گذشته
اصلا دوست داشتنی نیستی
اصلا مایه آرامشم نیستی
سال شاید یک سال و شاید چند روز دیگر یک سال
هدیه و شاید چند هدیه
و باز هم گذشته که یادآور داشته هایی هستند که گولشان را می خوری
چون هیچ گاه نداشتی . کاش هیچگاه نبودند
و باز تو برایم میگویی که پشیمان میشوم در حالی که گذشته را لعنت می فرستم
هرچند که نباید در گذشته ها زندگی کرد اما یادآوری گذشته ها بعضی وقتا برای پیشرفت آدما لازمه ( مخصوصا در عشقهایی که به شکست رسیده باشه )
تنکس ا لات
گذشته من طوریه که من رو از ادامه زندگی نا امید میکنه!جدی میگم
آرزومند آینده ای زیبا برایت هستم
حیف که روزم وگرنه یچیزی مینوشتم تا ۴۰ روز دیگه از ذهنت نره
سلام دوست خوبم....
چه پسر باشی چه دختر و چه...
منم روزه ام ( این اولین غلط نوشتاری که یادت باشه دیگه سوتی ندی ) و این تفاوت من با سال پیش ماه رمضانه.
و دوم ... از این یه چیزی ( اینم دومین غلطت ) که میگی معلومه تو دلت قلمبه شده من منتظرم بشنوم بگو تا چهل روز از ذهنم نره ... می خوای بعد افطار بگو
نکته بهداشتی و پزشکی ( هلو ) :: راستی اگه روزه مغزتون رو ناقص میکنه نگیرین آدمااااااااااااااا..... :ی
جهان، آلوده خواب است.
فرو بسته است وحشت در به روی هر تپش، هر بانگ
چنان که من به روی خویش
در این خلوت که نقش دلپذیرش نیست
و دیوارش فرو می خواندم در گوش:
میان این همه انگار
چه پنهان رنگ ها دارد فریب زیست!
***
شب از وحشت گرانبار است.
جهان آلوده خواب است و من در وهم خود بیدار:
چه دیگر طرح می ریزد فریب زیست
در این خلوت که حیرت نقش دیوار است؟
سهراب سپهری
خیلی زیبا بود

