KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

از دفترچه خاطرات پدرم

{


دفترچه یادداشت پدرم ،‌ بهترین و بزرگترین یادگاری پدرم برای منه ؛

هر بار که برگی از این دفترچه رو می خونم در واقع با روزهای

دوره انقلاب آشنا میشم.پدرم توو بخشی از یادداشت هاش در دوران انقلاب نوشته :


نوشته های دیواری و نقاشی ها ، شعارهای مردمی ،
سرودهای انقلابی ، از مهمترین عوامل تهییج و ایجادِ
انگیزه و حرکت ، در هر انقلابی محسوب میشن


توو این میون سهم سرود و موسیقی به علت اثرگذاری
 و ماندگاری بسیار مشخصه ، انقلاب اسلامی سال 57 ملت ایران
 آهنگی داشت از نغمه های مردمی ، توو کوچه و خیابون ،
و حتی به گفته ی جناب آقای ِحسین علیزاده
که از گوشی تلفن سربرآورد :


_ وقتی نوشته های دفترچه یادداشت پدرمو می خوندم ،

 متوجه شدم پدرم سعی کرده چیزی رو از قلم نندازه...

تو بخشی از این دفترچه نوشته شده :

سرود ایران ، ایران رگبار مسلسل ها رو شنیدم خیلی خوشم اومد.

رضا رویگری با جون و دل این سرودو خونده ،

 این سرود به دلم نشست ، تکونم داد ،صلابت داره ،

وقتی می شنوی دلت قرص و محکم میشه ، احساس قوت می کنی .

وقتی نوشته ی پدرم رو درباره ی سرود ِ ایران ایران ، خوندم
دلم خواست که بفهمم این سرود چه طور ساخته شده
امروز که من سی سالمه و سی سالم از انقلاب اسلامی گذشته ،
باز با شنیدن این سرود احساس شور و شعف می کنم.
به سرود ایران ، ایران رگبار مسلسل ها گوش میدم.

{ الله ، الله ، الله ، لا اله الی الله
 لا اله الی الله
ایرااااااان ، ایرااااااااان ، ایرااااااااان ، رگبار مسلسل ها ،
ایران ، ایران ، ایران ، مشته شده بر ایوااااان
مشته شده بر ایواااااااان ____
الله ، الله ، لا اله الی الله ... }

پرس و جو کردم و شماره تلفن جناب آقای فریدون خوشرو ، رو گرفتم.

ایشون آهنگساز سرود ایران ، ایرانند.
با خوش رویی ، خاطره ساختن این سرود رو تعریف کردند و گفتند :

اون قدر یادآوری خاطرات گذشته برام لذت بخش و شیرینه که دوست دارم
ساعت ها درین باره صحبت کنم.

باور کنید با هر تلنگری ، خاطره ها به یادم میاد و به وجد میام.
اوائل انقلاب سرود ایران ، ایران رو همه می شناختن و هر
کسی اسمی براش گذاشته بود ، الله الله ، الله اکبر ، ایران ایران ،رگبار مسلسل ها
و اسم های دیگه ... خاطرات پاییز و زمستون 57 برام خیلی شیرین و به یادماندنیه.

شب های سرد زمستونی و خاموشی و تاریکی و رگبار مسلسل ها رو توو سال 57
به هیچ وجه نمیشه فراموش کرد.

صدای الله اکبر ِ مردم بر پشت بام خانه ها هر لحظه شنیده می شد.
مردم توو تاریکی شب شعار می دادن.

من که آهنگساز بودم تحت تاثیر این صداها قرار گرفتم.
این صداها هارمونی عجیبی داشتن ، مثل ِ یه سمفونی عمل می کردن.
صداها طنینی زیبا داشتن که از دل مردم برمی خواست.
سرود ایران ایران ، سرودیه که با الهام از شعارهای مردم توو شبای سرد
پاییز و زمستون 57 ، رگبار مسلسل ها و خون شهدای انقلاب ساخته شده.
ملودی رو ساختم بعد جناب آقای حسین سرافراز بر اساس این ملوی شعری سرود.
و به این ترتیب سرود ایران ، ایران ، رگبار مسلسل شکل گرفت و بر سر زبون ها افتاد.


ایران ، ایران ، ایران _______ خون و مرگ و عصیان ، خون و مرگ و عصیان( 2بار)

بنگر که همــــــه فریاد ، بنگر که همه طوفان ،بنگر که همه طوفان ،

ایران ، ایران ، ایران ، بنگر که همه فریاد ، بنگر که همه طوفان ، بنگر که همه ...




_ جناب آقای فریدون خشنود ، آهنگساز عزیز کشورمون ، چنان با شور و شعف از

دوران انقلاب صحبت می کرد ، که از این سمت تلفن ، احساس می کردم که ایشون

 با یادآوری خاطرات انقلاب و سرود ایران ، ایران به گذشته برگشته ،

آقای خشنود درباره ی سرود ایران ایران گفتن :

_ باید برای اجرای سرود از یه صدای غیرحرفه ای استفاده می کردیم.

تا مردم به این سرود اعتماد کنن و به دلها بشینه.

چون واژه واژه ی این سرود از شعارها و خواسته های مردم الهام گرفته شده بود.

که از ته دل و از وجود ِ مردم برخواسته بود ، از این رو تصمیم گرفتیم با جناب آقای

رضا رویگری صحبت کنیم.

ایشون قبول کردن و تمرینات رو شروع کردیم.

امکانات خیلی کم بود ، از آلات موسیقی و حماسی و جنگی ، مثل طبل و زنجیر و
سنج کمک گرفتیم. متاسفانه موقع ضبط سرود ایران ، ایران حکومت نظامی بود.

قبل از حکومت نظامی ، توو استدیو صبا توو میدون فلسطین این سرود رو به
صورت کاست در آوردیم و شبانه همه جا پخش کردیم.

بعد از پیروزی انقلاب بالاخره سرود ایران ایران از صدا و سیمای جمهوری اسلامی

ایران پخش شد و مردم با سرودن این سرود به وجد اومدن !
این سرود نماد و نشانه پیروزی انقلاب اسلامی ایرانه ____

ایرااااااان ، ایرااااااااان ، ایرااااااااان ، رگبار مسلسل ها ،
ایران ، ایران ، ایران ، مشته شده بر ایوااااان
مشته شده بر ایواااااااان ____
الله ، الله ، لا اله الی الله ... }

ایرااااااان ، ایرااااااااان ، ایرااااااااان ، رگبار مسلسل ها ،
ایران ، ایران ، ایران ، مشته شده بر ایوااااان
مشته شده بر ایواااااااان ____
الله ، الله ، لا اله الی الله ... }


یادداشت های دفترچه خاطرات پدرم ، هر لحظه منو
به 30 سال پیش می بره و وقایع آن دوران رو جلوی چشمام
باز می کنه ، اگر چه من تو 12 بهمن سال 57 به دینا اومدم ، اما پدرم
با نوشتن وقایع و خاطرات اون دوران هر لحظه از انقلاب رو برام
به تصویر کشیده.

دفترچه خاطرات پدرم رو می بندم و
 فردا باز هم برگ دیگه ای از این دفترچه رو می خونم.


( از یاداشت های یکی از ۳۰ ساله های انقلاب )


نظرات 2 + ارسال نظر
احمد سه‌شنبه 13 بهمن 1388 ساعت 00:22

مطمئنی شما 30 سالتونه ما شا الله چقدر جوون موندین

در پاسخ احمد عزیز سه‌شنبه 13 بهمن 1388 ساعت 07:47

8 سال آینده رو دیدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد