KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

اعتقاد به ظهور ِ‌ منجی، یک اعتقاد ِ خرافی است...._+

شیعه معتقد به وجود منجی آخرالزمان است، مسیحیت نیز، در زرتشت هم داریم چنین اعتقادی را و در خیلی از ادیان الهی دیگر!

یک اعتقاد عمومی و سابقه دار در بین ملل دنیا!

چیزی شبیه به اعتقاد به منجی های سوپرمنی یا فرابشری، شخصیت های خاصی چون رستم، زورو، رابین هود، بت من، مرد عنکبوتی و...


مردم دوست دارند باور به وجود سوپرمن ها را، زمانی چنینی باوری به آنها دست می دهد که تصور میکنند حل مشکلات بشری توسط بشر ممکن نبوده و یک انسان فرابشری برای حل مشکلات نیاز است، این احساس امید، این باورها و فرهنگ ها برخواسته از ناامیدی های بشر نسبت به توانایی های خویشتن است!


اعتقاد به منجی ِ آخرالزمان هم می تواند به نوعی برخواسته از ناامیدی ها و یاس های بشر در طول تاریخ باشد، احتمالا چون بشریت نتوانسته به خواسته هایش برسد، این باور را در خود ایجاد کرده که روزگاری یک مرد ِفرابشری ظهور خواهد کرد که به تمام دست نیافتی های بشری دست خواهد یافت!


فارغ از آنکه این اعتقاد یک خرافه است یا یک حقیقت انکارناپذیر باید بررسی نمود که وجود این اعتقاد پایدار و قدیمی برای بشر سومند بوده است یا خیر؟


مهمترین مبحثی که از اعتقاد به منجی آخرالزمان استخراج می شود، بحث ِ‌ انتظار است، اینکه این اعتقاد سودمند بوده یا خیر، صرفا به نوع انتظار و فرهنگ انتظار بستگی دارد!


اگر انتظار  ِ‌ برای ظهور یک منجی و دادگر از روی ناامیدی به توانایی های بشری،‌ تنبلی و سستی باشد، این انتظار یک انتظار مخرب و اعتقاد به ظهور ِ‌ منجی یک اعتقاد ِ خرافی است،‌ چراکه از سستی، بی تحرکی و بی تفاوتی نسبت به مشکلات بشر، آنچه حاصل می شود ظالم  ِ‌ آخرالزمان است نه منجی آخرالزمان!


اما چنانچه این انتظار نه تنها نقیض ِ‌ توانایی های بشری در مدیریت مشکلات دنیا نبوده بلکه مایه ی بالفعل نمودن ِ توانایی های بالقوه در مسیر نیل به مقصود و زمینه سازی برای ظهور منجی باشد، یک اعتقاد مثبت برای تمام بشریت است!


مهم نیست آخرش چه می شود، منجی می آید یا نه، مهم نوع ِ انتظار ‍‍‌ِ‌ منجی است، اگر ملتی باور داشته باشد که ظهور منجی بسته به زمینه سازی ها بوده و برای ایجاد این زمینه به اصلاح جامعه اهتمام ورزیده برای توسعه ی عدالت بکوشد، به یقین زمینه سازی هایش برای دستیابی به منجی، موجب ایجاد یک منجی خواهد شد، منجی را باید ساخت، نه آنکه بر سر راهش نشست!


مگر می شود که بشر برای ساختن ِ‌ یک منجی تلاش نموده و به آن دست نیابد؟۱


اگر منجی آخرالزمان، آمدنی باشد، روزی خواهد آمد، که مردم به جای خواندن اشعاری چون "درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود" و یا "شاید این جمعه بیاید، شاید" فریاد زنند که"باید این جمعه بیاید،‌ باید"

و این باید گفتن ها مستلزم آن است که هر فرد در گام نخست، منجی ِ‌ دنیای ِ‌ درون خویش باشد!


۱- اگر فکر می کنید که موفق می شوید یا شکست می خورید، در هر دو صورت درست فکر کرده اید. آنتونی رابینز

نظرات 21 + ارسال نظر
سابین پنج‌شنبه 27 خرداد 1389 ساعت 00:29

کاملا با جمله ی آخر موافقم...
انسان عقل و اندیشه دارد و با توجه به آن رفتارش را می سازد و رفتارش، لحظه هایش و لحظه هایش روزهایش را...!

امروز دیگه اون زمانی نیست که بشینی و انتظار فرج رو بکشی! اگه دست روی دست بذاری و منتظر کسی بشینی تا اون گره از کارت وا کنه هزاران پله از غافله عقبی!

من با اینکه خودم اصلا این چیزها رو قبول ندارم،اما وجودشون رو توی یک دوران لازم می دونستم چون این چیزها یک جورایی داشت زمانه رو به اندازه ی درکشون تشریح می کرد..
اما متاسفانه نسل قبل ما کاملا با این چیزها خو گرفتن..همانطور که پدربزرگم تعریف می کرد اون موقع خونواده ها به بچه نهار نمی دادند تا نمازش رو نخونه!
و اینها از عادت مردم که همیشه گفته ها رو از نظر شرعی قبول کنند به نوعی سوءاستفاده کردن..بدونن که الان رو دیگه با دوران صفویه و همین چند سال پیش هم نمیشه مقایسه کرد تا با همون ترفند های قدیمی همه چی رو بشه تحمیل کرد!

محمد رشیدی - فناوری بی اطلاعات! پنج‌شنبه 27 خرداد 1389 ساعت 01:06 http://www.ksna.ir

"و این باید گفتن ها مستلزم آن است که هر فرد در گام نخست، منجی ِ‌ دنیای ِ‌ درون خویش باشد!"


خدا خیرت بده! والا ما هم همین رو میگیم!


اینکه بشینیم و گریه کنان فریاد بکشیم آقا بیا ... اینا کاری رو از پیش نمیبره! ما باید خودمون گام برداریم! خودمون اقدام به درستی کنیم!


خدا خیرت بده مهندس..


یا حق(!) !

مقداد پنج‌شنبه 27 خرداد 1389 ساعت 01:45

بخشی از مطلبتان هملنند مسائلی است که پیشتر در مطلبی با عنوان امام زمان:اسپایدرمنیسم عوام و اوتوریتاریانیسم خواص بیان کردم

اعتقاد به نبرد نهایی خیر و شر منجی گرایی در تمام ادیان وجود دارد.این گزاره به تعبیر ملکیان گزاره ای خردگریز است یعنی دلیلی برای آن نداریم ولی به ما آرامش می دهد.
وقتی نیچه حقیقت را دروغ های سودمند می داند پس این موضوع را هم می توان بخشی از حقیقت دانست.مهندسی معکوس مضحکی است می دانم!
اما منجی گرایی در اسلام فرقی دارد با بقیه ادیان.در اسلام منجی گرایی تنها آرامش بخش عوام نیست.روی دیگر سکه استفاده سیاسی از این موضوع است
تئوری ولایت فقیه بر این پایه استوار است که امام زمانی هست که حکومت حق اوست.اما الان غائب است پس باید جانشینانش یعنی فقها به حکومت برسند.
بر این اساس حکومتفقها شکل گرفته.پس اگر ثابت کنیم که امام زمانی نیست ئیگر دلیلی برای حکومت فقها وجود ندارد و جکهوری اسلامی پایه های ایدئولوژیکش از هم می پاشد
شخصا منجی گرایی را مانند اکثریت گزاره های ادیان چرندی بیش نمی دانم که زاییده ذهن تنبل و آرمان خواه عامه است.از هالیوود پرستان گرفته تا سنتی های ضد غرب همه دنبال ظهور ابرمردشان هستند
اما موضوع این است که عامه مردم دوست ندارند عدم وجود امام زمان را بپذیرند.وظیفه روشنکفر اینجا چیست؟
روشن کردن حقیقت یا به خاطر آرامش ذهنی مردم،پوشاندن حقیقت؟
گنجی اولی را انتخاب کرد و از همه فحش خورد.من نیز اولی را انتخاب می کنم.
اثبات عدم وجود امام زمان اولین راه مقابل فکری با ولی جائر است.
البته این موضوع در مورد اسلام آسان تر است چون اسلام در مورد منجی اش باورهای مسخره زیادتری دارد.
انتقام گرفتن از قاتلان خاندانش،رجعت،مبارزه با شمشیبر اسطوره ای اش حتی به درد ساختن انیمیشین برای گروه سنی الف هم نمی خورد

دوست گرامی!

ولایت برخواسته از اسلام است اما تئوری ولایت فقیه صرفا نظریه ای منسوب به چند مرجع تقلید است،‌ همین!
نظر مراجع تقلید هرچند محترم است اما این نظریات جزئی از اسلام نمی شوند، اسلام یک دین الهی است حال آنکه نظریه های موجود، نظریاتی برخواسته از تحلیل و استدلال بشر است!

ضمن آنکه استدلال هایی که برای تشریح نظریه ولایت فقیه بیان می شوند به قدری ضعیف اند که شاید بتوان از همان احادیثی که ولایت فقیه را بیرون آورده اند، عکس ولایت فقیه را نیز تشریح نمود....

---------------------------------------------------------

برخی از روایت های اسلامی دست خورده هستند، برخی کاملا جعلی هستند‌، طبیعی است که روایات معجولی نیز در دل روایات اصیل اسلامی باشند، البته اینطور نیست که هر چه تصورش برای ما سخت است، حقیقت نباشد!

---------------------------------------------------------

ممنون از نظرت!
پیروز و پایدار باشی!

محمدحسین باقری پنج‌شنبه 27 خرداد 1389 ساعت 02:36

شاید این جمعه بیاید شاید از اونجا نشات میگیره که بشر تلاش های بسیاری دست میزنه و همیشه بشر در تلاش هم بوده اما بعضی موفقیت ها بعدا مشخص میشه خیلی هم موفقیت نبوده اونجا میشه که بشر به خودش میگه کاش این منجی الآن بود


به نظر من بحث منجی انقدر ساده نمیشه نگاه کرد

میگن اتفاقاتی در آخرالزمان رخ میده تا بشر احساس بکنه چقدر کمبود وجود داره براش و بفهمه یه نفر باید بیاد تا جهان رو نجات بده حتی تا اونجا جن ها از نوع کافران که ما به اون ها شیاطین میگیم توانایی این رو پیدا میکنند که به بشر حمله هم بکنند


اصلا در دین ما اینکه امام زمان به غیبت رفت به علت ناسپاسی بشر در قبال نعمتی بود که داشته و خداوند این نعمت رو گرفته تا قدر نعمت رو بدونه


در کل با احترام به نظر من مطلب شما کمکی در زمینه منجی نمیکنه

اما اینکه یه فرد منطقی مثل شما این طوری روی منجی فکر میکنه جای بسی خوشحالی داره

دوست گرامی!

منظور از آوردن مصرعی از شعر مشهور مرحوم آغاسی پیرامون ظهور، نقد این شعر نبود، بلکه نقد تفکر یاس آور مردم و احساس بی نقش و بی تاثیر بودن در مورد ظهور بود!

ممنون از لطفی که به بنده داری!
پیروز و پایدار باشی!

سید حسین هاشمی پنج‌شنبه 27 خرداد 1389 ساعت 07:47

نقد خوبی بود بر شیوه‌ی انتظار

متاسفانه سیر انتظار هم بر همان مسیری رفت که ما بقی اعتقاد سازی ها رفت
که در نهادشان، قیّم انگاشتن یک فرد، یک دسته و یک قشر خشکیده است.
نیاز به بازسازی و باز چیدن این فرهنگ مدتهاست حس می شود.

در کتابهای درسی قصد تزریق چیزی را دارند که حس می کنید عملا درست در حال ترویج عکس آن هستند
تصویری می سازند از منتظر واقعی و دوستدار واقعی و مسلمان واقعی، و حتی در کلام هم شاید تکرارش کنند که مثلا نشانه ی مسلمانی این نیست و این هست
و عملا ترویج بت پرستی می کنند
متنی می نوشتم مدتی قبل با این مضمون که «لا اله الا الله می گویند و خدایی می کنند!»

و البته این هم به تمایل به «خوش شعار» بودن بر می گردد!

اگر گوشی بود، شاید از ما این فریادها را می شنید که:
هرچند کتابها نوشتید از «منتظر واقعی» و «احوال مومن در عصر غیبت»، اما ،
از این انتظاری که شما ترویج می کنید منجی بیرون نخواهد آمد

هرچند چشمی هم نیست که واقعیت را از جامعه رصد کند.


اینهم گواهی‌ست بر اینکه سالهاست، تشیع صفوی ترویج می شود، نه تشیع علوی.

سخن بسیار است

ممنون حمید عزیز

نازنین دلارام پنج‌شنبه 27 خرداد 1389 ساعت 11:43

ببینم یعنی اینجا هیشکی مسلمون نیست؟!
نه یه سوال دیگه.اینجا کسی خدا رو قبول داره؟!
آخه اعتقادات نه این دین بلکه اعتقادات تمام ادیان الهی داره به سخره گرفته میشه و همه هم دارن تایید میکنن

دوست گرامی!

شما از کدام جمله برداشت نموده اید که بنده قصد تمسخر اعتقادات اسلامی و یا غیراسلامی را داشته ام؟

ممنون از نقد شما و به امید شفاف شدن این نقد!
پیروز و پایدار باشید!

نازنین دلارام پنج‌شنبه 27 خرداد 1389 ساعت 11:48

بی اعتقادی انسان رو به بی هویتی میکشونه.
کسی که هویتی برای خودش نداشته باشه پایان زندگی رو برای خودش پایان همه چیز می دونه.
همه چیزو تو همین چند سالی که تو این دنیاست خلاصه میبینه.
اگه به اهداف خودش در این زندگی برسه دلیلی برای ادامه زندگی نمیبینه.و پایان همچین موجوداتی خیلی تلخ

یک مرد پنج‌شنبه 27 خرداد 1389 ساعت 16:26

دوست گرامی یعنی به نظر شما گفته های قرآن و انجیل و تورات و زبور و ... و اندیشه ای افراد کوته فکری چون سای بابا و پروفسور تورنت و... و میلیاردها عالم گذشته و حال با این پست قابل نقض خواهند بود؟ یعنی به نظر شما تاریخ در مورد غیبت کبری و صغری و حوادث قبل و بعد از آن دروغ می گوید؟ فکر نمیکنم نقض بحث به این گستردگی (مهدویت و ظهور ) از عهده حرف های غیر علمی و بدون ادله منطقی این پست برآید.

دوست عزیزم!

تایئد عده ی بسیاری از علما و حکما دلیلی کافی نیست برای اثبات یک مساله،‌ هر باطلی با هر عظمت ظاهری ای که داشته باشد با یک استدلال قابل رد است!

البته بنده در این متن اعتقاد به وجود منجی آخرالزمان را رد نکرده ام، بلکه صرفا این مساله را بررسی کرده ام!

آنچه قرآن می گوید را باور دارم...
تصور میکنم به خواندن ِ‌ عنوان بسنده کرده و متن را تا انتها مطالعه نکرده ای!

ممنون از نظرت!
پیروز و پایدار باشی!

حمید توکلی پنج‌شنبه 27 خرداد 1389 ساعت 16:42

حتی اگر بتوان وجود منجی را از دید منطق و به روش استدلال نقض کرد، بنده قلبا معتقد به وجود منجی هستم...

محمدحسین باقری پنج‌شنبه 27 خرداد 1389 ساعت 16:52

منم نخواستم شعر مرحوم آغاسی رو نقد بکنم به طور اتفاقی توی جملاتم از این مصرع استفاده کردم همون طور که شما اتفاقی استفاده کردی

نمیدونم چه عادت بدیه تا یه نفر میخواد از روش منطقی دین رو بررسی کنه و برای روشن تر کردن خودش عقاید خودش رو بیان میکنه تا دیگران بهش کمک کنند دیگران به جای کمک به طرف میگن کفر میگی

نازنین دلارام پنج‌شنبه 27 خرداد 1389 ساعت 17:02

آخه اعتقادات نه این دین بلکه اعتقادات تمام ادیان الهی داره به سخره گرفته میشه و همه هم دارن تایید میکنن::
-------------------------------------------------
چیزی شبیه به اعتقاد به منجی های سوپرمنی یا فرابشری...
ن باورها و فرهنگ ها برخواسته از ناامیدی های بشر نسبت به توانایی های خویشتن است!
اعتقاد به منجی ِ آخرالزمان هم می تواند به نوعی برخواسته از ناامیدی ها و یاس های بشر در طول تاریخ باشد، احتمالا چون بشریت نتوانسته به خواسته هایش برسد، این باور را در خود ایجاد کرده که روزگاری یک مرد ِفرابشری ظهور خواهد کرد که به تمام دست نیافتی های بشری دست خواهد یافت!
(برداشتم اینه که این اعتقاد ضمینه بشری و غیر الهی داره که زادهی دست سوپرمن خواهان است)

--------------------------------------------------
--------------------------------------------------
امروز دیگه اون زمانی نیست که بشینی و انتظار فرج رو بکشی! اگه دست روی دست بذاری و منتظر کسی بشینی تا اون گره از کارت وا کنه هزاران پله از غافله عقبی!
دونن که الان رو دیگه با دوران صفویه و همین چند سال پیش هم نمیشه مقایسه کرد تا با همون ترفند های قدیمی همه چی رو بشه تحمیل کرد!
--------------------------------------
اینکه بشینیم و گریه کنان فریاد بکشیم آقا بیا ... اینا کاری رو از پیش نمیبره! ما باید خودمون گام برداریم! خودمون اقدام به درستی کنیم!
-------------------------------------------
قتی نیچه حقیقت را دروغ های سودمند می داند پس این موضوع را هم می توان بخشی از حقیقت دانست.مهندسی معکوس مضحکی است می دانم!
-----------------------------------------------
شخصا منجی گرایی را مانند اکثریت گزاره های ادیان چرندی بیش نمی دانم که زاییده ذهن تنبل و آرمان خواه عامه است
-------------------------------------------------
و عملا ترویج بت پرستی می کنند
----------------------------------------------
حتی اگر بتوان وجود منجی را از دید منطق و به روش استدلال نقض کرد، بنده قلبا معتقد به وجود منجی هستم...
داگه منتظر بودید که همچنین بستری برای مخالفان مهدویت ایجاد نمی کردید.

دوست گرامی!

اگر توجه کرده باشید وقتی در مورد سوپرمن صحبت شده در جمله اثری از احتمالات نیست اما وقتی در مورد منجی صحبت شده واژه هایی چون "می تواند" و "احتمالا" به مخاطب القاء می کند که نویسنده در مورد احتمالات صحبت می کند!

و بعد بحث را عوض کرده و می گوید "مهم نیست آخرش چه می شود، منجی می آید یا نه" وقتی مهم نیست پس اثبات آنکه هست یا نه مهم نیست، مهم نوع انتظار است! اگر نوع انتظار مثبت باشد، این اعتقاد مثبت است و اگر نباشد این اعتقاد منفی است!
اگر اعتقادی برای بشر سودمند باشد، حتی اگر واقعی نباشد قابلیت واقعی شدن را پیدا می کند، مثلا اگر قراری بر آمدن منجی نباشد انتظار مثبت موجب تولید ِ‌ منجی می شود!

- یکی از برداشت های مخاطب از این متن می تواند آن باشد که اگر نمی توانی از فرهنگ انتظار در راستای اصلاح جامعه قدم برداری، منتظر نباشی بهتر است! همان بهتر که فکر کنی این اعتقاد خرافه است! شاید در اینصورت کمی به توانایی های خودت تکیه زنی!

- دیگر برداشت آنکه عشق و میل شما به امام زمان(عج)، میل داشتن به شخصیت و خود ِ آن حضرت نیست، شما مایل به آن حضرت نیستی صرفا از روی تنبلی دوس داری بیاید و کارهایت را انجام دهد، همین!

ممنون از نظر و انتقاد خوبتون!
پیروز و پایدار باشید!

حوریه جعفری - کامپیوتر پنج‌شنبه 27 خرداد 1389 ساعت 20:45

اگر اشتباه نکنم منظورتان از این متن بیشتر نقد و بررسی نوع انتظار بشر است تا وجود ِ خود منجی!

معتقدم تصویری که خود ِ اسلام (شیعه) از انتظار و منجی ارائه داده متفاوت است است از چیزی که در جامعه هر صبح جمعه میبینیم!

خیلی ها را می شناسم که معتقدم کاستی ها را کسی دیگر پر باید بیاید و رفع کند و اینگونه خود را کنار می کشند. - چند وقت پیش با یک نفر داشتیم صحبت میکردیم در مورد وضعیت جامعه و کشور و .... ، در آخر گفت: " ما که کاری از دستمون بر نمیاد، ان شالله خود ِ امام بیاد همه چیز رو درست کنه!!"

این نوع انتظار که بنشینی کنار و منتظر باشی کسی بیاید و همه چیز را درست کند و دنیا را "او" تغییر دهد اصلا مغایر با همه دستورات اسلام است. دینی که فرد را از جامعه جدا نمی داند. نکوهش میکند رکود را. تاکید دارد به حرکت! .....

ممنون از متن خوبتون!

داداش پنج‌شنبه 27 خرداد 1389 ساعت 21:27

حمید توکلی تو بازم به مخت فشار اوردی؟

:دی!
ممنون از نظرت!
پیروز و پایدار باشی!

رویا خدابخش پنج‌شنبه 27 خرداد 1389 ساعت 23:29

خیلی خوب بود! جای تفکر داره!!

این روزها منجی برای خیلی ها بهانه ای برای تنبلی شده! مفید یا مضر بودن این مسئله ی "انتظار" به خودمون بر میگرده!

مرسی!! !

مقداد جمعه 28 خرداد 1389 ساعت 01:09

یعنی به نظر شما می توان با پذیرفتن وجود امام زامن نظریه ولایت فقیه را رد کرد؟

فکر نمی کنم
وارد شدن به بحث های روایی دامی است که فقها خیلی دوست دارند روشنفکران را بدان بیندازند
در حالیکه اکثر روشنفکران به عقل مستقل از وحی باور دارند

تصورم آن است که می توان!
ممنون از نظرت!
پیروز و پایدار باشی!

حمیده احمدی جمعه 28 خرداد 1389 ساعت 01:43

4 دفعه اومدم این متن را بخونم همش هسش نبود
فکر کنم اثر درس خودن حسه چیز دیگه خودن از کله آدم می پره
حالا انشاءالله دفعه دیگه که اومدم حسش باشه بخونمش

حمیده احمدی جمعه 28 خرداد 1389 ساعت 01:44

در خط اول حسش درست است
فکر کنم اینم اثر درس خوندن بودش

حمیده احمدی جمعه 28 خرداد 1389 ساعت 01:45


در خط دوم هم درس خوندن درست است

:دی! :پی!

ممنون از نظرتون!
پیروز و پایدار باشید!

تقدسی جمعه 28 خرداد 1389 ساعت 08:37

حمید توکلی: "ولایت برخواسته از اسلام است اما تئوری ولایت فقیه صرفا نظریه ای منسوب به چند مرجع تقلید است،‌ همین!
نظر مراجع تقلید هرچند محترم است اما این نظریات جزئی از اسلام نمی شوند، اسلام یک دین الهی است حال آنکه نظریه های موجود، نظریاتی برخواسته از تحلیل و استدلال بشر است!

ضمن آنکه استدلال هایی که برای تشریح نظریه ولایت فقیه بیان می شوند به قدری ضعیف اند که شاید بتوان از همان احادیثی که ولایت فقیه را بیرون آورده اند، عکس ولایت فقیه را نیز تشریح نمود...."

جناب توکلی! تئوری ولایت فقیه از مسلمات فقه شیعه است. اگر هم اختلافی بین علما هست بحث بر سر مقیده یا مطلقه بودن آن است و آن بحث هم بر سر این موضوع هست که آیا صرفا از روایات میشه مطلقه بودن آن را اثبات کرد یا خیر. وگرنه ترجیح حکومت یک فقیه عادل اسلام شناس بر افراد دیگر چیزی بدیهی است که به قول امام خمینی "تصور ولایت فقیه باعث تصدیق آن میشود" و همه علما آن را بدون شک قبول دارند و مثل موضوع مرجع تقلید یک امر عقلی است که ما در مسائل اجتماعی و سیاسی از ولایت فقیه باید اطاعت کنیم که این امر (حکومت) نیز مستلزم مطلقه بودن آن است.
از ظاهر جمله شما که گفتید: "استدلال هایی که برای تشریح نظریه ولایت فقیه بیان می شوند به قدری ضعیف اند که شاید بتوان از همان احادیثی که ولایت فقیه را بیرون آورده اند، عکس ولایت فقیه را نیز تشریح نمود...."، برمیاد که احتمالا شما مطالعه ای در این زمینه نداشتید و صرفا از افرادی بدون اطلاع این موضوع رو شنیدید وگرنه اینطور سطحی و دور از واقعیت صحبت کردن از شما بعیده.

سلام مهدی جان!
اگر این متن مفید نباشد، همین که بعد از مدت ها نظر دوستی چون مهدی تقدسی را جذب کرده، سودمند شده است!

"همه علما آن را بدون شک قبول دارند" ظاهرا این موضوع خیلی بدیهی است، اما آیا این بداهت از آنجا ریشه نگرفته که علمای محترم حکومت را از آن ِ‌ خویشتن یا یکی از همنوعانشان نمایند؟

بنده مطالعه ای در زمینه ی ولایت فقیه نداشته ام، اما شنیده ام یکی از روایاتی که برای اثبات مرجعیت و ولایت فقیه از آن خیلی استفاده می کنند، آن حدیثی است از بقیه الله(عج) که در آن اشاره می کند که به راویان حدیث ما رجوع کنید، از همین حدیث است که می توان مسائل متفاوتی را برداشت کرد!

ممنون از نظرت!
پیروز و پایدار باشی!

یادآوری جمعه 28 خرداد 1389 ساعت 10:30 http://blog.kntoosi.net/author/260853429604177/

لطفا "نازنین دلارام" را با "نازنین دلام" اشتباه نگیرید.

نازنین دلارام جمعه 28 خرداد 1389 ساعت 11:40

جواب من ا با واج آرایی زیبای همیشه یتان دادید.
بگذریم.بنظرم انتظار یک فرهنگ است مانند عذاداری عاشورا.نمیشه عاشورا را از عذاداری آن تفکیک کرد.
و نمیشه درخواست تعجیل حضور منجی را از انتظار جدا کرد.
ولی مخالف این هستم که انتظار انسان را به تنبلی بکشاند. هدف این پست را تخریب میبینم نه نقد و بررسی انتظار.از عنوانش میشه این موضوع را فهمید.
اگر اشتباه میکنم بگید.
من نازنین دلام نیستم.دلارام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد