شهید مرتضی مطهری قدس سره میگوید: حاج میرزا علی آقای شیرازی اصفهانی رضوان الله علیه مرد بسیار بزرگی از نظر معنویت بود. ایشان استاد بزرگ من و یکی از بزرگترین اهل معنایی است که من در عمر خود دیدهام.
یک شب ایشان در قم مهمان ما بودند و ما را هم به تبع به منزل یکی از فضلای قم دعوت کردند و بعضی از اهل ذوق و ادب و شعر هم در آن جا بودند. در آن شب بحث درباره شعر و ادب بود، تازه آن شب فهمیدم که این مرد چقدر اهل شعر و ادب است و چقدر بهترین شعرها را در عربی و فارسی میشناسد. دیگران که میخواندند، ایشان هم شعری میخواند و میفرمود: این شعر از آن شعر بهتر است، این مضمون را این بهتر گفته است، فلان مضمون را فلان کس بهتر گفته است، کی چنین گفته، کی چنان گفته و… .
خدا میداند وقتی بیرون آمدم این آدم به شدت میلرزید. گفت: من این قدر تصمیم میگیرم که شب شعر نخوانم، آخرش جلوی خودم را نمیتوانم بگیرم. مدام «استغفرالله ربّی و اتوب الیه» میگفت، مثل کسی که معصیت بسیار بزرگی را مرتکب شده است.
خدای نکرده اگر ما شراب خورده بودیم، این قدر مضطرب نمیشدیم که این مرد به خاطر یک عمل مکروه مضطرب شده بود. این جور اشخاص، چون محبوب خدا هستند از ناحیه خدا مجازاتهایی دارند که ما و شما لیاقت آن جور مجازات را نداریم.
هر شب این مرد، دست کم از دو ساعت به طلوع صبح بیدار بود و من معنی شب زندهداری را آن جا فهمیدم؛ معنی این که شب مردان خدا روز جهان افروز است را آن جا فهمیدم، معنی عبادت را آن جا فهمیدم، معنی حال را و معنی جذوب شدن به خدا را آن جا فهمیدم.
آن شب، این مرد وقتی بیدار شد که اذان صبح بود. خدا مجازاتش کرده بود. تا بیدار شد ما را بیدار کرد و گفت: فلانی! اثر شعرهای دیشب بود!
حالا یک روح که چنین ایمان مستحکمی دارد، یک چنین ضربه کوچکی هم که بر آن، وارد میشود؛ یعنی یک چنین حمله کوچکی هم که از مقامات دانی روحش بر مقامات عالی عکسالعمل نشان میدهند، ناراحتی نشان میدهند، حتی مجازات نشان میدهند که ببین! بیمجازات نمیماند آدمی که در شب هی شعر بخواند، دو ساعت وقت خودش را صرف شعر کند، لایق دو ساعت مناجات کردن با خدای متعال نیست.
سرگذشتهای ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری، جلد ۱ صفحه ۳۲
قشنگ بود ممنون منقلب شدم