KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

نماز خانه خدا (مسجد)

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند.

لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد, مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد, خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.



 مرد

لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در

همان نقطه مجدداً زمین خورد! او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به

خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.

 

در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را

پرسید. مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین

افتادید.))، از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم. مرد اول

از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می

دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست می کند

تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد

خودداری می کند.

 

مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می

شنود. مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز

بخواند.

 

مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا

خورد. شیطان در ادامه توضیح می دهد:

 

((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما

شدم.)) وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به

مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین

خوردن شما شدم

 

و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد

برگشتید. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من

ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان

افراد دهکده تان را خواهد بخشید. بنا براین، من سالم رسیدن شما را به

خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم.

نظرات 4 + ارسال نظر
حمیده احمدی سه‌شنبه 3 شهریور 1388 ساعت 00:26

ممنون بابت نظر

سجاد رضایت - هوافضا سه‌شنبه 3 شهریور 1388 ساعت 01:25

عالی بود

ممنون بابت نظر

فاطیما سه‌شنبه 3 شهریور 1388 ساعت 14:08

اینو یه جا دیگه خونده بودم
نتیجه اخلاقی: هر وقت خوردی زمین، ناامید نشو

آقای موسوی پستای شما خیلی جذابه و تنوع داره.ممنون به خاطر زحماتتون

ممنون بابت نظر

سپیده شیخ الاسلامی چهارشنبه 4 شهریور 1388 ساعت 13:09

!

ممنون بابت نظر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد