من همیشه شعارم هست که باید درست و دقیق و استوار کار کرد به خاطر همین همون نسیت که به کار ابوالفضل اعتفاد دارم به کار شمر و بزید هم اعتقاد دارم در ایستادگی و حسن انجام کاررر
ولی این کار کجا و اون کار کجا .........
بعد از انتخابات و حوادث بعد از آن، چندین مقاله از افراد مختلف خواندم که نوشته بودند از اینکه، متاسف بودند که پیش از انتخابات مطلب می نوشتند که حمایت هم سن و سالهای ما ناشی از جو و خالی کردن احساسات و تفریح هست و پایدار نیست ولی این آن نیست که امروز ها می بینند اگر بساط وقت گذرانی و تفریح بود ، این از خود گذشتگی و سینه سپر کردن در مقابل گلوله چیست!
اقرار کردند که اشتباه کردند و این موج، با تفکر ایسادند و در فکر و قلب مردم جاریست
بیایید یه نظرسنجی بزارین ببینین کی از پستای و نظرات سید حسین خوشش میاد. توی ذات ایشون نوشته سیاست! وسط همکلاسی میخوای یه پارکینگ بزنیم؟ اسمشو بزاریم سیاست !
من تمام مقالات سیاسی ایشونو خوندم.
می دونم کجاها نقطه ضعفشضه !
اگه توو پاریس دوست دختر داشته می شناسیمش !
جزییاتشو می دونیم.
انواع و اقسام کارهای محیر الوقوع به دور از شخصیت اشون رو میدونیم چی هست.
با تمام احترامی که براش قائل ام!
الان من لپ تاب مو آوردم جلوی چشمای داییم که نظرشو راجع به متن هایی که توی این وبلاگ منتشر شده بپرسم.
ببینم نظرش چیه و اینا ؟
چون گفت چه خبر از دانشگاهت؟
گفتم بیا این وبلاگه مثلا گروهی دانشجویان خواجه نصیره !
" خواجه نصیر " دایی !
خواجه نصیر !
خوبه مردی و این روز و ندیدی !
خواجه نصیر !
گفتم اینه من سال 86 مجازی(الکترونیکی) خواجه نصیر قبول شدم !
این یه وبلاگیه که آقای توکلی در بدو ورودشون اون رو تاسیس کردند. ولی الان مثلا گروهیه !
حالا شما این صفحه رو نبین ما خیلی داستان های دیگه توی این وبلاگ داشتیم.
تحمل کردیم متن های مسخره دوستان رو !
یک متن درست و حسابی که توی این وبلاگ که ما نخوندیم !
درسته هست متن های خوب ! خیلی از دوستان خیلی خوب می نویسند !
اما
با تمام احترامی که واسه ی دوستان قائل هستم! کلا میگم !
به داییم گفتم که توی این وبلاگ انواع و اقسام توهین ها فحش ها ناسزا ها به همه رو میتونی شما پیدا کنی !
این مثلا مظفریشونه نه کاری داره کی چی منتشر می کنه همین طور گفته نگرش آزاد ، مثلا هر کسی هر اراجیفی دلش خواست بنویسه این جا !
نگاه کن این یعنی لوگوهه طراحی کرده ، آبی !
نه خب الان یه پروفسور داره این وبلاگو می بینه !
زشت نیست به خدا !
یکم ببرین بالا محتوای پستهاتون رو !
نیگا کن دایی نگه چی نوشته این جا !
حالا چندتا نویسنده خوبم هست توشون !
متنهاشونو خوندم !
اونا فرهیخته تر از اینان !
ببین !
چی نوشته روی این صفحه ! نگاه !
تمام پست ها رو! حالا اینا خوبه ببین این یکی بین این همه پست خوب ! با چه ادبیاتیه !
اصلا کسی کار نداره !
هر توهینی ناسزایی فحشی فضیحتی ، به هر احدالناسی می تونی توی این وبلاگ ببینی !
و این یعنی دموکراسی !
الان خود [ ] هم افت کرده اح[ ]!
لب و لوچه ما که بازیچه نوشته های شما نیست
که هر مزخرفی رو گهگاه به خوردمون میدید !
منظورم کلا با توهین هاست !
نیگاه کن چی نوشته ، !
ایشون ببین مثل که اسلن مست بوده متن منتشر کرده !
انگار موقع شراب خوردنش بوده گفته بزار یه پستی
محض رضای خدا منتشر کنیم!
داییم داره می خنده !))
کاملا مشخصه دایی نگاه اصلا مستیش رو !
اصلا انگار وهم ورش داشته !
توو توهمات خودش سیر می کنه!
این دیگه یه واقعیتیه و طبعا به عهده ی اعضای همکلاسیه !
که بدونه چی اراجیفه چی اراجیف نیست !
خلاصش اینه که اینا بیشتر به فکر دلقک بازی هستن تا درس خوندن توی این وبلاگ !
با هر عقیده و مسلک و طیف خاصی که هستن سعی می کن فقط اینجا یه چیزهایی بنویسن که من اونا رو بردم به
کارشناسان مربوطه نشون دادم !
به من گفتن کی این حرفو زده این غلطه !
دلیل نمیشه که همش بحث کنیم که خوب رو از بد تشخیص بدیم !ببین الانم صفحه اول همش شده بحث ! و فحش و بد و بیراه !
خجالت بکش آقای حسین سید جان !
دوسستت داریم !
شما بزرگ مایی !
ولی این دلیل نمیشه که !
بچه ها این جور اتفاقا به چه دردشون
می خوره ؟
شما به جای این که از خوبیا بگی همش داری دامن می زنی به این مسائل !
این همه موضوعات دیگه !
بهتره این پستت رو حذف کنی حسین !
به جای حال دادن به همکلاسیا دارید حالشون رو میگیری !
من یه نسخه از همکلاسی رو میخوام ببرم نشون آقای بطحایی بدم !
که اسم " خواجه نصیر " رو از روی لوگو بردارن ! (البته اگه وضعیت بهتر نشه !)
تا هم بی کفایت مدیران و نویسنده های این وبلاگ به اثبات برسه و هم وضع این وبلاگ یه کم بهتر بشه !
آخه دانشجو اگه دانشجو بود و بیکار نبود که دست به این کارا نمی زد !
می شست درسشو می خوند !
اینا همشون دنبال جلب توجه ان !
جلب توجه !
اگه این کارو نکنی حکم جلبتو میگیرم !
خیلی ها هستند که فکر می کنند در تمام زمینه ها در این وبلاگ استاد هستند اما وقتی که میان می بینیم چند مرده حلاجن میبینیم هیچی بلد نیستن !
الان فرهنگ در این وبلاگ دچار یه مظلومیت شده متاسفانه !
اصلا مفهوم شناسی فرهنگ بهش توجهی نمی شه ! و من میخوام از وقتم و درسم ، بزنم و به ریشه یابی این مسائل بپردازم !
جوونی که نیم تونه عقدشون با حرف زدن خالی کنه جوونه که نمی تونه کار ی بکنه !
افکارشون به زور بخواد به یکی منتقل بکنه !
صحبت خاصه دیگه ای نیستش و خدانگهدار
به ما یه آشنایی کوچولو از دایی جون بده دایی شما هم مث دایی ما
"اگه توو پاریس دوست دختر داشته می شناسیمش!" از این اسمایلها یی که چشاش زده بیرون! کیو می گی؟ منم می شناسمش!
این کامنت رو با دید اینکه نگارنده ش دوست عزیزم حسین بوده نمی خونم تصور می کنم که یه مخاطب دیگه نوشته چون می خوام جدی بخونمش و تقریبا جدی پاسخ بدم بهش
نمی دونم چند خط از این نیم متر کامنت به من و پستهام بر می گشت!
من تا امروز ندیدم تو متنهام و به خاطر نوشته یا حرفهای من پاسخهایی که مد نظرتونهست رو ببینیم! اگر دیدی بگو !
منو میبخشی که صریح می گم! الان اگه یک دفعه نظر خودت رو بخونی ، بخصوص در چند قسمت، فکر می کنی چقدر متفاوت هست با اون نظراتی مسخره کردی و گفتی اینو نیگا! فکرش اندازه ی بچه ی دبستانی هم کار نمی کنه یا دلقک بازی می کنه یا مغزش کشش بیشتر نداره ، روی این نظر باید چطور حساب کرد!؟ دوست عزیز، شما دارید با مقیاس مورد قبول خودتون همه رو می بینید! این امر پسندیده ای نیست!
"یکم ببرین بالا محتوا تون رو!" می دونی این حرفت منو یاد چی انداخت؟! یکی از دوستان یه متن که ترجمه ی یه مطلب علمی در مورد "بحران مالی سرمایه داری" اگه اشتباه نکنم بود و خودش ترجمه کرده بود و کلی هم زحمت کشیده بود رو منتشر کرد و بعدش دید کسی نظر نداده، گفت همکلاسی زرد شده و یه پست منتشر کرد با همین مضمون منم در جوابش یه پست دادم ، چون اون پاک کرد منم پاک کردم
جالب تر اینکه هر دو پستش رو پاک کرد و بعدش رفت یه موزیک از یکی رو گذاشت برای دانلود مثلا خواست بگه سطحتون همینقدره!
قسمتی از جوابم به اون یه همچین مضمونی داشت: "این دوستانی که این اعتقاد رو دارند، خودشون چه کار موثری در این مورد انجام شده از سمت این عزیزان که بقیه زردن و اینها سبز و آبی و بنفش!
اگه تو بگی زرده من دیگه نمی نویسم من بگم زرده و دیگه جام اینجا نیست و اون بگه زرده که دیگه... خدا بیامرزه همکلاسی رو ! "
این هم جوابم به شما می بخشیا! ولی تا زمانی که دوستانی هستند مثل شما یا امثال شما که با چهار تا لیچار وا می دن و می کشن کنار، حق اظهار نظر در مورد کیفیت محتوی رو ندارند !
اگه مردی و حس می کنی که می تونی دو سه تا حرف قشنگ بزنی ، یا علی !
وگرنه بمون همونجایی که خودت رو به خاطر ترس از روبرو شدن با واقعیت اونجا بردی و نشستی داری انتقاد می کنی و غصه بخور که عزیز همکلاسیم پر کشید!
اگر آرشیو منو ببینی متوجه می شی که فاصله های بین پستهام، به خاطر اینه که سعی می کنم تماما تالیفی باشن یا حتی المقدور مفهومی با خود داشته باشند!
چیزی که در مورد استفاده از نامهای مستعار گفتی، واقعا آزار دهندست و بارها باهاش مواجه شدم و برخورد هم کردم توهین هایی هم که صورت می گیره، بجز موارد انگشت شمار، از سوی این افراد ناشناس با آی پی های جعلی و بعضا حقیقی که فراموش می کنند از پروکسی استفاده کنند هست! اگه لحنشون رو ببینی متوجه می شی تعداد زیادی از اینها در واقع یک نفر هستند! کاری به اسم و آی پی ندارم! لحن و شیوه ی بیان منظورم هست
- کدوم قسمت از کدوم پست رو به کدوم کارشناس نشون دادی و گفت کجاش غلطه؟! همش شد رو هوا ! یه نشونی چیزی بده ما هم بفهمیم!
نمی دونم چی بگم! هفت هشت پست برو بالا و هفت هشت پست برو پایین ببین این پستی که من زدم، آروم ترین پست این صفحه نیست؟(در نوع خودش)
_______
این آخر هم در مورد دو سه خط اول می نویسم که گفتی توی ذات حسین نوشته سیاسی! البته نیاز به نظر سنجی نیست! من فکز می کنم طی یه گفت و شنود رو در رو می تونیم همه چی دستمون بیاد!
ولی دیگه واجب شد یکی دو پست با عنوان «حسین» شناسی منتشر کنم!:D
هدفم رو هم از این پست در پاسخ به یکی از کامنتها بیان کردم! طی بحثی که چند تن از دوستان در پست یکی دیگه انجام دادند، لیشون اشاره کردند این چه افراد ترسویی هستند که حتی از بردن اسم خودشون هم می ترسند!
فکر می کنم بسیاری مواقع شجاعت جای خود رو به حماقت می ده! و بر عکس
در اولین نظر این پست هم نوشتم که مقصودم از انتشار این پست جنبه ی سیاسی اون نیست و بیشتر جنبه پاسخ به یک اشتباه مفهومی رو داره!
در مورد سیاسی بودن هم بهتره در دیوارای شهر رو ببینی اصلا نیاز نیس در و دیوار رو ببینی دکمه ی تلویزیون رو بزن رو شبکه ها رو چک کن! هر چی نشون می ده تهش یه چیز سیاسی اینوری می چسبونه و بعد هم می گه سیاسی نیست!
اصلا اون هم نیاز نیست همینجا که نشستی پشت لپ تاپت، Ctrl+ T رو بزن و اسم سایتهای خبری ئی که قبلا می شناختی رو یکی یکی بنویس!
الان چی سیاسی نیست!
ما هم تو جامعه زندگی می کنیم! اصلا همکلاسی بازتاب تفکراتیست که تو جامعه می گذره! عقاید مختلف با ادبیات مختلف
سیاسی بودن بد نیست! سیاسی بازی بده!
*-*-*-*-*-*-*-* حالا از این به بعد ، با حسین عزیز صحبت می کنم! مرسی بابت این همه نظر
می دونی چیه! اگه به 14 پست بالاتر بری متوجه همون چیزی که ازش به اسم دلقک و دلقک بازی یاد کردی می شی! http://www.kntoosi.com/1388/08/19/post-12658/
نمی دونم شما چرا اینجور مواقع سکوت پیشه می کنی و وقتی به ما می رسی نامه نگاری میکنی!
من زیاد ازت مطلب عصبانی ندیدم و اینو هم می نویسم به حساب سوء تفاهم
البته چون اقرار کردی که یکی در میون متنها رو خوندی می بخشمت وگرنه در اولین ملاقاتمون یه سیبیل آتیشی اساسی برات می کشیدم !
حسین جان کلا برای پاسخ دادن به کامنتهای شما من معمولا کلی زمان می ذارم! آی دی یا شماره تو بذار تماس بگیرم به خدا سریعتر تمام مشکلات حل می شه!
قصد داشتم در این زمینه ها پست منتشر نکنم
به خاطر خودم و هملاسی!
فیلمهای حوادث سیزده آبان 88 رو می تونید با یه سرچ ساده ، پیدا کنید
طاقت بیار رفیق
دنیا تو مشت ماست
بروبابا
به احترام این پایمردی و شجاعت باید تمام قد ایستاد ...
ایوووووووووووووووووووووول
ببخشید heart اینجوریه !
مرسی عالی بود
ممنون
سریع تایپ کردم جابجا شد!
بدبخت شد
اینجا رو کنترل میکنند من که جات بودم خودمو به خطر نمینداختم اخرش اینه که میبرنت دادگاه انقلاب ;)
به احترام جسارتش..!
باید درود فرستاد بهش!
۱۰۰ بار آفرین به این غیرت
نمی خوام سر این بحث کنم که کارش خوب بود یا بد
من همیشه شعارم هست که باید درست و دقیق و استوار کار کرد
به خاطر همین همون نسیت که به کار ابوالفضل اعتفاد دارم به کار شمر و بزید هم اعتقاد دارم در ایستادگی و حسن انجام کاررر
ولی این کار کجا و اون کار کجا .........
بعد از انتخابات و حوادث بعد از آن، چندین مقاله از افراد مختلف خواندم که نوشته بودند از اینکه، متاسف بودند که پیش از انتخابات مطلب می نوشتند که حمایت هم سن و سالهای ما ناشی از جو و خالی کردن احساسات و تفریح هست و پایدار نیست ولی این آن نیست که امروز ها می بینند
اگر بساط وقت گذرانی و تفریح بود ، این از خود گذشتگی و سینه سپر کردن در مقابل گلوله چیست!
اقرار کردند که اشتباه کردند و این موج، با تفکر ایسادند و در فکر و قلب مردم جاریست
سلام !

!






بیایید یه نظرسنجی بزارین ببینین کی از پستای و نظرات سید حسین خوشش میاد.
توی ذات ایشون نوشته سیاست!
وسط همکلاسی میخوای یه پارکینگ بزنیم؟
اسمشو بزاریم سیاست !
من تمام مقالات سیاسی ایشونو خوندم.
می دونم کجاها نقطه ضعفشضه !
اگه توو پاریس دوست دختر داشته می شناسیمش !
جزییاتشو می دونیم.
انواع و اقسام کارهای محیر الوقوع به دور از شخصیت اشون رو میدونیم چی هست.
با تمام احترامی که براش قائل ام!
الان من لپ تاب مو آوردم جلوی چشمای داییم که نظرشو راجع به متن هایی که
توی این وبلاگ منتشر شده بپرسم.
ببینم نظرش چیه و اینا ؟
چون گفت چه خبر از دانشگاهت؟
گفتم بیا این وبلاگه مثلا گروهی دانشجویان خواجه نصیره !
" خواجه نصیر " دایی !
خواجه نصیر !
خوبه مردی و این روز و ندیدی !
خواجه نصیر !
گفتم اینه من سال 86 مجازی(الکترونیکی) خواجه نصیر قبول شدم !
این یه وبلاگیه که آقای توکلی در بدو ورودشون اون رو تاسیس کردند. ولی الان مثلا گروهیه !
حالا شما این صفحه رو نبین ما خیلی داستان های دیگه توی این وبلاگ داشتیم.
تحمل کردیم متن های مسخره دوستان رو !
یک متن درست و حسابی که توی این وبلاگ که ما نخوندیم !
درسته هست متن های خوب !
خیلی از دوستان خیلی خوب می نویسند !
اما
با تمام احترامی که واسه ی دوستان قائل هستم! کلا میگم !
به داییم گفتم که توی این وبلاگ انواع و اقسام توهین ها فحش ها
ناسزا ها به همه رو میتونی شما پیدا کنی !
دایی من عضو هییت علمی دانشگاه شهید چمرانه !
مادر بنده هم توی پیام نور تدریس می کنه !
من خودم همیشه متن هاییو که مطالعه می کنم
نشون مادرم هم میدم بخونه ، ببینم چی میگه نظرش چیه؟
توجیه می کنه این وبلاگ رو با این همه مورد یا نه؟
داییم که الان گفت جدا مسخرست !
خندید !
گفت آدم ا [ ] توی این دوره زمونه زیاد پیدا میشه !
خون خودتو کثیف نکن !
بهش گفتم که اینجا قبلا مدیرش آقای توکلی بوده و لی حالا شخصی به اسم آقای قاسم پور!
گفتم بهش که ازون وقتی هم که ایشون مدیریت این بلاگ رو برعهده گرفتند !
وضع محتوایی اون به نظرم بهتر که نشده هیچ بدتر هم شده !
پستا رو نشونش دادم با آوردن علت براش !
نگاه کن نگاه کن دایی این مسلن استادشونه !
برنامه نویسی اش توپه !
اون وقت شما بیا متنهاش رو بخون.
سطح فکریشو نیگا کن این متن رو سال 86 منتشر کرده اینو سال 87
اینو سال 88 !
ببین چه [ ] هایی نوشته !
با کمال تعجب یه عده دانشجوی [ ] تر هم به این گوش میدند !
الان مثلا طرحش چیه گفته بیاین هنگام رو [ ]
ج این وبلاگ منتشر کنند !
خدااااا به دادمون برسه ما بخوایم اون متنا رو بخونیم !
بهش گفتم هر کسی میاد اینجا هر چیزی رو میخونه میتونه باور کنه !
میتونه باور نکنه !
میتونه با هر اسمی که دلش بخواد اظهار نظر کنه !
مثلا اگر من بگم مثلا من ازین دانشگاه رفتم باور می کنن !
یا اون یک بگه من این جریان برام پیش اومد !
اون بگه اون جوری شد این بگه اینجوری شد !
یه افتخاره دیگه واسه همکلاسی دایی بنده به عنوان عضو هییت علمی چمران !
و دارای مدرک پروفسوری توی رشته ی دامپزشکی
بخونه این محتوای وبلاگ رو و اظهار نظر کنه !
در مورد محتواش !
نظرات زیادی رو الان بهم گفت که حس تایپش نیست !
گفتم اینه سطح فکری یه عده دانشجوی ترم 5 ، 6 ، 7 ، 8 ،9 ، 10
نگاه کن دایی !
نگاه !
حالا بعضیاشون خوبه !
اما همون چندتا بقیم رو هم خراب میکنن!
نمیگن ما درس داریم !
بعضیاشون که میگن اصلا نخون متن هاشون رو !
اما خب نمی شه اینا میره توی آرشیو!
وقتی من درسامو خوندم ، بقیه کارام رو هم انجام دادم و پستای دیگه رو هم
خوندم شاید دلم خوسات این متنم بخونم !
حالا اینا هیچی
داییم خندش گرفت !
گفتم بهش شما اون موقع که دانشجو بودی تمام فکرت روی این مسائل بود؟
گفت نه !
نگاه کن دایی دلقک بازیاشون رو !
حالا دلقک بازیاش خوب هست این پسر!
بچه ها شاد میشن ٬ انرژی پیدا می کنن واسه ی
ادامه ی درس خوندنشون !
ولی ببین !
بیا این نظر رو بخون !
مثلا این آقا عضو تیم مدیریتیه که آقای قاسم پور عزیز تشکیل داده !
دوسش دارم !
(حالا نمی دونم اون تیم هنوز پابرجاست یا نه !)
نگاه کن همش دقلک بازی داره درمیاره !
خود مدیرشونم دلقکه !
و وقتی که خود مدیرشونم دلقک باشه !
این جا میشه سیرک !
بعضی وقتام با باق وحش اشتباه می گیرنش !
فقط یه اسم مدیری روش باشه و بس !
بی خیییییییییییییییییییییییییییااااااااااال شم نه چرا بیخیال شم نمیشه
داییم الان داره میخنده !
سطح فکرشونو نگاه بچه اول دبستانی ازینا قشنگ تر صحبت میکنه !
داییم :
کاری بهشون نداشته باش حسین جان !
شما این نظرات این پستو نگاه ، همش بوی کینه میده !
نگاه کن دایی این نظرو ، این که فکر کرده خونه خالشه @ وبلاگ داییشو با خونه خالش اشتباه گرفته !
این یکی که فکرده اینجا سر کوچشونه !
نگاه کن !
ببین !
درسته آزادی هست دایی ولی نه دیگه اینطوری دایی!
طویلست به خداااااااااااا دایی !
نه دروغ میگم مگه!
بابا دایی ، مامان !
بیا ببین !
خاک به سرا ببین چی مینوسین !
مغزشون دیگه کشش نداره !
لحن این نظراتو نگاه کن دایی !
مشخصه اصلن با چه حالتی نظر داده !
این مثلا مظفریشونه نه کاری داره کی چی منتشر می کنه
همین طور گفته نگرش آزاد ، مثلا هر کسی هر اراجیفی دلش خواست بنویسه این جا !
نگاه کن این یعنی لوگوهه طراحی کرده ، آبی !
نه خب الان یه پروفسور داره این وبلاگو می بینه !
زشت نیست به خدا !
یکم ببرین بالا محتوای پستهاتون رو !
نیگا کن دایی نگه چی نوشته این جا !
حالا چندتا نویسنده خوبم هست توشون !
متنهاشونو خوندم !
اونا فرهیخته تر از اینان !
ببین !
چی نوشته روی این صفحه ! نگاه !
تمام پست ها رو!
حالا اینا خوبه ببین این یکی بین این همه پست خوب !
با چه ادبیاتیه !
اصلا کسی کار نداره !
هر توهینی ناسزایی فحشی فضیحتی ، به هر احدالناسی می تونی توی این وبلاگ ببینی !
و این یعنی دموکراسی !
الان خود [ ] هم افت کرده اح[ ]!
لب و لوچه ما که بازیچه نوشته های شما نیست
که هر مزخرفی رو گهگاه به خوردمون میدید !
منظورم کلا با توهین هاست !
نیگاه کن چی نوشته ، !
ایشون ببین مثل که اسلن مست بوده متن منتشر کرده !
انگار موقع شراب خوردنش بوده گفته بزار یه پستی
محض رضای خدا منتشر کنیم!
داییم داره می خنده !))
کاملا مشخصه دایی نگاه اصلا مستیش رو !
اصلا انگار وهم ورش داشته !
توو توهمات خودش سیر می کنه!
این دیگه یه واقعیتیه و طبعا به عهده ی اعضای همکلاسیه !
که بدونه چی اراجیفه چی اراجیف نیست !
خلاصش اینه که اینا بیشتر به فکر دلقک بازی هستن تا درس خوندن توی این وبلاگ !
با هر عقیده و مسلک و طیف خاصی که هستن سعی می کن فقط اینجا
یه چیزهایی بنویسن که من اونا رو بردم به
کارشناسان مربوطه نشون دادم !
به من گفتن کی این حرفو زده این غلطه !
دلیل نمیشه که همش بحث کنیم که خوب رو از بد تشخیص بدیم !ببین الانم صفحه اول همش شده بحث ! و فحش و بد و بیراه !
خجالت بکش آقای حسین سید جان !
دوسستت داریم !
شما بزرگ مایی !
ولی این دلیل نمیشه که !
بچه ها این جور اتفاقا به چه دردشون
می خوره
؟
شما به جای این که از خوبیا بگی
همش داری دامن می زنی به این مسائل !
این همه موضوعات دیگه !
بهتره این پستت رو حذف کنی حسین !
به جای حال دادن به همکلاسیا دارید حالشون
رو میگیری !
من یه نسخه از همکلاسی رو میخوام ببرم نشون آقای بطحایی بدم !
که اسم " خواجه نصیر " رو از روی لوگو بردارن !
(البته اگه وضعیت بهتر نشه !)
تا هم بی کفایت مدیران و نویسنده های این وبلاگ به اثبات برسه و هم
وضع این وبلاگ یه کم بهتر بشه !
آخه دانشجو اگه دانشجو بود و بیکار نبود که دست به این کارا نمی زد !
می شست درسشو می خوند !
اینا همشون دنبال جلب توجه ان !
جلب توجه !
اگه این کارو نکنی حکم جلبتو میگیرم !
خیلی ها هستند که فکر می کنند در تمام زمینه ها در این وبلاگ استاد هستند اما وقتی که میان می بینیم چند مرده حلاجن میبینیم هیچی بلد نیستن !
الان فرهنگ در این وبلاگ دچار یه مظلومیت شده متاسفانه !
اصلا مفهوم شناسی فرهنگ بهش توجهی نمی شه !
و من میخوام از وقتم و درسم ، بزنم و به ریشه یابی این مسائل بپردازم !
جوونی که نیم تونه عقدشون با حرف زدن خالی کنه جوونه که نمی تونه کار ی بکنه !
افکارشون به زور بخواد به یکی منتقل بکنه !
صحبت خاصه دیگه ای نیستش و خدانگهدار
به ما یه آشنایی کوچولو از دایی جون بده
دایی شما هم مث دایی ما
"اگه توو پاریس دوست دختر داشته می شناسیمش!"
از این اسمایلها یی که چشاش زده بیرون!
کیو می گی؟
منم می شناسمش!
این کامنت رو با دید اینکه نگارنده ش دوست عزیزم حسین بوده نمی خونم
تصور می کنم که یه مخاطب دیگه نوشته
چون می خوام جدی بخونمش و تقریبا جدی پاسخ بدم بهش
نمی دونم چند خط از این نیم متر کامنت به من و پستهام بر می گشت!
من تا امروز ندیدم تو متنهام و به خاطر نوشته یا حرفهای من پاسخهایی که مد نظرتونهست رو ببینیم!
اگر دیدی بگو !
منو میبخشی که صریح می گم!
الان اگه یک دفعه نظر خودت رو بخونی ، بخصوص در چند قسمت، فکر می کنی چقدر متفاوت هست با اون نظراتی مسخره کردی و گفتی اینو نیگا!
فکرش اندازه ی بچه ی دبستانی هم کار نمی کنه یا دلقک بازی می کنه یا مغزش کشش بیشتر نداره ،
روی این نظر باید چطور حساب کرد!؟
دوست عزیز، شما دارید با مقیاس مورد قبول خودتون همه رو می بینید!
این امر پسندیده ای نیست!
"یکم ببرین بالا محتوا تون رو!"
می دونی این حرفت منو یاد چی انداخت؟!
یکی از دوستان یه متن که ترجمه ی یه مطلب علمی در مورد "بحران مالی سرمایه داری" اگه اشتباه نکنم بود و خودش ترجمه کرده بود و کلی هم زحمت کشیده بود رو منتشر کرد و بعدش دید کسی نظر نداده، گفت همکلاسی زرد شده و یه پست منتشر کرد با همین مضمون
منم در جوابش یه پست دادم ، چون اون پاک کرد منم پاک کردم
جالب تر اینکه هر دو پستش رو پاک کرد و بعدش رفت یه موزیک از یکی رو گذاشت برای دانلود
مثلا خواست بگه سطحتون همینقدره!
قسمتی از جوابم به اون یه همچین مضمونی داشت:
"این دوستانی که این اعتقاد رو دارند، خودشون چه کار موثری در این مورد انجام شده از سمت این عزیزان که بقیه زردن و اینها سبز و آبی و بنفش!
اگه تو بگی زرده من دیگه نمی نویسم من بگم زرده و دیگه جام اینجا نیست و اون بگه زرده که دیگه... خدا بیامرزه همکلاسی رو ! "
این هم جوابم به شما
می بخشیا!
ولی تا زمانی که دوستانی هستند مثل شما یا امثال شما که با چهار تا لیچار وا می دن و می کشن کنار، حق اظهار نظر در مورد کیفیت محتوی رو ندارند !
اگه مردی و حس می کنی که می تونی دو سه تا حرف قشنگ بزنی ، یا علی !
وگرنه بمون همونجایی که خودت رو به خاطر ترس از روبرو شدن با واقعیت اونجا بردی و نشستی داری انتقاد می کنی و غصه بخور که عزیز همکلاسیم پر کشید!
اگر آرشیو منو ببینی متوجه می شی که فاصله های بین پستهام، به خاطر اینه که سعی می کنم تماما تالیفی باشن یا حتی المقدور مفهومی با خود داشته باشند!
چیزی که در مورد استفاده از نامهای مستعار گفتی، واقعا آزار دهندست و بارها باهاش مواجه شدم و برخورد هم کردم
توهین هایی هم که صورت می گیره، بجز موارد انگشت شمار، از سوی این افراد ناشناس با آی پی های جعلی و بعضا حقیقی که فراموش می کنند از پروکسی استفاده کنند هست!
اگه لحنشون رو ببینی متوجه می شی تعداد زیادی از اینها در واقع یک نفر هستند!
کاری به اسم و آی پی ندارم!
لحن و شیوه ی بیان منظورم هست
- کدوم قسمت از کدوم پست رو به کدوم کارشناس نشون دادی و گفت کجاش غلطه؟!
همش شد رو هوا !
یه نشونی چیزی بده ما هم بفهمیم!
نمی دونم چی بگم! هفت هشت پست برو بالا و هفت هشت پست برو پایین ببین این پستی که من زدم، آروم ترین پست این صفحه نیست؟(در نوع خودش)
_______
این آخر هم در مورد دو سه خط اول می نویسم که گفتی توی ذات حسین نوشته سیاسی!
البته نیاز به نظر سنجی نیست!
من فکز می کنم طی یه گفت و شنود رو در رو می تونیم همه چی دستمون بیاد!
ولی دیگه واجب شد یکی دو پست با عنوان «حسین» شناسی منتشر کنم!:D
هدفم رو هم از این پست در پاسخ به یکی از کامنتها بیان کردم!
طی بحثی که چند تن از دوستان در پست یکی دیگه انجام دادند، لیشون اشاره کردند این چه افراد ترسویی هستند که حتی از بردن اسم خودشون هم می ترسند!
فکر می کنم بسیاری مواقع شجاعت جای خود رو به حماقت می ده!
و بر عکس
در اولین نظر این پست هم نوشتم که مقصودم از انتشار این پست جنبه ی سیاسی اون نیست و بیشتر جنبه پاسخ به یک اشتباه مفهومی رو داره!
در مورد سیاسی بودن هم بهتره در دیوارای شهر رو ببینی
اصلا نیاز نیس در و دیوار رو ببینی
دکمه ی تلویزیون رو بزن رو شبکه ها رو چک کن!
هر چی نشون می ده تهش یه چیز سیاسی اینوری می چسبونه و بعد هم می گه سیاسی نیست!
اصلا اون هم نیاز نیست
همینجا که نشستی پشت لپ تاپت، Ctrl+ T رو بزن و اسم سایتهای خبری ئی که قبلا می شناختی رو یکی یکی بنویس!
الان چی سیاسی نیست!
ما هم تو جامعه زندگی می کنیم!
اصلا همکلاسی بازتاب تفکراتیست که تو جامعه می گذره!
عقاید مختلف با ادبیات مختلف
سیاسی بودن بد نیست!
سیاسی بازی بده!
*-*-*-*-*-*-*-*
حالا از این به بعد ، با حسین عزیز صحبت می کنم!
مرسی بابت این همه نظر
می دونی چیه!
اگه به 14 پست بالاتر بری متوجه همون چیزی که ازش به اسم دلقک و دلقک بازی یاد کردی می شی!
http://www.kntoosi.com/1388/08/19/post-12658/
نمی دونم شما چرا اینجور مواقع سکوت پیشه می کنی و وقتی به ما می رسی نامه نگاری میکنی!
من زیاد ازت مطلب عصبانی ندیدم و اینو هم می نویسم به حساب سوء تفاهم
البته چون اقرار کردی که یکی در میون متنها رو خوندی می بخشمت وگرنه در اولین ملاقاتمون یه سیبیل آتیشی اساسی برات می کشیدم !
حسین جان
کلا برای پاسخ دادن به کامنتهای شما من معمولا کلی زمان می ذارم!
آی دی یا شماره تو بذار تماس بگیرم
به خدا سریعتر تمام مشکلات حل می شه!
حسین رنجبر عزیز
تو نظر یه پست دیگه خوندم که نوشتی :
"من ازین به بعد با هر گونه پسیت که محتواش
مثل پست های شما باشه برخورد می کنم و
نمی زارم توی آرشیو این بلاگ ثبت بشه !"
ببین حسین جان!
چون شما دوس داری این قضیه جمع بشا، باید همه اینطور بخوان؟
این مفهومش چیه غیر از اینی که الان تو جامعه حکم فرماست!
چون من نمی خوام شما اعتراض نکنید!
تا زمانی که حتی یکی از
چیزی که در مملکت ما مرده عدالته!
چند تا روزنامه ی مخالف و نیمه مخالف بسته شد؟
تازه بدون حتی یک اتهام!
سرمایه چرا توقیف شد؟
اونوقت جالب تر این که کیهان، با اون همه شاکی خصوصی و عمومی و اصلاح طلب و اصول گرا هنوز داره ورق حروم می کنه!
تا زمانی که نا عدالتی وجود داره
تا زمانی که خواهر ها و برادرهای ما به زندگی برنگردند
تا زمانیب که داد ستم دیده ستانده نشده، همین هست که می بینی
نکنه شما هم می خوای خیال کنی که چیزی نشده و به قول قدیمیا یه صلوات بفرستید و برید سر کارتون!
نه عزیز !
"تا زمانی که وجود بحران قبول نشود و مردم اغتشاشگر نامیده شوند راه حلی پیدا نخواهد شد"
چقدر ازادی شیرینه!!
حسین جان میشه ما هم مزه ازادی را بچشیم؟؟