مشغله ی فرکیم زیاده خوب! :)

گفتم فبل از اینکه هوداد بگه خودم بگم!!!!

سلام

خوبین؟

اولین پستمه ! :دی

مکالمه ی زیر که امروز بعد از سینما (ساعت 12:10) بین من و هوداد انجام شد:

من: ای ای ای ای هوداد سویچ ماشین کو؟!؟؟!

هوداد: تو جیبت گذاشتی که

من (دستم توی جیبم): نه این که کلید خونست، اینارو بگیر  (یک کیسه پلاستیک محتوی 2عدد آیس کافی خالی، یک بسته ی پفک خالی، پی بسته ی چیپس خالی، ساندویچ کلاپ، شکلات و یه چیپس دیگه!!)  ببنیم، نکنه تو سینما از جیبم افاده یا تو سوپر جا مونده؟!؟!؟

(داشتم از ترس سکته می کردم!)

بعد اتفاقی قفل در ماشین رو نگاه کردم، دیدیم بازه، بعد تا درو باز کردم هوای گرم خورد تو صورتم! این یعنی کلید روی ماشن بود و ماشین هم روشن بود!!!!

بازم من: هوداد؟! کوشی؟!

یکم نگاه کردم دیدم هوداد از خنده بهن شده رو زمین!!!

خلاصه من به دلیل حواس جمع! از ساعت 9:30 تا 12:10 کلید رو که توی ماشین جا گذاشته بودم هیج! ماشین رو خاموش هم نکرده بودم!

خب چیکار کنم؟! فکر مشغوله زندگیه :دی

تازه بنزینمم نصفش حروم شد، کارت سوختمم تمام شده :((

گفتم قبل از اینکه هوداد باید آبرومو ورداره ببره بدتش به باد، خودم اعتراف کنم!