چرا متنبه نمیشوند؟!
«آن کسى که براى انقلاب، براى امام، براى اسلام کار میکند، بمجردى که ببیند حرف او، حرکت او موجب شده است که یک جهتگیرىاى علیه این اصول به وجود بیاید، فوراً متنبه میشود. چرا متنبه نمیشوند؟ وقتى شنفتند که از اصلىترین شعار جمهورى اسلامى - «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» - اسلامش حذف میشود، باید به خود بیایند؛ باید بفهمند که دارند راه را غلط میروند، اشتباه میکنند؛ باید تبرى کنند. وقتى مىبینند در روز قدس که براى دفاع از فلسطین و علیه رژیم غاصب صهیونیست است، به نفع رژیم غاصب صهیونیست و علیه فلسطین شعار داده میشود، باید متنبه بشوند، باید خودشان را بکشند کنار، بگویند نه نه، ما با این جریان نیستیم. وقتى مىبینند سران ظلم و استکبار عالم از اینها حمایت میکنند، رؤساى آمریکا و فرانسه و انگلیس و اینهائى که مظهر ظلمند - هم در زمان کنونى، هم در دورهى تاریخىِ صد سال و دویست سالهى تا حالا - دارند از اینها حمایت میکنند، باید بفهمند یک جاى کارشان عیب دارد؛ باید متنبه بشوند. وقتى مىبینند همهى آدمهاى فاسد، سلطنتطلب، از اینها حمایت میکند، تودهاى از اینها حمایت میکند، رقاص و مطرب فرارى
از کشور از اینها حمایت میکند، باید متنبه بشوند، باید چشمشان باز بشود، باید بفهمند؛ بفهمند که کارشان یک عیبى دارد؛ بلافاصله برگردند بگویند نه، ما نمیخواهیم حمایت شما را. چرا رودربایستى میکنند؟ آیا میشود با بهانهى عقلانیت، این حقایق روشن را ندیده گرفت، که ما عقلانیت بخرج میدهیم! این عقلانیت است که دشمنان این ملت و دشمنان این کشور و دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب، شما را از خود بدانند و براى شما کف و سوت بزنند، شما هم همین طور خوشتان بیاید، دل خوش کنید؛ این عقلانیت است؟! این نقطهى مقابل عقل است. عقل این است که بمجردى که دیدید برخلاف آن مبانىاى که شما ادعایش را میکنید، چیزى ظاهر شد، فوراً خودتان را بکشید کنار، بگوئید نه نه نه، ما نیستیم؛ بمجردى که دیدید به عکس امام اهانت شد، به جاى اینکه اصل قضیه را انکار کنید، کار را محکوم کنید؛ بالاتر از محکوم کردنِ کار، حقیقت کار را بفهمید، عمق کار را بفهمید؛ بفهمید که دشمن چه جورى دارد برنامهریزى میکند، چه میخواهد، دنبال چیست؛ این را باید این آقایان بفهمند. من تعجب میکنم! کسانى که اسم و رسم خودشان را از انقلاب دارند - بعضى از این آقایان یک سیلى براى انقلاب نخوردند در دوران اختناق و طاغوت - و به برکت انقلاب اسم و رسمى پیدا کردند و همه چیزشان از انقلاب است، مىبینید که دشمنان انقلاب چطور بُراق شدند، آماده شدند، صف کشیدند، خوشحالند، میخندند؛ اینها را که مىبینید؟ به خود بیائید، متوجه بشوید.» مقام معظم رهبری
موافقم
منم به نوبه خود اهدای جایزه مغز (دیکتا... سال ۲۰۰۹) را از طرف دانشگاه اوسلوُُ در حاشیه مراسم جایزه نوبل صلح (البته یک روز قبل از این مراسم) را به ایشان و خانواده محترم
تبریک می گویم
هر وقت دشمنان از ما تعریف کردند باید به خودمون شک کنیم اما وقتی اونها از ما بدی گفتند باید افتخار کنیم! ؛)
حالا همه ی اینا که الان وگفتی یعنیییییی چه؟
این حرکتای قرون وسطایی دیگه جواب نمیده.
مردم از چیز دیگه ای شاکی اند.بهتره آقای خامنه ای جواب مردم رو در موارد دیگه بده نه اینکه بره دیدن دست اندکاران سریال یوسف و با عکس پاره کس دیگه شلوغ کنه!چرا هیچ وقت عکس پاره خودشو نشون نمیدن؟؟حتما میدونه که مردم برای عکس پاره شدش تره هم خرد نمیکنن!
آقای خامنه ای با این کارا داره اوضاع رو برای خودش سخت تر میکنه.از ما گفتن!
مردم تو ۲۳ تیر سال ۷۸ جواب شما رو پیشاپیش دادند!
بله درسته واقعا.خیلی ها (امثال من) هم هستن که مشترکات ذهنی ای با موج جدید بوجود اومده در جامعه داشتن و دارن اما در بعضی ستون های اعتقادی و فکری اساسی با اون ها اختلاف نظر دارن.
به هر حال تو این شرایط ؛ به نظرم باید همه حول یه محوری جمع شیم.
و به نظرم خوبه که علت بعضی نارضایتی ها مشخص شه و در صورت معقول بودن برطرف
چه محوری بهتر از ولایت فقیه؟!
اگه از اول آقایون با فکر و منطق و قانون کارشون رو پیش میبردند به نظرم این مشکلات تا حد زیادی تا حالا حل شده بود. الانم دیر نشده! امیدوارم به خودشون بیان!
aghaye taghadosi enghadar sange in rejimo be sine nazan,ba inke midonam vaghti sar negon beshe in nezam to avaz mishi vali hamin alanam mitoni aghleto kar bendazi.
ممنون که به فکر منی شاید!
منظور من هم از این محور ولایت فقیه بود...
شاید نا مفهوم گفتم
ممنون. انشاءالله که یه روز دوباره مثل اوایل انقلاب این اتفاق بیفته!
ولایت فقیه که به نظر بعضی مراجع باطله و ظالم ؟؟
کدوم مرجع؟!!!
1-" وقتى شنفتند که از اصلىترین شعار جمهورى اسلامى - «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» - اسلامش حذف میشود، باید به خود بیایند؛ باید بفهمند که دارند راه را غلط میروند، اشتباه میکنند؛"
دو نکته به ذهنم میرسه؛
نکته اول اینکه ببینید شما چه کردید و اسلام را چطور به مردم شناسانده اید که اینان از اسلام روی برگردانده اند!؛ فقط و فقط خواهان آزادی هستند ...
نکته دوم؛ در خود این شعار پارادوکس وجود دارد و شاهد نوعی اجبار هستیم که خلاف دموکراسی است! در واقع اگر با دید بازتری به مسأله نگاه کنیم، باید بپذیریم که دین در زندگی هر فردی، جزء مسائل شخصی ست و انتخاب آن باید کاملا آزادانه و بر اساس احساس نیاز فرد به داشتن دین، تفکر و تحقیق او صورت گیرد! اینکه من و شما معتقدیم اسلام کاملترین دین است، نباید باعث شود دیگران را هم وادار به پذیرفتن آن بکنیم! گرچه بنده شخصا معتقدم یک " آدم" می تواند بدون داشتن دین هم یک "انسان" باشد!!
2- " وقتى مىبینند در روز قدس که براى دفاع از فلسطین و علیه رژیم غاصب صهیونیست است، به نفع رژیم غاصب صهیونیست و علیه فلسطین شعار داده میشود، باید متنبه بشوند، باید خودشان را بکشند کنار، بگویند نه نه، ما با این جریان نیستیم."
شاید این خصلت انسان هاست که سعی می کنند اول مشکل خودشان را حل کنند، بعد به مشکلات دیگران رسیدگی کنند!!!
و در مواقعی که راه های بیان مشکلاتشان بسته شده است، از هر فرصتی استفاده می کنند ...
در ضمن، مردم دنیا به اندازه کافی می دانند در فلسطین چه می گذرد!! فکری به حال جنایاتی که در ایران صورت می گیرد بکنیم(نند) ...
3- " وقتى مىبینند همهى آدمهاى فاسد، سلطنتطلب، از اینها حمایت میکند، تودهاى از اینها حمایت میکند، رقاص و مطرب فرارى از کشور از اینها حمایت میکند، باید متنبه بشوند، باید چشمشان باز بشود، باید بفهمند؛ بفهمند که کارشان یک عیبى دارد؛ بلافاصله برگردند بگویند نه، ما نمیخواهیم حمایت شما را. "
اولا ای کاش هیچ انسانی در طول زندگی اش فراموش نکند که بالاتر از دیگر انسان ها نیست! و در مقامی قرار ندارد که بتواند از جایگاه انسان ها در نزد خدا باخبر باشد و یا ارزش انسانی را نزد دیگران پایین بیاورد!
دوما باز هم قضیه برمی گردد به دموکراسی! اگر آزادی وجود داشت، اگر احترام به سلیقه و عقیده های مختلف وجود داشت، آن مطرب از مملکتش فرار نمی کرد!!! مجبور نمی شد سال های زندگی اش را دور از وطن و هم میهنانش بگذارند!
سوما آن مطرب همان قدر از این خاک سهم دارد، که من ، شما ، رهبر، و هر ایرانی دیگری دارد! چه بسا قلب آن مطرب بیشتر از من و شما برای ایران بتپد ...
نکته ی دیگری هم وجود دارد که ارتباط زیادی با این بحث ندارد؛ حداقل 60% جوان های همین خاک، علاقه ی شدیدی به آن مطرب ها دارند ...
4- " آیا میشود با بهانهى عقلانیت، این حقایق روشن را ندیده گرفت، که ما عقلانیت بخرج میدهیم! این عقلانیت است که دشمنان این ملت و دشمنان این کشور و دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب، شما را از خود بدانند و براى شما کف و سوت بزنند، شما هم همین طور خوشتان بیاید، دل خوش کنید؛ این عقلانیت است؟! این نقطهى مقابل عقل است. عقل این است که بمجردى که دیدید برخلاف آن مبانىاى که شما ادعایش را میکنید، چیزى ظاهر شد، فوراً خودتان را بکشید کنار، بگوئید نه نه نه، ما نیستیم؛"
بیانیه شماره 4 میرحسین موسوی – بند دوم:
دولت با همکاری سازمان صدا و سیما کوشش می کند این موج سبز مردمی را وابسته به بیگانگان جلوه دهد؛ غافل از آنکه اقبال به رسانه های خارجی نه ناشی از توفیق این رسانه ها در جلب مخاطب و یا وابستگی این جریان مردمی به خارج، بلکه حاصل بی تدبیری و فضای بسته رسانه ای موجود است. دولتی که رسیدن صدای مخالفانش را از طریق چند روزنامه و پایگاه خبری طاقت نمی آورد لاجرم به دست خود، نگاه جامعه را به رسانه های بیرون از مرزها معطوف می کند. موج سبز اعتراض های ما تنها منعکس کننده یک خواست مستقل و به حق داخلی است که به مداخله دیگران خوش آمد نمی گوید.
5- " بمجردى که دیدید به عکس امام اهانت شد، به جاى اینکه اصل قضیه را انکار کنید، کار را محکوم کنید؛ بالاتر از محکوم کردنِ کار، حقیقت کار را بفهمید، عمق کار را بفهمید؛ بفهمید که دشمن چه جورى دارد برنامهریزى میکند، چه میخواهد، دنبال چیست؛ این را باید این آقایان بفهمند. "
واکنش موسوی به اقدام مشکوک توهین به تمثال امام و حرکت هماهنگ رسانه ملی و بیگانه :
اطلاعات دقیقی درباره اینکه اصولا چنین کاری صورت گرفته باشد ندارم.درباره عاملان این اقدام ساختارشکنانه نیزاطلاعات روشنی نداریم ولی بهرحال اگر چنین کاری صورت گرفته باشد این یک اقدام مشکوک است و پخش آن صحنه ضدانقلابی از سیمای جمهوری اسلامی نیز اقدام نادرستی بود. از رسانه های بیگانه که همواره درحال دشمنی با نظام جمهوری اسلامی هستند انتظاری جز این نیست که با سواستفاده از این قبیل حوادث مرتکب چنین اقدامی بشوند اما چنین اقدامی توسط رسانه ملی که موجودیت خود را به برکت انقلاب عظیمی که به رهبری حضرت امام خمینی پیروز شد مرهون است بهیچ وجه قابل قبول نیست .
و در آخر، قسمتی از بیانیه ی شماره 16 جناب موسوی :
بزرگی یک ملت در ثروتمند بودن یا قدرتمند شدن نیست؛ اینها فقط بخش کوچکی از آثار آن است. بزرگی یک ملت در عظمت جان اوست. بزرگی به آن است که بتوانیم امور ظاهرا ناسازگار را با هم داشته باشیم. خانه کوچک مکانی است فقط برای «من»، اما در خانه بزرگ برای دیگران هم جا وجود دارد. کارفرمایی که جانش کوچک بود فکر میکرد جز با تجاوز به حقوق کارگران نمیتواند مالی بیندوزد، حال آن که کارآفرین بزرگ تنها راه سود بردن را سود رساندن میبیند. همینگونه است تفاوت کارگر کوچک و کارگر بزرگ. به هزار دلیل تنها راه بهرهمند شدن این است که همه با هم بهرهمند شوند، اما کسانی که کوچکند ظرفی ندارند که در آن دیگری هم بگنجد. همچنین است تفاوت دینداری که بزرگ است و دینداری که کوچک است. دیندار بزرگ امام صادق (ع) است که در خانه خدا مینشیند و با منکر خدا حکیمانه گفتگو میکند. حقیقت خانه خدا همان قلب اوست که برای همگان جا دارد و برای همه حق قائل است؛ حق زیستن، حق شنیدن، حق برگزیدن، حق اشتباه کردن، حق بزرگ بودن. آری بزرگ بودن، و الا بزرگ به کوچک چه کار دارد؟ غیردیندار را در جایگاهی میبیند که میتواند به زیباییهای دین رو کند، اگر نتوانسته است حقیقتی را بیابد احتمال درک آن را از سوی دیگری نادیده نگیرد، یا میتواند کوچک باشد و هر چیزی را که نچشیده است انکار کند؛ هر چیزی را که درک نمیکند ترک کند و بیآنکه بنشیند و برای فهمیدن گوش بدهد، عقاید دیگران را بیاساس بخواند.
۱- ما نباید جواب دهیم که چرا عدهای از اسلام رویگردان شدند! خدا به همه عقل و اختیار داده! دین شخصی نیست. دموکراسی هم حق نیست. مخاطب رهبری هم کسانی بودند که خودشون میگن باید راه امام رو ادامه داد. رهبری هم فرمودند با این کارهایی که شما کردید عدهای برخلاف راه امام دارند حرکت میکنند. نمیدونم کجای این پارادوکس داره!!!
۲- این جنایات به خاطر چی رخ داد؟ از طرف چه کسانی رخ داد؟ ما خودمون مدعی هستیم! در ضمن در اسلام چیزی به نام انفاق و ایثار هم وجود داره! شما که دم از انسانیت میزنید چرا؟!
۳- کی گفته ۶۰٪ جوانهای این خاک علاقه شدیدی به مطربها دارند؟! کافر هم را به کیش خود پندارد! (البته اگه شما به اونها علاقه شدیدی دارید!) خدا هم معیارهای ایمان و تقوا رو تو قرآن ذکر کرده. غفر الله لنا و لکم و لهم!
۴- فرار به جلو! فلسفهبافی و دلیلتراشی برای توجیه یک کار اشتباه!
«این خطاها اتفاق مىافتد، عمل خلاف انجام میگیرد، کار غلط انجام میگیرد، بعد براى اینکه این کار غلط، غلط بودنش پنهان بشود، اطراف او فلسفه درست میشود! فلسفه میبافند؛ استدلال برایش درست میکنند! از ابتلائات بزرگ انسانها این است؛ همهمان در معرض خطریم، باید مراقب باشیم. کار خطا را میکنیم، بعد براى اینکه در مقابل وجدانمان، در مقابل سؤال مردم، در مقابل چشم پرسشگران بتوانیم از کار خودمان دفاع کنیم، یک فلسفهاى برایش درست میکنیم؛ یک استدلالى برایش میتراشیم!» مقام معظم رهبری ۲۲/۹/۸۸
۵- مثل اینکه آقای موسوی خیلی ناراحت شدند که صداوسیما دست عدهای از طرفداران ایشون رو برای مردم رو کرده! متاسفم که نمیخوان حقیقت رو بپذیرند! چشمشون رو بستند!
dg be in dari variyat adat kardim
1khorde oon cheshmaye kooreto baz kon
iinghadam az in postaye mozakhraf nazan
ahhhhhhhhhhhhhhh
ممنون!!!
خیلی لذت بردم!!!واقعا باید بعضی ها به خودشان بیایند
خواهش میکنم!
کاش نمی فرمودید این متن را از چه کسی نقل فرموده اید تا بتوانیم بحث کنیم
دوستی می گفت هیچگاه آلت دست دیگری نشو
و این شاید تنها پندی بود که در این چند ماهه پذیرفتم
تنها یک نکته:
"عقل این است که بمجردى که دیدید برخلاف آن مبانىاى که شما ادعایش را میکنید، چیزى ظاهر شد، فوراً خودتان را بکشید کنار، بگوئید نه نه نه، ما نیستیم"
بهتر است تعریف عقل را به فلاسفه واگذاریم
عاجزانه خواهش می کنم فلسفه را دیگر نابود نکنید
این رویای کابوش شده مرا نبود نکنید
هنوز هم میتوانید بحث کنید! کی گفته عقل را فلاسفه تعریف میکنند؟! لابد میخواید بگید عقل! نه؟ اگه اینطوره پس حرف شما هم قابل قبول نیست! شما نباید فلسفه رو انحصاری کنید عزیز!
ممنون آقای فرجی.عالی بود.
جناب آقای تقدسی بهتون توصیه می کنم کمی هم بی طرفانه به قضایا نگاه کنید.از جوابتون فقط بوی توجیه احساس می شه.
وقتی میبینن قشر تحصیل کردهُ دانشجوُ استاد دانشگاهُ هنرمند روشنفکر و حتی مرجع تقلید از ان ها حمایت میکند
وقتی میبینن مردم ناراضی اند و از انان حمایت میکنند....
چرا خود متنبه نمی شوند؟!!!
تا کی به همه بر چسب و مارک میزنیم؟!!!
این خیلی دید مغرضانه ای است که هر منتقد و مخالفی رو م-ن-ا-ف-ق و س-ل-ط-ن-ت طلب بدونیم.
به نظر شما کسی که این چنین مغرضانه نظر خود را اعمال میکنه عادله؟!!!
ما هم حرفمون اینه که اون استاد دانشگاه فرهیخته (!) یا اون مرجع تقلید وقتی میبینه این همه آدم فاسد و تقریبا همه دشمنان اسلام دارند ازش حمایت میکنند باید به خودش بیاد و بفهمه یه جای کارش عیب داره! لابد میخواید بگید این موضوع اتفاقیه! درسته؟
--------------
هیچکس هر منتقد و مخالفی رو منافق و سلطنت طلب ندونسته. بحث سر اینه که ظاهرا همه منافقا و سلطنت طلبا دارن از اینا حمایت میکنند! خب حداقل کمی فکر کنید ببینید دلیلش چیه!