TIME - Mir-Hossein Mousavi - KNToosi.in

سبز تر از بهار پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 11:41

درود بر سبز های سر فراز
درود بر موسوی
پاینده باد ایران اسلامی

هانیه کرمی پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 11:44

هورا

مهرداد فرهادی - نرم افزار ۸۸ پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 14:06

ایول!!

افسانه . م پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 14:31

سبز یعنی معنی آزادگی ...
همیشه خوش خبر باشی آقا سید

هوداد مسلمی نژاد - کام 88 پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 14:40

ایول
سبز باشید

™ ⑤Д¥ДƝ}{$⑤ پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 14:41

منم رای دادم!

پروفسور رهنورد هم دهم شد.

ماشالا ماشالا بش بگین ماشالا!

محمد صادق پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 15:19 http://gameoflove.blogfa.com

با همه ی اعتراضی که به شرایط حال دارم اما هنوز به موسوی هم علاقه ای ندارم !

شما خیلی اپوزیسیون هستید :دی

یادم بیار ایندفعه که دیدمت یه صحبت مبسوط در این باره داشته باشیم.

حمید توکلی پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 17:25

نمی گویم آمار از واقعیت دور است اما وقتی احتمال تقلب در انتخابات یک کشور با آن همه ناظر هست، چرا احتمال تقلب در یک نشریه مخالف حاکمیت ایران نباشد!

در هر صورت اگر میرحسین محبوب ملت ایران باشد، این آمار و یا نتیجه انتخابات تاثیری در محبوبیت وی نخواهد داشت!

میرحسین مطلوبم در انتخابات پیشین بود اما امروز راه را تند می رود و این شتاب شایسته ی ریاست جمهوری نیست، او می تواند چونان کروبی یک قهرمان مردمی برای اصلاح طلبان باشد اما با وضعیت فعلی برای ریاست جمهوری مناسب نیست!

چراکه صحیح تر آن است که رئیس جمهور ملتی که قسمت عظیمی از آن اصولگرا و قسمتی عظیم دیگری نیز اصلاح طلب هستند، سیاسمتداری میانه رو و اهل اعتدال باشد تا بتواند با اکثریت جامعه ارتباط برقرار کرده و مردم حرفش را بفهمند،‌میرحسین اینگونه بود، اینگونه نماند اما...

=================================

متنی که پیش از نامزدی میرحسین نوشته بودم:

"سید محمد خاتمی شل و مظلوم است، عبدالله نوری مثل احمدی نژاد تند است و ریاست جمهوریش را می توان ریختن بنزین اصلاحات روی آتش اصولگرایان برشمرد، مهدی کروبی اگر رئیس جمهور شود، چونان احمدی نژاد سوژه ی خوبی برای طنزنویسان خواهد بود به خصوص به خاطر رفتارهای غیرقابل پیش بینی اش اما میرحسین موسوی متعادل تر و کارآمد تر به نظر می آید..."
http://blog.kntoosi.com/1387/10/29/post-7889

موفق باشی!

انتخابات مقایسه ایست در شرایط موجود

زهرا.ع پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 17:50

منم همینطور ٬با اینکه از شرایط کنونی شدیدا نا راضی ام وباهمه اعتراضی که به بی عدالتیها٬حق خوریها٬دروغها٬بی لیاقتیها وخیلی چیزای دیگه که اگه بخوام بگم هممون فقط تاسف میخوریمو ٬تاسف میخوریمو٬تاسف٬دارم وبا اینکه معتقدم برای برکندن این ریشه ی ظلمو فسادو ریا باید مبارزه کرد٬نمیدونم چرا هنوز در مورد اقای موسوی سردرگمم٬هنوز نتونستم با خودم کنار بیام.البته اقای موسوی خیلی برام ارزشمنده و ستودنی.شاید باید بیشتر شخصیت ایشونو بشناسم...

در مبارزه ی حقی که اشتباه دارد، و باطلی که می دانیم باطل است، حداقل ش این است که باطل را می شناسیم و این خود به تنهایی مسئولیت ما را برای حفظ سمتی که حتی تا حدی در مورد آن شک داریم بیشتر خواهد کرد.

چون می دانیم با پا پس کشیدن از حمایت همان حق ِ نسبی ، باطل بر همه ی ما چیره خواهد شد

شنیدم می گویند دورانی می رسد که تشخیص حق و باطل سخت می شود.
گویا نزدیک به آن دوره ایم
و از معصومی نقل است که حقیقت همواره برای شیعیانم چون خورشید تابان است

به ندای قلبت گوش کن.

مهرداد فرهادی - نرم افزار ۸۸ پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 17:55

حمید یک مجله غیر دولتی خارجی چه دلیلی داره تقلب کنه ؟!
من بشخصه شاهد بودم که هزاران نفر مشغول تبلیغات اینترنتی و بمب گوگلی برای رای دادن تو این نظر سنجی فعالیت میکردند!!!
زحمت این طرفداران و حامیان رو با یک جمله نمیشه خراب کرد!

مطمن باش اگر همچین کاری نکنند سرشان را از دست میدهند!!
لطفا خودت رو بزار جای کسانی که مانند بقیه نترسیدند و اعتراض کردند. باز هم میای بگی باید با اعتدال بود ؟؟

شاید اینان را نشناسی ولی خیلی های دیگه که در این ۸-۹ ماه آن ها را شناختند که چطوری با ماشین از روی مردم رد میشوند و جوانان را می کشند...
تو اگر حتی یک قدم هم به عقب روی تو را خواهند کشت...
جریان کروبی که همین ۲-۳ماه قبل پیش اومد رو یادتون رفته؟؟ منظورم همون قانونی دونستن احمدی نژاده. یادتونه چگونه بهش حمله شد؟! آن هم نه از طرف سبز ها بلکه از طرف قهوه ای ها...

حالا بازم خودت رو بزار جای میر حسین! بازم میگی باید با اعتدال بود؟!

باید مقاومت کرد...

مهرداد فرهادی - نرم افزار ۸۸ پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 17:58

آدمی عاقله که با شرایط سیاسی مختلف استراتژی سیاسی خودش رو عوض کنه! میر حسین یکی از این آدم هاست...

کروبی هم انسان ستودنی و یکی دیگر از رهبرانه...
ولی چه قبل از انتخابات چه الان همون استراتژی تند و عام خودش رو داره...

هیچکس پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 18:11

واقعا تاثیر گذار بود.
گند زد به آبروی ایران با حماقت هاش /

87 پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 19:34

نه که احمدی نژاد اومد گلستان شد! یکی هم که اعتراض میکنه میشه احم/ق

شما همون هیچکس بمون بجاش ما احم/ق ها بیشماریم

حمید توکلی پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 20:06

مهرداد عزیز!
این روزها رسانه ها چه داخلی باشند و چه خارجی، چه دولتی و چه غیر دولتی به دو دسته تقسیم می شوند:
1 - رسانه هایی که همیشه دروغ می گویند!
2 - رسانه هایی که گاهی راست می گویند تا مردم دروغ هایشان را باور کنند!

دسته ی سومی نیست!

بنده نگفتم که تقلب شده، عرض کردم که احتمال تقلب هست، پذیرفتنی است اگر بگویی احتمالش خیلی خیلی کم است اما نمی توانی بگویی احتمالش 0 است!

================================

حق با توست و صحیح می گویی،‌ ترسو بودن خویش را می پذیرم! درود بر تو!
عدم اعتراض بنده صرفا از روی ترس بود!

================================

دوست گرامی ام!
ظاهرا منظورت از "اینان"، صاحبان قدرت یا اصولگرایان هستند، اینکه آدم میکشند یا هر کار دیگر ارتباطی با بحث ندارد چراکه:
1 - بنده میرحسین را رد نکرده ام، بلکه گفته ام مناسب ریاست جمهوری نیست!
2 - با فرض رد کردن میرحسین، دلیلی ندارد که فکر کنی مخالفانش را تائید نموده ام!

چرا نتوانیم به طور همزمان منتقد دو جریان فکری متفاوت یا متضاد باشیم؟

مثال میزنم: "شیطانی کردن به بهانه ی مخالفت با شیطان هم محکوم است..."
عنوان متنی است که پیرامون توقیف کارگزاران منتشر شد!
http://blog.kntoosi.com/1387/10/12/post-7623

================================

مهرداد جان، دوست عزیزم!
تصور میکنم تعبیر من و تو از اعتدال یکسان نباشد، منظور بنده از اعتدال انجام هر عملی در جایگاه شایسته ی خویش است!
در جریانات بعد از انتخابات نه میرحسین اعتدال پیشه کرد و نه صاحبان قدرت، در این میان نیز هیچکس بیشتر از مردم ضرر نکرد،‌ هرچند اگر قصد میرحسین منافع ملی بوده باشد!

اعتدال را با مقاومت کردن، منتقد بودن و اعتراض کردن مغایرتی نیست!

ممنون از نظر خوبت!
موفق باشی!

مهرداد فرهادی - نرم افزار ۸۸ پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 20:23

منهم نگفتم احتمالش صفره! خودم ۱۰-۱۲ بار رای دادم
منظورم این بود که خود مجله TIME نمیاد همچین کاری کنه! مگذ اینکه مردم بیاد با ۱۰۰تا pr*oxy و VP*N و ... چندبار رای بدن!
که بازم اگه با تعداد رای (یک میلیون و نیم) مقایسه کنی متوجه میشی کسایی مثل من هم نمیتونن زیاد تاثیر گذار باشن!
پس همون حرف من و تو میشه و احتمال تقلب نزدیک به هیچیه! ولی صفر هم نیست
====
منظورم از ترسو مردم و امثال من و شما نیست! بلکه آدم های مثل محسن رضایی هست که با ۴تا تهدید کشید کنار!!!
====
حق با توست.

تو هم موفق باشی

سروش فرنودی پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 22:08

زنده باد میر حسین موسوی و بانوی سبز زهرا رهنورد.
به شخصه میرحسین موسوی را یکی از سیاستمداران موفق معاصر میدانم که شجاعت و ایستادگی اش در مقابل ظلم و ستم ستودنی است.
یا حسین میر حسین

سید حسین هاشمی جمعه 10 اردیبهشت 1389 ساعت 05:26

حمید عزیز
در شرایطی که فضای کشور ، تنها آماده ی پذیرفتن حرفهای موافق است و نفس کشیدن را حتی از منتقدین موافق دریغ می دارند، بی طرفی ، خود طرفداریست
حکایت دم نزدن در مقابل ستمی‌ست که بر ستم دیده می رود

انتقاد از درون بسیار خوب است حتی اگر تیز و برنده باشد. مانند داروییست که منافعش بر عوارضش تقدم دارد، اگر قصد درمان و بهبود در کار باشد.

ولی زمانی که از اطراف با خنجر های آخته به سمت کسی حمله می کنند، انتقادهای پایه ای مانند داروی بیهوشی عمل می کند که اجازه ی دفاع را می گیرد آن هم در مقابل کسانی که با یک قدم عقب رفتن ، قلبت را نشانه خواهند گرفت.

اما باید سنجید شرایط انتقاد و نقد وارده را، و با در نظر گرفتن تمام جوانب، عمل کرد
قطعا تمام اتفاقات مطلوب من نخواهد بود،

مبارزه ی حق و باطل،همیشه به معنای حق بودن صد در صدی حق نیست
___
شخصا کم انتقاد نداشتم و مطرح هم کردم با افرادی که می توانستند منتقل کنند.

اصلا بزرگترین تفاوت این دو جبهه ، وجود نقد از درون است که در این سمت تا حدودی پذیرفته شده ست و در آن سمت با انگ های منافق و ضد فلان پاسخ داده می شود.

باید کمی در این بخش و در این شرایط محتاط و معقول عمل کرد
___
در مورد بند آخر نوشته تان هم متنی خواهم نوشت در زمان مقتضی.

نقدا بدانید که پز ِاعتدالگرایی را نمی پسندم به بهای از میان رفتن نیم امیدی که برای بر قراری نیمچه حقی که هنوز زنده است

شاید ذکر این مسئله بیراه نباشد
وقتی آستانه ی درد شخصی بالا می رود، طبیعتا شاخصه ی اعتدال گرایی هم بالا می رود که به معنای خروج از اعتدال نخواهم بود

این اعتدال هم شعار های خاص خود را دارد .. .
موفق باشی

حمید توکلی جمعه 10 اردیبهشت 1389 ساعت 11:00

حسین جان!
دوست خوبم!

بی طرف نیستم، با دو طرف مخالفم، نه به معنای ناامیدی مطلق و امید بستن به از بین رفتن حکومت فعلی در پس انقلاب گرایی!
و اگر میبینی که انتقاداتم را کمتر منتشر می کنم هم از جهت اوقات فراغت کمتر و اما بیشتر از جهت آن است که کسی را ندارم که از او دفاع کنم!

از پیش احمدی نژاد را قبول نداشتم و انتقادهای زیادی نیز منتشر نموده ام، میرحسین امروز برایم امیدی ایجاد نمی کند، چون به خوبی نتوانست ظواهر انقلاب بازی ها را کنترل نموده و مرز میان اصلاح طلبی و انقلاب بازی را روشن نگاه دارد!

البته تا حدی به او حق باید داد چون همیشه انقلاب باز ها بین بد و بدتر یا بهتر بگویم بین اصلاح طلبی و اصولگرایی، اصلاح طلبی ِ‌ بد را خریدارند و در اینگونه مواقع فضای کشور را متشنج می نمایند، از آنطرف تلاش حکومت برای مقصر جلوه دادن سبزها با نمایشنامه هایی چون پاره کردن تصویر امام راحل(ره) و پایکوبی در عاشورای حسینی هم تاثیرش را خواهد گذاشت و این ها در کنار هم است که فضای کشور را از فضای گفتگو دور کرده و مخالفین و موافقین دولت را با هم مشتبه می سازد!

بنده نیم امید ندارم به کسی، اگر داشتم به طرفش میرفتم، میرحسین تمام امیدم بود اما نماند آن اصلاح طلبی که مدام به اصول رجوع میکرد!

اما جهت یادآوری، بنده نسبت به سبزها بیش از صاحب قدرتان سکوت کردم، چون در قدرت نبودند، مثال میزنم، در مورد عبارت انتهای نظر دوست خوبمان سروش فرنودی عزیز، "یا حسین میر حسین"
می توان به راحتی یک نقد منتشر نمود، خودت هم میتوانی حدس بزنی محتوای آن نقد را!

اما منتشر نکردم این را و امثالش را چون واهمه دارم از اینکه مخالفت و نقد از جریان سبز را به حمایت از جریان مقابلش تعبیر نمایند!
در شرایطی که کسی را نداری که از او دفاع کنی، نه کس، بلکه جریان فکری ای را آنطور که باید نمی پسندی، ناخودآگاه کمتر حرف میزنی و پرداختن به مسائل اجتماعی را در الویت قرار میدهی!

چراکه هر دوی این جریان ریشه در اجتماع ملتی دارند که به لحاظ عدم برخورداری از آزادی سیاسی کامل و درگیر بودن در سنت ها و عرف های بی پایه و اساس فرصت کمتری برای رشد یافته و بیشتر به سمت زندگی انفرادی و جدایی از اجتماع پیش رفته اند!

متنها و مواضع تو را خروج از اعتدال نمی دانم، تو قسمت معتدل جریان سبز هستی و این قابل ستایش است! اگر همه ی سبز ها اینگونه بودند، وضعیت به گونه ای متفاوت بود و تبعا، انتخاب ها نیز متفاوت!

از نظر و انتقاد خوبت ممنونم و تلاشت برای روشن کردن مسائل سیاسی و حمایت معتدل از جنبش سبز را ارج مینهم!

موفق باشی!

تو آخرین صحبت نسبتا جدی ئی که با هم داشتیم حس کردم شاید موضع گیری هات یا بهتره بگم «موضع نگیری» هات رابطه مستقیم با عقب افتادن از رخدادهای اون روزها داره(شاید هم اوایل از قصد دور ایستادی).و البته فکر می کنم شاید طبیعی هم بود با مسافرت دو ماهه ای که رفتی!

ما که روزها و شب ها زمان می گذاشتیم باز هم ساعتمان را می کشیدیم عقب که به کارهایمان برسیم

در جواب به نظر مهرداد از کلمه ی ترس استفاده کردی
شاید تا حدی به شوخی گفته باشی ولی من جدی گرفتم
حس می کنم ترس ،برای بسیاری بوجود آمد، اگر اسمش را ترس بگذاریم
«ترس از انتخاب» شاید شایعترین علتیست که قشر «کم طرف» رو پدید آورده و البته شاید ریشه در باورهای اعتقادی داشته باشد.

ترس از صحیح بودن مسیر سراغ من هم آمد، و همین امر شایدهمان نیروی محرکی بود که به جای رخوتی که متاسفانه بسیاری از دوستانم را خانه نشین کرد، شور بیشتری در من ایجاد کرد برای مطالعه ، بررسی وتحلیل رفتار های طرفین و به خصوص سمتی که خود را از آن قشر می دانستم
نتایجش رو می تونی در آرشیوم ببینی
صحنه پردازی شو ِ رسانه ای روز عاشورا شاید دلیل کافی در اختیار هر کس قرار می داد که بلغزد
http://blog.kntoosi.com/1388/10/07/post-13284/
___
از حسن نظرت ممنونم . کم ندیدم سبزهای (واقعی)ئی که منصف هستند و اکثر سبزهای واقعی رو بر این مسیر دیدم
*بر سر تشخیص سبز بودن صحبت بسیار باید کرد.
متاسفانه بعد از توطئه ای که توسط دولت انجام شد، هر معترضی سبز نامیده می شه.

موضع شما رو نزدیک به علی مطهری تصور می کنم با کمی اختلاف
و علی مطهری رو هم در دسته ی محافظه کاران
*در مورد ایشون هم می شه حرف زد

__________
لزوم چند متن با مضمون دلایل امیدواری من و امثال من به این مسیر احساس می شه!
اگر عمر و مجالی بود و حس روانی کیبردم ادامه داشت، انشالله به زودی

فکر کنم این جا جای مناسبی برای این صحبت نیست و متنی مستقل می طلبد ولی ، نقدا به همین قدر اشاره بسنده می کنم که
حمایت اکثریت بزرگان و به قول شخص محترمی ، سیلی خوردگان انقلاب و تداوم حضورشان در صف سبز جامگان،آیا دلیل قبول این حرف که این حرکات ،به قول شما انقلابی بازی نبوده و همانی بوده که باید باشد نیست؟

نام نمی برم از عزیزانی که هنوز هم صورتشان سرخ است ،
از عزیزی که پدرش در راس امور بود و پیکرش تکه تکه شد و پسرش امروز در زندان دچار حمله ی قلبی شده!

از شهدای محراب و بلایی که بر خانواده هایشان و فرزندانشان آوردند
نام نمی برم که این هم مطلبی جدا می طلبد!
_
شاید قسمت زیادی از دلایلت برای عدم قبول مسیر انتخابی رهبران سبز برای ادامه ماجرا ، اختلاف در شیوه بوده باشه، که این هم متنی مستقل می طلبد

نمی دانم نامه های محمد نوری زاد را خواندی یا خیر،
http://blog.kntoosi.com/1389/01/21/post-15131
پیشنهاد می کنم حتما بخوانی که محمد نوری زاد که بود و امروز در چه صفی قرار گرفته
و به چه جرمی نزدیک به چهار ماه زندان تحمل می کند
__________
مسائلی رو می بایست می گفتم که شاید جنبه ی خصوصی پیدا می کرد.
دوست دارم بیشتر با هم صحبت کنیم
حالا چت یا ملاقات حضوری که من چت رو ترجیح می دم
_________
پ ن: از دید منتو یک سبز محافظه کار محسوب می شی :دی
پ ن 2: پی نوشت فوق توضیح لازم دارد.

محمد رضا جمعه 10 اردیبهشت 1389 ساعت 11:15

ای بابا بازم عکس این مردتیکرو گزاشتین وبلاگو به لجن(سبز)کشیدید

ممنون از بابت شناساندن سطح تربیتی تون

^ جمعه 10 اردیبهشت 1389 ساعت 15:05

حسین هاشمی تا وقتی سرتو توی برف کنی نمیتونی حقیقت بفهمی
تعصب چشم ادم کور میکنه
بحث کردن با شما فایده نداره

اوه که اینطور!

به خاطر ندارم با شما بحث کرده باشم!
البته هویتتون مشخص نیست!
شاید هم داشتم!
امثال شما احتمالا مشکلی در کار خودشون می بینید که با هویت پنهان شده نظر می دن!

پرویزی IT جمعه 10 اردیبهشت 1389 ساعت 15:48

چه جالب همون عکسی است که من بکگراند گوشیم کرده بودم .

این تصویر مجله نیستا!
یکی از دوستان درست کرده

پرویزی IT جمعه 10 اردیبهشت 1389 ساعت 15:58

حمید عزیز
من شخصا همیشه متن هایت را ستوده ام . نوع نگاهت به مسائل همیشه برایم جالب بوده . تو مظهر "بی طرفی" در همکلاسی هستی اما مظهر "اعتدال" نه. حمید جان "بی طرفی" همیشه به معنای "اعتدال" نیست . علی شریعتی سخن زیبایی دارد :
وقتی در صحنه نیستی، هر کجا که می خواهی باش. وقتی که در صحن حق و باطل نیستی، وقتی که شاهد عصر خودت و شهید حق و باطل نیستی، هر کجا که می خواهی باش : چه به نماز ایستاده باشی، چه به شراب نشسته باشی هر دو یکی است

حمید توکلی جمعه 10 اردیبهشت 1389 ساعت 19:44

عرفان پرویزی عزیز!
در نظر قبلی عرض کردم که بی طرف نیستم و توضیحاتی نیز داده ام...
ممنونم از تو!

==================================

حسین جان!
حس تو صحیح است، آن عقب افتادن بسیار موثر بود آنقدر که دیگر حوصله ی دنبال کردن اخبارش را نداشتم و از دور شاهد مسائل بوده ام!
همین الان هم وقت زیادی برای دنبال کردن اخبار چه از طریق تلویزیون و چه از سایر رسانه ها را ندارم و همکلاسی تنها جایی است که پیگیر اخبارش هستم، قطعا این بی خبری ها در موضع گیری ها موثر است!

در مورد ترس گفته ای، آن نیز بود که حضورا گفته ام در موردش، وقتی عده ای بی گناه در این مسیر کشته شدند بسیار شل و متاثر شدم!
به خصوص وقتی شنیدم مغز دختر بچه ای دبستانی در درگیری ها متلاشی شده!
شل شدم چون نمی خواستم به ازای هر سبز یک مخالف نیز کشته شود، از جنگ داخلی هراسیدم، ترسیدم از اینکه متن هایی تحریک کننده نوشته و آتش دشمنی ها را بیشتر کنم!

در انتها مرا نیز سبز خواندی، نمی دانم چه بگویم، رد کنم یا نه، چون شناختم به سبز کم است و تو مسلط به آنی!

ممنونم!

بی خبری در موضع نگیری ها تاثیر داشت.

دو سه جلسه ای، حل است :دی

پرویزی IT جمعه 10 اردیبهشت 1389 ساعت 20:39

آره متوجه شدم ، منتها کمی دیر .

پریسا-88 شنبه 11 اردیبهشت 1389 ساعت 02:35

موسوی جای خود.اما یه سوالی ذهن منو مشغول کرده!چرا lady gaga!!!!!!!!!!!!

شاید چون لیدی گاگا در لیست اولیه بعنوان نفر اول معرفی شده بود و بخاطر درخششی که داشته ، محبوبیت کسب کرده!
شخصا شناختی از ایشون ندارم!

این رقابت در این سالها بیشتر جایی برای رقابت ملیت ها بوده
اگر به لیست تاپ 5 دقت کنید این موضوع رو مشاهده می کنید.

ارش شنبه 11 اردیبهشت 1389 ساعت 16:54

اگر ایرانی ها در هر کاری هماهنگ باشند همیشه پیروز خواهند بود!

م.ن سابق یکشنبه 12 اردیبهشت 1389 ساعت 21:42

خدا هب مردم ایران رحم کرد که میرحسین با طرفدارهایی مثل حسین ...رای نیاورد
از<
حسین هاشمی تا وقتی سرتو توی برف کنی نمیتونی حقیقت بفهمی
تعصب چشم ادم کور میکنه
بحث کردن با شما فایده نداره
متشکرم