دلیل این که شازده کچولو وجود داشت این است که شیرین بود ، دلربا بود و می خندید ..
"
"
"
او و فقط او گلی داشت که مایه همه عواطف و دلخوشی ها و رنج های ش بود ..
روزی تصمیم به ترک وطن گرفت ؛ گلش را تنها گذاشت پس از گذشتن از شش سیاره به زمین رسید و در زمین با روباه آشنا شد ؛ روباه بود که مهمترین راز زندگی را بر او آشکار کرد .. رازی که شاید خیلی از ما هنوز ندانیم ..