به هر حال تاج زاده نه تعیین کنندست نه اون بود که گفت تقلب شده!
لطفا به اسناد و دلایق تخلف در انتخابات که چندین صفحه بود رجوع کنید
خیلی جالبه، همین که یکی از دایره اهداف شما خارج میشه سریع میکوبیدش یا میگید اصلا هیچ کاره بود و چنین کارهایی مثل ابطحی و خوانندگان و ورزشکاران و بازیگرانی که چنین کاری رو کردند ... :))
این فیلم جدید نیست بصورت غیر رسمی بخش شده بود که تکذیب شد. گفتند تکه ای از یک بحث 3ساعته را نمی توان مدرک قلمداد کرد سپس متذکر شدند که این فیلم در زمان اظهارات تلویزیونی آقای ابطحی و نمایشات دادگاه است.
منبع تمام صحبت هایی که فرمودید رو بدید لطفا لینکی که در تاریخ اعترافات این رو منتشر کرده بوده است؟ لینک تکذیبیه ؟ مدرک تزلزل در دروغه گفته شده است، نه چیز دیگر
چرا این فیلم رو بعد از اینکه تاج زاده برگشت زندان منتشر کردند؟ چون نباشه که بگه واقعا موضوع چیه. در ضمن یادتون نره که تاج زاده موقع بازگشت به زندان گفت: بازگشت به زندان کمترین هزینه برای اثبات کودتا در انتخابات است. از اینها گذشته این برادران حالا چرا اینقدر احتیاج به تایید گفتارشان ار سوی سران فتنه دارند؟! تاجزاده رو برمی گردونن زندان، حرف هاشو به عنوان سند صحت انتخابات منتشر می کنن. اینا دیگه چه قومی هستن؟
چون نباشه و کمتر خجالت بکشه :)) البته اون دوستون اون بالا میگه تکذیب شده :)) اصرار بر دروغ بزرگ تقلب واقعا پشتکار بالایی می خواد که کسانی که خودشون رو به خواب زدند اون رو دارند، و چقدر تلخه براشون که دونه دونه سرکرده ها عقب نشینی میکنند و مجبور میشن مثل نظر بالا بکوبنشون و بگن اصلا اینا بازی نبودن :))
بازگشت به زندان یعنی اجرای قانون، همون طوری که برای همه اجرا می شود و این صحبت شون نشون میده به قانون پایبند نیستند یا از پایبند بودن خوشحال نیستند :دی
ممنون آقای نصرآبادی خیلی کلیپ مفرحی بود. مخصوصا وقتی که آقای تاجزاده تاکید دارند و می گن انتخابات رو باختیم =)))))))))))))))))))))))))))))) فقط آقای نصرآبادی شما موضوع پستتون رو اشتباه انتخاب نکردید؟ آخه جای موضوع طنز و سرگرمی ، موضوع اخبار سیاسی انتخاب کردیدا
یعنی اوین همچین جائیه؟!!! اگه اینطوره که مثه اردو میمونه دیگه کی میترسه یا وحشت برش میداره وقتی اسم اوین میاد؟! نگاه کنین مثل نماز خونه دانشگاه ماست! خب جون زندانه امکاناتش کمتره قبول دارم خیلی لوکس نیست
:دی یه قرار وبلاگی بذاریم بریم یه اردو پس :-" حالا سوال اینجاست که چطوری میگن اعترافات اینا تحت سخت ترین شکنجه ها بوده :))
آزاد نشدن و مرخصی ندادن به بسیاری از زندانیان به دلیل به قول خودشان مهار نشدن افکار، اظهارات صریح نوری زاد، دنده و دندان شکسته ی سعید شریعتی، و فرزندان شهید شده زیر شکنجه نشان می دهد زندان یعنی چه
توضیحات، تکرار مکررات است برادر جان
ایشان به دلیل همان شکایت هفت نفره به زندان بازگشتند به همراه سه شاکی دیگر.
•توطئه قتلهای زنجیره ای ........... موسوی احساس خطر نکرد ؟ •کودتای تیر در غائله کوی دانشگاه ........... موسوی احساس خطر نکرد ؟ •کنفرانس خفت بار برلین ........... موسوی احساس خطر نکرد ؟ •تلاش برای رابطه با آمریکا و اسرائیل و ملاقات عوامل آن و ارسال نامه برای مجلس آمریکا ........... موسوی احیای خطر نکرد ؟ •ارسال نامه اهانت آمیز برای رهبری توسط برخی نمایندگان مجلس ششم ..........موسوی احساس خطر نکرد ؟ •استعفای استانداران در پی تحصن نمایندگان ........... موسوی احساس خطر نکرد ؟ فروش اطلاعات سری نظام به CIA ........... موسوی احساس خطر نکرد ؟ ••تسلیم در برابر فشار غرب درباره انرژی هسته ای و تعلیق آن ......... موسوی احساس خطر نکرد ؟اهانت مطبوعات به مقدسات .......... موسوی احساس خطر نکرد ؟نه تنها موسوی احساس خطر نکرد بلنه با تمام عوامل اجرایی این فجایع همچون سعید حجاریان (تئوریسین حزب مشارکت) ، مصطفی تاج زاده (عامل تخلفات عدیده در امور انتخابات) ، محمدرضا خاتمی (از عوامل تحریک کننده دانشجویان و نمایندگان مجلس ششم به براندازی نظام) ، بهزاد نبوی (تئوریسین اکثر توطئه ها و از مظنونین بمب گذاری نخست وزیری) ،کدیور حامی بهائیت ، پورنجاتی ، محسن میردامادی و پیمانی برای تشکیل دولتی جدید بست . (گرگ در لباس میش) •• •موسوی احساس خطر نکرد که همسر، همرزم و همفکرش زهرا رهنمود،شیرین عبادی،مدافع بهائیان را مایه عزت و افتخار ایرانی و او را الگوی زن مسلمان ایرانی خواند ؟!! •در جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه که صهیونیسم جهانی با اهداف نابودی اسلام به صحنه آمده بود، آقای موسوی احساس خطر نکرد ؟!! اما اکنون که سپاه امیرالمؤمنین سبلند و پیروز از بوته آزمایش بیرون درآمده ، ایشان احساس خطر کرده ؟!! •چرا امروز که جنگ اسلام با صهیونیسم تا پشت مرزهای تل آویو رفته و امنیت ملی ما بدین وسیله ترقی یافته آقای موسوی احساس خطر می کند ؟ شما برای چه کسی و چه چیزی احساس خطر می کنید ؟!! •اما چرا دولت احمدی نژاد که روی کار آمد ......... دولتی که عزت و شرافت ایرانی را در دنیا احیاء کرد ..........
جناب آقای نصرآبادی ، برادر عزیز فکر نمی کنید جواب ، سوال منطقی دوستی که با شناسه "مهرداد" نظر داده بودند و پرسیده بودند چرا فیلم دقیقا همزمان با بازگشت تاجزاده به زندان پخش شد آن شوخی بی نمک نبود ؟ چطور وقتی زمان انتخابات سی دی های "90 سیاسی" در مورد عملکرد سراسر افتضاح دولت دهم آن هم با اشاره به قسمت هایی از سخنرانی ها و وعده ها و جراید که متن و یا فیلم کامل آنها به راحتی در دسترس عموم بود ، رییس دولت محبوبتان با آن قیافه حق به جانب در تلویزیون ادعا کرد که "اینها برای تخریب ما تکه های صحبت های مارا پخش می کنند و قبل و بعد آن را نشان نمی دهند "( نقل به مضمون ) حالا یک فیلم 10 ثانیه ای که نه سر دارد نه ته دارد نه معلوم نیست در چه شرایطی گرفته شده نه معلوم است در زندان این چه لباس هایی ست که تن این بندگان خداست ، و نه معلوم است چطور اینها گرد هم جمع شدند نه معلوم است ابتدای بحث در چه مورد بوده برای شما شد سند ؟ ضمن اینکه اصلا به چه حقی صحبت های خصوصی یک جمع و با چه مجوزی باری پیشبرد اغراض سیاسی اینطور رسانه ای می شود ؟ و اصلا سوال اساسی اینجاست که اگر مردم در مورد نتیجه انتخابات قانع شدند و مشکلی نیست پس این همه اصرار حاکمیت در اثبات مشروعیت دولت دهم چیست که یک سال آزگار تمام توان تبلیغاتی خود را معطوف به آن کرده است ؟ و یا بهتر نیست به جای این جیمز باند بازی ها جوابی برای این گفته ی کرباسچی پیدا کنند که "تقلب در چنین انتخاباتی بدیهی ست ، چراکه تعداد اعضای ستاد کروبی در کشور بیش از چهارصدهزار نفر بود " ( مجددا نقل به مضمون ) ؟ بهتر نیست به جای انتشار هیجانی مطالب ، قبل از اشاعه ی هر چیزی کمی تامل کنیم ؟
تحول سبز- گروه گسترش آگاهی ها: در پی اعلام آمادگی سید مصطفی تاجزاده برای پاسخگویی به پرسشهای حامیان جنبش سبز از وی، صدها پرسش از طریق ایمیل و شبکههای ارتباطی مجازی مطرح شدند.بنای ایشان بر پاسخگویی به تمامی سوالات مطرح شده بود که متاسفانه با وخامت وضعیت جسمی و نیاز مبرم به انجام عمل جراحی این مهم به تاخیر افتاد.
تاج زاده پس از عمل جراحی شروع به پاسخگویی به پرسشها نمود و از آنجا که همزمان به نگارش مجموعه ای از مقالات و تحلیلها پیرامون انتخابات و وقایع پس از آن هم همت گمارده بود(که این مقالات به تدریج منتشر خواهد شد) طبعا پروسه پاسخگویی به درازا انجامید.
بر آن بودیم که با تکمیل این پروژه شروع به انتشار پاسخهای وی به سوالات مطرح شده نماییم که با فراخوانده شدن مجدد ایشان به زندان امکان پاسخگویی به سوالاتی که در این اواخر مطرح شده بود فراهم نشد.
بدیهی است پاسخگویی به تمامی پرسشهای مطرح شده فرصت و مجال فراختری را میطلبید و از آنجا که بسیاری از سوالات تکرار شدهاند و پاسخ بسیاری از آنها هم در مقالات تحلیلی ایشان آمده است ، لذا اکثر پرسشهای مهم مطرح شده ذیل ۲۴ پرسش اصلی دستهبندی شده و طبق وعده قبلی از امروز به تدریج منتشر خواهند شد.
جالب اینجاست اولین سوالی که تاج زاده به عنوان مهمترین پرسش برای پاسخگویی انتخاب کرده بود سوالی در خصوص احتمال وقوع تقلب گسترده در انتخابات می باشد که نشان از شناخت عمیق این فعال سیاسی از روشهای تخریبی کودتاگران دارد. همانگونه که شاهد بودیم رسانه های خبری کودتا به محض بازگشت ایشان به زندان و در حالی که امکان پاسخگویی را از وی سلب کرده اند اقدام به انتشار فیلم ویدیویی بیست ثانیه ای که در دوران زندان و شرایط خاصی ضبط شده نموده اند تا اینگونه القا نمایند که سید مصطفی تاجزاده هم معتقد است در انتخابات تقلبی رخ نداده است.
البته نگاهی گذرا به دو مقاله منتشر شده از این فعال سیاسی در چند ماه گذشته و همچنین شکایت وی و شش دلاور آزادیخواه دیگر از سردار مشفق و سپاه به دلیل کودتای انتخاباتی به روشنی بیانگر نظر ایشان در خصوص نحوه برگزاری انتخابات سال گذشته میباشد.
با این حال این صفحه با انتشار پاسخ ایشان به اولین پرسش از مجموعه “پرسش و پاسخ با تاج زاده” اینبار هم قضاوت در خصوص ادعاهای واهی کودتاگران را به عهده خوانندگان می گذارد.
پرسش اول: بالاخره به نظر شما در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ چه اتفاقی افتاد؟ آیا این سخن منسوب به شما درست است که در ایران تقلب گسترده در انتخابات ممکن نیست؟ آیا در انتخابات سال ۸۸ تقلب گسترده شد؟ اگر شد چقدر؟
پاسخ مصطفی تاجزاده: به نظرم اختلاف اصلی ما با حزب پادگانی در تحلیل انتخابات سال ۸۸ در این باره است که اتفاقی که افتاد «کودتای مخملی» بود یا «انقلاب مخملی». بنده همین جا اعلام آمادگی میکنم که به عنوان سرپرست وزارت کشور در دورة اصلاحات با آقای محصولی وزیر کشور برگزارکننده انتخابات سال ۸۸ در یک مناظره شرکت کنم و از این ادعا دفاع کنم که ۲۲ خرداد نه یک «انقلاب مخملی» توسط اصلاحطلبان که «کودتایی مخملی» توسط آقای احمدینژاد و حامیانش و در واقع توسط حزب پادگانی بود که علاوه بر اصلاحطلبان حذف بخشی از اصولگرایان را هم دنبال می کرد. درباره چند سوال کلی که پرسیدید چند نکته را به اجمال عرض میکنم:
اولا آنچه گفتید به من منسوب است ظاهراً برداشتی ناقص و در نتیجه نادرست از یک مصاحبة من در دو سال پیش است. در هر حال آن را قویاً تکذیب میکنم و در پاسخ به این سوال که «آیا امکان تقلب هست»، باید بگویم بله. ممکن است، اگرچه پنهان نمیماند. در ایران امکان تقلب همیشه وجود دارد. البته اینکه در هر انتخابات تقلب شده یا نه بحث دیگری است. در جریان انتخابات مجلس ششم جلوی چشم خودم آقای جنتی و همکارانش یک چهارم آرای شهروندان تهرانی را با دلایل غیرقانونی باطل کردند و نتیجه انتخابات را تغییر دادند؛ آنهم در شرایطی که مجریان و ناظران از دو جناج مختلف بودند و بر عملکرد هم نظارت داشتند. وقتی آن موقع در حضور ما تقلب ممکن بود. حتماً در غیاب ما و در یک حاکمیت یکدست امکان تقلب بیشتر هم هست. به اعتقاد من علت اصرار حزب پادگانی برای یکدست کردن مجریان و ناظران و اینکه غریبه و نامحرمی در دستگاههای اجرایی و نظارت بر انتخابات نباشد همین است که هر کاری خواستند بدون مانع بکنند.
صرف نظر از اینکه در این انتخابات میزان تخلف و تقلب چقدر بود، به باور من آرایش حزب پادگانی در انتخابات سال ۸۸ برای تخلف و تقلب گسترده بود. ما پیش از انتخابات گفتیم نسبت به آرای مردم نگرانیم. اما به جای گوش کردن به سخن ما و اندیشیدن تمهیداتی برای کاستن نگرانیهای موجه مردم فقط بر عمق نگرانیها و شبهات افزودند. ما حداقل به دو دلیل مهم از ماهها پیش از برگزاری انتخابات نسبت به صیانت کامل مجریان و ناظران از آراء شک و شبهه داشتیم. دلیل اول عملکرد بسیار مشکوک و غیرشفاف و اعتمادزدای مجریان و ناظران در انتخاباتهای شوراهای سوم و مجلس هشتم بود که توسط دولت آقای احمدینژاد برگزار شد و هنوز بعد از سه سال جزئیات از انتخابات آراء را اعلام نکردهاند. دومین دلیل هم اصرار عجیب حامیان آقای احمدینژاد بودکه جز خودشان کسی در هیاتهای نظارت و اجرایی حضور نداشته باشند. این دو دلیل برای نشان دادن آمادگی حزب حاکم برای تقلب کافی بود. اما متاسفانه نهتنها نگرانیهای ناشی از این دو علت را کاهش ندادند بلکه با انجام یک رشته اقدامات به شائبه تقلب دامن زدند.
یعنی اگر قرار باشد برای محاکمه عاملان ایجاد شائبه و شبهه دربارة صحت انتخابات دادگاهی تشکیل شود، در وهلة نخست باید نحوة اجرا و نظارت سراسر شائبهآمیز و مشکوک انتخابات در سالهای اخیر و از جمله انتخابات ریاست جمهوری دهم محاکمه شود. چنانچه بخواهیم فهرست کاملی از رفتارها و گفتارهای مجریان و ناظران انتخابات و نیز مقامات کشوری و لشکری را که پیام تقلب و شبهه را به جامعه مخابره میکردند به دست دهیم یک کتاب مستقل میشود. طبیعی بود که جامعة هوشیار ایران در برابر علائمی که از مجریان و ناظران انتخابات و نیز مقامات دولتی و نظامی دریافت میکرد نمیتوانست بیتفاوت بماند.
برای نمونه به چند مورد که به شبهه تقلب دامن زد و حاکی از وقوع «کودتای مخملی» بود به طور گذرا اشاره میکنم:
۱- حکم دستگیری ما را روز نوزدهم خرداد یعنی سه روز پیش از انتخابات صادر کردند. این اقدام به منظور پیشگیری از این بود که کسی پس از اعلام نتایج صدایش در نیاید. اینکه اجرای حکم دستگیری ما به بعد از انتخابات موکول شد به نظر میرسد به دلیل برگزاری برنامه زنجیره انسانی سبز در روز سهشنبه ۱۹ خرداد در خیابان ولیعصر تهران و گردهمایی سبزها در خیابان آزادی در روز چهارشنبه ۲۰ خردادماه باشد که حزب پادگانی را ترساند و بازداشت ما بیش از انتخابات را منتفی کرد. به هر حال نفس صدور حکم بازداشت ما پیش از برگزاری انتخابات به این معنا بود که نتیجه انتخابات را از قبل می دانستند و پیروزی آقای احمدی نژاد برایشان مسلم بود.
۲- سیستم پیامکها را در روز انتخابات قطع کردند و مانع تماس ستاد مهندس موسوی با حوزههای انتخابی و ناظرانشان شدند. باید معلوم شود چه کسی و با چه انگیزهای چنین دستوری داد؟ به نظر من جز آقای احمدینژاد که خود نامزد بود کسی در مقامی نبود که چنین دستوری صادر کند.
۳- سایتهای ما را روز جمعه فیلتر کردند و مانع اطلاعرسانی اصلاحطلبان شدند.
۴- با حکم آقای مرتضوی عدهای وحشیانه به ستاد ما در قیطریه حمله کردند، درست مثل انتخابات دوم خرداد که یک روز پیش از انتخابات به ستاد سیدمحمد خاتمی حملهور شدند. کجای دنیا حامیان نامزد پیروز در روز انتخابات به ستاد نامزد شکستخورده حمله میکنند؟ در هر حال عامل شکلگیری اولین تجمع اعتراضآمیز مردمی در انتخابات اخیر شخص سعید مرتضوی بود که دستور پلمب ستاد قیطریه را صادر کرد و اولین حضور خیابانی و اعتراضی مردم را در عصر روز انتخابات در میدان قیطریه موجب شد که البته با درایت و درخواست مسئولان ستاد قیطریه مردم پراکنده شدند. باید معلوم شود انگیزة آقای مرتضوی از این اقدام نابخردانه چه بود؟
۵- خبرگزاری دولتی ایرنا در ساعت ۱۸ روز انتخابات خبر کذب بازداشت من و محسن امینزاده را منتشر کرد.
۶- بلافاصله پس از برگزاری انتخابات به ستاد مرکزی مهندس موسوی در خیابان ولیعصر حمله شد.
۷- روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت آقای احمدینژاد، صبح شنبه ۲۳ خرداد در صفحه اول خود تیتر زده بود که تاجزاده و رمضانزاده بازداشت شدند (خبر جمعه شب کار شده بود و تاکنون کسی به ما توضیح نداده است که چرا خبرگزاری و روزنامة ارگان دولت با دو خبر کذب اصرار بر التهابآفرینی داشتهاند).
۸- خطوط تلفن شهری مرکز صیانت از آراء ستاد موسوی به محض پایان انتخابات قطع شد تا پس از قطعی سیستم پیامک، ناظران و نمایندگان وی در صندوقها از این طریق هم نتوانند آراء هر صندوق و تخلفات احتمالی را به ستاد گزارش کنند.
۹- نحوه اعلام نتایج هم کودتاگونه، تحریککننده و غیرمدبرانه بود. درحالی که در نتیجه نهایی اعلام شده آراء احمدینژاد کمتر از دو برابر آراء موسوی است، در آغاز اعلام نتایج، ۳ به ۱ اعلام میشد، بدون اینکه حتی یک رأی باطله شمارش شود. این وضع در خوشبینانهترین حالت نشانة بیکفایتی وزارت کشور بود و در بدبیانهترین حالت نشانة برنامهای از پیش طراحی شده.
علاوه بر نگرانیهای پیش از انتخابات و اقدامات شبههافزای حین برگزاری انتخابات که به شماری از آنها اشاره کردم، نحوه برخورد حزب پادگانی پس از انتخابات هم بر تردیدها و شبهات افزود و نشانگر آرایش برای سرکوب و نه رسیدگی به شکایات بود. بعد از انتخابات، مردم به هر دلیلی به آرای اعلام شده اعتراض داشتند و اجتماعات اعتراضی خودجوشی را تشکیل دادند. این اعتراضات در تهران پررنگتر بود، چراکه برای اولین بار در انتخابات پس از انقلاب نتیجه اعلام شدة آراء در تهران با کل کشور متفاوت بود. در انتخابات قبلی همیشه نسبت آراء در سراسر کشور با تهران هماهنگ بود چون تهران جامع گرایشهای موجود در کشور است. با این وجود به جای تشکیل یک کمیته بی طرف برای رسیدگی به شکایات و کاهش تردیدها و اعتراضات و اقناع جامعه، خط مشیی در پیش گرفته شد که تنها بر ابعاد بحران و شدت اعتراضات افزود.
تخلفات گستردهای نیز پیش از انتخابات رخ داد که دیگر احتیاجی به ذکرشان نیست؛ از دخالت نیروهای مسلح گرفته تا توزیع میلیاردها پول تا شب انتخابات (همان کاری که خودشان میگویند آمریکاییها برای تاثیرگذاری بر نتیجه انتخابات در لبنان و شکست حزبالله انجام دادند) و سوء عملکرد صدا و سیما و دخالت دستگاههای دولتی و جانبداری مجریان و ناظران به سود آقای احمدینژاد. افزون بر آن باید بررسی شود که در مناظرههای تلویزیونی پیش انتخابات چه اتفاقی افتاد و چه برنامههایی برای بعد از مناظرة آقایان موسوی و احمدینژاد ریخته شده بود. این مورد را در مناظره با آقای محصولی کاملاً باز خواهم کرد و نشان خواهم داد که چگونه در این انتخابات کودتای مخملی شد.
نکته پایانی آنکه آزمون بزرگ حزب پادگانی انتخابات آینده است که ثابت خواهد کرد آیا اقتدارگرایان حداقلی از اعتماد به نفس دارند و خود را از پشتیبانی اکثریت مردم بهرهمند میدانند و به این ترتیب به طرف برپایی انتخاباتی آزاد و قانونی پیش خواهد رفت یا اینکه به نام و بهانه انقلاب یا کودتای مخملی آخرین بازماندههای آزادی انتخابات را از بین خواهد برد.
آقای نصرآبادی حتما این نامه جدید آقای تاجزاده رو بخون تا خیلی چیز ها برات روشن بشه.در ضمن به این تیکه دقت کن: پرسش اول: بالاخره به نظر شما در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ چه اتفاقی افتاد؟ آیا این سخن منسوب به شما درست است که در ایران تقلب گسترده در انتخابات ممکن نیست؟ آیا در انتخابات سال ۸۸ تقلب گسترده شد؟ اگر شد چقدر؟
پاسخ مصطفی تاجزاده: به نظرم اختلاف اصلی ما با حزب پادگانی در تحلیل انتخابات سال ۸۸ در این باره است که اتفاقی که افتاد «کودتای مخملی» بود یا «انقلاب مخملی». بنده همین جا اعلام آمادگی میکنم که به عنوان سرپرست وزارت کشور در دورة اصلاحات با آقای محصولی وزیر کشور برگزارکننده انتخابات سال ۸۸ در یک مناظره شرکت کنم و از این ادعا دفاع کنم که ۲۲ خرداد نه یک «انقلاب مخملی» توسط اصلاحطلبان که «کودتایی مخملی» توسط آقای احمدینژاد و حامیانش و در واقع توسط حزب پادگانی بود که علاوه بر اصلاحطلبان حذف بخشی از اصولگرایان را هم دنبال می کرد.
مساله اینجاست که اگر سند و مدرکی در دست سبز ها نیست و دولت کودتا بر حقه چرا در فضای آزاد صدا و سیما امکان این مناظره رو نمیده تا خیلی چیزا روشن بشه؟شاید خیلی چیزا نباید روشن بشه. اتفاقا چند وقت پیش هم عیسی سحرخیز اعلام کرده بود که دادگاه منو علنی برگزار کنید تا خیلی از مسائل رو افشا کنم.دیدیم که این دادگاه به صورت علنی برگزار نشد.به قول آقای پرویزی اگه شما بر حقید واقعا این همه ترس و مخفی کاری از مردم چیه؟مگه سیاست دولت احمدی نژاد صداقت نیست؟خوب چرا به قول خودش مرد مردونه نمیاد بشینه پای مناظره و جواب این ها رو بده؟؟؟!!!
انتظاریم ندارم شما جوابی بدی.شما و دوستانتون هر وقت جوابی ندارید سکوت می کنید؟شما و آقای احمدی و آقای حسنی فر و .... الان کجا هستید بیاید یه کم روشنگری کنید در خصوص این کامنتا؟؟؟
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
در زندان اوین؟
بله :))
چقدر شبیه جملات خامنه ای در نماز جمعه ی ۲۹ خرداد!
به هر حال تاج زاده نه تعیین کنندست نه اون بود که گفت تقلب شده!
لطفا به اسناد و دلایق تخلف در انتخابات که چندین صفحه بود رجوع کنید
خیلی جالبه، همین که یکی از دایره اهداف شما خارج میشه سریع میکوبیدش یا میگید اصلا هیچ کاره بود و چنین کارهایی
مثل ابطحی و خوانندگان و ورزشکاران و بازیگرانی که چنین کاری رو کردند ...
:))
اه اه همین موند بود تو یکی قاطیه سیاست بشی
عب نداره
سعی میکنم زیاد حرف های تلخ نزنم :دی
این فیلم جدید نیست بصورت غیر رسمی بخش شده بود که تکذیب شد.
گفتند تکه ای از یک بحث 3ساعته را نمی توان مدرک قلمداد کرد سپس متذکر شدند که این فیلم در زمان اظهارات تلویزیونی آقای ابطحی و نمایشات دادگاه است.
منبع تمام صحبت هایی که فرمودید رو بدید لطفا
لینکی که در تاریخ اعترافات این رو منتشر کرده بوده است؟
لینک تکذیبیه ؟
مدرک تزلزل در دروغه گفته شده است، نه چیز دیگر
چرا این فیلم رو بعد از اینکه تاج زاده برگشت زندان منتشر کردند؟
چون نباشه که بگه واقعا موضوع چیه. در ضمن یادتون نره که تاج زاده موقع بازگشت به زندان گفت: بازگشت به زندان کمترین هزینه برای اثبات کودتا در انتخابات است.
از اینها گذشته این برادران حالا چرا اینقدر احتیاج به تایید گفتارشان ار سوی سران فتنه دارند؟!
تاجزاده رو برمی گردونن زندان، حرف هاشو به عنوان سند صحت انتخابات منتشر می کنن. اینا دیگه چه قومی هستن؟
چون نباشه و کمتر خجالت بکشه :)) البته اون دوستون اون بالا میگه تکذیب شده :))
اصرار بر دروغ بزرگ تقلب واقعا پشتکار بالایی می خواد که کسانی که خودشون رو به خواب زدند اون رو دارند، و چقدر تلخه براشون که دونه دونه سرکرده ها عقب نشینی میکنند و مجبور میشن مثل نظر بالا بکوبنشون و بگن اصلا اینا بازی نبودن :))
بازگشت به زندان یعنی اجرای قانون، همون طوری که برای همه اجرا می شود و این صحبت شون نشون میده به قانون پایبند نیستند یا از پایبند بودن خوشحال نیستند :دی
تایید نیست برای برادران، اعتراف های خودمونیشونه
تاج زاده طبق قانون باید برمیگشته و کسی نبردش ;))
ممنون آقای نصرآبادی خیلی کلیپ مفرحی بود. مخصوصا وقتی که آقای تاجزاده تاکید دارند و می گن انتخابات رو باختیم =))))))))))))))))))))))))))))))
فقط آقای نصرآبادی شما موضوع پستتون رو اشتباه انتخاب نکردید؟ آخه جای موضوع طنز و سرگرمی ، موضوع اخبار سیاسی انتخاب کردیدا
هدف مفرح شدن دوستانه
اسم ها مهم نیست :))
یعنی اوین همچین جائیه؟!!! اگه اینطوره که مثه اردو میمونه
دیگه کی میترسه یا وحشت برش میداره وقتی اسم اوین میاد؟! نگاه کنین مثل نماز خونه دانشگاه ماست! خب جون زندانه امکاناتش کمتره قبول دارم خیلی لوکس نیست
:دی
یه قرار وبلاگی بذاریم بریم یه اردو پس :-"
حالا سوال اینجاست که چطوری میگن اعترافات اینا تحت سخت ترین شکنجه ها بوده :))
آزاد نشدن و مرخصی ندادن به بسیاری از زندانیان به دلیل به قول خودشان مهار نشدن افکار،
اظهارات صریح نوری زاد، دنده و دندان شکسته ی سعید شریعتی، و فرزندان شهید شده زیر شکنجه نشان می دهد زندان یعنی چه
توضیحات، تکرار مکررات است برادر جان
ایشان به دلیل همان شکایت هفت نفره به زندان بازگشتند به همراه سه شاکی دیگر.
جریانهای :
•توطئه قتلهای زنجیره ای ........... موسوی احساس خطر نکرد ؟
•کودتای تیر در غائله کوی دانشگاه ........... موسوی احساس خطر نکرد ؟
•کنفرانس خفت بار برلین ........... موسوی احساس خطر نکرد ؟
•تلاش برای رابطه با آمریکا و اسرائیل و ملاقات عوامل آن و ارسال نامه برای مجلس آمریکا ........... موسوی احیای خطر نکرد ؟
•ارسال نامه اهانت آمیز برای رهبری توسط برخی نمایندگان مجلس ششم ..........موسوی احساس خطر نکرد ؟
•استعفای استانداران در پی تحصن نمایندگان ........... موسوی احساس خطر نکرد ؟ فروش اطلاعات سری نظام به CIA ........... موسوی احساس خطر نکرد ؟
••تسلیم در برابر فشار غرب درباره انرژی هسته ای و تعلیق آن ......... موسوی احساس خطر نکرد ؟اهانت مطبوعات به مقدسات .......... موسوی احساس خطر نکرد ؟نه تنها موسوی احساس خطر نکرد بلنه با تمام عوامل اجرایی این فجایع همچون سعید حجاریان (تئوریسین حزب مشارکت) ، مصطفی تاج زاده (عامل تخلفات عدیده در امور انتخابات) ، محمدرضا خاتمی (از عوامل تحریک کننده دانشجویان و نمایندگان مجلس ششم به براندازی نظام) ، بهزاد نبوی (تئوریسین اکثر توطئه ها و از مظنونین بمب گذاری نخست وزیری) ،کدیور حامی بهائیت ، پورنجاتی ، محسن میردامادی و پیمانی برای تشکیل دولتی جدید بست . (گرگ در لباس میش)
••
•موسوی احساس خطر نکرد که همسر، همرزم و همفکرش زهرا رهنمود،شیرین عبادی،مدافع بهائیان را مایه عزت و افتخار ایرانی و او را الگوی زن مسلمان ایرانی خواند ؟!!
•در جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه که صهیونیسم جهانی با اهداف نابودی اسلام به صحنه آمده بود، آقای موسوی احساس خطر نکرد ؟!! اما اکنون که سپاه امیرالمؤمنین سبلند و پیروز از بوته آزمایش بیرون درآمده ، ایشان احساس خطر کرده ؟!!
•چرا امروز که جنگ اسلام با صهیونیسم تا پشت مرزهای تل آویو رفته و امنیت ملی ما بدین وسیله ترقی یافته آقای موسوی احساس خطر می کند ؟ شما برای چه کسی و چه چیزی احساس خطر می کنید ؟!!
•اما چرا دولت احمدی نژاد که روی کار آمد ......... دولتی که عزت و شرافت ایرانی را در دنیا احیاء کرد ..........
جناب آقای نصرآبادی ، برادر عزیز
فکر نمی کنید جواب ، سوال منطقی دوستی که با شناسه "مهرداد" نظر داده بودند و پرسیده بودند چرا فیلم دقیقا همزمان با بازگشت تاجزاده به زندان پخش شد آن شوخی بی نمک نبود ؟
چطور وقتی زمان انتخابات سی دی های "90 سیاسی" در مورد عملکرد سراسر افتضاح دولت دهم آن هم با اشاره به قسمت هایی از سخنرانی ها و وعده ها و جراید که متن و یا فیلم کامل آنها به راحتی در دسترس عموم بود ، رییس دولت محبوبتان با آن قیافه حق به جانب در تلویزیون ادعا کرد که "اینها برای تخریب ما تکه های صحبت های مارا پخش می کنند و قبل و بعد آن را نشان نمی دهند "( نقل به مضمون ) حالا یک فیلم 10 ثانیه ای که نه سر دارد نه ته دارد نه معلوم نیست در چه شرایطی گرفته شده نه معلوم است در زندان این چه لباس هایی ست که تن این بندگان خداست ، و نه معلوم است چطور اینها گرد هم جمع شدند نه معلوم است ابتدای بحث در چه مورد بوده برای شما شد سند ؟ ضمن اینکه اصلا به چه حقی صحبت های خصوصی یک جمع و با چه مجوزی باری پیشبرد اغراض سیاسی اینطور رسانه ای می شود ؟
و اصلا سوال اساسی اینجاست که اگر مردم در مورد نتیجه انتخابات قانع شدند و مشکلی نیست پس این همه اصرار حاکمیت در اثبات مشروعیت دولت دهم چیست که یک سال آزگار تمام توان تبلیغاتی خود را معطوف به آن کرده است ؟ و یا بهتر نیست به جای این جیمز باند بازی ها جوابی برای این گفته ی کرباسچی پیدا کنند که "تقلب در چنین انتخاباتی بدیهی ست ، چراکه تعداد اعضای ستاد کروبی در کشور بیش از چهارصدهزار نفر بود " ( مجددا نقل به مضمون ) ؟
بهتر نیست به جای انتشار هیجانی مطالب ، قبل از اشاعه ی هر چیزی کمی تامل کنیم ؟
عرفان دوستت داریم!
شما سعی کن ساندیس تاریخ گذشته نخوری که حرفات تلخ نشه
کاش فقط انتخابات رو می باختند . . .
بحق جده ی سادات نمیری تاخودت هم درشکنجه گاههای کذایی ازاین اقرارهابنمایی!
۲۶ مرداد ۱۳۸۹
تحول سبز- گروه گسترش آگاهی ها: در پی اعلام آمادگی سید مصطفی تاجزاده برای پاسخگویی به پرسشهای حامیان جنبش سبز از وی، صدها پرسش از طریق ایمیل و شبکههای ارتباطی مجازی مطرح شدند.بنای ایشان بر پاسخگویی به تمامی سوالات مطرح شده بود که متاسفانه با وخامت وضعیت جسمی و نیاز مبرم به انجام عمل جراحی این مهم به تاخیر افتاد.
تاج زاده پس از عمل جراحی شروع به پاسخگویی به پرسشها نمود و از آنجا که همزمان به نگارش مجموعه ای از مقالات و تحلیلها پیرامون انتخابات و وقایع پس از آن هم همت گمارده بود(که این مقالات به تدریج منتشر خواهد شد) طبعا پروسه پاسخگویی به درازا انجامید.
بر آن بودیم که با تکمیل این پروژه شروع به انتشار پاسخهای وی به سوالات مطرح شده نماییم که با فراخوانده شدن مجدد ایشان به زندان امکان پاسخگویی به سوالاتی که در این اواخر مطرح شده بود فراهم نشد.
بدیهی است پاسخگویی به تمامی پرسشهای مطرح شده فرصت و مجال فراختری را میطلبید و از آنجا که بسیاری از سوالات تکرار شدهاند و پاسخ بسیاری از آنها هم در مقالات تحلیلی ایشان آمده است ، لذا اکثر پرسشهای مهم مطرح شده ذیل ۲۴ پرسش اصلی دستهبندی شده و طبق وعده قبلی از امروز به تدریج منتشر خواهند شد.
جالب اینجاست اولین سوالی که تاج زاده به عنوان مهمترین پرسش برای پاسخگویی انتخاب کرده بود سوالی در خصوص احتمال وقوع تقلب گسترده در انتخابات می باشد که نشان از شناخت عمیق این فعال سیاسی از روشهای تخریبی کودتاگران دارد. همانگونه که شاهد بودیم رسانه های خبری کودتا به محض بازگشت ایشان به زندان و در حالی که امکان پاسخگویی را از وی سلب کرده اند اقدام به انتشار فیلم ویدیویی بیست ثانیه ای که در دوران زندان و شرایط خاصی ضبط شده نموده اند تا اینگونه القا نمایند که سید مصطفی تاجزاده هم معتقد است در انتخابات تقلبی رخ نداده است.
البته نگاهی گذرا به دو مقاله منتشر شده از این فعال سیاسی در چند ماه گذشته و همچنین شکایت وی و شش دلاور آزادیخواه دیگر از سردار مشفق و سپاه به دلیل کودتای انتخاباتی به روشنی بیانگر نظر ایشان در خصوص نحوه برگزاری انتخابات سال گذشته میباشد.
با این حال این صفحه با انتشار پاسخ ایشان به اولین پرسش از مجموعه “پرسش و پاسخ با تاج زاده” اینبار هم قضاوت در خصوص ادعاهای واهی کودتاگران را به عهده خوانندگان می گذارد.
پرسش اول: بالاخره به نظر شما در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ چه اتفاقی افتاد؟ آیا این سخن منسوب به شما درست است که در ایران تقلب گسترده در انتخابات ممکن نیست؟ آیا در انتخابات سال ۸۸ تقلب گسترده شد؟ اگر شد چقدر؟
پاسخ مصطفی تاجزاده: به نظرم اختلاف اصلی ما با حزب پادگانی در تحلیل انتخابات سال ۸۸ در این باره است که اتفاقی که افتاد «کودتای مخملی» بود یا «انقلاب مخملی». بنده همین جا اعلام آمادگی میکنم که به عنوان سرپرست وزارت کشور در دورة اصلاحات با آقای محصولی وزیر کشور برگزارکننده انتخابات سال ۸۸ در یک مناظره شرکت کنم و از این ادعا دفاع کنم که ۲۲ خرداد نه یک «انقلاب مخملی» توسط اصلاحطلبان که «کودتایی مخملی» توسط آقای احمدینژاد و حامیانش و در واقع توسط حزب پادگانی بود که علاوه بر اصلاحطلبان حذف بخشی از اصولگرایان را هم دنبال می کرد. درباره چند سوال کلی که پرسیدید چند نکته را به اجمال عرض میکنم:
اولا آنچه گفتید به من منسوب است ظاهراً برداشتی ناقص و در نتیجه نادرست از یک مصاحبة من در دو سال پیش است. در هر حال آن را قویاً تکذیب میکنم و در پاسخ به این سوال که «آیا امکان تقلب هست»، باید بگویم بله. ممکن است، اگرچه پنهان نمیماند. در ایران امکان تقلب همیشه وجود دارد. البته اینکه در هر انتخابات تقلب شده یا نه بحث دیگری است. در جریان انتخابات مجلس ششم جلوی چشم خودم آقای جنتی و همکارانش یک چهارم آرای شهروندان تهرانی را با دلایل غیرقانونی باطل کردند و نتیجه انتخابات را تغییر دادند؛ آنهم در شرایطی که مجریان و ناظران از دو جناج مختلف بودند و بر عملکرد هم نظارت داشتند. وقتی آن موقع در حضور ما تقلب ممکن بود. حتماً در غیاب ما و در یک حاکمیت یکدست امکان تقلب بیشتر هم هست. به اعتقاد من علت اصرار حزب پادگانی برای یکدست کردن مجریان و ناظران و اینکه غریبه و نامحرمی در دستگاههای اجرایی و نظارت بر انتخابات نباشد همین است که هر کاری خواستند بدون مانع بکنند.
صرف نظر از اینکه در این انتخابات میزان تخلف و تقلب چقدر بود، به باور من آرایش حزب پادگانی در انتخابات سال ۸۸ برای تخلف و تقلب گسترده بود. ما پیش از انتخابات گفتیم نسبت به آرای مردم نگرانیم. اما به جای گوش کردن به سخن ما و اندیشیدن تمهیداتی برای کاستن نگرانیهای موجه مردم فقط بر عمق نگرانیها و شبهات افزودند. ما حداقل به دو دلیل مهم از ماهها پیش از برگزاری انتخابات نسبت به صیانت کامل مجریان و ناظران از آراء شک و شبهه داشتیم. دلیل اول عملکرد بسیار مشکوک و غیرشفاف و اعتمادزدای مجریان و ناظران در انتخاباتهای شوراهای سوم و مجلس هشتم بود که توسط دولت آقای احمدینژاد برگزار شد و هنوز بعد از سه سال جزئیات از انتخابات آراء را اعلام نکردهاند. دومین دلیل هم اصرار عجیب حامیان آقای احمدینژاد بودکه جز خودشان کسی در هیاتهای نظارت و اجرایی حضور نداشته باشند. این دو دلیل برای نشان دادن آمادگی حزب حاکم برای تقلب کافی بود. اما متاسفانه نهتنها نگرانیهای ناشی از این دو علت را کاهش ندادند بلکه با انجام یک رشته اقدامات به شائبه تقلب دامن زدند.
یعنی اگر قرار باشد برای محاکمه عاملان ایجاد شائبه و شبهه دربارة صحت انتخابات دادگاهی تشکیل شود، در وهلة نخست باید نحوة اجرا و نظارت سراسر شائبهآمیز و مشکوک انتخابات در سالهای اخیر و از جمله انتخابات ریاست جمهوری دهم محاکمه شود. چنانچه بخواهیم فهرست کاملی از رفتارها و گفتارهای مجریان و ناظران انتخابات و نیز مقامات کشوری و لشکری را که پیام تقلب و شبهه را به جامعه مخابره میکردند به دست دهیم یک کتاب مستقل میشود. طبیعی بود که جامعة هوشیار ایران در برابر علائمی که از مجریان و ناظران انتخابات و نیز مقامات دولتی و نظامی دریافت میکرد نمیتوانست بیتفاوت بماند.
برای نمونه به چند مورد که به شبهه تقلب دامن زد و حاکی از وقوع «کودتای مخملی» بود به طور گذرا اشاره میکنم:
۱- حکم دستگیری ما را روز نوزدهم خرداد یعنی سه روز پیش از انتخابات صادر کردند. این اقدام به منظور پیشگیری از این بود که کسی پس از اعلام نتایج صدایش در نیاید. اینکه اجرای حکم دستگیری ما به بعد از انتخابات موکول شد به نظر میرسد به دلیل برگزاری برنامه زنجیره انسانی سبز در روز سهشنبه ۱۹ خرداد در خیابان ولیعصر تهران و گردهمایی سبزها در خیابان آزادی در روز چهارشنبه ۲۰ خردادماه باشد که حزب پادگانی را ترساند و بازداشت ما بیش از انتخابات را منتفی کرد. به هر حال نفس صدور حکم بازداشت ما پیش از برگزاری انتخابات به این معنا بود که نتیجه انتخابات را از قبل می دانستند و پیروزی آقای احمدی نژاد برایشان مسلم بود.
۲- سیستم پیامکها را در روز انتخابات قطع کردند و مانع تماس ستاد مهندس موسوی با حوزههای انتخابی و ناظرانشان شدند. باید معلوم شود چه کسی و با چه انگیزهای چنین دستوری داد؟ به نظر من جز آقای احمدینژاد که خود نامزد بود کسی در مقامی نبود که چنین دستوری صادر کند.
۳- سایتهای ما را روز جمعه فیلتر کردند و مانع اطلاعرسانی اصلاحطلبان شدند.
۴- با حکم آقای مرتضوی عدهای وحشیانه به ستاد ما در قیطریه حمله کردند، درست مثل انتخابات دوم خرداد که یک روز پیش از انتخابات به ستاد سیدمحمد خاتمی حملهور شدند. کجای دنیا حامیان نامزد پیروز در روز انتخابات به ستاد نامزد شکستخورده حمله میکنند؟ در هر حال عامل شکلگیری اولین تجمع اعتراضآمیز مردمی در انتخابات اخیر شخص سعید مرتضوی بود که دستور پلمب ستاد قیطریه را صادر کرد و اولین حضور خیابانی و اعتراضی مردم را در عصر روز انتخابات در میدان قیطریه موجب شد که البته با درایت و درخواست مسئولان ستاد قیطریه مردم پراکنده شدند. باید معلوم شود انگیزة آقای مرتضوی از این اقدام نابخردانه چه بود؟
۵- خبرگزاری دولتی ایرنا در ساعت ۱۸ روز انتخابات خبر کذب بازداشت من و محسن امینزاده را منتشر کرد.
۶- بلافاصله پس از برگزاری انتخابات به ستاد مرکزی مهندس موسوی در خیابان ولیعصر حمله شد.
۷- روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت آقای احمدینژاد، صبح شنبه ۲۳ خرداد در صفحه اول خود تیتر زده بود که تاجزاده و رمضانزاده بازداشت شدند (خبر جمعه شب کار شده بود و تاکنون کسی به ما توضیح نداده است که چرا خبرگزاری و روزنامة ارگان دولت با دو خبر کذب اصرار بر التهابآفرینی داشتهاند).
۸- خطوط تلفن شهری مرکز صیانت از آراء ستاد موسوی به محض پایان انتخابات قطع شد تا پس از قطعی سیستم پیامک، ناظران و نمایندگان وی در صندوقها از این طریق هم نتوانند آراء هر صندوق و تخلفات احتمالی را به ستاد گزارش کنند.
۹- نحوه اعلام نتایج هم کودتاگونه، تحریککننده و غیرمدبرانه بود. درحالی که در نتیجه نهایی اعلام شده آراء احمدینژاد کمتر از دو برابر آراء موسوی است، در آغاز اعلام نتایج، ۳ به ۱ اعلام میشد، بدون اینکه حتی یک رأی باطله شمارش شود. این وضع در خوشبینانهترین حالت نشانة بیکفایتی وزارت کشور بود و در بدبیانهترین حالت نشانة برنامهای از پیش طراحی شده.
علاوه بر نگرانیهای پیش از انتخابات و اقدامات شبههافزای حین برگزاری انتخابات که به شماری از آنها اشاره کردم، نحوه برخورد حزب پادگانی پس از انتخابات هم بر تردیدها و شبهات افزود و نشانگر آرایش برای سرکوب و نه رسیدگی به شکایات بود. بعد از انتخابات، مردم به هر دلیلی به آرای اعلام شده اعتراض داشتند و اجتماعات اعتراضی خودجوشی را تشکیل دادند. این اعتراضات در تهران پررنگتر بود، چراکه برای اولین بار در انتخابات پس از انقلاب نتیجه اعلام شدة آراء در تهران با کل کشور متفاوت بود. در انتخابات قبلی همیشه نسبت آراء در سراسر کشور با تهران هماهنگ بود چون تهران جامع گرایشهای موجود در کشور است. با این وجود به جای تشکیل یک کمیته بی طرف برای رسیدگی به شکایات و کاهش تردیدها و اعتراضات و اقناع جامعه، خط مشیی در پیش گرفته شد که تنها بر ابعاد بحران و شدت اعتراضات افزود.
تخلفات گستردهای نیز پیش از انتخابات رخ داد که دیگر احتیاجی به ذکرشان نیست؛ از دخالت نیروهای مسلح گرفته تا توزیع میلیاردها پول تا شب انتخابات (همان کاری که خودشان میگویند آمریکاییها برای تاثیرگذاری بر نتیجه انتخابات در لبنان و شکست حزبالله انجام دادند) و سوء عملکرد صدا و سیما و دخالت دستگاههای دولتی و جانبداری مجریان و ناظران به سود آقای احمدینژاد. افزون بر آن باید بررسی شود که در مناظرههای تلویزیونی پیش انتخابات چه اتفاقی افتاد و چه برنامههایی برای بعد از مناظرة آقایان موسوی و احمدینژاد ریخته شده بود. این مورد را در مناظره با آقای محصولی کاملاً باز خواهم کرد و نشان خواهم داد که چگونه در این انتخابات کودتای مخملی شد.
نکته پایانی آنکه آزمون بزرگ حزب پادگانی انتخابات آینده است که ثابت خواهد کرد آیا اقتدارگرایان حداقلی از اعتماد به نفس دارند و خود را از پشتیبانی اکثریت مردم بهرهمند میدانند و به این ترتیب به طرف برپایی انتخاباتی آزاد و قانونی پیش خواهد رفت یا اینکه به نام و بهانه انقلاب یا کودتای مخملی آخرین بازماندههای آزادی انتخابات را از بین خواهد برد.
آقای نصرآبادی حتما این نامه جدید آقای تاجزاده رو بخون تا خیلی چیز ها برات روشن بشه.در ضمن به این تیکه دقت کن:
پرسش اول: بالاخره به نظر شما در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ چه اتفاقی افتاد؟ آیا این سخن منسوب به شما درست است که در ایران تقلب گسترده در انتخابات ممکن نیست؟ آیا در انتخابات سال ۸۸ تقلب گسترده شد؟ اگر شد چقدر؟
پاسخ مصطفی تاجزاده: به نظرم اختلاف اصلی ما با حزب پادگانی در تحلیل انتخابات سال ۸۸ در این باره است که اتفاقی که افتاد «کودتای مخملی» بود یا «انقلاب مخملی». بنده همین جا اعلام آمادگی میکنم که به عنوان سرپرست وزارت کشور در دورة اصلاحات با آقای محصولی وزیر کشور برگزارکننده انتخابات سال ۸۸ در یک مناظره شرکت کنم و از این ادعا دفاع کنم که ۲۲ خرداد نه یک «انقلاب مخملی» توسط اصلاحطلبان که «کودتایی مخملی» توسط آقای احمدینژاد و حامیانش و در واقع توسط حزب پادگانی بود که علاوه بر اصلاحطلبان حذف بخشی از اصولگرایان را هم دنبال می کرد.
مساله اینجاست که اگر سند و مدرکی در دست سبز ها نیست و دولت کودتا بر حقه چرا در فضای آزاد صدا و سیما امکان این مناظره رو نمیده تا خیلی چیزا روشن بشه؟شاید خیلی چیزا نباید روشن بشه.
اتفاقا چند وقت پیش هم عیسی سحرخیز اعلام کرده بود که دادگاه منو علنی برگزار کنید تا خیلی از مسائل رو افشا کنم.دیدیم که این دادگاه به صورت علنی برگزار نشد.به قول آقای پرویزی اگه شما بر حقید واقعا این همه ترس و مخفی کاری از مردم چیه؟مگه سیاست دولت احمدی نژاد صداقت نیست؟خوب چرا به قول خودش مرد مردونه نمیاد بشینه پای مناظره و جواب این ها رو بده؟؟؟!!!
امام خامنه ای
رییس کل مسلمین جهان
انتظاریم ندارم شما جوابی بدی.شما و دوستانتون هر وقت جوابی ندارید سکوت می کنید؟شما و آقای احمدی و آقای حسنی فر و .... الان کجا هستید بیاید یه کم روشنگری کنید در خصوص این کامنتا؟؟؟