانه مادر بزرگ خانم الهه حسین پور فوت شده اند.

غم از دست دادن این مادر بزرگ عزیز را به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت عرض می نمایم.

 

 

ما رو هم در غم خود شریک بدون.

 

اصل حرف من

به نام خدا

خب طی درخواستی که پویا جان داشتن که این بحث را ادامه بدیم من همان حرف اول خودم را می زنم که تا الان هیچ جوابی در رابطش ندادید

اگر جواب این را دادید من کافر میشم وگرنه خواهشا بی خودی نظر ندید چون من دیگه جواب نمی دهم

اصل حرف من اینه

یک آیه مثل قرآن بیارید

نظرات خارج از بحث را پاک می کنم

تحلیل بازی ایران-کویت

به سلامتی بازی ایران با کویتم تمام شد و ۲ امتیاز دیگم پرید...ایول به این غیرتو تلاش شیر مردان آقای دایی....در زیر میخواهم چند تا مورد در مورد بازی و شاهکار سرمربی محترم تیم ملی بازگو کنم:

 

۱.شاهکار استثنایی عزیزان دل آقای سرمربی:گل اول اشتباه محرز جلال حسینی که گلو تقدیم کرد به کویتیها و گل دوم که آقای مجید غلام نژاد که مشخص نیست به علت کدوم بازی خوب این فصلش به تیم ملی دعوت شده در ظاهر هوا رو با بازیکن کویت اشتباه گرفتن و مهدی جان عزیزم نگاه کردن که توپ به درون دروازه بره....هرکسی از ابرهیم صادقی خبری داره سلام ما رو برسونه بهش چون فکر کنم از این بدتر نمیتونست بازی کنه

 

۲.عدم دعوت از یکسری از بازیکنان:وقتی تیم ملی قطعی مهاجم داره به چه علت امثال سامره به تیم ملی دعوت نمیشن...به چه علت محسن خلیلی باید در تیم ملی بازی کند وقتی بلد نیست یک گل ساده رو بزنه...کدوم یکی از بازیکنان تیم سایپا به غیر از جلال حسینی نصفه بازی پارسالشونو انجام دادن امسال تو لیگ

 

۳.بستن چشم سرمربی بر روی خوب بازی کردن افراد بخاطر مشکلات شخصی:الف-ایمان مبعلی به علت مشکلاتی که در بازی سوپر جام صبا-فولاد ب-وحید طالب لو به علت اینکه پنالتی علی دایی رو در بازی استقلال-صبا گرفت و هیچگاه ازش گل نخورد

 

نکته جالب:مشکلاتی که از این به بعد بین سرمربی و لژیونرها بوجود میاد(این مورد نیاز به توضیح نداره)

 

توضیح۱:رحمتی چندتا توپ خوبو گرفت و نمشه بخاطر یک گل محکومش کرد

 

توضیح۲:طالب لو هرچندم اونی که فواصل قبل بود نیست ولی فکر کنم از معمارزاده بهتر باشه

 

توضیح۳:قصدم کوبیدن علی دایی نیست بلکه میخواهم بگم واسش خیلی زود بود سرمربی تیم ملی بشه و با زیاد خواهیش ایندفعه خودشو نابود میکنه

 

 

قضاوت با شماست!

                                                   هوالحق

سلام بر همه همکلاسی ها ی محترم!

دوستان گرامی فکر می کنم دیگه اینجا جایی برای ادامه بحث در این باب نیست.

اشتباه آقای سروش برای همه روشن است و سابقه تحصیلی ایشون هم همچنین!

اما متاسفانه وقتی تحصیل بدون تهذیب باشد اینگونه می شود که........

به هر حال فکر می کنم راجع به این مسئله به اندازه کافی بحث شد و دیگه قضاوت با خود دوستان است.

بهتر است دیگه این بحث رو کنار بذاریم و فضای این وبلاگ رو از این حالت تکراری و بحث هایی که تمامی ندارد بیرون بیاریم.

 

خودتون قضاوت کنید

به نام خدا

چند روزی است حرفهای عبدالکریم سروش پر شده و متاسفانه شاهد ورود این افکار در همکلاسی هستیم

بله در وبلاگ همکلاسی وبلاگ دانشجویان خواجه نصیر حرفه عجیبی می شنویم

آیا همکلاسی که از نامش پیداست محل بحث هایی از این قبیل است؟!

خب بر میگردیم به عقب کلام محمد ( گفتگو با دکتر عبدالکریم سروش راجع به قرآن)
این بحث را آقای دزفولی شروع کردند در ابتدا وقتی همچین نظریه را مطرح کردند در ظاهر با نیت خیرخواهانه مطرح کردند در آخر این پست می خوانیم:

امید دارم که خدا کمک ایشان بکند و ایشان از این کژروی ها آگاه شوند و هدایت شوند

وحالا پست جدید این هم کلاسی ما خود زده ایم جام بر سنگ...
که در اینجا به همچین مطالبی بر می خوریم

این روزها باز شاهدیم که خرقه سوز شهر آشوب ما جناب دکتر سروش مورد توهین ها و افترا های تندی قرار گرفته اند و بعضی از دوستان هم الحق که کم نگذاشته اند در حق ایشان!

بله می بینید که عقیده این دوستمون در این پست ۱۸۰ درجه تغییر کرده

چطور ممکن است این دوستمون که ابتدا یک نفر را منحرف خطاب می کنند حالا سنگش را به سینه بزند

این دوستمون قصد دارد یک سری مطالب را به همکلاسی تزریق کنه ابتدا خود را مخالف خواند تا بتواند به راحتی این پست را بزارد که در واقع می خواست آن حرف اول را تزریق کند بعدشم میاد از آن حرف دفاع می کند

شاید در پشت کوه همچین روش هایی برای اغفال کردن مردم کاربرد داشته باشه ولی در یک جو تحصیل کرده همچون دانشگاه من بعید می دونم همچین شیوه ای مفید باشد

و بارها شاهد بودیم که دوستان موافق این نظریه که خود را آزادی خواه و موافق آزادی بیان خوانده تا ما شروع نقد این اثر می کنیم به ما می گن شما حرف نزن چون شما مدرک تحصیلیت کمتر از دکر سروش است

آیا معنی آزادی بیان فقط زمانی کاربرد دارد که به نفع شما باشد؟!

من قضاوت را به عهده خودتون می زارم

 

اثری از دکتر سید عطاالله مهاجرانی

سوگند شگفت انگیز شیرین

دکتر عطااله مهاجرانی: میلاد پیامبر اسلام، امام صادق، زرتشت، رستاخیز مسیح همه به بهار رنگ و بوی دیگری داده است...

در میان سوگند های قرآن مجید؛ سوگند به آفتاب وماه و ستاره و قلم و قیامت و... سوگند شگفت انگیز شیرینی آمده است. خداوند به پیامبر می گوید:" لعمرک!" به جان تو سوگند!(آیه 72، سوره حجر)
در تفسیر" النکت و العیون" ماوردی، چهار نکته در باره این سوگند ذکر شده است: زندگی، منش، جان و حقیقت.

از زندگی مرادش ظرف عمر پیامبر است. سال هایی که زندگی کرد. امام فخر رازی معتقد ست این سوگند، نشانه ای است که پیامبر اسلام کریمترین انسان ها در نزد خداوند است. خداوند به جان هیچ کس دیگری سوگند نخورده است.

پیامبر در کدام منزلت قرار دارد، که خداوند به جان او سوگند می خورد؟

در" فتوحات مکیه" ابن عربی ، در باب 337 در باره منزلت پیامبر اسلام آمده است:" و لیس فی المنازل اعلی من ها ینالها محمد(ص)
دیگر منزلتی بالاتر از آن که محمد(ص) به آن دست یافته قابل تصور نیست.

به قول سعدی: "بلغ العلی بکماله"
و" سرو نروید به اعتدال محمد!"

او ظرف شایسته ی کلمات و آیات الهی است. قرآن مجید تنزیل آیاتی است که بر جان پیامبر نازل شد. جام جان بلورینی که آفتاب وحی بر آن تابید. تابش و درخششی که گاه ممکن است ظرف با مظروف یکی به نظر برسد.

جام وشراب گاه آنچنان از شدت زلالی در هم آمیخته اند که یگانه به نظر می رسند. اما دوگانه اند.

مطلق آن آواز خود از شه بود
گرچه از حلقوم عبدالله بود!
گر شود پر نور روزن یا سرا
تو مدان روشن مگر خورشید را

تاریخچه باشگاه استقلال

در چهارم مهر ماه 1324 چند جوان نظامی علاقمند به ورزش دوچرخه سواری ، بنامهای « میرزائی، نواب و جانان پور » در خیابان فردوسی تهران اقدام به تأسیس یک باشگاه ورزشی نمودند و به دلیل اینکه اعضای این باشگاه همگی دوچرخه سوار بودند، نام آن را باشگاه «دوچرخه سواران» نهادند. اولین اعضای این باشگاه در بدو تأسیس عبارت بودند از: جانان پور، خاکزاد، گیتی، گریش، کلانی، مهدیون، حسینی،میرزائی و خشایار. رفته رفته دوچرخه سواران در سایر رشته های ورزشی نیز از قبیل والیبال، بسکتبال،پینگ پونگ، وزنه برداری، کشتی، شنا، فوتبال، و .... تصمیم به فعالیت گرفت. در این زمان تیم فوتبال « تور » که توسط مرحوم علی دانائی فرد تشکیل شده بود، توانست در یک رقابت، تیم فدرتمند کارگران آبادان را شکست دهد. بنابراین مورد توجه ویژه باشگاه دوچرخه سواران قرار گرفت. مسئولان وقت این باشگاه با مؤسس تیم تور به توافق رسیدند تا از آن پس این تیم با نام تیم فوتبال دوچرخه سواران در مسابقات شرکت نماید. پس از یک سازمان دهی نسبی در باشگاه، « پرویزعموقلی، گرائیلی، دانایی فرد و سیدآقاجلالی » به عنوان هیئت مدیره انتخاب شدند. بنابر این تیم فوتبال دوچرخه سواران در سال 1325 اولین حضور رسمی خود را در مسابقات باشگاهی با کسب دو عنوان نایب قهرمانی مسابقات باشگاه های تهران و نایب قهرنانی جام خذفی تهران با موفقیت به پایان رسانید و سال 1326 نخستین سال صدرنشینی این تیم با قهرمانی در مسابقات جام حذفی تهران بود. اولین دیدار رسمی باشگاه دوچرخه سواران در پانزدهم اسفندماه 1328 در مقابل تیم شاهین با حضور 2000 تماشاگر در ورزشگاه امجدیه « شهید شیرودی فعلی » برگزار گردید که طی آن اولین گل تاریخ فوتبال این تیم توسط بیوک جدی کار از نقطه کرنر به درون دروازه شاهین ارسال شد و این تیم با نتیجه یک بر صفر مقابل شاهین نخستین پیروزی خود را جشن گرفت. این باشگاه در سال 1328 نام خود را تغییر داده و عنوان « تاج » را برگزید و در همین سال مقام قهرمانی باشگاه های تهران را نیز کسب کرد. از آن به بعد « تیم فوتبال تاج » به دلیل حضور تعدادی از نظامیان در ترکیب آن بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. و از آنجا که مرحوم علی دانایی فرد، پایه گزار فوتبال این باشگاه، به رده های پایه ای توجه ویژه ای داشتند،تیم تاج بر آن شد تا اقدام به تأسیس شعبه هایی در سراسر کشور نماید و تیم های « تورج » « افسر »، « دیهیم »، « کورش » و « اتم » را در رده های سنی پائین بنابر تصمیم اتخاذ شده تأسیس نمود. رفته رفته این باشگاه به عنوان یکی از مطرح ترین تیمهای فوتبال کشور بدل گشت و بازیکنانی از قبیل « بیوک جدی کار، پرویز کوزه کنانی، برادران بیاتی، عارف قلی زاده، و.... » از این تیم ظهور کرده و به اوج شهرت در فوتبال دست یافتند. باشگاه تاج به عنوان میزبان نهایی سومین دوره جام باشگاه های آسیا در سال 1349 ، رقیبان حرفه ای خود را به تهران دعوت کرد و در پایان با غلبه بر نماینده اسرائیل، قهرمانی این دوره از جام را در خانه جشن گرفت که برخی از بازیکنان این دوره عبارت بودند از: « طالبی، کاروحق وردیان، ناصر حجازی، اکبر کارگر جم، غلامحسین مظلومی، مهدی حاج محمد، علیرضا حاج قاسم، منصور پورحیدری، نصرالله عبداللهی و .... ». با پیروزی انقلاب، تیم تاج به « استقلال » تغییر نام داد و همچنان پر قدرت و درخشان در میدان های سبز مسابقات ظاهر گردید و در سال 1370 بار دیگر عنوان قهرمانی خود را در جام باشگاه های آسیا تکرار نمود. افتخار آفرینان این دوره نیز افرادی چون : « شاهرخ بیانی، شاهین بیانی، مجید نامجومطلق، عبدالعلی چنگیز، مهدی فنونی زاده، امیر قلعه نوعی، عباس سرخاب، حمید بابازاده و .... » بودند. اکنون تیم استقلال به عنوان یکی از پرافتخارترین باشگاههای آسیا و ایران شناخته میشود

ادامه مطلب ...

استفاده از عدد پی در ساخت تخت جمش

مهندسان هخامنشی راز استفاده از عدد پی (۱۴/۳ ) را دو هزار و 500 سال پیش کشف کرده بودند. آنها در ساخت سازه های سنگی و ستون های مجموعه تخت جمشید که دارای اشکال مخروطی است، از این عدد استفاده می کردند.

عدد پی( ۳.۱۴)در علم ریاضیات از مجموعه اعداد طبیعی محسوب می شود. این عدد از تقسیم محیط دایره بر قطر آن به دست می آید. کشف عدد پی جزو مهمترین کشفیات در ریاضیات است. کارشناسان ریاضی هنوز نتوانسته اند زمان مشخصی برای شروع استفاده از این عدد پیش بینی کنند. عده زیادی، مصریان و برخی دیگر، یونانیان باستان را کاشفان این عدد می دانستند اما بررسی های جدید نشان می دهد هخامنشیان هم با این عدد آشنا بودند.

«عبدالعظیم شاه کرمی» متخصص سازه و ژئوفیزیک و مسئول بررسی های مهندسی در مجموعه تخت جمشید در این باره،‌ گفت: «بررسی های کارشناسی که روی سازه های تخت جمشید به ویژه روی ستون های تخت جمشید و اشکال مخروطی انجام گرفته؛ نشان می دهد که هخامنشیان دو هزار و 500 سال پیش از دانشمندان ریاضی دان استفاده می کردند که به خوبی با ریاضیات محض و مهندسی آشنا بودند. آنان برای ساخت حجم های مخروطی راز عدد پی را شناسایی کرده بودند.»

دقت و ظرافت در ساخت ستون های دایره ای تخت جمشید نشان می دهد که مهندسان این سازه عدد پی را تا چندین رقم اعشار محاسبه کرده بودند. شاه کرمی در این باره گفت: «مهندسان هخامنشی ابتدا مقاطع دایره ای را به چندین بخش مساوی تقسیم می کردند. سپس در داخل هر قسمت تقسیم شده، هلالی معکوس را رسم می کردند. این کار آنها را قادر می ساخت که مقاطع بسیار دقیق ستون های دایره ای را به دست بیاورند. محاسبات اخیر، مهندسان سازه تخت جمشید را در محاسبه ارتفاع ستون ها، نحوه ساخت آنها،‌ فشاری که باید ستون ها تحمل کنند و توزیع تنش در مقاطع ستون ها یاری می کرد. این مهندسان برای به دست آوردن مقاطع دقیق ستون ها مجبور بودند عدد پی را تا چند رقم اعشار محاسبه کنند.»

هم اکنون دانشمندان در بزرگ ترین مراکز علمی و مهندسی جهان چون «ناسا» برای ساخت فضاپیماها و استفاده از اشکال مخروطی توانسته اند عدد پی را تا چند صد رقم اعشار حساب کنند. بر اساس متون تاریخ و ریاضیات نخستین کسی که توانست به طور دقیق عدد پی را محاسبه کند، «غیاث الدین محمد کاشانی» بود. این دانشمند ایرانی عدد پی را تا چند رقم اعشاری محاسبه کرد. پس از او دانشمندانی چون پاسکال به محاسبه دقیق تر این عدد پرداختند. هم اکنون دانشمندان با استفاده از رایانه های بسیار پیشرفته به محاسبه این عدد می پردازند.

شاه کرمی با اشاره به این موضوع که در بخش های مختلف سازه تخت جمشید، مقاطع مخروطی شامل دایره، بیضی، و سهمی دیده می شود، گفت: «به دست آوردن مساحت، محیط و ساخت سازه هایی با این اشکال هندسی بدون شناسایی راز عدد پی و طرز استفاده از آن غیرممکن است.»

داریوش هخامنشی بنیان گذار تخت جمشید در سال 521 پیش از میلاد دستور ساخت تخت جمشید را می دهد و تا سال 486 بسیاری از بناهای تخت جمشید را طرح ریزی یا بنیان گذاری می کند. این مجموعه باستانی شامل حصارها، کاخ ها،‌ بخش های خدماتی و مسکونی، نظام های مختلف آبرسانی و بخش های مختلف دیگری است.

مجموعه تخت جمشید مهمترین پایتخت مقاومت هخامنشی در استان فارس و در نزدیکی شهر شیراز جای گرفته است

چای مردانه

چای عکس از نیما افشار نادری

در دفاع از عبدالکریم سروش و سخنی با تکفیرکنندگان

در دفاع از عبدالکریم سروش و سخنی با تکفیرکنندگان
 

336

 

رشید اسماعیلی


«فیلسوف هرگز کشیشی را نکشته است اما دست کشیش به خون فیلسوفان بی شماری آلوده است»
دیدرو


تکفیر فکر و نظر در این سرزمین نه حرف دیروز و امروز که حکایتی است دیرینه سال. حکایت «عین القضات» و «ملاصدرا» بسیار گفته اند و کم هم نشنیده ایم، این حکایت اما مختص به این سرزمین نبوده است؛
از بامدادن طلوع تعقل، تکفیر، حربه ای بوده است به دست جزم اندیشان و زور مداران تا هر فکر مضر به حال تداوم سلطه ی نامشروع‌شان بر نفوس و روانهای آدمیان را در نطفه خفه کنند، که جام شوکران سقراط ،خود بهترین شاهد این مدعاست.


این داستانها اما اکنون از بخش عمده ای از جهان ما رخت بر بسته، در هر جای این کره ی خاکی که انسان بر صدر نشسته و حقوقش ارج نهاده می‌شود هیچ انسانی به جرم فکر و عقیده‌اش به چوب مجازات گرفتار نمی‌آید، در این جهان اما حکایت ما طرفه حکایتی است که بنا به ادعا، یکصد سال است در میانه‌ی جدال سنت و تجددیم و در یکصد سالگی این جدال «چوب تکفیر» نه از آستین «فقه» که از اردوی «سینما گران و نویسندگان» بر فرق روشنفکری دیگر کوبیده می‌شود و تو از خود می‌پرسی چگونه آنها که خود خواه ناخواه بخشی از نخبگان فکری و فرهنگی این سرزمین محسوب می‌شوند به تکفیر مردی رضا می‌دهند و مبادرت می‌کنند که خود از جنس فکر و اندیشه است؟

دلم می سوزد نه برای عبدالکریم سروش که بیشتر برای بهاءالدین خرمشاهی و مجید مجیدی که روزی نه در دادگاه که در پیشگاه وجدان عمومی، باید پاسخگوی این موضع خویش در همصدایی با بنیادگرایان دینی برای تکفیر یک روشنفکر باشند. چگونه سازنده‌ی «رنگ خدا» توانست یک روشنفکر را تکفیر کند؟ مجید مجیدی که وجدان خود را به این سادگی زیر پا گذاشت پاسخ بغض معصومانه‌ی« کودک نابینای رنگ خدا» را چگونه خواهد داد؟ به راستی چه شد که نویسنده‌ی خردمند «حافظ نامه» و مترجم توانای «درد جاودانگی» و «علم و دین» به خود اجازه داد اینگونه خرد ستیزانه بر تنور تکفیر یک روشنفکر بدمد؟ آن سابقه ی رفاقت که با سروش داشت به کنار آن عهد مودتش با عقل و آزادی چه شد؟

چه شد که چوب تکفیر بر کوزه‌ی آزادی زد و آبروی عقل به چوب حراج تعصب فروخت، که عقلانیت را اگر یک دوست چون او باشد به دشمن چه حاجت است؟ دردناک‌تر اینکه خرمشاهی که خود در زمره‌ی بزرگان است برای تکفیر بزرگی دیگر به جمله‌ای از «میگل داونامونو» استناد می‌کند در مذمت کسانی که «برای قطع تب، ریشه حیات انسان را قطع می‌کنند». به راستی چه کسی برای قطع تب ریشه‌ی حیات آدمیان را نشانه گرفته است، سروش که نظریه‌ای دین شناسانه – ولو نا صواب- ارائه کرده یا او که در سرزمین تقدیس خشونت ،برای مقابه با یک فکر چماق تکفیر بر می‌افرازد و آتش ارتداد می‌افروزد؟ مگر سرچشمه‌ی انسان چیزی جز همین بشر گوشت و خون و پوست‌دار است؟ مگر چیزی جز تعقل و احساس همین بشر است؟


عجبا که مدارای «جعفر سبحانی» که هم «مجتهد» است و هم «آیت الله» و در نتیجه صالح‌تر برای حکم به تکفیر دادن در مواجهه با «فکر سروش» به مراتب بیشتر بود از آن کارگردان و آن ادیب، که سبحانی کلمه را با کلمه پاسخ داد و تکفیر خویش زمینه‌ساز قتل اندیشمند نکرد.


به راستی اگر فردای روزی غیرت جاهلی بجنبد و سروش از دم تیغ گذراند خرمشاهی و مجیدی باز بر این منهج ناراست کردار و گمراه کننده‌ی تکفیر پای خواهند فشرد؟ علی الخصوص حال که گویا بزرگی از بزرگان قم نیز با جماعت تکفیرگر همراه شده و سروش را بدتر از سلمان رشدی دانسته و مسلمانان را به «ادای تکلیف» فرا خوانده است.کدام تکلیف؟ حریم اسلام آیا اینگونه پاسداری می‌شود؟

به کلیسا نگاه کنید؛ هنوز که هنوز است تاوان آنچه با گالیله کرده است را پس می‌دهد. هر مسیحی معتقد هنوز از آنچه کلیسا با اهل علم و فلسفه و هنر کرد شرمسار و سرافکنده است. آنها که امروز به خیال دفاع از مسلمانی به تکفیر روی می‌آورند، فردا جز شرمساری و سرافکندگی برای مسلمانان باقی نخواهند گذاشت. به راستی آن «پشمینه پوشان تندخو» چه خدمتی در حق مسلمانان و مسلمانی کرده‌اند که اکنون خود را داعیه دار همه چیز می‌دانند؟


در این ماجرا اما آنچه قلب را می‌فشرد نه فریاد‌های « اعدام باید گردد» چند طلبه ی جوان و متعصب در قم بلکه همان چوب تکفیری است که امثال خرمشاهی و مجیدی در مقابله با سروش برافراشته‌اند.
باری؛ امروز دفاع از سروش بر ما واجب است نه به واسطه‌ی خدمات فکریش که شاید دست کم برای برخی –درست یا غلط- محل تردید باشد، بلکه برای حفاظت از حریم اندیشه و تفلسف که اگر این بدعت تکفیر روشنفکر به وسیله‌ی سینماگر و ادیب باب شود نه از « تاک نشان خواهد ماند و نه از تاک نشان». نباید گذاشت تکفیر سروش زمینه ساز بسته شدن اندک دریچه‌های موجود اندیشه‌ورزی شود و این وظیفه‌ایست نه فقط بر عهده‌ی دوستداران سروش که منتقدانش نیز به رسم روشنفکری در این میدان باید میانداری کنند.


عبدالکریم سروش خوب یا بد، بخواهیم یا نخواهیم اگر نگوییم مطرح‌ترین لااقل یکی از مطرح‌ترین متفکرین ایرانی طی سه دهه‌ی اخیر محسوب می‌شود، پارادایم سروش امکانات نویی را در اختیار بخشی از جامعه‌ی مذهبی ایران قرار داد تا آسان‌تر از قید سنت رها شود و دل در گروی ارزشهای دنیای مدرن ببندد . او برای بسیاری از مومنان پلی بوده است برای« گذار». هنوز اقدام شجاعانه‌ی سروش در نقد قرائت فاشیستی از دین آن هم در اواخر سالهای سیاه دهه‌ی 60 از خاطره‌ها پاک نشده است، سروش البته که معصوم نیست خود نیز چنین ادعایی ندارد و کدام یک از ما در زندگیمان خطا نکرده‌ایم؟ با این حال نقش برجسته‌ی او در پیشبرد اندیشه‌ی مدارا بر هیچ انسان منصفی پوشیده نیست.


او مسلمان است اما کوشیده تا مسلمانیش مانعی در برابر مدرن بودنش نباشد، چگونه می‌توان کوششها و تقلاهای فکری او طی دو دهه ی اخیر برای فراهم آوردن لوازم معرفت شناختی و مبانی اپیستمولوژیک لازم جهت سازگار کردن دین با دنیای جدید را نادیده گرفت و فارغ از همه ی این حرفها چگونه می توان در برابر این موج سهمگین تکفیر و تبلیغ علیه یک متفکر سکوت کرد و بر این جفایی که بر اهل اندیشه می‌رود چشم پوشید؟ تاریخ گناه این سکوت را بر ما نخواهد بخشید همانگونه که گناه آن موضع گیریهای خجالت آور امثال مجیدی و خرمشاهی را نادیده نتواند گرفت.


کلام محمد ( گفتگو با دکتر عبدالکریم سروش راجع به قرآن)

اعتراض شدید "مجیدی" به دین‌ستیزی "سروش"

پاسخ دکتر سروش به آیت الله سبحانی

برگزاری مراسم تحویل سال ۱۳۸۷ در مقابل زندان اوین

برگزاری مراسم تحویل سال ۱۳۸۷ در مقابل زندان اوین

 

evin۸۷-۴.JPG

 

خبرنامه امیرکبیر: همانطور که خانواده های دانشجویان زندانی پیشتر اعلام کرده بودند، این خانواده ها همراه با تعدادی از فعالین سیاسی و دانشجویی مراسم تحویل سال نو را در مقابل زندان اوین، شکنجه گاه دانشجویان زندانی، برگزار کردند.

 

evin۸۷-۸.JPG

 

ادامه مطلب ...

هدیه ای از دریا

قصد سفر داشتم .گفتم چه می خواهی ز دیار زیبایی ؛

گفتی  : برایم دریا بیاور  من پذیرفتم.پنداشتم و

میدانستم که آسان است .در راه از جوی پرسیدم

که چگونه دریا را برای او بیاورم .جوی پاسخ

داد : از دریا  خواهش کن او مهربان است

حتما قسمتی از وجودش را به می دهد تا

 به عنوان هدیه به او تقدیم کنی . به سخنان

جوی می اندیشیدم که به درختی رسیدم از

 او هم این سوال را پرسیدم ؛ او گفت : دریا

بسیار سخت دل است اجازه نمید هد تا قسمتی

 از وجودش را به عنوان هدیه به او بدهی .از کوه

 و پرنده و خورشید و آسمان و شب و ماه و ستاره

 هم پرسیدم که همگی گفتند به دریا بستگی دارد

 که با تو مهربان باشد یا سخت گیر . با این

اضطراب به دریا رسیدم ؛ بسیار آرام  بود و

 مهربان به نظر می رسید . از او در خواست کردم

 که قسمتی از وجودش را به عنوان هدیه به شخصی

 بدهم . او با مهربانی گفت : اجازه چنین کاری داری

 ولی ابتدا به سخنانم گوش کن و بعد تصمیم بگیر.

دریا به من گفت : اگر روزی فردی از آن دور ها به

 سراغ تو آید و از تو بخواهد که دستت را به عنوان

 هدیه به او بدهی تا برای دوستش برد چه پاسخ

می دهی گفتم : با صراحت پاسخم منفی خواهد بود

 گفت : چرا ؟ . گفتم : نباید برای خشنود کردن

  کردن فردی ؛ فرد دیگری را ناراحت کنی یا

باعث رنج و عذاب  او شوی . خندید و گفت حالا

بیا این قسمتی از وجودم با خود ببر   من گفتم :

  نمی خواهم تو را دچار رنج کنم پس نمی پذیرم.

ولی از طرفی ناراحت و شرمنده بودم رو به دریا

 کردم وگفتم  : من در مقابل او  شرمنده خواهم شد 

گفت : داستان را برایش شرح بده و این گردنبد

صدف را به او بده . من خوشحال و شادمان از کنار

دریا آمدم اما نمی دانم

آیا او می پذیرد  یا  مرا ملامت می کند ؟

 

رسوم عید

۱۰ رسم عجیب مربوط به سال نو را در کشورهای دیگر که بعضی از آنها واقعاً عجیب هستند و بعضی دیگر جالب ...
.

ب1) در اسپانیا و مکزیک انتظار تحویل سال نو با دوازده حبه انگور همراه است.

هرکس با دوازده حبه انگور منتظر اعلام ساعت ۱۲ نیمه شب ۳۱ دسامبر می‌شود. رأس ساعت ۱۲ با نواختن هر ضربه ساعت هر کس یک حبه انگور در دهان می‌گذارد و با پایان یافتن انگورها جشن سال نو آغاز می‌شود.

ب2) در ایالت‌های جنوبی آمریکا لوبیای چشم بلبلی به همراه جوانه شلغم پخته و به عنوان تبرک سال نو خورده می‌شود. مردم معتقدند این غذا برایشان شانس به همراه خواهدآورد.

هر دانه لوبیا معادل یک دلار و هر وعده جوانه شلغم معادل ۱۰۰۰ دلار برایشان خواهدآورد.

ب3) در چین زمان تحویل سال نوی چینی روز دوازدهم فوریه است و جشن‌های سال نو حدود ۱۵روز طول می‌کشد. چینی‌ها کاغذهای رنگی را با شکل‌های متفاوت می‌برند و بر در و پنجره خانه‌هایشان آویزان می‌کنند. این کاغذها درگذشته فقط به رنگ قرمز بود و دلیل استفاده از آنها این بود که مردم معتقد بودند این بریده‌های کاغذ شیطان و ارواح شیطانی را ترسانده و در سال نو از خانه‌هایشان دور نگه می‌دارد.

ب4) در شهرهای ساحلی برزیل مردم در شب سال نو لباس سفید می‌پوشند و به ساحل می‌روند. علاوه بر آتش بازی در کنار ساحل رسم است مردم گل در دریا می‌ریزند و آرزو می‌کنند. برزیلی‌ها معتقدند دریا می‌تواند آرزوهایشان را برآورده کند.

ب5) در کلمبیا بسیاری از خانواده‌ها پیش از رسیدن سال نو، عروسک بزرگی درست می‌کنند که نماد سال کهنه است و با تحویل سال این عروسک را آتش می‌زنند. وسایل کهنه و به دردنخور خانه و اشیایی که در سال گذشته بدیمن بوده و یادآور خاطرات تلخ سال پیش بوده‌اند نیز درون این عروسک بزرگ قرارداده می‌شود تا سوزانده شوند.

ب6) در کره همه مردم زمان حلول سال نو پای تلویزیون‌هایشان هستند تا نواختن ۳۳ضربه ناقوس کلیسا را تماشاکنند.

۳۳ضربه به یاد ۳۳جنگجوی دلیری است که برای آزادی کره جنگیدند و جان خود را از دست دادند. روز سال نو همه به کنار دریا می‌روند تا غروب خورشید را تماشا کنند و آنچه را می‌خواهند در سال نو اتفاق بیفتد آرزو کنند.

ب7) در تایوان رسم عجیب و غریبی وجود دارد. قبل از جشن‌های سال نو، رئیس بعضی ادارات و شرکت‌ها جشنی ترتیب داده و تمام کارمندان را به شام دعوت می‌کند و البته هدیه‌ای برای هر کس در نظر گرفته می‌شود اما عجیب این است که روی یک میز گردان یک مرغ سرخ شده قرارداده می‌شود و سپس میز توسط رئیس چرخانده می‌شود. زمانی که میز متوقف شود کسی که سرمرغ روبه‌روی او قرارداشته باشد سال بعد از شرکت اخراج خواهدشد.

ب8) در تایلند سال نو روز ۱۳آوریل جشن گرفته می‌شود. آنچه در این روز به وفور دیده می‌شود این است که مردم به روی یکدیگر آب می‌پاشند و معتقدند آب در سال نو برکت و سلامت به همراه خواهدآورد.

ب9) مردم ونزوئلا روز سال نو، لباس زرد می‌پوشند و معتقدند این رنگ برایشان شانس خواهدآورد.

ب10) در ژاپن به هنگام تحویل سال نو همه کیک برنج می‌خورن
ادامه مطلب ...

دل را که مرده بود حیاتی به جان رسید

                                        به نام پروزدگار رحیم و رحمان

امام صادق(ع)فرمودند:

هر گروهی از مردم دولتی دارند که در انتظار آنند؛ولی دولت ما اهل بیت در آخرالزمان

ظاهر خواهد شد.

کسی که از چیزی طرفداری مصرانه و نابجا کند یا اینکه از جانب دیگران به نفع او

طرفداری نابجا شود(و او خشنود باشد)محققا که ریسمان ایمان را از گردن خویش

باز کرده است.

دل را که مرده بود حیاتی به جان رسید

                                           تا بویی از نسیم می اش در مشام یافت

 

میلاد مبارکش بر همگان تهنیت باد

 

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

 

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

                                                   دل رمیده ی ما  را انیس و مونس شد

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

                                                   به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد

طرب سرای محبت کنون شود معمور

                                                   که طاق ابروی یار منش مهندس شد

به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا

                                                   فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد

به صدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوست

                                                   گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد

لب از ترشح می پاک کن برای خدا

                                                   که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد

کرشمه ی تو شرابی به عاشقان پیمود

                                                   که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد

ز راه میکده یاران عنان بگردانید

                                                   چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد

چو زر عزیز وجودست نظم من آری

                                                   قبول دولتیان کیمیای این مس شد

 

میلاد حضرت ختم المرسلین؛پیامبر بزرگوار اسلام

بر همه ی عاشقان و پیروان حضرتش

مبارک باد.

خانم سوانا خالوییان، از دانشگاه صنعتی خواجه نصیر



قهرمانی تهران در مسابقات دو و میدانی دانشگاه‌های کشور


خانم سوانا خالوییان، از دانشگاه صنعتی خواجه نصیر


خبرگزاری فارس: رقابت‌‌های دو و میدانی زنان دانشگاه‌های کشور با قهرمانی تیم تهران و رقابت‌های کونگ‌فو قهرمانی دختران نوجوان کشور با قهرمانی تیم گیلان به پایان رسید. 
   


 
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز رقابت‌های دو و میدانی زنان دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور با حضور 23 تیم از دانشگاه‌های دولتی و موسسات آموزش عالی کشور به مدت 2 روز در مجموعه ورزشی نرجس شیراز برگزار شد.
براساس این گزارش در پایان این رقابت‌ها که در 9 ماده برگزار شد در دو 100متر آنی خالوییان از دانشگاه تهران، سوانا خالوییان از دانشگاه صنعتی خواجه نصیر و شبنم رضوان نوبهار از

ادامه مطلب ...

به یاد کودکان غزه

بیانیه جمعیت زیتون در اعتراض به فجایع غزه

این بیانیه در تجمع روز28اسفند که مصادف با تعطیلات نوروزی بود در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران قرائت و نسخه ای ازآن به سفیر سازمان ملل در تهران داده شد.

دبیر کل محترم سازمان ملل

یقینا اطلاع دارید که هیچ کودکی تروریست زاده نمی شود مگر به علت فقر و بی عدالتی وخشونتی که در اثر بی تو جهی و عدم قاطعیت سازمان ملل متحد به پدران و مادران و خانواده شان از طرف حکومتها تحمیل می شود.

جمعیت زیتون(کانون صلحجویان ایران) همصدا و همراه با سازمانها و نهادهای حقوق بشری جهان و مردم بسیاری از کشورها که اعتراض به فجایع انسانی غزه ، تجمعات و تظاهرات برگزار کرده اند ، در برابر دفتر سازمان ملل در تهران اجتماع کرده و اعتراض خویش را نسبت به زیر پا نهادن موازین حقوق بشردوستانه و کشتار کودکان و غیر نظامیان توسط هرکس ودرهرکجا بالاخص رژیم اسرائیل و نیز سکوت و بی تفاوتی و نگرش یکطرفانه سازمان ملل و شورای امنیت و دولت ها اعلام می دارد .

شیون مادران بر بالین کودکان بی گناهشان ، شیون بر بالین صلح و امنیت جهان فرداست . اگر امروز صلحجویان جهان نتوانند جلوی این کشتارها ی جهانی را بگیرند فردا مادران بیشتری بر بالین فرزندان خویش در تمامی نقاط جهان خواهند گریست و هر کس(ما وشما) ممکن است یکی از همین پدران و مادران باشد .

ما هدف قرار دادن غیر نظامیان و زنان و کودکان را در تمامی نقاط جهان ، جنایت علیه بشریت میدانیم و آن را قویاً محکوم می کنیم و این اقدامات از سوی دولت های عضو سازمان ملل که باید ملزم و ملتزم به کنوانسیون ها و پروتکل های حقوق بشر دوستانه باشد ، شرم آورتر است و نباید منافع اقتصادی را بر منافع انسانی ترجیح دهند.

ما اعتقاد داریم محاصره طولانی مردم غزه و تنگنا های معیشتی و دارویی و نیز حملات هوایی و زمینی که بسیار نابرابرانه می باشد، محرک خشونت ها ی فوق و عامل توسعه خشونت علیه غیر نظامیان است.

ما از رژیم اسرائیل می خواهیم هرچه سریعتر به محاصره و تجاوز علیه مردم غزه پایان دهند و همچنین از دبیر کل سازمان ملل میخواهیم مصالح انسانی و حقوق بشری را فدای منافع اقتصادی کشورهای توسعه یافته ننماید و روش های عملی و موثر را در جهت جلوگیری از جنایات اسرائیل بکار بندد. ما خواستار صلح برای تمامی مردم جهان ، بالاخص مردم کشورهای در حال جنگ هستیم.

به امید پیروزی واقعی صلح جهانی بر جنگ ، نه با جنگ

رونوشت: دبیر کل محترم سازمان ملل

خداحافظ

خداحافظ برای تو چه آسان بود
ولی قلب من از این واژه لرزان بود

خداحافظ برای تو رهایی داشت
برای من غم تلخ جدایی داشت

خداحافظ طلوع من غروب من
خداحافظ تو ای محبوب خوب من

سلام تو طلوع پاک شبنم بود
غروب ظلمت تاریکی وغم بود

سلام تو شروع آشناییها
نوید مهربانی ها زمان همزبانیها

دریغ از قطره های اشک سوزانم که از بیداد تو بر رخ چکیده
خزان زندگی آمد دل افسرده بعد از تو بهاری را ندیده

خداحافظ
خداحافظ
خداحافظ

نگین هستی

                                             به نام خدای محمد(ص)

                                     آخرین رسول الـــــــــــــــــــــــــــــــهی

ناگفته هایی اززندگی و شخصیت پیامبر اکرم (ص)

تصویری از خدا!

پیامبر با ارائه چهره ی درستی از صفات خداوند،او را محبوب دل ها قرار می داد:

آفریدگار با حیا و بخشنده است،وقتی مردی دست های خود را به سوی او بلند

می کند،شرم دارد که آن را خالی و نومید بازگرداند.

 

عفو:

بر دسته ی شمشیرش نوشته بود:((از کسی که بر تو ستم ورزید ،بگذر.))

گذشت کنید! همانا عفو،جز بر ارج بنده نمی افزاید،پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند

ارجمندتان کند.

بانوان:

کسی جز بزرگوار،زنان را گرامی نمی دارد،و کسی جز فرومایه به آنها توهین نمی کند.

تشویق به تشکیل خانواده:

پیامبر هماره به تشکیل خانواده تشویق می کرد و مردمان را از بی همسری بیم

می داد و می فرمود:بیشتر دوزخیان بی همسرانند.

دو رکعت نماز کسی که همسر دارد،بهتر از هشتادو دو رکعت نماز انسان بی همسر است.

خوش خلقی:

در ترازوی عمل کسی در روز قیامت،چیزی بهتر از خوش خلقی گذاشته نمی شود.

 

 

توکل

    

                                               

تکیه برتقوی ودانش در طریقت کافریست

                    راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش (۱) 

 

   همه آدمیان تجلی عشق الهی هستند .

 

 وقتی با ایمان واعتقاد خیر وصلاح خود را به مصلحت او سپردیم و

  نومیدی وترس را به خودمان راه ندادیم

 

با توکل بر لطف او که یکی از زیبا تر ین وعالیترین پدیده های این عالم است

 

 هیچ بلائی بر زندگی ماخیمه نخواهد زد !

 

چون امید به مهر او در تمامی مشکلات مارا  یاری خواهد داد.  

 

   توکل یعنی رهائی از بندگی ونجات از هر آستانی غیر از آستان خدا .   

 

توکل بر خلاف آنچه گروهی می پندارند دعوت به سستی ورخوت و ترک کار و فعالیت و قبو لبی حرکتی نیست !   

 

 توکل آن نیست که بدون تلاش وکوشش خودمان را به نیروئی لایتناهی بسپاریم و بخواهیم که بی سبب وتلاش به هدفمان دست یازیم !

 

   کلید توکل زدل جویم ایرا /به ازدل توکل سرائی نبینم(۲)

 

   توکل عجز و ناتوانی وسستی وبی حرکتی نیست !

 

کنارگذاشتن سعی واهتمام نیست ! 

 

بلکه تکیه و امید بر خدائی است که در

 

  راه رسیدن به هدفمان یاریمان خواهد کرد ! 

 

این خود مایه امید و  نشاط وادامه حیات میگردد ومنشاء خداشناسی دارد !

 

به نیروئی اعتماد میکنیم وبه او دل می سپاریم که خود مسبب الاسباب است !

 

در نهایت سعی وتلاش / امید به لطف بیکرانش داریم !!

 

   اعتماد کردن به آنچه او می خواهد یاس وناامیدی را در دلمان  از

   بین می برد !

 

 زمانی که احساس می کنیم قدرت وکفایت ما در

 

   حد نقصان است از صمیم دل به ذات بی همتای او یقین می کنیم

   ومیگوئیم :

 

توکل برتو داریم و امید به کمک و لطف تو !!

  

 خداوند دوست دارد بندگانی که در نهایت تلاش / امید به مهر ----

   بیکران او دارند وبر وی توکل میکنند ! بقول مولوی :

           

          رو توکل کن / توکل بهتر است

     ۱- حافظ            ۲-خاقانی