گفتگو با مدیران شرکت دادهپردازی ایران (بخش نخست) سرگذشت غول آبی در ایران ![]() شرکت
دادهپردازی ایران یکی از بزرگترین شرکتهای کشور است که در زمینه فناوری
اطلاعات و ارتباطات فعالیت میکند. از آنجا که این شرکت در حقیقت ادامه
شرکت IBM در ایران بوده و پس از انقلاب اسلامی نیز همچنان از نیروهای مجرب
کشور بهره برده است، انتظار میرود که همچنان نقشی بزرگ در ارائه خدمات
مرتبط به صنایع کشور و جامعه داشته باشد؛ اما در عمل احساس میشود که سهم
این شرکت در فراهمسازی خدمات گوناگون، کمتر از حد انتظار است.
برای روشن شدن دلایل این امر، با دو تن از مدیران این شرکت به گفتگو نشستهایم. در آغاز لطفا کمی درباره چگونگی پیدایش شرکت دادهپردازی ایران توضیح بفرمایید؟ نجفی: دادهپردازی قبل از انقلاب بهعنوان شرکت IBM در ایران حضور داشت و بیشتر فعالیتش در آن دوره منحصر به تجهیزات MainFrame میشد. به این صورت که به بسیاری از سازمانها تجهیزات مینفریم را اجاره میداد و سرویسها و خدمات فنی آن را ارائه میکرد. پس از انقلاب با توجه به نوع روابطی که در آن برهه با سازمانها و شرکتهای بینالمللی بوجود آمد، آیبیام از بازار ایران خارج شد، اما این شرکت با مجموعه نیروهایش پابرجا ماند و مدیریت شرکت را در عمل سازمان برنامه و بودجه وقت بهعهده گرفت و شرکت از حالت مالکیت خصوصی که در اختیار آیبیام جهانی بود به مالکیت دولتی درآمد و این تغییر وضعیت که محدودیتهایی را نیز بدنبال داشت، شاید سبب شد که بازدهی شرکت کاهش یابد و مجموعه خدماتش به مشتریان، نسبت به سرویس و خدماتی که میتوانست از بازارهای جهانی بگیرد، کمرنگتر شود.بعد از اینکه شرکت به مالکیت سازمان مدیریت و برنامه درآمد، تلاش کرد همان روند قبلی را ادامه داده و همان سرویسها را ارائه دهد و البته توانست سهم بزرگی را، با وجود تحریم های آن زمان، در صنعتIT بدست آورد؛ به گونهای که در دهه 60 و تا اواسط دهه 70، شرکت داده پردازی عملا بعنوان شرکت پیشرو و رهبر، کل بازار IT کشور را راهبری می کرد. این راهبری ها ادامه داشت تا اینکه روند بازار و فناوری جهانی دچار تغییراتی شد. یعنی از سال 1983 در دنیا و از سال 1364 در ایران کم کم کامپیوتر شخصی وارد بازار شد و شبکه هم کم کم تاثیر خود را در این بازار گذاشت. در این حین داده پردازی هم شروع به بازارسازی کرد. یکی از ویژگیهای مهم شرکت دادهپردازی این است که زمینه حضور فناوریهای جدید را به بازار فراهم میکند. در همین ارتباط دادهپردازی وارد بازار PC شد و تلاش کرد که این تکنولوژی جدید را به بازار معرفی کند؛ که در این راستا ضمن بازاریابی، دورههای آموزشی هم برگزار کرد. در ضمن در صورت امکان مجموعههایی را که دارای سیستمهای مینفریم بودند، ترغیب میکرد که سایزشان را مناسب کنند. چون در آن زمان با هدف کاهش اندازه (Down sizing) و حضور پیسی در دنیا و ایران مواجه بود. یعنی شما به مشتریان توصیه میکنید که از مینفریم استفاده نکنند؟ نجفی: خیر، اینطور نیست. شاید اینگونه تصور شود که مینفریم در IT جایگاهی ندارد، در حالیکه باید بگوییم هنوز جایگاه خودش را دارد و در این زمینه ما تنها شرکتی هستیم که سرویس میدهیم. به هر حال برای انجام مطلوب هر کاری، باید نیاز مشتری دیده شود و بر اساس آن نیاز، تجهیزات و ساختار لازم تهیه شود یا راهحل لازم ارائه شود. وقتی به 20-25 سال پیش برمیگردیم، میبینیم که در آن زمان برای انجام هرگونه پردازش و استفاده از کامپیوتر، راهحل دیگری غیر از استفاده از سیستمهای مینفریم وجود نداشت. بیشتر شرکتهای آن زمان هم همین روش را ارائه میدادند.یعنی اگر شما میخواستید یک شرکت خیلی کوچک هم داشته باشید، آن موقع از سیستم3 آیبیام یا AS/ 400 استفاده میکرد چون هنوز پیسی وارد بازار نشده بود. بنابراین زمانی که پیسی وارد بازار شد، مشتری هم میبایست نیازهای خودش را با آن تنظیم می کرد. ما هم بهعنوان «ارائهدهنده راهحل» باید روشمان را متناسب با نیاز مشتری ارائه میدادیم. یعنی اگر برفرض یک مشتری بهصورت یک شرکت 10-20 نفره کوچک، یک سیستم حقوق و دستمزد و یک سیستم فروش میخواهد، دیگر نباید یک مینفریم به او بدهیم. بنابراین اینجا باید نیازسنجی بشود و نیاز مشتری در نظر گرفته شود ولی اینکه وضعیت بازار چگونه است؟ خب، طبیعتا مینفریمها جایگاه خودشان را دارند آنهم از نظر تعداد تراکنشی که میتوانند ارائه بدهند و کانالهایی که در اختیار دارند.اگر نگاه کنید، الان در جهان، در بیشتر بانکها و سازمانهای مالیاتی کشورها، خطوط هواپیمایی، بورسها و جاهایی که کارهای نظامی میکنند، در پشت صحنه کامپیوترهای مینفریم حاکم هستند. ولی، مسلم است که یک سوپر مارکت، کارش با یک شبکه متوسط متشکل از مجموعهای از کامپیوترهای شخصی انجام میشود. ولی پیشینه شرکت نشان میدهد که هنوز بین این دو معلق مانده است. خالقی: ما یک درصد مناسب و مقبولی ازسهم بازار داشتیم و باید آن را حفظ میکردیم، و در این زمینه میبایست در مشتری نیاز ایجاد کرده و در نتیجه ضمن حفظ مشتری بازارخودمان را تقویت میکردیم.در بحث علمی ابعاد مدیریت بازار به تفسیر واژه «بازارگرمی» که می پردازیم؛ میگوییم با تبلیغات و تشویقات بموقع برای آگاهسازی، متقاعد کردن و ترغیب مشتریان باید زمینهساز«بازارداری» که همان افزایش و یا حداقل حفظ مشتری است عمل کنیم .یعنی چیزی را که داریم تبلیغ و تشویق کنیم، باید در کنارش با مقایسه و ارزیابی گذشته و حال خودمان و دیگران، برای ترسیم آینده «بازار سنجی» انجام دهیم و طبیعتا در کنارش حرکت بازارسازی و یافتن جایگاه دلخواه در بازار جدید را هم فراموش نکنیم. جایی که ما غفلت کردیم، همینجا بوده است. یعنی ما در بازارسازی برای اینکه سهم بازارمان را ایجاد کنیم، حفظش کنیم و سپس افزایشش بدهیم، تعلل کردیم. در هنگام خصوصیسازی بیشک سازوکارها باید فرق کند وقتی شرکتی خصوصی میشود، دیدگاه بدنه و مدیریت آن باید عوض شود بازار خودمان را ملاحظه کنید: تفاوت بازاریابی الکترونیکی دنیا را با بازاریابی سنتی و قدیمی خودمان ببینید، اینجا هم همینطور است! همان بازار سنتی و جدید را در این بخش هم میبینید. ما متکی شده بودیم به یک درآمد تقریبا مطمئن و دایمی. این درآمد مستمر و همیشگی، کمترین ریسک را برای ما داشت. این قضیه مینیمم ریسک برای مدیریت و بهطبع حداقل مخاطرات را برای مجموعه در برداشت. طبیعی است که شما هر چه بیشتر تلاش کنید و بخواهید گامهای رو بهجلو و استوارتر بردارید، هزینه آن را نیز باید بپردازید و قاعدتا برای رسیدن به قلههای رفیع و اهداف بالاتر، ریسک بیشتری را هم باید پذیرفت. بنابراین با توجه به روند رو به رشد صنعت IT داده پردازی هم در زمینه سیستمهای رده بزرگ (مینفریم) به ارائه را هحل (solution) پرداخت و هم در زمینه سیستم های رده کوچک (پیسی). بر اساس نیازسنجیهایی که از مشتریان انجام میشد، راهحل مطلوب و مقبول ارائه میگردید که علیالقاعده با توجه به شرایط زمانی در آغاز مینفریم بخش پررنگتر قضیه بود و بهتدریج با جداسازی و شکلگیری شرکت، توسعه ریزکامپیوتر بصورت مستقل ولی زیرمجموعه دادهپردازی، راهحلهای مبتنی بر پیسی هم به مشتریان متقاضی ارائه گردید. درمجموع شما برای راهبرد طولانی مدت شرکتی مانند دادهپردازی، تک یا چندمحصولی را پیشنهاد میدهید یا همهفنحریف بودن را؟ خالقی : فراموش نکنید که برخی از شرکتها بموقع متوجه شدند که باید سراغ یک محصول خاص و در یک زمینه خاص بروند و روی آن تمرکز کنند و همه فعالیتهایشان نیز حول محور آن باشد. این شرکتها با توجه به تمایل و گرایش مشتریان و بازار، بخوبی بازارشناسی (بهتر است بگوییم بازارگرایی و بازارشناسی همراه با هم) را در عمل پیاده کردند و با جمعآوری اطلاعات و تحقیقات بازاریابی، نیاز بازار را سنجیدند و بلافاصله شروع به واردات تجهیزات مرتبط کردند و الان هم روی همان محصول، خودشان صاحب «برند» و تخصص شدهاند.بنابراین باید روند صنعت را دقیق بررسی کرد که چه محصولات جدیدی، کدام سرویسهای بهروز و چگونه فناوریهای نوین در حال شکلگیری است؟ و دادهپردازی لاجرم باید سرویسها و محصولات خود را بر اساس نیازها و گرایشهای مشتریان، بازار و روند رو بهرشد صنعت تنظیم کند. در ضمن تجربه، اطلاعات و آمار نشان داده است که طیف مشتریان دادهپردازی بسیار گسترده است و از این رو دادهپردازی نمیتواند متکی به یک محصول و یا یک سرویس خاص باشد و انتظار بازار از یک شرکتی با قدمت بیش از 50 سال این است که راهحلهای جامع، یکپارچه و چندمنظوره ارائه کند. که این توقع منطقی و مسوولیتآور سبب میشود تا دادهپردازی بعنوان شرکتی با بیش از یک محصول و یا سرویس در بازار ایران حضور داشته باشد. پس چرا شرکت دادهپردازی ایران در آن جایگاهی که از آن انتظار میرود، قرار ندارد؟ نجفی: با آن روند کاهش اندازه در صنعت انفورماتیک کشور، دادهپردازی کمکم بخشی از بازار را از دست داد؛ بویژه آنکه رقیبانی هم در بازار PC بوجود آمدند که بدلیل نوپایی در این بخش چابکتر بودند و میتوانستند خودشان را بسرعت با شرایط سازگار کنند. در این دوره که میتوان آنرا دوره «مهاجرت» نامید، برخی از مشتریان هم با توجه به وضعیت بازار و نرمافزار توانستند اندازه خود را کاهش داده، در نتیجه در هزینهها صرفهجویی کنند و از نیروهای بازار دانشآموختگان بخشهایی مانند پیسی بهره ببرند. بنابراین مشتریان هم کمکم به این سمت و سو مهاجرت کردند و بهمرور دادهپردازی بخشی از بازار و بهطبع درآمد حاصله از آن را نیز از دست داد.پس بهتر است بگوییم چرا شرکت دادهپردازی خودش را با این شرایط متناسب نساخت؟ نجفی: البته شاید دادهپردازی در این زمان میتوانست سهم بیشتری از بازار داشته باشد، ولی این اتفاق بدلیل راهبردهای نامناسب صورت نگرفته است. از اینرو اگر الان آماری از وضعیت بازار پیسی کشور داشته باشیم، میبینیم که سهم دادهپردازی در حال رشد است ولی انتظاری که از آن وجود دارد، یعنی انتظار مجموعه سهامداران یا مدیریت، بیشتر از این است و انتظار می رود سهم خود را افزایش دهد.به هر حال در همان زمان بازار شبکه و ارتباطات در این صنعت هم شکل گرفت و در آن دوران هم دادهپردازی با توجه به تخصص و توانمندیهایی که داشت، سرویسهای راهدوری را به مجموعه مشتریانش ارائه میداد. مثلا در راهنمایی و رانندگی از طریق سایت شهرداری، سرویسهای Remote ارائه میکرد و سختافزار و نرمافزارهایی در آنجا فعال بودند که سرویسهای لازم را ارائه میدادند. . این بخش از بازار شبکه و ارتباطات هم کمکم رشد قابل توجهی کرد و دادهپردازی هم در این زمینه خوب کوشید و در این راستا دورههای آموزشی و آگاهسازی نیز برگزار کرد ولی بتدریج با آمدن رقبا، یک بخش از سهم دادهپردازی در این زمینه کاهش یافت. البته با توجه به توانمندیهایی که دادهپردازی دارد، احساس میشود که همراه با رشد این بخش از بازار علاوه بر حفظ سهم کنونی در آینده نزدیک سهم بیشتری را شرکت دادهپردازی ایران بهخود اختصاص خواهد داد. این رشد و گسترشی که دادهپردازی در آن زمان بدست آورد، تا چه اندازه بدلیل بهرهمندی از امکانات دولتی بود؟ نجفی: در طول دهه 60 و دهه 70 دادهپردازی بدلیل ماهیت دولتی بودنش از یکسری امکانات ویژه هم استفاده میکرد. مثلا بودجههای استفاده نشدهIT بیشتر شرکتها و سازمانهای دولتی در سه ماه آخر سال برای خرید تجهیزات یا سرویسهای مرتبط با این صنعت به دادهپردازی واگذار و بهطبع به درآمدهای دادهپردازی اضافه میشد. دادهپردازی میتوانست از آن منابع استفاده کند و بدون اینکه رقیبی جدی در بازار داشته باشد، به مشتریان خدمات بدهد و شاید رقیبان داده پردازی در آن زمان، چند شرکتی بودند که آنها هم در عمل ماهیتی دولتی داشتند. بنابراین دادهپردازی سهم بزرگی از بازار در آن دوره را از سازمانها و ارگانهای دولتی، بدون وجود رقیبی خاص، در دست داشت.اما در سال 791378 بحثهایی مطرح شد مبنی بر اینکه شرکت از حالت دولتی درآید و خصوصی شود. در خصوصیشدن بیشک سازوکارها باید فرق کند. وقتی شرکتی خصوصی میشود، دیدگاه بدنه و مدیریت آن باید عوض شود، اما عملا این اتفاق بطور کامل نیفتاد. برای مثال بعد از اینکه دادهپردازی بعنوان یک شرکت بورسی و خصوصی مطرح شد، نوع نگرش مدیران آن خیلی تغییر نکرد و در عمل یک نوع مدیریت نیمه دولتی در شرکت حاکم بود. البته ناگفته نماند که در طول این دوران، دادهپردازی در همه پروژههای بزرگ و ملی نقش خودش را داشته است. حالا این نقش شاید صددرصد در یک پروژه نبوده ولی در هر پروژهای که نگاه کنیم، میتوانیم رد پایی از دادهپردازی را ببینیم؛ شاید به این دلیل که تنها شرکتی است که در حال حاضر در بیشتر حوزههای این صنعت فعال است و مقبولیت نسبتا خوبی در جامعه انفورماتیک کشور دارد. ولی در نهایت پابهپای مشتری او را به مقصد و هدفش میرساند. اما بههر حال بهنظر میرسد که دیگر دادهپردازی دارد از آن تخصص و تواناییهایی که یک شرکت پیشرو در فناوری اطلاعات کشور باید داشته باشد، دور میشود. خالقی: در دادهپردازی زیربنای اصولی و بستر سازی مناسبی وجود دارد که بخشی از آنها از قدیم پایهریزی شده و از آیبیام، الهام گرفته شده و یک مقدار هم بومیسازی شده که بواسطه آنها الان بدنه تخصصی و کارشناسی خیلی قوی وجود دارد. شاید اغراق نباشد اگر بگویم اکثریت شرکتهایی که بیرون از این مجموعه، هماکنون بعنوان رقبای دادهپردازی فعال هستند، بنیانگذاران و سهامداران عمدهشان بهگونهای با دادهپردازی تعامل و همکاری داشتهاند؛ یعنی مدیر، کارمند یا پیمانکار سابق شرکت دادهپردازی ایران بودهاند. این بیانگر آن ا ست که بدنه دادهپردازی از نظر دانش و تجربه، بدنهای بسیار قوی بوده و هست.برای همین هم ما در بسیاری از پروژههای بزرگ ملی حضور داریم. برای نمونه میتوان به پروژه عظیم «تبیان» اشاره کرد و نیز در خصوص راهاندازی و پشتیبانی ارتباط لحظهای و آنلاین تعدادی از مشتریان بانک ها ی بزرگ کشور بین دو مرکز اصلی و پشتیبان آنها فعال هستیم، همچنین در گذشتهای نهچندان دور، پیادهسازی بخشهای شبکه ارتباطی اجلاس سران کشورهای اسلامی در تهران نیز به دادهپردازی سپرده شد که کاری بسیار خطیر، حساس و فشرده بود. همه اینها نشانه اعتمادی است که مجموعه مشتریان دولتی، غیردولتی یا بانکهای کشور به شرکت دادهپردازی ایران دارند و این یعنی اینکه دادهپردازی در این صنعت جایگاه قابل قبولی دارد و مشتریان همچنان به آن اعتماد میکنند. البته منصفانه باید پذیرفت که ما بطور قطع نقاط ضعفی هم داریم، ولی تلاش میکنیم آگاهانه نقطه ضعفهایمان را پوشش دهیم و با درایت و رویکردی منطقی نقاط قوتمان را تقویت کنیم. مجموعه شرکت هم با این نگاه جدید هیات مدیره آشنا شده که هیات مدیره وقت و سهامدار عمده که نظارت بر عملکرد شرکت دارد از راهبرد های جدید حمایت میکند و انتظار دارد که دادهپردازی با استفاده از پتانسیل و توانمندیهای بالقوه، جایگاه خود را در بازار تقویت و تثبیت کند. آیا مشکلات دیگری هم در این زمینه وجود داشته است؟ نجفی: بله، به هر حال محدودیتهایی مانند تحریم هم روی مجموعه صنعت IT کشور اثرگذار بوده و دادهپردازی هم از این امر مستثنا نیست. این مواردی که من اشاره کردم درون بازار پیچیده IT ایران رخ میدهد؛ بازاری که بهطبع بحث سیاسیاش بسیار پررنگ است. بازاری که تصمیمگیران، سیاستگذاران و در نتیجه راهبردهایش پرشمار هستند. چنین بازاری در عمل ناپایدار است و در آن تغییر و تحولات زیادی رخ میدهد. در این بازار قانون کپی رایت چندان حاکم نیست و به بلوغ نرسیده است.از سوی دیگر، صنعت IT با حدود 60 سال قدمت، نسبت به دیگر صنایع بسیار نوپا است. مثلا صنعت 67 هزار ساله ساختمان، به بلوغ رسیده و هماکنون همه افراد جامعه میدانند که در ساختمان چه ترکیبات و چه اجزایی بکار میرود و از روند پیشرفت آن و اینکه از چه تکنولوژیهایی در آن استفاده میشود، کم و بیش یک اطلاعات کلی دارند. ولی در صنعت IT حتی مدیران و کسانی که متخصص هستند و دانشگاه رفتهاند، وقتی میخواهند پروژههای بزرگ را انجام دهند، بدلیل اینکه این صنعت هنوز در مهد خود هم به بلوغ نرسیده، با چالشهای سنگینی مواجه میشوند. علاوه بر این موارد، روحیه کار گروهی هم در ما خیلی ضعیف است. یعنی در پروژههای بزرگ IT وقتی چند شرکت دور هم جمع میشوند تا یک پروژه را به سرانجام برسانند، عملا میبینیم وسط کار بدلیل موارد اختلاف متعددی مانند نوع کنسرسیوم، نوع سرویسها یا شرح خدماتی که میخواهند انجام دهند، با هم به توافق نمیرسند و از یکدیگر جدا میشوند. از همه اینها میخواهم نتیجه بگیریم که این صنعت هنوز به بلوغ نرسیده و مدیریت آن هم هنوز به بلوغ نرسیده است و مدیرانی که در سازمانهای اجرایی هستند، هنوز در حال کسب تجربهاند. به هر حال دادهپردازی در ایران در چنین محیطی در حال حرکت بوده و هست و خدماتش را ارائه میدهد.
متولد سال 1342 تهران مدیر کل عملیات شرکت داده پردازی ایران - کارشناس ارشد مهندسی صنایع (مدیریت سیستم ها و بهره وری) از دانشگاه صنعتی شریف – 1377 - کارشناس مهندسی برق (قدرت) از دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران) – 1369 - کارشناس مهندسی برق (الکترونیک) دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز – 1369 - اخذ 20 عنوان گواهینامه رسمی داخلی و بین المللی - دورههای آموزشی کامپیوترهای بزرگ IBM - رئیس مرکز آموزش عالی انفورماتیک (علمی– کاربردی) شرکت داده پردازی ایران (آبان83 تا دی87) - مدیر امور توسعه بازار و پروژه های خاص، مدیر مرکز آموزش دورههای تخصصی و کوتاهمدت مسوول امور مشتریان (بازاریابی و فروش) کارشناس ارشد مهندسی سیستم و مسوول نصب، راهاندازی، آموزش و پشتیبانی نرمافزاری سیستمهای عامل کامپیوتری IBM در شرکت داده پردازی ایران (از 69تا79) - مشاور دفتر برنامهریزی ، بودجه و تامین منابع وزارت آموزش و پرورش (تیر 88 –تاکنون) - عضو تیمهای ملی جوانان، امید و بزرگسالان بسکتبال جمهوری اسلامی ایران و حضور در مسابقات آسیایی و المپیک (59-69)
مدیر عامل و عضو هیات مدیره شرکت شرکت داده پردازی ایران - کارشناس ارشد الکترونیک سختافزار از دانشگاه Cranfield انگلستان - کارشناس الکترونیک از دانشگاه Middlesex انگلستان. - عضو هیات مدیره – فروشگاههای زنجیرهای شهروند (84 تا 85) - معاونت طرحوبرنامه - گمرک ایران (83 تا 84) - مشاور رییس کل و مدیر طرحهای انفورماتیک - گمرک ایران (76 تا 83) - مشاور انفورماتیک هیات مدیره - شرکت بیمه ایران (80 تا 83) - معاون فنی مدیرکل آمار و خدمات ماشینی - گمرک ایران (73 تا 75) - معاون مدیرعامل - شرکت خیبر (وزارت بازرگانی) (72 تا 73) - مهندس ارشد سیستم - شرکت دادهپردازی ایران (67 تا 72) - بازیکن و سرمربی تیم ملی پینگپنگ ایران (50 تا 72)
|
|
|
ممنون فکر می کنم خیلی باید مفید باشه
ولی راستش خیلی زیاد بود 



انشاالله فردا میخونم
باز هم ممنون بابت پست مفیدتون
انشاالله !
والله من هم خودم نخوندم ٬ یعنی نصفش رو خوندم :دی
امروز بخش دومش رو می ریم.
من هم
بسیار سپاسگزارم.