علی عزیز از روح بزرگت که در ابعاد تنگ سلول انفرادی نمی گنجد بنوش٬ و از عشقی که در تار و پود جانت نهفته است تغذیه کن... و بدان که این سوی دیوارهای بلند اوین میلیونها یارت مانند من هستند که دستهایشان را برای گرفتن تمام غم و رنجهای روزهای انفرادیت، به سوی تو و یارانت دراز کردهاند و حاضرند تمام لحظه های شاد زندگی خود و عزیزانشان را به پاس استقامتی که برای خاطر سربلندی و عزت آزادیمان نشان دادهاید، بی دریغ بر تو ببخشند...
آری میدانم که فریاد میزنی آزادی ایران بدین اعتصابها و مقاومتها و رشادتهای تو و دیگر یاران نیاز دارد٬ ولی ایران آزاد بیش از این به تو و دیگر یارانمان نیاز دارد...
آن یار دیروز و پریروزمان را میگویم٬ علی پرویز که چه بیپروا از پی باز نمیایستاد و میدوید در پی رویاهایش؛ آزادی ایران و ایرانیان... و حالا به خیال خود به بند کشیدهاندش و آنچنان روزهای سختی برای او و دیگر یارانمان ساختهاند که دیگر قید جان را نیز زده و به اعتصاب غذا برای باز پس گیری اساسیترین حقوقشان روی آوردهاند...
ولی ای ستارهی کوچک سلولهای انفرادی اوین بدان که برای من و میلیونها نفر ایرانی مانند من، آزادی زمانی معنا مییابد که تو و تمامی یاران در بندت فرصت آنرا بیابید که در آزادی کامل، اختران روشنگر مسیر ملت ایران به سوی سربلندی و افتخار باشید. بی صبرانه آن روز را انتظار می کشم٬ پس این اعتصاب را پایان بخشید و دل ما را آسوده گردانید از حضور پر امیدتان که همواره ایران آزاد بیش از این به تو و دیگر یارانمان نیاز دارد...
ما برای آن که ایران خانه خوبان شود خون دل ها خورده ایم.
چرا می خواهید آن را به کام ملت تلخ کنید؟
پاینده باد جمهوری اسلامی ایران!
پاینده باد جمهوری اسلامی ایران!
پاینده باد جمهوری اسلامی ایران!
اگر شیرینی کام شما با به بند افکندن یاران ما میسر میشود٬ این را بدانید که هرگز نخواهیم گذاشت و پایدارانه خواهیم ایستاد و حقمان را باز پس خواهیم گرفت...
پاینده باد ایرانی آزاد برای همهی ایرانیان...
...شیرینیی نبوده که حال قرار بر تلخی آن باشد.هشت سال تلخی جنگ را تحمل کردیم تا بچشیم طعم شیرین آزادی را ولی افسوس که بر باد رفت امیدهایمان...تلخ است زندگی در جایی که آن را وطنمان مینامیم ٬دردآور است زیستن در کشوری که با قدم زدن در کوچه وخیابانهایش جز نا امیدی چیزی در چهره غم زده مردمانش پیدا نیست و تلختر میشود وقتی که بهای گشودن بالهایمان اسارت است وقتی که آینده سازان سرزمینمان به گناهی نا معلوم به بند کشیده میشوند وقتی که سالهای جوانیمان را در پی گرفتن حقترین حقمان پشت سر میگذاریم ٬وقتی که...آری ٬این است زندگی ما در تمام سهممان از این دنیا...اما اینگونه نمیماندما ایران را خانه خوبان خواهیم کرد...دوست در بند کشیده ام باید باشی تا جایگاه خوبان شود ایرانمان.
درود خدا بر شما خانم عسگری.
دوست من آقای حنسی فرد ایشون حق دارند انقلاب کردند تا طعم خوش و شیرین آزادی را بچشیم ولی 8 سال جنگ داشتیم والان هم شرایط را به گونه ای ساختند که برادر روی برادر اسلحه میکشد.
علی پرویز را میشناسم، دزد نبود، قاتل نبود، معتاد و قاچاقچی هم نبود، پس چه بود که در بند کشیده شد؟
نمیدونم این آقای حسنی چه خون دلی خورده؟؟!!اونایی که بچه ها و شوهراشون رفتن جبهه و شهید شدن که الان شما رو قبول ندارن،خونه دلیم اگه بود اونا خوردن که الان امثال شما رو اصلا به حساب نمیارن.استاد گول زدن ملتین ولی واقعا استادین اگه بتونین خودتونم گول بزنین