اینشد که خالهسوسکه راه افتاد و رفت که برسه به همدون،شوهر کنهبه رمضون.
رفت و رفت و رفت تا رسید به یه قصابه.
قصابه گفت: «آهای خاله سوسکه! کجا میری؟»
خاله سوسکه گفت:«اسم من خاله قزیه. بگو، لپ قرمزی، پیرهن پری.»
خاله سوسکه گفت: «نه نه نه! من زن قصاب نمیشم! ...»
خلاصه خاله سوسکه بازم رفت و رفت و رفت، تا ...
و شبیه همین گفتگو بین خاله سوسکه(یا همان خاله قزی) با بقال و نانوا و
... هم انجام میشود و هر کدام میگویند که او را با ابزار کار خودشان کتک
خواهند زد. بقال با سنگ ترازو، نانوا با وردنه و خلاصه بقیه هم به همین
ترتیب. و خاله سوسکه(خاله قزی) هم با شنیدن اینها فرار را ترجیح میدهد.
اما آخر داستان:
... تا رسید به یه آقا موشه.
آقا موشه گفت: «خاله قزی، لپ قرمزی، پیرهن پری، کجا میری؟»
خاله سوسکه گفت: «میروم به همدون. شو کنم به رمضون. نون گندم بخورم. منت بابا نکشم.»
آقا موشه گفت: «زن من میشی؟»
خاله سوسکه گفت: «زن تو؟! خوب بگو ببینم، اگه زن تو بشم، دعوامون که بشه، منو با چی میزنی؟»
آقا موشه گفت: «با همین دم نرم و نازکم.»
خاله سوسکه خوشحال شد و گفت: «آره! معلومه که زنت میشم! من زن آقا موشه میشم.»
و اینجوری شد که خاله سوسکه و آقا موشه با هم عروسی کردن و به خوبی و خوشی زندگی کردن...
_______________
پ ن 1: در پستی خطاب به مسئولین محترم آموزش نوشتم :
عادت هم بد دردیست!
عادت کردیم برای چیزی که حقمان است التماس کنیم.
واقعا اینگونه نیست؟
پ ن 2: گویا همراه با نداهای دیگر ، ندای حق خواهی به شدت، مرده است!
پ ن 3: آقا لطفا بزن
پ ن 4: جون من بزن
پ ن 5: د ِ بزن د ِ!
پ ن 6: تــَــــــــــق
پ ن 7: آ قربون پنج انگشتت برم. یکی دیگه بزن!
پ ن 8: یکم بخار هم خوب چیزیست!
پ ن 9: یکی از دوستان رفته بود ساختمان مرکزی مشاهده کرد آقایون نشستند و مشغول بگو بخند هستند.
از یکی از مسئولین(آقای پ.ف) شنید که با اشاره به اینکه دانشجویان روزانه برای اعتراض سر جلسه حاضر نمی شن با اشاره به ما فرمود: اینا بخاری ازشون بلند نمی شه!
ها ها هاااا هاا
قاه قاه به ریش ما خندیدند!
خنده هم داره!
راس می گه خب!
متاسفم
_____________
مرتبط:
پیگیری درخواست تغییر زمان امتحانات
جهت سپاسگزاری از مسئولین محترم
فقط به چندین نفر خود من رو زدم بیان معادلات درخواست بدن . . .
خیلی جالبه
منم که دیگه می دونید!
یه سری از دوستان هم شاهد بودم برای اینکه وادار کنن که بیان از حق خودشون دفاع کنن، کارشون به ماچ و بوسه رسید!
:D
تقصیر اونها نیست
عادت کردیم
حقمونه !
به کسی بر نمیخوره
ها ها ها ها
حقمونه دیگه
باید بخاطر دانشجوهای در بندمون امتحان ندیم!
مثل روزانه ها
بعد شما دنبال تعویق انداختنین؟
که چی بشه ؟
باید تحریم کنیم..
دم روزانه ها گرم.
حق با تو سید!
بی بخاریم...
اعتراض پیشکش دوستان
دوستان حتی برای گرفتن حق خودشون قدم بر نمی دارن!
ببین ، اگه ما نریم سر جلسه که خوش به حال اینا میشه . این ...... ها همه رو به خاطر استقبال از ورودی های 88 که ترم اولشون هستش میخوان بیچاره کنن. حالا نرو سر امتحان ، چی میشه ؟ هیچی باید دوباره پول این ترم رو به حسابشون بریزی و یه حال اساسی بهشون بدی !
این روزانه ها شهریه نمیدن نفسشون از جای گرم بلند میشه