KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

بیانیه انجمن بازیگران خانه تئاتر

پنج شنبه ی هفته ی گذشته بود ٬ یا چهار شنبه درست خاطرم نیست.

تلویزیون رو  که روشن کردم٬آقای احمدی نژاد با بیاناتی پیرامون

موضوع "فرهنگ" و تعاریفی از فرهنگ بحثشون رو در شبکه ی

استانی سیمای خوزستان آغاز کرده بودند.

------------------------------------------------------------------

من نمی دونم کنترل کردن ایمیل ها و پیامک ها مهمتر هست یا برطرف کردن آلودگی هوای این روزهای شهر اهواز که بعداً به تهران هم می رسه ؟ آخر چه بگوییم ؟،حتماً باید اشعه برود توی چشم آدم ؟ خانم چیز ، که وزیر بهداشت هستند اصلاً از چیزی خبر ندارند...میگن پارازیت چی ؟ کی من ؟ ؟ کی اون ؟ مثل اون قضیه آنفولانزای خوکی که زدن زیرش گفتند باید تجدید نظر کنیم... حالا پارازیت رو گفتن ضرر نداره ... ۵ سال دیگر که هممون سرطان گرفتیم افتادیم گوشه ی بیمارستانای تحت سرپرستی این ها ، اون وقت هزینه وزارتخونشون میره بالا ....




همین امروزش پزشکان ایرانی مستقل و به هیچ قدرت خارجی وابسته نیستند ،

اعلام کردند تا 10 سال آینده میزان مبتلایان به سرطان در تهران 3 برابر میشه !


و یکی از دلایلش مسئله ی امواج غیر طبیعیه ! و سرطان می گیریم و می میریم.حالا این هیچی «روزهای خجسته بهمن» از راه می رسد و شور و شیفتگی سالگرد بهمن شکوهمند به یاد می آید.حالا این هیچی ما می ترسیم اوضاع همین طور پیش بره پس فردا وزیر بهداشت بفرمایند چیزی به اسم  زگیل هم وجود خارجی نداره ! و بیماری دیابت هم توطئه صنف فروشندگان قند و شکر بوده ...






خب می گفتم

٬

برای دیدن احمدی نژاد به مصلی اهواز رفته بودم از ساعت ۱۰ صبح ...

تا ساعت ۱۵ در مصلی و محوطه بیرون مصلی بودم که ایشون

تشریف فرما نشدند. بنده هم که دل خوش کرده بودم به این که

حالا که رییس جمهور کشورم یکبار به شهرم اومده و من

هم شاید بتونم از نزدیک ببینم ایشون رو ، منتظر موندم تا ساعت 15 !

اما دیگه کاسه صبرم لبریز شد ، پیش خودم گفتم برم از منزل ، دنبال کنم

بقیه ماجرا رو ... خب سخنرانی ایشون تموم شد و رفت !


شبش ایشون تشریف آوردند به شبکه استانی و یکسری حرفای تکراری

که همیشه در آغاز صحبت هاشون می فرمایند رو بیان کردند و یک سری قولهایی دادند

که حالا باید ببینیم کدمشون رو عملی می کنند.


مهمترینشون همون بحث ورود گرد و غبار و آلوده بودن هوای این روزها

و ماهای اخیر و حتی 4 سال اخیره  شهر اهواز بود.


و اختصاص یک بودجه ی ... و یک سری خبرهای دیگه که خودتون می دونید.



آلودگی هوا این روزها به حدی هستش که ما در تاکسی ها  و حیت توی

منزل و اتاق هم که

می نشینیم باید از ماسک استفاده کنیم.



صبح پنج شنبه مادر بنده که از قبل قرار بود با جناب دانشجو (وزیر علوم)

پیرامون موضوعاتی ،

در دانشگاه شهید چمران ملاقاتی داشته باشند رو به دانشگاه شهید چمران رسوندم، به خود من هم پیشنهاد شد که برای ملاقات ایشون برم ، اما وجود مشغله هایم اجازه نداد.


بعد که مادر بنده برگشت ، با خبر شدم که ایشون ( جناب دانشجو)

درگیر مبارزه با بیماری آنفولانزاشون شدند

و معاونشون به جای ایشون تشریفشون رو آوردند.



و حالا دیروز هم خبری تاسف بار پیرامون فرهنگ تئاتری


بیانیه انجمن بازیگران خانه تئاتر

فرهنگ > تئاتر  - انجمن بازیگران خانه تئاتر در آستانه برگزاری جشنواره تئاتر فجر،​ با انتشار بیانه​ای وضعیت کنونی اعضای این انجمن و تئاتر را تشریح کرد.

به گزارش خبرآنلاین،​ در ابتدای این بیانیه آمده است: «روزهای خجسته بهمن از راه می رسد و شور و شیفتگی سالگرد بهمن شکوهمند به یاد می آید. حسرت آرزوهای برآورده نشده و غمباری خانواده وسیع و گسترده تئاتر در نگاه به شرایط کار و معیشت، هرچه بیشتر رخ می نماید. سالها و سالها می گذرد و جامعه تئاتر هنوز همان سرود تکراری همیشه را زمزمه می کند: تلخ کامی اقتصادی، بیکاری هنرمندان کارکشته حرفه ای، کمبودهای سالن، امکانات، و عدم درک موقعیت و شرایط هنرمندان تئاتر از سوی دولت مردان این ملک و با خود می گوئیم این خانه نشینی و دل خونی کی به سر می آید؟»

در ادامه بیانیه،​ نگاهی به وضعیت فعالیت بازیگران تئاتر صورت گرفته است: «کارنامه کارکرد اعضای انجمن ما به روشنی هشدار می دهد، که بخش وسیعی از اعضا در دو سال گذشته بر صحنه نرفته اند و در سوگ عمر از دست رفته خانه نشین شده اند. تازه اعضا انجمن ما همه حرفه ای های بازیگری نیستند و این فرسودگی دامنه ای گسترده تر تا شهرستان دارد.»

بیانیه چنین ادامه یافته است: «اگر سیاست گذاران کلان فرهنگ و هنر این ملک گوشه چشمی به هنر در بخش نمایش داشته باشند، و رشد و بالندگی این پدیده مقدس را همسان تمامی مقدسات، آموزشی، روانی، تاریخی به حساب بیاورند و احساس وظیفه ای کم و کوچک به بیانیه ها، اعلامیه ها، سمینارها و گپ و گفت های رسانه ها بکنند، در می یابند تراژدی تئاتر کشور در این سی سال روز از پی روز ژرف تر شده است.»

در ادامه با اشاره به قرارداد تیپ آمده است: «به انجام رسیدن و تصویب قرارداد تیپ  و آئین نامه های پیوست آن که با همراهی و حسن نظر مدیریت مرکز هنرهای نمایشی به دست آمد، بخشی از خواست های 30 ساله ما بود که در بهبود شرایط حرفه ای ما نقشی گرهی ایفا می​کند و فکر می​کردیم با اجرای دقیق آن روابط حاکم بین تولید کننده و سفارش دهنده را تا اندازه ای نظم و نسقی می دهد، هر هنرمندی به قراردادی در ازای کار خویش می رسد و امنیت شغلی جایگاهی پیدا می کند و فرا رفت دستمزدها، بخشی از خواست های صنفی را جامع عمل می پوشاند، اما از یک سو این قرارداد باید به تمام اجرا شود که در عمل چنین نشده! و باز به دلیل کمبود بودجه تئاتر در سطح کشور، و عدم توجه 30 ساله دولتمردان به توازن بین نیروهای مولد و بی توجهی به یکصد هزار هنرمند دانشگاه دیده و کارکشتگان تهران و شهرستان ها ـ که بودجه کوچک تئاتر حتی کفاف یک فصل سه ماهه ی آنان را نمی دهد ـ زخم های ژرف تری به تماشا گذاشته می شود.»

در ادامه آمده است: «بیگانگی متولیان مدیریتی در سطح کلان نسبت به تئاتر و بکار گرفتن همین بودجه اندک در بخش های تبلیغی ترویجی، که کمترین بازتاب را در پالایش فرهنگ و هنر و مشکلات اجتماعی دارد باعث شده مدیریت در شاخه هنرهای نمایشی دچار آشفته فکری های روز افزون بشود و از تقسیم عادلانه همین بودجه نیز باز بماند؛ افزون بر آنکه تمام انرژی و توان خویش را خرج همین مأموریت های تبلیغی ترویجی کرده و از دل دادن و دل باختن به حل معظلات و نارسائی های موجود سر بتابد. و در این میان، برخی مدیران کم تجربه میانی و رده بالای تئاتر، که گاه حوزه تحت اداره خود را حکومتی خودمختار می پندارند، با تصمیمات سلیقه ای، تبعیض آمیز و غیرکارشناسانه، زحمت و عزلت خانواده نجیب تئاتر را بیش از پیش می افزایند.»

در ادامه این متن با اشاره به برگزاری جشنواره​های تئاتر آمده است: «از سوی دیگر، تمام توان مدیریت تئاتری صرف برگزاری جشنواره های متفاوت و گونه گون می شود و تئاتر آماتوری و غیرحرفه ای بودجه ی کم و کوچک تئاتر را می بلعد و کار را به آنجا می کشاند که تئاتر حرفه ای در چنبره ی این جشنواره ها اسیر می شود و گرایش مسلط تئاتر کشور به سوی مسابقه های بی سرانجام و شراع کشیدن به سوی تئاتر غرب و دست آوردهای نامأنوس آن برای کشورمان آغاز می شود. بخش عمده عزیزکردگان نزدیک به مدیریت های پیشین و امروز هدفشان فرستاده شدن به خارج از کشور است و اجرا در کرانه های مدیترانه که این البته اگر به عدالت و خوش فکری اجرا شود، باکی نیست و قابل احترام، ولی تئاتر ملی که می تواند جایگاه خویش را در تمامی کشورمان باز کند و دلبستگی فرهنگی و روحی و روانی مردم را پاسخ گو باشد و نیاز ملی را به این هنر در شهرستانها و استانها بر انگیزد، از یاد می رود تا آنجا که این معنی را بر ذهن بخشی از سیاستگذاران متبادر می سازد که " اصلا چه نیازی به تئاتر داریم؟!"»

در ادامه آمده است: «اجرای جشنواره ها بودجه تبلیغاتی خود را دارد و اهداف خود را پی می گیرد و ارتباطی با تئاتر حرفه ای، که اندیشه ورز است و خردگرا و از هرگونه مفاهیم روزمرگی و مرثیه گری دوری می جوید، ندارد. چرا باید تئاتر حرفه ای و جایگاه رفیعش را در گروی شرکت در فلان جشنواره و یا حضور در بهمان آئین دانست؟! تصمیم مدیریت برای درهم آمیختن تئاتر حرفه  ای با تئاترهای آماتور، تجربی ، تبلیغاتی و دستوری کار را به جائی می کشاند که گاه، از ره رسیده ی به مکتب نرفته ای ، دو زانو بر حریم استاد نانشسته ای مدعی شود و تیغ بر پیکر ارکان و آئین صدساله ی نمایش ما برکشد.»

آسیب​های موجود در تئاتر چنین ادامه یافته است: «تصمیمات نسنجیده و تبعیض گرا، دل بستن به آمارهای کارشناسی نشده از سوی مدیریت های ناکارآزموده و دل ندادن به نظریات جمعی و شورائی، جایگاه تئاتر را به آنجا می کشاند که بزرگترین مجموعه تئاتری کشور، و پارکینگ و خیابان انحصاریش آنچنان در معرض تخریت و درهم ریزی قرار گیرد که فریاد تمامی فرهیختگان این ملک هم به جائی نرسد؛ و هنوز ندانیم که چه کسی و چه نهادی در حال خراب کردن سرای ما بر سر ماست. ما برای سی امین بار در 30 سال گذشته برخواست های کلان جامعه تئاتری تأکید می ورزیم و هشدار می دهیم که هرچه زودتر به این مسائل گرهی بپردازیم باز هم دیر است.»

پیشنهادها برای بهبود اوضاع تئاتر به این شرح است:

  • - سازمان مستقل تئاتر کشور بنا و بودجه روشن و مشخص آن تأمین شود.
  • - مدیریت های هنری با نظریه و مشورت جامعه هنری و در نظر گرفتن سهم شوراها و صنوف در آن انتخاب شود.
  • - شگردها و شیوه های ممیزی در میدان تئاتر کنار برود و قانونمداری جای آن را بگیرد؛ تا سرنوشت یک گروه در گرو سلیقه فردی قرار نگیرد.
  • - حقوق صنفی، امنیت شغلی، احترام به دست آوردهای حرفه ای و رشد و توسعه تئاتر در نظر گرفته شود.
  • - بودجه تئاتر کشور تنها و تنها خرج تولید تئاتر و ارکان آن شود و به نیروی بازدارنده اعتلای تئاتر تبدیل نگردد.
  • - مدیران محترم به تأمین معشیت، تولید کار، حذف بیکاری و تأمین مسکن در جامعه تئاتری دل بسپارند.»

بیانیه چنین پایان می​یابد: «بدیهی است که مثل همیشه، انجمن ما در به سامان رسیدن این خواست ها از هیچ مشورت و یاری دریغ نخواهد کرد.»


----------------------------------------------------------------------------

خب به غیر از این خبر مربوط به بیانیه که از خبر آنلاین بود ،

اون هایی که با فونت آبی نبشتم نبشته ی خودم بود.

به پایان این پست رسیدیم.

تشر از شما که توجه کردید.


موفق و پیروز باشید.


نظرات 3 + ارسال نظر
حمید توکلی سه‌شنبه 29 دی 1388 ساعت 20:44


موفق باشی!

شنیدم شهرداری کرج یک سری تغییرات توی شهر داده !
مبارکه.

اصلاً دوست ندارم محتوای پستی اینجوری باشه ...

ولی وقتی به عشایری که در حومه شهر و روستا نشینانی که بیشتر
با طبیعت سر . کار دارند فکر می کنم دلم می سوزه ،‌

به بچه هایی که هیچی از زندگی ندیدن ...

میگن باید مهدی (عج) بیاد ...

چند روز پیش سر چهار راه با ماشین بودم ، توی ماشین بودم و
حین رانندگی ، ایستادم ، سرم رو برگردوندم ، سمت راست یک ماشین کنارم پارک کرده بود ، رانندش یک خانم بود.

دیدم ایشون ماسک زده ! تعجب کردم !

گفتم چی شده که توی ماشین ، و الان که هوا خوبه ...
شیشه ها هم بالاست و ایشون ماسک زدن !

بعدا که تحقیق کردم دیدم من خیلی از مساله پرتم ...
جریانش مفصله...


ممنون ، تو هم موفق باشی :دی

سید حسین هاشمی سه‌شنبه 29 دی 1388 ساعت 21:19

شنیدم ایشون دستور دادند گوشت ارزون بشه!
یعنی دستور داده هرگوسفندی که گوشت خودش یا بچه هاشو احتکار کنه، سر و کارش با سردار احمدی مقدمه
خدا رو چه دیدی!
یهو دیدی رئیس گله رو بعنوان معاند(مخالفت با دستور محمود (ص)) بردن پای چوبه ی دار!


حتی طرفدارانش هم بیشتر از یه شعار روی حرفهای ایشون حساب باز نمی کنن

این آلودگی هوا گویا به تولید بیابان در یکی از جلگه های عراق بدست صدام بر می گرده!
ایشالله حل شه
_______

در مورد قسمت دوم هم
باید ابراز تاسف کنم!
همین

(: :پی یاهو مسنجر ...


از نظر حقوقی احتکار، عبارت است از این که کسی کالای مورد احتیاج و ضروری عامه را زیاده از مصرف خود داشته و برای جلوگیری از فروش به دولت یا مردم، پنهان کند.[2] ...

----------
واژه های جدید میگی! :دی ... ان شالله ...
می دونم ، یه ماله پاشی میخواد :دی الان خیلی وقته میخواند ماله پاشی کنند ، اما مثل این که ماله ها ، کمیاب شده !

بحث کمک به بچه های هاییتی هم هست.=-

ماله فکر کنم یک چیزی در مایه های شن و ماسست.
------
جغرافیات هم که بیسته پسر !
=
موقع خودن متن دومی خودم گریه ام گرفت !
هیچ وقت فکر نمی کردم تئاتری ها همچین مشکلاتی داشته باشند.

ممنون ... موفق باشی.

رویا IT چهارشنبه 30 دی 1388 ساعت 08:32

آخرش همه میمیریم که!

ممنون از پستتون!!

سلام. تشکر .

واقعیت گاه خشک و سوزان و تلخ است ... توکلت به خدا باشه ، سرکار خانم خدابخش :دی

داریم می میریم ، میگن هر کی میره بیمارستان میمیره ! :دی

قطره قطره جمع کنید تا دریا مال شما باشد.

پس بریم خودکشی کنیم بهتره که :دی

پست هاش هم در همکلاسی هست ...

بیشترش هم کار وحید احمدپور عزیزه .

هر کسی خواست واژه "خودکشی" رو جستجو کنه در همکلاسی
شیش تا صفحه یکهو پیدا میشه !

بعضی هاش که قسمت نظرات ِ‌ بعضی هاش هم پست ِ

موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد