منوچهر احترامی داستان نویس کودکان و نوجوانان بود که در اسفند 87 دیده از جهان فروبست.
متن فوقالعاده زیر داستان کوتاهی از اوست.
*مارها قورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها غمگین بودند
قورباغه ها به لک لک ها شکایت کردند
لک لک ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند
*لک لک ها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه ها
قورباغه ها دچار اختلاف دیدگاه شدند
**عده ای از آنها با لک لک ها کنار آمدند و عده ای دیگر خواهان باز گشت مارها شدند
مارها باز گشتند و همپای لک لک ها شروع به خوردن قورباغه ها کردند
حالا دیگر قورباغه ها متقاعد شده اند که برای خورده شدن به دنیا می آیند
تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است
خیلی جالب بود مرسی
از دور می بوسمت
آخی ، بیچاره قورباغه ها!
!
!
!
یاد رمان بادبادک باز افتادم ، وقتی که مردم از ورود طالبان خوشحال بودند و جشن گرفته بودن!
ممنون از شما ، متن جالبی بود!
چه قدر پر معنی