KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

مشروعیت (۷)

 ولی‌فقیه چگونه مشروعیت خود را از خداوند می‌گیرد؟  

مشروعیت در لغت فارسی یکصد سال اخیر حداقل به سه معنا به کار برده شده است:

1- حقانیت(خداخواهی) 2- مقبولیت(مردم خواهی) 3- قانونیت(مطابق قانون)

با توجه به این معانی به بررسی مبنای مشروعیت حکومتها می پردازیم. 

 

اکثر فقهاء تاریخ تشیع معتقدند که مشروعیت حکومت و حاکم اسلامی با انتصاب الهی است و نه انتخاب مردمی. اگر چه انتخاب مردمی در تحقق حکومت اسلامی یک نقش اساسی دارد. 

پیروان این نظریه معتقدند که وقتی پیامبر که منصوب خدا است و براساس رای خود نظری نمی دهد و هر آنچه می گوید وحی الهی است( و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی ) پس وقتی فرمود: فقهاء جانشینان من هستند. پس فقیه منصوب خداوند است و حقانیت خود را از او می گیرد.

مشروعیت

1- مشروعیت تکوینی الهی:

این نظریه، نظرمکتب جبریه است که معتقدند: خدا حاکم و حکومت را خود به صورت تکوینی در راس جامعه می گذارد و خود با آن حقانیت می بخشد و چون مردم صاحب هیچ فعل اختیاری نیستند پس مقبولیت مردمی هیچ نقشی درمشروعیت به معنای حقانیت حکومت ندارد.

2- مشروعیت مردمی محض:

این نظریه مکاتب معتزله و لیبرالیسم است که معتقدند خدا انسان را آفریده در جامعه رها کرده و اختیار حکم و حکومت و قانون را به خود اوسپرده است. پس هر کس را مردم انتخاب کردند او حاکم حق مورد تایید خداوند است. بنابراین در این نظریه مقبولیت مردمی مساوی با حقانیت الهی است.

3- مشروعیت تغلب:

این نظریه اشاعره است که معتقدند هر کس با قوه نظامی برسر کار بیاید او خلیفه رسول خدا است و حقانیت خود را از خدا می گیرد. پیروان این نظریه یک عبارت معروف دارند که می گوید: " الحق لمن غلب " ( حقانیت از آن کسی است که غلبه کند ). این عقیده امروزه برذهن اکثریت اهل سنت حاکمیت دارد.

4- مشروعیت مجموعی:

این نظریه برخی طلاب و دانشگاهیان پس ازانقلاب اسلامی است که معتقدند خدا حاکم مورد نظر خود را به اسم یا مشخصات به مردم معرفی کرده است و برمردم واجب است که از او تبعیت داشته باشند. اما چنین حاکمی تا نصف بعلاوه یک مردم او را نپذیرفته باشند حکومتش حقانیت ندارد. نتیجه چنین نظریه ای این می باشد که حکومت اسلامی هر چند سال یک بار بایستی برای اصل خود رفراندوم کند تا ببیند آیا نصف بعلاوه یک را دارد یا خیر. نتیجه دوم نیز این است که مردم در حقانیت بخشی به حکومت با خدا شریک هستند.

5- مشروعیت تشریعی الهی :

این نظریه امام خمینی و اکثر فقهاء مطرح طول تاریخ تشیع است که معتقدند: خدا حاکم مورد نظر خود را به اسم یا مشخصات به مردم معرفی کرده است و برمردم واجب است که از او تبعیت داشته باشند. بر اساس این نظریه خداوند خود حقانیت را به حاکم یا حکومت می بخشد ومردم فقط فعلیت بخشده به حکومت می باشند و در حقانیت بخشی به حکومت هیچ نقشی ندارند. در نتیجه حاکم و حکومت برای حقانیت نیازی به نصف بعلاوه یک مردم ندارد و لازم هم نیست که هر چند سال یکبار برای اصل حکومت رفراندوم کند.

بر این اساس اکثر فقهاء تاریخ تشیع معتقدند که مشروعیت حکومت و حاکم اسلامی با انتصاب الهی است و نه انتخاب مردمی. اگر چه انتخاب مردمی در تحقق حکومت اسلامی یک نقش اساسی دارد.

پیروان این نظریه معتقدند که وقتی پیامبر که منصوب خدا است و براساس رای خود نظری نمی دهد و هر آنچه می گوید وحی الهی است( و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی ) پس وقتی فرمود: فقهاء جانشینان من هستند. پس فقیه منصوب خداوند است و حقانیت خود را از او می گیرد.

----------------------------------------------

1. یکی از مکاتب کلامی اهل سنت است که اکثریت اهل سنت امروزه از این مکتب پیروی دارند.

نظرات 8 + ارسال نظر
محمد رودسرابی یکشنبه 6 تیر 1389 ساعت 14:37

فقیه منصوب خداوند است
جوک جالبی بود

پرویزی IT یکشنبه 6 تیر 1389 ساعت 23:18

بنده یک سوال خصوصی دارم از شما
تا جایی که میدانم ملبس هستید به جامه روحانیت . آیا به عنوان روحانی وظیفه ای غیر از دفاع تئوریک از ولایت فقیه و تبیین و بسط این نظریه ندارید ؟
یک سوال عمومی هم دارم
فکر نمی کنید همین که فقط خود شما ناچارید شبانه روز این مقوله را توجیه کنید ، خود نشان از ضعف منطق و استدلال شماست ؟

یکی می گفت ما 20 میلیون رای هم بیاریم باید از اصل ولایت فقیه دفاع کنیم 24 میلیون هم باشه دوباره باز بعد 30 سال از گذشت این نظام از ولایت فقیه دفاع کنیم

موضوع اصلی ولایت فقیه نیست یک عده اقلیت قائل به پذیرش رای اکثریت نیستند

بحث عدم احترام به مردم سالاری وحقوق و رای این ملته

مقداد سه‌شنبه 8 تیر 1389 ساعت 09:18

سلام
==
اقای احمدی همون طور که من تو اون ÷یغام شخصی بهتون گفتم هیچ وقت قصد اهانت به شما رو نداشتم .نه شما و نه هیچ کس دیگه..درست است که گاهی عصبی می شوم و از کلمات تندی استفاده می کنم ولی دوست دارم شما از آن ناراحت نشوید و آن را از چشم برادری ببینید که قصد اهانت ندارد.زبانش کمی تند است.

ایرانی سه‌شنبه 8 تیر 1389 ساعت 12:26

شما یک دکتر برو.

بهش می گم

تقدسی سه‌شنبه 8 تیر 1389 ساعت 17:54

اکثر نظراتی که داده شده، من رو یاد آیه 13 سوره بقره انداخت.

اینکه فقها باید منصوب عام خداوند باشند یک چیز کاملا منطقی است. چون ان الحکم الا لله و هیچکس جز خداوند حق حاکمیت نداره مگر کسی که از او اجازه داشته باشه.

اگه کسی فقهای واجد شرایط را منصوب عام خداوند برای حکومت نداند، پس به ناچار باید منتخب اکثریت نسبی مردم یا هر انسان دیگری که به زعم خودش صالح برای حکومت میداند (حتی یک انسان نادان) رو به عنوان منصوب خداوند برای حکومت بداند که این لطیفه خیلی خنده دارتره.

ما افتخار میکنیم که عقیدمون آنقدر منطقی است که مخالفانش به جای جواب دادن، مجبور میشوند به مسخره کردن و طفره رفتن رو بیارند.

موفق باشید

متشکر

پرویزی IT پنج‌شنبه 10 تیر 1389 ساعت 00:34

اولا اینکه چه کسی میگفت خیلی مهم است
دوما آن یک نفر هیچ چیز دیگری برای دفاع کردن نداشت ؟
سوما بر فرض هم که ۲۴ میلیون رای داشتید . تکلیف آن ۱۴ میلیونی که نداشتید چه می شود ؟
چهارما اول انقلاب پشتیبانی از ولایت فقیه ۹۸ درصدی بود امروز ۶۸ درصدی ( البته با فرض بر حقانیت شما ) اگر این شیوه دفاع کردنتان جواب میداد ۹۸ به ۶۸ نمی رسید .
پنجما گیریم که اقلیت راضی به پذیرش رای اکثریت نیست . به هر حال دموکراسی به معنی سرکوب اقلیت توسط اکثریت نیست . اقلیت هم در ابراز عقیده و نظر آزادند و همینطور حق دارند به اکثریت تبدیل شوند . نه اینکه عده ای به بهانه اکثریت بودن تمام رسانه ها و مجراهای اطلاع رسانی آنان را ببندند .
ششما کاملا موافقم بحث سر احترام به رای ملته
هفتما اینها که گفتید چه ربطی به سوال من داشت ؟

مقداد جمعه 11 تیر 1389 ساعت 02:21

جناب پرویزی شما فقط درصد رای احمدی نژاد را پشتیبانی از ولایت فقیه به شمار میآورید چرا؟
==
جالب است یک زمانی سال 85 بود فکر کنم یکی از سران اصلاحات می گفت وقتی می توانم بگویم در این مملکت آزادی وجود دارد که بعد از این جلسه مرا داخل گونی به مکان نامعلوم نبرند و بعد از هر جلسه این حرف را می زد! و گونی در کار نبود
او همچنان در حال گشت و گذار است و همچنان با همین استدلال اعتقاد دارد ازادی بیان ندارد!
قضیه ماست
در همین وبلاگ هر چه می خواهیم می گوییم ولی باز می گوییم تشنه ازادی بیانیم!

پرویزی IT جمعه 11 تیر 1389 ساعت 14:21

حضرت آقای کریمی تو رو خدا اینقدر ژست نگیرید . مغلطه می کنید چون خود بهتر از هرکسی می دانید که من خوشبینانه ترین صورت ادعای آقای احمدی نژاد را فرض گرفتم . ولی اگر نمیدانید خدمتتان عرض میکنم که خیر بنده رای احمدی نژاد را رای به ولایت فقیه نمیدانم . سر این موضوع هم بخوام بحث کنم با شما و شرح مفصل بدهم مثنوی ده من کاغذ می شود .
در ضمن بیان عقاید در یک وبلاگ دانشجویی فیلتر شده با کلی استرس و مماشات و خود سانسوری به معنای آزادی بیان نیست .
و نکته آخر ، نکته اولیست که به آقای احمدی گوشزد کردم . اینکه آن یک نفر کیست خیلی مهم است .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد