بارها دیده و شنیده ام که عالیجناب بادوک بال یا همان وزیر اعظم دربار بویو، به مارمولک، خیانت کار یا روباه مکار تشبیه شده است!
در حالی که وقتی با دقت به عملکرد بادوک بال نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که او هرچند بی وفا به امپراطور و تسو بوده اما همواره به وطنش بویو و مردم وفادار بوده است، درواقع علت بی وفایی ها یا خیانت های او به امپراطور و تسو نه رسیدن به قدرت و مقام و منافع شخصی، بلکه وفاداری به بویو و در نظر گرفتن منافع ملی بوده است!
باهوش و مکار هست اما تا زمانی که مکر و هوش خود را در جهت منافع ملی به کار می بندد، مکرش قابل ستایش است، هر چند در تشخیص منفعت ها و مصلحت ها اشتباهاتی هم می کند!
افسانه ی جومونگ نشانی از تمدن کره یا عقب ماندگی جامعه ی جهانی!
به نظرم کارگردان بعضی از بازیگر ها رو خیلی خوب انتخاب کرده! این آقا واقعا شبیه آدم های مکار به نظر میرسه!
!
(شاید هم ترجمه اش رو عوض کردن و یا شاید تبیهشون هم کشتنه!!
)
در ضمن توی این قسمت از ضرب المثل قدیمیشون استفاده نکردن! این بار به امپراطور گفتن :لطفا منو تنبیه کنید!!
D:
در عمل رذل ترین آدم هست
و خیانت های اون بوده که باعث شده بویو کارش به اینجا بکشه
کی بود تسو رو سر قدرت برد ؟
میدونم برای چی این پست رو زدی
اون کسی هم که شما داری ازش طرفداری میکنی هم یک خیانت کار هست اما با ضریب هوشی پایین !
این خرد جمعی هست که یک کشور رو موفق میکنه نه یک نفر که خودش رو برتر از دیگری بدونه !
این یعنی دموکراسی !
در متن به اشتباهات بادوک بال هم اشاره کرده ام، به قدرت رساندن تسو هم یکی از اشتباهات او بود، اما صحبت بر سر هدف بادوک بال است!
بادوک بال وقتی که تسو را به قدرت دعوت میکرد، وزیر اعظم بود، شاید چیزی شبیه به معاون اول رئیس جمهور، وزارت او در آن زمان به خطر نیافتاده بود، یعنی اگر این کار را هم نمیکرد باز هم وزیر می ماند!
همانطور که در زمان پدر امپراطور گوموآ هم وزیر بوده است، بنابراین می توان به جرئت گفت که بادوک بال برای کسب قدرت این کار را نکرد، بلکه هدف او این بود که وضع بویو بهتر شود، تصورش این بود که اگر امپراطوری جدید رابطه ی هان و بویو را بهبود ببخشد، مشکلات حل می شود که به خاطر زیاده روی های تسو این اتفاق نیافتاد!
زمانی که بادوک بال متوجه اشتباه خود شد، دوباره امپراطور را به قدرت برگرداند، زمانی که حس کرد بانو یوم یول با آن ویژگیهای کم نظیرش ممکن است برای بویو خطرآفرین باشد، به راحتی او را کشت و بی توجه به نظر امپراطور برای کشتن جومونگ نیز اقدام کرد، در حالی که می توانست کمی محافظه کارتر باشد!
بادوک بال وقتی تسو را به قدرت رساند، تنها خواسته اش از تسو، برقراری صلح و عاقلانه حکومت کردن بود، خواسته ای برای خود نداشت، نه زمینی خرید و نه زن دومی گرفت، وقتی گوموآ را به قدرت باز می گرداند نیز تنها شرطش باقی ماندن در صلح با هان بود، باز هم او چیزی برای خودش نخواست!
دوست عزیز، متن بنده ارتباطی با انتخابات 22 خرداد و میرحسین ندارد!
این متن مستقیما مرتبط است با تعصبات بیجا در وفاداری به یک شخص و فراموش کردن ارزش وفاداری به کشور و مردم!
موفق باشی!
وقتی امراطور شمشیرشو میکشه میگه ای گستاخ! چطور جرئت می کنی؟ میشه خشم رو تو چشاش دید. بازیگران این مجموعه فوق العاده انتخاب شدند و واقعا مناسب ترین برای نقش خودشون اند.
جدا از تحلیل های سینمایی - هنری، چیزی که این داستان رو جذاب میکنه سیاست است! یکی از موزی ترین سیاست مداران این داستان که میتونم بگم قدرتش از امراطور هم بیشتره همین وزیر اعظمه!
شباهت این داستان با دنیای واقعی بسیار زیباست. همیشه دست هایی مانند وزیر اعظم هستند که در پشت پرده تصمیم می گیرند و نفوذ بسیار بالایی دارند. کینه و دشمنی و حسادت در قصر موج میزنه و عشق مفهوم هجران رو اینجا هم داره.
انسانهای قدرت طلبی که حاضرند برای رسیدن به قدرت خویشاوندان خودشان رو هم قربانی کنند. قدرت و جایگاهی که از دید ما که از بالا به قضیه مینگریم هیچ است! ولی برای آنها غایت نهایی!
افراد تا جان وفادار به سروران خوش! و همگی فکر میکنند در راه حق مبارزه میکنند.
به نظر من مفاهیم عمیقی در این داستان وجود داره که فقط یک منتقد می تونه اونها رو دریابه. در کل برای مردم جنبه سرگرمی داره ولی در ضمیر ناخودآگاه خودشون این حقیقت ها رو درک میکنند و با زندگی واقعی مقایسه میکنند.
چطور جرئت می کنی؟ D:
حالا انتخاب بازیگر منو ببین!
داریوش ارجمند در نقش امپراطور:
http://img.tebyan.net/big/1387/07/2521612152003237118162207149291675366239.jpg
جمشید آریا در نقش نارو:
http://www.ganjei.com/wordpress/wp-content/uploads/jamshid-hashempour.jpg
جواد رضویان در نقش سونگ یانگ:
http://www.cinemaema.com/parameters/cinemaema/images/news/kolah21186488899big.jpg
جعفر دهقان در نقش هموسو:
http://site.zendehrood.com/files/filebox/j-3-ee.jpg
رامتین خداپناهی در نقش وزیر اعظم:
http://www.cinetmag.com/Gallery/Axha/Sang_kaghaz_gheichi_01_376797.jpg
و فرامز قریبیان در نقش یانگ جو:
http://www.cinemaema.com/parameters/cinemaema/images/albums/album929/cheshmhayash_2.jpg
D:
ببخشید غلط های املایی و تایپی زیاد شد! دیروقته و ساعت خواب
خب صحبت آخرم رو تکرار میکنم
این خرد جمعی هست که یک کشور رو موفق میکنه نه یک نفر که خودش رو برتر از دیگری بدونه !
این یعنی دموکراسی !
منم موسوی رو نگفتم!
درهرحال همین وزیراعظم باعث شد کار بویو به اینجا بکشه وگرنه بویو انقدر قوی شده بود که هان رو توی جنگ شکست داد
دموکراسی یا مردم سالاری یعنی اینکه مردم، سالار باشند، تصمیم گیر کشورشان باشند، در مسائل دخالت کنند و ...
مفهوم خرد جمعی چیزی جدای از مفهوم دموکراسی است!
مثال میرنم:
اگر بادوک بال با همه ی وزرا مشورت کند، از خرد جمعی بهره برده است اما دموکراسی به وجود نیامده است، چون مردم در انتخاب وزرا نقشی نداشته اند!
اگر یک رئیس جمهور با وزرا مشورت نکرده و فقط حرف خودش را بزند، خرد جمعی را زیر سوال برده است اما دموکراسی را از بین نبرده است چون مردم در انتخاب رئیس جمهور نقش داشته اند!
موفق باشی!
دقیقا همین فکر بارها به ذهن منم رسید،ولی هیچ کس تایید نکرد!
روباه مکار شاید ولی خیانتکار اصلا.در ضمن به نظرم گاهی اشتباه تصمیم می گیره چون در هر موقعیتی بیشتر ازین نمی دونه،این فرق داره با رذل بودن.
من یه امپراطور دریا دیدم جانگ بوگو ی بیچاره ...آخرش خوب تموم نشد دیدم عمرم تلف شده این همه
ولی عجب متن پر محتواییا...مرسی
به نظرم بادکبال همان اوبامای آمریکا است که به خاطر ظلم و تروریستبودنش نقش کمی در نابودی بویو نداشت. اما بانو یوها درواقع بویور رو نابود کرد تو جلد گوموا رفت اونم بانوی اول و فرزندانش رو نادیده گرفت و اونا عقدهای و ظالم بار اومدن و تسو ظلم کرد و بویو را با ستم نابود کرد.
اگه میشه بگید نحوه مرگ بادوک بال چطوریه
سال ۸۸ . سال ۱۴۰۱ انگار بحث داغ اون موقع جومونگ بوده
سال ۱۴۰۲ هنوزم داره جومونگ پخش میشه
همین الان دارم برای صدمین بار تو شبکه تماشا نگاش میکنم.تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۲
جومونگ عالیه.با این که چندین بار دیدمش بازم دارم نگاش میکنم چون سرنوشت زیبایی داره جومونگ.الانم قسمت ۶۲ رو دیدم
تاریخ نگارش کامنتا خیلی جالبه