توی یه پادگان آموزشی یه فرمانده پادگان داریم، یه فرمانده گردان و پنج تا گروهان که مجموعا یک گردان رو تشکیل میدن، هر کدوم از این 5 گروهان هم یک فرمانده + یک معاون داره که کارشون آموزش دادن به حدود 150 سربازه!
در کنار مسائل آموزشی که از صبح تا عصر وقت سربازها رو میگرفت، به هر سرباز یک مسئولیت میدادن تا مسئولیت پذیری رو تمرین کنه، با وجود جمعیت بالا حتی یک سرباز رو هم بدون مسئولیت باقی نمیذاشتن، توی گروهان ما، زمانی که فرمانده گروهان داشت مسئولیت ها رو نام می برد تا بچه ها خودشون انتخاب کنن، من مسئولیت آبیاری باغچه ها رو انتخاب کردم، اما کم کم کارهای فنی هم بهم واگذار شد، کارای فنی اونجا هم ساده و معمولی بود، مثلا تعمیر سماور، قفل در، درست کردن توری پنجره ها، میز پخش غذا و ساخت وسایلی که لازم بود، اینایی که گفتم همش مقدمه بود برای بیان خاطره ای که تو اون محیط منو یاد همکلاسی انداخت!
یه روز فرمانده عزیز گروهان ما، جناب سروان قربانی بهم گفتن که برای تخت نگهبان ها و پاسبخش ها تابلوی راهنما بسازم، تا جایی که یادمه حدود 30 تابلو می بایست ساخته میشد، بعد از اتمام آموزش روزانه، وقتی زمان استراحت رسید رفتم دنبال چوب و چند تا تخته خوب پیدا کردم، وقتی اره رو از انبار دار گرفتم، چوبها رو برای برش با خط کش علامت گذاری کردم و اولین چوب رو بریدم یکی از بچه ها اومد جلو و گفت من رشته ام نجاریه و...، بعد چوبها رو گرفت و خیلی سریع و با دقت همه چوبها رو برید، فرداش تو وقت آزاد رفتم دریل رو تحویل گرفتم تا تابلوها رو دونه دونه سوراخ کنم، اما یه کاری برام پیش اومد و رفتم، زمانی که برگشتم همه ی اون تابلوها سوراخ شده بودن، ولی من هیچوقت نفهمیدم کی بوده که رشتش دریل بوده!
در فرصت بعدی وقتی رفتم رنگ و قلممو رو از انباردار تحویل گرفتم برای رنگ آمیزی و نوشتن روی تابلوها، یه نقاش و یه خوشنویس هم پیداشون شد!
بند ها هم توسط دوست دیگری به تابلو ها وصل شدند، فرداش که رفتم همه ی اون تابلوها رو تحویل فرماندمون دادم، در حالی که خودمم قبول داشتم که کارها رو آدمایی غیر از من انجام دادن، با تشکر و تشویق عملی فرماندمون مواجه شدم!
وقتی از اتاق فرمانده اومدم بیرون، یاد همکلاسی افتادم...
وقتی استعداد ها کنار هم گذاشته میشه،



استعداد هایی که بعد از چند سال تمرین به بهترین شکل در اومده،
اثر بیست ِ بیست ازآب در میاد!!
اثری که اگه یه نفر به تنهایی بخواد به اون خوبی بیافرینتش باید دست کم 80 سالی رو سن داشته باشه!
مرسی! همکلاسی هم برای همین بیست ِ بیسته!
راستی دِریل کار ِ لاک پشته بوده!
ممنون از نظر خوبتون! :دی
موفق باشید!
آخی چه جالب!


!!
!
درواقع ناخودآگاه یه کار گروهی انجام گرفت!!
درسته فرماندهتون فقط شما رو تشویق کرد اما همه اونایی که در ساخت این تابلو سهیم بودن با دیدن نتیجه کارشون لبخند رضایت بخشی رو به لب خواهند داشت.
جالب این بوده که بی منت این کا رو انجام دادن!:(...زمانی که برگشتم همه ی اون تابلوها سوراخ شده بودن...). احتمالا به همین دلیل یاد همکلاسی افتادین!!
درسته! :دی
ممنون از نظر!
موفق باشید!
ممنون از نظر! :دی
موفق باشید!
خدمتت روخریدی ؟
چطور؟ مگه فروشی هم هست؟ D:
موفق باشی!
کار خدا رو ببین....
معلومه خیلی خاطرخواه داری..
صدتا خاطرخواه داری هوار هوار تا دلبر...
برداشتت اشتباه بوده رضا جان!
اونایی که این کارها رو انجام دادن، قبل از اون ماجرا ارتباط خاصی با من نداشتن و شاید هم منو نمیشناختن، چه برسه به این حرفا!
ممنون از لطفت!
موفق باشی!
ببینم نکنه فرار کردی الان به دژبانی زنگ میزنم

ساعت انتشار متن: 19:39
من هر روز در این ساعت توی خونه هستم، صبح میرم و عصر برمیگردم!
:دی موفق باشی!
فک کنم تو کل دوران سربازی ، این دو ماه آموزشی خیلی باید جذاب باشه
حداقل برای دو ماه از هفت دولت آزادی! (غیر سی عاصی)
من که تجربه نمی کنم
دوست داشتم اگه می تونستم این تجربه رو تو ارتش بگذرونم
خاطره ی جالبی بود
یه بار همچین حسی بهم دست داد تو همکلاسی
یه متن منتشر کرده بودم که 13 خط بود
هی اینورشو زدم اونورشو زدم نقطه برداشتم ویرگول گذاشتم جمله بالا پایین کردم که بشه 12 خط آخرش دیدم چرکنوسش کردی
سربازی همش جذابه چون قسمتی از زندگی سراسر جذاب ماست!
خاطره ی تو هم جالب بود! :دی
................................................................
مخالفم با قانون سخت و سهل گرفتن در اجرای آن، ترجیح میدهم قانون آسانی که در اجرایش سختگیری شود تا معایبش آشکار شده و در صورت لزوم اصلاح گردد، همچنین شرایط برای همه یکسان باشد!
موفق باشی!
شاهکار بود همین
واقعا دلم برای این متن های قشنگت تنگ شده بود
باید یه دوره وبلاگ نویسی بیان پیشت
بسیار لطف داری حسین جان!
موفق باشی! :دی
وای لاک پشته رو نیگا کن.
همین جوری کلاه داشته باشه ها!!!
میخوامش
خواستم ببرمش صبحا باهم بدوییم هم کلاهشو عوض میکنم خوشگل تر شه
:دی قابل نداره!
موفق باشید!
مثل اینکه دوست های خوبی توی سربازی پیدا کردی
ولی اینی که عکسشو گذاشتی یکم اذیتت میکنه ها
این از همشون بهتره! :دی
موفق باشی!
سلام مهندس.
این متن یه تلنگر حسابی بهم زد.
بهتره بگم از گام برداشت در مسیری تقریبا میترسیدم که مبادا تنها بمونم و نتونم به هدف و آخر مسیر برسم.
با این متن باعث شدی که من مصمم به شروع حرکت بشم و کار رو شروع کنم تا انشاالله با همت خودم و یاری خدا و همکاری و همراهی سایرین بتونیم به هدف برسیم.
مهندس ممنونم ازت. امروز هم یک چیز جدید ازت یاد گرفتم. پس مدیونتم.
با درود فراوان. همکلاسی کوچکت
سلام محمد جان!
مطمئنم که موفق میشی،رجوع به گذشته نشون میده که اهل موفقیت هستی!
لطف داری محمد جان، استاد مایی!
موفق باشی!
سلام. ایول ا..

سلام. ایول ا.. :دی
موفق باشی!
خیلی قشنگ بود. اون عکسه رو خیلی باحال گرفتید. اونجا که دوربین نبود چطوری این عکسو گرفتید.
خیلی باحال بود خدا تیر و تخته رو جور کرد تا تشویق بشی.
خیلی مخلصیم حمید خوشتیژ خوش مرام.
از اینترنت عکس برداری کردم! :دی
قربان تو!
موفق باشی امیر جان!
میشه در حین تحصیل بریم دوماه آموزشیمون رو سپری کنیم؟اگه در حین تحصیل بریم با بقیه که میخوان سربازی کامل انجام بدن فرقی داریم؟؟؟مثلا میشه تابستون بریم آموزشیمونو بگذرونیم؟
تا جایی که اطلاع دارم:
یک محصل نمیتونه بره سربازی، چون معافیت تحصیلی داره!
دوره ی آموزشی برای هر مقطع تحصیلی متفاوت هست، مثلا برای فوق دیپلم و لیسانس هم فرق داره!
======================================
تصور میکنم بهتر باشه به ناجا تشریف نیارید، سربازی برای من عالیه ولی اصولا امکان بدشانسی در ناجا بیشتر از ارتش و سپاه هست!
موفق باشی!
آخه ازخدمت به اون درازی فقط نوشتی ...دوماهی که آموزشی بودیم ... گفتم شاید خدمت روخریدی وفقط دوماه آموزشی رورفتی... چون خرید خدمت بدینصورت بود
از مرداد شروع شد خدمتم و از ابتدای آبان ماه در ستاد فرماندهی استان تهران(واقع در کرج) شروع به خدمت کردم، در واقع هنوز مدت آموزشی ام بیشتر از مدتی است که در ستاد بوده ام، این یک خاطره را نوشتم تا یادم نرود، ان شاالله خاطرات بعد از آموزشی را هم خواهم نوشت!
موفق باشی!
آخه ازخدمت به اون درازی فقط نوشتی ...دوماهی که آموزشی بودیم ... گفتم شاید خدمت روخریدی وفقط دوماه آموزشی رورفتی... چون خرید خدمت بدینصورت بود
راستی حمید جان تعداد صفحات پستهات رسید به 30 تا ها ... سیتا
اگه نام کاربری های مختلفم وصل بشه به هم، بیشتر هم میشه! :دی
------------------------------------------------------------
در کمیت پیشقدم بودن چیز جالبی نیست، کاش بتوانم از بعد کیفی رشد کنم!
موفق باشی!