![]() |
تلخی برخورد صادقانه را به شیرینی رفتار منافقانه ترجیح میدهم(شهید بهشتی)
هر جامعهای که میخواهد رشد کند باید در آن نقد باشد چون نقد ضامن سلامت حرکت آن جامعه به سمت اهداف خود است. اما در جامه ما نقد یک ضرورت مضاعف است. امروزه در جامعه ما تقریبا نقد کردن رایج نیست و به دلایلی خیلی محدود است.
اول اینکه نقد را نمیشناسیم؛ کسانی که می توانند منتقد باشند خیلی اندک هستند و از طرفی پذیریش نقد در جامعه ما تقریبا وجود ندارد. همچنین پذیریش نقد ظرفیت می خواهد. جالب این است که افراد در جامعه ما هر چه به مناصب سیاسی بالاتری می رسند ظاهرا ظرفیت نقد پذیری آنها کمتر و کمتر میشود...
مسئولین طالب شیرینی منافقانهاند و تحمل تلخی برخورد صادقانه را ندارند!
همچنین حدود ۶ الی ۷ سال پیش یک دختر خانم ۱۶ سالهای به رفتار مقام معظم رهبری در نماز جمعه اعتراض کرده بود که«شما فلان رفتار را داشتهاید»، مقام معظم رهبری در مقابل با گرفتن نامه و پاسخ مودبانه فرموده بودند که به حرف شما فکر خواهم کرد و اجازه انتشار آن نامه و پاسخ خود را هم داده بود. و به هیچ وجه در این خصوص خجل نبودند و احساس بدی به ایشان دست نداده بود که دختر ۱۶ سالهای به ایشان تذکر داده است.
حال این پرسش مطرح است! چقدر از مسئولان و دست اندرکاران ما اینگونه رفتار میکنند!؟ معمولا به این شکل نیست. همچنین در این خصوص «شهید بهشتی» یک الگو ارائه داده و گفته که«تلخی برخورد صادقانه را به شیرینی رفتار منافقانه ترجیح میدهم»
اما جالب این است که عمدتا مسئولین و دستاندرکاران کشور طالب شیرینی منافقانهاند و تحمل تلخی برخورد صادقانه را ندارند.
به همین خاطر در حول مسئولین ما و چهرههای سیاسی عمدتا مگسان گرد شیرینی جمع میشوند و متملقین جا دارند تا منتقدین، لذا حضرت علی(ع) در نامهای به مالک اشتر می فرماید: حلقه اول اطراف تو باید انسانهای اصیلی باشند که ضعف ومشکلات تو را همان لحظه اول تذکر بدهند و تو (مالک اشتر) باید اینها را تعبیه کنی تا این اتفاق بیفتد.
حال باید مقایسه کرد که چه تعداد از مسئولان ما این چنین کردند و لیکن کمتر مسئولی حلقه اولیه دور خود می گذارد که وظیفه آنها انتقال نقایص فرد(مسئول) به خود او باشد و آنقدر اصالت و شجاعت داشته باشد که به طور صریح نقایص را منتقل کند.
حضرت امیر در این خصوص می فرمایند، که انسانها صریح و شجاع در این منصب قرار دهید که همان لحظه اول اشکالات و عیبهای شما را هر چند هم به عنوان فرماندار، مسئول مجموعه سیاسی باشید بتواند بیان کند.
اما متاسفانه چنین چیزی و جود ندارد بلکه تملق پروری و متملق پروری بیداد میکند که اختصاص به این دولت و آن دولت هم ندارد و همه دولتها در این نقیصه سهیم و شریک بودند ولیکن در این فضا طبیعی است که منتقد به معنی دینی اجازه رشد پیدا نکند و نقد به معنای دینی بسیار سخت و دشوار و هزینه بر باشد.
یعنی کسی که با الگوی دینی نقد می کند باید آماده بی مهریها کم محلیها وحتی ضربههای مختلف و متفاوت باشد. آماده توهین شنیدنها انگ خوردنها و غیره باشد چرا که آنهایی که بایستی نقدها را به عنوان هدیه پذیرفته و جدی بگیرند و در آن تامل و خود را اصلاح کنند در مقابل که این کارها را انجام نمیدهند بلکه کاری میکنند که منتقد دیگر جرات ادامه انتقاد نداشته باشد و هزینههای نقد را آنقدر سنگین میکنند که اگر کسی بخواهد نقد کند باید کفن پوش شود و به قصد شهادت بیرون بیاید اما شهادت زیر باران تهمت با تیرهای تهمت؛ که کاش شهادت با گلوله بود چون میارزید.
وی با ذکر این نکته که با منتقد کاری میکنند که منتقد بعدی«بازهم در معنای دینی» مجبور شود که حسین وار برای نقد وارد عمل شود. یعنی حاضر باشد از آبرو، نام،ننگ، زن و بچه و همه چیز بگذرد اینقدر هزینههای نقد را سنگین کردند و منتقد درچنین فضایی ترجیح میدهد که نقد نکند.(کسانی که میتواند نقد کنند)(دکتر محمد صادق کوشکی)
اینا رو ولش کن . بگو اگه امسال خواجه نصیر قبول شم خوابگاه گیرم میاد ؟ اگه میاد کجاست؟