یه بار رفته بودیم سر کلاس دیدم یه جعبه شیرینی رو میزه استادمونه ! از بچه ها پرسیدم به سلامتی این شیرینیه چیه ؟ یکی بچه ها گفت شیرینی نامزدیه دوتا از همکلاسیامونه ! منتاها من گفتم استاد تا شیرینیا رو پخش نکنید! من حواسم به درس جم نمی شه ! استاد گفت بیا اول خودت یکیشو بخور ! گفتم اینا شیرینه استاد ولی من قند خون دارم! بکشید منو ولی بدونید هفتا جون دارم ! خلاصه شیرینیا رو خوردیم ولی من فک می کنم تو عاشقی امیر جان ! ============================ به خبری که هم اکنون به دستم رسید توجه کنید : ============================ دختر کهنسال چینی که از ازدواج کردن بیزار بود حالا برای یافتن شوهر به روزنامه آگهی داده است. ============================ این دوشیزه چینی که 108 سال دارد در جنوب ایالت ژو به دنیا آمد و با وجود چندین خواستگار راضی به ازدواج نشد. دختر چشم بادومی که می دید دایی و عموهاش و بعضی از مردهای همسایه همسر خودشونو به شدت کتک می زنن یامثه برده با آن ها رفتار میکنند با خود عهد بست که هرگز ازدواج نکند میگه کنکور دارم اما این دوشیزه که حالا 108 ساله شده است به خاطر شکسته شدن پاهایش در یک تصادف مجبور شد در خانه برادرزاده هایش زندگی می کند و آن ها هم سر ناسازگاری با او گذاشتند و درست در همین جا بود که تصمیم گرفت در یکی از روزنامه ها آگهی یافتن شوهر بدهد. ============================ وی نوشت دختری هستم 108 ساله و منتظر خواستگاری که با شرایط من سازگاری داشته باشد. وی ادامه داده است:دوست دارم که با مردی بذله گو و زرنگ بقیه عمرم راب گذرانم که بالای 20 سال داشته باشد و البته من از نظر مسکن و اقتصادی هیچ مشکلی ندارم .
============================ حالا نظرت چیه بعله رو میگی ؟
بگو ! تازه من شنیدم اینا خیلی خرپولن دره خونه هاشونم مثه خونه ی جومونگ و سوسانوایناست ! هر چی هم امکانات بخای در اختیارت می زارن !
چطورهooooooooooooooooooooooooo ؟
راضیییییییییییییییییییییییی هستیییییییییی یا نه؟
فقط یه کت شلواره یه دس مشکی می خواد !
با اجازه پدر و مادر و بزرگترها .... مممم نمی دونم. آخه من همسر ایده آلم رو می خوااااااااام. همونی که سوار اسب بالدار بود و از تو قصه ها می اومد. من همونو می خوام. کت و شلوار مشکی رو هم اگه واسم بخره خیلی بهترترتر می شه.
مراقب باش علیه ات پست نزنن
خیلی خطرناکه !
!
بــــــــــعــــله !
شتر در خواب بیند پنبه دانه
در خواب نیست بیداریه. فقط واسه من نیست واسه همه هست ! در اینجا منظورم من نوعی بود !
اووووووووووف چه میکنه اعتماد به نفس
اعتـــــــــــــــمــــــــــــــاد به نفســــــــــــــــه. بگو ماشاالله !
یعنی شما واقعا موفق شدید این همه دختر رو بدبخت کنید؟؟!! ( شوخی)!
آخه بدبختی اینه اینها خودشون می خوان بدبخت شن !
به امید اینکه روزی بیاد همین یه دونه هم نباشه
فعلاْ که اوضاع برعکس خواست شما داره می ره !
سلام کسی صدای ضبط شده مدیریت و کنترل پروژه های IT جلسه اول را ندارد؟
نه ... بـــــــــــــچه ها کســـــــــــــــــــــــــــی صدای ضبط شدشو نــــــــــــــــــــــداره ؟
مگسانند دور شیرینی
..................................
این اولش چی بود
من یادم رفته
این دغل عروسان که می بینی مگسانند گرد شیرینی !
اینها دیگه قحطی به اینجاشون رسونده !
بیشتر به نظر می رسه می خوان کتک بزنن تا دنباله شوهر باشن!
با اووووووووووف چه میکنه اعتماد به نفس خیلی موافقم
آقا مسعود گل اگه می خواستن کتک بزنن که با لباس عروسی دنبالم نمی انداختن !
چقدر خاطر خواه داری!!!!
نکنه همه سر عقد فهمیدن که چندین هوو دارن و میخوان بکشنت
وای وای وای این دیگه وحشتناک ترین حالته
یه بار رفته بودیم سر کلاس دیدم یه جعبه شیرینی رو میزه استادمونه !
از بچه ها پرسیدم به سلامتی این شیرینیه چیه ؟
یکی بچه ها گفت شیرینی نامزدیه دوتا از همکلاسیامونه !
منتاها من گفتم استاد تا شیرینیا رو پخش نکنید! من حواسم به درس جم نمی شه !
استاد گفت بیا اول خودت یکیشو بخور !
گفتم اینا شیرینه استاد ولی من قند خون دارم!
بکشید منو ولی بدونید هفتا جون دارم !
خلاصه شیرینیا رو خوردیم ولی من فک می کنم تو عاشقی امیر جان !
============================
به خبری که هم اکنون به دستم رسید توجه کنید :
============================
دختر کهنسال چینی که از ازدواج کردن بیزار بود حالا برای یافتن شوهر به روزنامه آگهی داده است.
============================
این دوشیزه چینی که 108 سال دارد در جنوب ایالت ژو به دنیا آمد و با وجود چندین خواستگار راضی به ازدواج نشد. دختر چشم بادومی که می دید دایی و عموهاش و بعضی از مردهای همسایه همسر خودشونو به شدت کتک می زنن یامثه برده با آن ها رفتار میکنند با خود عهد بست که هرگز ازدواج نکند میگه کنکور دارم اما این دوشیزه که حالا 108 ساله شده است به خاطر شکسته شدن پاهایش در یک تصادف مجبور شد در خانه برادرزاده هایش زندگی می کند و آن ها هم سر ناسازگاری با او گذاشتند و درست در همین جا بود که تصمیم گرفت در یکی از روزنامه ها آگهی یافتن شوهر بدهد.
============================
وی نوشت دختری هستم 108 ساله و منتظر خواستگاری که با شرایط من سازگاری داشته باشد.
وی ادامه داده است:دوست دارم که با مردی بذله گو و زرنگ بقیه عمرم راب گذرانم که بالای 20 سال داشته باشد و البته من از نظر مسکن و اقتصادی هیچ مشکلی ندارم .
============================
حالا نظرت چیه بعله رو میگی ؟
بگو !
تازه من شنیدم اینا خیلی خرپولن دره خونه هاشونم مثه خونه ی جومونگ و سوسانوایناست !
هر چی هم امکانات بخای در اختیارت می زارن !
چطورهooooooooooooooooooooooooo ؟
راضیییییییییییییییییییییییی هستیییییییییی یا نه؟
فقط یه کت شلواره یه دس مشکی می خواد !
با اجازه پدر و مادر و بزرگترها .... مممم نمی دونم. آخه من همسر ایده آلم رو می خوااااااااام. همونی که سوار اسب بالدار بود و از تو قصه ها می اومد. من همونو می خوام.
کت و شلوار مشکی رو هم اگه واسم بخره خیلی بهترترتر می شه.
میگن بعضی ها طناب مفت که میبینن خودشونو دار میزنن........
تو که عاقل بودی!!!!!تو دیگه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
والاااااااااااا به خدا !