از شگفتی های بشر اینه که بعد از قرن ها تلاش برای ساخت ابزارهای آسایش، هنوزم وقتی میخواد آروم بشه و آرامش بگیره، از ابزار آسایش زایی که با دستای خودش ساخته، فرار میکنه و به دامن بکر ترین طبیعت پناه میبره!
با وجود صدها موسیقی دلنواز و رنگارنگ که محصول ذوق هنرمندان سرتاسر زمینه، باز هم حاضر نیست فرصت گوش دادن به موسیقی ِ بی مفهوم ِ آبشار رو از دست بده!
هنوزم دوس داره خودش با قلابی که ساخته ماهی بگیره!
و غم داره از اینکه چرا برج های بلند مانع از تماشای غروبه...
به راستی انسان، موجود عجیبی است!
دوست دارم بُدو اَما خیلی لب دریا رو دوست دارم ولی من طلوع رو بیشتر ترجیح میدم..
هر چی باشه هنر انسانه در مقابل هنر خدا!
مثل فرق گل طبیعی و مصنوعیه!
!
!
!
گاهی آدما میرن کلی پول میدن یه گلدون غول پیکر با گل های گنده تر از گلدون میخرن و میزارن گوشه اتاقشون ، شاید برای یکی دو روز اول جذاب باشه ولی بنظرم بعد از یه هفته اون گلها خیلی فرقی با مبل و صندلی ِکنارشون نمیکنه!
ولی اگر با یه هزینه به مراتب کمتر یه گلدون طبیعی بگیریم که با هر نوازش و رسیدگی رشد میکنه و سرحال میشه میبینیم که چقدر از این رشد کردنا خوشمون میاد و لذت میبریم!
خدایی هیچی مثه مثل طبیعت آرامش بخش نیست!
اون مثه توی خطر آخر اضافی هست!
!