رو ادامه مطلب کلیک فرمایید ...
عزیزانی که در این بازدید تشریف آوردند ۸ نفر بودند. حمید ، مهراد ، مهرداد ، مرتضی ، خودم ، یه دوست دیگه و خانم فرجی و دوستشون. چون ما به سه گروه تقسیم شدیم فقط عکسهای گروه خودمون ( من ، حمید و جناب مرتضی قاسم پور) رو در دست دارم که در وب می ذارم.
Lets Go
برای این عکس چندین تفسیر وجود داره : ۱- چون سطح کتابها قابل قبول نبوده حمید این عکسالعملو نشون داده ۲- خبر غم انگیزی درشون وجود داره ۳- یاد خاطرات سالهای پیش افتاده ۴- هیچکدوم. مشکل از عکاس بوده !
تصویر یادگاری من (امیر پورنصرت) و مدیر همیشه در صحنه ی همکلاسی و ماهواره ی سفیر امید ! (محوطه نمایشگاه)
حمید و مرتضی قاسم پور - پسر درسخون آی تی- با ماهواره امید. (محوطه ی مصلی)
من و حمید در حال نظاره ی ماهواره امید. زیاد به مغزتون فشار نیارید. اون یکی آقاهه رهگذره !
ماهواره امید
من و حمید. (حمید خسته از کار مدیریت همکلاسی خوابش گرفته بود.) آخه نظارت دائم بر همکلاسی آدمو خسته می کنه. بیچاره حمید ...
مرتضی قاسم پور و حمید. مرتضی داره نقشه ها رو نگاه می کنه تا ببینه حالا باید کجا بریم. این عکس تبلیغ انتخاباتی داره !!! به مچ دست حمید توجه کنید !!!!
کتابهای نمایشگاه. غرفه کودکان !!! البته ما کودک نیستیما ولی خواستیم ببینیم در چاپ این کتابها از فناوری آی تی استفاده شده یا نه !!!
من و حمید در ادامه بررسی ها !!!
حمید و مرتضی !!! فکر کنم حمید بالاخره از کتابی خوشش اومد !!! ظاهر خندانش اینو نشون میده. مرتضی هم در حال تورق.
نمایشگاه مثل همیشه شلوغ ...
مرتضی ، حمید ، من . (دارم به آرمانهایی که حمید تو ذهنش داره لبخند می زنم !!! )
مرتضی و حمید در راه پله
و بالاخره حمید و من.
دوستان جداْ خسته نباشید. توصیه می کنم حتماْ تشریف ببرید نمایشگاه کتاب. هرچند که امسال تنوع کتابها مثل سالهای قبل نبود و به ما بن کتاب ندادند !!! ولی کلی کتابهای به درد بخور با تخفیف میانگین 10 درصد موجوده.
موفق باشید.
به ما هم سری بزنید
ببخشید که نمی تونیم سر بزنیم. بخش نظرات برای نظر دادنه نه برای تبلیــــــــــــــــــــــــــــــــــغ !
منم ساعت 1 اومدم - نبودی که فقط حمید و مرتضی مونده بودن
ببخشید آقای رستمی. من متاسفانه خیلی خسته بودم مجبور شدم برم. خیلی دوست داشتم ببینمت.
به جز اینا و علی دو نفر دیگه هم بودن!

)
خوش گذشت!
سفر علمی خوبی بود!
(من خسته از نور آفتاب بودم که مستقیم جلو چشمم بود!
آره سفر عالی ای بود. بازهم از این اردوها بذار !
نه من خودم دیدم گفتی که خسته ای. اون دو نفر کی بودن ؟!!! جن و روح که نبودن نه ؟!!!! حمید من قلبم ضعیفه.
اگه یه کتاب پیدا میکردید که عکس حمید توکلی روی جلدش باشه و میذاشتید اون وسط
و
حمید توکلی اسمش روی ماهواره امید ثبت میشد
کلکسیون کامل میشد
آره محشـــــــــــــــــــــــــــــــر می شد !
برای اون عکس یه تفسیر دیگه وجود داره اینه که حمید کلا چهرش اینجوریه!
آره اینم یه حرفیه !!!
D:
چه بازدید خوبی بود
والا به خدا !
در این عکسها حمید و امیر (و کمی مرتضی وامید)را از زوایای مختلف رویت نمودیم + قطعات کوچکی از نمایشگاه
مچ چپ حمید
احسنت !!! لپ مطلب همین بود !
انتقادت گُله و رو چشممون.
مرسی دوست عزیز.
به این عکسا نمیشه گفت بازدید! بیشتر عکس دسته جمعیه! 3نفر آدم رفتن نمایشگاه از هم عکس گرفتن! فقط تو 2 تا عکس کتاب هست که مشخصه عکاسش کی بوده
آخه عزیزم وقتی فقط سه نفر اومده بازدید می خوای از همه مردم دعوت کنیم به عنوان سیاهی لشگر بیان عکس بگیرن ؟!!! ولی خب قبول دارم. ببخشید دیگه. سعی می کنیم از این به بعد برای عکسهای بازدیدها رعایت کنیم.
متشکرم.
واقعا گردش علمی جالبی بود!!!
مرسی !
شما که اماتوری چرا عکس میگیری اخه؟؟
خب بالاخره از یه جایی باید شروع کرد !
ای نامردا !!!! تنهایی ؟؟؟؟!!!! اخرش نگفتین ساعت چند میرین !!!!
http://come2paint.blogfa.com