KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

حکایت: خدایی یا رفاقتی

شبی راه‌زنان به قافله‌ای شبیخون زدند و اموال ‌آنان را به غارت بردند. بعد از مراجعت به مخفیگاه نوبت به تقسیم اموال مسروقه رسید، همه جمع شدند و هرکس آنچه به دست آورده بود به میان گذاشت، رئیس دزدان از جمع پرسید چگونه تقسیم کنیم ؟ خدایی یا رفاقتی ؟

جمع به اتفاق پاسخ دادند خدایی.

رئیس دزدان شروع به تقسیم کرد، بیش از نیمی از اموال را برای خود برداشت و الباقی را به شکل نامساوی میان سه تن از راه‌زنان تقسیم کرد و به بقیه هیچ نداد.

دیگران اعتراض کردند که ما گفتیم خدایی تقسیم کن تا تساوی رعایت شود و همه راضی باشیم این چه تقسیمیست ؟؟؟

 رئیس پاسخ داد : خداوند به یکی زیاد بخشیده و به یکی کمتر و به یکی هم هیچ، خود شاهدی بر این ادعا هستید، آن تقسیمی که شما در نظر دارید تقسیم رفاقتی بود که نپذیرفتید پس حق اعتراض ندارید


مرجع: ایمیلهای خاک خورده

نظرات 1 + ارسال نظر
حوریه جعفری - کامپیوتر چهارشنبه 20 مرداد 1389 ساعت 21:11

!

فکر کنم اگر رفاقتی هم می خواست تقسیم کنه می گفت چون من رفیقتون هستم باید سهم بیشتری بهم بدین و توی رفاقت باید چشم روی بعضی چیزا (مثه تقسیم ناعادلانه) بست!

به هر حال بیخود نشده رئیس دزدا که!

دقیقا :دال

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد