گاهی نگاهم را در چشمان دختری که گل به دست دارد و میگوید : آقا گل می خوای؟ ، میبینیم
زندگی چه ساده و سرد است
زندگی در افسوس های او زمستان بدون برف است
زندگی طوفان پرطلاتم است با قطرات باران او
زندگی جاریست
او بالا او بالاتر آمده
اکنون او در کنار من است و میگوید :آقا گل بدم؟
لحظات زندگی چه شیرین بر من و چه نازیبا بر وی گذشت
پ.ن:درک اون دختر از زندگی چیه و درک من چی !!! من چه آرزوهای پیچیده ای دارم و اون آرزوی داشته های من....
زیبا و پر محتوا بود...
با تشکر.
ممنون بابت نظر و نظر لطف شماست
بسیار بسیار زیبا بود!
ممنون بابت نظر و نظر لطف شماست
زیبا و با احساس بودش

من فدای احساس تو بشم......ممنون عزیز
آرزوی اون اینه که یه دقیقه بره سر کلاس بشینه و ۴کلوم حرف درست-درمون یاد بگیره ولی آرزوی من و تو که تو اوج ناز و نعمتیم چیه؟!

اون بچه غافله از اینکه هیچ خبری تو این کلاس ها نیس
مر۳۰
ممنون بابت نظر ولی
<< هیچ خبری تو این کلاس ها نیس >>
با این جمله ۱۰۰٪ مخالفم......و اون بچه اصلا غافل نیست و در خیلی جهات آگاه تر از ماست.....
آخه مثلا شما که دانشجو هستی چی نصیبت شده از این کلاسا؟
منم دوس دارم بیام دانشگاه و دانشجو بشم. ولی فکر میکنم اگه حتی وارد دانشگاه بشم،به اون سوالایی که الان تو ذهنمه نتونن پاسخ بدن.
ممنون بابت نظر
پیام دانشجو و دانشگاه از دیدگاه های مختلف میشه بهش نگاه کرد مثلا از نظر علمی هر فردی که وارد دانشگاه بشه و بر طبق اصول کلی مصوب در قوانینی دانشگاه واحد ها رو برداشته و بگذراند ، بعد ز اتمام دانشگاه علاوه بر داشتن آمادگی برای شغل مربوطه،سطح علمی وی نیز افزایش می یابد.
از نظر ارتباط اجتماعی:از آنجا که در مدارس ایران ارتباطی بین پسرها و دخترها وجود ندارد،فرد با ورود به دانشگاه علاوه بر ارتباط نسبی ، منطقی نحوه ارتباط با جنس مخالف را به نوعی می آموزد البته شما شاید بگین مگه این فرد بیرون از دانشگاه با هیچ جنس مخالفی ارتباط نداره مثلا آیا هیچ دختری سوار هیچ تاکسی نشده که رانندش مرد باشه؟. اما در رابطه بایدگفت ارتباط پسر و دختر در دانشگاه ها ضمن رعایت حریم یکدیگر (و آنچه تعالیم دینی عرض میکنه)کمی نزدیکتر است و به عنوان مثال در یک فعالیت گروهی ممکن است ۲فرد با ۲جنسیت مختلف (با رعایت حریم یکدیگر)با یکدیگر به فعالیت مشغول شوند بدون آنکه به یکدیگر نگاه نامناسبی داشته باشند(منظور نفس اماره) .
.......
و از دیدگاه های مختلف میشه به صورت آرمانی بهش نگاه کرد و شاید در مورد موضوع روابط اجتماعی شما بگین مگه اون دختره با هیچ پسری در ارتباط نیست؟.در این رابطه باید بگم چرا در ارتباط هست(حتی خیلی بیشتر) اما در مقابل آسیب های بیشتری قرار داره زیرا افرادی که با وی عموما در ارتباط نزدیک هستند افرادی شبه وی به حساب می آیند و از تعالیم تربیتی(عموما)مناسبی برخوردار نیستند پس احتمال آسیب های جسمی و روحی فراوانی برای وی وجود دارد اما اگر این فرد تنها وارد دانشگاه میشد دیدگاه ها نسبت به وی تغییر شایانی میکرد .
و اما در مورد سوالات ذهنی باید بگم هر فردی با کوله باری از سوالات وارد دانشگاه میشه و اما این سوالات تا چه حد باید در دانشگاه جواب داده بشن یک مساله کلی و فرد تا چه حد میتونه به جواب سوالاتش برسه یک بحث دیگریست
اما در مورد پاسخ گویی به سوالاتی که در دانشگاه باید به آن پاسخ داده شوند،فرد با اتمام مراحل دانشگاه با توجه به فهم و درک و کنجکاوی های که در باب سوالاتش میکند به پاسخ میرسد.
......
این ها تنها کوتاه پاسخی به نظر شما بود،بازم ممنون بابت نظر.
«ممکن است ۲فرد با ۲جنسیت مختلف با یکدیگر به فعالیت مشغول شوند بدون آنکه به یکدیگر نگاه نامناسبی داشته باشند.»
اگه واقعا اینجوری باشه که شما میگین که خیلی خوبه ولی مشکل اینجاست که واقعا همچین اتفاقی نمی افته که بدون اینکه به هم نگاه نامناسبی داشته باشن با هم رابطه برقرار کنن.
من نمیگم دانشگاه جای خیلی بدیه و خودم هم در دو سال آینده ان شاالله دانشجو میشم ولی فکر میکنم با اومدن به دانشگاه به اون چیزی که میخوام نمیرسم.
دانشگاه های ایران الان به دو دسته کاملا متفاوت تقسیم شده:۱.اون دسته از افراد جلف و لااُبالی که دانشگاه رو با جای دیگه اشتباه گرفتن.۲.اون دسته از افراد متحجر و اُمل که اونا دیگه خیلی تعطیلن!
هر دو دسته دارن باعث نابودی اون چیزایی که من و شما بهش معتقدیم میشن.
ابتدا تشکر میکنم که همواره پاسخ نظر رو میخونین.
ما ۲نوع نگاه به موضوع داریم یعنی نگاه آرمان گرایانه و نگاه واقعی .این دو هیچ گاه در هیچ موضوعی کاملا یکسان نیستند و به میزان نزدیکی این ۲، هدف یا موضوع به سمت و سوی بهتر شدن رو نشون میده.
در مورد نگاه لازم میدونم ۲ موضوع رو بیان کنم اول اینکه نوع تربیت خانوادگی هر فرد میزان انجام چنین کاری رو نشون میده و دوم بسته به نزدیکی فرد مورد نظر به تعالیم دینی ، میزان نامناسب بودن نگاه ها فرق میکنه و از این جهت که اکثر نگاه ها نگاه های شیطانیست با شما موافقم اما از کجا ما باید مناسب و +گرایانه به موضوع نگاه کنیم تا حتی این حق رو از ما چون دیگر حق ها نگیرن و اگر ما نسبت به این موضوع که افراد اکثریت (یا عده اقلیت) نگاه های نامناسب دارند به موضوع نگاه کنیم گویا میخواهیم نشان دهیم که ما از این حق خود نمیخواهیم استفاده کنیم یا فرهنگ داشتن این حق را نداریم.اما آیا به واقع اینگونه است ما فرهنگ داشتن این حق را نداریم !!!!
در مورد دانشگاه محل مناسب یا ناماسبی هست باید بگم هم جای مناسبیست و هم نامناسب همچون مثل همیشگی ما ایرانی ها که چاقو هم آدم میکشه هم آدم زنده میکنه(چاقوی جراحی)،دانشگاه هم همینطوره یعنی بستگی به نوع نگاه و دیدگاه فرد از دانشگاه ،مشخص میشود این دانشگاه بهترین است یا بدترین .من میتونم به اسم مثال های بزنیم از بهترین دانشگاه های ایران(از دیدگاه عموم) که چه موارد غیراخلاقی و غیرقانونی در اونجا به طور رفتار کاملا معمولی و عادی رخ میده به فرض مثال اعتیاد یک دانشجو یک چیز عادی در یکی از بهترین دانشگاه هاست و باز میتونم مثال بزنم از دانشگاههای که از دیدگاه عموم دانشگاههای مناسبی نیست اما افراد بسیاری در این دانشگاه میشناسم که از آب هم پاکترند ،پس نگاه مناسبی نیست که ما روی دانشگاه اسم بد یا خوب بزاربم بلکه باید اسامی چون توام با صنایع و کاربردی بودن یا نبودن استفاده کنیم که به قول اقتصاددانها آغاز بازی برد-برد رو شروع کنیم که هم نشون بدیم دانشگاه محل مناسبی هست و هم نوع دیدگاه ها و اهداف رو به سمت کاربردی بودن دانشگه سوق بدیم.
در مورد اینکه دانشگاههای ایران به ۲ دسته تقسیم میشن(یا نه) چند نکته به ذهنم میاد:
۱-افردای که بعد از اومدن به دانشگاه استعدادشون کشف میشه جزو کدوم دسته هستند؟
۲-شما چند تا از دانشگاه های غیر ایرانی رو از نزدیک دیدن که فقط فکر میکنین توی ایران اینطوریه؟
۳-به نقل از جانسون که میگه تنها جمله معنی درست و واقعی داره که شما برای تک تک واژه ها معنی و یک تعریف مشخص کنید،پس لطفا معنی فرد متحجر و لاابالی رو برام مشخص کنین.
.. و اما در مورد قسمت ۲ باید بگو خوشبختانه بااینکه من از دانشگاههای غیرایرانی رو ندیدم اما دوستان زیادی از دانشگاه های غیر ایرانی دارم مثلا دانشگاه هانیان یا بجین یا سی چوان یا یکی از دانشگاههای تایوان یا یکی از دانشگاههای ایتالیا یا یکی از دانشگاههای امریکا و یکی از دانشگاههای هلند و اکثرا با این جمله که دانشگاه هم محیط مناسب و هم محیط نامناسبی هست رو تایید کردند حتی اگر به این حرفم شک داشته باشید میتونم متن کامل چت رو براتون بزارم که دوستانم حتی معتقدند که در بهترین دانشگاه های کشورشون بدترین و غیراخلاق ترین کارها اتفاق میوفته و انقدر این کار تکرار شده که گویا به صورت یه عادت یا سنت دراومده پس لطفا در این مورد که دانشگاههای ایران اینگونه هستند یا خیر ، در موردش بیشتر تحقیق و کنکاش کنین.
بازم ممنون که پاسخ نظرات قبلی و پاسخ این نظر رو خوندید و من باز مشتاقانه منتظرم که بدونم در دیدگاه های من کجا چه مشکلاتی وجود دارد تا تصحیح کنم.
یک نکته جا مونده: هدف کلی شما از اومدن به دانشگاه چیه که نامیدانه میگین:<<با اومدن به دانشگاه به اون چیزی که میخوام نمیرسم.>> البته امیدوارم این سوال من رو از باب پررویی ندونین.
«افردای که بعد از اومدن به دانشگاه استعدادشون کشف میشه جزو کدوم دسته هستند؟» با این موافقم. یعنی قانع شدم که دسته سومی هم وجود داره که اعضای اون رو این گروه از افراد تشکیل میدن.

«شما چند تا از دانشگاه های غیر ایرانی رو از نزدیک دیدن که فقط فکر میکنین توی ایران اینطوریه؟» ببنید،ما ایرانی هستیم و ادعای تمدن میکنیم در صورتی که اصلا به این پیشینه توجه نداریم. یه قسمت از این پیشینه، فرهنگ ماست. یعنی یه فرهنگ هایی تو ایران وجود داره که امروزه کمتر کسی بهش توجه میکنه. من پامو از ایران بیرون نذاشتم تا تحقیق کنم که دانشگاه های غیر ایرانی چه جوری اند. ولی فرهنگ خودمونو خوب میشناسم(یعنی فکر میکنم بشناسم) اگه هم موارد غیر اخلاقی البته از نظر فرهنگ ما توی دانشگاه های کشورهای دیگه وجود داره، به خاطر تفاوت ما با اونا از نظر فرهنگی هست. مثلا تو بعضی از کشورها از همون دوران دبستان و بچگیشون آموزش روابط جنسی بهشون داده میشه در صورتی که ما معتقدیم تو این سن کم،کار درستی نیس که این طوری کنیم.
«معنی فرد متحجر و لاابالی رو برام مشخص کنین.»
متحجر:کسانی که به نوعی بزرگ ترین مشکل و معذل جامعه هستن. کسانی که عقایدشون مدرن و به روز نیس. منظورم از مدرن یعنی با تکنولوژی پیش نمیره.(مثلا حالا که آسان سر وجود داره بگن ما ترجیح میدیم از پله بریم.از این قرتی بازیا خوشمون نمیاد!) از نظر سیاسی حرف یک نفر رو بدون چون وچرا وبدون اینکه حتی کوچکترین فکری در مورد اون حرف بکنه،حرفش رو قبول کنه ومثل بت اون رو بپرسته. بالاخره خدا به همه عقل داده که بتونن فکر کنن دیگه. از دین فقط ریش گذاشتن و ولضالین رو بلند کشیدن میدونن.
لاابالی:یعنی کسی که فقط به خاطر کلاس گذاشتن و دختر بازی یا پسر بازی اومده دانشگاه. یه عده میان دانشگاه که یه چیز یاد بگیرن و باسواد برن بیرون که باهاشون کاری نداریم. یه عده میان فقط مدرک بگیرن. یه عده هم همون لاابالی های هستن.
البته میتونیم تقسیم بندی های دیگه ای هم داشته باشیم.بستگی به نوع نگاهمون داره
هدفم از اومدن به دانشگاه اینه که یه چیز یاد بگیرم.سطح شعورم بیاد بالا. مثل یه سری افراد نباشم که بعد از تموم شدن تحصیلاتم با اون موقعی که اومدم از نظر ظاهری خیلی فرق کرده باشم. به همه سوالاتم پاسخ داده بشه.
یکی از معلم هام بهم گفت که اگه میخوای به سوالاتت جواب داده بشه، حوزه علمیه نرو.البته خودم هم از این محیط ها خوشم نمیاد ولی گفت که توی دانشگاه جواب های بهتری واسه سوالاتپیدا میکنی. ولی من از این مطمئن نیستم.
در ضمن شما خیلی باحوصله ای. خیلی دوس دارم با حرتاتون قانع بشم. پس کمکم کنید لطفا.
ممنون بابت نظر
در مورد دسته سوم ممنون که قانع شدین.
در مورد فرهنگ باید بگم چین هم مانند ایران دارای فرهنگ و پیشینه زیادی هست اما چنین مشکلی رو کم کم داره احساس میکنه(به نقل از دوست خوبم کوینتی دانشجوی رشته human rescue maneger در دانشگاه سی چوآن)پس در مورد فرهنگ تا جایی هم قبول دارم و هم نه زیرا فرهنک با تمدن در بعضی موارد با هم تداخل دارند زیرا فرهنگ میتونه با پیشرفت جامعه تغییر کنه ولی پیشینه یه چیز ثابت هست شاید بهتر باشه بگم فرهنگ و آداب رسوم امروز ما پیشینه فردای ماست و به نوعی فرهنگ میتونه جزوی از پیشینه باشه و به نوعی زیرمجموعش و.این دیدگاه که ما نسبت به پیشینه اصیل خودمون غافل شدیم &من هم با این موضوع موافقم هرچند به نقل از یکی از کارشناسان فرهنگ ژاپنی (که در مجله فرهنگ و ژاپن)گفته بود تغییر فرهنگ و فراموشی جوانان امروز نسبت به فرهنگ و پیشینه دیروز یک امر کاملا طبیعی هست پس در این مورد جای نگرانی(زیاد)نیست.
و درمورد آموزش جنسی در کشورهای غیر ایرانی با شما موافقم زیرا ما در بعضی موارد نمیخواهند به ما و نسل بعدی اعتماد کنند و بفهمند بر طبق نظر پزشکان کودکانی که امروزه بدنیا می آیند دارای توانایی هوش ذهنی(همان آی کیو) بالاتر و توانایی کارهای عملی کمتری هستند این بدان معناست که قوه درک کودکان و نوجوانان امروزه بیشتر از کودکان و نوجوانا دیروز است پس باید اینگونه دانست که این نوجوانان امروز خیلی بهتر از نوجوانا دیروز مسائل جنسی رو درک میکنند(و به نوعی پایه یادگیری چنین فرهنگی دربین آنها بیشتر است)
متحجر: تایه جاهای موافقم و از یه جاهای به نظرم کمی مشکل داره در اون قسمت که گفتید حرف یک نفر رو بدون چون و چرا قبول میکنند باید بگم آیا شما نظر خدا و ائمه رو بدون چون و چرا قبول نمیکنید؟ .اما اگر منظور شما اطاعت بدون چون و چرا از یکفرد نالایق باشه ؛با شما موافقم.و درومورد دین من فکر میکنم چنین افرادی فقط روی جلد قرآن رو خوندن که نوشته کلام خدا اما هیچ وقت داخلش نرفتن و همواره به اسم این کتاب و قسمت هایی که به نفعشان هست رو دائم تکرار میکنند در صورتی کله این کلام خدا برای تک تک لحظات زندگی ما راهنمایی قرار داده نه راه!!! چون خدا در جای جای این کتاب تکرار میکنه برای آنان که فکر میکنند..برای آنان که اگاهند ولی این عده آگاه نیستند یا خودشون رو به ناآگاهی میزنند .به نظر خصی من قرآن مثل یه روانشناس کامل توی کلیه مسائل هست و من خودم هروقت دچار مشکل در هر موردی میشم سعی میکنم به کلام الهی مراجعه کنم زیرا میدونم بهم نشون میده چگونه را و راه حل رو پیدا کنم بدون آنکه راه رو نشون بده بگه از این راه برو بلکه میگه مشخصات راه کامل اینه حالا تو فکر و کنکاش کن راه رو پیدا کنی.
لاابالی:این افراد که شما تعریف کردین بیرون محیط دانشگاه مگه نمیتونن چنین کاری کنن؟پس را میان دانشگاه؟پس آیا بد بینی ما نسبت به عده محدودی نیست که با ورود به دانشگاه هدفشون رو گم میکنند و به جزئیات به جای کلیات فوکوس میکنند؟
در مورد هدفتون با عرض پوزش باید بگم یه جاهای توی دانشگاه نباید دنبالش باشین چند نکته به ذهنم اومد که بگم:
1-<<هدفم از اومدن به دانشگاه اینه که یه چیز یاد بگیرم>> یه چیز یعنی چی؟؟معنی کاملا نا مفهومی داره به نظرم.
2-(میبخشید)آیا سطح شعور کسی که دانشگاه نرفته و در محیط جامعه مشغول فعالیت هست بالا نمیره؟
3-از نظر ظاهر باید بگم اگر فردی که با4سال محیط دانشگاه ظاهرش عوض بشه پس اگه دانشگاه نیاد و در محیطی نسبتا نامناسب باشه پس 100% کمتر از4سال از تغییر میکنه پس زیاد ربطی به محیط دانشگاه نداره .
4-یه نکته به ذهنم اومد که کر کنم نگم دیدگاهم ناقص میشهاونم اینه که ما شنیدیم که مدرسه خانهی دوم ماست و من از این مثل استفاده میکنم و میگم دانشگاه اجتماع دوم ما بود !!! اما چرا میگم بود؟.زیرا در سالاهای پیش که دانشگاه (اگه اشتباه نکرده باشم)زیر مجموعه آموزش و پرورش بود وظیفه داشت هم علم یاد دهد هم تربیت کنه دانشجویان رو اما حالا که زیر مجموعه وزارت علوم هست پس تنها باید علم به دانشجوها یاد بده .منظورم اینه که همواره من میگم استفاده درست از واژگان باعث میشه اهداف(تاحدودی)مسیر خودشو پیدا کنه.
5-در مورد سوالات باز هم من سردرگم شدم چون واژه سوال خیلی پیچیدس و وقتی شما ذکر نمیکننین توی کدوم شاخه مفهوم این کلمه کاملا ناقص میشه(به نظر خودم ؛ضمن عذر خواهی)
در مورد حوزه باید بگم حوزه خیلی محیط جالبیه پیشنهاد میکنم یه برای امتحان هم شده برین ببینین مطمئنم خیلی تعجب میکنید چون اون چیزی که شما فکر میکنین نیست شما توی حوزه میتونین افراد واقعا صالح زیادی رو ببینین (صالح به معتی واقعی) البته من چون شاخه سوالات ذهنی شما آگهی ندارم فکر کنم معلم محترم شما بهتر از من بدونن.
ممنون از نظر لطفتون من کلاٌ دوست دارم در مورد موضوعات مختلف بحث کنم زیرا معتقدم در بحث (به معنی واقعی) هر دو طرف سود میبرند زیرا حداقل با یک نوع تفکر دیگری هم آشنا مشن و از شما ممنون که به من اعتماد میکنید و و نظراتتون رو پیرامون مسائل مختلف بیان میکنید.
بازم ممنون بات نظر هاتون و خوشحال میشم بازم در این مورد اگه فکر میکنید من دچار اشتباه هستم من رو آگاه کنید.
منظورم از این که یه چیز یاد بگیرم اینه که فقط تو زمینه ای که درس میخونم،اطلاعاتم بالا نره. یعنی فراتر از اون چیزی که دارم میخوونم،یاد بگیرم.
منظورم اینه که حتی استفاده درست از واژگان هم باعث نمیشه اهداف مسیر خودشونو پیدا کنن. حداقل تو این یه مورد صدق میکنه به عقیده من.
«آیا سطح شعور کسی که دانشگاه نرفته و در محیط جامعه مشغول فعالیت هست بالا نمیره؟»یه سری از افراد هستن که آدمای بی سوادین اما خیلی بیشتر از اونی که ادعاش میشه درس خونده میدونن. اما همه که اینجوری نیستن. شما یه آدم تحصیل کرده هستی. خودتو با اونی که هم سن شماس ولی درس نخونده مقایسه کن. خب مشخصه که دانشگاه باید سطح شعور افراد رو بالا ببره.
مدرسه هم که زیر مجموعه آموزش و پرورشه، وظیفه خودش رو در مورد تربیت دانش آموزا انجام نمیده. همون طوری که خودتونم گفتید دیگه این نوجوونا، همون نوجوونای چند سال پیش نیستن. پس همون قدری که اون موقع معلما به بچه ها تربیت یاد میدادن، نتیجه ش رو هم که احترام به بزرگترا بود میگرفتن. اما حالا نه آموزشی به دانش آموزا داده میشه نه حرمت معلما نگه داشته میشه. خود من هم جز همون دسته هستم.
اکثر سوالای من مذهبی و در مورد آفرینش هس که فکر میکنم حرف شما درسته که قرآن ما رو راهنمایی میکنه و باید به قرآن مراجعه کنم. ولی پس دانشگاه چی؟
در مورد حوزه هم باید بگم که وارد شدن به حوزه شرایط سختی داره. مثلا برای من که یه دخترم،وارد شدن با چادر الزامیه. البته من با این مشکل ندارم ولی یکی مثل من اگه به هر دلیلی این فرم پوشش رو نپسنده و نخواد که این طوری وارد بشه،آیا باید تا آخر عمرش سرگردون بمونه(اگه برای جواب سوالاش باید فقط به حوزه بره)؟
شما کم کم دارید منو قانع میکنید.
مر۳۰
ممنون بابت نظر
<<یعنی فراتر از اون چیزی که دارم میخوونم،یاد بگیرم. >> منظور از فراتر یعنی فراتر از نظر علمی؟
<<یه سری از افراد هستن که آدمای بی سوادین اما خیلی بیشتر از اونی که ادعاش میشه درس خونده میدونن. اما همه که اینجوری نیستن. شما یه آدم تحصیل کرده هستی. خودتو با اونی که هم سن شماس ولی درس نخونده مقایسه کن. خب مشخصه که دانشگاه باید سطح شعور افراد رو بالا ببره.>> باید بگم افراد زیادی رو میشناسم که دانشگاه نرفتند و سطح شعورشون خیلی بالاست البته نمیخوام حرف شما رو نهی کنم ولی این که فردی که دانشگاه میره الزاما آدم باشعوری هست یا فردی که تحصیلات دانشگاهی داره الزاما آدم با شعوری هست، به نظرم درست نیست چون شعور هر فرد به میزان درک وی از انسان است زیرا انسان،حیوان ناطقی هست که شعور و عقل دارد (و توان تکلم و انتقال تجربه)پس نباید ملاک شعور رفتن یا نرفتن دانشگاه باشه هرچند به طور نسبی افرادی که تحصیلات دانشگاهی دارند داری شعور بالاتر هستند(عموما).بزارین یه کلیتی رو بگم:در آرمانگرایی ما یه اصول کلی داریم که این اصول یک کلیت ناب به حساب میاد .این کلیت همون هدف نهایی هم هست در مورد شعور اگه بخواهیم آرمانگرایانه صحبت کنیم فکر کنم این تعریف مناسبی باشه:
( فردی باشعور به حساب می آید که از اصل وجودی خویش آگاهی داشته باشد)
با این قسمت از حرفهاتون که تنها در مدارس(عموما) آموزش علمی داده میشه موافقم و جای پرورش و تربیت در مدارس کم رنگ شده هم موافقم اما هر چقدر کم رنگ بشه اما اصول کلی خودش رو داره منظورم اینه که هیچ وقت نابود و نیست نمیشه ولی از اونجایی که دانشگاه ها زیر نظر وزارت علوم هستند و متاسفانه مسئولین امر آنقدر فکر نکردند که آیا فردی که به دانشگاه میرود تنها باید علم بیاموزد یا نیاز به پرورش روح و تربیت نیز دارد،لزا از این نام نامنماسب بهره بردند و اگر از مسئولین رده بالا دانشگاهها در مورد تربیت و پرورش روح سوال کنید شما رو به واحد های معرف و اخلاق و اینجور چیزها مرتبز میکنند یا میگویند این کار مربوط به حراست است و بسیج و در حراست که تنها به این نکته توجه میشه که موهای کی چطوریه مانتوی فلان دختر کوتاه یا بلند یا آستین کوتاه پووشیده .منظورم کاملا سطحی گرایانه فکر کردنه. اما اگه از همین ابتدا در انتخاب اسم هم دقت میشد خیلی از این مشکلات میشه گفت وجود نداشت یا کمرنگ تر بود.
درمورد << حتی استفاده درست از واژگان هم باعث نمیشه اهداف مسیر خودشونو پیدا کنن >> باید بگم اولین چیزی که در ذهن هدف را میسازد یا به نوعی سوق میدهد واژه هست ژس اگر هدف من نشستن باشد چند واژه در اختیار دارم ۱-بشین ۲-(با عرض پوزش) بتمرگ اما وقتی از واژه بشین استفاده میکنی امید به رسیدن به هدف (همون نشستن)و شادابی حرکت در مسیر هدف بیشتر میشود پس با انتخاب درست واژگان مانع از خارج شدن از مسیر هدف میشویم و نیز امید و شادابی رسیدن به هدف رو تقویت میکنیم.
و اما انتخاب واژه صحیح کار را درست میکند یا نه(در مورد این موضوع باید بگم که میشه امیدوارانه نگاه کرد و گفت اگر نتواند تصحیح کند(به طور کامل) اما میتواند تلنگری باشد.
خوشحالم که میبینم سوالات شما اکثرا (بر طبق حرف خودتون) در مورد آفرینش هست .اما در مورد سوالات آفرینش ۲دسته کلی وجود دارد ۱-آفرینش مخلوق ۲-مطالب مربوط به خالق . در مورد۱ مشکل زیادی نیست اما در مورد مربوط به خالق خدا در قرآن میفرماید هر چقدر در وجود ژروردگار کنکشاش کنید از او دورتر میشوید زیرا وجود محدود نمیتواند درک درستی از وجود نامحدود داشته باشد.
اما اینکه دانشگاه چگونه میتواند پاسخ اینگونه سوالات را دهد به نظرم ۲ راه حل وجود دارد:۱-انتخاب رشته های فلصفی یا اخلاق
۲-حوزه علمیه( که به نظرم بهترین جا برای پاسخ کامل به سوالات شما همین حوزه علمیه هست)
دانشگاه نمیتوانند به همه نوع سوال یک دانشجو(آن سوالاتی که خارج ار حوزه تحصیلی دانشجو) پاسخ دهد این یک امر طبیعی هست زیرا یک قسمت از علایق هر فرد پاسخ دادن به سوالت ذهنیست یعنی فردی که مهندسی می خواند علاوه بر علاقه قلبی می خواهد به یکسری سوالات ذهنی خویش نیز پاسخ دهد.
در مورد حوزه و نحوه پوشش باید بگم که هر جا و هر مکانی یکسری قوانین دارد اما برای پاسخ به سوالاتتون میتونین به حوزه مراجعه کنید (نه برای تحصیل) برای سوال کردن از اساتید . مطمئن باشید اساتید محترم حوزه با آغوش باز از شما استقبال میکنند و به طور کامل جواب سوال های شما رو میدهند یا اگر نتوانند پاسخ دهند شما رو به یک منبع آگاه در مورد موضوع رجوع میدهند.(شما لااقل میتونید امتحان کنید ،امتحانش ضرر نداره هیچ بلکه یقین دارم تفکر شما رو نسبت به حوزه تغییر هم میده)
خیلی ممنون که عرض کردید با حرفای(نه چندان کامل و صحیح من ) کم کم قانع میشود
بسیار سپاسگذار مشم اگه بازم توی حرفای من اشتباهاتی هست به من گوشزد کنید.
خب، من تقریبا قانع شدم. یعنی فکر میکنم قانع شده باشم. چون به حقیقت این موضوع که«هر چقدر در وجود پروردگار کنکشاش کنید از او دورتر میشوید» پی بردم و نمیخوام از این گمراه تر بشم.
از راهنمایی تون خیلی خیلی خیلی ممنونم و امیدوارم همیشه توی زندگیتون موفق باشید.
فکر میکنم خیلی هنره که کسی، ندیده و نشناخته با یکی دیگه صحبت کنه و اونو قانع کنه.
بازم مر۳۰
ممنون بابت نظر
خوشحالم که تونستم هرچند ناچیز در یافتن و جست و جو در باب پیداکردن جواب سوالاتتون کمکی باشم
و من هم از پیگیری و پاسخ های پیدرپی ممنون و امیدوارم همواره در پی پیدا کردن جواب سوالاتتون باشید.
این نظر لطف شماست که فرمودید: <<فکر میکنم خیلی هنره که کسی، ندیده و نشناخته با یکی دیگه صحبت کنه و اونو قانع کنه.>> فکر کنم خیلی مبالغه کردید و من در حد و اندازه این جمله زیبا نیستم.
بسیار ممنون و سپاسگزار،در پناه ایزد منان باشید.