KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

داستان روز

پدر روزنامه می‌خواند اما پسر کوچکش مدام مزاحمش می‌شود. حوصله پدر سر رفت و صفحه‌ای ازروزنامه را که نقشه جهان را نمایش می‌داد جدا وقطعه قطعه کرد و به پسرش داد..

«بیا! کاری برایت دارم. یک نقشه دنیا به تو می‌دهم، ببینم می‌توانی آن را دقیقاً همان طور که هست بچینی؟» و دوباره سراغ روزنامه اش رفت. می‌دانست پسرش تمام روز گرفتار این کار است. اما یک ربع ساعت بعد، پسرک با نقشه کامل برگشت.

پدر با تعجب پرسید: «مادرت به تو جغرافی یاد داده؟» پسرجواب داد: «جغرافی دیگر چیست؟ پشت این صفحه تصویری از یک آدم بود.

 
وقتی توانستم آن آدم را دوباره بسازم، دنیا را هم ساختم!!!

نظرات 2 + ارسال نظر
MnDn پنج‌شنبه 22 بهمن 1388 ساعت 21:31

این بچه فهمید بعضی ها هنوز نفهمیدن ......
... .
.
.
.مرسی خیلی زیبا بود ....

:دال
خواهش

محمد_صنایع 87 پنج‌شنبه 22 بهمن 1388 ساعت 23:30

هوداد فکر کنم 1 ماه پیش بودش این تو همکلاسی.اما خودت چک کن.
ممنون بابت متنای زیبات.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد