KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

من ایرانی هستم! لطفا به من خدمات بدهید!

بروزرسانی شد! چند وقت پیش ، من رو از سایت ODesk پرت کردن بیرون! یعنی نه اجازه ثبت نام مجدد دادن و نه اجازه ورود به حسابم. وقتی پیگیر شدم ، مسئوله پشتیبانیشون با نگرانی جالب توجهی مشکل عدم امکان ورود من به حسابم رو پیگیری میکرد. انگار اونجا نشسته بود تا فقط به مشکل من رسیدگی کنه! بعد از یکی دو ساعت پیگیری و مذاکره و ..... یهو گفت :" آقای رشیدی عزیز ، متأسفانه ما متوجه شدیم شما از ایران هستید و ما به دلیل ممنوعیت های قانونی نمیتونیم به شما اجازه ورود بدیم. و از این بابت متأسفیم."


امروز داشتم با یک شرکت صحبت میکردم تا بتونیم یک سرویس جدیدی رو توی کشور ارائه بدیم. برای مجله علمی کائسنا. بعد از دقیقا 2 ساعت و 15 دقیقه مذاکره ، کلی هزار دلار تخفیف گرفتیم، همه چیز قطعی شد و ... . اما آخرای بحث با خودم گفتم بذار یه سوالی هم درباره ایرن بپرسم. و این جواب رو به من دادند: " آقای رشیدی ، متأسفانه ما اجازه نداریم به کشور شما سرویس ارائه بدیم. خدانگهدار"


چند مدت پیش رفته بودم که توی IBM ، به عنوان دانشجو مشغول کار تحقیقاتی بشم. خیلی تلاش و تحقیق کردم. وقتی که رفتیم توی مرحله ثبت اطلاعات ، دیدم توی فرمش افغانستان ، عراق ... قبرستانهای صحرای آفریقا .... حتی اون پائینای کره زمین که آویزونن تا نیافتن توی فضا! و خلاصه همه جا بود! اما کشور من ، ایران ، توی لیسته محترم نبود! پیگیری کردم ، فرمودند " متأسفانه به ..... " جال اینجا بود که به من پیشنهاد دادن ، از طرفه افغانستان (!) اقدام کنم! چون اونجا دفتر دارن! یعنی خیلی خودمونی بگم ، گفتن افغانی باشی کارت راه میافته!


این موضوع ، هر روز برای من و خیلی از شماها پیش میاد!



و من داشتم به این موضوع فکر میکردم که چه خوب بود اگر .....


ما ایرانی ها سرشار از ایده و هوشیم! اما متأسفانه باید بریم بذاریم دره کوزه ، آبش رو بخوریم! البته اگر آبی در کار باشد!


ضمنا اگر کسی کوزه خوب سراغ داره ما مشتری هستیم! ( با کلی تشکر )



دلم بدجور گرفته!




بروزرسانی:


گویا بازار تکنولوژی چیزه دیگری حکم کرده بود! آخه امروز عصر ( عصر جمعه 20 خرداد 1389 ) ، یهو تلفن همراهم زنگ خورد و حدود یک ساعتی با مدیر فروش همون شرکت ، منظورم مورد دوم هست ، صحبت کردم! گفت برای ما شما مهمی ( آره جونه خودت! ) و ما سرویسمون رو دقیقا بر اساس خواسته شما تحویل میدیم! تازه کلی هم عذرخواهی کرد از اینکه اون مسئول فروششون با من بد برخورد کرده بود! تازه قرار شد دوشنبه هم زنگ بزنه



حالا باید ما چه نتیجه ای بگیریم؟

نظرات 7 + ارسال نظر
حمیده احمدی جمعه 21 خرداد 1389 ساعت 15:05


فقط همین

آره خوب!

رضا خیاط جمعه 21 خرداد 1389 ساعت 15:58

یه معلمی داشتیم میگفت انقد این کارگرای افغانی رو مسخره نکنین یه روز آرزو میکنید کاش توی افغانستان متولد شده بودید !

راست گفتن!

سید صدرا مهدوی جمعه 21 خرداد 1389 ساعت 16:09

یه قفس ساختیم واسه خودمون

م جمعه 21 خرداد 1389 ساعت 17:11

آقای احمدی نژاد میگه این تحریمها برای ما پشیزی نمی ارزد و آنرا باید مثل دستمال مصرف شده ای در زباله دان انداخت.اونوقت ما حتی نمیتونیم یک گوگل کروم داونلود کنیم.

کیناز جمعه 21 خرداد 1389 ساعت 19:42

بنده به ایرانی بودن خودم به طور کامل افتخار می کنم هرچه قدر هم که تلاش کنند ما را تحقیر کنند نخواهند توانست این عزت را از ما بگیرند (عزت یعنی بی نیازی از آنان)
و بنده برای هرچه بیش تر عزتمند شدن ایران تمام تلاشم را به کار خواهم بست

دوست عزیز، من هم یک ایرانی هستم و به ایرانی بودنم افتخار میکنم. برای آبادی کشورم هم هر از هرگونه تلشی دریغ نمیکنم. این متنی رو هم که مطالعه فرمودید ، مضمونش خدای نکرده این نبود که من از ایرانی بودنم ناراحتم یا شرم دارم و ....

بلکه تنها اعتراضی بود که به دلیل فشارهای بسیار زیاد اینگونه بیان شد.

جالبه بدونید که تلاشهای امروز من ، گامی بزرگ در راستای توسعه علمی ایران برمیداره.

ممنونم از اینکه نظرتون رو بیان کردید.

با احترام.

محمدحسین باقری جمعه 21 خرداد 1389 ساعت 20:05

نتیجه اینکه سراغ رو با غین مینویسن مهندس

:)))))

درستش کردم :دی

مرسی از تذکر

نادر کام شنبه 22 خرداد 1389 ساعت 12:16

حالا که چی نتونستی چیزی بگی غلط املایی میگیری بازم به مرام محمد که با ارامش تمام جوابتو داده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد