وقتی
می گوییم" امام خامنه ای" یعنی با او "بیعت" کرده ایم.یعنی به حکم اینکه
مسلمان هستیم با خدا بیعت کرده ایم و به دستور خداوند با رسول خدا و با
امام زمان خویش بیعت کرده ایم و در شرایطی که خود امام زمان ما به صورت
آشکار برای بیعت در دسترس ما نیست با نائب عام ایشان که ایشان و اجداد
معظمشان(سلام خدا بر آنان باد) برای روز مبادا خصوصیات چنین نائبی را ذکر
کرده اند،بیعت کرده ایم.
-
آن کسی که امثال سید حسن نصرالله به ایشان لبیک می گویند مقام معظم رهبری نیست بلکه "امام خامنه ای" است.
-
آن کسی که ولی امر مسلمین جهان است مقام معظم رهبری نیست بلکه" امام خامنه ای" است.
-
آن کسی که نائب امام مهدی(عج) است.مقام معظم رهبری نیست.بلکه "امام خامنه ای" است.
-
غربیها
با سه کلیدواژهی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره
میکردند. شرقیها با دو کلیدواژهی مبارزهی پرولتاریا با امپریالیسم و
برابری. اسلام پنج کلیدواژهی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار
داد.
-
اصل «امامتمحوری» مهمترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصهی سیاست احیا شد.
-
ده سال هر کاری کردیم، یک رسانهی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه میگفتند «آیتالله خمینی».
-
سال
59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانههای شما
نمیگویند امام خمینی؟». خندهای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه
شدیم!». کیفاش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمهی آلمانی کتاب «ولایت
فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص میشود. چون کلمهی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار میدهیم. کلمهی "رهبر" به نفع ما و کلمهی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان میگوییم "آیتالله"، اما "امام"
یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور میشود امام امت اسلامی که
مسلمانهای دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت.
-
یک
رسانهی غربی یا شرقی را پیدا نمیکنید که گفته باشد «امام خمینی». آن
موقع ما امتحان کردیم رسانههای غربی آیا میپذیرند ما یک آگهی بدهیم به
نام «امام خمینی»؟ میخواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند،
قبول نکردند!
-
شهریور
58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمهی امامت را در قانون
اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما
نمیتوانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید
بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت
اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دستهجمعی دولت را
کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر
یک کلمه کشور ریخت به هم!
-
امامتمحوری، امّتگرایی، عدالتگستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.
-
امام
خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام
خمینی در دومین خطبهی اولین نمازجمعهی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت
فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمیخواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشی
ایشان "امام"
بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را
قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید
کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما میگویی نمیخواهیم؟ به اسم
اعزاز امام خمینی گفتند به جانشیناش نمیگوییم امام! انگار یکی به شما
بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را میخواهم با شما دفن
کنم! جملهی دومشان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی
جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.
-
وقتی
ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم
ملت-رهبر انگلیسیها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار
گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران
قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-،
تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».
-
تا موقعی که کلیدواژههای قرآنی امام خمینی –که رأس آنها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصلهپینه کردن است.
-
شما هر لعنی که به کار برید، این قدر جگر دشمنان نمیسوزد که بگویید «امام خامنهای».
-
مشکلی
که هست هم این است که همه میگویند «دیگران بگویند ما هم میگوییم!».
اصولگراها میگویند صداوسیما شروع کند، ما هم میگوییم! صداوسیما میگوید
ما که از روحانیون نمیتوانیم جلو بیفتیم! روحانیون میگویند تا مدیران
ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمیتوانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد
میگویند وقتی جوانان انقلابی هم نمیگویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟!
و...
-
بعضی
هم میگویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمتالله طبرزدی) این کار را کرده و
سابقهی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوبها باید پرچمدار این کار
شوند که این کار به اسم آنها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.
-
آیتالله
سید محمدباقر حکیم پا میشود میرود نجف. از آنجا نامه مینویسد به «حضرت
آیتالله العظمی امام خامنهای». یک هفته بعد شهیدش میکنند. آن مرد بزرگ
میفهمد که باید از آنجا پیغام دهد «امام خامنهای». سید حسن نصرالله
میفهمد در سختترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنهای! ما اینجا
نشستهایم و نمیگوییم!
-
اگر
نعمت خدا را قدر ندانیم، میفرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آنجا
ندا داده میشود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف
را انداختند از این طرف به آن طرف.
برگرفته از سخنرانی حسن عباسی
جانم فدای رهبر

آیتالله سید محمدباقر حکیم پا میشود میرود نجف. از آنجا نامه مینویسد به «حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای». یک هفته بعد شهیدش میکنند. آن مرد بزرگ میفهمد که باید از آنجا پیغام دهد «امام خامنهای». سید حسن نصرالله میفهمد در سختترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنهای! ما اینجا نشستهایم و نمیگوییم!
زنده باد امام خامنه ای
احسنت ممنون
درود بر امام خامنه ای بزرگ رهبر تاریخ جهان.
خوشحالم که میبینم چشم فتنه و دسیسه های فتنه گران از جانب اکثریت دانشجویان کور شده و رهنمودهای امام خامنه ای چون چراغی در این راه غبار آلود،ملت ایران را به سرانجام خوش میرساند.
سخن حق را باید پذیرفت خصوصا اگر از زبان امام ملتی باشد که اکثرا به راستی اش قسم میدهند.
دعای قنوتمان باشد:
اللهم احفظ نائب المهدی امامنا الخامنه ای
الهی آمین
متن ارزشمندی بود .تشکر
خامنه ای امام ماست
احمدی و جنتی افتخار ماست
راستی با اندیشه های آقای گنجی که روزی به درستی اش قسم میخوردید چه میکنید؟
قسم گذشته تان را باور کنیم یا توبه امروزتان را؟
یادم نمی اید قسمی خورده باشم در مورد گنجب.پذیرفتن نظریات گنجی که البته از خودش نبود گنجی حرف دیگرانی را تکرار می کرد بیشتر ناشی از جو زدگب بود نه تامل.اگر ان روز کسی بابت انها از من استدلال می خواست می فهمید استدلالی ندارم.به زودی به با استدلال نشان خواهم داد نظریات گنجی چقدر بی منطق و خنده دار است