آیا اختیارات بسیار زیاد و مطلق باعث فسادپذیری ولیفقیه نمیشود؟ و آیا نظارت بر ولیفقیه نباید متناسب با اختیاراتش، زیاد و جدی باشد؟
اصولا قدرت، زیاد یا کم آن، فساد آور است. اما مکانیزمهائی که نظام سیاسی اسلام برای کنترل آن پیشنهاد و اعمال می کند از مکانیزمهای همه مکاتب و نظامها کارآمدتر و بهتر است.
رئیسجمهور آمریکا در آنجا هم رهبر است و اختیارات رهبران را دارد و هم رئیس قوه مجریه است و هم معاون وی رئیس مجلس سنا میباشد
اما مکانیزمها:1- رهبرغیر معصوم جامعه باید از میان کسانی انتخاب شود که خداترستر و آخرتبین تر از سایر مردم باشند. این خصوصیت او را از ارتکاب اعمال خلاف، آنجائی که دور از چشم مردم و ناظران میباشد، باز میدارد.
2- چنین رهبری باید قبلا آزمایش خود را پس داده باشد و ضمن آنکه از همگنان برتر میباشد در این زمینه حسن شهرت هم داشته باشد.
3- اگر چه فقیه حاکم در نظام سیاسی اسلام در پرتو ولایت مطلقه (به آن تعریفی که در سؤالات قبل گفته شد و نه هرتعریفی) اختیارات وسیعی دارد، اما پایهگذاران قانون اساسی ما برای محدود کردن قدرت وی اختیارات او را میان مردم، رئیسجمهور و خود رهبری تقسیم نمودهاند. درصورتی که رئیسجمهور آمریکا در آنجا هم رهبر است و اختیارات رهبران را دارد و هم رئیس قوه مجریه است و هم معاون وی رئیسمجلس سنا میباشد.
4- در جمهوری اسلامی ایران مجلس خبرگان رهبری مکانیزم خوبی برای نظارت بر رهبری است. اما مکتب سیاسی اسلام این مکانیزم را کافی نمیداند بلکه به مردم و به ویژه نخبگان مردم دستور میدهد که به صورت گسترده و همه جانبه بر رهبر جامعه نظارت داشته باشند و اگرچه حق واگذاری این تکلیف به دیگران را دارند اما دیگران اگر این تکلیف را خوب انجام ندادند از گردن خود مردم ساقط نمیشود.
اگر خبرگان در تعیین مصداق ولیفقیه اشتباه کردند، تکلیف چیست؟
پاسخ این سؤال از سؤال عزل ولی فقیه مشخص می شود. در آنجا گفته شد که اگر معلوم شود رهبرمنتخب از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است به وسیله خبرگان از کار برکنار خواهد شد.
پاسخ به این اظهارنظر | نقل قول 30 156
247213 | سوال شماره 9 - اختیارات خبرگان و عزل رهبری |2009-11-04 22:02:41| - [moderator2]