KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
نظرات 28 + ارسال نظر
سید حسین هاشمی جمعه 25 دی 1388 ساعت 16:11

شتریه که بالاخره ...

_______
توضیحات: اون علامت V کار بر و بچه های سبزه

اون خط خطی هم کار بر و بچه های ارزشیه
_______

خدا بیامرز پسر بدی نبود!

بعد از نگارش:
برای اطلاع از علت انتشار این متن به ترتیب لینکهای زیر رو نگاه کنید

http://www.kntoosi.com/1388/10/24/post-13636
http://www.kntoosi.com/1388/10/24/post-13638
http://www.kntoosi.com/1388/10/24/post-13640
http://www.kntoosi.com/1388/10/24/post-13641
http://www.kntoosi.com/1388/10/25/post-13644
__________

پ ن: این رو برای دوستانی که بعدها آرشیو رو نگاه می کنن و احیانا در جریان نیستن نوشتم.

محمد_صنایع 87 جمعه 25 دی 1388 ساعت 16:13

خوبه منم همینو گفتم!!
میگن بچه ها باهاش بد حرف زدن نه اینم حساس!!
خودکشی کرده؟؟؟؟

خودش خوب بود طفلی
رفیقاش خرابش کردن

دیگه کاریه که شده!

حمید توکلی جمعه 25 دی 1388 ساعت 16:16

!
متن جالبی بود!

ممنون

رضا جمعه 25 دی 1388 ساعت 16:22

خدابیامرز چقدر هم عکسش قشنگ افتاده بود

کلا میمیک ِ جالبی داره

کِر کِر خندست

هی روزگار .....

هی ...

فاتحه مع الصلوات

محمد رودسرابی جمعه 25 دی 1388 ساعت 17:15

من که از این به بعد هیچ خبری رو تو همکلاسی جدی نمی گیرم

مدتهاست هیچ خبری رو تو هیچ خبرگزاری ئی جدی نمی گیرم

ولی می شه یه سری از چیزها رو شوخی گرفت
هااا
نمی شه؟!
می شه دیگه!

امیرA جمعه 25 دی 1388 ساعت 17:19

آقای رودسرابی جدی بگیرید
ولی دقت کنید به خبر و هر خبری رو باور نکنید
این مهمه

این هم حرفیست

امیر پورنصرت جمعه 25 دی 1388 ساعت 17:30

احسننننننننننننتتتتت باریکلا.

معرکه بود. ایول. خیلی حال داد. خوب ضد حال زدی بهش تا دفعه دیگه این کار رها رو نکنه. کارت درسته اقا حسین.

ما کوچیک شمائیم

طفلی خودش ضد حال خورد.
در واقع این پست در نقش پماد سوختگی بود.

هم برای ایشون، و هم برای دوستانی که دلشون برای اونیکی رفیق سفر نکرده برگشته مون سوخته بود و تسلیت گفتن.

سعید اسماعیلی فرد جمعه 25 دی 1388 ساعت 17:48

کلا فیسش خیلی جالبناک افتاده تو عکس

یکم غمگینه!
آخی...

مهسا جمعه 25 دی 1388 ساعت 17:59


وی زشته نکنید این کارا رو دانشجویان مملکت

چی چیزشته بنده خدا !
کلی رو عکسش کار کردم این شد
اگه اولش رو می دیدید چی می گفتید !

امیر رباط جمعه 25 دی 1388 ساعت 18:02

خدا بیامرزتش خیرش که یه کسی نرسید


خدایی حسین خودم کلی حال کردم
یه ساعتی سوژه خانواده شده بودم

قابل تو رو نداشت

ایشالله فردا تو مراسم

محمدحسین باقری جمعه 25 دی 1388 ساعت 18:03

ایول ایده خوبی بود
شوخی کوچیکی که شد برای خنده خیلی ها الکی بزرگش کردند

ممنون
بله با شما موافقم

البته شاید دوستان خیلی به بنیامین وابستگی عاطفی داشتن

مجتبی معصوم پور جمعه 25 دی 1388 ساعت 18:11

متنت رو که نفهمیدیم چی به چیه ولی واسه قضیه جزوه دمت گرم . خودم برای عروسیت موهاتو فشن میکنم :دی

خواهش واسه جزوه
یه جزوه ی خوب واسه ریاضی هم پیدا کردم.

به جای اون امنیت مراسم رو تامین کن!
سیاسی جماعت، نمی ذارن آب خوش از گلوش پایین بره
(اسمایلی شخصی که در حال قمپز در کردن است.)

______

مربوط به پستهای قبلیه
یه کارایی شده بود که این نتیجش شد!
خدا بیامرز !

________

لال از دنیا نری صلوات بفرست
اللهم صل ...

rahgozari ketab be dast جمعه 25 دی 1388 ساعت 18:23

enshallah khoda vand mashghul zombash kone :D
dore ham bashim bekhandim

یادش بخیر
آخرین روزی که دیدمش مث شما کتاب دستش بود

اِهه اِهه اِهه
(این صدای گریه کردنه. نمی دونم چطوری باید بنویسم!)

شایان شهسواری جمعه 25 دی 1388 ساعت 18:42 http://shayancherts.tk

حالا وارثاش کیان؟
من کلی طلب دارم

خدا بیامرز از دار دنیا یه ۱۱۰۰ داشت
همونو می خوای بردار

حسین محمدی نصرآبادی جمعه 25 دی 1388 ساعت 19:41

=))
ای ول
حقش بود


کار قشنگی بود که یه جورایی با خنک کردن دل دوستانی که از پستش ناراحت شدن، قضیه رو به یه شوخی بامزه تبدیل کرد تقیبا :دی

فقط متوجه نشدم کدوم خط خطی رو گفتید کار بچه های ارزشیه؟

دوسه خط آخرم قشنگ بود

می خواستم حالشو بگیرم
ولی متاسفانه انگار خوشش اومده!

اون V کار بر و بچز سبز بود
+
مرگ بر دیکتا...
که بر و بچز ارزشی اومدن خط خطیش کردن و نوشتن منا...

عکسو یکم واضح تر کردم

عباس جمعه 25 دی 1388 ساعت 20:31

ایول
جالب بود مرسی

جالبی
مرسی

[ بدون نام ] جمعه 25 دی 1388 ساعت 21:35

دیوانه ها خدا همتونو شفا بده

انشالله شفا کلا چیز خوبیه

ای کاش دیشب این دعا رو می کردی که دستی دستی دو تا گل پرپر نمی شدن
:(

پویا کندری جمعه 25 دی 1388 ساعت 21:42

حیف که دیگه پشت سر مرده نمی شه حرف زد...
خیلی کار تمیزی بود! ای ول!
شادمان کردی!
خدا شادت کنه!
موفق باشی رفیق.

خدا بیامرز به شما خیلی علاقه داشت

قدیمیا می گن خون خودت رو کثیف نکن واسه همین روزاس دیگه!

تمیزی از خودتونه رفیق

شادمان شدیم از شادمانی شما

شبنم دمیرچی کامپیوتر جمعه 25 دی 1388 ساعت 22:11

من دیشب خواب دیده بودم می دونستم می خواد بمیره چند روز پیش ها هم به خودشم الهام شده بود...


حالا اون که رفت نمیشه به خاطرِ تداخل مراسم با امتحان، امتحان کنسل شه؟

ای بابا...
چه وقت عزیزی هم رفت
جواب بچه هاشو چی بدیم

فاتحه
ـــــــــــ

تازه می خواستیم مراسمو مکانیک بگیریم، گفتیم اونجا باشه که بچه ها طبقه ی بالا امتحان دارن حد اقل حسین نصر آبادی که مداحی می کنه بچه ها هم سر جلسه به فیضی برسن.

_______

از این به بعد
در مورد کنسل کردن امتحانا شوخی یا جدی لطفا کسی چیزی نگه که آتیش می گیرم
اینهمه هماهنگی کردیم اونوقت همونایی که بانی این کار بودن نیومدن!

سید حسین هاشمی شنبه 26 دی 1388 ساعت 00:44

چرا چرکنویس کردی!

چیه فک کردین یه کاری کردین حالا همه رو پاک کنین انگار نه خانی اومده نه خانی رفته!
نه داداش

چرکنویس کردنش اشتباه بود
می بخشمت
(این نظر رو با عصبانیت نخوند)
از بابت اینکه پستهای دوستان همگی به طرز عجیبی حذف شدند باید یه توضیح مختصر در مورد شرح وقایع بدم.

... Coming Soon

کسی به پستم دست نزنه هاااا !

وگر نه نفر بعدی خودشه

شایان شهسواری شنبه 26 دی 1388 ساعت 02:23 http://shayancherts.tk

ایول جذبه!!

نیا دم پر ما !
الان تو مایه های نوشته های شدید الحنم

حا تو رم می گیرما !

محمد حسین رونیاسی,IT شنبه 26 دی 1388 ساعت 06:31

چرا صورتش مثل رید ریچاردز در چهار شگفت انگیز شده؟

داره تضاهر می کنه اونه

دو سه جا فعلا تست داده

امیر رباط شنبه 26 دی 1388 ساعت 12:53

کی پست ها رو پاک کرده؟


مرتضــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
کی پاکیده
اه
بی شخصیتا
من که دیگه پست نمیزنم
فقط همون کار ادیت سایتو میکنم
دیگه پستی نمیزنم

نکنه خودت پاک کردی؟

عجیب
مشکوک می زنی
زیاد مشکوکی

در اولین فرصت یه حال اساسی ازت می گیرم

اگه بفهمم کار خودت بوده اینو می ذارم رو سایت

http://up.iranblog.ir/6/1263726446.jpg

ـــ
اون آخرش تهدید بود؟!
:D

شقایق-جابرانصاری شنبه 26 دی 1388 ساعت 16:46

چقدر خوشگلتر شدی امیر..!!

!!
بسی شادمان گشتیم!

کلی کار کردم رو میمیک‌ش

شادی شما قسمتی از اهداف ما بوده

سید حسین هاشمی یکشنبه 27 دی 1388 ساعت 02:06

بعد از امتحان معادلات اعصابم داغون بود اینجوری شد!

http://up.iranblog.ir/6/1263726446.jpg

حسین رنجبر یکشنبه 27 دی 1388 ساعت 16:33

سلام !

بی خیال بابا !


خوبی حسین جان ؟
بابا این کار ها رو نکن ،

من قبلاً دیدم یه چیزی شبیه این ولی عکس علی دایی روی اون بوده ! مثل این که روی جلد یک مجله ای بوده .
پستش هم در وبلاگ موجوده .

« ویلیام کلی » نقاش و نویسنده ایرلندی مدعی شده است که جی کی رولینگ، شخصیتها، مضمون و شیوه

نگارش مجموعه آثار هری پاتر را از داستان او با عنوان سفر بالی پو سرقت کرده است. « بوریس استروگاتسکی »

نویسنده روس آثار علمی تخیلی هم، جیمز کامرون،کارگردان سرشناس آمریکایی را به سرقت ایده های سری

رمان های « دنیای بعد از ظهر » خود برای ساخت « آواتار » متهم کرد. میگویند سارقان ادبی، تنها سارقانی

هستند که لیست اموال مسروقه خود را با تیراژ بالا به چاپ می رسانند. می ترسیم فردا نویسنده ای، کارگردانی،

سارق ادبی بی ادبی پیدا شود و ایده های ما و شما را در همکلاسی به سرقت ببرد.

فلذا از همین حالا چنین عمل رذیلانه ای را محکوم میکنیم!
موفق باشی حسین جون خیلی می خوامت. کارت یکه !

محمد صادق سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1389 ساعت 01:45 http://gameoflove.blogfa.com

و آن روز هر کس به آنچه انجام داده می رسد ! ( بدون شرح)

شرحش را در بالا بخوانید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد