حرف من در این مورد هست که بعضی ها سر مد بودن و این حرفها از نامزدی طرفداری میکنند ولی آخرش به پوچی میخورند چون نه نماینده شون رو شناختند نه طرف مقابل نماینده رو
چون مدام در حال تعریف و تمجید کورکورانه بودند و نه خوبی های نامزدشون رو میدیدند نه بدی هاش رو
بعضی ها هم از لج اینکه طرف رئیس جمهور نشه میان علیه اش حرف میزنند و میگن فلانی بد و این حرفها !
اما همونا بعضی هاشون به آخرای کار که نزدیک میشن پیش خودشون فکر میکنند و میگن مثل اینکه اشتباه میکردیم همونی که باهاش لج بودیم بهتر بود
البته هیچ کدوم از این افراد معمولا نمیگن بعدا هم که رای شون عوض شده چون . . .
اما بازهم باید به اونا تبریک گفت که بالاخره دست از طرفداری کورکورانه برداشتند
ما هم بهتره به جای اینکه از نامزد خاصی طرفداری کورکورانه کنیم موقع پخش فیلم های انتخاباتی مناظره ها و صحبت هایی که با کارشناسان میکنند
متوجه باشیم که اون زمان کسی توی ذهن ما نیست و ما به راحتی میتونیم توی ذهنمون در مورد اون تصاویری که میبینیم داوری کنیم.
هیچ نیازی هم نیست که مدام در حال پخش قضاوتمون رو بیان کنیم چون این طوری بیشتر کور میشیم
اگه بر فرض 2 نماینده اول که شانسشون بیشتره ( 2 نفر دیگه اصلا توی بازی حساب نیستند و احتمالا طی روزهای آینده شاهد انصرافشون خواهیم بود ) یکی سیاهی باشه یکی سفیدی باز هم لکه هایی تضاد دارند و اونی که سیاهی هست یه چیزای خوبی هم داره و اونی هم که سفید هست سیاهی هایی داره
و ما بهتره به جای اینکه کاملا سیاه و سفید ببینیم اون لکه ها رو هم ببینیم
نه طوری آقای حمید توکلی توی پستش گفت اون طوری هم باز انگار سیاه و سفید محضه.
هرچند به نظرمن هر 2 کاندیدا سیاهی هستند و باید بگردیم دنبال لکه های سفید رنگ که کدامیک بیشتر دارند تا بتونیم بین بد و بدتر بد رو انتخاب کنیم.
امیدوارم این مطلب رو کامل سیاه نبینید.
عجب منطق و فلسفه ای!!