بیانیه موسوی منتشر شد، بسیار بقاعده و نیکو.
به نظر من بیانیه بسیار موثری بود،
اصولا بیانیه موثر بیانیه ای است که وقتی آدم آن را می خواند دلش خنک نشود، عصبانی و خشمگین نشود، احساس نکند حالش سرجا آمده، احساس نکند باید بزند همه جا را نابود کند،
بلکه باید احساس کند که یک اتفاق جدیدی افتاده یا ممکن است بیافتد.
موسوی هم دقیقا همین کار را کرد. به عبارت دیگر موسوی خواسته های جنبش سبز را به عنوان خواسته های خودش مطرح کرد نه خواسته های یک رئیس جمهور که می خواهد بقدرت برسد،
و در حقیقت جنبش را در یک اندازه دراز مدت دید و نه کوتاه مدت.
البته برادران جوش خواهند آورد، شریعتمداری سرود " اعدام باید گردد" را خواهد خواند. بعضی از آقایان دوباره از پررویی سبزها تعجب خواهند کرد، ولی اینها همه افه و اداست، حکومت مثل گدای شب جمعه گرفتار دو زار و ده شاهی است، بیخودی فکر نکنیم این اداهای الدرم و بلدرم شان واقعی است. دارند از ترس می میرند، اگر ما راهی برای حل بحران بگوئیم توپ می افتد به میدان آنها، در نتیجه هم آنها باید تصمیم بگیرند، هم کلی ریزش نیرو برایشان ایجاد می شود.
از طرف دیگر عزت الله سحابی یک نامه بسیار دلنشین و شیرین برای ایرانیان خارج از کشور نوشت که به نظر من حرف دل خیلی از ماهاست، حرفی که باید همین حالا هم زد. گفتن این حرف هم لزومی ندارد به فردا بیافتد. از این نامه باید حمایت کرد و آن را یک راه برای پیش رفتن دانست.
موسوی در نامه خودش پنج خواسته اصلی را مطرح کرده است، این پنج خواسته اصل کلام جنبش سبز است:
اول، مسوولیت پذیری دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه
دوم، تغییر قانون انتخابات
سوم، آزادی زندانیان سیاسی و اعاده حیثیت از آنها
چهارم، آزادی مطبوعات و رسانه ها
پنجم، به رسمیت شناختن حق اجتماعات قانونی
در حقیقت این پنج خواسته یعنی همان خواسته هایی که جنبش سبز دارد.
مهم ترین تاثیر این بیانیه بر فضای سیاسی ایران ایجاد شفافیت در جنبش سبز است
اول، این بیانیه تکلیف رهبران داخل و رهبران بیرون از ایران را روشن کرد و نشان داد که رهبری جنبش فقط از داخل کشور ممکن است.
دوم، این بیانیه شکافی بزرگ میان نیروهای راست میانه و تندروهای حامی دولت انداخته و می اندازد و فشار را از روی سبزها به شانه حکومت و بخصوص دولت منتقل می کند.
سوم، این بیانیه راههای ممکن را به مردم نشان می دهد و توهمات آوانتوریست های فرصت طلب را کمرنگ می کند.
ـــــــــــــــــــــــ
پ ن 1: این متن نوشتاری جد از ابراهیم نبویست
پ ن 2: مثل همیشه بیانیه ای تاثیر گذار و قوی
پ ن 3: خوشم اومد!
بیانیه باید اینجوری فضا رو تکون بده نه برای خالی کردن بغض
پ ن 4: طبق اشارات پیش از این، بیانیه ی موسوی بسیار گرد و خاک کرده و توپ را به زمین دولت و (آقا) انداخته دولت و (آقا) را از سمت هوادارانشان تحت فشار قرار داده
پ ن 5: اگر رسایی و شریعتمداری را قلم بگیرید، ما بقی آقایون جبهه ی اصولگرا که از قوه ی تشخیص برخوردارند، این بیانیه را نوعی ابراز حسن نیت تعبیر کردند
پ ن 6: در حرکت بعدی این بازی شطرنج وار ، طی اقدامی تمیز، بازی خطرناکی که مهره ی سیاه انجام داده بود، با حرکت حساب شده ی مهره ی سفید پاسخ داده شد.
به طرزی که موجب آشفتگی سربازان سیاه شد و عده ای از آنها را به حرکاتی کور وادار کرد
پ ن 7: آقایون رجانیوز کپ کردند و دارند گریه می کنند و می گویند: رهبری، ولله نمی گذاریم مثل امام راحل جام زهر بنوشید.
خوشنا!
چقد خودشونو جدی می گیرن!گویا تیر هایی که در روز عاشورا در کردند، به پیشانی خودشان خورد
پ ن 8: امروز هم کپه ای از بلاحت از فارس نیوز (فالس نیوز) به تلویزیون آمده بود و اراجیف بافت
در حد و اندازه های نقض کردن قضیه ی حمار
شاهدان گفتند که بوی پماد سوختگی از ایشان متساعد می شد.
نگاشته ها و بیانیه هایی که از جناح اصولگرای میانه رو صادر شد، به این موضوع اشاره دارد که حرکت موسوی مبنی بر به رسمیت شناختن دولت نوعی ابراز حسن نیت برای گشودن گره ئی که از دید سران قدرت،نه با دندان، که تنها با چاقو باید بریده می شد بود.
بیانیه ی دکتر محسن رضایی و دکتر عماد افروغ که البته مانند احمد توکلی ، زمانی که اولین حرف مخالف را از او شنیدند، ایشان هم به جرگه ی منافقین اضافه شدند.
عده ای از آقایون نیز همچون آقای رسایی، مجددا دچار شکم روی شدند.
عجب!
من دیدم ماشین آتش نشانی رفت تو صداوسیما!
پس مال این بود!
جدا از شوخی میون این همه بیانیه سبک بیانیه مهندس کشورو لرزوند! ایول!
بیانیه ای که غلط هاشون از همون اول شروع شد
چرچیل : سخت‌ترین کار جهان این است که یک احمق را متقاعد کنی.
با عرض پوزش، در بحث کردن با شما فایده ای نمی بینم.
می خواستم در مورد مطلبتان نظر بدهم ولی مورد مهم تری دیدم
دوست دارم تعریفی از حماقت ارائه دهید به همراه .یژگی هایی ذاتی که فرد باید دارا باشد تا واژه
ا ح م ق به او اطلاق شود
بحث با هیچ کس بی فایده نیست
مگر اینکه در بهترین حالت یک خردآیین باشد و در بدترین حالت یک ا ح م ق{ این نتیجه ای است از جمله "بحث با ا ح م ق ها بی فایده است"}
به خاطر اطلاع نداشتن از سابقه ی بحث با دوستان شاید نمی تونید برداشت صحیحی داشته باشید
روزهایی بود که می گشتم ساعتها در کتابهای مختلف برای پیدا کردن پاسخ سوالات بی پایه ای که مطرح می شد
و در نهایت که ارائه می دادم، با جملات جالب دیگری مواجه می شدم!
احمق در لغت به لفظ« نابخرد» معنا شده
جمله ی چرچیل به معنای شدنی بودن بحث با فرد احمق است
اما بنده اعتقاد دارم صحبت با شخصی که احمق نیست و خود را به حماقت زده بی فایدست
شخصی که صرفا دهان است و هرگز قصد ندارد گوش باشد.
اگر فرصت کردید، نظرات گذشته رو مرور کنید.
خوب بود نظرتون در مورد متن هم مطرح می شد.
قلمت هر روز برّنده تر و قوی تر می شه!
تبریک می گم
مطلب خوبی بود.
موفق باشی