تا کی به پشت پرده غیبت نشینی جان من**از رخ عیان کن بر جهان ای یوسف کنعان من
در کوچه های بی کسی یک نای در جوش و خروش ٬ هر جمعه گویی می رسد بانگ انا المهدی به گوش ٬ با اینهمه جرم و خطا من خود حجاب گشته ام ٬ این جمعه هم آمد ولی درد فراغت تازه شد ٬ این ماتم هجران تو مولا چه بی اندازه شد .
تا چند پوشانی رخت در این زمستان ای بهار****پایان بده با دیدنت بر ناله های انتظار
هر روز پشت پنجره می ایستم و بعد **** اشکی که دانه دانه سرازیر می شود
این خوابها که همسفر هر شب من هست **** یک روز مو به مو همه تعبیر می شوند
در انتظار دیدنت هر روز و شب طی می شود **** پس وعده دیدار این هجران بگو کی می شود
ابر بهارم یبن الزهرا **** تا کی ببارم یبن الزهرا
ای آخرین مسافر دنیا کجایی **** ای یوسف صحرایی زهرا کجایی
شاها نظر به ما کن **** لطفی بر این گدا کن
در یک قنوت نمازت **** آقا ما رو دعا کن
یبن الحسن کجایی **** یبن الحسن کجایی
دلم هوای دیدنت کرد **** یا طلعت الرشید برگرد
السلام علیک یا ابا صالح المهدی
اللهم عجل لولیک الفرج
عجل لولیک الفرج
عجل لولیک الفرج....
من زلیخا می شوم


ای یوسف زهرا کجایی ؟
من سر ا پا عشق
میمیرم از درد جدایی
۱۱۶۹ سال است راد مردی منتظر ۳۱۳ مرد است.
چقدر مرد شدن زمان میبرد....