به نوشته سرمایه، این مساله بیانگر این است که نکته ای از ذهن مسوولان شرکت مخابرات ایران مغفول مانده و اینکه در این فرآیند که برخی پیام ها بازه زمانی 20 روز گذشته را دارد، مضامینی معترض گونه و متاثر از فضای انتخاباتی را در بر دارد که ارسال مجدد آنها در شرایط فعلی موجب بروز شائبه ای میان مردم و مسوولان دولت می شود. از همین رو بروز چنین مساله ای علاوه بر عدم اطلاع رسانی مسوولان درباره قطعی پیامک یا عذرخواهی از مردم و جالب تر از آن « ابراز بی اطلاعی آنها» از قطعی سیستم، این پرسش را مطرح کرد چگونه پیامک های چندین روز قبل دوباره قابل دریافت شده اند در حالی که مسوولان شرکت مخابرات اعلام کرده بودند حداکثر زمان نگهداری یک پیامک بیش از 24 ساعت نمی شود. این امر نشان می دهد امکان معلق نگه داشتن پیام های استفاده کنندگان از تلفن همراه برای مدتی بیش از بیش از 24 ساعت یعنی تا زمانی که مسوولان تصمیم بگیرند که سیستم را دوباره وصل کنند، وجود دارد.
از طرفی عده ای بر این عقیدهاند که انجام چنین عملی از سوی شرکت مخابرات ایران اثبات این موضوع است که اپراتور تلفن همراه تا پیش از این خدمات خود را از کاربران دریغ میکرده است. از طرفی با برقراری مجدد این سرویس یک پیامک چندین بار به دست مخاطب می رسید در حالی که آنها تنها یک بار آن را ارسال کرده بودند و اگر این را به حساب عدم وجود اختلال فنی در سیستم بدانیم یک درآمدزایی جدید برای جبران 21 روز قطعی این شبکه است.
به عبارتی دریافت چندین باره و تکراری یک پیام چنین شبهه ای را ایجاد می کند که شرکت های خدمات دهنده پیام کوتاه به انجام چنین عمل و ارسال هر پیام کوتاه هزینهای چند برابر هزینه معمول را از کابران تلفن همراه دریافت می کنند. جالب تر آنکه در سکوت خبر مسوولان درباره قطع و وصل شدن پیامک، کاربران اپراتورهای تلفن همراه پس از وصل شدن، با ارسال پیامک هایی با مضمون طنز از جمله اینکه « اس ام اس را غ...ف آزاد کرد» و « 10 تیرماه روز آزادسازی اس ام اس مبارک باد» فعال شدن دوباره این خدمات ارزش افزوده را به یکدیگر اطلاع می دادند. با این وجود با توجه به شرایطی که به اجبار و بر اساس آنچه ملاحظات امنیتی خوانده شد اگرچه انتقادهای بسیاری را به همراه داشت اما جلوگیری از اطلاع رسانی قابل توجیه نبوده و صداقت مسوولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در خصوص پاسخگویی به آنچه حق مردم است را زیر سوال می برد؛ زیرا مسوولان وزارت ارتباطات همواره منکر وجود مشکل در سیستم بوده و پاسخ شفافی را نیز ارائه نکردند در حالی که می توانستند با بیان این واقعیت که قطعی پیامک بر اساس ملاحظات امنیتی بوده دیدگاه مردم را نسبت به خود مخدوش نکنند. شاید همین امر سبب شده پس از اتصال دوباره شبکه تلفن همراه کشور، عده بسیار زیادی با نوشتن متن هایی در شبکه های اینترنتی اجتماعی بیان کنند که در راستای ادامه اعتراض ها و عملکرد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، اس ام اس ارسال نکنند.
همان شبی که اساماسها باز شد، برادرم برام یه اساماس داد.. تا فردا غروب 73 مرتبه برای من اومد.. و یکی از دوستان میگفت اساماس من برایش 12 بار فرستاده شده! ظاهراً تصمیم داشتند پول 21 روز قطعی را یک شبه در بیاورند..!
پست قبلی چه شد؟! تازه داشتم قشنگاش را رو میکردم ;)
برای من هم پیش اومده تو این چند روز
یه اس ام اس طولانی 7 تایی فرستادم واسه یکی
50 بار دلیور شد
-------
کارهای نیک آهنگ واقعا محشره
ایشالله یه روز دیگه
به دلایلی حذف کردم پست قبلی رو
شان همکلاسی رو در حدی ندیدم که به خاطر عصبانیت و جواب دادن جو لت و پار دوستانه رو متشنج تر کنم
انتشارش اشتباه بود
در هر حال ممنون
در این روزهای سخت که افسردگی مطلق ناشی از هجوم بی سابقه به شعور و درک مردمی ، تجاوز به حریم امن خانه های مردم و کشتار وحشیانه مردم بدست چاقوکشان و قداره کشان و تیر اندازان که دولت حکومت اسلامی ایران آنان را اراذل و اوباش عنوان می کند و من نیز قسم می خورم و باور دارم که براستی اراذل و اوباش هستند و گرنه آدم با پدر و مادر چنین مردم را نمی کشد ، از امروز تصمیم گرفتم برای همیشه ارسال SMS را تحریم کنم . چه جک باشد چه کار فوری ، چه پیام زیست محیطی باشد چه پیام تبریک تولد و روز مادر و عید نوروز ، که دیگر هیچ چیز برای من در این مرز و بوم مبارک نیست .
ناصر امیر نژاد ، دانشجوی دانشگاه علوم و تحقیقات در رشته هوا فضا تنها ۲۲ سال داشت که روز دوشنبه ، دو هفته قبل توسط جنایتکاران و اراذل و اوباش آزاد و مصون از قانون ، به ضرب گلوله دو زمانه کشته شد . این جوان ناکام که سال آخر تحصیل را می گذراند نه خس و خاشاک بود نه ولگرد و اوباش مثل هزاران اوباشی که این روزها با چماق به حریم امن خانه های مردم هم هجوم می آورند و هیچ کس پاسخگو نیست که این اوباش کیستند. او یک جوان تحصیل کرده با هزار و یک آرزو و رویای شیرین بود که خاک وطن امروز او را به عنوان یک شورشی و بدون مراسم و عزاداری در آغوش گرفته است . یاد شهید ناصر امیرنژاد را گرامی می دارم .
چطور می توانم امروز خوشحال باشم و از اینکه در خاک ایران بدنیا آمدم به خود ببالم در حالی در طول این ۳۰ سال که چشم باز کردم از همه حقوق اجتماعی و شهروندی یک انسان محروم بودم . برای تحصیل ، برای کار ، برای تامین اجتماعی ، برای نوع لبای پوشیدن ، برای نوع تفریح کردن و برای همه چیزم قیم بوده و هست . امروز برای کار کردن با اینترنت و فرستادن اس ام اس و حتی چک کردن ایمیل و حتی حرف زدن با دوست و پدر و مادر هم قیم دارم . هر وقت صلاح باشد می شوم یکی از این امت شهید پرود و همیشه در صحنه و هر وقت صلاح نباشد می شوم عنصر غیر خودی و اخراجی و بیکار و امروز هم خس و خاشاک و اراذل و اوباش .
من سه هفته از ارسال پیامک محروم بودم ، من سه هفته است که بعضی روزها حتی از چک کردن ایمیل ام در یاهو هم محروم ام چون یاهو بعضی روزها در تهران فیلتر است ، من سه هفته هست که حتی حق نوشتم نظراتم را در وبلاگ شخصی ام ندارم چون به همه هشدار داده اند که خفه شید وگرنه حالتونتو می گیریم . من سه هفته است که شب و روز با ترس ناشی از هجوم اراذل و اوباش به خانه های مردم سر را بر زمین می گذارم و من سه هفته است که با ترس ناشی از کتک کردن و کشته شدن در خیابان های تهران تردد می کنم . فراموش نمی کنم روز نخست فردای انتصابات را که در حالی که قصد رفتن به دکتر را داشتم در خیابان ولی عصر گیر افتادم و باطوم بود که زمین و هوا بر سر روی ما کوبیده می شد . خودروی شخصی مان که در ترافیک گیر کرده بود مثل صدها خودروی دیگر ، با ضرب باتوم و پاره آجر گارد ضد شورش غر شد و داغون شد و خودم و دیدم زنی را که با بچه خردسال در دستش کتک خورد . من سه هفته است که مثل میلیونها ایرانی دیگر خصوصی ترین حرفهایم را باید هر کس و ناکسی بشنود و و استراق سمع کند. من سه هفته است که هر وقت به موبایلم نیاز داشتم قطع شده . اگر نگران دیر و زود شدن همسرم و بستگانم شدم تلفن همراهی نبوده تا مطلع شوم و در دلشوره و نگرانی روز و شب را سر کردم . من سه هفته است که دیگر نه انگیزه ای برای نوشتن دارم و نه جایی برای نوشتن . نه روزنامه ای برای کار کردن و نه وبلاگی برای درددل کردن .
من سه هفته است که از همه حقوقی که یک سگ در بیرون از ایران دارد محروم ام . همانطور که مدتهاست از داشتن شغل و حقوق و بیمه و خدمات درمانی به عنوان یک روزنامه نگار بیکار محروم ام . همانطور که چهارسال است این وضعیت من است و در این چهارسال تقریبا ۳۰ ماهش را در بیکاری به سر بردم و محروم از حقوق حتی یک انسان کارتن خواب.
این همه سهم من از ایران بوده ، از ایرانی که همیشه دلم برایش می تپید و همین عرق وطن پرستی و خدمت به طبیعت وطن مرا از رفتن و به فکر زندگی خویش بودن دور کرد . خوشا به حال آنان که دیگر نیستند تا رنج موندن را تحمل کنند .
من اس ام اس می خواهم چکار ؟ وقتی حق ندارم برای خودم باشم . وقتی به معنای واقعی کلمه شهروند ایران محسوب نمی شوم، وقتی حتی برای خانه خودم و فکر خودم و زندگی خودم نیستم و آزاد نیستم . وقتی حق ندارم کار کنم ، حق ندارم حقوق بگیرم ، حق ندارم اخبار درست از رسانه ها بخوانم، حق ندارم سیمای درست تماشا کنم و گوش کنم، حق ندارم ایمیل خصوصی ام را چک کنم، حق ندارم تلفن کنم ، حق ندارم وبلاگ بنویسم، حق ندارم سئوال کنم ؟ یک سئوال معمولی که رای من کجاست ؟
من حق ندارم وقتی نیاز به پزشک دارم از خانه خارج شم چون چه معترض باشم چه بیمار، اوباشم و مجازات اوباش هم یا باطوم و پاره آجر و چاقو و قمه است یا گلوله دو زمانه سربی ! مثل ندا ، مثل زن حامله ای که در بیمارستان رسول اکرم هم خودش مرد و هم جنین داخل شکم اش که تیر به آن اصابت کرده بود و دهها و صدها انسان بی گناه دیگر .
در این شرایط که هر کس انجام هر کاری، بسته به نوع منافع خویش را، حلال و حرام و مشروع و نامشروع می داند من هم ارسال اس ام اس و ریختن پول به جیب دروغگویان شرکت مخابرات را حرام می دانم و نه تنها دیگر اس ام اسی در هیچ شرایطی ارسال نخواهم کرد که از همه دوستانم می خواهم اگر از توهینی که به شعورشان شده ناراحت هستند دیگر اس ام اس نفرستند و اس ام اس را تحریم کنند . لطفا برای من دیگر اس ام اس نفرستید.
http://www.jamshidi6.blogfa.com/
خانم جمشیدی
وبلاگتان را دیدم
اگر خودتان این نظر را فرستادید
من هم همین عقیده را دارم در شرایطی که اهداف مهمترم را تحت تاثیر قرار ندهد
تحریم را با مکالمه ای اس ام اسی با دوستی که چندان نمیشناختمش شکستم
و پشیمان هم نیستم
توانستم برای دوستی شمعی بیافروزم تا بی گدار به آب نزند
دو سه هفته ای می شود تلویزیون را تحریم کردم
شبکه های بیگانه را نیز
همه در حال ماهیگیری هستند از این آب گل آلود
یاد آور می شوم
از همه سمت می دوشند ما را
مخابرات که تا یاد دارم هر ماه هزینه ی کالر آی دی می گرفت
این پول هم برود کنار آب و برق مجانی و پول نفت بویش از سفره هایمان به مشام می رسد
یکبر دیگه پست بذاری پاک کنیا... !!
چاکر داش سپهر
فک کردم شاید مناسب نباشه
پیوست به پاسخ برادر هادی
این رکوردی که گفتنین کی اعلام کرده.
گینس؟