کاش در این گیج خیابان ؛هادر این هجوم خالی زندگی زیر آسمان گرفته ی دنیاکسی به چشمانت گفته بوددستهایت را باور کن
کوهی از زخم زبانها هم دلم را آتش زند! دریا که بخار نمی شودنمی باری !؟! چیزهای دیگری هم هست که نمی گویمحالا می خواهی همان بالا بمانیآخر کجایی ... !؟نمی باری ...!؟یک شب و دو شب برای من کافی نیست !
یه شعر قبلا شنیده بودم الان یادم اومدمی خوام تو پست کیارش عزیز بنویسم :دالحرفیه:دال (خوب حالم خوب نیست دیگه)در حسرت یک نعره مستانه بماندم /// ویران شود این شهر که می خانه ندارد
خیلی لطف کردی شما .. باز هم از این کار ها بکن ..
کوهی از زخم زبانها هم دلم را آتش زند
! دریا که بخار نمی شود
نمی باری !؟
! چیزهای دیگری هم هست که نمی گویم
حالا می خواهی همان بالا بمانی
آخر کجایی ... !؟
نمی باری ...!؟
یک شب و دو شب برای من کافی نیست !
یه شعر قبلا شنیده بودم الان یادم اومد
می خوام تو پست کیارش عزیز بنویسم :دال
حرفیه:دال (خوب حالم خوب نیست دیگه)
در حسرت یک نعره مستانه بماندم /// ویران شود این شهر که می خانه ندارد
خیلی لطف کردی شما .. باز هم از این کار ها بکن ..