آلما و نرگس در حال مثلا درس خوندن و عملا حرف زدن!!
یدفعه نرگس میگه:
-آلما اون پسره رو ببین پشتت رو اون میزه نشسته. اون پسره همونیه که میگم شبیه هومن نامزد دوستمه. البته این پسره خیلی خوشگلتره.
آلما یه جوری سرشو برمی گردونه که سوژه مورد نظرو ببینه اما سوژه همون موقع داشت از در می رفت بیرون و آلما نتونست درست حسابی ببیندش. فقط تیپشو از دور می بینه.
آلما:آره تیپش که خوبه. قیافشو ندیدم.
نرگس: نمی دونم ورودی چه سالیه و رشتش چیه. زیاد تو داشکده نیست.
*****************
همون ترم چند وقت بعد:
نرگس: آلما این پسری که تو باهاش دوست شدی همونیه که من می گفتم شبیه هومنه و تازه خوشگلترم هست.
آلما:
*****************
دیشب داشتم با ندا یکی از دوستای دانشگاهم حرف می زدم. وای که ما چقدر عوض شدیم. وقتی فهمید عروسیمه و وقتی فهمید داماد کیه کلی ذوق کرد.
ندا: وای آلما خیلی جالبه که تو با کسی داری ازدواج می کنی از همون دوران سادگیا و بچه بازیامون می شناسی. با هم بزرگ شدینا.
آلما:
ندا:به نظرم بودنت با احسان خیلی خیلی تو شخصیتت تاثیر گذاشته.من مطمئن نبودم با همین احسانی. اما می گفتم هر کی هست باعث شده که تو خیلی خیلی پخته و باتجربه باشی.
آلما:خیلی دوست دارم چند تا از دوستای خیلی صمیمی مو برای عروسی دعوت کنم. تو که حواست باشه دعوتی تا برات کارت بیارم. به زهرا هم گفتم با شوهرش. اونم خیلی ذوق کرد و گفت آرزوی این روزو داشته. مطمئنم زهرا هم می دونه داماد کیه چون ما رو یه بارم تو خیابون دیده یعنی تا حالا بهت نگفته بود؟
ندا: نه به جون آلما. زهرا خیلی توداره.می شناسیش که. حتما گذاشته خودت سورپرایزم کنی.
آلما: راستی به جز تو و زهرا بدم نمیاد نرگسم بگم. البته هنوز یه کم در خصوص نرگس مطمئن نیستم. آخه راستش جام خیلی کمه و باید خیلی گلچین کنم.
ندا:نرگس؟ خوب. می دونی که نرگس چی شده؟
آلما:نه چی؟
ندا:نرگس داره طلاق میگیره. مهرشو گذاشته اجرا.
آلما:چیییییییییییییییییییییییییییی؟ اون و بهروز که این همه عاشق هم بودن. نرگس کلی بدبختی کشید برای رسیدن به بهروز. چرا پس؟
ندا: راستش ۳ هفته بعد عروسیش نرگس گفت داره پول جمع می کنه که اگه روزی طلاق گرفت. پول داشته باشه. منم راستش از همون موقع نگرانش بودم. بهروز انگار خیلی مسئولیت پذیر نبود. خرج خونه رو این آخریا نرگس می داد.
آلما:
**********************
برای نرگس خیلی ناراحتم. کاش میشد زمانو به عقب برگردوند. نرگس و بهروز عاشق هم بودن. یه عشق چندین ساله
پایگاه داده چی که یکشنبه درس را تمام کردند !!!؟؟؟؟
درسی که بالای ۱۰ جلسه کلاس داشته خیلی بعیده که عقب بیفته
سلام
مرسی از اطلا ع رسانیتون
اما از کجا متوجه شدید و ایامی دونیدکی قطعیش اعلام می شه؟
خانم احمدی در پست بالایی اعلام کردن
بابت کامنتی که نوشتید ممنون
پس درسای ما چی؟؟
نامردا
d:
دروس ساختمان داده و زبان ماشین ، هنوز موفق به اتمام نشدند و تا آخرین جلسه تدریس باید بشن
اسمبلی که دو فصل مونده!
متاسفانه حق با توئه حسین جان.مخصوصا اسمبلی که سرعت تدریس واقعا بالا بود
ساختمان داده و معادلات دیفرانسیل چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
متاسفم
معادلات و مدار الکتریکی 1 خواهشاااااااا
): نشد که بشه.شرمنده
با سلام به همه ی دوستانی که از این وبلاگ دیدن می کنند .
امیدوارم که روزگار به کامتون باشه و آرزوهای قشنگتون برآورده بشن .
این وبلاگ محلیه برای صحبت از مشکلات و راه حلهایی در زمینه روابط.
کی می افتد؟؟
تاریخشو خانم احمدی زحمت کشیدن اعلام کردن
ترم اول سال ۸۰-سالن مطالعات دانشکده:
خیلی دوست دارم چند تا از دوستای خیلی صمیمی مو برای عروسی دعوت کنم. تو که حواست باشه دعوتی تا برات کارت بیارم. به زهرا هم گفتم با شوهرش. اونم خیلی ذوق کرد و گفت آرزوی این روزو داشته. مطمئنم زهرا هم می دونه داماد کیه چون ما رو یه بارم تو خیابون دیده یعنی تا حالا بهت نگفته بود؟
آلما و نرگس در حال مثلا درس خوندن و عملا حرف زدن!!
یدفعه نرگس میگه:
-آلما اون پسره رو ببین پشتت رو اون میزه نشسته. اون پسره همونیه که میگم شبیه هومن نامزد دوستمه. البته این پسره خیلی خوشگلتره.
آلما یه جوری سرشو برمی گردونه که سوژه مورد نظرو ببینه اما سوژه همون موقع داشت از در می رفت بیرون و آلما نتونست درست حسابی ببیندش. فقط تیپشو از دور می بینه.
آلما:آره تیپش که خوبه. قیافشو ندیدم.
نرگس: نمی دونم ورودی چه سالیه و رشتش چیه. زیاد تو داشکده نیست.
*****************
همون ترم چند وقت بعد:
نرگس: آلما این پسری که تو باهاش دوست شدی همونیه که من می گفتم شبیه هومنه و تازه خوشگلترم هست.
آلما:
*****************
دیشب داشتم با ندا یکی از دوستای دانشگاهم حرف می زدم. وای که ما چقدر عوض شدیم. وقتی فهمید عروسیمه و وقتی فهمید داماد کیه کلی ذوق کرد.
ندا: وای آلما خیلی جالبه که تو با کسی داری ازدواج می کنی از همون دوران سادگیا و بچه بازیامون می شناسی. با هم بزرگ شدینا.
آلما:
ندا:به نظرم بودنت با احسان خیلی خیلی تو شخصیتت تاثیر گذاشته.من مطمئن نبودم با همین احسانی. اما می گفتم هر کی هست باعث شده که تو خیلی خیلی پخته و باتجربه باشی.
آلما:
ندا: نه به جون آلما. زهرا خیلی توداره.می شناسیش که. حتما گذاشته خودت سورپرایزم کنی.
آلما: راستی به جز تو و زهرا بدم نمیاد نرگسم بگم. البته هنوز یه کم در خصوص نرگس مطمئن نیستم. آخه راستش جام خیلی کمه و باید خیلی گلچین کنم.
ندا:نرگس؟ خوب. می دونی که نرگس چی شده؟
آلما:نه چی؟
ندا:نرگس داره طلاق میگیره. مهرشو گذاشته اجرا.
آلما:چیییییییییییییییییییییییییییی؟ اون و بهروز که این همه عاشق هم بودن. نرگس کلی بدبختی کشید برای رسیدن به بهروز. چرا پس؟
ندا: راستش ۳ هفته بعد عروسیش نرگس گفت داره پول جمع می کنه که اگه روزی طلاق گرفت. پول داشته باشه. منم راستش از همون موقع نگرانش بودم. بهروز انگار خیلی مسئولیت پذیر نبود. خرج خونه رو این آخریا نرگس می داد.
آلما:
**********************
برای نرگس خیلی ناراحتم. کاش میشد زمانو به عقب برگردوند. نرگس و بهروز عاشق هم بودن. یه عشق چندین ساله
تا موافقت با تاخیر همه امتحانات و گرفتن حقمون از آموزش الکترونیکی از پا نخواهیم نشست!
d:
نیم نگاهی هم به بیانیه کلی دانشجوها (در مورد شرکت نکردن تا آزادی عزیزان در بند)داشته باشیم انشا الله!
چی بگم والا.من زیاد سیاسی نیستم.اما شرایط دانشجوهای برق رو کاملا حس می کنم.خداییش خیلی سخته :)
قطعی یا نه؟
متاسفانه امتحان دخیره و بازیابی در آستانه عقب افتادن لغو شد
معادلات دیفرانسیل و ریاضی2 پس چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انگار دارن صدقه میدن!!!!!!
معادلات دیفرانسیل که به موقع تموم شده.ریاضی ۲ هم که محتواست. متاسفانه دلیل قانع کننده ای نبوده که این دروس عقب بیفته
ای جان d:
منم بابت کامنت از شما ممنونم
علیرضا جان درخواست 240 دانشجو برای عقب افتادن امتحانات پس چی؟
شاید توقع خیلی از دوستان محقق نشد ولی انصافا برای همین ۳ تا امتحان هم خیلی از دانشجوها زحمت کشیدن تا عقب بیفته