* مهدی استاد احمد
نامهربونیت بدجوری زده تو حالم مهربون !
اگه باز می بینی زندم فکر نکن که بی خیالم مهربون
شبا چون تو رو ندارم با فلاکستین*می خوابم
رو لبای خشک و تشنه ام چقده کرم بمالم 

فکر نکن که بیخیالم تو دلم پر از بهانست
کاش می اومدی می دیدی دفترم پر از ترانه است
پر شعر عاشقانه ست پر شکوه از زمانه ست
تو با من چه کار کردی کمدم یه داروخانه ست!
یه طرف قرصای قرمز یه طرف کپسولای زرد
یه طرف داروی قلب و یه طرف دوای دل درد
اما مثل قلب و معده درد دل دوا نمی شه جز به دستای تو نامرد!
ذره ای اثر نداره داروهای بی شمارم
سردمه تو این زمستون چش به راه تو بهارم
عمریه به پات نشستم منتظر بازم می شینم
تا تو نسخه مو نپیچی تو اتاق انتظارم
واسه افکار پریشم تو آمیتریپتیلینی
تو خود متیدوپایی ، دوماپینی ، کراتینی!
من به رنگ و بوی هر گل غیر تو آلرژی دارم
واسه حساسیت من تنها آنتی هیستامینی
بیا صحرای لبامو بوسه زار رحمتت کن
که دیگه اثر نداره زدن بتامتازون!
نبض این قلب شکسته نفس تو نازنینه
واسه این پیکر خسته عشق تو آدرنالینه