گاهی پیش میاد یه متن خوب که منبع اصلیش یه وبلاگ ساده و معمولیه، با نویسنده ی گمنامش، صدها بار در سایت ها و وبلاگ های مختلف کپی و پیست میشه، در واقع توجه خیلی ها رو به خودش جذب میکنه، به همکلاسی که برسه
ممکنه در زمانهای مختلف توسط چند نویسنده چند بار منتشر بشه، این وضعش تو اینترنته، خارج از اینترنت مردم در موردش صحبت میکنن،"امروز یه متنی خووندم تو اینترنت که میگفت:...." ، شاید به صورت اس ام اس هم بین صدها نفر مبادله بشه!
تو یه روزنامه منتشر بشه و ....
این متن خواندنی همه جا رو میگرده ولی هیچکس نمی دونه نویسنده ی
متن کیه!
کسی حتی یاد هم نمیکنه از نویسندش، انگار که متنه از اولش هم بی نویسنده بوده، دو تا سیاره خوردن به هم و این متن به وجود اومده!
تو عصر اینترنتی ما با این فرهنگ ِ موجودی که بین مردم غالبه اگر صد نفر قابلیت سعدی و حافظ شدن رو داشته باشن، یک نفرشون هم مطرح نمیشه، یک نفرشون هم اعتماد به نفس لازمه رو پیدا نمیکنه، به میزانی که باید حمایت نمیشه!
سعدی رو در نظر بگیر، یه شاعر بوده ولی اگر مردم زمانه اش فرهنگ درستی نداشتن، الان هیچ اسمی ازش نبود درست مثل خیلی از نویسنده های گمنام عصر ما که انتشار متناشون تو فضای اینترنت مثل اینه که هنرشون رو تو سطل زباله پرت کرده باشن!
تو عصر کاغذ و پوست مردم شعر سعدی رو حفظ کردن، منتشر کردن، بهش بها دادن، اسم سعدی رو بالا بردن و تشویقش کردن اما تو عصر اطلاعات هیچکس نیست که حرفی از حقوق نویسنده بزنه، همه فقط متنش رو میخوان و توجهی ندارن به اینکه به یک متن اکتفا کردن از یک نویسنده که میتونه با تشویق مردم رشد کنه مثل این میمونه که بخوایم مرغ تخم طلا رو سر ببریم...
نویسنده های بزرگی رو میشناسم که تو عصر خودشون با این فرهنگ خاص مردمشون، هیچوقت شناخته نشدن و نمیشن!
اگه من و تو لااقل ذکر منبع اینترنتی رو یاد بگیریم، خیلی از سعدی ها و حافظ ها، نه، لااقل خیلی از شاگرداشون قدم علم خواهند کرد...
اینجا کـشتارگاه مرغ های تخـم طلاست...
منظور از "اینجا" در جمله فوق، همکلاسی نیستا!
منظور "فضای اینترنت" هست و الا متن در موضوع "همکلاسی" منتشر میشد!
ذکر منبع رو با مشخصات کامل باید جدی بگیریم...
----
همکلاسی:
وبلاگ گروهی که نویسندگانش برای نویسندگان دیگر پست میزارن...
میزان کپی پیست های بی ذکر منبع در همکلاسی نسبت به فضای کلی جامعه اینترنت کمتره، این یک واقعیته، هرچند وضع موجود راضی کننده نباشد!
ممنون از نظر!
دقیقاً بعضیا کارشون(مون) شده:
Ctrl+C
Ctrl+V
آخر سرم که همین مشکلات پیش میاد.
اما یه نکته ای که مطرحه اینه که با این اوضاع موجود، وقتی کسی دنبال سورس و منبع اصلی نوشته است چه باید بکنه؟
همیشه نمیشه منبع اصلی رو پیدا کرد اما فکر میکنم بهتر باشه یک منبع غیر اصلی معرفی کنیم!
وقتی زیر متنم می نویسم:
منبع: فلان سایت
اگه منبع اشتباه باشه و نتونم به نویسنده ی متن خیری برسونم لااقل این حرف رو به مخاطب متن منتقل میکنم که بنده با انتشار متن بدون ذکر منبع مخالفم، با این فرهنگ رایج در اینترنت مخالفم، اگه نمی تونم با ذکر منبع اصلی وظیفه مو انجام بدنم لااقل می تونم با ذکر یه منبع ظاهری فریاد اعتراض به این فرهنگ رو بلند کنم...
این کمترین کار هست اما از این کمترین کارها نباید صرف نظر نمود!
ممنون از نظر!
کاملاْ به جا گفتی. حمید قبولت داریییییییم.
همین بدبختی رو تو برنامه نویسی و نرم افزار نوشتن هم داریم.
حالا این یکی دردسر رو گوش کن : یه متن توسط نویسنده گمنام منتشر می شه با چمدین واسطه به یه وبلاگ دیگه می رسه. حالا وقتی ما به یه متن لینک منبع می دیم مطمئن نیستیم که اون منبع هم منبع اصلی باشه و مطمئنا از جایی دیگه برداشته !
واسه همینه سعی می کنم یا پست نزنم یا پستهای دستنویس خودمو بزنم یا لآقل کمتر از سایتهای دیگه استفاده کنم.
با تشکر
ممنون از نظر و لطفت!
موفق باشی! :دی
راستش دقیقا متوجه نشدم که منظورت از این پست چه بوده اما
.
.
.
من خودم شخصا" سعی می کنم تا اونجا که میشه از جایی کپی نکنم
و نهایتا اگه کپی کنم خودمم روی پست یه خلاقیتی انجام میدم.مثلا عکس اضافه میکنم یا متن رو یه مقدار تغییر میدم و اگه زیاد به متن دست نزده باشم منبع وبلاگ یا سایتی که از توش کپی کردم حتما ذکر میکنم
منظورم واضحه علیرضا جان!
با اینحال جهت واضح تر شدن این رو هم اضافه میکنم:
زمانی اقدام به نوشتن این متن کردم که دیدم متنی در دو وبلاگ متفاوت با دو اسم مختلف منتشر شده، یعنی هر دو نویسنده پایین متن زده بودن :
نویسنده: خودم!
دیدن این متن دزدی باعث شد این متنو بنویسم!
موفق باشی!
نام خانوادگیمو یادم رفت بنویسم .نظر بالایی با نام علیرضا مال منه

:دی!