من فریاد میزنم، فریاد میزنم تا نشونم صدای تو را و تو داد میزنی، دادی فراتر ز ِ فریاد ِ من!
نوای من و تو هرگز نمی رسد به هم، گفتگوی من و تو، گفتگوی کرولال هاست، صداهای نا هنجار و گوشهایی برای نشنیدن...
کاش باغچه بانی1 بود، با زبانی گویا و دستانی مهربان، یادمان میداد حرف زدن را، شنیدن را و زندگی در کنار مخالف را!
باید شنونده بودن را تمرین کرد...
گیرنده ها را بسته ایم (اند)!
ممنون از این متن بجا.
be in akse o matni ke neveshti kari nadaram.

like vase baghche ban o vikipedia
عالی بود!!!
...یادمان میداد حرف زدن را، شنیدن را و " زندگی در کنار مخالف را! "
دلم گرفت...:(
از هر کدام که جویا شوی، صاحب تفکراتی این چنینند اما بدان " هشیار" نیستند.کاش شعارم را هر ساعت زیستنم "معـتـقد" باشم.همانطور که شما همیشه معتقد هستی همکلاسی:)
rasti sokhanrani aghaye rahimpure azghadi ro didi?
marbut be azarmahe va mortabet ba ghadir khom.
age nadidy begu linke filmesho behet bedam. age mayeli.
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند...
حافظ