تحلیل چند ساده بر فیلم اخیر بهرام بیضایی ..
دیروز عصر بالاخره فیلم رو دیدم .. از فیلم های که برای بهار ۸۸ به روی پرده سینما ها کشیده شده بود ؛ این آخری بود .. شاید چون دوستانی چند از بی روح بودن یا مبهم بودن در یک کلام خوب نبودن فیلم سخن گفته بودند ..
تنهای قصدی که از فیلم میشه برداشت ؛ حال و هوای مبارزه ای کارگردان با وضعیت کنونی سینمای ایران بود ..
نیم ساعتی طول میکشه تا بشه متوجه روال فیلم شد ..
فیلم حول پشت صحنه ها؛مزاکره ها ؛ هنجار ها ؛ میزه گرد ها ؛ جدال ها و تمام حالاتی که فکرش رو نمیکنید در یک ساخت یک فیلم دخیل باشه میچرخه ..
فیلم به بررسی این اتفاقات در ساخت فیلی به همین نام ( وقتی همه خوابیم ) اتفاق می افته و با تنه های تند و واضح فساد های داخلی( منظور فساد تولیدی ؛ نه روبط نه .. بین بازیگران ) سینمای ایران رو برای اقشاری که شاید از نظر نویسنده ( نویسنده ؛ تهیه کننده و کارگردان بهرام بیضایی ) خواب هستند ، رو میکنه ..
به لفظی دیگر ؛ مثل جنبش "بیداری" ( چه قدر در پسش تنه هاست و خنده ها ) قصد حالی کردن خواب بینده رو داره ..
فیلم تا جایی پبش میره که بازیگران،کارگردان ودست اخر فیلم نامه همه و همه طبق نظر تهیه کننده عوض میشن .. طوری که فیلم در بازار ایران فروش بره ...
در صحنه پاییانی فیلم ؛ جایی میبینیم که با تغییر فیلم نامه، سکانس پایانی رو از یک ماجارای روشن فکری به مراسم ازدواج دو نقش اصلی فیلم تبدیل میکنند ..
این صحنه شاید برای هیچ کس خالی ساده نباشه .. به هر کس و ناکسی بر میخوره ..
خالی از لطف نیست که بدانید وقتی برای خروج از سینما بلند شدیم متجه شدیم ؛ تعداد تماشا چی ها به نصف رسیده بود ..
من فیلم هایی خنده دار و یا عاطفی ای را مثل ... یا ... رو به هیچ عنوان رد نمیکنم و همه را برای بقای سینما و نرمی روحیه ضروری میدونم و همیشه به دیدنشون میرم ..
ولی فیلم "وقتی همه خوابیم" رو به عنوان فیلمی که بشه بعد ازخروج از سالن ، راجبش فکر کرد به کسانی که علاقه مند این نظریه ها هستند ، توصیه میکنم .
بیضایی در وقتی همه خوابیم به مشکلات یک فیمساز نمیپردازد بلکه رشد حرکت و روابط سرمایه داری را در عرصه های مختلف در قالب مشکلات یک فیلساز به تصویر می کشد که چگونه بازار تا این حد مقدس می شود که فرهنگ و هنر نیز کالا می شود .
در همان صحنه ی ابتدای فیلم تصاویر پر اعوجاعی را در نمای ساختمان ها می بینیم که نشان که همان چهره ی بزک کرده و گول زنندده ی سرمایه داری است که آن چیز شفافی که مینیم واقیت نیست و خیلی چیزهای دیگر...
آیا این مشکل نیست .. !
man ke filmo nadidam hanooz vali midoonam filmaye bahram beizaee alaki nist badesham khob maloome cinama khali mishe bara inke hichi nemifahman az film jorate fek kardanam nadaran irania faghat donbale filmaye cherto perto tejarian
به نظر من که فیلم مخاطب خاص داشت یه جور طعنه بود به فیلمسازهای امروزی ولی بد هم نبود
لوکیشن هاش هم مناسب نبود البته لوکیشن های داخلی همچین مشکل هایی هم داره دیگه
درود بر کیارش عزیز و این نقد جالب...
من هم متأسفانه تا کنون موفق به مشاهدهی این فیلم نشدهام ولی با این نقد خیلی مشتاق و به حتم خواهم دید٬ به راستی سینمای ما دچار لمپنیسمی شده که حتی مخاطبان ما را هم دچار کج فهمی نموده که اخراجیها را اینچنین فروشی آید و شعور ملت را به یغما میبرد و تمسخر میگیرد...
البته از وزارت ارشاد وقت هم توقع محصولی جز این نیست٬ و ما راست که به راستی تغییری بود مطالبه محور که چنین مطالبات فرهنگی تا سیاسی اجتماعی و ... را شامل گشته و رو به روشنی گراییم...
سپاسی دگر بار از کیارش عزیز و نوشتار روشنگرت...
من ندیدم!
آخر فیلم و یه لبخند تلخ واسه نصف شدنه تماشاچی
یه برنامه بذاریم دسته جمعی بریم این فیلم رو ببینیم،روزای آخرشه