راه خود گیر و مکن تقلید کس از پریدن کبک کی گردد مگس؟ گر تو را جز خرمگس در سبک نیست خرمگس مان، غم مخور گر کبک نیست خرمگس گر بهر خود فکری کند گاه باشد وز وز بکری کند بگذریم، که جهان گذرگاه است و جای گذشت
هی مگس جان از برایت قصه ها دارم تا دلت خواهد دوستانی باب جانت در کنارم می پرند گه گداری می روند اندر دماقم مثل سوسک آه اچه میگوی فلانی جان شام ما آش سوسک و به کیلو pehenبر دل کوک ما سر سازش ندارد گویی یا آنفولنزای نوع a بگرفته ایم
آه چه میگویم فلانی جان شام ما آش سوسک و یه کیلو pehenبر دل کوچک ما اصلا سر سازش ندارد گویی یا آنفولنزای نوع a بگرفته ایم اینک این غلط نامه را از جانبم تصحیح کن
هی مگس جان از برایت قصه ها دارم
تا دلت خواهد دوستانی باب جانت در کنارم می پرند
گه گداری می روند اندر دماقم مثل سوسک
آه اچه میگوی فلانی جان شام ما آش سوسک و به کیلو pehenبر دل کوک ما سر سازش ندارد گویی یا آنفولنزای نوع a بگرفته ایم
آه چه میگویم فلانی جان شام ما آش سوسک و یه کیلو pehenبر دل کوچک ما اصلا
سر سازش ندارد
گویی یا آنفولنزای نوع a بگرفته ایم
اینک این غلط نامه را از جانبم تصحیح کن
حتی خر مگسی مثل من هم گاها ترجیح میده ساکت بمونه چون ....
چونش رو خودت میدونی.
راستی !!! راحتی ... ؟!