گزارشی مختصر از برنامه منطقه آزاد در دانشگاه خواجه نصیر

حتما اینو بخونید 

 ببینید تو این دانشگاهمون  

 که دم از یه دست بودن میزنیم 

چه خبره

مراسم طبق قولی که بود ساعت ۱۱ شروع شد 

هرکی میخواست حرف بزنه باید میرفت ژیش یکی از دانشجوها به اسم آقای گودرزی اسمشو مینوشت و نوبت میگرفت و ۳ دقیقه وقت داشت که صحبت کنه 

و بعدش هرکی مخالف بود با حرف اون فرد یک دقیقه وقت داشت صحبت کنه

از اون اول برنامه یه سری کشمکش بین بسیجی های افراطی دانشگاه و اعضای افراطی انجمن اسلامی بود 

جدا باید به شعور برخی دانشجو ها باید شک کرد 

بعضی ها عقده میکروفون دارند 

میگیم برنامه منطقه آزاد هستش در مورد انتخابات دهم و انتظاراتتون از رئیس جمهور آینده بگید  

طرف اومده در مورد انتخابات داخل دانشگاه و دعواهای توی دانشگاه صحبت میکنه 

یه مدت صحبت ها شده بود این : 

یه بسیجی تند میومد به اعضای انجمن اسلامی سابق توهین میکرد 

یکی هم بعدش از انجمن اسلامی میومد به بسیجی ها توهین میکرد 

چند بار هم ژشت صحنه یکی از همین سوسولا با این بسیجی های تند که به نظرم اصلا لیاقت ندارهبهش بگی بسیجی درگیر شد 

ولی خوب ختم به خیر شد 

در بین هم خیلی ها در مورد انتخابات صحبت میکردند 

ولی نمیدونم شعور ما دانشجوها کمه یا میخوایم خودمونو اینطور نشون بدیم 

اول برنامه اعلام کردند آقایون خانمها اگر با حرف کسی مخالفید یا موافقید بزارید آخر صحبتش وقت بگیرید اعتراش کنید یا تشویق کنید 

ولی متاسفانه تا یکی حرفش ضد دولتو ضد ایران بود همه براش دست میزدند و هرکی حرف مخالف جمع میزد همه هوو میکردند 

یکیش خود بنده که وسط صحبتم دوبار هوو کشیدندو دوبار هم دست زدند  

یه نکته که بود خیلی برام جالب بود 

 اول برنامه گفتند که از وزیر علوم جواز گرفتند که اگه دانشجویی ضد انقلاب هم حرف ضد باهاش کاری نداشته باشند و حراست کاری نداشته باشه 

و بقول خودشون کاملا صحبت کردن آزاد باشه 

ولی جالب بود بالاخره یکی مچ حراستو گرفت 

یکی از بچه های حراست ایستاده بود هرکی یه خورده بد حرف میزد اسمشو مینوشت 

که مچشو یکی از دانشجوها گرفت 

اینا هیچ کدوم مهم نبود بازم  

چون بچه های نهاد و حراست داشتند از بالا با دوربین فیلم میگرفتند و کل برنامه رو جدا برای خودشون ضبط کردند

بگزریم از این حاشیه ها  

بریم سر اصل مطلب 

موقع اذان که شد برنامه برای مدت کوتاهی متوقف شد تا بچه ها برند نماز بخونند و غذا بخورند 

جاتون خالی غذای سلف هم جوجه بود 

بعد اومدیم دوباره برنامه شروع شد 

تقربا ساعت ۱.۳۰ بود و قرار بود تا ۲ تموم بشه 

 کاملا معلوم بود که دیگه نشاط اصلی توی برنامه نیست ولی بالاخره تا وقتی این بسیجیها و اون انجمنی ها بودند که برنامه کسل کننده نمیشد 

خلاصه همینطور کشمکش های سیاسی بین افرادی که اونجا بودند وجود داشت تا اینکه از روابط عمومی دانشگاه به خانم مجری گفتد تا ساعت ۲ برنامه رو تموم کنید چون دانشجوها کلاس دارند

جالب این هست که دانشگاه  دوشنبه ها از ساعت ۲ تا ۴ هیچ کلاسی نیست 

خلاصه از این حرف کلی بچه ها خندیدند  

بالاخره روابط عمومی هم یه سوتی داده بود دیگه 

اصل کاری برنامه اینجاشه

ساعت ۲ بود که یکی از بسیجی ها اومد جلو تا صحبت کنه 

یه دفعه یکی از وسط جمع بلند شد گفت این آقا مال دانشگاه ما نیست 

بعد تحقیق شد دیدیم ایشون این ترم مهمان هستند در دانشگاه و قرار شد ایشان هم صحبت کنند 

اومدند بالا 

اولین حرفی رو که زدند این بود : 

یه سری خانم ها هستند اینجا که دیشب  برای آقاشون آرایش کردند و صبح که اومدند یادشون رفته آرایششونو پاک کنند 

تا ۱۰ ثانیه همه منگ بودند که این آقا چی گفته  

یه دفعه تازه ملت فهمیدند که این آقا چه تیکه آبداری انداخته به این خانمها 

همه شروع کردند به هو کردند 

ولی یه دفعه دیدیم یکی از اون خانم ها که میگفتند رئیس انجمن سابق بوده و از اول هم با این بسیجی ها داشت دعوا میکرد 

از میون جمع اومد میکروفونو از این آقا گرفتو یه کشیده آبدار هم بهش زد 

بعد دیگه رفیقاش اومدند جلو و از اینور هم بسیجیها 

از اونور هم حراست 

خودتون تصور کنید دیگه چه بزن بزنی شدش 

دیگه بچه های منطقه آزاد هم دمشونو گذاشتند روی کولشونو از ترسشون وسایلشونو جمع کردند 

بعد از ۵ دقیقه که دعوا خوابید از جمع صدای یکپارچه ای اومد که عذرخواهی عذرخواهی 

منظورشون به اون آقاهه بود که باید به خاطر حرفت عذرخواهی کنی 

خلاصه صدا خوابید و حراست هم خداییش خیلی راه اومد البته اگه بعدا بچه ها رو نکشونند حراست 

۳ ساعت برنامه ضبط شد ولی ۱۰ دقیقش پخش میشه 

 حالا خودتون ببینید که من چی گفتمو چی پخش میشه 

خودتون در مورد شعور برخی از به ظاهر دانشجوها  

قضاوت کنید 

فعلا یا علی