چه غریب ماندی ای دل
نه غمی نه غمگساری
نه به انتظار یاری
نه ز یار انتظاری
غم اگر به کوه گویی
بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی
نتوان کشید باری
سحرم کشیده خنجر
که چرا شبت نکشده است
تو بکش تو بکش
که تا نیفتد
دگرم به شب گذاری
نه چنان شکست پشتم
که دوباره سر برآرم
منم آن درخت پیری
که نداشت برگ و باری
غم اگر به کوه 'گویی
حالم داغونه داغونه داغونه........
خیلی به دردم خورد و ممنون
این استاد شجریان منو خیلی وقته مست می کنه !
یکی از شاهکارهای کتاب سیاه مشقه ای شعر!!
هوشنگ ابتهاج = سایه حافظ
واقعا عالی...
نه چنان شکست پشتم
که دوباره سر برآرم.....
ممنون..
خواهش می کنم.
ما هنرهای اصیل داریم.
نباید اینا رو فراموش کنیم.
این اشعار و موسیقی ها برای پیرمردا نیست به خدا بیشتر واسه جوونا هست .
منم آن درخت پیری

که نداشت برگ و باری
غم اگر به کوه گویی ... . ...