به نام خدا که هر چه دارم از اوست
در سیاهی شب قدم می زدم، چه زیباست، سیاه یک دست بدون ذره ای تضاد رنگی. خودم را خوب پیدا کردم. احساس کردم نیازمند سخن گفتن با کسی هستم، پس رو به آسمان فریاد زدم:
خدایا دلی پر اندوه دارم، خدایا آشفته ام، هراسانم، راه کاروان را گم کرده ام.
خدایا هراسانم که راه را پیدا نکنم، از مهربانیت خجالت می کشم، خجالت می کشم از تو چرا که شاگرد خوبی نبودم، درسم دادی ولی درسم را فراموش کردم.
خدایا خجلم از اینکه دوباره راه را از تو پرسم.
خدایا راه را نمی خواهم چون پیدایش می کنم، هر طور شده پیدایش می کنم می خواهم از این پس شاگرد خوبی باشم.
خدایا دستانم را بگیر، دیگر توان تنهایی را ندارم، خدایا تنها از تو یک خواسته دارم .....
خدایا رهایم نکن
آمین
آمین...
دو نقطه دش لایک
خیلی قشنگ بود

آمین.
امین چه دعای قشنگی بهترین دعاست
دعای قشنگی بود!
قربونت برم من
عزیزی :)
دعای زیبایی بود.ممنون!
وخدایا دوستان خوب را از ما نگیر...
آمین
آمین
چرا اینجوری شدی؟
:دال
بسیار زیبـــــــــــــــــــــا
خیلی زیبا بود.بهتر از این دعا دیگه وجودنداره اگرم داشته باشه در مرتبهی 2 میباشد


{اسمایل}