در سال ١٩٩۵ کامرون نمایشنامه آواتار را یه اتمام رساند. این فیلم چندین سال در دست ساخت بوده است و در لسآنجلس، نیوزیلند و خلیج مکزیک فیلمبرداری شدهاست.
سال ۲۱۵۴ میلادیست، و زمینیان مشغول تشکیل مستعمرات در اقمار ستاره رجل قنطورس هستند. سیاره پندورا (به انگلیسی: Pandora) یکی از این اقمار است که حاوی تنوع خارقالعادهای از حیات وحش فرازمینی است، و جوی غیر قابل استشمام برای انسانها دارد، و محیطی فیزیکی در تضاد با طبیعت فیزیکی انسان. نام سیاره لذا اشاره به وضع مصیبتوار آن (از دید انسان) دارد (که به اسطورهشناسی پاندورا باز میگردد). با اینحال انسانها بدلیل وجود منابع طبیعی این سیاره سخت متوجه آن شدهاند.
از میان جانداران بومی این سیاره موجوداتی شبهانسان هستند بنام «ناوی»ها، که از نظر پیشرفت فنی دارای سطح بسیار پایینتری از زمینیان و ظاهرا نیمه متوحش هستند، اما دارای فرهنگی بسیار غنی و کلنگر هستند که کاملا با سیاره خود در حالت تعادل قرار دارند.
پندورا دارای سیستم حیات وحش نامتعارفیست، بطوریکه سیاره و تمام موجوداتش دارای یک شبکه عصبی مشترک بوده و با هم در ارتباطند (که یادآور مفهوم گایا در اسطورهشناسی و جنبشهای محیط زیستی است). ناویها از طریق نقاط اتصالی نورونی (به انگلیسی: neural interface) در گیسوان موهای خود، از نظر خودآگاهی با اسبهای خود متصل میشوند، و درختان جنگل از طریق ریشههای خود اتصال عصبی با یکدیگر دارند. خلاصه اینکه محیط پاندورا محیطی است که دانشمندان بشری در فیلم را سخت تحت تاثیر قرار داده، و محیط منحصر به فرد این دنیا، مرزهای بین علم و عرفان را درهم مینوردد.
منابع طبیعی که بشر در این سیاره بدنبال آن است آناوبتانیوم (به انگلیسی: unobtainium) نام دارد. این ماده نوعی سنگ کانی مرموزی است که دارای خواص میدانی عجیبی است، بطوریکه باعث ظهور آثار پادگرانشی و اختلال میادین الکترومغناطیسی میشود.
جیک سالی (به بازیگری سام ورتینگتن)، سربازی جانباز بر روی ویلچر است که هنگام خدمت در تفنگداران دریایی ایالات متحده آمریکا از ناحیه دو پا فلج شدهاست. هنگامی که او را برای پروژه آواتار بعنوان خلبان یکی از بدنها بکار می گیرند، او طبق ماموریتش سعی در رخنه کردن در بومیان و کشف رموز و اطلاعات سری آنان میپردازد. اما تدریجا طی ماجراهایی با «نیتیری» (با صدای زویی سالدانا)، شاهزاده و دختر بزرگ قبیلهٔ ناویها تدریجا پیوند عاطفی برقرار میکند و رفته رفته پی به عمق زبیای فرهنگ بومیان برده، و سعی میکند به آنها کمک کند، تا جایی که مجبور است نهایتا در برابر نسل انسانهای غاصب، یعنی نوع خودش، قرار گیرد...
فیلم همچنین در رساندن پیغامی در دفاع از محافظت از محیط زیست کاملا رسا است.
راجر ایبرت به این فیلم ۴ ستاره داد. سایر منتقدین نیز از این فیلم استقبال بسیار خوبی کردند.
قربونِ هوداد کلوپ!!
دو نقطه بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس برای شایان بابا
بابا؟
بابا؟
.
.
.
تشکر بسیار از شما.
پست جالبی بود
خواهش می کنم
ممنون که خوندید
ممنون از پست های حرفه ای و جالبت...
منتظر نقد فیلم وقتی همه خوابیم از بهرام بیضایی هستم...
چشم
روی چشم